پایان سردترین تابستان تالار شیشه ای
هادی مومنی- این روزها سهامداران در تالار شیشهای سختترین دوران معاملاتی را طی چند ماه گذشته تجربه میکنند. دیگر حتی از معدود روزهایی که فضای تالار با رشد شاخص تغییر میکرد هم خبری نیست. یک روز یکهزار واحد و روزی دیگر 400 واحد و حتی در روزهایی بیش از یکهزار واحد هم سابقه داشته که نماگر با سقوط خود همه چیز را در این بازار به ورطه ناامیدی و یاس تبدیل کرده است. این اتفاق تحول تازهای برای سهامداران این بازار نیست چراکه شرایط معاملات این روزها آنقدر در بازار سهام ناامیدکننده و سیاه است که کمتر سرمایهگذاری جرات میکند برای سرمایهگذاری این بازار را انتخاب کند. حتی حجم زیادی از نقدینگی از این بازار خارج شده و اگر فکر میکنید همه این حجم از نقدینگی به بازارهای موازی همانند ارز، طلا یا سکه منتقل شده، اشتباه میکنید. از مدتها قبل سیستم بانکی به بهترین مکان برای انباشت سرمایهها تبدیل شده؛ بازاری که در آن نهتنها از نوسان خردکننده خبری نیست بلکه با سودهای نجومی خیال سرمایهگذاران را آسوده کرده است. اما این همه ماجرا نیست. این روزها حتی حرفهایهای بازار سهام نیز از این شرایط مستاصل شدهاند و به صورت علنی و غیرعلنی از ادامه مهارناپذیری سقوط بورس انتقاد میکنند. جالبتر اما واکنش مسوولان تصمیمگیر ارشد بازار سرمایه است که چشمهای خود را به روی این وضعیت بستهاند و از هر گونه اظهارنظری خودداری میکنند. این سکوت آزاردهنده که هرازگاهی به ارسال پیامهای کوتاهی همانند «چشمانداز بازار سرمایه مثبت است، بورس متاثر از اقتصاد است و...» میانجامد دیگر اثر خود را از دست داده و حتی اندک فعالان خوشبین این بازار را نیز راضی نگه نمیدارد. موج اعتراضها آرامآرام در حال گسترده شدن است. احتمالا همانند همیشه این انتقادها راه به جایی نخواهد برد و باید منتظر ادامه انفعال هدایتگران این بازار باشیم. امروز دومین فصل سال 94 به پایان میرسد؛ فصلی که معمولا یکی از هیجانانگیزترین روزها و هفتههای معاملاتی را به صورت سنتی در تالار شیشهای شکل میداد. اما آمار معاملات دومین فصل سال 94 برخلاف همیشه این سنت را شکستخورده نشان میدهد و در حقیقت ترسیمکننده یک تراژدی بزرگ در بورس است. بر این اساس شاخص بورس در فصل تابستان بیش از هشت هزار واحد ریزش را تجربه کرده و از 67 هزار واحد در تیرماه به 61 هزار واحد در آخرین روزهای شهریورماه رسیده است. در نقطه مقابل ارزش بازار، پارامتری که نشان میدهد چه حجمی از نقدینگی در این بازار وجود دارد هم در سه ماه اخیر و در فصل داغ سال نزدیک به 30 هزار میلیارد تومان کاهش نشان میدهد تا سردی بورس در تابستان به خوبی احساس شود. بخش آماری معاملات بازار سهام هیچ حرفی را برای دفاع از این بازار باقی نمیگذارد. چشمانداز تحولگرا و مثبت که همه منتظر آن هستند را هم اکثر کارشناسان و تحلیلگران حداقل برای شش ماه آینده نیز خاکستری ارزیابی میکنند و حتی کارشناسان بدبین اوضاع را برای یک سال آینده هم نامتعادل میدانند. در این شرایط که دولت تقریبا هیچ نگاه حمایتی به بازار سرمایه ندارد و تحولات سیاسی و اقتصادی هم برای این بازار به تحرک معاملاتی در هیچ بخشی منجر نشده، تنها امید تغییر کردن فضا را میتوان از سوی مسوولان، فعالان، تصمیمسازان و سهامداران انتظار داشت. بورس از ابتدا تا امروز بحرانهای زیادی را پشتسر گذاشته است و بزرگان این بازار همیشه شعار «عدم دخالت و حتی حمایتهای دستوری از سوی دولت» را با افتخار سر دادهاند. حال زمانی است که باید نشان دهند این حرف تنها شعار نیست اما شکلگیری یک موج حمایتی در بورس زمانی محقق میشود که اهداف کلان و تاثیرگذار بازیگران اصلی در این بازار همسو شود. در حال حاضر در میان بزرگان این بازار این همگرایی دیده نمیشود. در آنسو نهاد ناظر، رییس سازمان بورس و مدیران تصمیمگیر نیز به جای آنکه این فضا را شکل دهند و تقویت کنند تا شاید بازار تا حدودی از این فضا خارج شود سعی میکنند برای بورسی که در حال حاضر در بحران نقدشوندگی، بازدهی و رشد معاملات قرار دارد بازاریابی بینالمللی انجام دهند. دیدار مسوولان بورس ایران با هیات اقتصادی فرانسه که شب گذشته در تهران انجام گرفت از جمله این بازاریابی برای آینده این بازار است. به واقع معرفی بازار سرمایه ایران برای خارجیها و استفاده از فرصتهای اینچنین در حالی که اوضاع در داخل این بازار در بدترین شکل ممکن خود قرار دارد، بیشتر به یک طنز تلخ شبیه است.آیا اگر فرانسویها بدانند بورس ایران در یکسال گذشته چه مصائب و شکستی را تجربه کرده حاضر به سرمایهگذاری در این بازار پرنوسان خواهند شد؟
منبع :
روزنامه جهان صنعت PDF + اول PDF + دوم PDF + سوم PDF + چهارم Web + پنجم Web + ششم Photo + هفتم Photo
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم
بررسی اختالل Tsetmc از نگاهی متفاوت
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم
هادی مومنی- بورس این روزها آرامآرام در حال تغییر فضا و گذر از روزهای متوالی منفی به سمت رونق و آرامش است. پس از مدتها ریزش قیمت سهام و شاخصها که از ابتدای سال در تالار شیشهای آغاز شده بود، سهامداران این روزها با امید و هیجان بیشتری مشغول خرید و فروش سهام هستند. در همین حال در دو هفته اخیر تعداد روزهای مثبت معاملاتی در این بازار برخلاف روند هفتهها و ماههای گذشته از روزهای منفی بیشتر شده است. قطعا تازهترین تحولات «برجام» و تصمیم سناتورهای افراطی آمریکا برای حمایت از توافق هستهای ایران و 1+5 که حدنصاب آنها برای استفاده از حق وتو توسط اوباما، رییسجمهور آمریکا با گذر از حداقل 34 نفر به مرز 40 نفر نیز رسیده، یکی از مهمترین عوامل برگشتن ورق معاملات در بورس ایران است. تصمیم سناتورهای آمریکایی یکی از پازلهای اصلی بازگشت اعتماد به بورس ارزیابی میشود. به هر ترتیب در این شرایط که همه چیز در آن سوی مرزها در خاک آمریکا و مجلس سنای این کشور تمامشده به نظر میآید و تصمیم نمایندگان مجلس ایران که تنها به «بررسی» منتهی شده و نه «رد یا تایید» توافق، همه نگاهها به تصمیم قطعی شورایعالی امنیت ملی درباره «برجام» ختم شده است. معدود اظهارنظرهای برخی از اعضای شورای عالی امنیت ملی درباره آخرین وضعیت بررسی «برجام» برآیند مثبتی را به بیرون منتقل کرده که برای فعالان هوشمند بازار سهام پیامهای زیادی را دربر داشته است. همه این رویدادها به پالسهای حمایتی قوی و باپشتوانه برای سهامداران در بورس ایران تبدیل شده تا آنها که تا پیش از این با رفتار معاملاتی خود «برجام» را جدی نگرفته بودند برای نخستینبار پس از توافق هستهای، از بین رفتن تحریمها را باور کنند تا آسمان غبارآلود سرمایهگذاری در بورس ایران به یک فضای مطلوب و رویایی تبدیل شود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم + پنجم
بازتاب :
خلا مدیریتی در سپرده گذاری مرکزی
هادی مومنی- شرکت سپردهگذاری مرکزی و تسویه وجوه که به عنوان قلب اطلاعات بازار سهام شناخته میشود، با گذشت بیش از 47 روز همچنان بدون مدیرعامل فعالیتهای بسیار مهم و تاثیرگذار خود را برای جامعه حداقل هفت میلیون سهامداری انجام میدهد هرچند خدمات این شرکت که در ادامه آنها را دقیق بیان میکنیم، فقط شامل سهامداران نمیشود و نهادهایی همانند کارگزاریها هم با این شرکت ارتباط دارند. پس از آنکه حامد سلطانینژاد 23 تیرماه، مدیرعامل بورس کالا شد، پیشبینی میشد به دلیل اهمیت بسیار بالای این شرکت در کمترین زمان ممکن مدیرعامل این شرکت تعیین شود اما تا به امروز برای شرکتی که قرار است حافظ منافع سرمایهگذاران باشد و بقا و تداوم بازارهای مالی را فراهم کند، نزدیک به 50 روز است که مدیرعامل تعیین نشده و هر روز گمانهزنیهای زیادی شنیده میشود. شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه (سهامی عام) براساس قانون بازار اوراق بهادار ایران مصوب آذرماه ۱۳۸۴، برای انجام امور پس از معاملات بازارهای بورس یا خارج از بورس تشکیل شده است. وظایف پس از معاملات بازارهای مالی شامل سپردهگذاری و ثبت، نگهداری و انتقال اوراق بهادار و پایاپای و تسویه معاملات انجامشده در بازارهای مالی است.
20 وظیفه اصلی شرکت
بر اساس اطلاعات وبسایت شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه این نهاد 20 وظیفه اصلی شامل «افتتاح و نگهداری حساب وجوه و اوراق بهادار بازارهای خارج از بورس، بورسهای اوراق بهادار و کالایی متعلق به سهامداران، کارگزاران، سایر نهادهای مالی و اشخاص حقیقی و حقوقی، درج، کدگذاری، نگهداری، تسویه و پایاپای معاملات کالاها، اوراق بهادار و سایر ابزارهای مالی، سپردهگذاری و امانتپذیری انواع اوراق بهادار در سامانه عملیاتی شرکت، سپرده کردن اوراق بهادار وثیقهشده نزد هر شخص حقیقی یا حقوقی ذینفع و ایجاد تسهیلات لازم برای اشخاص ذینفع جهت کنترل سپردهها به منظور اطمینانبخشی از عملکرد شرکت و فک رهن اوراق یادشده به درخواست ذینفع وثیقه، قرضدهی، قرضگیری و هرگونه مبادله اوراق بهادار به عنوان واسطه، تهیه و ارایه گزارشهای مورد نیاز کارگزاران و مشتریان، بهکارگیری شیوههای مناسب و ابزارها و روشهای الکترونیکی در تسویه وجوه و پایاپای اوراق بهادار، انجام خدمات تسویه وجوه، پایاپای، سپردهگذاری و امانتپذیری اوراق بهادار خارجی، ارایه خدمات تخصصی به بورسهای اوراق بهادار، بازارهای خارج از بورس، بورسهای کالایی، ناشران اوراق بهادار، کارگزاران و سایر فعالان بازار اوراق بهادار، انجام تمام عملیات و معاملات مجاز مالی، خدماتی، مشاورهای و تجاری مربوط به بورسهای اوراق بهادار، بورسهای کالایی و بازارهای خارج ازبورس، همکاری با بورسهای منطقهای و جهانی و نهادهای مرتبط با آنها، دریافت هر مبلغ وام، تحصیل هرگونه دارایی منقول یا غیرمنقول، حقوق یا امتیاز و انجام هرگونه معامله از قبیل خرید، فروش، اجاره و رهن و... که در راستای موضوع فعالیت شرکت لازم یا مفید باشد، ایجاد و اداره صندوق تضمین تسویه، پذیرش انبارها، نظارت بر فعالیت آنها و انجام عملیات مربوط به انبارها که در جهت تسهیل دادوستد معاملات در بورسهای کالایی انجام میشود، ثبت و نگهداری اسامی و سوابق مالکان اوراق بهادار و ارایه تمام خدمات مرتبط با آن به ناشرین اوراق بهادار تهیه و ارایه اطلاعات مورد نیاز، برگزاری مجامع شرکتهای پذیرفتهشده در بورس و بازار خارج از بورس و انجام تمام امور مربوط به آن، دریافت اطلاعات مربوط به تشکیل مجامع و اعلام آن به اشخاص ذینفع، دریافت اطلاعات مربوط به تقسیم سود و انجام اقدامات و ایجاد تسهیلات لازم جهت توزیع آن، دریافت اطلاعات مربوط به حق تقدم خرید سهام و انتشار و ارسال آن جهت سهامداران» را برعهده دارد.
بهای سنگین
نگاهی دقیق به این وظایف نشان میدهد که کوچکترین اختلال در این وظایف چه بهای سنگینی به دنبال خواهد داشت اما در کمال تعجب، گویی در بازار سرمایهای که نزدیک به 50 سال از تولد آن میگذرد، قحطالرجال به وجود آمده که یک مدیر نمیتوان در آن پیدا کرد تا سکان هدایت این نهاد مهم را برعهده گیرد یا حتی اگر قرار است مدیری خارج از بازار سرمایه انتخاب شود، کار به امروز و فردا کشیده شده تا همه فعالیتها در سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه بدون مدیرعامل دنبال و پیگیری شود. جالبتر آنکه در وبسایت این شرکت همچنان حامد سلطانینژاد، مدیرعامل جدید بورس کالا بهعنوان مدیرعامل سپردهگذاری مرکزی در بین اعضای هیاتمدیره (حسن امیری، سیدابراهیم عنایت، علی رستگار و علیرضا حاجینوروزی) دیده میشود. آیا بهتر نیست برای این نهاد یک مدیر باتجربه پس از گذشت این همه مدت تعیین شود تا فعالیتهای این نهاد با حداکثر پتانسیل و کارکردهای تعریف و تعیینشده دنبال شود؟ راهاندازی سامانه جدید پس از معاملات از بزرگترین پروژههای بازار سرمایه است که در طی چند سال اخیر همه در انتظار آن هستند اما در حال حاضر همه چیز در یک حالت مبهم به سر میبرد. در سویی دیگر تازهترین اظهارنظر درباره این سامانه هم هفته گذشته توسط سلطانینژاد، مدیرعامل فعلی بورس کالا و مدیرعامل سابق شرکت سپردهگذاری مرکزی انجام شده که نشان میدهد همه چیز فعلا به یک نفر ختم میشود. به هر حال این استراتژی که در پیش گرفته شده، میتواند به یک بحران تبدیل شود چراکه خلای مدیریتی در این سطح میتواند بهای سنگینی را به وجود آورد.
عملکرد بازار سهام در 12 ماه اخیر زیر ذرهبین
هادی مومنی- بازار سهام از شهریورماه سال 1393 تا به امروز فرازونشیبهای زیادی را پشتسر گذاشته به طوری که اگر بگوییم در چند سال اخیر یکی از پرنوسانترین دوران خرید و فروش سهام طی 12 ماه اخیر در تالار شیشهای رقم خورده، با مشاهده آمار میتوانیم آن را تایید کنیم. این گزارش در نظر دارد تا با ارزیابی اوضاع کلی بازار سهام در بازه زمانی شهریورماه 93 تا 94 دو معیار اصلی ارزیابیکننده این بازار را مورد بررسی قرار دهد. رسیدن به توافق هستهای ایران و 1+5 را میتوان مهمترین تحول در 12 ماه اخیر دانست که بازار سرمایه ایران را نیز تحت تاثیر قرار داد. هرچند واکنش سهامداران به این اتفاق همه فعالان و مسوولان را غافلگیر کرد اما به هر حال یکی از بزرگترین ابهامهای حداقل 10 سال اخیر بازار سرمایه ایران که همان تحتفشار بودن اقتصاد بود، در حال برطرف شدن قطعی است و گشایشهای عمدهای در انتظار همه صنایع بازار سرمایه ایران در ابعاد داخلی و به خصوص خارجی است یا پایین آمدن هزینههای تولید در فرآیند عملکرد شرکتها شکل خواهد گرفت. در سویی دیگر ورود سرمایههای خارجی بازار 30 سرمایه طبیعتا رونقبخش معاملات در این بازار خواهد بود. در کنار این موارد ایجاد شورواشتیاق بیشتر در بین سهامداران که براساس تحولات جاری و قطعی بالاست به راحتی فضای سرد معاملاتی فعلی را به کانونی از هیجان و طراوت دادوستد سهام در تالار شیشهای تبدیل خواهد کرد. فضای معاملاتی فعلی که نشاتگرفته از ترس و بیم بازیگران خرد و کلان این بازار است در یک دوره زمانی کوتاه بعد از اجرای قطعی توافق به راحتی تغییر خواهد کرد. در ادامه این گزارش به تحرک و نوسانهای شاخص کل و ارزش بازار در طی 12 ماه اخیر میپردازیم.
روند شاخص کل در 12 ماه اخیر
در یک نگاه کلی شاخص کل معاملات در روز 4 شهریورماه 93 بعد از پایان معاملات آن روز روی عدد 73 هزار و 540 واحد تثبیت شد. دقیقا یکسال بعد یعنی در تاریخ چهارم شهریورماه 94 یعنی چهارشنبه هفته گذشته شاخص کل در آخرین روز معاملاتی اولین هفته مردادماه به 64 هزار و 206 واحد رسید. نماگر بورس به عنوان پارامتری که یک نگاه کلی از وضع عمومی بازار سهام را به فعالان و مخاطبان خود نشان میدهد در بازه زمانی 365 روز گذشته نزدیک به 10 هزار واحد افت را در این 12 ماه منتهی به چهارم شهریورماه 94 تجربه کرده و با افت 9 هزار و 334 واحدی عمیق شدن ریزشهای بورس در یکسال گذشته را به خوبی نشان میدهد. این عدد مشخص میکند که شاخص بورس به طور میانگین در هر ماه 777 واحد ریزش را تجربه کرده است. براساس آمارهای موجود بیشترین رشد شاخص در یکسال گذشته در روز چهارم آذرماه 1393 به ثبت رسیده و نماگر با رسیدن به 74 هزار و 740 واحد بالاترین صعود در 12 ماه اخیر را در تابلوهای آمار بورس به ثبت رسانده است. اما در اتفاقی جالب برخلاف همیشه که آغاز سال معاملاتی در بورس با رونقهای خوبی طی سالیان گذشته مواجه بود در سال 94 برخلاف همیشه و دقیقا در اولین روز معاملاتی، شاخص کل بورس با رسیدن به 62 هزار و 885 واحد بیشترین افت را در 12 ماه اخیر برای دوره زمانی «چهارم شهریورماه 93 تا چهارم شهریورماه 94» تجربه کرد و این رفتار سهامداران در اولین روز معاملاتی سال بورس حاوی پیامهای خاصی از آینده این بازار بود. هرچند این افت بیشتر تحت تاثیر بازگشایی حاشیهساز نمادهای گروه پالایشی در تالار شیشهای روی داد اما گذشت زمان ثابت کرد که تنها این عامل باعث افت بازار نیست. افزون بر این شاخص بورس طی شش ماه اخیر معاملات در سالجاری تنها با 1321 واحد رشد به خوبی نشان میدهد که اوضاع معاملات در تالار آنچنان که باید پررونق باشد، نیست و همه چیز تحت تاثیر تحولات و رویدادهای سیاسی و اقتصادی است.
روند ارزش بازار در 12 ماه اخیر
از سویی دیگر یکی از آمارهایی که همیشه مورد توجه سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار سهام در همه بازارهای مالی دنیا و البته ایران قرار میگیرد، ارزش بازار است که این پارامتر هم طی یکسال اخیر و در بازه زمانی «چهارم شهریورماه 93 تا چهارم شهریورماه 94» نوسانهای زیادی را به ثبت رسانده است. تنها مقایسه ارزش بازار سهام در چهارم شهریورماه 93 با شهریورماه 94 به روشنی عمق فاجعه دود شدن سرمایهها را در بورس ایران به خوبی نشان میدهد. بر اساس آمارهای موجود ارزش بازار در روز چهارم شهریورماه 93 به میزان 333000 میلیارد تومان بوده است که این ارزش در چهارم شهریورماه 94 به 276000 میلیارد تومان رسیده که مشخص میکند حداقل نزدیک به 57000 میلیارد تومان از سرمایه سهامداران در بورس ایران دود شده و به آسمانها رفته است. بزرگی و ارزش این عدد را وقتی میتوان بیشتر درک کرد که بگوییم 57000 میلیارد تومان، 19 برابر ارزش بزرگترین فساد قطعی در اقتصاد ایران است که به تازگی از سوی محسنیاژهای، معان اول قوه قضاییه و البته سخنگوی قوه قضاییه اعلام شد و پرونده متهم این پرونده 209 جلد دارد که هر جلد حداقل 200 صفحه است. حال به خوبی میتوان قضاوت کرد این حجم از پول در بورس دارای چه اندازهای است. اینکه بورس ذاتا با نوسان همراه بوده و خواهد بود، بر هیچ تحلیلگر و فعالی در این بازار پوشیده نیست اما آمارهای جهانی نیز به روشنی نشان میدهد کمتر بورسی در دنیا وجود دارد که این حجم از سرمایهها بهراحتی در بازار سهام از بین برود. افزون بر این چهارم شهریورماه 94 ارزش بازار با رسیدن به 336000 میلیارد تومان بیشترین رشد را به ثبت رسانده است اما در اتفاقی جالب روز چهارم شهریورماه 94 یعنی دقیقا سه روز قبل و در آخرین روز معاملاتی بورس در اولین هفته شهریورماه ارزش بازار با رسیدن به 276000 میلیارد تومان بیشترین سقوط را در دوره زمانی 12 ماه اخیر «چهارم شهریورماه 93 تا چهارم شهریورماه 94» را تجربه کرده که این افت و زمان آن نیز به خوبی اوضاع بورس را در این روزها نشان میدهد. به هر حال این گزارش تنها به دو آمار اصلی از میان چندین آمار مهم و تاثیرگذار همانند «شاخص بازارها، حجم معاملات، تعداد معاملات و...» پرداخته و با ارزیابی سایر پارامترها به روشنی مشخص میشود که وضعیت بورس در همه آمارها خیلی نمیتواند مثبت باشد. با این وضعیت و تحولات پیشرو میتوان امید داشت که اتمسفر تالار به سمت چشماندازهای مثبت حرکت کند اما این امر مستلزم برنامهریزی هدایتگران و مسوولان این بازار است که در حال حاضر فقط مشغول نظارهکردن هستند و در یک انفعال کامل قرار دارند و ادامه این روند و در پیش نگرفتن سیاستهای اجرای صحیح و دقیقتر، این فضا را نهتنها عوض نمیکند بلکه عمق ریزشها را بیشتر خواهد کرد.
بازتاب :
دولت بهارهادی مومنی- در بسیاری از مواقع دور زدن قانون به یک فرهنگ در ایران تبدیل شده به طوری که با نگاهی به اطراف به خوبی مصادیق آن را مشاهده میکنیم. وقتی یک راننده برای عبور از منطقه ویژه «طرح ترافیک زوج و فرد» پلاک ماشین خود را با شیوههای متفاوت پنهان میکند یا سرمایهگذاری که با فرار مالیاتی سعی میکند مالیات خود را نپردازد و در ابعاد کلانتر در این سیستم با سندسازی، فسادهای هزاران میلیارد تومانی رخ میدهد، به این باور میرسیم که در ایران همیشه قانون، ابزاری برای اجرای سیاستهای از پیشتعیین شده نیست. براساس قانون اجرای سیاستهای کلی اصل «۴۴» قانون اساسی که توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده، اقتصاد ایران باید به بالاترین سطح از توسعه اقتصادی تا سال هدف یعنی سال 1404 دست پیدا کند. واگذاری شرکتهای دولتی و رها شدن آنها از حاکمیت و مالکیت دولت از اصلیترین راهبردهای تعیین شده در این چارچوب است که به صورت ناقص در چند سال اخیر توسط سازمان خصوصیسازی به اجرا درآمده است. واگذاری پرسپولیس و استقلال هم از برنامههایی بود که در دوران دهه 80 به صورت زمزمه بحث آن آغاز شد و در نهایت در دهه 90 و در دو سال اخیر ظاهرا قرار بود این دو باشگاه دولتی به بخش خصوصی واگذار شوند تا دولت دیگر هزینههای میلیاردی اداره آن را پرداخت نکند اما گذر زمان در حقیقت نشان داد از ابتدا هم این واگذاری تنها یک نمایش بوده و مردم هم تماشاگران فریبخورده این تئاتر غمانگیز بودهاند. پس از برگزاری ناکام مزایده واگذاری استقلال و پرسپولیس در 27 بهمن و 19 اسفندماه سال گذشته و نیز 9 و 29 اردیبهشت امسال و وعده دادن مزایده پنجم، روز گذشته ناگهان اعلام شد با تغییر عنوان «بنگاه اقتصادی» به «موسسه فرهنگی» موضوع خصوصیسازی این دو باشگاه پرطرفدار از دستور کار سازمان خصوصیسازی خارج میشود. این «تغییر عنوان» دقیقا دور زدن قانون و برای حفظ مالکیت این دو باشگاه توسط دولت است و مشخص میکند از ابتدا هم ارادهای برای خصوصی شدن پرسپولیس و استقلال وجود نداشته است. اگر به اتفاقات چهار مزایده انجامشده نگاهی دقیق داشته باشیم به این مساله بیشتر ایمان میآوریم که وقتی یکی از خریداران حتی بیش از 50 میلیارد تومان از سقف تعیینشده 290 میلیارد تومانی شرط حضور در مزایده برای شرکت در مزایده حاضر میشود و با برچسب عدم صلاحیت از مزایده کنار گذاشته میشود، مطمئنا ثابت میکند نهتنها سیاست دولت از ابتدا واگذاری این دوباشگاه نبوده بلکه در این میان اتفاقا از سود کلان سپردههای میلیاردی شرکتکنندگان در چهار مزایده در حسابهای بانکی هم منتفع شده است. به هر حال وقتی به سادگی با یک «تغییر عنوان» قانون دور زده میشود انتظار اینکه سیاستهای اصل «44» که انحراف در بخشهایی از آن محرز است، به خوبی اجرا شود نیز توقع چندان بجایی نمیتواند باشد. اینکه افق سال 1404 با این وضعیت چگونه به دست میآید تا ایران الگوی منطقه شود، تقریبا یک معمای از پیش حل شده است.
بازتاب :
بازتاب :