کاهش 30 هزار میلیارد تومانی ارز ش بورس، سهامداران معترض را به خیابان کشاند
بورس این روزها همانند چند ماه گذشته دیگر بر سر زبانها نیست و دیگر سرمایهگذاران تازهکار برای ورود به بازار بیمحابا به تالار شیشهای هجوم نمیآورند. از سوی دیگر حتی سهامداران فعلی نیز با وضعیتی که شاخص و قیمت سهمها پیدا کردهاند گزینههای مثبت و آینده امیدوارکنندهای را نیز روبهروی خود نمیبینند. ریزشهای شاخص و افت قیمتها که از چندی پیش آغاز شده است بالاخره در روز 23 بهمنماه به یک عدد خاص منتهی شد و شاخص کل معاملات با 1103 واحد کاهش پس از مدتها به محدوده 79 هزار واحد برگشت. این عقبگرد ناامیدکننده دارای پشتوانه ریزشهای ادامهدار هفتههای قبل است و خلقالساعه شکل نگرفته است. هنوز به یاد داریم که نماگر تا مرز 90 هزار واحد هم رشد کرد و امید این میرفت که بهزودی شاخص 100 هزار واحدی، برگ طلایی دیگری را برای تاریخ در بورس ایران رقم بزند اما نهتنها اینگونه نشد بلکه وضعیت فعلی بازار نگرانیهای زیادی را در بین فعالان، سهامداران و بازیگران بازار سرمایه ایران بهخصوص بورس اوراق بهادار به وجود آورده بهطوری که حتی کار به اعتراضهای خیابانی نیز کشیده شده است. اعداد و آمارها نیز به خوبی گویای شرایط فعلی هستند. دقیقا روز 23 دیماه، یعنی 30 روز پیش شاخص کل معاملات 85 هزار و 404 واحد و ارزش بازار نیز بیش از 418 هزار میلیارد تومان بود اما این اعداد و ارقام دقیقا روز گذشته و در آخرین روز معاملاتی در بخش شاخص کل به 79 هزار و 136 واحد و در ارزش بازار نیز با افتی 30 هزار میلیارد تومانی به رقم 388 هزار میلیارد تومان رسیده است که به روشنی از کاهش ارزش بورس ایران حکایت میکند و نشان میدهد کاهش قیمت سهمها و شاخصها آنقدر هم که کارشناسان و مقامات بورسی به آن مثبت نگاه میکنند دارای وضعیت عادی و معمولی نیست. همه چیز به خط قرمز و هشدارهای واقعی نزدیک شده است. حال دیگر ریزشهای قیمت سهمها در بورس با شدت بیشتری ادامه پیدا میکند به طوری که حتی دیگر اظهارنظرهای غیرمسوولانه و یکطرفه مسوولان و تحلیلگران منتفع بازار سهام که اغلب چشم خود را بر واقعیتها و بر ضرر سهامداران حقیقی خرد میبندند نیز نمیتواند دوای درد این بازار باشد و باید تدبیر و راهکارهای تازهتری که قدرت اجرایی داشته باشد از سوی مدیران، هدایت بازار و بازیگران بزرگ آن به کار گرفته شود. به هر حال بورس همیشه در ماه پایانی سال به خاطر حجم بالای گردآوری نقدینگی دچار افت و ریزش میشود اما نه با این شتاب و حجم که میتواند تبعات ناخوشایندی را برای سهامداران به وجود آورد. وجود شایعات و تحولات اقتصادی- سیاسی نیز به افت بورس کمک کرده است تا بازاری که با رشدهای ادامهدار بر سر زبانها افتاده بود حال بیرونق و مبهم کار خود را دنبال میکند.
تغییر دولت و اعمال سیاستهای تحولگرا که بر بستر ارزیابیهای عمیق در دولت جدید شکل گرفته است این بار بازار سرمایه را هدف قرار داده و ظاهرا قرار است حمایتهای دولت حسن روحانی از بورس به واقعیت تبدیل شود. این اطمینان که روز یکشنبه در جلسه هیات دولت به علی صالحآبادی به عنوان رییس سازمان بورس داده شده است، میتواند اوضاع بازار سرمایه کشور را پررونقتر از گذشته کند و متعادل شدن رشد بازده فعلی را تضمین نماید.از ابتدا هم وقتی نعمتزاده به عنوان یکی از مردان باتجربه تیم اقتصادی حسن روحانی حتی قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و در کانون تبلیغات کاندیداها به تالار حافظ رفت مشخص بود که دولت یازدهم نگاه متفاوت تری به بازار سرمایه نسبت به دولت محمود احمدینژاد دارد. برای اینکه به سیاستهای دولت گذشته نگاهی داشته باشیم باید به جمله معروف رییس دولت گذشته برگردیم که وی «بورس را قمارخانه میدانست» و هیچگاه سعی نکرد تا بتواند این نهاد مالی که بخشی از گردش نقدینگیهای جامعه را بر عهده دارد جدی بگیرد اما از آنجا که اوضاع در هر فضای سیاسی و اقتصادی همیشه یکسان نیست با سر کار آمدن دولت یازدهم و از همان ابتدا حمایت از بورس امیدهای واقعیتری در تالار شیشهای برای سهامداران به وجود آورد که یکی از سادهترین معیارهای ارزیابی این اتفاق رشد بیسابقه شاخص کل و صعود نزدیک به 30 هزار واحدی این پارامتر در کمتر از شش ماه به عنوان یکی از معیارهای اصلی تحلیل معاملات از نمونههای تحول تازه بورس است. در همین حال اعلام حمایت دولت یازدهم از بازار سرمایه در روزهایی که این بازار در تاریخیترین شرایط خود قرار دارد میتواند به تثبیت شرایط فعلی و ادامهدار شدن رشد قیمت سهمها و بازدهی بورس و در کنار آن توسعه معاملات سایر نهادهای دیگر همانند بورس کالا، فرابورس و انرژی منتهی شود و این در حالی به واقعیت تبدیل خواهد شد که در حقیقت حمایتهای اعلام شده از سوی دولت به ابزارهای واقعی و ملموس در بازار سرمایه تبدیل شود و سهامداران این حمایتها را حس کنند. این حمایت به خوبی میتواند سرعت گردش و ورود نقدینگیهای تازه را به بورس بیشتر کند که در نهایت میتواند به فعالتر شدن بورس ختم شود.
نگاه ویژه به بورس در سیاستهای کلی «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»
ادامه رشد بورس در سه روز کاری هفته جاری که شاخص کل معاملات را نزدیک به 1500 واحد بالاتر کشید باعث ایجاد یک موج امیدوارکننده در بین اهالی تالار شیشهای شده است. حال که نماگر بورس تنها با 360 واحد فاصله تا مرز 39 هزار واحد قرار دارد، میتوان پیشبینی کرد که این رکورد تازه در پایان معاملات آخرین روز کاری بازار سرمایه به دست آید. این احتمال از دو نگاه میتواند به حقیقت نزدیک باشد، اگر رشدهای چند روز اخیر داد و ستد سهمها را که باعث آن شده است که شاخص کل معاملات به 38 هزار و 640 واحد برسد را هم به تنهایی محرک تاثیرگذار و پایداری برای ادامه جو مثبت معاملات ندانیم باید به شوک مثبت خبر ابلاغ سیاستهای کلی «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» از سوی مقام معظم رهبری که روز گذشته اعلام شد اشاره کرد.
در این ابلاغ که دولت را مکلف کرده برای تسریع در عملیاتی کردن این سیاستها در کمترین زمان ممکن، راهکارها را تنظیم کرده و پیگیریهای قانونی را انجام دهد به صراحت در یکی از بندهای آن تصریح شده است که گسترش تنوع ابزارهای سرمایهگذاری در بازار سرمایه و تکمیل ساختارهای آن و اعمال سیاستهای تشویقی برای حضور عموم مردم و سرمایهگذاران داخلی و بینالمللی بویژه منطقهای در بازار سرمایه مورد توجه دولت و حمایت از سرمایهگذاران قرار گیرد.
همین توجه به بازار سرمایه کشور از سوی مقام معظم رهبری که خروجی آن یکی از ارکان اساسی 23 بند ابلاغ سیاستهای کلی «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» است به روشنی میتواند یک پیام خاص و ویژه به همه سهامداران و فعالان بازار باشد که زمزمه همیشگی آنها وجود نداشتن حمایتهای بنیادی از بورس به عنوان یک نهاد سرمایهپذیر بوده است.
حال که در این سیاستها به صراحت تنوع ابزارهای سرمایهگذاری و تکمیل ساختارها که به پوشش ضعفهای موجود بورس در کشور کمک میکند و در کنار آن تشویق مردم عادی برای حضور و سرمایهگذاری در بورس اشاره شده است مورد توجه قرار گرفته و از آن مهمتر دعوت از سایر پتانسیلهای بالقوه سرمایهگذاران داخلی و خارجی هم در آن دیده میشود میتواند یک رشد بنیادی و میانمدت را به بازار سرمایه کشور هدیه کند.
افزون بر این سرمایهگذاران داخلی که همیشه حساسیتهای جالب توجهی به هرگونه اخبار در حوزههای سیاسی و اقتصادی در ابعاد داخلی و خارجی داشتهاند بهطور طبیعی از این به بعد با اطمینان خاطر بیشتری به سرمایهگذاری در بازار سهام کشور میپردازند. از سویی دیگر باید منتطر ورود حجم قابل توجهی از نقدینگیهای تازه در بورس باشیم چراکه اگر دولت بخشهای اشاره شده در این بند از سیاستها را اجرا کند در بخش تشویق عموم مردم و سرمایهگذاران داخلی و خارجی به وضوح میتواند پولهای تازه و وسوسهانگیزی را روانه بازار سهام کند تا هم به عمقدهی بورس کمک کند و هم بتواند نگاههای بیشتری را متوجه بورس کند.
به هر حال از امروز باید منتظر واکنش سهامداران و سرمایهگذاران تالار شیشهای بود تا ببینیم پس از این ابلاغ سیاستها آنها چه رفتار معاملاتی را در بازار سرمایه از خود نشان میدهند که شاید به یک انفجار معاملاتی منتهی شود. همه چیز در پایان معاملات امروز مشخص میشود یا باید در انتظار روزهای آینده بود؟
اظهارات روزگذشته وزیر اقتصاد درباره ارتقای جایگاه بورس در کشور که همراه با ارایه آمارهایی از فعالیتهای این نهاد مالی بود با یک وعده جالبتوجه و البته تکراری همراه شد که نباید از کنار آن به سادگی عبور کرد. سیدشمسالدین حسینی به عنوان شخص نخست اقتصادی کابینه دولت دهم در شرایطی از ارتقای بازار سرمایه کشور در سالی که به عنوان «تولید ملی؛ حمایت از کار و سرمایه ایرانی» تعیین شده است، خبر داد که اساسا دولت برنامههای شفاف و مشخصی برای تقویت بورس در زمینه جذب و تقویت سرمایهگذاریهای داخلی ندارد و عنوان کردن این مساله که باید سرمایهگذار خارجی را نیز به بازار سرمایه هدایت کرد در عمل تنها یک وعده بیسرانجام است. دلایل مشخصی برای بدون نتیجه ماندن این دعوت وجود دارد که میتوان به تمایل نداشتن سرمایهگذاران خارجی برای سرمایهگذاری در نهادهای مالی ایران با وجود محدودیتهایی چون تحریمهای یکجانبه بینالمللی، مسدود بودن اکثر کانالهای انتقال سرمایههای مالی و نقدی، شناخت نداشتن از بازارهای مالی و سرمایهپذیر ایران و... اشاره کرد. شاید بهتر باشد دولت و وزیر اقتصاد به جای آنکه از سرمایهگذاران خارجی دعوت به عمل آورند با سیاستهای حمایتی بورس را به صورت بنیادی و در عمل حمایت کنند تا سهامداران هر از چندی با تحولات «سیاسی- اقتصادی» داخلی و بینالمللی دچار یک شوک ویرانگر نشوند. اوضاع بازار سرمایه کشور از آغاز سالجاری تا به حال و بازدهی زیر 10 درصد آن میتواند بهترین سند برای عدم کارایی مناسب و بهینه این نهاد مالی باشد و یکی از موثرترین راههای برونرفت از این وضعیت، حمایت واقعی و با برنامه دولت از بازار سرمایه است، این اتفاق در ماههای اخیر رخ نداده و به تبع آن بورس نیز در مسیر نزول قرار گرفته و امیدها به یاس تبدیل شده است، با ادامه این روند همه چیز در آیندهای نزدیک مبهمتر میشود که برای سالی که به عنوان سال «تولید ملی؛ حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نامیده شده است، نمیتواند مطلوب باشد.
منبع :