در ادامه واگذاریهای صورت گرفته از سوی سازمان خصوصیسازی روز گذشته بازار فرابورس ایران میزبان یک عرضه دیگر از یک شرکت فولادی بود.البته عرضه سهام شرکت ذوبآهن که پیش از این با شکست مواجه شده بود بعد از چند بار چالش در نهایت با برچسب رد دیون واگذار شد تا خصوصیسازیها در کشور به تسویهحساب بین سازمانهای دولتی منتهی شود. جالب آنکه روز گذشته این بلوک 15 درصدی سه مشتری دست به نقد دیگر هم که «بانک انصار، مجموعه کارکنان فولاد و یک سرمایهگذار حقیقی افغانی» بودند هم داشت اما این شرکت که حال و روز خوشی نیز ندارد و عملا به یک شرکت زیانده تبدیل شده است به شرکت صندوق ذخیره فرهنگیان واگذار شد تا شاید با برنامههای تازهتر این شرکت فولادی حال و روز خوشی را تجربه کند و به سوددهی برسد. اینکه چرا این بار هم خصوصیسازی به این شکل در کشور دنبال شد و باز هم خواسته نهایی اصل «44» که کوچکسازی دولت و انتقال هزینهها و مالکیتهاست با واگذاری سهام به یک شرکت زیر مجموعه نهادهای دولتی نهایی شد را باید بزرگان و تصمیمگیرندگان و از طرفی هدایتکنندگان این واگذاریها پاسخ دهند. به هر ترتیب در بین مشتریان روز گذشته بلوک ذوبآهن یک غیر ایرانی هم حضور داشت که البته به جمع دو ناکام دیگر واگذاری اضافه شد تا متوجه شود تا زمانی که شبهدولتیها در ایران حضور دارند امکان خودنمایی نهادها و سازمانهای خصوصی واقعی به بقیه نمیرسد چه آنکه خارجیها هم در این بین باید به فکر سرمایهگذاری در سایر فضاهای اقتصادی باشند.
داستان یک واگذاری دیگر
درباره جزییات این واگذاری روز گذشته خبرگزاریهای گزارش کردند: بلوک 15درصدی ذوبآهن به قیمت هر سهم 1763ریال و به ارزش 207 میلیارد تومان به صندوق ذخیره فرهنگیان بابت رد دیون دولت واگذار شد. سازمان خصوصیسازی بعد از عدم توفیق 13 خردادماه در فروش بلوک 15 درصدی ذوبآهن، روز گذشته بار دیگر اقدام به عرضه آن کرد که این بلوک سهام در نهایت به صندوق ذخیره فرهنگیان بابت رددیون دولت رسید. براساس این گزارش، طبق اعلام مسوولان برخی شرکتها و نهادها مانند بانک انصار، مجموعه کارکنان فولاد و یک سرمایهگذار حقیقی افغانی از مشتریان بالقوه این بلوک بودند اما با توجه به درصد پایین سهام قابل واگذاری و عدم نقش خریدار در تصمیمات مدیریت ذوبآهن، کسی حاضر به ارایه رسمی تقاضا نشد تا صندوق ذخیره فرهنگیان مالک یک میلیارد و 180 میلیون و 260 هزار و 900 سهم ذوبآهن شود. به این ترتیب 15 درصد از سهام شرکت مشمول اصل «44» ذوبآهن به قیمت هر سهم 1763 ریال و به ارزش 207 میلیارد تومان معامله شد. در این میان برخی مسوولان از تقاضای خرید دو مشتری برای تصاحب این بلوک خبر دادهاند اما فعلا سرمایهگذاری فرهنگیان درصدد خرید بیش از 1/1 میلیارد سهم برآمده و خبری از رقیب دیگری نیست.
منبع :
این روزها اگر پای خود را به هر تالار شیشهای بگذارید چه به عنوان یک سهامدار یا یک فرد عادی که از اعداد و ارقام درج شده در تابلوهای قرمز سر در نمیآورند جو کلی بورس به خوبی قابل درک است. نوسانهای گاه و بیگاه شاخص کل معاملات که به صورت روزانه نشاندهنده روند معاملات است از ابتدای تابستان به صورت غیرقابل قبولی دچار شوکهای منفی زیادی شده و این اتفاق درست در فصل و زمانی روی داده است که هر سال به خاطر برگزاری مجامع شرکتهای بورسی تیرماه بورس از داغترین روزهای سال بورس است. اینکه چرا امسال بورس برخلاف سالهای پیشین با سقوطهای زیاد روبهرو شده و شاخص معاملات تا 25 هزار واحد نیز افت کرده است.روشن نیست با ادامه این شرایط هیچ بعید نیست به زودی حتی شاخص به پایینتر از 24 یا 23 واحد برسد. در حال حاضر تحلیلهای موجود تکنیکال و بنیادی شاخص از این حکایت میکند که شاخص کل معاملات بورس به مرز روانی و مقاومت خود نزدیک شده است. آخرین ارزیابیهای تحلیلگران تکنیکالیست نیز از این حکایت دارد که معاملات بورس و روند حرکتی شاخص کل طی 10 روز آینده و نزدیک شدن به ماه دوم فصل دوم سال 1390 بسیار حیاتی است و هشدارهایی مبنی بر ریزش شدید و سقوط تاریخی شاخص کل معاملات از همین حالا به گوش میرسد. دلایل زیادی برای این هشدارها وجود دارد که مهمترین آن در دو بعد داخلی و خارجی ارزیابی میشود؛ در منظر داخلی بالا رفتن هزینههای صنایع بورسی پس از اجرا شدن طرح هدفمندشدن یارانهها و تاثیر آن در عملکرد شرکتها پس از نزدیک به یکسال از فعالیت مالی شرکتهای بورسی در صورتهای سود و زیان و حمایتهای شعاری و غیرواقعی دولت که تنها به برگزاری چند جلسه در روز و شب با حضور حتی رییس جمهور و وزیر اقتصاد برگزار شد، از جمله این موارد است.
در سویی دیگر وجود فشارهای روانی تحریمهای غرب و آمریکا و بالا رفتن تنشهای گاه و بیگاه آن هم بر کلیت اقتصاد کشور و البته بازار سرمایه ایران بی تاثیر نبوده و برگزاری جلساتی که خروجی معنی داری از نشستهای 1+5 و ایران تا به حال نداشته است بر نگرانیها و بیاطمینانی سرمایهگذاران بورس افزوده است همه این موارد و در کنار آن بازیگران مالی دیگر در ایران همانند «سکه، ارز، طلا، مسکن» و سیستم بانکی که سهولت معاملات آن نسبت به بورس سادهتر است باعث شده که نقدینگیها بعضا به صورت خیلی پرحجم به سمت این بازارهای موازی کشیده شود که در این اواخر شاهد آن بودیم. نکته دیگر که باعث شده است شاخص کل معاملات نتواند در یک سیکل تعادلی با نوسانهای منطقی منفی یا مثبت به روند معاملات واکنش نشان دهد شفاف نبودن معاملات در برههای از زمانهاست که شائبههایی از دست کاری یا بازارسازیها را به وجود میآورد، این مسایل همگی باعث شده است که هشدارهای موجود و زنگها قبل از آن به صدا در بیاید. واکنشها هم همانند همیشه طبق معمول خیلی مثبت از سوی ادارهکنندگان بورس و تصمیمگیرندگان آن دنبال میشود به طوری که تا یک سقوط سهمگین رخ ندهد کسی به داد بورس و سهامداران آن نمیرسد و در بهترین وضعیت با برگزاری چند جلسه کوتاه و بیثمر سعی میشود جو روانی بازار را در کوتاهمدت کنترل کنند. برای بلندمدت هم به اتفاقها بسنده میشود تا شاید با کمک ابر و باد و مه و خورشید بورس روزهای آفتابی را سپری کند.به هر صورت آرامش قبل از توفان بورس هشدارهایی را به وجود آورده که امید است به آن توجه شود تا سهامداران بیشتر از این از بورس گریزان نشوند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت
«25 هزار
و 938 واحد» اشتباه نکنید این رقم ساخت یا افتتاح واحدهای پروژههای مسکن مهر در
تهران یا شهرهای دیگر کشور نیست!! بلکه عددی است که با تمام مقاومتهای گاه و
بیگاه مسوولان بورس که حتی با معاملات خارج از بورس هم سعی بر آن داشتند این رقم
حالا حالاها بر تابلو بورس نقش نبندد، روز گذشته در شنبه سیاه بورس در پایان
معاملات یک روز کاری برای شاخص کل معاملات تالار شیشهای جلوی چشمان سهامداران با
درخشش معنیداری به ثبت رسید.
رسیدن شاخص باز هم به منطقه 25 هزار واحد در سالی که برای
اولین بار این اتفاق روی داده است و بعد از ریزش 270 واحدی 20 خردادماه برای
دومین بار معاملات بورس با سقوطی همهجانبه همراه شده است و به واقع یک آینه تمامنمایی
از نگرانیها و هراسهای سرمایهگذاران بورس به دلایل متفاوت سیاسی و اقتصادی در
سطح داخلی و خارجی میباشد. در اینگونه مواقع کارشناسان سعی بر آن دارند که با به
کار بردن اصطلاحاتی همانند ریسکهای سیستماتیک یا غیرسیستماتیک با کلمات بازی کنند
و بر سردرگمیها بیشتر بیفزایند اما علتهای این افت خیلی شفاف و ساده است. در
زمانی که برگزاری مجامع شرکتهای بورسی در این فصل از سال قیمت سهمها را به
بالاترین نقطه حرارت آن میرساند، مشارکت شرکتها در سقوط شاخص در این زمان تعجببرانگیز
است، پس این نخستین دلیل برای غیرعادی بودن افت بیسابقه شاخص در روز گذشته است.
اما دلیل اصلی چیست؟ از آنجایی باید دنبال پاسخ به این
جواب و ریزش بیسابقه شاخص و رسیدن به منطقه 25 هزار واحدی بود که دورنمای هدفهای
اجرایی کلان اقتصادی در کشور به مانند فاز دوم هدفمند کردن یارانهها، افزایش بیمحابای
تورم و رشد قیمت محصولات متفاوت و تحت فشار بودن شرکتها و صنایع فعال در بورس
برای کاهش هزینهها و قیمتها و تقابل آنها با دولت و بدون نتیجه بودن این
رویارویی و از همه مهمتر در ابعاد بینالمللی بالا گرفتن تنشهای ایران با غرب بر
سر مساله تنشهای هستهای و بینتیجه بودن چند دور از مذاکرات فشار را به بورس
کشیده است.
در میان همه بازارهای سرمایهپذیر، این همیشه بورس است که
نخستین واکنش را نشان داده است و میدهد و در حال حاضر به روشنی ترس سرمایهگذاران
و سهامداران حقیقی و حقوقی در بورس این روزها از حد متعارف هم گذر کرده است و حتی
حمایتهای غیرعملی دولت که فقط وعده آن داده میشود هم نتوانسته است جز در کوتاهمدت
کمک خاصی در به تعادل رسیدن معاملات انجام دهد. با ادامه این شرایط در حالی که در
این زمان از سال بورس باید اوج معاملات و افزایش قیمتها را به خاطر دلایل ذکر شده
بالا داشته باشد، ندارد. با ادامه این روند برای نیمه دوم سال باید منتظر ریزشهای
تاریخیتر و سقوط شاخص بورس بود که منجر به از بین رفتن سرمایههای بسیاری خواهد
شد. به هر صورت نگاههای زیادی این روزها به سوی بورس خیره شده است، از یکسو نگاههای
نگران و از سویی دیگر نگاههای بیتفاوت و زمان به خوبی مشخص خواهد کرد که این دو
نگاه تا کی در کنار یکدیگر باقی خواهند ماند.
درباره جزییات معاملات روز گذشته و دومین ریزش بزرگ شاخص در سالجاری باید گفت که ثبت سیوهشتمین روز منفی در 60 روز کاری بورس و بازگشت به ارقام سال گذشته از جمله نتایج شنبه سیاه بازار سهام بود. به گزارش خبرگزاریها، اولین روزکاری نخستین هفته از چهارمین ماه سال هم برای بورس و بورسبازان نتیجهای جز تداوم سیر نزولی قیمتها و ریزش شاخص و ثبت رکورد منفی نداشت. در این روز هم نه تنها هیچ شرکت بزرگی با رشد بهای هر سهم دادوستد نشد بلکه باز هم از قیمت سهام اکثر شرکتهای مطرح و نامدار کاسته شد تا نگرانیها و التهاب سرمایهگذاران بیش از گذشته باشد به طوری که شاخص بورس که از همان شروع معاملات با ریزشهایی همراه بود در پایان معاملات روز گذشته با 227 واحد به ثبت رسید و شاهد دومین ریزش بزرگ روزانه ارقام خود در سالجاری بود. پیش از این بیشترین افت این متغیر مربوط به 20 خردادماه با 270 واحد بود.
به این ترتیب شاخص بورس که بعد از حضور در ارقام و کانال بیش از 27 هزار واحدی طی هفتههای گذشته با سیر نزولی ادامهداری که روبهرو شده بود برای نخستین بار در بورس در سالجاری به کانال 25 هزار واحدی نزول کرد و رکورد منفی دیگری را به ثبت رساند و با ارقام پایان سال گذشته عقبنشینی کرد تا شاید عاقبت دولت یا نهادهای حمایتی همانند وزارت اقتصاد به داد سهامداران بورس برسند و از ضرر و زیان بیشتر در شرایط فعلی کمک کرده و از خروج نقدینگی از بورس جلوگیری کنند. این مطلب هم برای همگان روشن است که سرعت خروج نقدینگی از بورس به سرعت شکلگیری گردابهای تورمی و بالا رفتن قیمت در بازارهای موازی همانند «سکه، ارز، مسکن و...» کمک میکند. هرچند مسوولان بورس همیشه بورس را یگانه نهاد سرمایهپذیر معرفی میکنند که مردم تنها به بازدهی آن دل بستهاند که البته باید گفت این تنها یک رویای بیپایه و اساس است که این روزها عملا به کابوس طرفداران این رویا تبدیل شده است و اگر از خواب بیدار نشوند به زودی پشیمان خواهند شد. آیا در این زمان فریادرسی وجود دارد؟
منبع :