رشد غافلگیرکننده 394 واحدی شاخص بورس اتفاقی بود که روز گذشته پس از مدتها نگاه سرمایهگذاران داخل و خارج از تالارهای معاملات را به سوی خود جلب کرد. پیش از این همگام با افزایش قیمت و بازده بازارهای موازی « ارز، سکه» اولین انعکاس رفتاری سرمایهگذاران ایرانی در بورس خود را نشان میداد به طوری که خروج نقدینگی و سرازیر شدن آن به بازارهای دیگر باعث میشد تا شاهد افت معاملات و ریزش شدید شاخص کل معاملات باشیم. بورس اما این بار در بدعتی تازه برخلاف همیشه نهتنها تحت تاثیر رشد حبابگونه قیمت ارز و سکه قرار نگرفته است بلکه خود با تحولات مثبت و ادامهدار معاملاتی توانست سهامداران و معاملهگران را در تالار شیشهای حبس کند و حتی اجازه نداده است که سرمایهگذاران همیشه عجول به سرمایهگذاری در سایر بازها فکر کنند. اما سهامداران در حالی که بازده بازار سرمایه در خوشبینانهترین حالت در سالجاری با گذشت نزدیک به شش ماه به دو درصد هم نرسیده است به چه امیدی در بورس ماندگار شدهاند؟ واقعیت این است که نوسانهای ارزی برای شرکتهایی که در صادرات نقش عمدهای دارند یک فرصت استثنایی به وجود آورده است و در کنار این مساله رشدهای چند وقت اخیر قیمت جهانی فلزات هم به تنهایی کافی بوده تا گروه فلزات اساسی بورس که جزو سه گروه بزرگ بازار سرمایه هستند با افزایش قیمت سهم و بازده سرمایهگذاریهای سهامداران روبهرو شود. در سطح بینالمللی نیز دیگر حتی جدیدترین بیانیه آژانس انرژی هستهای نیز برخلاف روزگاران پیشین کوچکترین موج منفی را در بین بورسبازان ایجاد نکرده است اما یکی از محتملترین بازگشت رونق به بورس و معاملات را باید عرضه سهامهای تازه توسط سازمان خصوصیسازی عنوان کرد که بعد از مدتها انتظارهای شیرین سهامداران را به دنبال خود داشته است، عرضههایی که میتواند به صورت بنیادی به کمک بورس و بازده سرمایهگذاران کمک کند. افزون بر همه این موارد سنت پایان شش ماهه نخست دوره مالی شرکتهای بورسی در شهریورماه نیز از دیگر موجهای مثبتی است که در تالار شیشهای ایجاد شده و نقش حقوقیها را هم باید در شکلگیری این اتمسفر امیدوارکننده به حساب آورد. این بخش از تحولات فعلی بورس به خوبی قابل اندازهگیری و تحلیل است اما نکته مبهم بزرگ این روزهای بورس، حمایتی است که به خوبی و شفاف دیده نمیشود چراکه سرمایهگذاران اگر در میانمدت نقش حمایتهای مستمر و عملیاتی دولت و مسوولان بورس را به صورت ملموس درک نکنند هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت که رونق این روزهای بورس در بلندمدت ادامه پیدا کند برای آنکه در همین شرایط هم بازدهی بورس حتی به بازدهی 10 درصدی سال 1390 چیزی نزدیک به هشت درصد فاصله دارد و این وضعیت را میتوان به تارموی اعتماد سهامداران و حمایتگران تشبیه کرد. آیا این اعتماد عمیق خواهد شد؟
منبع :
روز گذشته علی صالحآبادی، رییس سازمان بورس در نشست خبری با قبول این مساله که بازار سرمایه به صورت ذاتی با نوسان همراه است به صورت تلویحی افتهای ادامهدار شاخص کل که تا چند هفته پیش بازدهی سهام را زیر سوال برده بود و از مرز بحران نیز گذر کرده بود، پذیرفت. هرچند این اعلام موضع از زبان رییس محافظهکار بورس که همیشه تلاش میکند همه چیز را حتی در روزهای منفی بورس عادی نشان دهد یا در قبال آن سکوت کند جالب توجه است اما آیا اینگونه اعترافها کمکی به حل بحرانهای مقطعی بورس کشور میکند. این روزها شرایط بورس تغییر پیدا کرده است و شاخص کل نیز تحت تاثیر اقبال بیشتر سرمایهگذاران صعودهایی را تجربه میکند که برای یادآوری روزهای مشابه آن باید به خاطرههای بلندمدت خود رجوع کنیم اما نباید از واقعیتها فرار کرد. در اینکه نوسان جزیی تفکیکناپذیر از معاملات بورسهای دنیاست شکی نیست اما نوع برخورد با ویرانگری نوسانهای متعدد در بورس کشور با سایر بورسهای دنیا متفاوت است.
چرایی این تفاوت که در ماهیت شکلگیری و حل آن همیشه بین بورس ایران و سایر کشورهای دیگر به صورت بنیادی وجود دارد به نوع قوانین و محدوده دخالت دولتها در بورس بازمیگردد. در حالی که به طور مثال در والاستریت دولت به جای آنکه به صورت مستقیم برای مهارهای مقطعی ورود پیدا کند با تزریق غیرمستقیم حجم قابلتوجهی از نقدینگی در شرکتهای بزرگ و صنعتی در قالب وامهای کمبهره و تسهیلات ویژه به عدم گسترش سقوط بورسها کمک میکند.حتی با اعمال سیاستهای اقتصادی صحیح همانند اعمال نرخهای بهره کارشناسی شده برای سرمایهگذاران چارچوبی را تهیه میکند که میتوانند به راحتی نهاد سرمایهپذیر خود را انتخاب کنند اما در کشور ما اینگونه مواقع دولت و تصمیمگیرندگان اقتصادی یا اساسا واکنش خاصی نشان نمیدهند یا در خوشبینانهترین حالت همانند چند مدت پیش به برگزاری جلساتی اکتفا میکنند که خروجی آن نمیتواند به نجات سقوط ادامهدار بورس منتهی شود. همه این موارد باعث شد تا بورس با بهکارگیری ابزارها «اختیار فروش سهام یا همان بیمه سهام» یک شوک روانی مثبت را بر تالار شیشهای وارد کند که در نهایت واکنش قابل توجه معاملات و رشد ادامهدار و بیوقفه شاخص کل را در پی داشته است.
اما آیا همیشه میتوان با مسکنهایی چند هفتهای درد کهنه و قدیمی بورس ایران را دوا کرد؟ آیا بهتر نیست دولت به صورت واقعبینانه و عملی با اعمال سیاستهای درست اقتصادی وارد حوزه حمایت از بورس به عنوان نهادی که میتواند نقدینگیهای سرگردان را هدایت کند تا به تولید بهینه در اقتصاد کشور منتهی شود ورود پیدا کند؟ راهکار در کشور ما در همه ابعاد و زمینهها همیشه وجود دارد اما مشکل اصلی این نکته است که اساسا هیچگاه ارادهای که بتواند به صورت بنیادی مسایل اینچنینی را در کشور حل کند یا وجود نداشته است یا به آن اهمیت داده نمیشود تا بحرانی از راه برسد و با مسکنهایی که البته همیشه هم کارساز نیست سعی بر آن شود که به صورت مقطعی به حل آن دست زده شود.
منبع :
ابرهای سیاه از آسمان بورس گذر کرد
نوسان همیشه جزء جداییناپذیر معاملات بورس بوده است. اگر بگوییم بورس مترادف ریسک و انتظارهای کوتاه و بلندمدت برای کسب بازدهی است سخنی به گزاف نگفتهایم. حال در این بین حتی اگر مدتی رونق از تالار شیشهای رخ ببندد نیز اغلب سهامداران با امیدواری خاص منتظر روزهای سپید که در پس روزهای سیاه معاملاتی است، میمانند اما در بورس همان قدر که معاملهگران حرفهای و به قول بورسبازان، سهامدارانی با نگاه بنیادی وجود دارد در نقطه مقابل هم سهامداران تازه کار با سرمایههای خرد و اندک اما در مقیاس قابل اعتنا نیز در بازار هستند که با کمترین نوسان عطای سرمایهگذاری را به لقایش میبخشند و در بهترین حالت یا معاملات را رها میکنند و در بدترین شرایط بخش مهمی از نقدینگی خود را از بورس خارج میکنند. مدتها بود که معاملات بورس تحت تاثیر مسایلی و البته حاشیههای فراوان، برای سهامداران بخش دوم، روزهای سیاهی را رقم زد و بازدهی آن به تاسفآورترین شکل ممکن رسیده بود اما به هر ترتیب با تغییرهایی که در ریسکهای متفاوت بازار پدید آمد خورشید معاملات پر رونق جای سیاهیهای آسمان بورس را گرفت و با درخشش خیرهکننده خود به گونهای روند معاملات را تغییر داد که گویی همین چند هفته پیش که شاخص بورس به مرز 23 هزار واحد نزدیک شده بود یا ارزش بازار سقوط وحشتناکی را تجربه کرد، یک رویایی بیش نبوده و همه چیز در عوالم غیرزمینی رخ داده است. ثبت رکودهای متفاوت در همه متغیرهای معاملاتی، شاخصهای بورس در بخشهای گوناگون و حتی رشدهای قیمتی در بخشهای بزرگی از شرکتهای بورسی همه و همه از اوضاع و احوال جدید بورس و معاملهگران آن حکایت میکند. هرچند نباید همان طور که سقوط شاخصها و افت معاملات را جدی گرفت و ادامه دار باید واقعبینانه این رشدها را هم تحلیل و از رفتارهای هیجانی پرهیز کرد.
منبع :
«اوراق اختیار فروش تبعی، اختیار فروش سهام، بیمه سهام» اصطلاحات تازه راهیافتهای هستند که عمر تولد آن در بورس و در بین سهامداران تالار شیشهای حتی به یک ماه هم نمیرسد اما سر و صدای زیادی را در بین فعالان و سهامداران تالار به وجود آورده است. نوسانهای ماههای اخیر در بورس اوراق بهادار که منجر به افت شدید قیمت سهام شرکتهای بزرگ و کوچک، ارزش بازار و ریزش فاحش شاخص کل شد و از سویی دیگر رشد بیمحابای بازارهای موازی ارز و سکه مسوولان بورس را به واکاوی و پیدا کردن راهکارهایی برای کنترل این افت واداشت. اولین تصمیم، برگزاری سلسله جلساتی با حضور رییسجمهور، وزیر اقتصاد، رییس کل بانک مرکزی و مسوولان بورس بود که خروجی آن از حرف و وعده بیشتر نبود و همین موضوع و البته ادامه ریزشهای بورس تصمیمسازان را به سمت بهکارگیری ابزارهای جدید برای کنترل و مهار نوسانها هدایت کرد و بالاخره در راستای پوشش ریسک و حمایت از سرمایهگذاران، دستورالعمل عرضه اوراق اختیار فروش تبعی برای سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس 16 مردادماه توسط هیات مدیره سازمان تصویب شد و این اوراق از روز 25 مردادماه با عرضه اوراق اختیار فروش تبعی سهام شرکت پتروشیمی کرمانشاه رسما آغاز به کار کرد و در حال حاضر شرکتهای چادرملو و گلگهر به همراه پتروشیمی کرمانشاه اقدام به انتشار این اوراق در بورس تهران میکنند. در همین زمینه برای ارزیابی این ابزار در بورس و در بین سهامداران عرضهکننده و نوع استقبال از آن به سراغ علی صحرایی، مدیر بازار شرکت بورس رفتیم و در گفتوگویی با وی به بررسی ابزار بیمه سهام از نگاهی جزییتر پرداختیم که در ادامه به آن میپردازیم:
احتمال افزایش سود در آیندهای نزدیک
علی صحرایی، مدیر بازار شرکت بورس در ابتدا با بیان اینکه سود در نظر گرفته شده برای این اوراق بالغ بر 20 درصد معادل سود اوراق مشارکت است، میگوید: بر این اساس اگر قیمت سهام بیشتر از میزان پیشبینی شده افزایش بیابد سهامداران خرد میتوانند سهامشان را در بازار به فروش برسانند. علی صحرایی در برابر این سوال که بهتر نیست حال که سود اوراق مشارکت و حتی سودهای سپردههای بانکی در سیستم دولتی 20 درصد تعیین شده است و در سویی دیگر در سیستمهای بانکی و موسسات غیردولتی حتی به بیش از 23 درصد هم رسیده است بورس سقف سود اوراق اختیار معامله را به بالای 20 درصد برساند، گفت: این پیشنهاد میتواند در آینده و در جلسات تصمیمگیری مطرح شود تا با افزایش نرخ سود بیشتر نسبت به اوراق مشارکت و سود بانکی مردم تمایل بیشتری برای سرمایهگذاری در بورس پیدا کنند.
حداقل 20 درصد سود برای تضمین نوسان
مدیر بازار شرکت بورس با اشاره به عملکرد اوراق اختیار فروش تبعی گفت: سهامداران عمده میتوانند سهامشان را در یک قیمت خاص بیمه کرده و ریسک سرمایهگذاریشان را در بازار سرمایه کاهش دهند و در نقطه مقابل سهامداران نیز با خریداری اوراق اختیار معامله دقیقا به تعداد اوراق سهام خود نسبت به بیمه سهام خود اقدام کنند. وی با بیان اینکه سهامداران عمده از این ابزار معاملاتی استفاده میکنند باید براساس سازوکار تعیین شده به پرداخت سودهای اوراق اقدام کنند، گفت: سهامداران میتوانند با افزایش قیمت سهام و طبعا سود سهام خود که از سقف 20 درصد اوراق فراتر رفته است نسبت به فروش سهام خود اقدام کنند و عملا بیمه سهام در این زمانها کارکرد خود را از دست میدهد.
شرکتهای جدید عرضهکننده اوراق
صحرایی همچنین از پذیرش چندین شرکت و سهامدار عمده جدید برای عرضه اوراق اختیار فروش تبعی خبر داد و گفت: طی هفته جاری و آینده چند شرکت به گروه سایر شرکتهای عرضهکننده این اوراق اضافه خواهند شد و شرکت سرمایهگذاری مسکن اولین شرکت از گروه جدید عرضهکنندههاست که به عنوان اولین شرکت طی چند روز آینده این اوراق را برای بیمه سهام سهامداران خود در بورس در اختیار فعالان خواهد گذشت.
منبع :