هشدار گرداب نقدینگی در تالار شیشهای
وقتی سازمان بورس اولین هشدار رسمی خود را مبنی بر نگرانی از هجوم بیمحابای نقدینگی به بازار اوراق اعلام میکند و افزایش قیمت برخی صنایع بورس را بیش از واقعیت دارایی آنها میداند، میتواند حاوی نکات نگران کنندهای از بازاری باشد که حال شاخص کل معاملات آن طی یک هفته بیش از 4000 واحد رشد را تجربه کرده و از 69 هزار واحد به 74 هزار و 400 واحد رسیده است. از سویی دیگر افزایش 23 هزار میلیارد تومانی ارزش بازار در کمتر از 10 روز نیز خود گویای هجوم نقدینگیهایی است که به دنبال کسب سود و انتفاع از شرایط فعلی بورس است این در حالی است که همه تحلیلها و نگاههای کارشناسان بازار سرمایه به این سمت میرود که شرایط فعلی اگر خیلی غیرعادی نباشد، قطعا عادی هم نیست و معاملات تالار شیشهای به سمتی میل پیدا کرده است که دورنمای آن با ابهامهای پیچیده همراه خواهد بود. اگر تا چند ماه قبل نوسانهای صعودی قیمت سکه و دلار با رصد و ارزیابی روزانه و حتی ساعتی سرمایهگذاران همراه بود، حال با فروکش کردن آن نوسانهای خردکننده که تعادل اقتصاد بازار را بر هم زده بود، این برگههای سهم هستند که یکهتاز فضای سرمایهگذاری این روزهای ایران شدهاند. بهتر بود آمار رسمی از صدور کدهای سهامداری تنها در یک ماه اخیر از سوی اداره آمار و اطلاعات بورس اعلام میشد تا نشان دهد که چه هیجانی برای بورسباز شدن در ماههای اخیر در کشور به وجود آمده است. حال سهامداران تازهکار و حتی حرفهای دیگر عادت کردهاند که شاخص هر روز دستکم بین 700 تا بیش از 1000 واحد رشد را به ثبت برساند و در کنار آن بازده و سودی را که قاعدتا باید در یک برهه زمانی معقول به دست بیاورند را روزانه کسب کنند. این انتظارها در روزهای آینده با ادامه این روند به یک بحران بزرگ ختم خواهد شد چراکه بورس همیشه با نوسان در ارتباط مستقیم و همیشگی بوده است و این روزهای بازار قطعا روی دیگری را به سهامداران نشان خواهد داد و این دقیقا نکته بزرگ و معمای فعلی بازار است. در آن زمان سهامدارانی که با شوق و آرزوهای بزرگ که رهصد ساله را یک شبه طی کنند وارد این بازار شدهاند با اولین سقوط قیمت سهم و خارج کردن نقدینگیهای خود یک شوک بزرگ را به فعالان و بازار بورس تحمیل خواهند کرد. پیشبینی این رویداد خیلی سخت نیست و به همین منظور است که بورس به صورت شفاف اعلام میکند که ادامه وضعیت فعلی نگرانکننده است. اما این اعلام هشدار به تنهایی کافی نیست و باید با فعال کردن حقوقیها و عرضه سهمهای تازه به گونهای به مدیریت بازار اقدام کرد و عملا گردش سهمهای فعلی در بازار بین حقیقیهای تازه و حقوقیها صورت نگیرد چراکه توازن قدرت در آیندهای نزدیک با ادامه این شرایط برهم خواهد خورد که البته بعید است این اتفاق روی دهد.
عقبگرد 506 واحدی شاخص
همان طور که پیشبینی شد، توقف نماد شش شرکت به دلیل شفافسازی اطلاعات مالی کافی بود تا شاخص معاملات بورس بعد از شوک افت 176 واحدی در روز شنبه در دومین روز معاملاتی نیز با یک ریزش وحشتناک که با 506 واحد سقوط همراه بود و به 37 هزار و 116 واحد برسد تا چشمها را در تالار شیشهای بعد از نزدیک به 18 ماه که معاملهگران شاهد اینچنین ریزشی نبودند خیره کند. هرچند توقف نماد شرکتها یک امر معمول در بورس هاست اما وقتی در چند روز گذشته این دستور بازدارنده برای معاملات شرکتهای بزرگ و به نوعی هدایتگر بازار اتخاذ شد شاید تصمیمسازان فکر این جای دستور خود را نکرده بودند که بازار و سرمایهگذران بعضا احساسی آنچنان واکنشی از خود نشان خواهند داد که به بزرگترین ریزش و سقوط شاخص کل معاملات بورس منتهی خواهد شد.
البته شاید در فضایی که در چند هفته گذشته روند معاملات به
سمتی پیش میرفت که شاهد رشدهای بعضا نزدیک به یکهزار واحدی نیز بودیم این افت
رقم قابل توجهی را شامل نشود و به نوعی نتواند آنچنان که انتظار میرود حساسیتبرانگیز
باشد اما واکنش معاملاتی سهامداران تحلیلهای دیگری را پررنگ میکند. این دیدگاه
که سهامداران در بورس با حرکت بادهای قیمتی سهمها به اینسو و آنسو میروند اصلیترین
تحلیل این شرایط است، چرا که اگر به صفهای فروش سهمها طی دو روز اخیر به خصوص
بعد از توقف نمادهای شش شرکت و به طور ویژه در پایان معاملات روز گذشته توجه کنیم
به خوبی به این نکته میرسیم که ترسوهای بازار مشغول فرار از بورس حداقل برای
کوتاهمدت هستند و این خروج نقدینگی مورد توجه بخش قابلتوجهی از بازار شده و شاخص
کل را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است.
در پارامتری دیگر باید به نقش سفتهبازان نیز
اشاره کرد که با کوچکترین محرک منفی در تالار شیشهای به نوعی موجهای منفی را
تقویت میکنند تا معاملات از حالت عادی خود خارج شود و این یکی دیگر از آسیبهای
این گونه سقوطهاست اما اگر همه این عوامل را کنار هم بگذاریم باید در مقابل آن به
نقش غیر قابل انکار حقوقیهای بازار سرمایه نیز اشاره کرد و آن را از نظر دور نگه
نداشت. این روزها سهامداران حقیقی و حتی حرفهایهای بازار با چشمان بازتری به
فعالیت حقوقیهای توجه دارند و تحرک نداشتن این گروه از فعالان بازار به روشنی
توانسته است پالسهایی را به همه معاملهگران مخابره کند. به هر سوی این زنجیرهها
اگر به درستی مورد حمایت ارکان داخلی و خارجی بورس قرار نگیرند و دل خوش به شاخص
بیش از 37 هزار واحد ماند نباید انتظار داشت که همان طور شاخص طی کمتر از چهار ماه
از 24 هزار واحد به فرای 37 هزار واحد رسید به مرزیهای جدید منفی سقوط کند و آن
زمان دیگر چارهای جر تسلیم شدن در نوسانها بازار باقی نمیماند.
منبع :
یک روز خاص دیگر در رمضان سال 1391، در تابستانی که آنچنان
گرم و سوزان نیست برای معاملهگران در تالار شیشهای به شکل یک فشار و نگرانی
فزآینده درآمد تا نشاندهنده فضای فعلی هفتههای اخیر بورس و سهامدارانش باشد.
ریزش 224 واحدی شاخص کل معاملات اتفاق آنچنان عجیب و غریبی نیست اما رسیدن شاخص به
مرز ورود به کانال 23 هزار واحد به خوبی میتواند نگاههای زیادی را به معاملات بیرونق
این روزهای بورس تهران هدایت کند. روز گذشته عدد «108» به اسم رمز گفتوگوهای
سهامداران در تالار شیشهای تبدیل شده بود.
این عدد دقیقا نشان دهنده نگرانیهای بزرگ
سرمایهگذاران خرد در ابتدا و کلان در مرحله بعد است که واقعیت سقوط شاخص کل و
رسیدن به 23 هزار واحد را نمیخواهند باور کنند و از سویی دیگر مدتهاست بورس و
سهامداران آن را تجربه نکردهاند و به هیچوجه هم دوست ندارند تا به این زودیها
آن را با چشم خود در تالار مشاهده کنند.
اما یک ضربالمثل شیرین پارسی است که میگوید
«حقیقت همیشه تلخ است» و بورسبازان ایرانی هم باید با شرایط موجود اقتصادی فعلی
که کشور تحت تحریمهای ناعادلانه غرب و همپیمانان آنهاست کنار بیایند و به این
باور برسند که روند معاملات در یک افت غیر طبیعی قرار گرفته است.
اگر این طرف ماجرا یعنی روشن شدن تکلیف
سهامداران و سرمایهگذاران داخلی را عادی بدانیم باید سوی دیگر یعنی بیتوجهی دولت
و تصمیمسازان بزرگ اقتصادی کشور از وزیر اقتصاد تا مدیران هدایتکننده بورسی را
غیر عادی تلقی کنیم چراکه بدون توجه و حمایتهای خاصی از ماهها پیش تا به حال
تنها به برگزاری جلسات بسنده کردهاند.
در عین حال خروجی این جلسات که حتی با حضور
محمود احمدینژاد هم برگزار شده است تا به امروز اوضاع بورس را نه تنها بهتر نکرده
که به شرایط بحرانی سوق داده است. کارشناسان نظرات گوناگونی از وضعیت فعلی دارند
که از فشار تحریمها تا نوسانات نرخ ارز شامل تحلیلها میشود اما یک نسخه علاجکننده
یا حتی یک مسکن مقطعی هم نمیتوانند برای بیماری این روزهای بورس تجویز کنند تا
حداقل با فروکش کردن بحران برای راهکارهای بلندمدت برنامهریزیهای منسجمتری شکل
گیرد. به هر ترتیب باید منتظر ماند و دید آیا اسم رمز سهامداران در بورس میتواند
رنگ حقیقت به خود گیرد یا با حمایتهای مسوولان ارشد بورس میتواند در یک بازه
زمانی کوتاهمدت از نگرانیهای ادامهدار خروج نقدینگی فزآینده به امید و سرمایهگذاریهای
بیشتر در بلندمدت تبدیل شود؟
منبع :