گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

معمای بورس



هادی مومنی- روند معاملات سهام در تالار شیشه‌ای به بدترین شکل ممکن در حال ادامه پیدا کردن است. به موازات ریزش‌های شدید شاخص‌ها و البته ارزش بازار، قیمت سهام بخش زیادی از صنایع نیز در یک شیب نزولی بدون مهار قرار گرفته به طوری که در پایان آخرین روز معاملاتی بازار سهام در هفته گذشته شاخص کل با رسیدن به 62 هزار و 264 واحد یک بازگشت تمام‌عیار را تجربه کرد. روزهای سیاه بورس در حالی ادامه پیدا می‌کند که سهامداران گویی امید به بازگشت رونق به این بازار را از دست داده‌اند. نگاهی به آمارهای موجود نشان می‌دهد آخرین مرتبه که شاخص بورس کمتر از 62 هزار و 264 واحد را به ثبت رسانده به حدود شش ماه قبل و دقیقا به روز 26 اسفندماه سال 93 برمی‌گردد که در آن روز این پارامتر 61 هزار و 532 واحد در تابلوهای آماری بورس درج شده بود. از ابتدای سال تا به امروز بورس و بازیگران فعال آن نوسان زیادی را در دادوستدهای خود به چشم دیده‌اند اما شاید حتی بدبین‌ترین فعالان بازار سرمایه نیز این عقبگرد شدید را با وجود موجی از تحولات مثبت سیاسی و اقتصادی فعلی نمی‌توانست پیش‌بینی کند، طوری که شاخص آنقدر افت کند که در سال 94 به سال 93 برگردد.
بازگشت به 26 ماه قبل
در سال‌جاری کمترین میزانی که نماگر سقوط کرده، به روز 19 خردادماه برمی‌گردد که شاخص به 62 هزار و 317 واحد رسید و دیگر هیچ‌گاه به پایین‌تر از این رقم دست پیدا نکرد. بازگشت این معیار بازار سهام به رقم سال گذشته خود گویای وضعیت اسفناک بازار سهام در این روزهاست. بدتر از این وضعیت ارزش بازار سهام را نیز باید به دایره ریزش‌های عجیب و غریب بازار سهام اضافه کنیم. در حالی ارزش بازار سهام روز چهارشنبه هفته گذشته به 266 هزار میلیارد تومان رسید که شدیدترین کاهش در سال‌جاری را نشان می‌دهد. اوضاع نابود شدن سرمایه‌ها در بازار سهام ایران وخیم‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنید. بر مبنای آمارهای موجود آخرین باری که ارزش بازار به پایین‌تر از 266 هزار میلیارد تومان دست یافته، به 26 ماه قبل یعنی بیشتر از دو سال قبل برمی‌گردد. براساس اطلاعات موجود، در 31 تیرماه سال 92 یعنی دو ماه بعد از انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس‌جمهور یازدهم، ارزش بازار به پایین‌ترین حد خود دست پیدا کرده است. گفتنی است در 31 تیرماه 92 ارزش بازار با رسیدن به 265 هزار میلیارد تومان موجی از ناامیدی را در بازار ایجاد کرد. اما حال با گذشت بیش از 26 ماه باز هم این ریزش شدید یادآور شکل‌گیری موجی از نگرانی‌ها در بین بازیگران این بازار شده است. اینکه کاهش شاخص بورس آنقدر عمیق می‌شود که افت این پارامتر را به شش ماه قبل بازمی‌گرداند و در سویی دیگر از بین رفتن نقدینگی در این بازار آنقدر شدید و گسترده می‌شود که حجم آن را به بیش از 24 ماه قبل بازمی‌گرداند به روشنی وضعیت حال حاضر بورس و سهامداران آن را در تابلوی اقتصاد ایران به تصویر می‌کشد.
نقش دولت
اینکه چه معماهایی در بازار سهام وجود دارد که با همه تحولات مثبت شکل‌گرفته در ابعاد داخلی و خارجی در دو بعد اقتصادی و سیاسی و چشم‌انداز مثبت و امیدوارکننده این بازار باز شاهد افت و به ثبات نرسیدن این بازار هستیم، واقعا همه را غافلگیر کرده است. «دولت، حقوقی‌ها، حقیقی‌ها، اقتصاد، سیاست، نهاد ناظر، ابهام صنایع، نوسان دلار و...» از جمله آسیب‌هایی هستند که همه چیز را در بازار سهام تحت تاثیر قرار داده‌اند. دولت با ابهام‌زدایی ناقص خود در بحث صنایع و روشن نکردن تکلیف بخش بزرگی از پیچیدگی‌های موجود در بحث نرخ‌گذاری، خود آب به آسیاب نوسان‌های این بازار می‌ریزد و گویی بازار سرمایه و جایگاه آن ارزش معناداری برای دولت ندارد که اگر داشت، باید بیشتر از این از بازار سرمایه حمایت می‌کرد.
انفعال بازیگران
در سویی دیگر بورس و فعالان آن به دلیل تجربه‌های چند سال گذشته آنقدر به تحولات سیاسی و اقتصادی بدبین هستند که حتی بزرگ‌ترین تحول سیاسی 20 سال اخیر «توافق ایران و 1+5» را همچنان جدی نمی‌گیرند. بدتر از آن وقتی پالس‌های مثبت از کنگره برای تایید «برجام» به ایران می‌رسد هم آب از آب در تالار شیشه‌ای تکان نمی‌خورد. انفعال حقوقی‌ها به عنوان تاثیرگذارترین گروه فعال بازار سهام که به بدنه دولت نیز وصل هستند، خود معماهای بورس را پیچیده‌تر کرده است. بدتر از همه این موارد رشد قیمت دلار در چند هفته اخیر نیز بخش زیادی از نقدینگی‌ها را از بورس به سمت بازار ارز کشانده به طوری که سرمایه‌گذاران بازار سهام در حال حاضر سفته‌بازی و کسب سود در کمترین زمان ممکن را به ماندگاری در بورس و بازار پرتلاطم و منفی آن ترجیح می‌دهند.
سرچشمه شاید گرفتن به بیل...
به وضوح مشخص است اگر فضای فعلی تغییر نکند باید منتظر رخ دادن ریزش‌های شدیدتری در بورس باشیم به طوری که شاید باید منتظر عدد و رقم‌های شگفت‌انگیزتری از بازگشت به عقب باشیم. به هر حال معماهای بورس باید به کمک دولت در راس، سازمان بورس در گام بعدی و بازیگران این بازار به زودی حل و شفاف شود تا تبعات گسترده خروج نقدینگی از این بازار یادآور ویرانی‌های سال‌های نه‌چندان دور این بازار نباشد. در موقعیت فعلی به قول فردوسی، شاعر بزرگ ایران‌زمین «سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل» مصداق این روزهای بازار سهام در ایران است.

منبع :

روزنامه جهان صنعت بخش دوم + سوم + چهارم

سکوت محض آقای رییس


ادامه ریزش شدید شاخص و ارزش بازار سهام


هادی مومنی- اگر روز گذشته سوم مرداد ماه که اولین روز معاملاتی بورس در دومین ماه تابستان بود شاخص کل بورس تنها 36 واحد دیگر کاهش پیدا می‌کرد یک بازگشت تمام عیار به کانال 66 هزار واحدی را مشاهده می‌کردیم که آخرین بار 15 تیرماه یعنی دقیقا 19 روز پیش در تابلوهای آماری تالار شیشه‌ای به ثبت رسیده بود. در حال حاضر با یک فضای مبهم و تا حد زیادی عجیب و غریب در بازار سهام روبه‌رو هستیم که تا به حال کم نظیر بوده یا حداقل در این مقیاس و شرایط روی نداده است. در حالی که اروپایی‌ها در حال سبقت گرفتن برای حضور در فضای اقتصادی ایران جهت سرمایه گذاری پس از توافق هسته‌ای بین ایران و 1+5 هستند و در سویی دیگر توافق هسته‌ای شکل گرفته در مجلس سنای آمریکا و در آینده‌ای نزدیک در مجلس شورای اسلامی ایران مورد بررسی و به احتمال قوی به تایید خواهد رسید، سهامداران بورس در ایران در یک پارادوکس عجیب قرار گرفته‌اند. پیشتر تصور بر این بود که این توافق به صورت روانی تاثیر آنی حداقل برای چند روز در بازار سهام داشته باشد و شور و شوق زایدالوصفی را در بورس ایجاد کند و حتی کارشناسان و تحلیگران خوشبین احتمال رسیدن شاخص بورس به بیش از یک هزار واحد را نیز با اعتماد به نفس کامل اعلام می‌کردد اما نه تنها این خوشبینی‌ها به یک یاس تمام عیار تبدیل شد، بلکه اوضاع هر روز بدتر از روز قبل در تالار شیشه‌ای دنبال می‌شود. ارزش بازار که نمایانگر سرمایه سهامداران در بورس است از 300 هزار میلیارد تومان در 22 تیرماه یعنی 12 روز قبل، به کمتر از 284 هزار میلیارد تومان رسیده که کاهشی معادل 16 هزار میلیارد تومان را نشان می‌دهد. خواندن این اعداد در نگاه اول شاید خیلی ساده و عادی به نظر بیاید که اتفاقا این یکی از آسیب‌های ادامه ریزش‌های بورس در این روزها برای همه فعالان در بازار است، اما دود شدن 16 هزار میلیارد تومان یعنی از بین رفتن حجم عظیمی از سرمایه‌هایی که با امید بازدهی و سود از سایر بازارهای موازی راهی بازار سهام شده اما نه نتها به سود منتهی نشده بلکه در یک چشم بر هم زدن 12 روزه نابود شده است. دلایل زیادی برای این واکنش بورس از سوی مقامات و کارشناسان بازار سرمایه عنوان می‌شود. از سفته بازان که همیشه در بورس هستند و اتفاق تازه‌ای نیست تا تحولات مشکوک که این بار زمزمه‌های تازه‌ای از آن به گوش می‌رسد. اینکه یک روزنامه معتبر سیاسی که همیشه سعی دارد مباحث حزبی جناح خود را در صفحه نخستش بازتاب دهد، یک مرتبه به ریزش‌های بورس واکنش نشان می‌دهد تا دولت را تحت فشار قرار دهد یا این موضوع که دست‌هایی پشت پرده در بازار سهام وجود دارد تا این بازار را به سمت اهداف مورد نظر خود بکشانند حتی در صورت حقیقت داشتن باز هم نمی‌تواند برای نهاد ناظر بازار سهام و مقامات ارشد آن توجیه‌کننده این افت‌های شدید باشد. رییس سازمان بورس در بدترین شرایط بازار سهام پس از توافق هسته‌ای در حالی که به تازگی ماه رمضان به پایان رسیده، روزه سکوت گرفته و کوچک‌ترین واکنشی نسبت به تحولات بورس به بزرگ‌ترین اتفاق سیاسی دو دهه ایران «توافق هسته‌ای» نشان نمی‌دهد. این استراتژی که پیش از این از سوی علی صالح‌آبادی، رییس سابق سازمان بورس نیز در روزهای غبارآلود و ریزشی بازار سهام به اجرا در می‌آمد این روزها برای فعالان بازار سهام سوال‌برانگیزتر شده است. اینکه نفر نخست سازمان بورس در این زمان که بازار به حمایت و نگاه‌های امیدبخش نیاز دارد به جای نزدیک شدن به فضای بازار به صندلی ریاست خود در سازمان بورس در خیابان ملاصدرا تکیه داده و آینده بازار سرمایه را در سکوت محض ارزیابی می‌کند و یا حداقل اقدامات حمایتی انجام شده را اعلام نمی‌کند، طبیعتا نمی‌تواند اعتمادهای سهامداران با تحت تاثیر قرار دهد. این موضوع حتی می‌تواند به کاهش بیشتر اعتمادها در تالار شیشه‌ای منجر شود. البته محمد فطانت همیشه به صراحت اعلام کرده که تا وقتی اتفاقی قطعی روی ندهد، نیازی نمی‌بیند تا آن را در بازار سرمایه شفاف اعلام کند تا بی‌اعتمادی‌ها بیشتر نشود اما آیا در شرایط فعلی سیاست سکوت سیاست صحیح و جامعی است؟ حتی مدیران ارشد حلقه نخست رییس سازمان بورس نیز در شفاف‌سازی و حمایت از بازار در این روزهای سخت در موضع انفعال قرار دارند و با بیان سیاست‌ها سعی نمی‌کنند تا فضای بازار را به سمت آرامش و تعادل هدایت کنند. به هر حال در این روزها که سهامداران بیشتر از هر زمان دیگر تحت تاثیر اخبار حاشیه‌ای و شایعات قرار دارند و در نقطه مقابل بازار با کاهش‌های سنگین ادامه‌دار مواجه شده، حتی اظهارنظرهای ساده حمایتی مقامات ارشد سازمان بورس می‌تواند به آرامش رسیدن این بازار یا دست‌کم به ‌کمتر شدن ریزش شدید این بازار کمک کند. روزهای آینده ثابت می‌کند که آیا سیاست فعلی تغییر می‌کند یا «سکوت» آقای رییس ادامه پیدا می‌کند.


بازتاب :

خبرپرداز

عرضه اولیه، فرصت یا تهدید


تقابل دو اندیشه در بازار سهام


ورود نقدینگی تازه از یکسو، رشد قیمت بخشی از سهم‌ها در بازار از سویی دیگر همگی به بازگشت بورس به روزهای پررونق منجر شده است. در همین حال عرضه‌های اولیه که بعد از یک خواب سنگین دوباره به تالار شیشه‌ای بازگشته به موازات اینکه برای بازار مناسب ارزیابی شده اما انتقاداتی را نیز به همراه داشته است. واقعیت آن است که تجربه تلخ واگذاری‌هایی با حجم سنگین در گذشته و افت بازار ترس و نگرانی‌ها زیادی را برای معامله‌گران در شرایط تازه بورس به وجود آورده است. تحلیلگران منتقد بر این اصل که نباید در بازاری که در حال رونق است عرضه‌هایی این چنین صورت بگیرد تاکید دارند و این برنامه‌ریزی عرضه‌های متعدد را برهم زدن آرامش و رونق معاملات می‌دانند. در آن سوتر برخی دیگر برای تداوم رشد قیمت سهام این استراتژی را مناسب ارزیابی می‌کنند. به هر حال در هر حالت مثبت یا منفی که بازار سهام تحت تاثیر عرضه‌های اولیه قرار گیرد باید اذعان داشت که مهم این است که هیچ‌گاه در بازاری همانند سهام نباید سیاست‌های ناگهانی روی دهد که متاسفانه همیشه شاهد این‌گونه تصمیم‌سازی‌ها هستیم و گویی تجربه‌های گذشته قرار نیست محور سیاست‌گذاری‌های تازه قرار گیرد. به هر حال وضعیت فعلی بورس دارای ابعاد گسترده‌ای شده است.


منبع :

روزنامه جهان صنعت بخش دوم + سوم 

گزارش در یک نگاه بخش دوم 

بازتاب 

یک تا صد

مرکز اطلاعات فنی ایران

پشت صحنه بورس را نمایان می‌کنیم


حمید رسایی وزیر اقتصاد را تهدید کرد


هفته دوم تیرماه 93 را سهامداران، فعالان بازار سرمایه، علی صالح‌آبادی و حتی مدیران اجرایی بورس هیچ گاه فراموش نخواهند کرد چرا که بازار سهام از یکسو با شدیدترین افت‌های چند ماه اخیر مواجه شد و از طرفی دیگر موج انتقادات‌ها و حتی فراخواندن رییس سازمان بورس به جلسات در پشت درهای بسته و حتی مجلس آنچنان فشاری را به بورس وارد کرد که تا مدت‌ها تحولات آن در ذهن‌ها خواهد ماند این در حالی است که هفته آینده اوج این رفت‌وآمدها زمانی داغ‌تر خواهد شد که پای وزیر اقتصاد و صالح‌آبادی به مجلس برای پاسخگویی به وضعیت بورس باز شود چرا که دولت و مجلس به منظور بررسی و حل مشکلات بورس هفته آینده نشست مشترک برگزار می‌کنند. اما اگر فکر می‌کنید که همه چیز تا آن زمان فریز شده ادامه خواهد داشت اشتباه می‌کنید، چراکه در یک اظهارنظر عجیب حمید رسایی، نماینده جنجالی مجلس وزیر اقتصاد را تهدید کرد که بر اساس شکایت‌های جمع زیادی سرمایه‌گذار از عملکرد وزارت اقتصاد و سازمان بورس به کمیسیون اصل «٩٠»، مجلس قصد دارد حقیقت‌  را نمایان کند تا مقصران این وضعیت مشخص شده و سهامداران بیش از این متضرر نشوند. وی که ظاهرا اطلاعات کاملی از وقایع چند وقت اخیر بازار سرمایه دارد با زیر سوال بردن کارکرد صندوق توسعه بازار سرمایه آن را راهکار مناسبی برای نجات بورس ندانسته و حتی شاخص‌های بورس را واقعی نمی‌داند. این گونه موضع‌گیری‌ها که بخشی از آن را باید دنبال کردن منافع سیاسی مخالفان دولت نیز قلمداد کرد به هر حال برای دولت و وزیر اقتصاد در حال تبدیل شدن به یک چالش و فشار همه‌جانبه است که مشخص نیست چه تبعاتی را به دنبال خواهد داشت. قطعا این بار علی صالح‌آبادی، دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق که از دولت قبل تا دولت جدید صندلی بورس را حفظ کرده است نمی‌تواند مانند همیشه با ارایه آمار معاملات بازار سرمایه و با آرامش اوضاع را در مجلس  مدیریت کند و از همین امروز باید به فکر رایزنی باشد تا در هفته آینده بتواند به مرد نخست اقتصادی کابینه حسن روحانی در این روزهای حساس کمک کند تا یک جنجال تازه دیگر به فشارهای تازه علیه دولت تبدیل نشود



منبع :

روزنامه جهان صنعت بخش دوم + لینک دوم سوم چهارم پنجم

گزارش در یک نگاه بخش دوم لینک دوم سوم 


آوار ریزش‌ها بر سر سهامداران بورس



عقب‌نشینی 1867 واحدی  شاخص در 2 روز


 72631، این عدد رمز ورود به مکانی نیست اما می‌تواند به یک هشدار رمز آلود برای خروج هر‌چه سریع‌تر سهامداران در بورس تبدیل شود. روز گذشته شاخص کل معاملات بورس باز هم ریخت. این بار 884 واحد و دقیقا 9 واحد کمتر از ریزش روز شنبه و در مجموع در دو روز کاری با 1867 واحد عقب‌نشینی و برای نخستین بار بعد از نزدیک به یک سال به کانال 72 هزار واحد سقوط کرد تا بار  دیگر زنگ‌های هشدار به صدا در‌آید. در روزی که همه شاخص‌های بورس «کل، 30 شرکت بزرگ، آزاد شناور، بازار اول، دوم و صنعت» در مجموع نزدیک به هشت درصد کاهش پیدا کردند و ارزش بازار نیز نسبت به دو هفته اخیر تقریبا 20 هزار میلیارد تومان افت کرد سهامداران در تالار بیشتر از همیشه نگران تحولات آینده بازار سهام بودند. موجی از استرس و خشم را روز گذشته می‌شد در تالار حافظ مشاهده کرد. با هر کسی حرف می‌زدی گویی آماده منفجر شدن است. دیگر حداقل امیدها هم از بین رفته است و اگر تجربه ریزش‌های گذشته نبود کمتر سهامداری توان مقاومت در این روزهای بورس را داشت و در بازار باقی می‌ماند و بزرگ‌ترین شانس این روزهای بورس رکود ادامه‌دار سایر بازارهای موازی است. اما در سایر تحولات در حالی که در فضای سیاسی و اقتصادی کشور اتفاق و تصمیم‌سازی تازه‌تری روی نداده است. فقط وزیر اقتصاد یک بار دیگر وعده روزهای خوش را داد؛ وعده‌ای که در بار پیشین به سرانجام خوشی نرسید. در مورد مناقشه هسته‌ای ایران و غرب نیز گام تازه‌تری برداشته نشده است بورس خیلی زود به آینده نگاه کرده است و اعداد قرمز رنگ منفی مهمان این روزهای تابلو قرمز رنگ شده‌اند. اما همان‌گونه که از قبل نیز عنوان شد روز گذشته جلسه‌ای برای ارزیابی وضعیت تازه بورس میان حقوقی‌ها و ارکان تصمیم‌گیر بازار سرمایه برگزار شد تا بتوانند به راهکاری دست یابند که جز چند دستور تکراری چیز خاصی از آن بیرون نیامد. در همین حال روزه سکوت علی صالح‌آبادی، رییس سازمان بورس و حسن قالیباف‌اصل، مدیرعامل شرکت بورس در کنار اطلاع‌رسانی و شفاف‌سازی‌های قطره‌ای برخی از مدیران بازار سرمایه که واقعا به معضل بزرگی تبدیل شده است که به زودی به آن خواهیم پرداخت نیز خود به عامل منفی و ابهام‌آمیز بزرگی تبدیل شده است. هر‌چند دیدگاه رییس سازمان بورس بر این مبنا استوار است که نباید هر زمان که بازار منفی شد واکنش نشان داد اما نگرانی بزرگ‌تر این است که زمانی مسوولان پاسخگویی به شرایط را انتخاب کنند که سهامداران نتوانند از زیر آوار تالار شیشه‌ای به بیرون نگاه کنند و یا اساسا حضور داشته باشند. به هر حال در نهادی که بزرگان آن یعنی حقوقی‌ها‌ هر زمان تشخیص دهند وارد بازی سهم‌ها می‌شوند و مدیران آن نیز هر زمان که خود صلاح بدانند، پاسخگو و در دسترس هستند باید تغییرات گسترده‌ای در طرز نگاه و اداره بحران‌ها به وجود آید تا سرمایه‌های حقیقی‌های بی‌پناه بیش از این از دست نرود


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم

بازتاب :

بورس نیوز + خبرگزاری موج نیوز


بورس تسلیم فاز دوم ؟


اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها که دیر یا زود در سال‌جاری به صورت جامع به مرحله عملیاتی می‌رسد تاثیرات متفاوتی بر بازارهای مالی و سرمایه‌ای خواهد گذاشت. در این بین بازار سرمایه که همیشه تحت تاثیر تحولات سیاسی و اقتصادی می‌باشد نیز از تیررس حاشیه و فشارهای اجرای این طرح که به جراحی اقتصاد نیز معروف شده است دور نخواهد ماند. اگر به تاثیرات مرحله نخست این طرح در بورس نگاه کنیم متوجه می‌شویم یک شوک منفی در ابتدا بر این بازار وارد شد اما در ادامه هر چقدر زمان گذشت شرایط برای سهامداران مناسب‌تر شد. از سویی دیگر شرکت‌ها نیز با اعمال تاثیرات طرح در صورت‌های مالی توانستند میزان قابل توجهی فشار هزینه‌ها را کنترل کرده و سود تعدیل شده‌ای را برای سهامداران به ارمغان بیاورند اما وضعیت بورس و صنایع حاضر آن برای مرحله دوم هدفمند شدن یارانه‌ها  کمی متفاوت‌تر از گذشته خواهد بود. حال که فاز دوم هدفمند شدن یارانه‌ها تنها با افزایش قیمت حامل‌های انرژی از ابتدای سال آغاز شده است، سهامداران با واکنش منفی خود معاملات بورس را بر خلاف چند سال گذشته که از ابتدای سال با صعود همراه می‌شد به سرازیری سقوط، کاهش قیمت و شاخص‌ها هدایت کرده‌اند. به خوبی روشن است که با اعمال سایر اصلاحات اقتصادی دیگر طرح در فاز دوم بجز صنعت پتروشیمی بورس که در حال حاضر تحت تاثیر قرار گرفته و خود به عامل اصلی افت بورس تبدیل شده است سایر صنایع حاضر در بازار سرمایه ایران و حتی فراتر از بورس اوراق بهادار نیز با این‌گونه فشارها مواجه خواهند بود که زمینه‌ساز ابهام‌های گسترده و حتی غیر قابل کنترل خواهند شد. برای مهار این نگرانی‌ها دولت باید بر خلاف دولت پیشین با حمایت‌های سیستماتیک از صنایع، فشارهای اجرای طرح را برای جامعه هدف طرح قابل تحمل کند تا موج نگرانی و ریزش‌ها به بورس سرازیر نشود در غیر این صورت سهامداران بورس در یک چشم بر هم زدن تمام راهی را که در یک سال طی کردند و با معاملات پر رونق خود باعث شدند شاخص کل بازار از 40 هزار واحد ابتدای سال به مرز 90 هزار واحد در نیمه‌های ماه پایانی سال گذشته برسد را به عقب باز خواهند گشت که این تحول می‌تواند برای دولت و مسوولان بورس‌ گران تمام شود.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


بورس با حرف بورس نمی‌شود


فرا رسیدن  روزهای خوش؛ وعده تکراری وزیر اقتصاد


همزمان با اولین رشد معاملات بورس پس از یک هفته سقوط و ریزش شاخص‌ها، وزیر اقتصاد تمام‌قد از این نهاد مالی سرمایه‌پذیر دفاع کرد و وعده روزهای بسیار خوشی را داد که به طور مشخص چشم‌انداز روشنی از آن دیده نمی‌شود. بعد از آنکه در هفته‌های پیشین قیمت سهام و شاخص‌ها در تالار شیشه‌ای با افت همراه شد و کار به اعتراض‌های خیابانی و نامه‌نگاری کشیده شد، سازمان بورس در واکنشی عملیاتی دست به تغییر جزیی در ضوابط خرید و فروش سهم‌ها برای معامله‌گران زد تا شاید بتواند جلوی تشکیل صف‌های غیرواقعی و ایجاد جو روانی منفی را بگیرد. حقوقی‌ها اولین و تنهاترین گزینه‌هایی بودند که باید قربانی می‌شدند تا شاید آب‌ها به زودی از آسیاب بیفتد و بورس با آرامش سال‌جاری که با شروعی تاریخی همراه شده بود را به پایان برساند. اما همه چیز فقط چند روز ادامه داشت و واکنش سهامداران حقیقی و حقوقی به اعمال محدودیت‌ها خیلی زود خود را در میدان بورس نشان داد. افت فاحش ادامه‌دار در روزهای معاملاتی بعد از این ضوابط مشخص کرد به تعادل کشاندن بورس همانند سابق به راحتی و با تغییر پازل‌های معاملاتی نخواهد بود. حال روز گذشته بورس در شرایطی که توانست روز سبز و بی‌دردسری را پشت سر بگذارد و شاخص کل نیز با 319 واحد رشد در محدوده 80 هزار واحد تثبیت شد، وزیر اقتصاد به میدان حمایت از بورس می‌آید و از روزهای خوشی خبر می‌دهد که تنها می‌توان به واژه‌های آن دلخوش بود چراکه واقعیت‌ها نشان می‌دهد دولت در مرحله نخست و وزیر اقتصاد در مرحله بعد از آن چنان که باید بورس را همانند سایر پیشینیان خود جدی نمی‌گیرند و این محل را فقط برای داشتن یک ویترین مناسب و آماری می‌خواهند وگرنه باید در عمل و به خصوص در روزهای سیاه بورس هم سهامداران با حمایت‌های معنی‌دارتری از سوی دولت مواجه می‌شدند که البته این اتفاق روی نداد. خوب به یاد داریم که هر زمان اوضاع بورس ایده‌آل است همه از راس تا کف خوشحال و شادمان آمارهای این نهاد را در بوق و کرنا می‌کنند اما در شرایط افت‌های ادامه‌دار تنها به حرف زدن اکتفا می‌شود. نکته خاص این نهاد به هوش سرمایه‌گذاران آن برمی‌گردد که بسیار به تحولات داخلی و خارجی حساس هستند و کوچک‌ترین اتفاقات را در تصمیم‌گیری‌ها خرید و فروش سهم‌های خود اعمال می‌کنند و تا ایمان نیاورند که حمایت‌ها وجود دارد این‌گونه اعتمادسازی‌ها را جدی نمی‌گیرند و در کنار آن با واکنش منفی اوضاع بورس را به سمت قهقرا می‌کشانند. حال به نظر می‌رسد بهتر آن است که مقامات بورس به جای به دست آوردن جایزه از جشنواره‌هایی همانند مشاهیر حرفه‌ای مالی ایران که مشخص نیست دارای چه جایگاهی درباره تعیین شاخص‌ها و ارزیابی‌ها در سطح ملی هستند به تعامل‌های واقعی با دولت برای وادار کردن به جدی گرفتن بورس اقدام کنند تا سهامداران و نوسهامداران که در چند ماه اخیر وارد این بازار شده‌اند هر روز با دنیایی از ابهام و از دست دادن بخشی از سرمایه‌های خود تالار شیشه‌ای را ترک نکنند.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم

بازتاب :

بورس نیوز