بررسی اختالل Tsetmc از نگاهی متفاوت
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم
ریزش 800 واحدی شاخص در دو روز
بورس همچنان به حرکت غافلگیرکننده خود ادامه میدهد و در این بین سهامداران و فعالان این بازار نیز دقیقا نمیدانند که چرا اوضاع در بهترین حالت سیاسی و باز شدن فرصتهای اقتصادی در سطح بینالمللی برای ایران در قلب بازار سهام اینگونه شده است. نگاه محافظهکارانه، نگرانی از آینده، فصل مجامع و ... در این روزها دیگر خریدار ندارد. بورس بازها در تالار شیشهای دیگر بهانهای برای معاملات منفی ندارند. توافق هستهای ایران و 1+5 که بعد از ماراتن نزدیک به سه هفتهای در وین حاصل شد و این توافق در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز با اکثریت قاطع 15 عضو این شورا مورد تایید قرار گرفت، از آن سو اروپاییها نیز آن را قابل قبول میدانند و حتی آمریکاییهای سختگیر که نگران سنگاندازیهای اعضای مجلس سنا هستند نیز در باور خود آن را تایید شده، میدانند و بیشتر مشغول جنگ روانی هستند اما در این سو و در خیابان حافظ سهامداران هنوز خوابند یا بهتر بگوییم خود را به خواب زدهاند یا حتی در بدبینانهترین حالت در حال خراب کردن بازار سهام در تالار شیشهای هستند. مگر میشود سنگینترین فشار یک دهه اخیر از روی اقتصاد ایران برداشته شود اما بورس که همیشه منتظر این تحول بود واکنش منفی نشان دهد. مگر داریم بازارهای مالی در سطح جهان که در برابر چنین رویدادی اینگونه رفتار کنند به طوری که همه فعالان را انگشت به دهان کند؟ برای بازار سرمایه ایران باید گفت آری و وضعیت فعلی آن را تایید میکند. ریزش نزدیک به 800 واحد از شاخص بورس در دو روز و کاهش 7000 میلیارد تومانی ارزش بازار گویای عمیق شدن این ریزشهاست. امروز چهارشنبه آخرین روز معاملاتی بازار سهام میتواند پالسهایی تازه از وضعیت بازار سهام برای هفته اول مردادماه را برای فعالان مخابره کند. اگر شرایط منفی و بیثبات فعلی ادامه پیدا کند آرام آرام باید نگران بورس شد اما فعلا برای بدبینی زود است.
این موضوع که بورس این روزها سکه رایجی برای سرمایهگذاران و معاملهگران کشور نیست بر کسی پوشیده نیست، میانگین بازدهی و کاهش قیمتها نیز تاییدکننده این مورد است. مدتهاست که مسوولان اقتصادی از سطح وزیر تا مسوولان بورس با بیاهمیت خواندن افت فاحش بازار سرمایه ایران یا آن را کماهمیت قلمداد کرده یا با بزرگنمایی رشدهای مقطعی شاخص، آن را به یک اتفاق خاص و عادی بودن معاملات بورس تبدیل میکنند. شیوه موضعگیریهای موجود که از سوی مقامات این نهاد و حتی وزیر اقتصاد اتخاذ میشود در مسیری حرکت نمیکند که واقعیتهای پنهان را حداقل بیان کند تا فعالان این بازار سرمایهپذیر برخلاف بازارهای موازی دیگر به طور آگاهانه و شفاف در بورس به معامله سهمهای خود بپردازند. تفاوت اصلی اینجاست که شما در بازار سکه،ارز، مسکن و حتی بانک تا حد قابل قبولی از اطلاعات این بازارها برای سرمایهگذاری مطلع هستید و میانگین بازدهیها را با اندکی تفاوت میتوانید تحلیل و مشخص کنید اما در نقطه مقابل در بورس با گروهها و دستهای پشت پردهای همانند گروههایی که روز گذشته مدیرعامل یک کارگزاری از آن به عنوان «گروههای نوظهور» نام برد طرف حساب هستید که این بازار مالی را در دست دارند و به نوعی هدایتگر بازار هستند. در این میان تکلیف سهامداران حقیقی که با سرمایههای اندک خود در بورس فعال هستند زیاد نمیتواند مبهم باشد چراکه یا بیاختیار به سمت این گروهها کشیده میشوند یا به طور مستقل باید در تالارهای شیشهای به دادوستد سهمها بپردازند. در حالت اول چون نقدینگی اینگونه سرمایهگذاران درصد معنیداری را شامل نمیشود طبیعتا ریسک حضور در اینگونه گروهها برای آنان بیشتر از ارکان اصلی و هدایتگر بازار که با حجم سرمایهگذاری میلیاردی فعالیت میکنند، میباشد و به نوعی در اولین ریزشها کاندیدای اولین سقوطکنندگان هستند. در سویی دیگر با مستقل بودن در این بازار چون به رانت اطلاعاتی و اخبارهای حاشیهای دسترسی ندارند باید ریسکهای بیشتری را بپذیرند اما این افشاگری از این منظر حایز اهمیت است که باید امیدوار بود که مقامات بورس و حتی ارکان بالاتر جلوی فعالیت این گروههای نوظهور در بورس که علنا در حال هدایت معاملات در مسیر منافع خود هستند را بگیرند. اینگونه واکنشها و مقابله با این وضعیتها میتواند شفافیت بورس و اعتمادهای از دست رفته را بازگرداند اما با این شرط که برای مسوولان اهمیت داشته باشد که معاملات بورس در یک بستر عادلانه حرکت کند یا در مسیری برای منافع افراد و گروههای خاص که البته در بازار سرمایه ایران کم هم نیستند.
منبع :
بعد از آنکه بورس اوراق بهادار چندی پیش با گزارش انتقادی مرکز پژوهشهای مجلس مواجه و شائبه دستکاری شاخصهای بورس برای مثبت نشان دادن فضای کلی بازار سرمایه به منزله یک ضعف ساختاری اعلام شد، صراحتا این مرکز در گزارش کارشناسی خود عنوان کرد که عملکرد شاخص کل بورس با واقعیت معاملات سهامداران از هر لحاظ منطبق نیست، این بار بورس کالا به عنوان هدف تازه این مرکز با یک گزارش سراسر انتقادی روبهرو شده است. در این گزارش دخالت در مکانیسمهای عرضه و تقاضا، تفاوت قیمت ایجاد شده در این بازار با بازار آزاد و قرار گرفتن ابزار کنترل قیمت در اختیار برخی از دستگاههای اجرایی دولتی که به شکلگیری رانتهای متفاوت و دلالی در این بورس منتهی شده بدون هیچگونه چشمپوشی ذکر شده است. حتی در قسمتی از این گزارش به عدم رعایت بعضی از قوانین و مقررات توسط نهادهای دولتی به وضوح اشاره میشود. همه این موارد ضعفهای تشکیلاتی و مدیریتی بورسی را عیان میکند که به حیاط خلوت دلالان دولتی و معاملهگران سوداگر که از حفرههای قانونی معاملات در این بورس به خوبی استفاده میکنند، تبدیل شده است. باید این گزارش را به فالنیک گرفت تا شاید مسوولان ارشد اقتصادی توجه خود را پس از بورس اوراق به بورس کالا معطوف کنند و قوانین بازدارندهتری را برای کنترل و نظارت در این دو نهاد مالی به اجرا در آورند تا شاید در بهترین حالت روند معاملات با شفافیت و به دور از رانت پیگیری شود.
منبع : روزنامه جهان صنعت صفحه یک
بازتاب : سایت خبری بی بی سی
وقتی بیمه دانا، دانایی را از بازار ربود
شاید اگر بگوییم واژه «واگذاری» شرکت های کوچک و بزرگ دولتی به بخش خصوصی و عرضه سهام آن ها در تالار شیشه ایی در ایران در ذهن همه فعالان و آگاهان این نهاد مالی چیزی جز حاشیه و جنجال های فراوان را تداعی نمی کند سخنی به گزاف نگفته باشیم. چرا که تقریبا بدون استثنا هر شرکتی که سهام آن در بورس از سوی بخش دولتی عرضه شده است یا قبل از واگذاری یا بعد از واگذاری با بوجود آمدن مسائل خاص و مرتبط به شرکت مطبوع حاشیه آفرین شده است.
یکی دیگر ازشرکت هایی که با ورود به بورس نه تنها باعث رشد و پویایی و توسعه بازار از لحاظ کیفی نشد بلکه تنها توانست عملکرد کمی که شامل اعداد و آمار ارزش بازار را افزایش دهد شرکت دولتی بیمه دانا می باشد. شرکت بیمه دانا بعد از واگذاری سهام شرکتهای ملی مس، فولاد مبارکه، ایرالکو، فولاد خوزستان، پتروشیمی فن آوران، کشتیرانی، پالایشگاه اصفهان، مخابرات، بانک ملت، تجارت، صادرات، حفاری شمال، بیمه البرز و آسیا در سال 89 وارد بورس شد که با ورود خود ادامه دهنده واگذاری های عجیب و غریب خصوصی سازی شد و مهر تائیدی دیگری را بر مسیر منحرف شده خصوصی سازی در کشور زد.سازمان خصوصیسازی بعد از عرضه سهام شرکتهای ملی مس، فولاد مبارکه، آلومینیوم، فولاد خوزستان، پتروشیمی فن آوران در سالهای 85 و 86، سهام شرکت کشتیرانی، پالایشگاه نفت اصفهان، مخابرات و بانک ملت در سال 87، سهام بانک تجارت، صادرات، حفاری شمال ،بیمه البرزو بیمه آسیا در سال 88،سهام سومین شرکت بیمه دولتی را به عنوان اولین شرکت سال 89 روانه بورس کرد که با ورود این شرکت بیمه ای به بورس، پانزدهمین شرکت صدر اصل 44 نیز به جرگه دیگر شرکت های اصل چهل و چهاری پیوست.
با نگاهی به عملکرد واگذاری های انجام گرفته مشخص می شود که سهام ملی مس و فولاد مبارکه با مدیریت دولتی، سهام شرکت آلومینیوم با زیان هنگفت و عدم حمایت دولت، سهام فولاد خوزستان با بازگشت بلوک واگذار شده به دولت و ناکام ماندن بخش خصوصی واقعی، شرکت پتروشیمی فن آوران با مقاومت شدید نفتی ها در ادامه واگذاری، سهام شرکت کشتیرانی با عرضه قطرهای، کاهش شدید قیمت سهم و پابرجایی مدیریت دولتی، سهام پالایشگاه اصفهان با کشف قیمت نادرست، سهام مخابرات با خریداری سهم توسط نهادهای شبه دولتی و سهام بانک ملت، تجارت، صادرات و حفاری شمال پابرجایی مدیریت دولتی، سهام بیمه البرز با قیمت گران و مدیریت دولتی و سهام بیمه آسیا با خارج شدن از دست مردم عادی هر کدام به انواع مشکلات خصوصی سازی در کشور دچار شدند و پایه های سست و اشتباه خصوصی سازی را با بحران های عدیده خود بنا کردند.بررسی وضعیت سهام شرکت های واگذار شده نشان می دهد که هر چند برخی از سهام این شرکت ها با سود آوری و افزایش سرمایه اولیه مواجه شدند ولی هر یک از آنها به شکلی با ایرادات شگفت انگیز خصوصی سازی رو به رو شدند و همچنان بعد از گذشت سال ها در حال به سرانجام رسیدن هستند که اغلب نیز به جایی نرسیده اند. در این میان شرکت بیمه دانا وضعیت عبرت آمیز و خاصی در بین چهارده شرکت واگذار شده دارد و به عنوان یک شاهکار تاریخی در تاریخ خصوصی سازی کشور به ثبت رسیده است.
پنهان کردن واقعیت های مالی توسط دانایی ها
موضوع این واگذاری هیجان انگیز شرکت بیمه ایی دانا که به تباهی سرمایه های بخش بزرگی از سهامداران حقیقی که بیش از 80 درصد خریداران روز عرضه را شامل می شدند از آن جایی آغاز شد که این شرکت در 31 خرداد 89 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شد و با توجه به احراز موارد تعیین شده و ارائه بودجه 89 و صورتهای مالی حسابرسی شده سال مالی 88، در 25 مرداد ماه سال گذشته ، بیش از 5 میلیون و 273 هزار سهم بیمه دانا در کمتر از 10 دقیقه به ارزش 7 میلیارد و 13 میلیون تومان و به قیمت هر سهم 2 هزار و 610 تومان به فروش رسید که بلافاصله واکنش های مختلف کارشناسان و کارگزاران بازار سرمایه را در پی داشت .بی مسئولیتی و اهمال در اظهار نظرها و مصاحبه های برخی مسئولان و دست اندرکاران در قبل از عرضه سهام، وعده مدیرعامل شرکت مبنی بر افزایش سرمایه از 10.5 به 40 میلیارد تومان در آینده ای نزدیک، ادعای در اختیار داشتن زمینی به مساحت 180هزار متر مربع در اتوبان شهید بابایی در سبد دارایی ها و پیش بینی دستیابی به سودی 198 تومانی به ازای هر سهم تا پایان سال باعث شد تا بیمه دانا برخلاف سایر هم گروهی آن همچون بیمه البرز و آسیا که به ترتیب قیمت های 148 و 629 تومانی را برای هر سهم خود در زمان عرضه اولیه شاهد بودند، در عین ناباوری و تعجب همگان به نرخ 2 هزار و 610 تومان به ازای هر سهم کشف قیمت شود که البته به قیمت رییس سابق سازمان خصوصی سازی کرد زنگنه که ادعا کرده بود خیلی نزدیک شد و همین کشف قیمت بهت و حیرت همگان را در تالار شیشه ایی بر انگیخت و حتی مدیرعامل این شرکت بیمه ایی نیز نتوانست در روز عرضه با توجه به ماهیت فعالیت های اقتصادی و واقعیت های مالی شرکتش نمی توانست با این قیمت بالا بدون پشتوانه در بورس قیمت گذاری شود تعجب خود را پنهان کند !
سهامی که کمتر از 1000 تومان می ارزید
در حالی که اکثر آگاهان و کارگزاران بورس قبل از عرضه بیمه دانا در بورس قیمت 700 تا 750 را برای این سهم مناسب می دانستند ولی در روز عرضه ورق به گونه ای دیگر رقم خورد و تقاضا برای این سهم از قیمت900 تومان آغاز شد و در نهایت تعداد 5 میلیون و273 هزار و750 سهم از سهام این شرکت با قیمت هر سهم دو هزار و610 تومان فروخته شد.با عرضه این شرکت بیمه ایی 275 میلیارد تومان به ارزش بازار سرمایه اضافه شد و با ورود بیمه دانا صنعت بیمه یک درصد از ارزش کل بازار را به خود اختصاص داد. با این حال کشف قیمت سهام این شرکت با حاشیه های فراوانی همراه بود و قیمت سهام باب میل خریداران نبود، اما مسوولان سازمان خصوصی سازی و شخص کردزنگنه رییس وقت این سازمان که بخوبی همیشه از معاملات نه تنها دفاع و حمایت می کرد بلکه آن چان هیجان ها را با اظهارنظرهای خود بالا می برد که همگان در انتظار روز عرضه لحظه شماری می کردند.
داغ کردن هیجان بازار توسط آقای خصوصی سازی ایران
موضوع اظهارنظر عجیب و غریب آقای خصوصی سازی از جایی کلید خورد که رئیس سابق سازمان خصوصیسازی (کرد زنگنه) در روز معارفه شرکت بیمه دانا در خصوص قیمت سه هزار تومانی این شرکت باعث شد تا بخش عمده و احساساتی سهامداران به این سخن استناد کنند و زیان هنگفت و میلیونی را متقبل شوند ولی کمتر کسی تصور می کرد که سهام کوچکترین شرکت بیمهای که عرضه آن به دلیل زیان و مشکل مالیاتی با تاخیر مواجه شده بود، بتواند رکورد قیمت شرکتهای مشمول اصل 44 از سال 85 تاکنون را بشکند و با قیمت 2610 تومان برای هر سهم و به قیمت نزدیک به نظر رئیس سازمان خصوصی سازی فروخته شود و موجی از بی اعتمادی و نارضایتی سهامداران را رقم بزد. گرچه وجود تقاضای بسیار زیاد برای سهام بیمه دانا به دلیل عرضه بسیار کم و پنج درصدی سهام این شرکت، احتمال افزایش قیمت را محتمل می کرد ولی این که قیمت سهام این شرکت به 2600 تومان برسد امری بود که تعجب تمامی فعالان بازار سرمایه و حتی مسئولان را در روز عرضه رقم زد و رکورد تاریخی و خاطری بدی را به ثبت رساند.
اعتراض های 84 درصدی سهامداران حقیقی
اما حاشیه های خرد کننده و اعتراض ها بعد از کمتر از چند روز آغاز شد چون بعد از عرضه اولیه بیمه دانا اعلام شد که 84 درصد خریداران سهام بیمه دانا اشخاص حقیقی بودند به طوری که10 هزار و 423 نفر اشخاص حقیقی و200 نفر اشخاص حقوقی اقدام به خریداری این سهام کردند ولی با آغاز سقوط قیمتی سهم بلافاصله بعد از عرضه بسیاری از سهامداران که ضررهای میلیونی کردند فرار را بر قرار ترجیح دادند و حتی حاضر شدند تا با ضرر حداقل 500 تومانی سهام خود را بفروشند تا بیشتر از این متضرر نشوند اما این ها تنها تلاش هایی بی ثمر شد چرا که این سهام آنقدر سقوط کرد که به سکته معاملاتی برخی سهامدارانش منتهی شد.
خیانت سازمان تامین اجتماعی در تالار
همچنین باید گفت: علاوه بر کشف قیمت نادرست سهم که به دلایل مختلف از جمله اطلاعات غلط، نظر سازمان خصوصی سازی به فروش 3 هزار تومانی سهم، رقابت نادرست کارگزاران در روز عرضه و نیز عطش بازار سرمایه به شرکتهای جدید صورت گرفت، سازمان تامین اجتماعی به عنوان سهامدار 22 درصدی این شرکت با فروش سهم به قیمت پایین، باعث خراب تر شدن بازار بیمه دانا شد.این موضوع از آنجا ناشی می شود که سازمان تامین اجتماعی که 22 درصد از سهام بیمه دانا را در اختیار دارد، به دلیل اختلاف و کشمکش بین سازمان تامین اجتماعی و سازمان خصوصی سازی، اقدام به فروش درصدی از سهام خود با قیمت پایین در بازار کرد که دود این اقدام به چشم سهامداران خرد رفت.هماکنون بیمه دانا بعد از یکسال حضور در بورس با زیان قابل توجهی روبهرو است به طوری که بالاترین قیمت ثبت شده برای این سهم 2714 تومان بوده است که در چند روز ابتدایی عرضه رقم خورد و این سهم تا قیمت 1297 تومان پیش رفته است.این شرکت بالاترین P/E را در میان شرکتهای بیمه ای داشته و با P/E هجده و پیش بینی سود 723 ریالی در حال فعالیت است.
وضعیت بعد از یکسال
حال بعد از یکسال حضور در تالار شیشهای این شرکت بیمه ایی بیش از 50 درصد زیان نصیب سهامداران خود کرده است و اکنون این شرکت رکوردار زیان شرکتهای اصل چهل و چهاری در تاریخ خصوصی سازی شده است.کشف قیمت دور از منطق این سهم باعث شد که این شرکت هر روز در مدار سقوط قرار گیرد به طوری که این سهم در آستانه اولین سالگرد خود در تالار شیشه ای، صف فروش، قیمت 1336 تومانی و بی اعتمادی و سردرگمی شدید سهامداران خود را در دنبال می کند و هیچ خریدی روی این سهم انجام نمی شود؛ قیمت بالای این سهم باعث شد که اولین مجمع سالیانه این شرکت بعد از حضور در بورس نیز با شکست مواجه شود و به علت تقسیم نکردن سود، سهامدارای در آن حضور پیدا نکند.
ترکیب سهامدران و آخرین EPS
در حال حاضر دولت بیش از 50 درصد سهام این شرکت خصوصی شده را در اختیار دارد ولی به عنوان سهامداران عمده این شرکت از سایر سهامداران جزء هیچ گونه حمایتی نمی کند. این در حالی است که سهامداران بی اعتماد و سردرگم این شرکت بارها نامه اعتراض خود را از نحوه مدیریت و عدم تعیین تکلیف دارایی های شرکت به انواع مختلف به گوش مسئولان و دولت رسانده اند وهمچنان چشم امید خود را به حمایت ها دوخته اند.ترکیب سهامداران شرکت خصوصی شده ی و دولتی مانده دانا،علاوه بر سهم 52 درصدی دولت ،سازمان تامین اجتماعی با22،89 درصد،سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح با 7 درصد،صندوق بازنشستگی کشوری با 6،87 درصد،صندوق ذخیره فرهنگیان با 2 درصد و صندوق بازنشستگی از کارافتادگی و بانک تجارت هر کدام با یک درصد از عمده سهامداران است.این در حالی است که مطابق قانون دولت موظف است که حداقل 41 درصد از سهام خود را در فرآیند خصوصی سازی به صورت تدریجی عرضه کند و سازمان تأمین اجتماعی نیز موظف به فروش مالکیت مازاد بر 20 درصد خود است که تا کنون این امر تحقق نیافته است.شرکت بیمه دانا در سال 1388 به ازای هر سهم 146 ریال سود خالص محقق کرد و برای سال 89 به ازای هر سهم 1978 ریال سود پیش بینی کرد ولی در اولین مجمع شرکت پس از عرضه در تاریخ 29 شهریور 1389 برای سال مالی 88 مبلغ 383 ریال پیش بینی سود اعلام شده بود که مطابق صورتهای مالی حسابرسیشده مبلغ 147 ریال محقق شد و هیچ سودی تقسیم نشد.
منبع :
همشهری اقتصاد
بدهیهای سنگین دولت به نهادهای مالی و اقتصادی سالهاست که به یک موضوع عادی در اقتصاد کشور تبدیل شده است، در شرایط مشابه اینگونه بدهیها کمتر با پول نقد تسویه میشود. یکی از راههایی که دولت همیشه از آن برای تسویه یا کمتر کردن میزان بدهیهای خود استفاده میکند واگذاری سهام در قالب رد دیون به اینگونه بدهکاران معمولا بزرگ است. حال در اتفاقی تازه روز گذشته سازمان خصوصیسازی بدون سروصدا با فراخواندن مدیران و نمایندگان هشت بانک بورسی و غیربورسی که نامی از این بانکها اعلام نشده است جلسهای را برای تعیین و تکلیف بخش عمدهای از بدهیهای دولت به این بانکها که حدود یک هزار میلیارد تومان برای هر یک از آنهاست برگزار کرد و وعده واگذاری سهام شرکتهایی که از نام آنها نیز سخنی به میان نیامده است را در قبال بدهیهای خود از کانال سازمان خصوصیسازی به مدیران این بانکها داد، این تصمیم گرچه با پشتوانه ماده «33» قانون بودجه 90 دولت به مرحله اجرا رسیده است و واگذاری سهام به صورت رددیون اتفاق تازهای نیست و بارها در گذشته صورت پذیرفته است اما هیچگاه سابقه نداشته که اینگونه واگذاری سهام به منظور تسویه بدهیها به این صورت مبهم، بدون اطلاعرسانی و مشخص کردن شرایط واگذاری عملیاتی شود. یکی از ابهام برانگیزترین بخشهای این تصمیم غیر از شفاف نبودن واگذاری سهام به بانکها همانند قیمتگذاری منصفانه، درج آگهیهای عرضه و... به جای بدهی، عدم توجه به سهامداران اینگونه شرکتهاست که باید بدون اراده خود همانند برگزاری مجمع و تعیین اعضای هیاتمدیره افراد ناشناختهای را در هیاتمدیره شرکت خود ناخواسته بپذیرند، از سویی دیگر اگر سهام اینگونه شرکتها با شوکی منفی مواجه شود چه کسانی باید پاسخگوی سرمایهگذاران این شرکتها باشند؟ آیا سهامدار شرکتی که سهام شرکتش به عنوان بدهی واگذار میشود حق آن را ندارد که از حداقل اطلاعرسانی و شفافسازی درباره نهاد سرمایهپذیر خود مطلع باشد؟ فعلا که همه چیز به صورت آرام و پنهانی دنبال میشود و دو طرف دولتی با فراق بال و بدون هیچگونه دغدغهای مشغول تسویه بدهیهای خود هستند و بدون توجه به همه این حاشیهها تنها به طلب و بدهی خود فکر میکنند.
منبع :
روند اجرای سیاستهای اصل «44» و خصوصیسازی شرکتهای دولتی در ایران طی سالهای گذشته و تا به حال شکلهای متفاوتی را دنبال کرده است. واقعبینانه باید اذعان کرد که برنامه خصوصیسازی و کوچکسازی اقتصاد دولتی در ایران مدتهاست که از مسیر و برنامهریزیهای اولیه دور شده و به یک انحراف آشکار در اجرای برنامهها و واگذاریها منتهی شده است. نگاهی به واگذاری شرکتها به درستی مشخص میکند که سازمان خصوصیسازی در اجرای سیاستهای اصل «44» و واگذاری شرکتهای بزرگ و معتبر دولتی طی یکسال اخیر نهتنها موفقیتهای چندانی را به دست نیاورده است بلکه در یک موضع انفعالی قرار گرفته به طوری که در ابتدای زمستان جاری بعد از نزدیک به یک سال تلاش توانست یک شرکت را واگذار کند. حال در یک خبر تازه معاون این سازمان ادعای واگذاری 61 شرکت دولتی دیگر تا پایان سالجاری را در حالی مطرح میکند که کمتر از 30 روز تا آخرین روز کاری در سال 90 باقی مانده است. جالب توجه این است که این ادعای بدون پشتوانه با سابقهای که سازمان مرجع واگذاریهای اصل «44» دارد با واقعیتهای موجود سازگار نیست، البته پیش از این واگذاریهای بسیاری در غالب ادعاهای مطرح شده همانند واگذاری شرکتهایی همانند «پتروشیمیها، هما، استقلال و پرسپولیس و ...» مطرح بوده که یا به سرانجامی نرسیده یا کلا به دست فراموشی سپرده شده است. باید منتظر گذر زمان بود تا احتمالا یک «آقای خصوصیسازی» دیگر در اقتصاد ایران پیدا شود تا با فعال کردن سیاستهای واگذاری شرکتهای دولتی به توسعه اقتصاد دولتی ایران کمک کند یا همه چیز به همین صورت ادامه پیدا کند.
منبع :
بازتاب : بی بی سی