منبع :
ماهنامه ترقی
«حقوقیها و حقیقیها» این دو گروه بزرگ، بازیگران تالاری هستند که آن را بورس مینامند. چندی است که این دو گروه بازیگر بر سر صحنه معاملات بورس همانند گذشته در راستای یک هدف گام برنمیدارند و به نوعی هریک در تالار شیشهای ساز خود را مینوازند. هنوز رشد شاخص و قیمت سهمها که تا هفتههای قبل تاریخساز شده بود به خاطره تبدیل نشده است اما در سویی دیگر ریزش قیمتها و عقبگرد شاخص کل ادامهدار شده است. حتی ائتلاف بزرگ 50 حقوقی بازار هم نتوانست بیش از دو روز بازار بورس اوراق بهادار را به سمت شاخصهای سبز هدایت کند. آخرین آمارها نشان میدهد که سهم حقیقیها از دادوستد سهمها در این روزها حتی به 80 درصد هم رسیده است. این یک زنگ هشدار قوی برای بازاری است که حقوقیهای آن بزرگترین سهامداران آن هستند، اما حقیقیها معاملات را به دست گرفتهاند و حقوقیها منفعل شدهاند. این تحول میتواند نشان از آن داشته باشد که حقوقیهای بازار یا یک سناریوی از پیش تعیین شده را دنبال میکنند که از همان جلسه هماندیشی شکل گرفته است و یا اینکه در حال ارزیابی بازار در ماههای منتهی به پایان سال هستند تا برای آینده تصمیمگیری کنند اما متاسفانه هر تحلیلی پشت این قضایا باشد یک نکته بسیار مهم را نباید نادیده گرفت که آن این است که با استمرار ریزش شاخصها و افت بورس، نوسهامداران که برای سود به این بازار آمدهاند با خروج سرمایههای خود بحران بزرگتری را به بازار وارد خواهند کرد که در آن زمان تبعات بیشتری نسبت به حالا برای بورس به دنبال خواهد داشت.
منبع :
بازتاب :
تشدید افت در بورس تهــــــــــران
«شاخصهای بورس فروریختند»، این جمله در این روزها به معمولیترین وضعیت بازار بورس اوراق بهادار تبدیل شده است، همان بازاری که تا چندی پیش رکوردزنیهای آن نقل محافل اقتصادی و تالار شیشهای بود. اسم این روزها را میتوان روزهای سیاه نامید اما بدون مطلقگرایی، چراکه هنوز بازار و معاملات آن به صورت بنیادی دچار سقوط و ریزش قیمتها نشدهاند و حتی تحلیلگران بازار این افت را به «اصلاح روند بازار» پس از رشدهای صعودی شدید و ادامه دار منتسب میکنند و برای شتاب گذشته معاملات مفید میدانند. در حال حاضر حاشیههای آغاز جنگ آمریکا علیه حکومت سوریه که تا به امروز تنها گمانهزنی بوده نگرانیهای زیادی رابه بورس و معاملهگران آن منتقل کرده است به طوری که سرمایهگذاران هر روز با رصد کردن اخبار و آخرین تحولات بیشتر از آنکه به آینده امیدوار باشند، چشم به روی آن بستهاند و گویی قرار است جنگ جهانی سوم شکل گیرد! در عین حال باید به بخش بزرگی از این نگرانیها حق داد چرا که طبیعتا هر جنگی و به خصوص نبردهای منطقهای همیشه در کشورهای مجاور به خاطر مناسبات سیاسی و اقتصادی تاثیرگذار بوده است. چه آنکه اگر در یک طرف این جنگ کشور دوست و برادر یعنی سوریه باشد که ایران با آن مراودات اقتصادی عمیق و پایداری داشته و دارد اما با در نظر گرفتن همه این موارد باز هم نمیتوان این ریزش بزرگ را به صورت کامل طبیعی دانست. وضعیت این روزهای تالار شیشهای و معاملات سهمها نشان میدهد معاملهگران ایرانی در شرایط فعلی حتی بیشتر از مردم سوریه که درگیر مستقیم جنگ احتمالی خواهند بود دچار ترس و وحشت شدهاند و این دقیقا نکتهای است که میتواند بورس را همزمان با شروع جنگ فرضی همگام با فرود موشکها به ویرانه تبدیل کند. طبیعتا سهامدارانی که هنوز هیچ اتفاق معمولی رخ نداده است اینگونه تحت تاثیر قرار گرفتهاند و باعث سقوط سهمها و قیمت آن و در نهایت ارزش بازار شدهاند در زمان وقوع جنگ احتمالی با رفتار معاملاتی خود یک جنگ تمام عیار در تالار با خلق صفهای فروش سنگین خود ایجاد خواهند کرد که در نهایت به سقوط سنگین و تاریخی بازار منتهی خواهد شد. در این شرایط لازم است تا بورس با موضعگیری و ایجاد امید در بین معاملهگران و از سویی دیگر سهامداران با تعقل بیشتری نسبت به حاشیههای سیاسی فعلی واکنش نشان دهند تا بورس از مسیر خود منحرف نشود.
منبع :
بازتاب : بورس نیوز
امروز آخرین
بورس کشور در حالی آغاز به کار خواهد کرد که برای افتتاح آن بعد از ماهها مذاکره،
حاشیهسازی و جنجال سرانجام مسوولان توانستند با رایزنی زغالسنگ، قطران و در
لحظات آخر بعد از توافق با وزارت نیرو، معامله بار پیک برق را به روز نخست این
بورس برسانند تا از همان ابتدای تولد این نهاد مالی، بورس چهارم کشور با یک آغاز
نه چندان هماهنگ ورود خود را به بازارهای سرمایهای کشور اعلام کند.
اگر اوضاع در بورس انرژی که- به گفته صالحآبادی،
رییس سازمان بورس آخرین بورس کشور خواهد بود- به مانند سایر بورسهای کشور که
معمولا در آن عدهای به عنوان لیدر و هدایتکننده معاملات را در دست میگیرند و از
آنها به نام هدایتگران بازار یاد میشود باشد، نباید به آینده آن زیاد خوشبین
باشیم. چراکه در هر بازاری وقتی کارایی جلوه پیدا میکند که اطلاعات بین همه
فعالان به صورت یکسان در جریان باشد و در آن بازار بازدهی و سود به 90 درصد معاملهگران
تعلق نگیرد. در اینکه مشکل کارا نبودن در کالبد اقتصاد کشور جایگاه خاصی دارد هیچ
شکی وجود ندارد چراکه اگر غیر از این بود، در این فضا نه سلطان شکری به وجود میآمد،
نه سلطان پتروشیمی و نه سلاطین معاملاتی دیگر که بتوانند بخش قابلتوجهی از خرید و
فروشها را هدایت کنند. اگر از همین ابتدای آغاز به کار بورس انرژی، قوانین
بازدارندگی شدیدی وجود داشته باشد تا بتوانند جلوی هرگونه رانت و سوءاستفادههای
مالی را بگیرند میتوان به رشد و توسعه این بورس امید داشت چراکه اگر به مانند بیش
از 10 بورس انرژی در دنیا، بورس انرژی ایران نیز بتواند در مسیر صحیح و استاندارد
معاملات خود قرار گیرد، میتواند در کمتر از یک دهه به یک برند و بازار معاملاتی
معتبر حداقل در سطح منطقه خلیجفارس تبدیل شود و با اعتباری که به دست میآورد، میتواند
درصد قابلتوجهی از توسعه اقتصادی کشور را به دست گیرد.
همه این آرزوها وقتی به واقعیت تبدیل میشود که شفافسازی معاملاتی و
یکسانسازی اطلاعاتی برای همه معاملهگران و فعالان این بازار وجود داشته باشد و
این بورس به مانند یک نهاد مالی که در گذشتهای نزدیک به حیاطخلوت دولت تبدیل شده
بود در این مسیر گام نگذارد. به هر سوی همیشه پیشگیری بهتر از درمان بوده است و
برای بورس انرژی هم میتواند این توصیه کارساز باشد به شرطی که مسوولان و کنترلکنندگان
بیرونی این بورس عزم و ارادهای داشته باشند تا این بورس در واقعیت خود نیز به سمت
کارایی پیش برود و در نهایت بتواند با اعتمادسازی در کوتاهمدت محصولات بیشتری را
برای معامله به این بورس بکشاند.
منبع :
ادامه نگرانی سهامداران در ماه آخر سال
14 روز تا پایان معاملات سهام در تالار شیشهای بیشتر باقی نمانده اما وضعیت بورس این روزها همچنان پر از نوسان است و در ماه آخر سال سهامداران نتوانستهاند یک تعادل رو به جلو را در بازار به وجود آورند، این وضعیت را اگر در کنار شرایط بازارهای موازی دیگر که این روزها باز هم با رشد روبهرو شدهاند و بخش زیادی از سرمایهها را به سوی خود منتقل کردهاند بگذاریم، نمیتوانیم به آینده بورس زیاد خوشبین باشیم. فشار تحریمهای اقتصادی، سیاست بازیهای غرب با ایران بر سر مساله هستهای و عقب نشینی نکردن ایران برای دستیابی به حق خود در این زمینه، تورمهای شکل گرفته و از مهار کنترل شده نیز به طرز باورنکردنی اختیار دولت را برای مهار نوسانهای موجود در اقتصاد کشور کم کرده است.
همچنین وجود حاشیههایی
همانند اجرا شدن یا نشدن فاز دوم هدفمند کردن یارانهها هم بلاتکلیفی عجیبی برای
همه صنایع شکل داده است که در این بین شرکتهای بورس نیز از این مهم آسیبپذیر
هستند به طوری که نمیتوانند برای دورههای مالی خود که باید عملکرد سرمایهگذاریهای
خود را به سهامداران خود اعلام کنند به صورت شفاف و کامل اطلاعرسانی کنند. در
کنار همه این موارد ابلاغ بودجه کشور برای سال آینده که در اواخر هفته گذشته
بالاخره از سوی دولت به مجلس ارایه شد هم فشار زیادی را به کلیت اقتصاد کشور وارد
کرد و عملا همه شرکتها دولتی و حتی غیردولتی و البته شرکتهای حاضر در بازار
سرمایه که با استناد به نرخ ارز و سایر سیاستهای تجاری دولت به واردات و صادرات
محصولات و خدمات خود میپردازند، نتوانستند برای سال آینده خود برنامهریزی مناسب
و بلندمدتی را تبیین کنند. این مسایل همگی باعث شده است که بورس و سهامداران آن
نیز همیشه تحت تاثیر ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک قرار بگیرند و در یکسال
اخیر با موجی از برهم خوردن تعادل معاملات روبهرو شوند.
اگر سه ماهه پاییز بورس
که شاخص کل معاملات در یک صعود تاریخی به مرزهای 38 هزار واحد رسید را در نظر
نگیریم باید اذعان داشت که تالار شیشهای و بازدهی آن که در حال حاضر به 50 درصد
نیز رسیده، نتوانسته است در مقابل بازدهی سایر بازارهای موازی به خوبی سرمایهگذاران
را جذب کند. از سویی دیگر اینکه چرا این روزها که به پایان سال نزدیک میشویم و
بورس در یک مسیر عقبگرد قرار گرفته هم یکی از بزرگترین سوالهای معاملهگران است.
همیشه براساس یک سنت در ماه اسفند حقوقیهای بازار فعالتر از همه ماههای سال میشوند
و با این تحرک خود بورس را داغ میکنند اما امسال این گروه تاثیرگذار به صورت
غیرفعال و نامریی در تالار شیشهای فعال هستند و تحرک معاملاتی معنیداری از سوی
آنها مشاهده نمیشود.
از منظری دیگر خبرهای حاشیه بازار از این حکایت دارد که با توجه به عرضهها در پیش، سرمایهگذاران دست به نقد در انتظار عرضه اول شرکتهایی همانند هلدینگ خلیجفارس، ذوبآهن و... هستند تا اینکه بخواهند در این شرایط بازار معاملات را داغ کنند. به هر حال آنچه واضح است این میباشد که بورس و معالات آن نباید تحت تاثیر بهانههایی همانند عرضههای اولیه، بحرانها متفاوت یا حتی سفتهبازیهای گاه و بیگاه قرار گیرد و باید آنقدر عمق داشته باشد که بتواند در یک خط متعادلی از رشد و سقوط قرار گیرد نه آنکه یا آن بالابالاها باشد و گاه در پایین و این نشان از ضعف ساختارهای کنترل و اداره بازار و شفاف نبودن معاملات دارد.
ابرهای سیاه از آسمان بورس گذر کرد
نوسان همیشه جزء جداییناپذیر معاملات بورس بوده است. اگر بگوییم بورس مترادف ریسک و انتظارهای کوتاه و بلندمدت برای کسب بازدهی است سخنی به گزاف نگفتهایم. حال در این بین حتی اگر مدتی رونق از تالار شیشهای رخ ببندد نیز اغلب سهامداران با امیدواری خاص منتظر روزهای سپید که در پس روزهای سیاه معاملاتی است، میمانند اما در بورس همان قدر که معاملهگران حرفهای و به قول بورسبازان، سهامدارانی با نگاه بنیادی وجود دارد در نقطه مقابل هم سهامداران تازه کار با سرمایههای خرد و اندک اما در مقیاس قابل اعتنا نیز در بازار هستند که با کمترین نوسان عطای سرمایهگذاری را به لقایش میبخشند و در بهترین حالت یا معاملات را رها میکنند و در بدترین شرایط بخش مهمی از نقدینگی خود را از بورس خارج میکنند. مدتها بود که معاملات بورس تحت تاثیر مسایلی و البته حاشیههای فراوان، برای سهامداران بخش دوم، روزهای سیاهی را رقم زد و بازدهی آن به تاسفآورترین شکل ممکن رسیده بود اما به هر ترتیب با تغییرهایی که در ریسکهای متفاوت بازار پدید آمد خورشید معاملات پر رونق جای سیاهیهای آسمان بورس را گرفت و با درخشش خیرهکننده خود به گونهای روند معاملات را تغییر داد که گویی همین چند هفته پیش که شاخص بورس به مرز 23 هزار واحد نزدیک شده بود یا ارزش بازار سقوط وحشتناکی را تجربه کرد، یک رویایی بیش نبوده و همه چیز در عوالم غیرزمینی رخ داده است. ثبت رکودهای متفاوت در همه متغیرهای معاملاتی، شاخصهای بورس در بخشهای گوناگون و حتی رشدهای قیمتی در بخشهای بزرگی از شرکتهای بورسی همه و همه از اوضاع و احوال جدید بورس و معاملهگران آن حکایت میکند. هرچند نباید همان طور که سقوط شاخصها و افت معاملات را جدی گرفت و ادامه دار باید واقعبینانه این رشدها را هم تحلیل و از رفتارهای هیجانی پرهیز کرد.
منبع :
این روزها اگر پای خود را به هر تالار شیشهای بگذارید چه به عنوان یک سهامدار یا یک فرد عادی که از اعداد و ارقام درج شده در تابلوهای قرمز سر در نمیآورند جو کلی بورس به خوبی قابل درک است. نوسانهای گاه و بیگاه شاخص کل معاملات که به صورت روزانه نشاندهنده روند معاملات است از ابتدای تابستان به صورت غیرقابل قبولی دچار شوکهای منفی زیادی شده و این اتفاق درست در فصل و زمانی روی داده است که هر سال به خاطر برگزاری مجامع شرکتهای بورسی تیرماه بورس از داغترین روزهای سال بورس است. اینکه چرا امسال بورس برخلاف سالهای پیشین با سقوطهای زیاد روبهرو شده و شاخص معاملات تا 25 هزار واحد نیز افت کرده است.روشن نیست با ادامه این شرایط هیچ بعید نیست به زودی حتی شاخص به پایینتر از 24 یا 23 واحد برسد. در حال حاضر تحلیلهای موجود تکنیکال و بنیادی شاخص از این حکایت میکند که شاخص کل معاملات بورس به مرز روانی و مقاومت خود نزدیک شده است. آخرین ارزیابیهای تحلیلگران تکنیکالیست نیز از این حکایت دارد که معاملات بورس و روند حرکتی شاخص کل طی 10 روز آینده و نزدیک شدن به ماه دوم فصل دوم سال 1390 بسیار حیاتی است و هشدارهایی مبنی بر ریزش شدید و سقوط تاریخی شاخص کل معاملات از همین حالا به گوش میرسد. دلایل زیادی برای این هشدارها وجود دارد که مهمترین آن در دو بعد داخلی و خارجی ارزیابی میشود؛ در منظر داخلی بالا رفتن هزینههای صنایع بورسی پس از اجرا شدن طرح هدفمندشدن یارانهها و تاثیر آن در عملکرد شرکتها پس از نزدیک به یکسال از فعالیت مالی شرکتهای بورسی در صورتهای سود و زیان و حمایتهای شعاری و غیرواقعی دولت که تنها به برگزاری چند جلسه در روز و شب با حضور حتی رییس جمهور و وزیر اقتصاد برگزار شد، از جمله این موارد است.
در سویی دیگر وجود فشارهای روانی تحریمهای غرب و آمریکا و بالا رفتن تنشهای گاه و بیگاه آن هم بر کلیت اقتصاد کشور و البته بازار سرمایه ایران بی تاثیر نبوده و برگزاری جلساتی که خروجی معنی داری از نشستهای 1+5 و ایران تا به حال نداشته است بر نگرانیها و بیاطمینانی سرمایهگذاران بورس افزوده است همه این موارد و در کنار آن بازیگران مالی دیگر در ایران همانند «سکه، ارز، طلا، مسکن» و سیستم بانکی که سهولت معاملات آن نسبت به بورس سادهتر است باعث شده که نقدینگیها بعضا به صورت خیلی پرحجم به سمت این بازارهای موازی کشیده شود که در این اواخر شاهد آن بودیم. نکته دیگر که باعث شده است شاخص کل معاملات نتواند در یک سیکل تعادلی با نوسانهای منطقی منفی یا مثبت به روند معاملات واکنش نشان دهد شفاف نبودن معاملات در برههای از زمانهاست که شائبههایی از دست کاری یا بازارسازیها را به وجود میآورد، این مسایل همگی باعث شده است که هشدارهای موجود و زنگها قبل از آن به صدا در بیاید. واکنشها هم همانند همیشه طبق معمول خیلی مثبت از سوی ادارهکنندگان بورس و تصمیمگیرندگان آن دنبال میشود به طوری که تا یک سقوط سهمگین رخ ندهد کسی به داد بورس و سهامداران آن نمیرسد و در بهترین وضعیت با برگزاری چند جلسه کوتاه و بیثمر سعی میشود جو روانی بازار را در کوتاهمدت کنترل کنند. برای بلندمدت هم به اتفاقها بسنده میشود تا شاید با کمک ابر و باد و مه و خورشید بورس روزهای آفتابی را سپری کند.به هر صورت آرامش قبل از توفان بورس هشدارهایی را به وجود آورده که امید است به آن توجه شود تا سهامداران بیشتر از این از بورس گریزان نشوند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت
«25 هزار
و 938 واحد» اشتباه نکنید این رقم ساخت یا افتتاح واحدهای پروژههای مسکن مهر در
تهران یا شهرهای دیگر کشور نیست!! بلکه عددی است که با تمام مقاومتهای گاه و
بیگاه مسوولان بورس که حتی با معاملات خارج از بورس هم سعی بر آن داشتند این رقم
حالا حالاها بر تابلو بورس نقش نبندد، روز گذشته در شنبه سیاه بورس در پایان
معاملات یک روز کاری برای شاخص کل معاملات تالار شیشهای جلوی چشمان سهامداران با
درخشش معنیداری به ثبت رسید.
رسیدن شاخص باز هم به منطقه 25 هزار واحد در سالی که برای
اولین بار این اتفاق روی داده است و بعد از ریزش 270 واحدی 20 خردادماه برای
دومین بار معاملات بورس با سقوطی همهجانبه همراه شده است و به واقع یک آینه تمامنمایی
از نگرانیها و هراسهای سرمایهگذاران بورس به دلایل متفاوت سیاسی و اقتصادی در
سطح داخلی و خارجی میباشد. در اینگونه مواقع کارشناسان سعی بر آن دارند که با به
کار بردن اصطلاحاتی همانند ریسکهای سیستماتیک یا غیرسیستماتیک با کلمات بازی کنند
و بر سردرگمیها بیشتر بیفزایند اما علتهای این افت خیلی شفاف و ساده است. در
زمانی که برگزاری مجامع شرکتهای بورسی در این فصل از سال قیمت سهمها را به
بالاترین نقطه حرارت آن میرساند، مشارکت شرکتها در سقوط شاخص در این زمان تعجببرانگیز
است، پس این نخستین دلیل برای غیرعادی بودن افت بیسابقه شاخص در روز گذشته است.
اما دلیل اصلی چیست؟ از آنجایی باید دنبال پاسخ به این
جواب و ریزش بیسابقه شاخص و رسیدن به منطقه 25 هزار واحدی بود که دورنمای هدفهای
اجرایی کلان اقتصادی در کشور به مانند فاز دوم هدفمند کردن یارانهها، افزایش بیمحابای
تورم و رشد قیمت محصولات متفاوت و تحت فشار بودن شرکتها و صنایع فعال در بورس
برای کاهش هزینهها و قیمتها و تقابل آنها با دولت و بدون نتیجه بودن این
رویارویی و از همه مهمتر در ابعاد بینالمللی بالا گرفتن تنشهای ایران با غرب بر
سر مساله تنشهای هستهای و بینتیجه بودن چند دور از مذاکرات فشار را به بورس
کشیده است.
در میان همه بازارهای سرمایهپذیر، این همیشه بورس است که
نخستین واکنش را نشان داده است و میدهد و در حال حاضر به روشنی ترس سرمایهگذاران
و سهامداران حقیقی و حقوقی در بورس این روزها از حد متعارف هم گذر کرده است و حتی
حمایتهای غیرعملی دولت که فقط وعده آن داده میشود هم نتوانسته است جز در کوتاهمدت
کمک خاصی در به تعادل رسیدن معاملات انجام دهد. با ادامه این شرایط در حالی که در
این زمان از سال بورس باید اوج معاملات و افزایش قیمتها را به خاطر دلایل ذکر شده
بالا داشته باشد، ندارد. با ادامه این روند برای نیمه دوم سال باید منتظر ریزشهای
تاریخیتر و سقوط شاخص بورس بود که منجر به از بین رفتن سرمایههای بسیاری خواهد
شد. به هر صورت نگاههای زیادی این روزها به سوی بورس خیره شده است، از یکسو نگاههای
نگران و از سویی دیگر نگاههای بیتفاوت و زمان به خوبی مشخص خواهد کرد که این دو
نگاه تا کی در کنار یکدیگر باقی خواهند ماند.
درباره جزییات معاملات روز گذشته و دومین ریزش بزرگ شاخص در سالجاری باید گفت که ثبت سیوهشتمین روز منفی در 60 روز کاری بورس و بازگشت به ارقام سال گذشته از جمله نتایج شنبه سیاه بازار سهام بود. به گزارش خبرگزاریها، اولین روزکاری نخستین هفته از چهارمین ماه سال هم برای بورس و بورسبازان نتیجهای جز تداوم سیر نزولی قیمتها و ریزش شاخص و ثبت رکورد منفی نداشت. در این روز هم نه تنها هیچ شرکت بزرگی با رشد بهای هر سهم دادوستد نشد بلکه باز هم از قیمت سهام اکثر شرکتهای مطرح و نامدار کاسته شد تا نگرانیها و التهاب سرمایهگذاران بیش از گذشته باشد به طوری که شاخص بورس که از همان شروع معاملات با ریزشهایی همراه بود در پایان معاملات روز گذشته با 227 واحد به ثبت رسید و شاهد دومین ریزش بزرگ روزانه ارقام خود در سالجاری بود. پیش از این بیشترین افت این متغیر مربوط به 20 خردادماه با 270 واحد بود.
به این ترتیب شاخص بورس که بعد از حضور در ارقام و کانال بیش از 27 هزار واحدی طی هفتههای گذشته با سیر نزولی ادامهداری که روبهرو شده بود برای نخستین بار در بورس در سالجاری به کانال 25 هزار واحدی نزول کرد و رکورد منفی دیگری را به ثبت رساند و با ارقام پایان سال گذشته عقبنشینی کرد تا شاید عاقبت دولت یا نهادهای حمایتی همانند وزارت اقتصاد به داد سهامداران بورس برسند و از ضرر و زیان بیشتر در شرایط فعلی کمک کرده و از خروج نقدینگی از بورس جلوگیری کنند. این مطلب هم برای همگان روشن است که سرعت خروج نقدینگی از بورس به سرعت شکلگیری گردابهای تورمی و بالا رفتن قیمت در بازارهای موازی همانند «سکه، ارز، مسکن و...» کمک میکند. هرچند مسوولان بورس همیشه بورس را یگانه نهاد سرمایهپذیر معرفی میکنند که مردم تنها به بازدهی آن دل بستهاند که البته باید گفت این تنها یک رویای بیپایه و اساس است که این روزها عملا به کابوس طرفداران این رویا تبدیل شده است و اگر از خواب بیدار نشوند به زودی پشیمان خواهند شد. آیا در این زمان فریادرسی وجود دارد؟
منبع :
بورس تشنه شفافیت
اولین ماه زمستان و
معاملات بورس در حالی به پایان رسید که در طی 19 روز معاملاتی ماه گذشته شرایط
برای سهامداران برخلاف انتظارها آنچنان که پیشبینی میشد ناامیدکننده نبود. طی
این مدت بورس تحت تاثیر مسایل و رخدادهای تکاندهندهای در حوزه اقتصاد کشور قرار
داشت که عمدهترین آن را میتوان اظهارنظرهای متناقض اعلام نرخ جدید سود سپردههای
بانکی از سوی مسوولان مرتبط و غیرمرتبط، محدودیتهایی در فروش سکه که منجر به پیشفروش
آن در سیستم دولتی شد و رشد بیسابقه نرخ ارز عنوان کرد. هرچند بورس در ابتدا تحت
تاثیر تصمیمسازیهای فوقالعاده و شفابخش مسوولان آگاه به شرایط موجود فضای
اقتصادی کشور قرار گرفت و موجبات خروج سرمایهگذاران را فراهم کرد اما با فروکش
کردن راهحلهای کوتاهمدت که به نوعی پاک کردن صورت مساله مشکلات از سوی مسوولین
اقتصادی دولت بود تا تصمیم سازیهای کارشناسی شده برای حل مشکلات، اوضاع بورس به
حالت عادی خود برگشت و دیگر هیجانهای ابتدایی و تشکیل صفهای خرید و فروش دایمی
در تالار شیشهای خبری نبود. همه این مسایل را تصمیمهای غیرشفاف و غیرمسوولانه
دولتمردان ارشد حوزه اقتصاد کشور به وجود آوردهاند که با شایعهسازیهایی همچون
افزایش نرخ سود سپردههای بانکی، کنترل و محدودیتهای مصنوعی و غیراجرایی خرید و
فروش سکه طلا که این روزها از مرز 800 هزارتومان هم فراتر رفته است باعث شدهاند
که بر سایر نهادهای مالی و اقتصادی کشور و به طور مشخص بورس اوراق بهادار کشور
فشارهایی خردکننده برای کنترل و هدایت این بازارها به وجود آید. همه این موارد را
اگر در کنار مصائب رشد جنون آمیز قیمت ارز و بهخصوص دلار در این روزها که در
بازار آزاد تفاوت آن با نرخ دولتی به بیش از 600 تومان رسیده است قرار دهیم به
خوبی میتوانیم مشخص کنیم که چرا معاملات بورس تحت تاثیر کامل این حاشیهها قرار
گرفته است. به هر حال لزوم شفافسازیهای بیشتر و تصمیمگیریهای معقولانه در این
برهه از زمان که اقتصاد کشور به اندازه کافی درگیر فشارها و مشکلات بینالمللی نیز
هست میتواند یک مسیر راهگشا و امیدوارکنندهای را ترسیم کند وگرنه با تصمیمهای
دستوری و کمک از نظامیان برای جمعآوری و کنترل دلالهای ارزی یا شکل دادن شایعههای
اقتصادی بیپایه و اساس و تحلیل بازخورد آن نمیتوان اقتصاد کشور را با نقدینگی
شناور آزاد تاثیرگذار اداره کرد.
منبع :
بنیادگراهایهای بورس ایران در شوک
روندی که این روزها در بورس اوراق بهادار ایران شکل گرفته است بدون شک اگر
شبیه به اجرای نمایش های عروسک گردانی نباشد که در این نمایش ها با کنترل و
هدایت عروسک ها از سوی دست هایی نامرئی آن ها به حرکت در می آیند، قطعا
نگاه ها را به سمت داستان هایی که دارای یک سناریوی قابل پیش بینی هستند می
کشاند و از سویی دیگر تحلیلگران فاندامنتالیست ایرانی را در یک شوک عمیق
فرو برده است چرا که تاریخ ساز شدن حال دیگر روزانه معاملات بورس ، با
تحلیل های فاندامنتالیست از نظر علمی تطابق ندارد !
برای اثبات این موضوع نیازی نیست تا کاملا از حاشیه های بازار سرمایه ایران
آگاه باشید چرا که اگر فقط به بازی اعداد مثبتی که با شروع سال جدید در
همه شاخص های آماری و تحلیلی وضعیت خرید و فروش سهام در بورس ایران بوجود
آمده است و خود را به رخ همگان می کشانند نگاه کنید بخوبی متوجه می شوید که
شرایط حال حاضر بورس ایران نمی تواند عادی باشد و ظاهرا در پس همه این
اتفاقات داستانی دیگر در جریان است تا اهدافی را دنبال کند که تامین کننده
برنامه های سناریو نویسان آن باشد و این یک تهدید بزرگ برای سهامداران
حقیقی و یا خرد بورس است که در این گونه شرایط بیشتر آن ها بدلیل عدم آگاهی
و شفاف نبودن اطلاعات ارائه شده از سوی شرکت های بزرگ و تاثیر گذار بازار،
مسولان سازمان و شرکت بورس بصورت احساسی به خرید وفروش سهام می پردازند و
در هیجان بازار پر ابهام غرق می شوند که در بیشتر مواقع زمانی که بازار به
حالت تعادل نزدیک می شود و یا با افت مواجه می شود تنها ضررکنندگان تالار
شیشه ایی لقب خواهند گرفت.
در ادامه معاملات بورس روز گذشته در آغاز اولین روز معاملات هفته سوم
نخستین ماه سال جدید اتفاقات جالب توجه ای در تالارشیشه بوجود آمد و زمینه
ساز ثبت سه رکورد تاریخی دیگر در ادامه فعالیت های پرشتاب و مثبت شاخص ها
شد. در این روز برای نخستین بار شاخص کل معاملات بورس از 26 هزار واحد نیز
فراتر رفت و به عدد 26 هزار و 222 واحد رسید که این عدد در تاریخ آغاز
فعالیت بورس در ایران که به مرز 50 سال نزدیک می شود بی سابقه بوده است. با
توجه به تاثیر گذاری شرکت ها بر رشد صعودی شاخص می توان به این نتیجه رسید
که بعد از شرکت ملی مس با اثر 65 واحدی، شرکت های فولاد مبارکه، چادرملو،
کشتیرانی، گل گهر، بانک پارسیان، سرمایه گذاری های غدیر و امید و همچنین
مخابرات با اثر 48 تا 17 واحدی بیشترین نقش را در جهش 1.3 درصدی شاخص کل بر
عهده داشتند. همانطور هم که انتظار می رفت شرکت های مخابرات با ارزش روز
بیش از 8/17 هزار میلیارد تومانی و دو شرکت ملی مس و فولاد مبارکه با ارزش
روز بیش از 3/8 و 8 هزار میلیارد تومانی بیش از 23 درصد از ارزش روز کل
بازار سهام را به خود اختصاص دادند و در نهایت ارزش معاملات نیز یک رکورد
را از خود بر جای گذاشت.
برای درک بهتر این تغییر شاید لازم باشد کمی به گذشته بر گردیم و زمان را
به یکسال قبل بازگردانیم. در 21 فروردین سال گذشته شاخص کل تنها عددی نزدیک
به 14000 واحد بود! اگر در آن زمان از تحلیلگران و فعالان با سابقه بازار
سرمایه سوال می شد که آیا شاخص بورس در سال آینده به 26000 واحد خواهد رسید
شاید تنها لبخندی به شما می زدند و برایتان آروزی سلامت می کردند. اما با
شرایطی که در حال حاضر بوجود آمده است بدون شک همه معامله گران و حتی
تحلیلگران فاندامنتال که با پارامترهای مشخص به تحلیل روند آینده سود دهی
شرکت های بورسی و نوسانات شاخص بورس بصورت منطقی می پردازند غافلگیر شده
اند.
یکی دیگر از تغییرات بزرگ بورس در روز تاریخی 20 فروردین 90 مربوط به ثبت
رکود بیشترین معاملات روزانه اختصاص یافت و رکورد بیشترین معاملات روزانه
سهام شرکت ها هم که پیش از این با داد وستد 556 میلیون سهم عادی و حق تقدم
به ارزش 207 میلیارد تومان در بیش از 40 هزار دفعه در دوشنبه گذشته شکسته
شده بود، به بالاترین حد ممکن در طول فعالیت بورس رسید.این اتفاق که 6
برابر میانگین روزانه معاملات سهام در روزهای سال گذشته است ناشی از معامله
عمده سهام شرکت های سرمایه گذاری ملی ایران،توسعه ملی،سپه و مپنا بود
بطوری که در نتیجه واگذاری 137 میلیون سهم سرمایه گذاری ملی ایران و حدود
60 میلیون سهم سرمایه گذاری توسعه ملی ایران و همچنین حدود 60 میلیون
سرمایه گذاری سپه به سرمایه گذاری امید و تخصیص حدود 80 میلیون سهم مپنا به
چندگروه از جمله بهین ارتباطات مهر، بیش از 824 میلیون سهم عادی و حق تقدم
در 34 هزار و 788 دفعه به ارزش 303 میلیارد تومان داد و ستد شد. به این
ترتیب با احتساب معاملات خرد و عمده بیش از 115 میلیون سهمی سرمایه گذاری
ملی ایران، 114 میلیون سهم مپنا، 73 میلیون سهم سرمایه گذاری سپه و 62
میلیون سهم سرمایه گذاری توسعه ملی ایران، رکورد دیگری در معاملات روزانه
سهام شرکت های بورسی به دست آمد.
به هر حال باید منتظر روزهای آینده معاملات در تالار شیشه ایی ماند تا شاید
در همین روزها شاخص کل ـ با همین مکانیزم خاص دست های نامرئی ـ از 30 هزار
واحد نیز عبور کند ! تا برگه زرین دیگری از افتخارات در اقتصاد و بورس
ایران بوجود بیاید تا باز هم نشان دهد که دماسنج اقتصاد ایران بر خلاف سایر
بازارهای مالی دیگر که اوضاع خوبی را سپری نمی کنند بدرستی کار می کند و
فعال است و ثابت کند که می شود بر خلاف تمام معیارهای اقتصادی که رابطه های
معنی دار نرخ تورم، توسعه اقتصادی و ... را ترسیم می کند و هر یک بر دیگری
تاثیرگذار هستند یک مرکز مالی بزرگ همچون بورس اوراق و بهادار به همه این
شرایط بی تفاوت است و روز به روز شکوفاتر می شود.
منبع : فردانیوز