گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

بحران ‌واگذاری نظارت بر کامنت‌گذاری در کدال


چرا سازمان بورس نقش خود را حذف کرد؟


«کامنت‌گذاری روی اطلاعیه‌های ناشران در کدال» وارد فاز تازه‌تری شده و قرار است این اتفاق به زودی به مرحله اجرا دربیاید. بین اطلاعات ناشران که در کدال منتشر می‌شود و تحلیل و کامنت گذاشتن روی این اطلاعیه‌ها که توسط شرکت‌های مشاوره‌ای صورت می‌گیرد، کانون نهادهای سرمایه‌گذاری قرار دارد که مسوولیت مدیریت این کامنت‌ها را طبق اعلام حسن امیری، معاون نظارت بر بورس‌ها و ناشران سازمان بورس برعهده خواهد داشت. این واگذاری مسوولیت، یک برون‌سپاری تمام‌عیار در یکی از مهم‌ترین بخش‌های بازار سرمایه «تحلیل اطلاعیه‌های ناشران» است که از سوی سازمان بورس قرار است به اجرا درآید که می‌تواند در کنار فرصت‌سازی‌های مثبت در به بازی گرفتن نهادهای موجود در بازار سرمایه، تبعات منفی هم داشته باشد. اما چند سوال و ابهام بسیار مهم در این باره به وجود می‌آید که به آن می‌پردازیم. آیا ضمانتی وجود دارد که کانون نهادهای سرمایه‌گذاری بتواند حلقه واسط مناسب و قدرتمندی بین اطلاعات منتشرشده ناشران در کدال و شرکت‌های تحلیلگر برای انتخاب این شرکت‌ها و نظارت نهایی کامنت‌ها باشد؟ شرکت‌های مشاوره براساس چه ضوابطی از سوی کانون نهادهای سرمایه‌گذاری، برای کامنت‌گذاری انتخاب می‌شوند که همین مورد خیلی ابهام‌برانگیز است. ما در حال حاضر هیچ معیاری برای ارزیابی و طبقه‌بندی کیفی شرکت‌های مشاوره‌ای نداریم و تجربه بخشی از این شرکت‌ها به زیر پنج سال محدود و کارکرد آنها به خروجی‌هایی همانند تحلیل برای شرکت‌ها، نهاد و متقاضیان در بازار سرمایه خلاصه شده است. حال در این میان انتخاب‌ها بر چه اساس و چه ضوابطی خواهد بود و آیا سازمان بورس نقشی خواهد داشت یا همه چیز به کانون نهادهای سرمایه گذاری واگذار شده است؟ آیا بهتر نبود سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر خود مسوولیت انتخاب شرکت‌های مشاوره و نظارت بر این کامنت‌گذاری‌ها را برعهده می‌گرفت تا هیچ‌گونه شک و شبهه‌‌ای در این زمینه به وجود نیاید. طبیعتا زیرساخت‌های نظارتی و ارزیابی سازمان بورس نسبت به هر نهادی در بازار سرمایه بیشتر، دقیق‌تر و قابل اعتمادتر است. به وضوح مشخص است اگر سازمان بورس از نقش نظارتی خود در این ماجرا فاصله بگیرد، با حساسیت‌های زیادی که از سوی ناشران وجود دارد، می‌توانیم منتظر یک موج بزرگ از نارضایتی‌ها و حتی بحران باشیم.


موهبتی که می‌تواند بحران‌آفرین شود


بررسی ورود سرمایه‌گذاران خارجی به بورس


یکی از اولین بازتاب‌های مثبت تفاهم لوزان در بازار سرمایه آغاز اطمینان‌بخش بودن این بازار برای سرمایه‌گذاران خارجی است. نگاهی به واکنش‌های صورت گرفته طی این چند مدت بیانگر آن است که کشورهای خارجی زیادی هستند که تمایل‌های اولیه را برای حضور در بازار سرمایه از خود نشان داده‌اند. ابتدا محمد فطانت از درخواست مستقیم و غیرمستقیم آمریکایی‌ها برای سرمایه‌گذاری در بورس ایران خبر داد و در ادامه از حضور کشورهای اروپایی از سوی مدیران و گردانندگان بازار سرمایه صحبت‌هایی به میان آمد. در این بین حتی گروهی از سرمایه‌گذاران خارجی برای بازدید به بورس تهران هم آمدند تا از نزدیک علاوه بر اینکه با فعالیت‌های این بازار آشنا شوند، جلسات مقدماتی را نیز با طرف‌های ایرانی برگزار کنند. در این فضا ما شاهد این هستیم که موجی از درخواست برای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه از سوی خارجی‌ها به سمت ایران منتقل شده است. هر چند همه چیز به توافق اصلی ایران و 1+5 منتهی شده است که زمان پایانی آن تیرماه 1394 یعنی کمتر از سه ماه آینده می‌باشد اما شکل‌گیری این درخواست‌ها و اراده طرف‌های خارجی به روشنی نشان از این دارد که متولیان بازار سرمایه در ایران باید خیلی از موانع و شرایط فعلی را تسهیل کنند.

قوانین و مقررات

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها و موانع در مسیر رسیدن یک شرکت سرمایه‌گذاری یا فرد خارجی برای سرمایه‌گذاری در ایران قوانین و مقررات پیچیده یا همان بوروکراسی اداری و تشریفاتی است که همه ما ایرانی‌ها با آن کاملا آشنا هستیم چرا که بارها و بارها برای انجام یک کار ساده اداری روزها و شاید هفته‌ها به ادارات متعددی مراجعه کرده‌ایم تا یک درخواست ساده به نتیجه منتهی شود. حال تصور کنید که شرکت‌های خارجی قرار باشد در این سیستم منسوخ شده اداری که در کشورهای توسعه یافته سال‌هاست حذف شده قصد داشته باشند سرمایه‌گذاری کنند، پس ضروری‌ترین استراتژی فعلی که باید در بالاترین سطح از مدیریت بازار سرمایه خیلی سریع دنبال شود، آسان‌سازی قوانین و مقررات داخلی و بیرونی در بازار سرمایه برای ورود بی‌دردسر سرمایه‌های خارجی به بازار سرمایه است. انجام این فعل به انداز قانع کردن سرمایه‌گذاران خارجی برای حضور در ایران سخت و پیچیده است. اما در وضعیتی که خارجی‌ها تحت تاثیر فضای مثبت شکل گرفته در حوزه سیاست تمایل خود را برای سرمایه‌گذاری در ایران نشان داده‌اند، رییس سازمان بورس و مدیران تصمیم‌گیرنده این نهاد و در راس آن شورای‌عالی بورس باید در اولین فرصت و حتی تشکیل جلسات متوالی با فراهم کردن قوانین تسهیل شده در حوزه‌های کلان اقتصادی و قوانین داخل بازار سرمایه بهترین آمادگی برای جذب این سرمایه‌ها در اقتصاد ایران و به خصوص بازار هدف در حوزه بازار سرمایه را به دست آورند هر چند تجربه ثابت کرده است که عادت به فرهنگ دقیقه 90 این بار هم می‌تواند همه چیز را تحت تاثیر قرار دهد.

مدیریت درخواست‌ها

اما نکته بعدی که اگر اهمیت آن از تسهیل قوانین بیشتر نباشد کمتر نخواهد بود، یکسان‌سازی مدیریت درخواست‌های خارجی‌ها برای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه ایران است. در همین چند مدت اخیر که شاهد موجی از درخواست‌ها از سوی سرمایه‌گذاران خارجی هستیم، در طرف مقابل هم هر نهاد و سازمانی در بازار سرمایه خود را محق می‌داند که شرایط ورود این سرمایه‌گذاران را به بازار سرمایه ایران مهیا کند؛ کارگزاری‌ها و نهادهایی که به نوعی دریچه‌ای از ارتباط با سرمایه‌گذاران خارجی را به سمت ایران باز کرده‌اند هر یک به نوعی ساز خود را کوک می‌کنند و طبیعتا به فکر منافع مادی خود هستند و برای اینکه بتوانند کار را به سرانجام برسانند شاید حاضر باشند خیلی از قوانین و مقررات را هم نادیده بگیرند که این می‌تواند در آینده به بازار سرمایه آسیب برساند. بازار بورس ایران عمری کمتر از 50 سال را تجربه کرده و تا به حال هیچ گاه با سرمایه‌گذاران خارجی در ابعاد کلان درگیر نبوده که سهم یک درصدی سرمایه‌گذاران خارجی که در حال حاضر در بورس ایران فعال هستند نیز مشخص می‌کند که هیچ چیز در بورس ایران آماده خیل درخواست‌های سرمایه‌گذاری در زمان بعد از توافق احتمالی نیست و همه چیز در ابهام به سر می‌برد. حال زمان آن است که سازمان بورس با مشخص کردن یک سازوکار مشخص‌تر و نظامند تنها یک در را برای درخواست‌ها، رسیدگی و پیگیری سرمایه‌گذاری خارجی‌ها باز کند تا مدیریت کردن آن نیز ساده تر باشد. به هر ترتیب این فضا یک فضای ویژه برای بازار سرمایه ایران در جهت عمیق‌تر شدن با حضور خارجی‌هاست. امیدواریم که با یک مدیریت شفاف و استاندارد این فرصت به یک موهبت تبدیل شود و خود زمینه ساز فرار سرمایه‌گذاران خارجی از بازار سرمایه نشود.


منبع :

روزنامه جهان صنعت بخش دوم + سوم چهارم 

گزارش در یک نگاه

بازتاب :

تین نیوز

ماهنامه ترقی


بحران پشت تالار


ادامه رشد بی‌محابای شاخص کل بورس به عنوان معیار نشان‌دهنده وضعیت کلی بازار هر چند در ماه‌های ابتدایی خوشحال‌کننده بود و حتی به یک نماد از بازار توسعه‌یافته در قالب بورس تبدیل شد اما این روزها در حال تغییر شکل به یک نگرانی بزرگ است به طوری که در تحلیل‌های آشکار و پنهان کارشناسان و فعالان بازار سرمایه زمزمه‌هایی از شکل‌گیری یک بحران در آینده‌ای نزدیک در بورس شنیده می‌شودورود پول‌های تازه در بازار و گردش نقدینگی از بازارهای طلا و ارز به سمت برگه‌های سهم آنقدر غافلگیر‌کننده بوده است که حتی مقامات بورس نیز واکنش خود را به صورت آشکار بیان کرده‌اند و نگران آن هستند که در کوتاه‌مدت کنترل اوضاع بورس به دلیل حجم بالایی از ورود نقدینگی و گردش آن به یک دردسر بزرگ تبدیل شودمهم‌ترین مساله این است که سهامداران تازه به تالار واردشده نه به اندازه حرفه‌ای‌های بازار صبور هستند و نه شناخت بنیادی از چگونگی فعالیت در این نهاد پیچیده اما وسوسه‌انگیز مالی را دارند و روشن است که با یک باد نوسان منفی، توفانی از خروج نقدینگی را در تالار شیشه‌ای شکل خواهند داد و بورس را به ورطه سقوط قیمت و شاخص‌ها خواهند کشاند. واقعیت دیگر آن است که بخش بزرگی از صنایع و شرکت‌ها سهم معنی‌داری از این رشد قیمت‌ها ندارند و نگاهی دقیق نشان می‌دهد که تنها شرکت‌ها و صنعت‌های خاص بازار و تک‌سهم‌ها در این روزها بازار را در دست گرفته‌اند به صورتی که سهم عمده‌ای را در بالا کشیدن شاخص کل معاملات بر عهده دارند. به هر حال مدیریت این اوضاع مستلزم تعیین استراتژی هدفمندی است تا باعث غافلگیر شدن فعالان و هدایتگران بازار نشود. اینکه آیا می‌توان هجوم نقدینگی فعلی را مدیریت کرد یا خیر را باید در روزهای آتی مورد ارزیابی قرار داد اما یک مساله واضح است و آن اینکه بحران به پشت در تالار شیشه‌ای رسیده است.


بازتاب :

بورس نیوز


منشا بحران سیستم معاملات بورس کجاست؟


مدیریت ناکارآمد یا تحریم‌ها


داستان از جایی آغاز شد که با عمیق‌تر شدن معاملات بورس، ارزش بازار و حجم معاملات بیشتر شد و شاخص‌ها مرزهای جدیدی را شکل دادند. مدیران و هدایت‌گران بازار سرمایه با نگاهی سطحی و شاید غیرمسوولانه نسبت به شکل‌دهی یک سیستم معاملات کارآمد که بتواند برخلاف بازار سال‌های گذشته که معاملات کم‌رونق‌تر بود، فشار خرید و فروش‌ها را در زمان‌های بحرانی مدیریت کند اقدام نکردند. حال نیاز نیست تا خیلی به گذشته برگردیم و مشخص کنیم که ایرادات و اختلالات سیستم فعلی معاملات از چه زمانی آغاز شده است، همین که بدانید دقیقا از همان ماه‌های ابتدایی باگ‌های سیستم معاملات خود را نشان داد و تا همین چند روز گذشته هم تکرار شده است و البته باز هم خواهد شد، کافی است برای اینکه به صورت شفاف مشخص شود چه بر سر معامله‌گران، کارگزاران و فعالان بازار تا به امروز آمده است. جالب آنکه همیشه وعده آینده‌ای تازه داده می‌شود و در تازه‌ترین آن رییس سازمان بورس روز شنبه از رونمایی یک سیستم معالاتی خبر داد که در حال طی کردن دوره‌های آزمایشی خود است. شاید باید کمی عمیق‌تر به موضوع نگاه کنیم. هرچند که نخبگان و متخصصان داخلی دارای توانمندی‌های بزرگی هستند اما باید این واقعیت را که در دنیای حال حاضر، تکنولوژی برتر تعیین‌کننده است و در اختیار همگان نیست هم بپذیریم و برای هر پروژه‌ای صرفا به توان نیروهای داخلی متکی نباشیم و حداقل از مشاوران بزرگ خارجی استفاده کنیم. اگر اعتقاد وجود دارد که بورس باید توسعه همه‌جانبه پیدا کند، بستر سخت‌افزاری و نرم‌افزاری آنکه سیستم معاملات است و از حیاتی‌ترین پازل‌های آن به حساب می‌آید هم باید بر مبنای دانش و تکنولوژی روز باشد. در اینکه تحریم‌ها حتی تا سطح خرید امتیاز برنامه‌های نرم‌افزاری هم وجود دارد شکی نیست اما این نمی‌تواند بهانه‌ای باشد برای آنکه به یک برنامه دارای اشکال در معاملات بورس به این میزان بها داده شود. بهتر است تا با استفاده از همه ارتباطات بین‌‌المللی حتی در سطح ضعیف که بورس ایران با سایر کشورها دارد نسبت به طراحی یک سیستم معاملات به‌روز و مدرن اقدام کرد یا حداقل از تجربه‌های دیگر بورس‌های منطقه‌ای استفاده کنیم و تک‌محوری بودن را دنبال نکنیم. البته سیستم فعلی معاملات استحقاق این همه انتقاد را هم ندارد چراکه در بیشتر زمان‌ها حتی در زمان عرضه‌های سنگین به خوبی فشارهای دستورهای خرید و فروش را تحمل و اوردرها را ارایه می‌دهد. بخش مهم و قابل تامل مدیریت این سیستم است که با پشتیبانی ناقص نمی‌تواند در زمان‌های بحرانی اوضاع را سرو سامان دهد و عملا باعث شوک در روند معاملات می‌شود. لزوم تقویت این بخش اگر از نرم‌افزار سیستم معاملاتی بااهمیت‌تر نباشد قطعا کمتر نیست چرا که اگر تیم هدایت و رصد سیستم معاملات با مسوولیت کامل، آگاهانه و دانش به‌روز نتواند وظایف خود را به صورت کامل انجام دهد، هیچ تضمینی وجود ندارد که بورس ایران اگر سیستم معاملات بورس نیویورک یا ژاپن را هم داشته باشد با این مشکل روبه‌رو نشود!


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


لایحه بودجه بورس را به بحران می‌کشاند؟


ادامه نگرانی سهامداران در تالار شیشه ای


انتشار گزارش‌های عملکرد مالی سه ماهه سوم سال مالی 91 شرکت‌های بورسی این روزها به یک شوک برای فعالان بازار سرمایه تبدیل شده است. این غافلگیری که پیش‌بینی آن هم زیاد نمی‌توانست سخت باشد و کارشناسان بازار نیز به آن اشاره می‌کردند در ریزش‌های سه روز اخیر بورس خود را نشان داده است به طوری که نماگر معاملات با ریزش بیش از 1000 واحدی و رسیدن به 37 هزار و 284 واحد به مرز  36 هزار واحد نزدیک شده است. ادامه این جو روانی برای بازار سرمایه وضعیت‌  ویژه‌ای را شکل خواهد داد و با در نظر گرفتن این نکته که کمتر از 40 روز معاملاتی تا پایان سال نیز باقی مانده است از همین حالا می‌توان زنگ‌های هشدار به صدا درآمده را در تالار شیشه‌ای شنید. اما چرا بازار به این سمت کشیده شده است؟ و آیا این وضعیت به همین شکل ادامه خواهد یافت؟ بزرگ‌ترین شوک روانی را باید به بازتاب صورت‌های مالی شرکت‌ها برای سه ماهه سوم یا همان پاییز درخشان بورس نسبت داد؛ دقیقا همان زمانی که بورس طلایی‌ترین معاملات و رشد‌های تاریخ خود را تجربه کرد اما گزارش صورت‌های مالی شرکت‌ها برای سه ماهه سوم «همان پاییز تاریخی» که این روزها به نگرانی بخش بزرگی از سهامداران در بورس منجر شده و در کنار آن بازدهی نزدیک به 50 درصد بورس،‌ کمی سوال برانگیز و ابهام‌آمیز است. این علامت سوال از آن جایی هشدار دهنده می‌شود که چرا صنایع و شرکت‌ها که بخش بزرگی از آنها به خاطر نوسان‌های ارزی بهترین شرایط را در سه ماهه سوم سال تجربه کردند و رشد قیمت و بازده خوبی را به سهامداران خود اعطا کردند با انتشار صورت وضعیت دخل و خرج و بدهی و دارایی‌های خود چشم سرمایه‌گذاران خود را گرد کرده‌اند. نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور که این روزها همه بخش‌های تولیدی و صنعتی منتظر ارایه لایحه بودجه از سوی دولت به مجلس هستند به خوبی نشان می‌دهد که ارایه نشدن بودجه به مجلس به خوبی توانسته است همه ارگان‌های اقتصادی کشور را از برنامه‌ریزی برای آینده تولید تحت تاثیر قرار دهد. بخش بزرگی از صنایع و شرکت‌های تولیدی در کشور که سهم قابل اعتنایی در شکل‌گیری صنایع بورسی را دارا می‌باشند این روزها منتظر تحلیل جزییات بودجه در بخش‌های مولد و زیرساختی هستند که از بزرگ‌ترین موارد آن نرخ ارز و البته قیمت خوراک صنایع از ویژه‌ترین بخش‌هایی از بودجه سال آینده است که می‌تواند در صورت‌های مالی شرکت‌ها تاثیر شگفتی را داشته باشد. دقیقا این دو پارامتر است که مدیران شرکت‌های بورسی را با یک چالش جدی روبه‌رو کرده و در انتشار گزارش‌های عملکرد مالی سه ماهه سوم سال مالی 91 شرکت‌ها به خوبی می‌توان این نگرانی‌ها را دید. ادامه این نگرانی‌ها می‌تواند برای بورس و سهامداران همیشه حساس آن گران تمام شود و بیم آن می‌رود که همه آنچه بازار سرمایه در 9 ماهه ابتدای سال آن را کاشت در کمتر از سه ماه بر باد دهد و سال طلایی بورس به یک تراژدی تمام‌عیار معاملاتی ختم شود.