پشت پرده صندوق توسعه بازار سرمایه
«فرافکنی»، «تغییر» یا «وارونه جلوه دادن» یک مفهوم، جمله یا حتی یک هدف از دیرباز تاکنون از جمله روشهایی بوده است که از سوی برخی مسوولانی که در قدرت قرار دارند برای خوشخدمتی یا توجیه اشتباهات صورت میگیرد. حال در یک نمونه واضح و روشن این روش در بازار سرمایه روی داده است. در شامگاه روز 30 فروردینماه سالجاری برای جلوگیری از بحرانی شدن بیشتر بورس جلسهای اضطراری میان وزیر امور اقتصادی و دارایی با مدیران عامل بانکها برای تزریق منابع سنگین نقدینگی با عاملیت صندوق توسعه مشترک بازار برگزار و تعیین شد تا پنج هزار میلیارد تومان منابع به بورس تزریق شود، حالا مدیر صندوق توسعه بازار سرمایه با زیر سوال بردن تصمیمات شخص وزیر اقتصاد کابینه دولت حسن روحانی که با همفکری مدیران چهار بانک بزرگ «ملی، ملت، سپه و تجارت» مبنی بر حمایت از بازار سرمایه صورت گرفته است اصل حمایت پنج هزار میلیارد تومانی را تکذیب میکند و همه چیز را به راحتی بر گردن رسانهها میاندازد و میگوید «تزریق پنج هزار میلیارد تومان نقدینگی اشتباه انتقال خبر بود و از ابتدا قرار نبود این میزان نقدینگی به صندوق تزریق شود». از آنجایی که این موضوع برای بازار سرمایه به شدت حساسیتبرانگیز است روشن نیست که چرا اینگونه اظهارنظرها بدون هماهنگی با مراجع تصمیمگیر بالاتر مطرح میشود. از همان روزهای ابتدایی تقریبا همه مدیران ارشد و میانی بازار سرمایه نسبت به این تصمیم ارزیابی، شفافسازی و تحلیلهای زیادی را دقیقا بر مبنای تزریق پنج هزار میلیارد تومان نقدینگی که به صورت مرحله به مرحله خواهد بود عنوان کردهاند که میتوان به اظهارنظرهای علی صالحآبادی در آخرین نشست خبری خود با رسانهها حتی محمودرضا خواجهنصیری، مدیر نظارت بر بورسهای سازمان بورس اوراق بهادار در 31 فروردینماه و دقیقا یک روز بعد از برگزاری نشست اضطراری استناد کرد. حال چرا به یکباره همه چیز زیر و رو میشود و حتی حجم نقدینگی تعیین شده در جلسه وزیر از اساس تکذیب میشود از آن جمله شاهکارهایی است که تنها در بازار سرمایه ایران که مدیران با دایرهای از قدرتهای نامحدود به اداره بازار سهام مشغول هستند که از جمله بزرگترین انتقادات همیشگی به رییس سازمان بورس هم این نکته است، برمیگردد. ظاهرا مدیر صندوق توسعه بازار سرمایه فراموش کرده است که در روز 14 اردیبهشتماه 93 درباره حجم تزریق نقدینگیها به این صندوق به ایرنا گفته بود «از ابتدا قرار نبود ارقام پرداختی توسط بانکها و بیمهها به صورت یکجا باشد و براساس برنامهریزیها قرار بود 30 درصد مبلغ در نظر گرفته شده برای حمایت بازار به صندوق واریز شود اما بانکها و بیمهها در زمان مورد نیاز و پس از خرید سهام توسط صندوق توسعه بازار ارقام موردنظر را تزریق میکنند». این صندوق و منابع تزریق شده به آن باید توسط مرجعی بالاتر از مدیر صندوق که سعی در انحراف اصل حمایت دولت از بورس دارد، شفاف شود تا مشخص گردد در این میان پنج هزار میلیارد تومان یک شعار از سوی دولت یازدهم و وزیر اقتصاد آن بوده یا اتفاقات پشتپردهای در حال روی دادن است که نباید به بازار سهام منعکس شود. اینکه مدیر صندوق توسعه بازار سرمایه از ارایه رقم دقیق میزان تزریق نقدینگی به صندوق توسعه خودداری میکند و حتی پنج هزار میلیارد تومان را اشتباه رسانهها عنوان میکند از جمله موضوعاتی است که باید تکلیف آن هر چه سریعتر مشخص شود که در این میان رسانهها دچار سوءتفاهم شدهاند یا سهامداران به بازیچه مجدد تبدیل شدهاند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
آیا شاخص فقط امسال سقوط کرد
مقامات ارشد و مسوول بورس این روزها بیشتر از اینکه مشغول هدایت و نظارت بر معاملات در بازار سرمایه باشند به خاطر حساسیتهای شکل گرفته از ادامه ریزش شاخص، کاهش قیمت سهام و البته نگرانی فزاینده سهامداران در راهروهای مجلس سراسیمه و تمام وقت از یک کمیسیون به کمیسیون دیگر میروند تا شاید بتوانند پاسخ قابل قبولی برای مردان سیاسی حاضر در بهارستان داشته باشند. همه این سوالها و جوابها در حالی از هفته پیش شکل گرفته که روز موعود پاسخگویی آقای وزیر اقتصاد به همراه مدیران بورس امروز سهشنبه است. تا به حال آنچه از واکنش نمایندگان مجلس به بیرون درز کرده این است که یا از پاسخهای علی صالحآبادی رییس سازمان بورس و سایر مدیران ارشد بازار سرمایه قانع نشدهاند یا اساسا نمیدانند به دنبال چه اهداف و پاسخهایی هستند. اینکه نمایندگان مجلس نمیدانند دقیقا به دنبال چه پرسش یا پرسشهایی هستند تا بتوانند به سهامداران پاسخگو باشند را باید از میان سوالهای پرسیده شده از صالحآبادی، رییس سازمان بورس کشف کرد. در یکی از مهمترین پرسشها این سوال عجیب و ساده مطرح شده است: «اینکه شاخص بورس کاهش یافته است، آیا این روند باسابقه بوده یا اینکه تنها در سال گذشته و جاری اتفاق افتاده است؟» واقعا در برابر این سوال چه پاسخی میتوان گفت و احتمالا صالحآبادی نیز از طرح این سوال شگفتزده شده است. مشخص است وقتی که نمایندگان مجلس بدیهیترین کارکرد و اتفاقهای نهاد مالی همانند بورس را نمیدانند و اینگونه دغدغهها مطرح میشود، عاقبت این جلسات به کجا منتهی میشود. بالا و پایین رفتن شاخص در همه بورسهای دنیا از طبیعیترین اتفاقهای روزانه است که شاید لازم است برای نمایندگان مجلس آن را به سادگی توضیح داد. مشکل بورس و سهامداران این نگرانیها سطحی نیست بلکه بحرانها از جایی آغاز میشود که در کنار حمایت نکردن دولت از این بازار مالی مدیران آن هم خیلی سیستماتیک هر آنچه را که از نگاه خود صحیح میدانند اجرا و متوقف میکنند به طوری که عملا بورس به یک جزیره مستقل از اقتصاد ایران برای عدهای حقیقی و حقوقی تبدیل شده است. بهتر آن است از این دست سوالها از سوی نمایندگانی مطرح شود که قرار است حافظ منافع مردم باشند تا هر یک از مسوولان به اندازه جایگاه خود در برابر ضرر و زیان سهامداران پاسخگو باشند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
سهشنبه داغ وزیر اقتصاد در بهارستان
در حالی که فردا سهشنبه وزیر اقتصاد برای وضعیت بورس به مجلس میرود تا به انتقادات نمایندگان مجلس پاسخ دهد، محمدرضا پورابراهیمی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس به طیبنیا وزیر دولت حسن روحانی حمله و اعلام کرد که وزیر اقتصاد به آینده سهامداری در کشور توجه نمیکند و تحولات منفی بورس به نوع سیاستگذاریهای دولت و وزیر اقتصاد برمیگردد. جالب آنکه این نماینده مجلس که خود از زمین اقتصادی بازار سرمایه به زمین سیاسی نمایندگی مجلس رسیده است در حالی توپ ریزشهای بورس را به زمین دولت پرتاب میکند که وی به همراه 290 نماینده مجلس در زمان تصویب پیشنهادهای دولت درباره مسایلی همانند نرخ خوراک و بهای انرژی به راحتی میتوانستند با عدم رای دادن به نرخهای مورد دلخواه دولت زمینهساز ریزشهای آینده بازار سهام نشوند. حال اما با پیشدستی آشکارا با عقب کشیدن نقش خود به عنوان یکی از اعضای تخصصیترین کمیسیونهای مجلس یا همان کمیسیون اقتصادی و سایر نمایندگان دیگر علت اصلی وضعیت فعلی بورس را دولت و سیاستهای آن عنوان میکند. با این شرایط باید روز سهشنبه را روز خاصی برای دولت و مجلس بدانیم چراکه طیبنیا که به خاطر بورس به مجلس میرود احتمالا زیر سنگینترین حملههای احساسی و غیرمنطقی قرار خواهد گرفت. در اینکه اوضاع بورس و سهامداران آن تعریفی ندارد بر کسی پوشیده نیست اما کاش نمایندگان مردم در مجلس به دور از سیاسیکاریهای مرسوم به اصل و حقیقت ماجرا بپردازند و به همراه دولت هر یک مسولیت تصمیمهای خود را بر عهده بگیرند تا یک تصمیم یا حمایت عملگرا جایگزین جوسازیهای بیاثر شود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
واکنش مرکز پژوهشهای مجلس به آمارسازی در بورس
ظاهرا آمارسازی غلط در ایران به خصوص آمارهای اشتباه اقتصادی همچنان ادامه دارد و گویی به یک کارکرد سیستماتیک تبدیل شده است و تغییر دولتها به تغییر روشها و احترام به حقیقت تبدیل نمیشود. در حالی که در دوره هشت ساله دولت محمود احمدینژاد انواع آمارهای غلط و نادرست در همه زمینهها و به طور ویژه در بخش اقتصادی کشور تولید و به مراکز داخلی و جهانی ارایه میشد که به روشنی غلط و جهتدار بودن آن مشخص بود و همگان آن را یک سیاست اشتباه و غیرمنصفانه عنوان میکردند حال در دولت جدید نیز این شیوه ناپسند همچنان در بخشهایی مورد استفاده قرار میگیرد. البته این اتفاق میتواند از چشم مردان اقتصادی کابینه دولت یازدهم پنهان مانده باشد چراکه نوع نگاه و سیاستهای دولت حسن روحانی هم در ظاهر و هم در اجرا با دولت پیشین متفاوت است و مردم میتوانند آن را به روشنی ببینند و ارزیابی کنند اما به هر حال تازهترین آمار بانک جهانی از یک اتفاق فاجعهآمیز در بازار سرمایه ایران و به خصوص زیر سوال رفتن فرآیند حمایت از سهامداران خرد خبر میهد. در کنار آن آمارهای ارسال شده به این نهاد برای ارزیابیهای واقعگرایانه نهتنها با حقیقت کارکرد بورس در ایران خیلی فاصله دارد بلکه به روشنی مشخص میکند که یک آمارسازی و پنهانسازی بزرگ از کارکرد بورس ایران برای تحلیل و راستیآزمایی به بانک جهانی ارایه شده است. جزییات این آمار نشان میدهد ارزیابی بانک جهانی از وضعیت ایران در حمایت از سهامداران خرد آنقدر از واقعیات کشور فاصله دارد که با وجود قرار داشتن ایران در زمره برترین کشورها از نظر کیفیت قوانین و مقررات حمایتکننده سهامداران خرد، ایران را در انتهای ردهبندی بینالمللی قرار داده است که این آمار میتواند یک زنگ هشدار جدی برای مقامات ارشد اقتصادی و بورس در ایران باشد. در گزارش بانک جهانی در بخش «نماگر حمایت از سهامداران خرد» آمده است که «ارزیابی گزارش کسبوکار بانک جهانی در نماگر حمایت از سهامداران خرد، به دلیل اطلاعات نادرستی که از ایران به بانک جهانی در واشنگتن میرسد با واقعیتهای کشور ما فاصله بسیار زیادی دارد. بر این اساس، گزارش انجام کسبوکار در سالهای اخیر درباره نماگر حمایت از سهامداران خرد کاملا زیر سوال و مردود است».
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم + چهارم + پنجم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
حمید رسایی وزیر اقتصاد را تهدید کرد
هفته دوم تیرماه 93 را سهامداران، فعالان بازار سرمایه، علی صالحآبادی و حتی مدیران اجرایی بورس هیچ گاه فراموش نخواهند کرد چرا که بازار سهام از یکسو با شدیدترین افتهای چند ماه اخیر مواجه شد و از طرفی دیگر موج انتقاداتها و حتی فراخواندن رییس سازمان بورس به جلسات در پشت درهای بسته و حتی مجلس آنچنان فشاری را به بورس وارد کرد که تا مدتها تحولات آن در ذهنها خواهد ماند این در حالی است که هفته آینده اوج این رفتوآمدها زمانی داغتر خواهد شد که پای وزیر اقتصاد و صالحآبادی به مجلس برای پاسخگویی به وضعیت بورس باز شود چرا که دولت و مجلس به منظور بررسی و حل مشکلات بورس هفته آینده نشست مشترک برگزار میکنند. اما اگر فکر میکنید که همه چیز تا آن زمان فریز شده ادامه خواهد داشت اشتباه میکنید، چراکه در یک اظهارنظر عجیب حمید رسایی، نماینده جنجالی مجلس وزیر اقتصاد را تهدید کرد که بر اساس شکایتهای جمع زیادی سرمایهگذار از عملکرد وزارت اقتصاد و سازمان بورس به کمیسیون اصل «٩٠»، مجلس قصد دارد حقیقت را نمایان کند تا مقصران این وضعیت مشخص شده و سهامداران بیش از این متضرر نشوند. وی که ظاهرا اطلاعات کاملی از وقایع چند وقت اخیر بازار سرمایه دارد با زیر سوال بردن کارکرد صندوق توسعه بازار سرمایه آن را راهکار مناسبی برای نجات بورس ندانسته و حتی شاخصهای بورس را واقعی نمیداند. این گونه موضعگیریها که بخشی از آن را باید دنبال کردن منافع سیاسی مخالفان دولت نیز قلمداد کرد به هر حال برای دولت و وزیر اقتصاد در حال تبدیل شدن به یک چالش و فشار همهجانبه است که مشخص نیست چه تبعاتی را به دنبال خواهد داشت. قطعا این بار علی صالحآبادی، دانشآموخته دانشگاه امام صادق که از دولت قبل تا دولت جدید صندلی بورس را حفظ کرده است نمیتواند مانند همیشه با ارایه آمار معاملات بازار سرمایه و با آرامش اوضاع را در مجلس مدیریت کند و از همین امروز باید به فکر رایزنی باشد تا در هفته آینده بتواند به مرد نخست اقتصادی کابینه حسن روحانی در این روزهای حساس کمک کند تا یک جنجال تازه دیگر به فشارهای تازه علیه دولت تبدیل نشود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم + چهارم + پنجم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
روزهای سبز به خاکستری تبدیل شد
در شرایطی که دولت حسن روحانی نزدیک به یکسال از عمر خود را میگذراند، بازارهای مالی هر یک وضعیت خاص خود را دارند. از یکسو بازارهای سکه، ارز و مسکن همچنان در رکود به سر میبرند و از سوی دیگر در حالی که بورس از ابتدای دولت جدید اوضاع مثبت و تاریخیای داشت در ادامه هر چقدر رو به جلو آمدیم شرایط بورس از وضعیت رویایی به وضعیتی دراماتیک تبدیل شد. در ابتدا جو مثبتی در تالار شیشهای و سهامداران حاکم شد که البته کاملا طبیعی و قابل پیشبینی بود بهطوری که شاخصهای بورس و صنایع حاضر در آن که بیش از 30 صنعت هستند روزهای داغ و هیجانانگیزی را به وجود آوردند. در سویی دیگر شاخص کل با دست یافتن به قلههای 60، 70، 80 و حتی تا مرز 90 هزار واحد بورس را به کانون توجه اقتصاد ایران تبدیل کرد و از طرف دیگر صنایع حاضر در بورس با استفاده از شرایط آن زمان هر یک با یک جهش قابل توجه قیمتی مواجه شدند. علتهای زیادی برای این تحولات وجود داشت از بازگشت امید سرمایهگذاران تا چشمانداز کاملا مثبت آینده و از ابعاد اقتصادی تا سیاسی همگی توانستند به موتور محرک حرکت شتابان روبه جلوی صنایع بورس تبدیل شوند.در ماههای ابتدایی همزمان با روی کار آمدن دولت یازدهم، گشایشهای خوبی در سطح بینالملل برای ایران به وجود آمد. یکی از آنها کم شدن شدت تحریمهای صنعت پتروشیمی بود که تاثیر آنی آن در بورس توانست این صنعت را به یک صنعتی پیشرو در تالار شیشهای تبدیل کند و هجوم خریداران همچنین تشکیل صفهای خرید و فروش داغ این صنعت تا مدتها همه چیز را در بورس تحت تاثیر قرار داد. اوضاع برای سایر صنایع مولد و بنیادی همانند سرمایهگذاری، بانکها، خودرویی، کانه فلزی، معدنی، فلزات اساسی و حتی غذایی نیز مناسب شد و عملا یک اجماع صعودی بدون برنامهریزی شده در بورس بین سهامداران و سهمها تشکیل شد.
بازدهی شگفتانگیز صنایع بورسی
هر چند همه پیشبینیها از ادامه این تحولات در بورس حکایت میکرد. تحلیلگران بازار سرمایه هر یک به نوعی از ادامه این روند و عمری شدن آن در بورس خبر میدادند و دیگر خبری از تحلیلهای هشداری نبود اگر تا قبل از آن میان توصیهها و ارزیابی فعالان بازار دستور احتیاط نیز وجود داشت در آن برهه از زمان دیگر مثل همیشه این توصیهها وجود نداشت. از یکسو دعوت به خرید سهام و حضور در بورس صنایع تالار شیشهای را به رونقهای بیسابقه هدایت میکرد و از سوی دیگر رکود سایر بازارهای موازی «ارز، سکه، طلا، مسکن و...» به بورس و صنعتهای حاضر در آن کمک شایان توجهی کرد تا این بازار به یکهتازی خود ادامه دهد.اوضاع تا دیماه 1392 همچنان مثبت و صعودی بود اما پس از آنکه آرام آرام توافقهای ایران و 1+5 در بحث هستهای به درازا کشیده شد بورس و سهامداران آن نیز افقهای تردیدآمیزی را مشاهده کردند.
عقبگرد تاریخی صنعتها
در ابتدا ریزش قیمتها را به نوسان بورس و ذات این بازار نسبت دادند، حتی همه چیز را طبیعی عنوان میکردند اما در کمتر از یک ماه، کاهش قیمت سهمها، شاخص و ریزش قیمت عمومی در بازار سهام باعث شد تا صنایع بورس در یک عقبگرد تاریخی قرار گیرند. حالا دیگر خبری از صعودهای شدید نبود و رشد قیمتها جای خود را به کاهشهای ادامهدار میداد و حتی صنایع بازار سهام هم در این وضعیت روزهای قرمز و کاهش شدیدی را تجربه کردند. اما در ابتدای ریزشها هم حتی خوشبینترین معاملهگران نیز تصور نمیکردند وضعیت بورس و قیمت سهمها آنقدر بحرانی شود که در کمتر از سه ماه همه راههای شش ماهه خراب شود تا اوضاع در این بازار به خط قرمز و هشدار نزدیک گردد. در این زمان صنعتهایی که در شرایط مطلوبی قرار داشتند، نتوانستند تاب و توان مقاومت ادامهدار داشته باشند و با ریزش قیمتها مواجه شدند و یک نگرانی بزرگ را شکل دادند. حال در سال جدید نیز که بیش از سه ماه از آغاز آن میگذرد اوضاع برای این بازار سرمایه پرریسک مناسب نشده است و همچنان ریزش قیمت سهمها در آن ادامه دارد. در این بستر، صنایع حاضر در بورس نیز در یک گرداب سقوط قرار گرفتهاند و سهامداران را با خود از عرش به فرش رساندن هرچند که به تازگی برای اطمینانبخش کردن آینده این بازار و مهار کردن افت قیمتها بیمه سهام بار دیگر در بورس اجرایی شد اما چشمانداز اقتصادی و سیاسی مبهم فعلی ایران در سطح جهان و روشن نبودن تکلیف پرونده هستهای یک نگرانی عمومی را در سطح بورس و صنایع آن شکل داده که به ریزش قیمتها در روزها، هفتهها و ماههای متوالی تبدیل شده است.
آینده صنایع
به هر حال بازار منتظر بازخورد طرح نجات بیمه سهام در بورس است. جالبتر آنکه صنایعی که در بین 29 شرکت این طرح هستند قرار است بیمه سهام برای آنان اجرا شود که همگی از ارکان قدرتمند بازار سهامند که میتوانند اعتماد، بخش بزرگی از بازار سهام و سهامداران را به خود جلب کنند. اما هرچند فقط به داخل بازار سهم ایران مرتبط نمیشود چراکه باید به موازات اقدامات داخلی در سطح خارجی و حلوفصل مشکلات تحریمها هم اقدامات گستردهای شکل گیرد تا بازار سهام و معاملهگران آن بتوانند با خیال آسوده در آن به دادوستد سهمها بپردازند و کلید اصلی این اتفاق زمانی راهگشا خواهد شد که صنعتهای حاضر در آن بتوانند به تحرکهای قبلی خود دست پیدا کنند که لازمه آن نیز برطرف شدن نکاتی است که به آن اشاره کردیم. در پایان ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که صنعتهای حاضر در بورس در مجموع ارزش بازار سرمایه ایران را به بیش از 343 هزار میلیارد تومان رساندهاند که به خوبی ارزش و جایگاه آن در اقتصاد ایران را مشخص میکند و این 38 صنعت نشان میدهند اگر اوضاع به صورت عادی و طبیعی در اقتصاد ایران در سطح تعامل با دنیا روبه جلو رود، افقهای پیشروی این صنعتها میتواند بورس را بار دیگر به بازاری بدون رقیب در ایران تبدیل کند. هرچند که شفافیت هم در این بازار از ابزارهای اصلی است که بخشی از صنایع از آن فراری هستند اما در شرایط مثبت و امیدوارکننده این موضوع هم میتواند به خوبی حلوفصل شود.
ریزش شاخص و قیمت ها ادامه دارد
همزمان شدن آغاز ماه مبارک رمضان با روز دوم عرضه اوراق بیمه سهام در تالار شیشهای هم نتوانست بورس را از مسیر سقوط نجات دهد و شاخصهای قرمز پوش روز گذشته باز هم برای سهامداران در فضای تالار سهام به رقص درآمدند و یک عقبگرد تاریخی را شکل دادند. این بار و در مجموع طی دو روز نماگر اصلی بازار 1278 واحد کاهش را به ثبت رساند و پس از یک سال شاخص بورس به محدوده 70 هزار واحد رسید. این اتفاقها در حالی در بازار سهام روی میدهد که حتی خبر و اجرای طرح نجات بورس از گرداب ریزشهای شدید یا همان بیمه سهام نیز نتوانسته است اندک موج مثبتی را در بین سرمایهگذاران و فعالان بازار سهام به وجود آورد. در اینکه این طرح در بلندمدت به نفع سهامداران بازار سهام است هیچ شکی و جود ندارد و میتواند اندک سود و بازدهی حداقلی را نیز تضمین کند اما ظاهرا باز هم قرار نیست این طرح به کمک مدیران و فعالان بازار سرمایه بیاید چراکه حتی کوچکترین نشانههایی از بازخورد مثبت این طرح در بین سهامداران حقیقی و حقوقی با نگاه متفاوت دیده نمیشود که این خود میتواند به یک عامل بازدارنده بزرگ و حتی شکست طرح بیمه سهام همانند دو مرتبه قبلی منتهی شود. از آن سو شاید بهتر باشد مشوقهای کاربردیتر یا حتی محدودکنندهتری در بازار به مرحله اجرا درآید تا شاید جلوی موج گسترده سفتهبازیهای روزانه گرفته شود، عاملی که خود به تنهایی در ماههای اخیر توانسته است بورس و معاملات آن را به سمتوسوهای مورد نظر بکشاند. به هر حال باید فرصت بیشتری را به این طرح داد اما نگرانی بزرگ از آن جایی شکل میگیرد که با ادامه ریزشهای شدید فعلی عملا تا مدتی دیگر حجم نقدینگیهای بازار سهام به طرز غیر قابل باوری کاهش پیدا کند. در حال حاضر و در هشتمین روز تابستان 93 ارزش بازار سهام 336 هزار میلیارد تومان است که با نگاهی به آمارها مشخص میشود که در بازه زمانی یک ماهه اخیر از خردادماه تا به امروز ارزش بازار سهام دقیقا 28 هزار میلیاد تومان خود را از دست داده است آن هم بازاری که ارزش آن در روزهای درخشان خود به نزدیک 450 هزار میلیارد تومان هم رسیده بود. به هر حال همچنان فرصت برای تصمیمگیریهای بزرگ وجود دارد اما باید اراده بزرگتری هم در میان باشد تا به اوضاع تاسفآور بازار سهام و سهامداران آن سر و سامانی داده شود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
بازتاب :
تابناک + جماران + روزگار نو + پول پرس