روز گذشته یکی دیگر از تحولات بزرگ تاریخ بورس روی داد و شاخص کل با صعود 1430 واحدی به 75 هزارو 868 واحد رسید تا یک بار دیگر طی چند وقت اخیر نگاههای زیادی به سوی تالار شیشهای جلب شود. سهامداران که مدتی است بازدههای خوبی را از سرمایهگذاری خود در تالار بورس تجربه میکنند امید بیشتری پیدا کردهاند تا با شفافتر شدن وضعیت سیاسی و اقتصادی، کاهش فشار روانی تحریمها و البته حمایت دولت رشد این بازار ادامهدار باشد. وضعیت معاملات بورس از آنجایی روز گذشته باعث رشد شاخصها و بازدهی سهمها شد که پس از تشکیل جلسه شورای پول و منتفی شدن افزایش نرخ سود بانکی موج مثبت بزرگی در این نهاد سرمایهپذیر به وجود آمد چراکه پیش از آن بیم آن میرفت که اگر نرخ سود بانکی که فعلا حداکثر سالانه آن 20 درصد است به مرز 25 درصد و یا بیشتر نزدیک شود، بخشی از سرمایهها و نقدینگی موجود بازار بورس به سمت بانکها منتقل شود و این تحول اثر و شوک منفی بر بورس میگذاشت که با مخالفت اعضای شورا مواجه شد. در کنار آن گمانهزنی مثبت تحلیلگران سیاسی و اقتصادی در سطح داخل و بینالملل درباره نتیجه دور تازه نشست 1+5 ایران و غرب در ژنو و اینکه دو طرف با برنامههای واقعگرا قصد دارند تا این چالش ادامهدار را به مسیر درست خود هدایت کنند هم مزید بر علت شده است تا سرمایهگذاران بورس با انگیزه و آیندهنگری بیشتری به دادوستد سهمهای خود ادامه دهند. «بورس به امید وابسته است» و این نکته بر فعالان این بازار پوشیده نیست که حتی یک خبر منفی در حوزه رویدادهای سیاسی و اقتصادی نیز میتواند معاملات این بازار را بر هم بریزد و همه چیز را به سقوط و ریزش بکشاند. اما در حال حاضر همه چیز برای سهامداران و فعالان این بازار روی خوش خودش را نشان میدهد و با نگاهی به مسیر تحولات جاری نیز به خوبی متوجه این تحلیل میشویم که به این زودیها سرمایهها از بورس خارج نخواهند شد. از سویی دیگر اوضاع بازارهای سرمایهپذیر موازی هم به خوبی توانسته است جای پای سرمایهها را در تالار شیشهای محکم کند. در شرایطی که نه خبری از نوسانهای ارزی است و نه طلا دیگر در سطح جهانی با رشد قیمتی سابق روبهرو میشود، بورس با قدرت بیشتر اعداد تاریخساز تازهتری را به وجود میآورد. این هم از اقبال بزرگ سهامداران است که حتی سود و بازدهی سرمایهگذاری در بازارهای رقیب نیز در برابر این بازار به نوعی کم آورده و عقبنشینی کردهاند. رسیدن ارزش بازار بورس به مرز 350 هزار میلیارد تومان برای این بازار اعتبار بیشتری نیز کسب کرده است و در مقابل رسیدن بازده این بازار به مرز صددرصد همه چیز را به سرمایهگذاری در بورس ختم کرده است. همه این موارد باعث شده است تا با ادامه این وضعیت کمتر سرمایهگذاری حاضر شود نقدینگی خود را از این بازار خارج کند. هرچند سرمایهگذاری بدون تحلیل در این روزهای بورس به شدت خطرناک است اما باید اذعان داشت که بخش عمدهای از تازه سهامداران که وارد بورس شدهاند آگاهی لازم برای فعالیت در این بازار را ندارند و این از بزرگترین چالشهای حال حاضر بورس است که باید به آن از سوی مسوولان و سرمایهگذاران توجه شود.
منبع :
من ذاتا آدمی هستم که خیلی به جزییات یک کار اهمیت میدم و به همین خاطر در هر کاری که انجام میدم بهترین مسیر و شکل رسیدن به هدف خودم را انتخاب میکنم که غالبا از بین چندین راهحل موجود انتخاب میشود. به همین خاطر همیشه این نظم و رعایت نکاتی که برای خیلیها مهم نیست باعث شده تو هر کار مشابه با یک فرد دیگر پیشروتر باشم و در عین حال برای پیشرفت بیشتر انگیزه بیشتری پیدا کنم. اما همیشه کارهای من صددرصد بدون اشکال نبوده و در آینده هم نخواهد بود چون ما آدمها با اشتباه کردن است که یاد میگیرم و باتجربه میشویم. اما نوع برخورد با یک اشتباه خیلی مهم است. خودم در مواجهه با کسی که اشتباه کرده با بهترین برخورد و تعامل دوستانه موضوع را پیگیری میکنم. چند روز پیش در یکی از کارها که البته مربوط به روزنامه بود یک اشتباه سهوی ساده مرتکب شدم که به خاطر مشغله فراوان روزانه و از طرفی تمرکز همیشگی من به روی چند کار همزمان که دیگه برای من به یک عادت تبدیل شده به وجود آمد. حالا به این کار ندارم که برای من شاید هر 1000 روز یک بار یک همچنین موردی پیش بیاید که به پشتوانه همان اصولی است که در ابتدا گفتم «دقت در جزییات و انتخاب بهترین راه» یک فیلتر بازدارنده همیشه وجود دارد. اما برخورد کسی که قصد داشت این اشتباه رو به من گوشزد کند خیلی تعجب برانگیز بود به طوری که یاد ضربالمثل معروف «یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران» افتادم. من هیچ گاه سعی نمیکنم از حریم احترام و اصول خودم خارج بشم اما به نظرم، ما آدمها بهتره در هر کاری اول ببینیم کارهای خودمون چقدر صواب هست و برای دیگران ناصواب، بعد سعی کنیم تا بدون توجه به بهترین راه حل با جنجال، یک اشتباه ساده رو در بوق و کرنا کنیم. من این قدر شجاعت دارم و داشتم که به اشتباه خودم اعتراف کنم اما آیا همه این جرات را دارند؟
منبع :
آیا سهم دولت از واگذاریهای سالجاری نقد میشود
سازمان خصوصیسازی خیلی وقت است که دیگر همانند گذشتهای نهچندان دور کانون توجه بازار سرمایه را به سوی خود جلب نمیکند. حتی در بازاری که از ماهها قبل تقریبا هر روز آن از روز قبل پر رونقتر بوده است و عرضه سهمهای جدید میتواند مانند یک دوپینگ معاملاتی و شکلگیری هیجان در تالار شیشهای عمل کند نیز نتوانسته است تا به امروز این سازمان را مجاب کند که از شرایط فعلی به نفع عرضه سهم و واگذاریهای اصل «44» در سالجاری استفاده کند. هر چند چندی پیش غلامی، معاون سابق این نهاد اعلام کرده بود که اساسا سهمی برای این سازمان از سهمهای دولتی قابل توجه در حال حاضر باقی نمانده است تا برای عرضه، آن را به سوی بورس هدایت کند اما این موضوع نمیتواند به این سادگیها نیز باشد چراکه به طور مشخص در قانون بودجه سالجاری این سازمان از محل واگذاری سهمهای دولتی در ردیف بودجه باید به یک عدد مشخص از واگذاریها برسد که البته تا به حال نه خصوصیسازی شرکت دولتی و عرضه سهام آن صورت گرفته و نه در واقع تحرک خاصی برای عرضه سهم حتی در آینده نزدیک دیده شده است. جالبتر آنکه حتی تغییر رییس این سازمان و رفتن احمدوند و آمدن پوریحسینی نیز نتوانسته است این سازمان را از حالت منفعل قبلی خارج کند و سیاست سکوت همانند گذشته ادامه پیدا کرده است. به هر حال بعد از کرد زنگنه مردی یا همان آقای خصوصیسازی که سعی میکرد با شفافسازیها جو مثبتی را ایجاد کند دیگر مدیری در این سازمان بر مسند ریاست نیامده است که حداقل در بیان حقیقت واگذاریها سکوت پیشه نکند و با مذاکره، لابی و حتی فشار بر نهادهای دولتی که در برنامه کلی واگذاریهای سالانه قرار دارند، بتواند موتور خصوصیسازی را روشن کند و نگذارد از حرکت باز داشته شود.
منبع :
همیشه هر وقت با قطار به مسافرت میرم هیجانزده هستم. بعضیها این جور سفر کردن رو دوست ندارند اما من عاشق قطار هستم. فکر کنید وقتی بلیت رزرو میکنید نمیدونید پنج نفر بعدی در کوپههای شش نفره یا سه نفر دیگه در کوپههای چهار نفره کی هستند؟ چه جور برخوردی دارند؟ خونگرم هستند یا خونسرد یا حتی یک گروه پر شر و شور که باید فاتحه سفر با آرامش خودت رو بخونی اما با این حال تجربه آشنا شدن با آدمهای جدید برای من همیشه فوقالعاده هست. در آخرین سفرم به مشهد موقع رفتن یک گروه چهار نفره طلبه که در اول راه تحصیل و ارتقای سطح شناخت دروس حوزوی بودن تو واگن بودند یا موقع برگشت هم تنها دو برادر که البته باجناق هم بود همسفر من در مسافرت 14 ساعته بودند. اگر فکر میکنید همه هیجانها فقط مربوط به داخل واگن قطار میشه کاملا اشتباه میکنید اما من این بار فقط میخوام از اتفاقات داخل چهار دیواری آهنی 2*2 حرف بزنم. در نوشتههای بعدی از اتفاقات خارج از واگن هم براتون مینویسم. موقع رفتن تنها تو واگن نشسته بودم که یک دفعه چهار تا صدای سلام و علیکم شنیدم و چهار بار هم جواب دادم. تو سفر فقط با دوتاشون تونستم ارتباط برقرار کنم، یکی کتاب میخوند و اصلا وارد بحثها نمیشد و یکی دیگه هم خواب رو بیشتر از هر چیزی دوست داشت. بعد آشنایی بیشتر حتی یکی از این برادرها برام فال حافظ گرفت و تا آخرین مصرع هم خوند و تاکید داشت که «لسانالغیب» خیلی هوای من رو داره که البته حرفش از واقعیت هم خیلی دور نبود اما این دوست، نمیدونست که خدا «حافظ» من همیشه بوده و «خواجه» پردهای از عنایات او را نشان داده است.
منبع :
تغییر دولت و اعمال سیاستهای تحولگرا که بر بستر ارزیابیهای عمیق در دولت جدید شکل گرفته است این بار بازار سرمایه را هدف قرار داده و ظاهرا قرار است حمایتهای دولت حسن روحانی از بورس به واقعیت تبدیل شود. این اطمینان که روز یکشنبه در جلسه هیات دولت به علی صالحآبادی به عنوان رییس سازمان بورس داده شده است، میتواند اوضاع بازار سرمایه کشور را پررونقتر از گذشته کند و متعادل شدن رشد بازده فعلی را تضمین نماید.از ابتدا هم وقتی نعمتزاده به عنوان یکی از مردان باتجربه تیم اقتصادی حسن روحانی حتی قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و در کانون تبلیغات کاندیداها به تالار حافظ رفت مشخص بود که دولت یازدهم نگاه متفاوت تری به بازار سرمایه نسبت به دولت محمود احمدینژاد دارد. برای اینکه به سیاستهای دولت گذشته نگاهی داشته باشیم باید به جمله معروف رییس دولت گذشته برگردیم که وی «بورس را قمارخانه میدانست» و هیچگاه سعی نکرد تا بتواند این نهاد مالی که بخشی از گردش نقدینگیهای جامعه را بر عهده دارد جدی بگیرد اما از آنجا که اوضاع در هر فضای سیاسی و اقتصادی همیشه یکسان نیست با سر کار آمدن دولت یازدهم و از همان ابتدا حمایت از بورس امیدهای واقعیتری در تالار شیشهای برای سهامداران به وجود آورد که یکی از سادهترین معیارهای ارزیابی این اتفاق رشد بیسابقه شاخص کل و صعود نزدیک به 30 هزار واحدی این پارامتر در کمتر از شش ماه به عنوان یکی از معیارهای اصلی تحلیل معاملات از نمونههای تحول تازه بورس است. در همین حال اعلام حمایت دولت یازدهم از بازار سرمایه در روزهایی که این بازار در تاریخیترین شرایط خود قرار دارد میتواند به تثبیت شرایط فعلی و ادامهدار شدن رشد قیمت سهمها و بازدهی بورس و در کنار آن توسعه معاملات سایر نهادهای دیگر همانند بورس کالا، فرابورس و انرژی منتهی شود و این در حالی به واقعیت تبدیل خواهد شد که در حقیقت حمایتهای اعلام شده از سوی دولت به ابزارهای واقعی و ملموس در بازار سرمایه تبدیل شود و سهامداران این حمایتها را حس کنند. این حمایت به خوبی میتواند سرعت گردش و ورود نقدینگیهای تازه را به بورس بیشتر کند که در نهایت میتواند به فعالتر شدن بورس ختم شود.
شاید باور نکنید اما کلمات در زمانهای متفاوت، معانی جدید پیدا میکنند به طوری که شاید حتی معنی اول خودشون رو هم از دست میدهند. نتیجه آخرین نشست هستهای ایران و 1+5 در ژنو با برچسب «محرمانه» از سوی هر دو طرف اعلام نشد.ایران و غرب توافق کردند تا هیچ حرفی از مذاکرات فعلا به اطلاع رسانهها نرسد.اما واکنشها در ایران برخلاف آنور آبیها آن قدر بیمنطق و غیراخلاقی از سوی جناح تندرو شکل گرفته است که گویی معنی کلمه «محرمانه» به «تسلیم، پذیرش درخواستهای غرب، واماندگی، امتیاز دادن، عقب نشینی کردن و...» تغییر کرده است.فشار رسانهای هماهنگ مکتوب و تصویری بر دولت یازدهم که از همان ابتدا با تعقل، تدبیر و دوری از هیجانها، سیاستهای خود را در همه زمینهها به پیش برده است از آنجایی تاسفبرانگیز میشود که در دولت همفکر و هم سوی قبلی با جناح منتقد فعلی، این جماعت در مقابل وادادگیهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی در سطح جهانی و داخلی با سکوت تنها نظارهگر بودند و از هیچ همه چیز نساختند بلکه به روی همه چیز هم سرپوش گذاشتند.حال در شرایطی که دولت و تیم مذاکرهکننده به خوبی خط قرمزها را رعایت میکند و در حال پیشبرد اهداف تعیین شده است نمیتوانند درک کنند «محرمانه» یعنی «محرمانه» و نه دیگر هیچ. کاش بتوانند یک بار برای همیشه هم شده درک کنند که میتوان از دریچه سبز هم به دنیا نگاه کرد و نیاز نیست از دالانهای سیاه و تنگ به جهان نگاه کرد. کاش....
منبع :
هشدار گرداب نقدینگی در تالار شیشهای
وقتی سازمان بورس اولین هشدار رسمی خود را مبنی بر نگرانی از هجوم بیمحابای نقدینگی به بازار اوراق اعلام میکند و افزایش قیمت برخی صنایع بورس را بیش از واقعیت دارایی آنها میداند، میتواند حاوی نکات نگران کنندهای از بازاری باشد که حال شاخص کل معاملات آن طی یک هفته بیش از 4000 واحد رشد را تجربه کرده و از 69 هزار واحد به 74 هزار و 400 واحد رسیده است. از سویی دیگر افزایش 23 هزار میلیارد تومانی ارزش بازار در کمتر از 10 روز نیز خود گویای هجوم نقدینگیهایی است که به دنبال کسب سود و انتفاع از شرایط فعلی بورس است این در حالی است که همه تحلیلها و نگاههای کارشناسان بازار سرمایه به این سمت میرود که شرایط فعلی اگر خیلی غیرعادی نباشد، قطعا عادی هم نیست و معاملات تالار شیشهای به سمتی میل پیدا کرده است که دورنمای آن با ابهامهای پیچیده همراه خواهد بود. اگر تا چند ماه قبل نوسانهای صعودی قیمت سکه و دلار با رصد و ارزیابی روزانه و حتی ساعتی سرمایهگذاران همراه بود، حال با فروکش کردن آن نوسانهای خردکننده که تعادل اقتصاد بازار را بر هم زده بود، این برگههای سهم هستند که یکهتاز فضای سرمایهگذاری این روزهای ایران شدهاند. بهتر بود آمار رسمی از صدور کدهای سهامداری تنها در یک ماه اخیر از سوی اداره آمار و اطلاعات بورس اعلام میشد تا نشان دهد که چه هیجانی برای بورسباز شدن در ماههای اخیر در کشور به وجود آمده است. حال سهامداران تازهکار و حتی حرفهای دیگر عادت کردهاند که شاخص هر روز دستکم بین 700 تا بیش از 1000 واحد رشد را به ثبت برساند و در کنار آن بازده و سودی را که قاعدتا باید در یک برهه زمانی معقول به دست بیاورند را روزانه کسب کنند. این انتظارها در روزهای آینده با ادامه این روند به یک بحران بزرگ ختم خواهد شد چراکه بورس همیشه با نوسان در ارتباط مستقیم و همیشگی بوده است و این روزهای بازار قطعا روی دیگری را به سهامداران نشان خواهد داد و این دقیقا نکته بزرگ و معمای فعلی بازار است. در آن زمان سهامدارانی که با شوق و آرزوهای بزرگ که رهصد ساله را یک شبه طی کنند وارد این بازار شدهاند با اولین سقوط قیمت سهم و خارج کردن نقدینگیهای خود یک شوک بزرگ را به فعالان و بازار بورس تحمیل خواهند کرد. پیشبینی این رویداد خیلی سخت نیست و به همین منظور است که بورس به صورت شفاف اعلام میکند که ادامه وضعیت فعلی نگرانکننده است. اما این اعلام هشدار به تنهایی کافی نیست و باید با فعال کردن حقوقیها و عرضه سهمهای تازه به گونهای به مدیریت بازار اقدام کرد و عملا گردش سهمهای فعلی در بازار بین حقیقیهای تازه و حقوقیها صورت نگیرد چراکه توازن قدرت در آیندهای نزدیک با ادامه این شرایط برهم خواهد خورد که البته بعید است این اتفاق روی دهد.
ادامه رشد بیمحابای شاخص کل بورس به عنوان معیار نشاندهنده وضعیت کلی بازار هر چند در ماههای ابتدایی خوشحالکننده بود و حتی به یک نماد از بازار توسعهیافته در قالب بورس تبدیل شد اما این روزها در حال تغییر شکل به یک نگرانی بزرگ است به طوری که در تحلیلهای آشکار و پنهان کارشناسان و فعالان بازار سرمایه زمزمههایی از شکلگیری یک بحران در آیندهای نزدیک در بورس شنیده میشود. ورود پولهای تازه در بازار و گردش نقدینگی از بازارهای طلا و ارز به سمت برگههای سهم آنقدر غافلگیرکننده بوده است که حتی مقامات بورس نیز واکنش خود را به صورت آشکار بیان کردهاند و نگران آن هستند که در کوتاهمدت کنترل اوضاع بورس به دلیل حجم بالایی از ورود نقدینگی و گردش آن به یک دردسر بزرگ تبدیل شود. مهمترین مساله این است که سهامداران تازه به تالار واردشده نه به اندازه حرفهایهای بازار صبور هستند و نه شناخت بنیادی از چگونگی فعالیت در این نهاد پیچیده اما وسوسهانگیز مالی را دارند و روشن است که با یک باد نوسان منفی، توفانی از خروج نقدینگی را در تالار شیشهای شکل خواهند داد و بورس را به ورطه سقوط قیمت و شاخصها خواهند کشاند. واقعیت دیگر آن است که بخش بزرگی از صنایع و شرکتها سهم معنیداری از این رشد قیمتها ندارند و نگاهی دقیق نشان میدهد که تنها شرکتها و صنعتهای خاص بازار و تکسهمها در این روزها بازار را در دست گرفتهاند به صورتی که سهم عمدهای را در بالا کشیدن شاخص کل معاملات بر عهده دارند. به هر حال مدیریت این اوضاع مستلزم تعیین استراتژی هدفمندی است تا باعث غافلگیر شدن فعالان و هدایتگران بازار نشود. اینکه آیا میتوان هجوم نقدینگی فعلی را مدیریت کرد یا خیر را باید در روزهای آتی مورد ارزیابی قرار داد اما یک مساله واضح است و آن اینکه بحران به پشت در تالار شیشهای رسیده است.
بازتاب :
نمیدونم چرا ما ایرانیها در خیلی از مشکلات با اینکه میدونیم حقیقت مسایل چی هست چرا قدرت اعتراف نداریم و مسایل رو میپیچونیم و به دنبال شفاف کردن ابهامها و حل آنها نیستیم. ما همه میدونیم که مثلا راحت حرف زدن، عمل نکردن به حرفهای خودمون و توصیههای متفاوت به دیگران یکی از اساسیترین اجزای فرهنگ ماست. بیشتر از اینکه خودمون به حرفی که میزنیم اعتقاد داشته باشیم و در دنیای واقعی بهش عمل کنیم، دوست داریم موعظه کنیم و نقش پدرروحانی رو بازی کنیم. بهتره این جور زمانها اول خودمون رو اصلاح کنیم بعد به فکر دیگران باشیم. یا اگر اشکالی در جایی وجود داره نگیم همه چیز درسته و هیچچیز غیرعادی وجود ندارد. الان کسی هست که بتونه ادعا کنه این حرفها نادرست هست؟ داستان تبانی و فساد در فوتبال ایران بهترین مصداق پوشاندن واقعیت با حرفهای شعاری است. شک ندارم همه یقین دارند که فساد در همه بخشهای فوتبال ایران وجود داره از ارکان فدراسیون گرفته تا باشگاهها، داوران، بازیکنها، مربیها و حتی مدیرعاملها که نقش ویژه مالی در این بحران اخلاقی- ورزشی دارند. مساله اصلی میزان و عمق این فساد است که در پی کنکاش هستند نه ماهیت وجودی آنکه مبرهن است. فساد در فوتبال ایران قطعا وجود دارد. اما خیلی از تصمیمگیران ارشد ورزشی، مربیهای بزرگ مسالهدار، مدیران و داوران از اساس منکر این بیاخلاقی و فساد بزرگ هستند که زیاد جای تعجب ندارد چون هر کدام به دنبال منافع خود هستند. اما تا کی میتوان همیشه یک حقیقت را پنهان نگاه داشت. بالاخره روزی خواهد آمد که فرهنگ احترام به حقیقت در جامعه ایرانی هم نهادینه خواهد شد.
منبع :
تولد شاخص 70 هزار واحدی در تالار رویایی
تبسم مهدوی : دقیقا سال گذشته در چنین روزهایی خرید و فروش سهمها، قیمتها، شاخصها و بازده سرمایهگذاریها در تالار شیشهای مثل امسال با صعود همراه شده بود و ارزش بازار هم اعداد چشمگیری را به نمایش میگذاشت اما این روزها برای بورس و معاملات آن کلمات ناقص و محدودی وجود دارد تا بتواند درباره رشدهای خیرهکننده و شگفتانگیز آن واقعیتها را ترسیم کند. اگر فقط بدانید که شاخص کل معاملات در 21 مهرماه سال 91 رقمی حدود 43000 واحد را به نمایش گذاشت و این معیار کلی تعیین وضعیت بازار روز گذشته و در 21 مهر سال 92 حتی برای دقایقی 71000 واحد را نیز پشت سر گذاشت به خوبی متوجه میشوید چه غوغایی در بورس به پا شده است. 43000 واحد رشد در یکسال که معادل 31000 واحد در شش ماه و 17000 واحد در یک ماه است به صورت خیلی شفاف پیامهای روشنی از تحولات مرتبط با کیفیت و کمیت خرید و فروش سهمها توسط معاملهگران را به بازارهای دیگر مخابره میکند. همچنین این گردش بزرگ معاملاتی باعث ثبت رکوردهای تاریخی در بازار اوراق بهادار ایران که عمر آن نزدیک به 50 سال است نیز شد به این صورت که شاخص کل معاملات با 1247 واحد افزایش به مرز 71000 واحد رسید و در عدد 70 هزار و 951 واحد در پایان روز کاری و بسته شدن بازار تثبیت شد. در همین حال فراتر رفتن ارزش بازار از 346 هزار میلیارد تومان، گذشتن حجم معاملات از یک میلیارد و 330 میلیون سهم و در کنار آن رشد نزدیک به دو درصدی همه شاخصهای بازار « کل، بازار اول، دوم، 30 شرکت بزرگ، صنعت و آزاد شناور » و بیش از 100 هزار نوبت معاملاتی روز پرحرارت تالار شیشهای را برای همگان به نمایش گذاشت. نگاهی به آمار و نوسانهای چند ماه گذشته تالار مشخص میکند که از ابتدای سال که بورس با پردهبرداری از شاخص 40000 واحدی روی خوش به بورس بازان نشان داد و در کمتر از سه ماه با افزایش نزدیک به 15000 واحدی به استقبال تابستان رفت معلوم بود که سهامداران حساب کار خود را از سایر بازارهای موازی که در رکود یا نوسانهای منفی شدید به سر میبردند، جدا کردهاند. افزون بر این تحولات سیاسی و انتخاب دولت تدبیر و امید حسن روحانی نیز اعتماد به نفس و امیدهای معاملهگران را به حدی بالا برد که ترسیم آینده بازار خیلی نمیتوانست پیچیده باشد.
شانس بزرگ دیگر بورس و به نوعی استفاده از موقعیتهای طلایی را باید باز شدن درهای مذاکرات رسمی ایران و آمریکا در حاشیه نشست سالانه سازمان ملل متحد عنوان کرد که توانست پالسهای قوی و موثری از پیامهای سیاسی شکل گرفته را به گوش سهامداران بورس برساند. همچنین آرامش سیاسی از یکسو و تثبیت اقتصادی از سوی دیگر که با راهکارهای دولت یازدهم همراه شده است بیشترین تاثیر روانی و واقعی را در بازار سرمایه داشته چراکه در این نهاد سرمایهپذیر پر ریسک، اهالی آن هر لحظه مترصد ارزیابی تازه از تحولات سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی هستند و با واکنش خود نسبت به رویدادها مسیر معاملات را تعیین میکنند. حال در این فضا شاهد هستیم که هر روز در بورس که روزگاری محل نوسانهای شدید بود اتفاقهای بزرگ معاملاتی رخ میدهد. ورود پول تازه و گردش نقدینگیهای سرگردان سایر بازارها هم به خوبی توانسته است به این بازار برای رشدهای صعودی و عجیب و غریب کمک کند.
در حال حاضر کمتر سرمایهگذاری وجود دارد که در میان بازارهای فعلی، بورس را به عنوان محل سرمایهگذاری و کسب بازده انتخاب نکند اما یک سوال بزرگ در این میان وجود دارد که باید برای روشن شدن همه افرادی که قصد دارند در بورس سرمایهگذار تازه باشند پاسخ داده شود.آیا همین امروز فردی بخواهد سرمایه خود را برای کسب سود در فضای بهشدت مثبت فعلی به بورس منتقل کند میتواند کسب بازدهی متوسط 20 تا 50 درصد به عنوان حداقل سود را انتظار داشته باشد، پاسخ به این سوال قطعا خیر است. تازهترین آمارهای سود صنایع و شرکتها که در هفته گذشته منتشر شد به تفکیک مشخص کرد که ما در همین بازار عصیانگر مثبت سهمی داریم که نزدیک به 1000 درصد سود به سهامداران خود داده است و در مقابل سهمی هم وجود دارد که 50 درصد زیان را به سبد سرمایهگذاری سهامدار شگونبخت خود منتقل کرده است و عملا نیمی از سرمایهها را سوخت کرده است. پس به طور مشخص نقش تحلیل و ارزیابی از سهمها و صنایع و آشنایی حداقلی برای فعالیت در بازار اوراق حتی در بهترین شرایط یک شرط لازم و کافی است و سرمایهگذاران باید با تعقل و نه احساس به انتقال سرمایهها به بورس یا حفظ آن اقدام کنند. به هر صورت باید مراقب بود تا در گرداب سود غرق نشد. جزییات معاملات روز گذشته بورس اوراق و بهادار و تحلیلهای کارشناسان را در همین صفحه پیگیری کنید.
منبع :