گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

بازدهی بورس در مرز 100 درصد


روز گذشته یکی دیگر از تحولات بزرگ تاریخ بورس روی داد و شاخص کل با صعود 1430 واحدی به 75 هزارو 868 واحد رسید تا یک بار دیگر طی چند وقت اخیر نگاه‌های زیادی به سوی تالار شیشه‌ای جلب شود. سهامداران که مدتی است بازده‌های خوبی را از سرمایه‌گذاری خود در تالار بورس تجربه می‌کنند امید بیشتری پیدا کرده‌اند تا با شفاف‌تر شدن وضعیت سیاسی و اقتصادی، کاهش فشار روانی تحریم‌ها و البته حمایت دولت رشد این بازار ادامه‌دار باشد. وضعیت معاملات بورس از آنجایی روز گذشته باعث رشد شاخص‌ها و بازدهی سهم‌ها شد که پس از تشکیل جلسه شورای پول و منتفی شدن افزایش نرخ سود بانکی موج مثبت بزرگی در این نهاد سرمایه‌پذیر به وجود آمد چراکه پیش از آن بیم آن می‌رفت که اگر نرخ سود بانکی که فعلا حداکثر سالانه آن 20 درصد است به مرز 25 درصد و یا بیشتر نزدیک شود، بخشی از سرمایه‌ها و نقدینگی موجود بازار بورس به سمت بانک‌ها منتقل شود و این تحول اثر و شوک منفی بر بورس می‌گذاشت که با مخالفت اعضای شورا مواجه شد. در کنار آن گمانه‌زنی مثبت تحلیلگران سیاسی و اقتصادی در سطح داخل و بین‌الملل درباره نتیجه دور تازه نشست 1+5 ایران و غرب در ژنو و اینکه دو طرف با برنامه‌های واقع‌گرا قصد دارند تا این چالش ادامه‌دار را به مسیر درست خود هدایت کنند هم مزید بر علت شده است تا سرمایه‌گذاران بورس با انگیزه و آینده‌نگری بیشتری به دادوستد سهم‌های خود ادامه دهند. «بورس به امید وابسته است» و این نکته بر فعالان این بازار پوشیده نیست که حتی یک خبر منفی در حوزه رویدادهای سیاسی و اقتصادی نیز می‌تواند معاملات این بازار را بر هم بریزد و همه چیز را به سقوط و ریزش بکشاند. اما در حال حاضر همه چیز برای سهامداران و فعالان این بازار روی خوش خودش را نشان می‌دهد و با نگاهی به مسیر تحولات جاری نیز به خوبی متوجه این تحلیل می‌شویم که به این زودی‌ها سرمایه‌ها از بورس خارج نخواهند شد. از سویی دیگر اوضاع بازارهای سرمایه‌پذیر موازی هم به خوبی توانسته است جای پای سرمایه‌ها را در تالار شیشه‌ای محکم کند. در شرایطی که نه خبری از نوسان‌های ارزی است و نه طلا دیگر در سطح جهانی با رشد قیمتی سابق روبه‌رو می‌شود، بورس با قدرت بیشتر اعداد تاریخ‌ساز تازه‌تری را به وجود می‌آورد. این هم از اقبال بزرگ سهامداران است که حتی سود و بازدهی سرمایه‌گذاری در بازارهای رقیب نیز در برابر این بازار به نوعی کم آورده و عقب‌نشینی کرده‌اند. رسیدن ارزش بازار بورس به مرز 350 هزار میلیارد تومان برای این بازار اعتبار بیشتری نیز کسب کرده است و در مقابل رسیدن بازده این بازار به مرز صددرصد همه چیز را به سرمایه‌گذاری در بورس ختم کرده است. همه این موارد باعث شده است تا با ادامه این وضعیت کمتر سرمایه‌گذاری حاضر شود نقدینگی خود را از این بازار خارج کند. هرچند سرمایه‌گذاری بدون تحلیل در این روزهای بورس به شدت خطرناک است اما باید اذعان داشت که بخش عمده‌ای از تازه سهامداران که وارد بورس شده‌اند آگاهی لازم برای فعالیت در این بازار را ندارند و این از بزرگ‌ترین چالش‌های حال حاضر بورس است که باید به آن از سوی مسوولان و سرمایه‌گذاران توجه شود.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


تدبیر برای صنعت 100 میلیارد سهمی


بیش از یکصد میلیارد برگه سهم در دست بیش از 200 هزار سهامدار صنعت بانکداری بازار سرمایه وجود دارد که این میزان جایگاه و ارزش صنعت بانک‌ها، ‌موسسات اعتباری و سایر نهادهای پولی کشور را در میان سایر گروها به خوبی نشان می‌دهد بر اساس آخرین آمارها، سودآوری صنعت بانکداری که از دیرباز مورد اقبال سهامداران در بازار سرمایه بوده است در پایان مرداد‌ماه نسبت به تیرماه نزدیک به 50 درصد افزایش را تجربه کرده که در میان سایر گروه‌های بازار رشد قابل توجهی را نشان می‌دهد.این اتفاق در حالی روی داده است که این صنعت به خاطر تحریم‌های بین‌المللی نمی‌تواند در مبادلات جهانی نقش قابل اعتنایی داشته باشد و در سویی دیگر سیاست‌های بانک مرکزی که در پاره‌ای از زمان‌ها با اعمال سیاست‌های دستوری بر بانک‌ها فشار وارد می‌کند این صنعت را دچار ابهام برای سرمایه‌گذاران خود می‌کند. حال در نظر بگیریم اگر مساله تحریم‌های جهانی کمرنگ شود و بانک‌های ایرانی نیز نقش عملیاتی پیدا کنند و در سویی دیگر خرد و تدبیر در سیاست‌های بانک مرکزی حاکم شود، می‌توان به افزایش بازدهی این گروه در آینده نزدیک در بورس امیدوار بود. این آرزو وقتی رنگ واقعیت به خود می‌گیرد و سهامداران آن را امیدوار می‌کند که به این صنعت با نگاه حمایتی دیده شود.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم 

گزارش در یک نگاه لینک دوم + سوم


بورس در اختیار سفته‌ بازان


ریزش شاخص کل معاملات بورس که روز گذشته در دومین روز متوالی ادامه پیدا کرد را باید به تبعات توقف نماد شرکت‌هایی نسبت داد که در ماه‌های گذشته در کنار سایر غول‌های هدایتگر بازار سرمایه در رشد شاخص نقش ویژه‌ای داشته‌اند. اینکه چرا معاملات بورس و نوسان‌های آن باید تحت تاثیر چند شرکت بزرگ باشد از گذشته مورد انتقاد کارشناسان و تحلیلگران بوده و تقریبا همیشه صورت‌مساله یا تغییر پیدا کرده و یا پاک شده است. ریزش 506 واحدی نماگر معاملات بورس که طی بیش از یک‌سال و نزدیک به 18 ماه اخیر بی‌سابقه بوده است آنچنان تعجب‌برانگیز بود که سهامداران و فعالان بازار را نیز غافلگیر کرد.

پیش از این نیز شاهد توقف نماد شرکت‌های بزرگ و تاثیرگذار در بورس بوده‌ایم اما در کمتر زمانی توقف نماد شرکت‌ها باعث اینچنین ریزش سوال‌بر‌انگیزی شده بود. برای اینکه به چرایی این مساله بپردازیم باید به شرایط خاص اقتصاد کشور و همچنین تحولات بورس در ماه‌های اخیر اشاره کرد. سرمایه‌گذاران کشور در شرایط فعلی از کمترین قدرت ریسک سرمایه‌گذاری برخوردار هستند و احتیاط در صدر تصمیم‌گیری‌های این بخش از افراد برای کسب بازدهی در کوتاه‌ترین زمان ممکن وجود دارد. شاهد این نکته گردش نقدینگی در بازارهای موازی کشور بین«ارز، سکه و مسکن» طی یک‌سال اخیر و به طور ملموس در 9 ماهه اخیر است.این رفتار سرمایه‌گذاران که بخشی از آنها در بازار اوراق بهادار نیز فعال هستند و با کوچک‌ترین تحرک منفی از بازارها خارج می‌شوند از مهم‌ترین دلایل سقوط شاخص بورس پس از توقف نماد شش شرکت بورسی و فرابورسی است چراکه این روزها بخش بزرگی از نوسهامداران که جذب بورس شده بودند با تشکیل صف‌های فروش سهم خود، بازار سرمایه را به هم ریختند.

در نگاهی دیگر شاید پس از صعود شاخص طی هفته‌ها و ماه‌های اخیر مسوولان و رصدکنندگان بازار سرمایه تحلیل و اصل همیشگی «سقوط پس از صعود» را به میان بکشند اما همیشه همان‌طور که کمیت صعودها مورد ارزیابی و کنکاش قرار می‌گیرد باید اینچنین ریزش‌ها که ماهیت معاملات بورس را زیرسوال می‌برند را نیز به خوبی مورد شفاف‌سازی قرار داد. از دیدگاهی در واقع باید نگران بورسی بود که صعود و سقوط معاملات آن در اختیار چند گروه هدایتگر است و در هر زمانی که اراده کنند بازار را به بالا و پایین می‌کشند. رفتار احساسی سهامداران همیشه بوده و خواهد بود اما اگر حمایت از همه شرکت‌های فعال در بورس به طور مداوم  وجود داشته باشد آنگاه ما شاهد این نخواهیم بود که سفته‌بازان که همیشه در اندیشه بازدهی و سود در کوتاه‌ترین زمان ممکن هستند در این فضای ابرآلود مانور قدرت دهند و داد‌وستدهای سهم را از مسیر درست خود منحرف کنند. همچنین حقوقی‌های بازار هم در این‌گونه زمان‌ها به جای واکنش به نظاره نمی‌نشینند تا در بزنگاه وارد کارزار جمع کردن سهم‌ها در پایین‌ترین قیمت‌ها باشند.


پاییز، فصلی که حرارت بورس را بالا برد


بازدهی بازار سهام در مرز 40 درصد 


امروز در تالار شیشه‌ای سهامداران دومین روز فصل چهارم سال را که اولین روز معاملاتی نیز هست، در حالی آغاز می‌کنند که اگر از تب و تاب آنها سوال شود آنچنان با حرارت درباره سهم‌ها سخن می‌گویند که حتی سوز سرمای این فصل نیز نمی‌تواند از گرمای آن بکاهد. شاخص بورس در هفته‌ها و ماه‌های اخیر به بالاترین سطح در تاریخ موجودیت خود از سال 1346 رسیده است، این در شرایطی است که حتی در مقایسه با سایر بازارها که از آن به عنوان رقیب بورس نام می‌برند و به آن بازارهای موازی می‌گویند نیز دیگر «دسته‌های چند صدتایی ارز، کیسه‌های پر از طلا یا حتی چندین واحد مسکونی » نیز در این برهه زمانی در فضای اقتصاد ایران نمی‌تواند توان رقابت با سود و رشد قیمت سهام‌ها در بازار سرمایه ایران را داشته باشد. این رشد که توانسته است یک فصل کامل را به عنوان پشتوانه رشدهای ادامه‌دار خود داشته باشد نمی‌تواند آنچنان سوال‌برانگیز باشد و به راحتی برای آن از واژه‌هایی همانند حباب و صعودهای مقطعی استفاده کرد. 

هرچند شاید بخش‌هایی از بورس و حتی تک سهم‌ها نقش ویژه‌ای در این تاریخ‌سازی داشته باشند اما به هر ترتیب نقش فضای مثبت معاملات نیز به صورت عجیب و غریبی به کمک بازار سرمایه ایران آمده است. اینکه از آخرین دور مذاکرات هسته‌ا‌ی ایران و کشورهای 1+5 بیش از 9 ماه گذشته است و این زمان یعنی یک فصل مالی 9 ماهه برای یک شرکت بورسی و در طی این زمان هیچ‌گونه حاشیه و جو‌سازی سیاسی خاصی برای ایران به وجود نیامده است به روشنی به بازگشت اعتماد سرمایه‌گذاران و عمق‌دهی بیشتر بورس کمک شایان توجهی کرده است. در همین حال اما یک سوال بزرگ در شرایط فعلی این است که چطور در برهه زمانی که تورم بالای اقتصادی به یک باور کلی در سطح اقتصادی و جامعه رسیده، بورس به این مرحله از رشد رسیده است. پاسخ ساده به این سوال شاید در نوع ساختار سرمایه و سرمایه‌‌گذاری در نهادی مثل بورس است که به خاطر وجود بیش از 30 صنعت در این نهاد مالی اگر شرکت‌های فعال در آن با استراتژی و هدف‌‌گذاری‌های تجاری جامعی به تولید و فروش محصولات و خدمات خود اقدام کنند، عملا کمتر فشارهای اقتصادی- سیاسی می‌تواند بر کلیت بازدهی شرکت‌ها تاثیر عمده بگذارد.

 در نمونه عینی ما با فشار فزاینده تحریم‌های اقتصادی از سال‌ها پیش روبه‌رو هستیم که در ماه‌های اخیر شدت بیشتری به خود گرفته است اما به صورت شفاف می‌توان تحلیل کرد که تنها می‌تواند بر بخش کوچکی از شرکت‌ها همانند پتروشیمی‌ها یا صادرات محصولات خاص اثرگذار باشد اما با وجود شرکت‌های دیگر از صنایع دیگر عملا بورس می‌تواند در یک فرآیند ثابت و همیشگی سوددهی مناسب قرار گیرد.

 اما نمی‌توان از این مساله هم به سادگی عبور کرد که حمایت دولت و نوسان‌های ارزی به خوبی توانسته است شرکت‌های بورسی را تحت تاثیر فوق‌العاده قرار دهد و در موازات آن سایر صنعت‌ها و شرکت‌های بورسی نیز با استفاده از این فضای مثبت به خوبی در مسیر رشدهای عمومی قرار گرفته‌اند. به هر حال اگر بورس در پایان زمستان سال‌جاری و پیش از آغاز سال آینده مرز‌های 50 هزار واحدی را در شاخص کل معاملات نیز تجربه کند را نباید خیلی غیر عادی بدانیم مگر اینکه ریسک‌های معروف و همیشگی سیستماتیک و غیر‌سیستماتیک که به بخشی از آنها اشاره کردیم، بازی بورس را بر خلاف سه ماه اخیر تغییر دهد که در زمان فعلی این احتمال ضعیف است.


منبع :

روزنامه جهان صنعت 

گزارش در یک نگاه