پایان سردترین تابستان تالار شیشه ای
هادی مومنی- این روزها سهامداران در تالار شیشهای سختترین دوران معاملاتی را طی چند ماه گذشته تجربه میکنند. دیگر حتی از معدود روزهایی که فضای تالار با رشد شاخص تغییر میکرد هم خبری نیست. یک روز یکهزار واحد و روزی دیگر 400 واحد و حتی در روزهایی بیش از یکهزار واحد هم سابقه داشته که نماگر با سقوط خود همه چیز را در این بازار به ورطه ناامیدی و یاس تبدیل کرده است. این اتفاق تحول تازهای برای سهامداران این بازار نیست چراکه شرایط معاملات این روزها آنقدر در بازار سهام ناامیدکننده و سیاه است که کمتر سرمایهگذاری جرات میکند برای سرمایهگذاری این بازار را انتخاب کند. حتی حجم زیادی از نقدینگی از این بازار خارج شده و اگر فکر میکنید همه این حجم از نقدینگی به بازارهای موازی همانند ارز، طلا یا سکه منتقل شده، اشتباه میکنید. از مدتها قبل سیستم بانکی به بهترین مکان برای انباشت سرمایهها تبدیل شده؛ بازاری که در آن نهتنها از نوسان خردکننده خبری نیست بلکه با سودهای نجومی خیال سرمایهگذاران را آسوده کرده است. اما این همه ماجرا نیست. این روزها حتی حرفهایهای بازار سهام نیز از این شرایط مستاصل شدهاند و به صورت علنی و غیرعلنی از ادامه مهارناپذیری سقوط بورس انتقاد میکنند. جالبتر اما واکنش مسوولان تصمیمگیر ارشد بازار سرمایه است که چشمهای خود را به روی این وضعیت بستهاند و از هر گونه اظهارنظری خودداری میکنند. این سکوت آزاردهنده که هرازگاهی به ارسال پیامهای کوتاهی همانند «چشمانداز بازار سرمایه مثبت است، بورس متاثر از اقتصاد است و...» میانجامد دیگر اثر خود را از دست داده و حتی اندک فعالان خوشبین این بازار را نیز راضی نگه نمیدارد. موج اعتراضها آرامآرام در حال گسترده شدن است. احتمالا همانند همیشه این انتقادها راه به جایی نخواهد برد و باید منتظر ادامه انفعال هدایتگران این بازار باشیم. امروز دومین فصل سال 94 به پایان میرسد؛ فصلی که معمولا یکی از هیجانانگیزترین روزها و هفتههای معاملاتی را به صورت سنتی در تالار شیشهای شکل میداد. اما آمار معاملات دومین فصل سال 94 برخلاف همیشه این سنت را شکستخورده نشان میدهد و در حقیقت ترسیمکننده یک تراژدی بزرگ در بورس است. بر این اساس شاخص بورس در فصل تابستان بیش از هشت هزار واحد ریزش را تجربه کرده و از 67 هزار واحد در تیرماه به 61 هزار واحد در آخرین روزهای شهریورماه رسیده است. در نقطه مقابل ارزش بازار، پارامتری که نشان میدهد چه حجمی از نقدینگی در این بازار وجود دارد هم در سه ماه اخیر و در فصل داغ سال نزدیک به 30 هزار میلیارد تومان کاهش نشان میدهد تا سردی بورس در تابستان به خوبی احساس شود. بخش آماری معاملات بازار سهام هیچ حرفی را برای دفاع از این بازار باقی نمیگذارد. چشمانداز تحولگرا و مثبت که همه منتظر آن هستند را هم اکثر کارشناسان و تحلیلگران حداقل برای شش ماه آینده نیز خاکستری ارزیابی میکنند و حتی کارشناسان بدبین اوضاع را برای یک سال آینده هم نامتعادل میدانند. در این شرایط که دولت تقریبا هیچ نگاه حمایتی به بازار سرمایه ندارد و تحولات سیاسی و اقتصادی هم برای این بازار به تحرک معاملاتی در هیچ بخشی منجر نشده، تنها امید تغییر کردن فضا را میتوان از سوی مسوولان، فعالان، تصمیمسازان و سهامداران انتظار داشت. بورس از ابتدا تا امروز بحرانهای زیادی را پشتسر گذاشته است و بزرگان این بازار همیشه شعار «عدم دخالت و حتی حمایتهای دستوری از سوی دولت» را با افتخار سر دادهاند. حال زمانی است که باید نشان دهند این حرف تنها شعار نیست اما شکلگیری یک موج حمایتی در بورس زمانی محقق میشود که اهداف کلان و تاثیرگذار بازیگران اصلی در این بازار همسو شود. در حال حاضر در میان بزرگان این بازار این همگرایی دیده نمیشود. در آنسو نهاد ناظر، رییس سازمان بورس و مدیران تصمیمگیر نیز به جای آنکه این فضا را شکل دهند و تقویت کنند تا شاید بازار تا حدودی از این فضا خارج شود سعی میکنند برای بورسی که در حال حاضر در بحران نقدشوندگی، بازدهی و رشد معاملات قرار دارد بازاریابی بینالمللی انجام دهند. دیدار مسوولان بورس ایران با هیات اقتصادی فرانسه که شب گذشته در تهران انجام گرفت از جمله این بازاریابی برای آینده این بازار است. به واقع معرفی بازار سرمایه ایران برای خارجیها و استفاده از فرصتهای اینچنین در حالی که اوضاع در داخل این بازار در بدترین شکل ممکن خود قرار دارد، بیشتر به یک طنز تلخ شبیه است.آیا اگر فرانسویها بدانند بورس ایران در یکسال گذشته چه مصائب و شکستی را تجربه کرده حاضر به سرمایهگذاری در این بازار پرنوسان خواهند شد؟
منبع :
روزنامه جهان صنعت PDF + اول PDF + دوم PDF + سوم PDF + چهارم Web + پنجم Web + ششم Photo + هفتم Photo
هادی مومنی- بورس این روزها آرامآرام در حال تغییر فضا و گذر از روزهای متوالی منفی به سمت رونق و آرامش است. پس از مدتها ریزش قیمت سهام و شاخصها که از ابتدای سال در تالار شیشهای آغاز شده بود، سهامداران این روزها با امید و هیجان بیشتری مشغول خرید و فروش سهام هستند. در همین حال در دو هفته اخیر تعداد روزهای مثبت معاملاتی در این بازار برخلاف روند هفتهها و ماههای گذشته از روزهای منفی بیشتر شده است. قطعا تازهترین تحولات «برجام» و تصمیم سناتورهای افراطی آمریکا برای حمایت از توافق هستهای ایران و 1+5 که حدنصاب آنها برای استفاده از حق وتو توسط اوباما، رییسجمهور آمریکا با گذر از حداقل 34 نفر به مرز 40 نفر نیز رسیده، یکی از مهمترین عوامل برگشتن ورق معاملات در بورس ایران است. تصمیم سناتورهای آمریکایی یکی از پازلهای اصلی بازگشت اعتماد به بورس ارزیابی میشود. به هر ترتیب در این شرایط که همه چیز در آن سوی مرزها در خاک آمریکا و مجلس سنای این کشور تمامشده به نظر میآید و تصمیم نمایندگان مجلس ایران که تنها به «بررسی» منتهی شده و نه «رد یا تایید» توافق، همه نگاهها به تصمیم قطعی شورایعالی امنیت ملی درباره «برجام» ختم شده است. معدود اظهارنظرهای برخی از اعضای شورای عالی امنیت ملی درباره آخرین وضعیت بررسی «برجام» برآیند مثبتی را به بیرون منتقل کرده که برای فعالان هوشمند بازار سهام پیامهای زیادی را دربر داشته است. همه این رویدادها به پالسهای حمایتی قوی و باپشتوانه برای سهامداران در بورس ایران تبدیل شده تا آنها که تا پیش از این با رفتار معاملاتی خود «برجام» را جدی نگرفته بودند برای نخستینبار پس از توافق هستهای، از بین رفتن تحریمها را باور کنند تا آسمان غبارآلود سرمایهگذاری در بورس ایران به یک فضای مطلوب و رویایی تبدیل شود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم + پنجم
بازتاب :
برزخ سهامداران به پایان میرسد
باز هم روی دیگر بورس خود را نشان داد حتی زودتر از اعلام توافق احتمالی هستهای تا مشخص شود معاملهگران سهام زودتر از سیاسیون و سایر سرمایهگذاران بازارهای مالی، پیامهای مخابرهشده از اتاقهای هتل کوبورگ در وین را شنیدهاند و حتی بر مبنای آن تصمیم هم گرفتهاند. در حالی که 17 روز از مذاکرات سنگین ایران و 1+5 در اتریش میگذرد و همه چیز در پیامهای توییتشده مقامات دو طرف خلاصهشده، بازار سهام این روزها به شدت پررونق شده یا دستکم رشد شاخص و بخش عمدهای از قیمت سهام شرکتها این را نشان میدهد. روز گذشته بر بستر این رویدادها خرید و فروش پرهیجان سهامداران در بیست و دومین روز تابستان، شاخص کل معاملات را بیش از 1500 واحد بالاتر کشید و این معیار سنجش کلی معاملات بورس را وارد کانال 69000 واحد کرد. این رشد که مدتها از سابقه تکرار آن در تالار شیشهای میگذرد در ماههای اخیر بیسابقه بوده، یک تغییر رویکرد بزرگ را نشان میدهد و به نوعی با این جهش جبران بخشی از زیانهای چند وقت اخیر برخی سهامداران صورت گرفته است. نگاهی به آمارهای موجود مشخص میکند شاخص کل معاملات که همچنان اعتبار و ارزشی بیشتر از شاخصهای جدید در بین سهامداران و فعالان این بازار دارد در یک هفته اخیر بیش از 3000 واحد افزایش را به ثبت رسانده که گویای یک حرکت تثبیتشده و صعودی است. هفته گذشته شاخص کل معاملات در محدوده 66000 واحد، نگرانیهایی را برای ریزشهای بیشتر ایجاد کرده بود اما دقیقا از روز دوشنبه هفته گذشته تا به امروز روند حرکتی نماگر با یک تغییر 180 درجهای همه راههای رفته را برگشت و توانست هدف رسیدن به کانال 70000 واحد را به راحتی دستیافتنی کند. در آن سوی دیگر ارزش بازار به عنوان جریان شناسایی نقدینگی در بورس نیز در این دوره زمانی بیش از 14 هزار میلیارد تومان افزایش یافت و از 286 هزار میلیارد تومان در یک هفته معاملاتی اخیر بعد از هفتهها مرز 300 هزار میلیارد تومان را نیز رد کرد تا نشانههای عمیقی از حال خوش بورس را به سهامداران نشان دهد. یادآور میشویم که ارزش بازار در ماههای گذشته به کمتر از 279 هزار میلیارد تومان نیز رسیده بود که اوج یاس و ناامیدی را شکل داده بود. با همه این تفاسیر و تحولات با فرض اینکه توافق هستهای ایران و 1+5 که به فرسایشیترین شکل ممکن رسیده است، حاصل شود برای بورس یک جهش تمامعیار میتوان متصور بود؛ واکنشی که حتی در روزهایی که تنها گمانهزنی بر اخبار و تحولات وین حاکم بود، فقط اتمسفر مثبت گفتوگوها بازار سهام ایران را زیر و رو کرد. این تحول باعث شد قیمتها، شاخص، ارزش بازار، بازدهی و ... در این بازار رو به بالا حرکت کنند. به وضوح با شکلگیری توافق هستهای در صورت قطعیت، صنایع بنیادی تالار شیشهای همانند «پتروشیمی، بانک، پالایشی، کانههای فلزی، فلزات اساسی و خودرو» میتوانند با رفع تحریمها بیشترین سود و بازدهی را در بین سایر صنایع داشته باشند و به نوعی برندگان تالار نامیده میشوند اما در صورت عدم حصول توافق هستهای بر مبنای ریزشهای قبلی و تجربههای سالیان اخیر بورس با افتی نیمهسنگین مواجه میشود و با رسیدن به کف قیمتی واکنش خود را نشان میدهد. در سویی دیگر چون این تجربه در گذشته چند بار تکرار شده، خیلی نمیتواند اتفاق تازهتری را برای سهامداران در بازار سهام شکل دهد و به نوعی اگر این توافق شکل بگیرد، برای بازار سرمایه فرصتهای تازه شکل خواهد داد که از جذب سرمایههای خارجی تا رونق معاملات از جمله آنها خواهد بود و در غیر آن صورت اتفاقی خواهد افتاد که در چند سال گذشته بارها تکرار شده و این بار به دلیل اطمینان بیشتر به حصول توافق کمی تبعات ریزشها سنگینتر از همیشه خواهد بود. به هر ترتیب بهتر است امیدوار باشیم که بهترین حالت و اتفاق ممکن برای ایران و بازار سرمایه رخ دهد تا بعد از سالیان دراز اقتصاد ایران با یک حالت آرام و متعادل در مسیر توسعه بدون تحمیل شدن هزینههایی همانند دور زدن تحریمها و از دست دادن جذب سرمایههای خارجی مواجه شود.
بازتاب :
هفته هیجانی در انتظار بورس
هادی مومنی- همه چشمها به وین خیره شده از یک سو جان کری، وزیر امورخارجه آمریکا و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران همراه با معاونان ارشد خود چشم در چشم هم و با کنار هم قرار دادن واژهها در حال پیدا کردن راهحلهایی برای رسیدن به یک توافق جامع یا همان «برجام» هستند و از طرفی دیگر وزرای امور خارجه «روسیه، چین و فرانسه» نیز با فرستادن پالسهای مثبت معنیدار از نزدیک بودن توافق هستهای ایران و 1+5 خبر میدهند اما اگر از فضای سیاسی وین در قاره اروپا با هوای معتدل آن کمی فاصله بگیریم و به قاره آسیا و تهران با آب و هوای گرم و خشک آن نزدیک شویم به خوبی شاهد شکلگیری موج شدید خوشبینی به فضای مذاکرات هستهای در اینجا نیز هستیم. گویی دو طرف ماجرا همه چیز را حل شده، میدانند و فقط همان 10 درصد چالشبرانگیز همیشگی مانده است اما باید واقعبینانه گفت در مذاکرات پیشین نیز با وجود اتمسفر امیدوارکننده در اغلب مواقع به ناگاه مسیر مذاکرات به سمتی برخلاف خبرها و تحولات بیان شده، سوق داده شد. بازار سهام و فعالان آن نیز این روزها در فضای مجازی و حتی در تالار شیشهای با امیدواری زیادی روند مذاکرات را دنبال میکنند. آخرین گمانهزنیها نیز از برداشته شدن گامهای اساسی از سوی ایران و آمریکا که همان ضمانتهای اجرایی توافق هستهای است، خبر میدهد. سفر کاری یک روزه آمانو، مدیرکل آژانس هستهای به ایران در روز پنجشنبه هفته گذشته که به دیدار با رییسجمهور حسن روحانی و دریابان علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی منتهی شد نیز نشانهای تازه از محتمل بودن رسیدن به توافق در این دور از مذاکرات هستهای از سوی تحلیلگران ارزیابی میشود. همه اینها را اگر کنار هم بگذاریم، میتوانیم با کمی صراحت و ریسک بیان کنیم که احتمالا این هفته برای بورس یک «هفته خاص» و «تاریخی» خواهد بود. رفتار معاملهگران در چند روز اخیر و حتی روزهای تعطیل تالار شیشهای نیز به خوبی گویای یک هیجان در بین فعالان این بازار مالی است که منتظر آغاز معاملات در روز جاری هستند تا با چیدن تخممرغهای طلایی در سبد سهام خود به پیشواز بزرگترین اتفاق سیاسی 20 سال اخیر ایران در ابعاد خارجی بروند. سهامدارانی که در دو سال اخیر تحت تاثیر شدیدترین فشارهای اقتصادی و عدم حمایت از بازار سرمایه از سوی دولت بیشترین زیان را متحمل شدند. به هر حال در ایران همه منتظر بهترین اتفاق که همان توافق جامع هستهای میباشد و در این دور از مذاکرات این امید به بالاترین سطح خود رسیده است. در هر دو حالت خوشبینانه و بدبینانه ظرفیتسازیهای لازم باید از سوی مسوولان بازار سرمایه ایجاد شده باشد که بتوانند تبعات این اتفاق بزرگ و مهم را در کنترل خود داشته باشند تا آسیبهای مثبت و منفی این رویداد سیاسی در بازار سهام ایران کنترل شود. ارزیابی نظرات و تحلیلهای مدیران و مسوولان بازار سرمایه در چند مدت اخیر نشانی از آماده بودن در هر دو حالت مثبت یا منفی مذاکرات ندارد و آقایان بیشتر به فکر وعده دادن راهاندازی بورس ارز یا مبهم جلوه دادن عرضههای اولیه و... هستند.
چشمها خیره به وین
در حالی که انتظار میرفت تا پایان 10 تیرماه به عنوان زمان پایانی رسیدن به توافق هستهای ایران و غرب این اتفاق رخ دهد اما باز هم در دقیقه 90 همه چیز به یکباره تمدید شد. همه چیز رسید به نقطه جمعبندیهای مجدد تا باز هم فشار و استرس برای کوتاهمدت ادامه پیدا کند. در این شرایط هفته گذشته عباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان درباره تمدید مذاکرات گفت: چون مذاکرات به پایان نرسیده و از طرفی مهلت ما به پایان رسیده است تصمیم همه این است که برای هفت روز بیشتر در وین بمانند و این مذاکرات را به سرانجام برسانند، خبری بود که خیلی هم سهامداران را غافلگیر نکرد اما نگرانیهای موجود را هم کمتر نکرد و باز هم همه از دو روی این توافق سخن میگویند. این ریسک سنگین سیاسی که مدتهاست ایران را تحت تاثیر قرار داده به روشنی در بورس به عنوان یک نهاد که صنعتهای زیادی در آن مشغول فعالیت هستند را درگیر خود کرده است و به صراحت میتوان گفت از اصلیترین و مهمترین دلایل نوسانهای شدید و ادامه معاملات سهام فشار مسایل سیاسی و رفع تحریمهاست؛ فشاری که هر از گاهی با تشدید آن جلوی تنفس بورس را هم میگیرد و همه چیز را در تالار شیشهای به هم میریزد اما این بار جو کلی مذاکرات از نشانههای خوبی حکایت میکند.
الاکلنگ شاخص و ارزش بازار
اگر نگاهی کلی به جریان معاملات بازار سهام در هفته گذشته داشته باشیم، باید از واژه «نوسان» باز هم استفاده کرد چراکه همه چیز در هفته دوم تیر با صعود و سقوط همراه بود و از تعادل و حتی نشانههایی از آن هم خبری نبود. براساس آمارهای موجود در هفته گذشته بازار سهام هم دو روی معاملاتی از خود نشان نشان داد. در این هفته دو روز معاملاتی مثبت با 620 واحد رشد شاخص را مشاهده کردیم و در مقابل آن نیز با سه روز معاملاتی منفی هم مواجه بودیم که در نهایت با 645 واحد افت شاخص همراه بود. در هفته دوم تیر شاخص در روزهای دوشنبه و سهشنبه مثبت و در روزهای شنبه، یکشنبه و چهارشنبه نیز با ثبت رکوردهای منفی برای شاخص، معاملات را به پایان برد. شاخص روز شنبه اولین روز هفته 64 هزار و 812 واحد بود و در آخرین روز معاملاتی هفته نیز به 64 هزار و 861 واحد رسید که نشان از رشدی اندک در این بازار داشت. در سویی دیگر ارزش بازار نیز در حالی که در اولین روز هفته 283 هزار میلیارد تومان بود، در آخرین روز هفته یعنی چهارشنبه 10 تیر 1394 به 282 هزار میلیارد تومان رسید که کاهش و افت یکهزار میلیارد تومانی را نشان میدهد. دقیقا بر مبنای همان نوسانهایی که بیان شد، بازار و سهامداران همچنان در یک ابهام به سر میبرند و بورس نمیتواند به تعادل برسد.
اتمسفر عجیب تالار
با تمام این تفاسیر و تحولات روی داده این هفته از معاملات بازار سهام که از امروز آغاز میشود را مطلقا نمیتوان هفتهای منفی یاد کرد چراکه جو خوشبینی به شدت در بازار سهام با خبرهای امیدوارکننده همهجانبهای که به تهران مخابره میشود، شکل گرفته است. این هفته میتواند تحول بزرگی که همه فعالان بازار سهام منتظر آن هستند در فضای سیاسی و اقتصادی ایران که همان توافق هستهای ایران و 1+5 است، روی دهد که احتمال آن نیز با وجود گمانهزنیها و اظهارنظرهای طرفهای مذاکرات که در وین حاضر هستند، بسیار قوی است. در صورت رخ دادن این اتفاق اقتصاد ایران آماده یک جهش بزرگ در سطح منطقه خواهد شد که به تبع آن همه نهادها و بازارهای مالی آن همانند بازار سرمایه نیز از آن منتفع خواهند شد؛ اتفاقی که از ماهها و شاید باید گفت سالها پیش تا به امروز سرمایهگذاران در بازار سهام و سایر نهادهای مالی ایران منتظر آن هستند.
بازتاب :
همه فعالان بازار سهام از حواشی و جزییات این اتفاق کاملا آگاه هستند و نیازی به شرح ماجرا در این ارتباط نمیباشد اما قصد داریم تا به اتفاقهای بعد از آن اشاره کنیم تا بتوانیم به یک ارزیابی دقیق در برابر اظهارنظرهای معاون نظارت بر بورسها و ناشران سازمان بورس که بالاخره بعد از گذشت چند روز در باره عرضه اولیه «مبین» و اشکالات سیستم معاملاتی در برابر رسانه سازمانی خود پاسخگو بوده است، بپردازیم. حسن امیری در این گفتوگو با بیان همه آنچه که در این چند روز از ابتدا تا به حال روی داده در نهایت بدون آنکه از سهامداران و فعالان بازار سهام که در این عرضه اولیه حضور داشتند که در نهایت تحت تاثیر فشارهای عصبی ابطال هم قرار گرفتند حتی یک عذرخواهی ساده انجام نداد و همه چیز را عادی جلوه داد. جالبتر آنکه در برابر انتقاد رسانهها که بر اساس وظیفه ذاتی خود باید همه ابهامها را ارزیابی و کنکاش کنند که در این مورد درباره عرضه اولیه «مبین» و شائبههای آن نقدهای زیادی را انجام دادند، در اظهار نظری عجیب رسانهها را دعوت به آرامش و عدم قضاوتهای عجولانه میکند. این مقام بورسی که به تازگی و پس از آمدن محمد فطانت به عنوان رییس سازمان بورس در دایره مدیران مورد اعتماد وی قرا گرفته در بخشی دیگر از توصیههای عجیب خود به رسانهها که تا به حال سابقه نداشته که میتوان دلیل آن را خلاء مدیریت روابط عمومی در چند ماه اخیر بعد از استعفای سعید مستشار دانست، اظهار داشته است: «هر گونه اظهار نظر به ویژه مواردی که به طور ناقص بیان میشود یا مطالبی که با جهتگیریهای خاصی در رسانهها مطرح میشود میتواند آثار زیانباری در پی داشته باشد و به داراییهای مردم لطمه بزند». کلیدواژه این جمله «داراییهای مردم» و لطمه ندیدن آن است که مسبب آن هم مشخص شده است. ظاهرا فشار نمایندگان مجلس به مقامات بورس که در هفته گذشته به بالاترین حد رسید به طوری که رییس کمیسیون اصل «90» به صراحت عنوان کرد که رییس سازمان بورس باید جوابگوی این ادامه ریزشها و ابهامات تازه باشد و پیگیریهای رسانهای مورد خوشایند آقایان واقع نشده است. گویی از سوی اینگونه نگاهها که به تازگی وارد مدیریت بازار سرمایه شدهاند انتظار وجود تا از بین رفتن سرمایههای مردم به خصوص حقیقیها در بازار سهام که در چند هفته اخیر به اوج خود رسیده و بیش از 15 هزار میلیارد تومان آن در یک ماه اخیر از 15 فروردینماه تا به امروز دود شده مورد توجه رسانهها قرار نگیرد! در عین حال اگر در یک عرضه اولیه ساده که درصد عرضه سهام هم خیلی بزرگ نبود که اگر بود هم نباید این گونه اشکالات در سامانه معاملات به وجود آید، اشکالات فاجعه باری صورت گیرد، همگان باید لبخند بزنند و سکوت کنند. آیا افشاگریهای رسانهها به چالش کشیدن اشکالات و آگاه کردن مردمی که تنها حامی آنها شاید رسانهها باشند به «داراییهای مردم» لطمه میزند یا چشمپوشاندن و توجیه کردن ابهاماتی که هر از گاهی همه فعالان بازار سرمایه را غافلگیر میکند؟
نگرانی سهامداران در سال 94به پایان می رسد ؟
سالی پر از جنجال و حاشیه های معاملاتی کوچک و بزرگ برای سهامداران رو به پایان است. در سالی که علی صالح آبادی از صندلی ریاست بر سازمان بورس کنار گذاشته شد و محمد فطانت به جای وی انتخاب شد همه چیز با نوسان های طولانی مدت ادامه یافت و حتی تا روزهای پایانی سال با ورود سیاست و ابزارهای مالی جدید این بازار برای سهامداران پر رونق نشد. هر چند انتظار می رود تا گذشت زمان سیاست هایی همانند، حجم مبنا، ورود شاخص های تازه، ابزارهای مالی متنوع و ... اوضاع بورس در سال 94 را متفاوت تر از سال 93 کند اما هم چیز تحت تاثیر سیاست و مساله هسته ای ایران و 1+5 قرار دارد. در حال حاضر همه چیز در یک جریان خلا به سر میبرد. دو طرف مذاکرات که تقریبا تمرکز کل رسانههای دنیا را این روزها به خود اختصاص دادهاند نه میتوانند با اطمینان از توافق بزرگ سخن بگویند و نه از شکست مذاکرات خبری به بیرون درز میدهند، اما در این سو و در بورس از مدتها قبل همه چیز به نتایج نهایی مذاکرات ختم شده است. هر چند دیدگاههای محافظهکارانهای هم وجود دارد مبنی بر اینکه صنایع سال 94 دست کم شرایط فعلی را حفظ خواهند کرد اما انتظار روانی سهامداران که از مدتها قبل همه تحلیلها و خرید سهام را مبتنی بر عاقبت مذاکرات در پایان دوره فعلی کردهاند فشار عجیبی را به این نهاد سرمایهپذیر تحمیل کرده است. نوسانهای شدید افت قیمت سهام در بورس تهران که در ماه های اخیر به اوج خود رسیده، گویای حساسیتهای بیان شده است. اما بعد از فروردین 94 چه آیندهای در انتظار بورس است؟ این بزرگترین سوال این روزهای فعالان بازار سرمایه است. امروز «خوب، بد و زشت» این مذاکرات، «توافق یا شکست» احتمالی آن سرخط اصلی منابع خبری دنیا خواهد بود. اما در اولین ماه سال 94 واکنش سهامداران در تالار شیشهای میتواند تبعات بزرگ خوشایند یا بحران آمیزی را به این بازار مالی تحمیل کند. واقعیتها را نمیتوان پنهان نگاه داشت، بورس با شکست مذاکرات یکی از پازلهای گردش نقدینگی در اقتصاد ایران را فلج خواهد کرد و موج خروج نقدینگی از این بازار به راه خواهد افتاد و به تبع آن ریزشهای سنگینی در این بازار مالی به وقوع خواهد انجامید. برعکس این ماجرا هم میتواند امیدهای زیادی را در بورس برای سهامداران به وجود آورده به گونهای که این اتفاق میتواند برای این نهاد مالی به یک رنسانس تبدیل شود.
اعتمادهای کمرنگ شده
افزون بر این اعتمادبخشی به بازاری همانند بورس همیشه می تواند زمینه ساز رونق در این نهاد سرمایه پذیر شود. یک سوال همیشه در زمانی که بازار سهام در افت قرار دارد شکل می گیرد.به بورس برگردیم یا همچنان با ترس به این بازار نگاه کنیم؟ این سوال برای سهامدارانی که در سال 92 و حتی اوایل سال 93 در بازار سهام مشغول خرید و فروش سهام بودند و حال فعال نیستند و دستکم بخشی از سرمایههای خود را از این بازار خارج کردهاند، در سال جاری و حتی سال 94 به معمایی بزرگ تبدیل شده است. ریزش ارش بازار سهام که در طی شش ماهه نخست سالجاری به بالاترین حد خود رسید و ادامه آن تا اوایل پاییز تردیدهای زیادی را برای سرمایهگذاران برای فعالیت در بازار سهام به وجود آورد و این اتفاق باعث شد تا افراد زیادی هم از تالارهای شیشهای خارج شوند و به فکر سرمایهگذاری در سایر حوزههای سرمایهپذیر دیگر باشند. حتی تغییر مدیریت ارشد بازار سرمایه و آمدن محمد فطانت به جای علی صالحآبادی هم نتوانست حداقل در ظاهر هم جو معاملات را مثبت و امیدوارکننده به جلو هدایت کند. گویی تحول مدیریتی در سیاستهای اداره بازار سرمایه هنوز نتوانسته است به یک شوک مثبت در بازار سهام تبدیل شود. هر چند شاخص با مقاومتهایی روبهرو شده و احتمال ریزش بیشتر برای آینده بعید به نظر میآید اما واکنش معاملهگران بسیار غافلگیر کننده بوده است. در شرایطی که همگان تصور میکردند با رفتن صالحآبادی و حمایتهای شفاف طیبنیا از رییس جدید بورس فضای معاملاتی در تالار شیشهای به یکباره متحول میشود اما ادامه نوسانهای خردکننده شاخص، ریزش قیمت بخشی از سهمهای باپتانسیل و به تعادل کشیده نشدن بازار سهام همگی پالسهای پیچیدهای را در فضای تالار پخش کرده است. به هر حال نوع حمایتهای دولت و وزیر اقتصاد که در روز معارفه رییس جدید به صراحت مطرح شد نشان از آن دارد دولت حسن روحانی قرار است نگاه متفات و جدیتری به اساسا بازار سرمایه و به خصوص بازار سهام داشته باشد تا سهامداران با امیدواری بیشتری به دادوستد سهمهای خود بپردازند تا به قول وزیر اقتصاد نفرین و شومی روزهای سیاه بورس دامن دولت وی را نگیرد. اما در سال آینده اوضاع چگونه خواهد بود. برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید با دیدگاه های رییس جدید سازمان بورس بیشتر آشنا شویم.
چالش بزرگ رفع ابهام ها
محمد فطانت بعد از اعلام حکم رسمی ریاست بر سازمان بورس اولین موضعگیری خود را رفع ابهامهای کلان صنایع، اقدامات کوتاه و بلندمدت ساختاری در حوزه بازار سرمایه و سهام و تعمیق ارتباط با فعالان بازار سرمایه اعلام کرد. این نوع نگاه در ابتدای راه فطانت برای رونقبخشی به بازار سرمایه و به خصوص معاملات سهام در تالار شیشهای، اگر ضمانتهای اجرایی داشته باشد میتواند برای بورس و اهالی این بازار آینده روشنی را به وجود آورد. اما از آنجایی که سابقههای حمایت دولت در ماهها و سالهای گذشته از بازار سرمایه موجود است خیلی نمیتوان به بسترسازیهای حمایتی از طریق دخالت دولت در رفع ابهامهای موجود بازار سرمایه خوشبین بود. به همین دلیل بهتر آن است که رییس سازمان بورس ابتدا بتواند یک ارزیابی از شیوههای حمایتی دولت در گذشته انجام دهد تا دقیقا به برداشت و تحلیل جامعی از نوع نگاه دولت به این بازار برسد. در حال حاضر ایجاد موج مثبت عاقلانهترین راه برای خوشبین کردن سهامداران و فعالان بازار سرمایه است که فطانت آن را دنبال میکند اما بعد از موجسازی اولیه، ایجاد لایههای حمایتی که بازار سهام بتواند آن را در روند معاملات درک کند نیاز است تا یک اعتماد عمومی در بازار سرمایه بعد از ماهها به وجود آید. روشن است که اگر حمایتها در حد حرف و شعار باقی بماند در کوتاهترین زمان ممکن با واکنش معاملاتی در بازار سهام مواجه خواهد شد و ابعاد ریزشهای آینده شاید بیشتر از حال حاضر بورس را در حالت رکود فرو برد. به هر ترتیب باید در انتظار ماند تا نوع حمایتهایی که رییس سازمان بورس آن را وعده داده است را به روشنی ارزیابی و تحلیل کرد. شاید دولت با گزینهای که خود آن را بر سر کار آورده است مهربانانهتر برخورد کند و حمایتهای تازه از بازار سرمایه به عمیق شدن این بازار و البته بازدهی مناسب منتهی شود.
تغییر قوانین بازدارنده
در همین حال تغییر سیاست های اجرایی معاملات یکی از بزرگترین تصمیم های رییس جدید در سال 93 بود به طوری که «حجم مبنا» با پارامترهای جدید و فرمولی تازه برای سرمایه گذاران اعمال شد تا یکی از ترمزهای روند معاملات تاثیر منفی خود را در بازار سهام کمتر کند. این اتفاق که اولین اقدام بزرگ محمد فطانت بعد از انتصاب وی به ریاست سازمان بورس است، اگر بتواند در روند معاملات حتی در میانمدت هم موجی مثبت ایجاد کند، سرآغاز تحولات بنیادی در خرید و فروش سهام و در نهایت به تعادل کشیده شدن بورس خواهد بود. اینکه آیا تغییر این پارامتر به تنهایی میتواند منشا تغییر فضای معاملات در تالار شیشهای شود یا خیر نیازمند اندکی فرصت برای تجزیه و تحلیل معاملات به خصوص از سوی بزرگان حقوقی بازار است. اسفندماه سال 93 و حتی هفته های ابتدایی سال 94 زمان خوبی برای این ارزیابی است اما باید به خاطر داشت اسفندماه سال 92، شاهد یک تغییر بزرگ در روند معاملات بودیم که برخلاف این بار که سیاست فعلی به حمایت از خرید و فروش بزرگان و حقوقیها اختصاص یافته بر مبنای محدودیت معاملات برای حقوقیها بنا شده بود که البته عمر آن به یک ماه کاری هم منتهی نشد و مسوولان تصمیمساز بورس در دوره علی صالحآبادی، رییس پیشین سازمان بورس خیلی زود به این نتیجه رسیدند که مسیر به تعادل رساندن بورس را به اشتباه شناسایی کردهاند و همه چیز در بورس در حال از دست رفتن و ریزشهای بیشتر است. این بار نسخه تجویزشده فعلی در ظاهر مورد اقبال اکثر فعالان بازار سهام است و اندک اعتراضهای فعلی خیلی جدی گرفته نمیشود و نگاه امیدوارکنندهای در بازار شکل گرفته است. به هر حال سهامداران حقیقی و حقوقی تنها با هدف کسب بازدهی در بورس مشغول فعالیت هستند و به هر میزان روند افزایش و کاهش قیمت سهام در این بازار بر مبنای اصول حقیقی خرید و فروش شکل بگیرد طبیعتا نوسانهای آینده هم قابل درک است اما اگر ماهیت کلی تغییرات برای تغییر جهتهای موقتی معاملات و خرید زمان صورت بگیرد روشن است که اینگونه سیاستها همانند همیشه به شکست منتهی میشود که بهترین مستند آن سیاستهای اعمالشده گذشته است که بسیاری از آنها عمری کوتاه داشته و در انتها به بنبست منتهی شدهاند. اما ورود شاخص های تازه شاخص قیمت (وزنی-ارزشی)، شاخص کل (هم وزن) و شاخص قیمت (هم وزن) هم از دیگر شفاف سازی های بورس در دوره تازه ریاست محمد فطانت است. این تصمیم به خوبی می تواند شفافیت بیشتری را در معاملات بازار سهام از یک سود و ارزیابی داد و ستد سهام در این نهاد را برای فعالان اقتصادی فراهم سازد.
معمای بزرگ تالار شیشه ای
تحلیلگران سال آینده را برای بورس سال مهم و البته سختی ارزیابی می کنند.برخی از آن ها معتقد هستند که باید این واقعیت را پذیرفت که اقتصاد کشور با مشکلات بنیادی رو به رو است و دلایل متعددی وجود دارد که چشم انداز مثبتی برای اقتصاد کشور در سال آینده متصور نباشیم و با این شرایط چطور می توان توقع داشت معاملات به صورت روان در جریان باشد و شاخص بورس رشد کند؟! ازسویی دیگر برخی از کارشناسان معتقد هستند، مادامی که مولفه های تاثیر گذار بر شرایط بازار و شرکت های بورسی اصلاح نشود، انتظار برای بهبود شرایط فعلی، انتظار معقولی نخواهد بود. درباره اوضاع تا پایان سال جاری هم می گویند وضعیت بازار تا پایان سال به همین منوال پیش خواهد رفت و حتی ممکن است شاهد ریزش بیشتر شاخص باشیم، مگر آن که یک شوک بزرگ بتواند شرایط را تغییر دهد. با این حال برای سال 94 سهامداران گزینه های زیادی برای تحولات گسترده در اختیار دارند. از موج بسیار امیدوار کننده توافق هسته ای تا قوی شدن بنیان های اقتصادی بهترین اتفاق ممکن برای فعالان بازار سهام می باشد. فروردین ماه 94 تکلیف پرونده هسته ایران مشخص خواهد و تقارن آغاز روزهای تالار شیشه ای در ابتدای سال با این تصمیم مهم اگر به نتایج مثبت منتهی شود بهترین شوک چند دهه اخیر نه تنها به اقتصاد ایران بلکه بازار سرمایه ایران و به خصوص بازار سهام ایجاد خواهد شد. به هر حال روزهای سرنوشت سازی در سال 94 در انتظار سهامداران است که می تواند به یک سال شگفت انگیز برای آن ها منتهی شود. در بدبینانه ترین حالت می توان سالی سخت را برای سهامداران متصور بود. این که سال 94 چه سرنوشتی را برای بورس بازاها رقم خواهد خورد یکی از بزرگترین معماهای این روزهای تالار شیشه ای است.