انفعال نهادی که جهانی نشد
داستان ایجاد بورس انرژی همان قدر که به سختی به سرانجام رسید اما بعد از تاسیس به راحتی به حال خود رها شد. اهداف و استراتژیهای تعریف شده برای این نهاد چند بعدی آن قدر در ابتدا جذاب و فراگیر بود که همگان به این باور رسیدند که بورس چهارم کشور در کمترین زمان ممکن میتواند جای در پای سایر بورسهای دیگر بگذارد و به محلی برای خرید و فروش محصولات استراتژیک در سطح داخل کشور و حتی خارج از کشور تبدیل شود. در همین حال از آن جایی که یکی از بهترین و شفافترین مکانیسمهای قیمتگذاری محصولات در همه جای دنیا عرضه آنها در بورس است در اوایل دهه ۸۰ ایده تاسیس بورسی برای انجام معاملات نفت طی فرآیندی مشترک میان وزارتخانههای نفت و اقتصاد شکل گرفت. بعدها و در زمان اجرایی شدن این بورس شاید نطفه اختلافات و سنگاندازیها از همان جایی شروع شد که یک سر ماجرای تاسیس این بورس وزارت نفت بود؛ وزارتی که همیشه برای خود اعتبار و جایگاه قدرتمندی در کشور قائل است و نفت به عنوان طلای سیاه تنها از کانال این وزارتخانه قدرتمند در کشور هدایت و به فروش در سطح جهان میرسد. به هر حال اهداف اولیه تاسیس بورس انرژی بر بستری بنا شده بود که در واقعیت هم قابل اندازهگیری بود چراکه ایران بهعنوان یکی از بزرگترین کشورهای تولیدکننده نفت و گاز و دارنده یکی از بزرگترین ذخایر و منابع هیدروکربوری جهان شناخته میشود. از سوی دیگر با توجه به رویکرد مطرح در سند چشمانداز 1404 در ارتقای جایگاه ایران به کشور اول منطقه از لحاظ اقتصادی، سیاسی، علمی و... لزوم تاسیس بازاری متشکل جهت کشف قیمت و معامله نفت به عنوان یک کالای استراتژیک در منطقه بیش از گذشته احساس و همین موضوع زمینهساز طرح قیمتگذاری نفت در داخل کشور شد. از آنجا که یکی از بهترین و شفافترین مکانیسمهای قیمتگذاری محصولات، عرضه آنها در بورس است در اوایل دهه 80 ایده تاسیس بورسی برای انجام معاملات نفت طی فرآیندی مشترک میان وزارتخانههای نفت و اقتصاد شکل گرفت. در فاز نخست برای محقق شدن این ایده در اواخر بهمنماه 1386 مبادلات فرآوردههای نفت و پتروشیمی در بازار سرمایه آغاز شد. از سویی با وجود زیرساختهای موجود در صنعت برق کشور که آن را از کشورهای منطقه متمایز میسازد، همزمان با فعالیتها در راستای شکلگیری بورس نفت، لزوم راهاندازی بورس برق در ادامه توسعه بازار برق کشور احساس شد. در خردادماه 87 شورای عالی بورس با تاسیس بورس برق موافقت میکند. در این بین تشکیل بازاری منسجم برای در بر گیری همه کالاهای از جنس انرژی و تشکیل بورسی جامع و واحد برای معاملات انواع حاملهای انرژی پیشنهاد شد. شورای عالی بورس و اوراق بهادار در نهایت برای راهاندازی بورس نفت و برق به راهاندازی بورس انرژی رضایت داد. بر این اساس بورس انرژی به عنوان چهارمین بورس کشور جهت عرضه محصولات نفت و مشتقات نفتی، برق، گاز طبیعی، زغالسنگ، حق آلودگی و سایر حاملهای انرژی شکل گرفت. متعاقب صدور مجوز فعالیت بورس انرژی و برای تعیین گروههای سهامداری این بورس، سازمان بورس و اوراق بهادار، فراخوانی را جهت مشارکت نهادهای مالی و فعالان صنعت نفت، گاز و فرآوردههای نفتی، برق و با قید ترکیب 60 درصد نهادهای مالی، 20 درصد فعالان صنعت برق و نفت و 20 درصد عموم مردم و سقف 5/2 درصد برای هر متقاضی منتشر کرد و در نهایت در یازدهم اسفندماه 1390 مجمع عمومی موسس شرکت بورس انرژی برگزار شد و از بین کاندیداهای عضویت در هیاتمدیره، هفت عضو اصلی و دو عضو علیالبدل انتخاب شدند.
نقشه راه
اساسا این بورس برای آنکه بتواند جایگاه قابل توجهی در اقتصاد ایران به دست آورد راه درازی را در پیش خواهد داشت. اما آنگونه که در اهداف و راهبردهای شرکت آمده است تبیین، تحکیم و ارتقای جایگاه و کارکردهای بورس انرژی برای ذینفعان، بهکارگیری رویههای موثر جهت حفظ سلامت بازار و صیانت ازحقوق ذینفعان، طراحی ابزارها و محصولات جدید با توجه به نیازهای ذینفعان و اقتضائات محیطی، تجهیز بهینه منابع فیزیکی و توسعه مستمر سرمایههای انسانی، ارزشآفرینی و تامین منافع سهامداران، تعامل و همکاری موثر با نهادهای فعال در بازارهای مالی است و ارکان شرکت نیز شامل مجامع عمومی، هیاتمدیره، مدیرعامل، بازرس و حسابرس است که شرکت توسط هیاتمدیرهای غیرموظف مرکب از هفت شخص که توسط مجمع عمومی عادی با توجه به اساسنامه، قانون تجارت و مقررات برای مدت دو سال انتخاب میشوند، اداره میشود. چشمانداز شرکت آنطور که در سایت این شرکت درج شده است مرجع کشف قیمت حاملهای انرژی در منطقه خاورمیانه و ماموریت سازمانی نیز شامل ایجاد بازاری شفاف، کارآمد با نقدشوندگی و رقابتپذیری بالا، جهت رفع انحصار و کشف عادلانه قیمت حاملهای انرژی است. افزون بر این در بورس انرژی کالاهای باارزشی مورد معامله قرار میگیرد که میتوان به انواع نفتخام، نفت سفید، نفت کوره و مازوت، گازهای طبیعی، تمامی میعانات گازی، گازوییل، نفتا، بنزین، سوخت جت، هیدروژن، گاز مایع، زغالسنگ و زغال چوب، قطران، تمامی حلالها، متانول، اتانول، آیزوفیدها، اکستراکت، برشهای سنگین و لایت اند (Light End) اشاره کرد.
ترفند سرمایهگذاری برای پوشش زیان
صورتهای مالی بورس انرژی ارقام جالب توجهی را نشان میدهد که میتواند برای اندازهگیری دخلوخرج این بازار حاوی نکات ارزشمندی باشد. براساس آمار منتشرشده روی کدال درآمد عملیاتی این سازمان در سال 92 رقمی حدود 747میلیون تومان است در حالی که هزینههای عمومی این بورس در سال یادشده دو میلیارد و 459 میلیون تومان درج شده است. در سویی دیگر زیان عملیاتی سال 92 از محل خرید و فروش در این گزارش یک میلیارد و 712 میلیون تومان اعلام شده است. اما برای پوشش این هزینهها از سرمایهگذاری استفاده شده است. براساس این اطلاعات بخشی با عنوان درآمد حاصل از سرمایهگذاری با رقمی حدود چهار میلیارد و 800 میلیون تومان زیان را جبران کرده است و بورس انرژی را از زیانده بودن نجات داده است تا حداقل عملکرد این نهاد مالی زیرسوال نرود. آمارها نشان میدهد بورس انرژی اگرچه در بخش خرید و فروش ماموریت اصلی خود موفق نبوده اما توانسته در بخش سرمایهگذاری موفق عمل کند تا جایی که طی دو سال زیانده بودن در بخش خرید و فروش کالاهای پذیرششده، این شرکت توانسته هر سال با سرمایهگذاری در بازار پولی یا مالی به سودی بیش از چهار میلیارد تومان دست یابد. آیا اگر این بورس از قابلیتهای معاملاتی خود استفاده میکرد یا دولتیها اجازه میدادند تا از کانال این بورس محصولات قیمتگذاری و عرضه شوند سود حاصله چندین برابر نمیشد؟ پاسخ به این سوال مثبت است اما اینکه چه زمانی اجازه استقلال معاملاتی به بورس چهارم میدهند در ابهامی کامل قرار دارد.
پاک کردن صورت مساله
اگر یک آسیبشناسی جامع از تحولات روز نخست تا به امروز در بورس نوپای کشور صورت بگیرد میتوان به این مساله رسید که قابلیتها و توانمندی بورس انرژی در میدان عمل اساسا نهتنها دیده نشده است بلکه ارادهای هم برای آشکار ساختن آن وجود ندارد. ماهیت خرید و فروش، عرضه و تقاضا، خریداران و فروشندگان در این بورس با ابهام و علامت سوالهای زیادی همراه بوده است. باید به این نکته اساسی اشاره شود که بورس در شرایطی میتواند دارای یک هویت و بازاری برای داد و ستد باشد که عرضهکنندگان متفاوت و با حجمهای قابل قبول و در سویی دیگر خریداران نیز با تقاضاهای خود در بازار حضور داشته باشند تا کشف قیمت یک کالا یا سهام صورت و رقابت به معنای حقیقی شکل بگیرد. اما آیا بورس انرژی تا به امروز این گونه عمل کرده است. نگاهی به عرضهکنندههای کالا و محصولات در این بورس نگاه دولتی موجود در معاملات را نشان میدهد. در حال حاضر اینگونه عرضهکنندگان در بورس انرژی دولتی یا شرکتهای وابسته به دولت هستند که به نوعی تعیین قیمت به آنها دیکته میشود بنابراین در چنین شرایطی آینده بورس انرژی با چالشهایی مواجه خواهد بود. آیا راهحل نجات این بورس مستقل عمل کردن نیست؟ شاید منتقدان عقیده داشته باشند که این بورس نیاز به حمایت در عرضهها دارد اما سرانجام باید ناف وابستگی به دولت از سوی بورس انرژی قطع شود تا شاهد یک جهش در پرتو برنامهریزیهای منسجم باشیم. اما در حال حاضر صورت مساله پاک میشود و برای حل مشکل زیانده بودن بورس انرژی بهجای تغییر ساختار و اصلاح مشکلات اساسی تشکیل این بورس، مسوولان بهدنبال انتقال محصولات پتروشیمی از بورس کالا به بورس انرژی هستند تا از این طریق بتوان درآمد این بورس را افزایش داد. شاید در کوتاهمدت این راهکار جواب بدهد اما یقینا در بلندمدت بیشتر از نفع برای بورس چهارم ایران ضرر و وابستگی به همراه خواهد داشت. در آن سو یک بینظمی از جنس تفکیک نشدن کالاها برای عرضه در بورس کالا و انرژی نیز میتواند همیشه مستعد بحران و حاشیه برای هر دو بورس شود. به هر ترتیب تغییر و اصلاحات ساختاری و حتی تقویت سازوکارهای معاملاتی میتواند بورس انرژی ایران را در سطح منطقه به یک مرکز مرجع در قیمتگذاری در کالاهای استراتژیک تبدیل کند. اما همه تحولات و تغییر نگاهها مربوط به این بورس و مدیران آن نمیباشد و دولت نیز باید در مقام حمایت از این نهاد باارزش وارد عمل شود و وزارت نفت را مجاب به حمایت از عرضههای نفتی در این بورس کند تا شاید با روشن شدن موتورهای این بورس، ایران در آیندهای نزدیک بهعنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت، برق و حتی گاز در بخش قیمتگذاری، عرضه و تقاضا در سطح جهان به یک جایگاه تعیینکننده دست پیدا کند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم