موهبت تازه برای سهامداران
روند کلی قیمت و بازده سهمها و رشد شاخص کل معاملات بورس پس از مدتها که تنها بدون ترمز فقط رو به جلو حرکت میکرد در هفتهها و روزهای اخیر شکل تازهتری را از خود برای معاملهگران به نمایش گذاشته است به طوری که مدتی است سهامداران با دادوستد سهمهای خود هرازگاهی به پشت سر خود نیز نگاه میکنند که همین اتفاق باعث شده است که دیگر شتاب فزاینده و صعودی شاخص کل به عنوان نماگری که نشاندهنده اوضاع کلی بازار است و بازده و قیمت سهمها ادامهدار و انفجاری نباشد. نگاهی به آمار خرید و فروش سهمها، حجم معلاملات، ارزش بازار در همه تالارهای بورس به خوبی آمارهای کامل و برآیند واقعیتری از روند تالار شیشهای به مخاطبان و معاملهگران نشان میدهد. در این شرایط و در هفته گذشته شاخص کل نسبت به هفته ماقبل خود با 108 واحد افت که معادل (12/0) است با ریزش مواجه شد که در میان شاخص 30 شرکت بزرگ نیز با پنج واحد کاهش که معادل (12/0) نیز بود در این جو همراه بازار و معاملهگران بود، از سویی دیگر در مجموع شاخص کل معاملات در یک هفته با 1431 واحد ریزش که در اولین روز کاری 88 هزار و 926 واحد را نشان داد در آخرین روز هفته به 88 هزار و 69 واحد رسید. از سویی دیگر روند مثبت بازار که تنها در دو روز ابتدایی بازار آن را شاهد بودیم در مجموع هفته توانست 1186 واحد تاثیر مثبت بر شاخص کل داشته باشد که البته چون ادامهدار نبود نتوانست اتمسفر سبز تالار را تا پایان هفته داغ نگه دارد. ارزش بازار بورس نیز با کاهشی حدود سه هزار میلیاردی از 434 هزار میلیارد به 431 هزار میلیارد در آخرین روز هفته رسید. اما بورس را چه میشود که دیگر خبری از روزهای غوغایی آن نیست؟ «حاشیههای بودجهای، بازتاب واکنشهای تازه در ابعاد مذاکرات ایران و غرب، جان گرفتن بازارهای موازی که آرام آرام خود را نشان میدهند که چراغ آن با افزایش وام مسکن روشن شد از راه رسیدن گزارشهای 9 ماهه شرکتها که هر یک اطلاعات تکنیکال و بنیادی تازهای را به تحلیلگران و سهامداران میدهند و حتی تحولاتی در حوزه نرخ مواد خام در سطح جهان که تاثیر مستقیم بر صنایع و شرکتهای بورسی در جهت تولید و فروش و در نهایت سود و بازده دارد همگی میتواند از عواملی باشد که بازار سرمایه و به خصوص اوراق و بهادار ایران را به روزهایی متعادل و البته منطقی خود نزدیک کرده است تا شاید بتواند با درک درستی از شرایط و فضای اقتصادی کشور برای خود مجالی را فراهم کند. از سویی دیگر زیر سوال رفتن رشد و بازده بیش از صددرصدی بورس در شرایطی که دولت همه تلاش خود را انجام میدهد که تورم افسارگسیخته را مهار کند نیز به طرز قابل توجهی محرک بازدارندهای شده است تا دیگر همانند چند ماه گذشته این بازار در میان صدر اخبار نباشد. در عین حال همه تحولات بالا بیشتر از آن که وزن سنگینتری از فشارهای منفی و شوکآور را برای بورس به همراه داشته باشد، میتواند در به تعادل کشیدن بالا و پایین رفتنهای قیمتها و بازده سهمها نقش داشته باشد که این مهم میتواند برای این بازار یک موهبت ناخواسته نیز باشد. به هر حال معاملهگران در این فصل سرد زمستان که فعلا از برف در آن خبری نیست این روزها چشم به تابلو قرمز رنگ و گوش به شنیدن اخبار دست اول هستند تا در خرید و فروش سهمهای خود با نگاهی عمیقتر در تالار شیشهای گرمای لذتبخشی را برای خود فراهم سازند.
منبع :
بازتاب :
من همیشه سر قول خودم هستم و خوب یادم هست که قبلا گفته بودم که چون خیلی با قطار مسافرت میکنم از داستانها و اتفاقهایی که برای من به وجود میآید برای شما بنویسم. راستش سوژه امروز خیلی مثبت نیست. همه نشسته بودیم تو کوپه و بین ما یک دانشجویی بود که میخوام از اون برای شما بنویسم. این بنده خدا دانشجوی ترم اول دانشگاه امام صادق بود؛ دانشگاهی که تا پیش از این هر موقع اسمش به گوش من میخورد به نیکی از اون یاد میکردم. البته حالا هم قرار نیست به بدی از اون بنویسم اما این دانشجو اینقدر افراطی و یکطرفه از این دانشگاه تعریف میکرد که حتی به تعداد و نوع درختهای موجود در حیاط کشیده شده بود و جوری از دانشگاه صحبت میکرد که تو گویی در دنیا همانند آن وجود ندارد. در کنار اون هم خیلی خشک و متعصب از افراد مشهوری که سابقه تحصیل در این دانشگاه را داشتهاند دفاع میکرد که اگر شناخت من از آنها کامل نبود شاید مثل مخاطب این صحبتها مبهوت حرفهایش میشدم. حال تصور کنید یکی از افراد مشهوری که این دانشجو از آن دفاع میکرد فردی است که هر بار مذاکره میکرد تنها به تعیین زمان بعدی مذاکرات بسنده مینمود و تقریبا سالها فشار بینالمللی را بر کشورمان تحمیل کرد که تنها هزینه برای کشور به همراه داشت. اوضاع داشت آنقدر تاسفآور میشد که من دلم میخواست خودمو از پنجره قطار به بیرون پرتاب کنم. خیلی دوست داشتم جواب حرفهاشو بدم اما خیلی وقت هست که یاد گرفتم حرف زدن با اینگونه آدمها وقت تلف کردن است. اما راهحل بهتر رو انتخاب کردم و هندزفری MP3 Player خودمو گذاشتم توی گوشم و با صدای بلند آهنگهای دوست داشتنی خودمو گوش کردم و به این فکر میکردم که چرا یک آدم باید این قدر دنیاش کوچیک باشه و اینکه این آدم در آینده میخواد تو این مملکت به مردم خودش خدمت کنه اونم با این نوع نگاه یکطرفه و خشک که از همین حالا معلوم هست که چه هزینههایی برای جامعه به بار خواهد آورد. کاش همه ما یاد بگیریم محیط، امکانات، ابزارهای جامعه و... همه وسیله هستند.
منبع :
وقتی مدیرعامل تیم تراکتورسازی اعلام کرد تیمی که 10 میلیارد خرج آن شده است باید همیشه برنده باشد، میشد حدس زد که مجید جلالی دیگر در این تیم نه انگیزهای برای کار کردن به عنوان سرمربی خواهد داشت و نه رفتار حرفهای که وی در باشگاهی مشغول به فعالیت باشد که ارکان اصلی آن از مدیرعامل تا اعضای هیاتمدیره از وی حمایت نمیکنند. ظاهرا مدیران باشگاه تراکتورسازی تجربه باشگاهداری در سطح اول فوتبال ایران را ندارند یا حداقل شیوههای مدیریتی درست و عاقلانه را در این تیم دنبال نمیکنند. یک شناخت ساده از رخدادها و تحولات فوتبال دنیا و ایران طی سالهای قبل به خوبی نشان میدهد که هیچگاه پول تضمین موفقیت و قهرمانی در فوتبال نبوده است. از رئال مادرید تا منچسترسیتی در فوتبال سطح اول دنیا و در سطح فوتبال داخل از پرسپولیس تا حتی استیل آذین در سالهای گذشته که با خرید ستارههای تراز اول سعی داشتند با پول قهرمانی را بخرند، نتوانستند در آخر فصل به این هدف دست پیدا کنند. در فوتبال تنها پول ضامن قهرمانی نیست بلکه یک تیم فوتبال باید ساختار یکسان مدیریتی، حمایتی و تاکتیکی داشته باشد تا بتواند در مسیر قهرمانی گام بر دارد. حال آقا معلم فوتبال ایران غمناک از حمایت نشدن از سوی مدیریت باشگاه تراکتورسازی در حالی که شانس خوبی برای قرار گرفتن در ردههای بالای جدول لیگ برتر و حتی قهرمانی داشت، این باشگاه را ترک میکند تا دنیای فوتبال به خاطر پول قربانی تازهای داشته باشد.
منبع :
بورس تهران همچنان صدرنشین WFE
همه نهادهای بینالمللی برای اعضای خود هر از چند گاهی آماری از فعالیتهای آنان را در مقایسه با سایر اعضا منتشر میکنند. در زمینه بورس اوراق بهادار نیز این آمارها در سطح جهان از سوی WFE اعلام میشود. بر این اساس فدراسیون جهانی بورسها در تازهترین آمار خود در بخش بازدهی همانند چند سال گذشته بورس تهران را پربازدهترین بورس جهان معرفی کرد که این نشان از جایگاه ویژه بورس ایران در جهان دارد. اما واقعیت آن است که این آمارها تنها به بازدهی ختم نمیشود و سایر معیارها همانند حجم و ارزش معاملات، عمق بازارهای جهانی، میزان عرضههای اولیه، جایگاه شرکتها و برندهای بزرگ در بورسهای دنیا و... را نیز شامل میشود که بورس ایران تنها در زمینه بازدهی که البته به آن انتقادهای فراونی نیز وارد است توانسته است همیشه پیشتاز باشد در حالی که اکثر کارشناسان بازار سرمایه اذعان میدارند که معیار ارزیابی بورس و میزان محاسبه بازدهی آن باید با تغییر شاخص آن به درستی تحلیل و محاسبه شود. ادارهکنندگان این نهاد مالی بیاعتنا به انتقادات به راه خود ادامه میدهند و هر از چند گاهی با اعتنا به اینگونه آمارهای جهانی بر عملکرد و سیاستهای اجرایی خود مهر تاییدی میزنند. بر این اساس بهتر آن است که با حرکت به سوی سایر معیارهای ارزیابیشونده از سوی WFE بورس ایران در همه پارامترهای دیگر جایگاه مناسبی را به دست آورد و تنها به یک معیار بسنده نکند.
منبع :
حمایت از رنگ آبی به هر قیمت؟
برگزاری اردوی تیم ملی فوتبال زیر 22 سال این روزها حاشیههای زیادی را به همراه داشته است به طوری که علیرضا منصوریان، سرمربی این تیم بعد از آنکه در اولین روز اردو که با حضور نیمی از دعوتشدگان همراه شد به اعتراض از باشگاههایی پرداخت که مجوز حضور بازیکنان خود را به اردو نداده بودند. این موضوع به صورت مستقیم به دغدغه علیرضا منصوریان در روزهایی تبدیل شده است که وی باید تمرکز اصلی خود را به آمادهسازی تیمی بگذارد که میتواند پشتوانه تیم زیر 23 سال ایران تبدیل شود. این بار دعوت بازیکنان از باشگاهها به اردوی تیم فوتبال زیر 22 سال انتقادهای فراوانی را شکل داده است و بیشترین اعتراضها به دعوت دو بازیکن از تیم فوتبال باشگاه پرسپولیس به این تیم است در حالی که تا پیش از این باشگاه حداقل سه بازیکن جزو دعوتشدگان ثابت اردوها بودند. موضوع از آن جایی شائبهبرانگیز میشود که در حالی که باشگاه پرسپولیس در کورس قهرمانی قرار دارد و بازی بزرگ داربی در کمتر از 20 روز دیگر برگزار میشود علی دایی، سرمربی این تیم ظاهرا باید چشمان خود را به روی دو بازیکن تاثیرگذار خود محسن مسلمان و پیام صادقیان ببندد. موضوع از آن جایی جالبتر میشود که بدانیم اساسا مسابقات قهرمانی زیر 22 سال آسیا که قرار است در عمان برگزار شود در Fifa Day نیز قرار ندارد و به صورت قانونی باشگاهها میتوانند از حضور بازیکنان خود جلوگیری به عمل آورند اما اگر نگاهی به حمایتهای همیشگی سرمربی تیم زیر 22 سال از باشگاه مورد علاقه خود، یعنی استقلال بیندازیم میتوانیم به این نقطه نیز نگاهی بیندازیم که چرا اینبار سه بازیکن از باشگاه پرسپولیس دعوت نشد تا بازیهای این تیم که شهرآورد را هم شامل میشود، به دلیل حضور آنها لغو شود؟ خوب به یاد داریم که در اوج فشارها به کارلوس کیروش برای موضوع دعوتنشدن همیشگی مهدی رحمتی، دروازهبان تیم استقلال علیرضا منصوریان بارها اعلام کرد که به خاطر علاقه قلبی خود به این باشگاه چندین مرتبه با سرمربی تیم ملی فوتبال در اینباره صحبت کرده است که البته کارساز نبوده است. یا حتی بر سر موضوع اختلاف جباری با باشگاه استقلال بارها تلاش کرد که این موضوع را به نفع باشگاه مطبوع خود حلوفصل کند که اینبار هم به سرانجام ختم نشد. ظاهرا در فوتبالی که رییس فدراسیون آن به جای ساختارسازی و مقابله با ناهنجاریها همیشه لبخند به لب دارد، داوران آن با آماجی از حملات از سوی مدیران، مربیان و اهالی فوتبال همراه هستند و سرمربی تیم ملی زیر 22 سال آن نیز بعد از آنکه بدون رعایت کردن شان جایگاه خود دربهدر به دنبال اسپانسر برای تیم خود است علایق رنگی خود را به تعهدات حرفهای در سطح ملی ترجیح داده است و حتی پا را آنقدر فراتر گذاشته است که خود را صاحب نیمکت تیم ملی المپیک میداند و از حضور احتمالی نلو وینگادار، مربی پرتغالی نیز شاکی است.
منبع :
«80» درصد بورس اوراق بهادار در اختیار گروهی است که در زمانی که بازار به آنها نیاز دارد، وارد نمیشوند و در این شرایط اقلیت بخش حقیقی جریان بازار را در اختیار میگیرند»، این تحلیل یک کارشناس و فعال بازار سرمایه نیست بلکه انتقاد صریح مدیر نظارت بر بورسهاست که آن را در یک نشست رسمی در روز گذشته در هجدهمین نشست صبحانه کاری کانون نهادهای سرمایهگذاری به مخاطبان خود که اتفاقا از بزرگان بورس بودند بیان کرد. این جمله معانی زیادی را در بورس به وجود میآورد که برای تحلیل آن میتوان زوایای گستردهای را مورد بررسی قرار داد؛ از نوسانهای شدید قیمتها در معاملات تا رشدهای بیمحابایی که عنان بازار را از اختیار صاحبان آن در زمانهایی که البته کم نیستند، خارج میکند. حقوقیها را باید صاحبان معاملات در بازارهای مالی و سرمایهای نامید، نه در ایران که در همه بورسهای دنیا از نیویورک تا ژاپن از لندن تا هنگکنگ. این یک سیستم و روال مرسوم است اما آیا در همه بورسهای دنیا همیشه و در همه حال حقوقیها به دنبال جمع کردنهای پرسود و خالی کردنهای پرضرر در بازار هستند و در شرایطی که نیاز است نقش حمایتی خود را نشان دهند به بازار وارد نمیشوند؟ قطعا پاسخ به این سوال مطلقا مثبت و منفی نیست اما به صراحت میتوان گفت نه شرکتهای بزرگی که جزو سهامداران بزرگ این بورسها هستند از اینگونه رفتارهای معاملاتی نشان میدهند و نه کلیت بازارهای آنان این اجازه را میدهد چراکه نهادهای ناظر در بورسهای معتبر بینالمللی نقش خود را آنقدر کمرنگ نمیکنند که به نوعی بازار و روند معاملاتی آن را اکثریتی نزدیک به 80 درصدی در دست بگیرند. بهراستی باید چه سازوکاری را به جریان انداخت تا این اشکال حداقل کمرنگ شود؟ شاید تغییر نگاههای مدیران و ادارهکنندگان شرکتهای بزرگ و هدایتگر در ایران در این مساله راهگشا باشد تا همه چیز را در به انتفاع رسیدن نهاد متبوع خود خلاصه نکنند. اما باید به جایگاه مرجع ناظر و تصمیمساز بازار سرمایه نیز اشاره کنیم که بهخوبی میتواند با استفاده از اهرمهای بازدارنده نسبت به اینگونه انحرافها واکنش نشان دهد تا اوضاع آنقدر بحرانی نشود که از دایره کنترل خارج شود. به هر حال این روند نیاز به یک اصلاحات جدی دارد اما آیا اراده یا قدرتی وجود دارد؟
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + لینک دوم + سوم
تا حالا بیمارستان نرفته بودم. اما برای اولین بار رفتم و بیش از پنج ساعت در جایی بودم که تا به حال یا از داخل تلویزیون، سریالها و فیلمها دیده بودمش یا از کسی شنیده بودم. در اون پنج ساعت تقریبا خیلی چیزهایی دیدم که فوقالعاده بود. هم خوشحالکننده و هم ناراحتکننده که البته باید اتفاقهای حاشیهای رو هم بهش اضافه کنم. من منتظر بودم تا بیمار من از اتاق عمل جراحی بیرون بیاد. خیلی فرصت داشتم و به خاطر اطلاعات کاملی که قبل از آغاز عمل جراحی پرستار به من داده بود کاملا میدونستم که تا کی میتونم برم همه جای بیمارستان رو بررسی کنم تا حس کنجکاوی من ارضا بشه. اولین چیزی که خیلی برام جالب بود حضور دو مامور پلیس در کنار بخش پذیرش در اورژانش بیمارستان بود. یا وقتی کنار یک همراه بیمار نشسته بودم در اوج حرف زدنهامون وقتی بیمارش از اتاق جراحی بیرون اومد چنان از خود بیخود شد که اصلا فراموش کرد به من نگاه کنه و به سرعت بلند شد و رفت که البته این رفتار کاملا طبیعی بود اما من خیلی تعجب کردم چون دقیقا به حساسترین بخش صحبتهامون رسیده بودیم. یا وقتی یک بانو که تازه مادر شده بود از اتاق جراحی اومد بیرون، همسر اون خانم آنقدر از تولد اولین فرزندش و سلامتی همسرش ذوق زده شده بود که تا چند دقیقه فقط لبخند به لب داشت و به همه میخندید. بغض، خوشحالی، حرکت سریع آدمها، انتظار و حتی استرس تو بیمارستان موج میزد. اما من حالا خوشحالم که بیمار من هم بعد از ساعتها عمل جراحی به سلامت از اتاق ورود ممنوع خارج شد تا امید و عشق در خانه ما باز هم موج بزند تا من باز به آسمان نگاه کنم و بگویم خدایا شکر که به همه بیمارهایت شفا اعطا میکنی.
منبع :
«تامین مالی»، واژهای که این روزها از سوی بزرگان اقتصادی در ایران زیاد شنیده میشود. در این میان بازار سرمایه در کنار سیستم بانکی در کشور دو شاهراه عمده و اساسی حلوفصل تامین نقدینگی پروژههای ملی هستند. نگاهی به آمارها نشان میدهد که به دلیل گستردگی سازوکار سیستم بانکی در کشور و آشنا نبودن فعالان اقتصادی با فرآیند تامین مالی از کانال بازار سرمایه، بانکها نقش عمده و قابل اعتنایی در تامین مالی برعهده دارند و بازار سرمایه بخش کم و غیرقابل اتکایی از تامین مالی را در کلیت اقتصاد کشور بر دوش میکشد. این در حالی است که بر اساس نوع فراهمسازی تامین مالی که در سیستم بانک و بازار سرمایه تعریف شده است علاوه بر اینکه تامین مالی از سوی بازار سرمایه با هزینههای کمتری همراه است، ارزشآفرین بودن منابع مالی در این بازار آن هم در شرایط فعلی که ارزش بازار سرمایه به بیش از 425 هزار میلیارد ریال رسیده است به خوبی میتواند قدرت تامین مالی از سوی بورس را نشان دهد. البته این واقعیت هم وجود دارد که بازار سرمایه در مقابل کل سیستم بانکی به دلیل قدمت و گستردگی و حمایتهای دولتی و غیردولتی ارزش و اعتبار متفاوتی دارد اما باید به این مساله بسیار مهم و اساسی نیز اشاره کنیم که شفافیت، سهولت و تنوع صنایع در بازار سرمایه که توانسته است بنگاههای بزرگ اقتصادی در کشور را در اختیار داشته باشد به روشنی میتواند انگیزههای بیشتری را برای تامین مالی به تصمیمگیرندگان بزرگ اقتصادی که به دنبال حلوفصل مشکل جذب نقدینگی هستند تحمیل کند. به هر حال هر بازاری در هر اقتصادی با نوسان و نقاط مثبت و منفی همراه است و در این میان سیستم بانکی با نرخهای بهره بالا و در سویی دیگر بازار سرمایه با تنوع ابزارهای مالی و صنعتهای جذاب برای تامین مالی هر یک میتواند بخشی از تامین مالی بنگاههای اقتصادی کشور را برعهده بگیرند. ذکر این نکته نیز ضروری است که با ادامه فضای مثبت فعلی در بازار سرمایه مسوولان و تصمیمگیرندگان این نهاد سرمایهپذیر نیز باید با تعامل بیشتر با سطوح بالای ارکان اقتصادی و شفاف کردن سهولت تامین مالی در بازار سرمایه ذهنها را نسبت به این بازار برای انجام دادن تامین مالی روشنتر کنند تا در آیندهای نزدیک بازار سرمایه سهم بزرگی از تامین مالی را برعهده بگیرند.
تو این دوره زمونه بیشتر اتفاقهایی که برای ما آدمها پیش میاد خیلی خوب نیستند و این اصطلاح که «یاد قدیمها بخیر» خیلی شنیده میشه. تو رفتارها و برخوردهایی که با هم داریم دیگه مهربونیهای گذشته نیست، تعامل آدمها با هم، صداقتها، حتی نوع بازیهایی که بچهها انجام میدن دیگه مثل گذشته نیست. اعتبار آدمها دیگه به یک سبیل وابسته نیست، به یک قول مردونه هم زیاد نمیشه امیدوار بود چون همیشه رنگ حقیقت نداره. کلا باید گفت خیلی چیزها دیگه مثل قدیم نیست. دیگه تو خونهها حوضی نیست تا تابستونها هندونه و سیب توش بندازیم، دیگه تو کوچه کسی با توپ پلاستیکی فوتبال بازی نمیکنه، دیگه آدمها خیلی به بقیه آدمها خوبی و محبت نمیکنن. منظورم این نیست همه بد هستند اما آدمهای خوب، خیلی کم شدند و دیگه مثل سابق زیاد دور و بر ما دیده نمیشن. تو این وضعیت اگر یه آدم خوب پیدا بشه باید خیلی خدا رو شکر کنیم که هنوز هستند آدمهایی که با «رفتارشون، تعهداتشون، قولهاشون، محبتهاشون و ...» جوری با آدم برخورد میکنند که آدم از ته دل خدا رو شکر میکنه و لبخند میزنه. تو این دوره زمونه که هر کسی اول به فکر خودش هست بعد دیگران، اگر این جور آدمها رو دیدید نباید راحت از کنارشون بگذرید. دستاشون رو بگیرید و سفت فشار بدید و سعی کنید محبت بیدریغشون رو جبران کنید. حتی شده با یک دعای خیر و آرزوی بهترین خوشبختیها و سلامت برای این جور انسانهای شریف. من خیلی خوشبختم که در یکی از بزرگترین مرحلههای زندگیام با یکی از این آدمها تو همین روزها آشنا شدم و با کمک اون تونستم به یکی از بزرگترین رویاهای خودم برسم. جنس محبت و لطفش مثل همون رفتارهایی هست که قدیمها آدمها خیلی انجام میدادند و حالا خیلی کم انجام میدن. چون این آدمهای خوب براشون زندگی و لبخند دیگرانی بجز خودشون هم اهمیت داره. خدایا تو همیشه نگهدار این آدمها باش و براشون خیر بخواه.
منبع :
ریزش شاخصها پس از اجرای تحریمهای جدید
همانگونه که روز گذشته در پیشبینی بازار و معاملات تالار شیشهای هفته جاری اشاره کرده بودیم، بورس اولین روز آخرین هفته پاییز را با ریزشی شدید آغاز کرد. در حالی این اتفاق و سقوط 820 واحدی شاخص کل روی داده است که با تحولات آخر هفته گذشته و اعمال تحریمهای تازه آمریکا که برخلاف توافقات ایران و 1+5 در ژنو سوییس است انتظار این رفتار از سوی معاملهگران در تالار شیشهای وجود داشت.به نظر این ترمز رشد شاخص و قیمتها، برای بورس بیشتر از ضرر منفعت به همراه خواهد داشت چراکه این اتفاق خود میتواند به اصلاحات بزرگ، تنفس بازار و معاملات آن تبدیل شود.هر چند این ریزش به همه بازارهای بورس در همه تالارها و سایر شاخصها سرایت کرد اما نمیتواند ادامهدار باشد چراکه دورنمای این ریزش و تحولات دامنهدار آن در حوزه سیاست افقهای مبهمی را نشان نمیدهد. یکی از دلایل آن نیز مقاومتهای اوباما، رییسجمهور آمریکا در برابر صادر نشدن تحریمهای سنگین یا حتی اعمال تحریمهای تازهتر است و همچنین و توصیههای روسیه مبنی بر اینکه اینگونه واکنشها و تحریمهای جدید میتواند مسیر توافقهای صورتگرفته را تحت تاثیر قرار دهد، همگی نشان از آن دارد که این فشار و جو نمیتواند برای ایران ادامهدار باشد و طرف مقابل متعهد است که در چارچوبهای تعیین شده با ایران برای حصول توافقهای آینده گام بردارد. به همین دلیل سرمایهگذاران همیشه مترصد نیز با تحلیل این واکنش و تصمیمها باز با داغ کردن صفهای خرید و فروش سهمها موجبات بازگشت شاخص به کانال صعودی را فراهم خواهند کرد. به هر حال در آخرین روزهای ماه پاییز نیز قرار داریم و باید در انتظار گزارشهای 9 ماهه نیز باشیم و همین رویداد نیز میتواند به بازار برای اصلاح قیمت و رشد شاخصها کمک کند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + لینک دوم + سوم