نگرانی سهامداران در سال 94به پایان می رسد ؟
سالی پر از جنجال و حاشیه های معاملاتی کوچک و بزرگ برای سهامداران رو به پایان است. در سالی که علی صالح آبادی از صندلی ریاست بر سازمان بورس کنار گذاشته شد و محمد فطانت به جای وی انتخاب شد همه چیز با نوسان های طولانی مدت ادامه یافت و حتی تا روزهای پایانی سال با ورود سیاست و ابزارهای مالی جدید این بازار برای سهامداران پر رونق نشد. هر چند انتظار می رود تا گذشت زمان سیاست هایی همانند، حجم مبنا، ورود شاخص های تازه، ابزارهای مالی متنوع و ... اوضاع بورس در سال 94 را متفاوت تر از سال 93 کند اما هم چیز تحت تاثیر سیاست و مساله هسته ای ایران و 1+5 قرار دارد. در حال حاضر همه چیز در یک جریان خلا به سر میبرد. دو طرف مذاکرات که تقریبا تمرکز کل رسانههای دنیا را این روزها به خود اختصاص دادهاند نه میتوانند با اطمینان از توافق بزرگ سخن بگویند و نه از شکست مذاکرات خبری به بیرون درز میدهند، اما در این سو و در بورس از مدتها قبل همه چیز به نتایج نهایی مذاکرات ختم شده است. هر چند دیدگاههای محافظهکارانهای هم وجود دارد مبنی بر اینکه صنایع سال 94 دست کم شرایط فعلی را حفظ خواهند کرد اما انتظار روانی سهامداران که از مدتها قبل همه تحلیلها و خرید سهام را مبتنی بر عاقبت مذاکرات در پایان دوره فعلی کردهاند فشار عجیبی را به این نهاد سرمایهپذیر تحمیل کرده است. نوسانهای شدید افت قیمت سهام در بورس تهران که در ماه های اخیر به اوج خود رسیده، گویای حساسیتهای بیان شده است. اما بعد از فروردین 94 چه آیندهای در انتظار بورس است؟ این بزرگترین سوال این روزهای فعالان بازار سرمایه است. امروز «خوب، بد و زشت» این مذاکرات، «توافق یا شکست» احتمالی آن سرخط اصلی منابع خبری دنیا خواهد بود. اما در اولین ماه سال 94 واکنش سهامداران در تالار شیشهای میتواند تبعات بزرگ خوشایند یا بحران آمیزی را به این بازار مالی تحمیل کند. واقعیتها را نمیتوان پنهان نگاه داشت، بورس با شکست مذاکرات یکی از پازلهای گردش نقدینگی در اقتصاد ایران را فلج خواهد کرد و موج خروج نقدینگی از این بازار به راه خواهد افتاد و به تبع آن ریزشهای سنگینی در این بازار مالی به وقوع خواهد انجامید. برعکس این ماجرا هم میتواند امیدهای زیادی را در بورس برای سهامداران به وجود آورده به گونهای که این اتفاق میتواند برای این نهاد مالی به یک رنسانس تبدیل شود.
اعتمادهای کمرنگ شده
افزون بر این اعتمادبخشی به بازاری همانند بورس همیشه می تواند زمینه ساز رونق در این نهاد سرمایه پذیر شود. یک سوال همیشه در زمانی که بازار سهام در افت قرار دارد شکل می گیرد.به بورس برگردیم یا همچنان با ترس به این بازار نگاه کنیم؟ این سوال برای سهامدارانی که در سال 92 و حتی اوایل سال 93 در بازار سهام مشغول خرید و فروش سهام بودند و حال فعال نیستند و دستکم بخشی از سرمایههای خود را از این بازار خارج کردهاند، در سال جاری و حتی سال 94 به معمایی بزرگ تبدیل شده است. ریزش ارش بازار سهام که در طی شش ماهه نخست سالجاری به بالاترین حد خود رسید و ادامه آن تا اوایل پاییز تردیدهای زیادی را برای سرمایهگذاران برای فعالیت در بازار سهام به وجود آورد و این اتفاق باعث شد تا افراد زیادی هم از تالارهای شیشهای خارج شوند و به فکر سرمایهگذاری در سایر حوزههای سرمایهپذیر دیگر باشند. حتی تغییر مدیریت ارشد بازار سرمایه و آمدن محمد فطانت به جای علی صالحآبادی هم نتوانست حداقل در ظاهر هم جو معاملات را مثبت و امیدوارکننده به جلو هدایت کند. گویی تحول مدیریتی در سیاستهای اداره بازار سرمایه هنوز نتوانسته است به یک شوک مثبت در بازار سهام تبدیل شود. هر چند شاخص با مقاومتهایی روبهرو شده و احتمال ریزش بیشتر برای آینده بعید به نظر میآید اما واکنش معاملهگران بسیار غافلگیر کننده بوده است. در شرایطی که همگان تصور میکردند با رفتن صالحآبادی و حمایتهای شفاف طیبنیا از رییس جدید بورس فضای معاملاتی در تالار شیشهای به یکباره متحول میشود اما ادامه نوسانهای خردکننده شاخص، ریزش قیمت بخشی از سهمهای باپتانسیل و به تعادل کشیده نشدن بازار سهام همگی پالسهای پیچیدهای را در فضای تالار پخش کرده است. به هر حال نوع حمایتهای دولت و وزیر اقتصاد که در روز معارفه رییس جدید به صراحت مطرح شد نشان از آن دارد دولت حسن روحانی قرار است نگاه متفات و جدیتری به اساسا بازار سرمایه و به خصوص بازار سهام داشته باشد تا سهامداران با امیدواری بیشتری به دادوستد سهمهای خود بپردازند تا به قول وزیر اقتصاد نفرین و شومی روزهای سیاه بورس دامن دولت وی را نگیرد. اما در سال آینده اوضاع چگونه خواهد بود. برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید با دیدگاه های رییس جدید سازمان بورس بیشتر آشنا شویم.
چالش بزرگ رفع ابهام ها
محمد فطانت بعد از اعلام حکم رسمی ریاست بر سازمان بورس اولین موضعگیری خود را رفع ابهامهای کلان صنایع، اقدامات کوتاه و بلندمدت ساختاری در حوزه بازار سرمایه و سهام و تعمیق ارتباط با فعالان بازار سرمایه اعلام کرد. این نوع نگاه در ابتدای راه فطانت برای رونقبخشی به بازار سرمایه و به خصوص معاملات سهام در تالار شیشهای، اگر ضمانتهای اجرایی داشته باشد میتواند برای بورس و اهالی این بازار آینده روشنی را به وجود آورد. اما از آنجایی که سابقههای حمایت دولت در ماهها و سالهای گذشته از بازار سرمایه موجود است خیلی نمیتوان به بسترسازیهای حمایتی از طریق دخالت دولت در رفع ابهامهای موجود بازار سرمایه خوشبین بود. به همین دلیل بهتر آن است که رییس سازمان بورس ابتدا بتواند یک ارزیابی از شیوههای حمایتی دولت در گذشته انجام دهد تا دقیقا به برداشت و تحلیل جامعی از نوع نگاه دولت به این بازار برسد. در حال حاضر ایجاد موج مثبت عاقلانهترین راه برای خوشبین کردن سهامداران و فعالان بازار سرمایه است که فطانت آن را دنبال میکند اما بعد از موجسازی اولیه، ایجاد لایههای حمایتی که بازار سهام بتواند آن را در روند معاملات درک کند نیاز است تا یک اعتماد عمومی در بازار سرمایه بعد از ماهها به وجود آید. روشن است که اگر حمایتها در حد حرف و شعار باقی بماند در کوتاهترین زمان ممکن با واکنش معاملاتی در بازار سهام مواجه خواهد شد و ابعاد ریزشهای آینده شاید بیشتر از حال حاضر بورس را در حالت رکود فرو برد. به هر ترتیب باید در انتظار ماند تا نوع حمایتهایی که رییس سازمان بورس آن را وعده داده است را به روشنی ارزیابی و تحلیل کرد. شاید دولت با گزینهای که خود آن را بر سر کار آورده است مهربانانهتر برخورد کند و حمایتهای تازه از بازار سرمایه به عمیق شدن این بازار و البته بازدهی مناسب منتهی شود.
تغییر قوانین بازدارنده
در همین حال تغییر سیاست های اجرایی معاملات یکی از بزرگترین تصمیم های رییس جدید در سال 93 بود به طوری که «حجم مبنا» با پارامترهای جدید و فرمولی تازه برای سرمایه گذاران اعمال شد تا یکی از ترمزهای روند معاملات تاثیر منفی خود را در بازار سهام کمتر کند. این اتفاق که اولین اقدام بزرگ محمد فطانت بعد از انتصاب وی به ریاست سازمان بورس است، اگر بتواند در روند معاملات حتی در میانمدت هم موجی مثبت ایجاد کند، سرآغاز تحولات بنیادی در خرید و فروش سهام و در نهایت به تعادل کشیده شدن بورس خواهد بود. اینکه آیا تغییر این پارامتر به تنهایی میتواند منشا تغییر فضای معاملات در تالار شیشهای شود یا خیر نیازمند اندکی فرصت برای تجزیه و تحلیل معاملات به خصوص از سوی بزرگان حقوقی بازار است. اسفندماه سال 93 و حتی هفته های ابتدایی سال 94 زمان خوبی برای این ارزیابی است اما باید به خاطر داشت اسفندماه سال 92، شاهد یک تغییر بزرگ در روند معاملات بودیم که برخلاف این بار که سیاست فعلی به حمایت از خرید و فروش بزرگان و حقوقیها اختصاص یافته بر مبنای محدودیت معاملات برای حقوقیها بنا شده بود که البته عمر آن به یک ماه کاری هم منتهی نشد و مسوولان تصمیمساز بورس در دوره علی صالحآبادی، رییس پیشین سازمان بورس خیلی زود به این نتیجه رسیدند که مسیر به تعادل رساندن بورس را به اشتباه شناسایی کردهاند و همه چیز در بورس در حال از دست رفتن و ریزشهای بیشتر است. این بار نسخه تجویزشده فعلی در ظاهر مورد اقبال اکثر فعالان بازار سهام است و اندک اعتراضهای فعلی خیلی جدی گرفته نمیشود و نگاه امیدوارکنندهای در بازار شکل گرفته است. به هر حال سهامداران حقیقی و حقوقی تنها با هدف کسب بازدهی در بورس مشغول فعالیت هستند و به هر میزان روند افزایش و کاهش قیمت سهام در این بازار بر مبنای اصول حقیقی خرید و فروش شکل بگیرد طبیعتا نوسانهای آینده هم قابل درک است اما اگر ماهیت کلی تغییرات برای تغییر جهتهای موقتی معاملات و خرید زمان صورت بگیرد روشن است که اینگونه سیاستها همانند همیشه به شکست منتهی میشود که بهترین مستند آن سیاستهای اعمالشده گذشته است که بسیاری از آنها عمری کوتاه داشته و در انتها به بنبست منتهی شدهاند. اما ورود شاخص های تازه شاخص قیمت (وزنی-ارزشی)، شاخص کل (هم وزن) و شاخص قیمت (هم وزن) هم از دیگر شفاف سازی های بورس در دوره تازه ریاست محمد فطانت است. این تصمیم به خوبی می تواند شفافیت بیشتری را در معاملات بازار سهام از یک سود و ارزیابی داد و ستد سهام در این نهاد را برای فعالان اقتصادی فراهم سازد.
معمای بزرگ تالار شیشه ای
تحلیلگران سال آینده را برای بورس سال مهم و البته سختی ارزیابی می کنند.برخی از آن ها معتقد هستند که باید این واقعیت را پذیرفت که اقتصاد کشور با مشکلات بنیادی رو به رو است و دلایل متعددی وجود دارد که چشم انداز مثبتی برای اقتصاد کشور در سال آینده متصور نباشیم و با این شرایط چطور می توان توقع داشت معاملات به صورت روان در جریان باشد و شاخص بورس رشد کند؟! ازسویی دیگر برخی از کارشناسان معتقد هستند، مادامی که مولفه های تاثیر گذار بر شرایط بازار و شرکت های بورسی اصلاح نشود، انتظار برای بهبود شرایط فعلی، انتظار معقولی نخواهد بود. درباره اوضاع تا پایان سال جاری هم می گویند وضعیت بازار تا پایان سال به همین منوال پیش خواهد رفت و حتی ممکن است شاهد ریزش بیشتر شاخص باشیم، مگر آن که یک شوک بزرگ بتواند شرایط را تغییر دهد. با این حال برای سال 94 سهامداران گزینه های زیادی برای تحولات گسترده در اختیار دارند. از موج بسیار امیدوار کننده توافق هسته ای تا قوی شدن بنیان های اقتصادی بهترین اتفاق ممکن برای فعالان بازار سهام می باشد. فروردین ماه 94 تکلیف پرونده هسته ایران مشخص خواهد و تقارن آغاز روزهای تالار شیشه ای در ابتدای سال با این تصمیم مهم اگر به نتایج مثبت منتهی شود بهترین شوک چند دهه اخیر نه تنها به اقتصاد ایران بلکه بازار سرمایه ایران و به خصوص بازار سهام ایجاد خواهد شد. به هر حال روزهای سرنوشت سازی در سال 94 در انتظار سهامداران است که می تواند به یک سال شگفت انگیز برای آن ها منتهی شود. در بدبینانه ترین حالت می توان سالی سخت را برای سهامداران متصور بود. این که سال 94 چه سرنوشتی را برای بورس بازاها رقم خواهد خورد یکی از بزرگترین معماهای این روزهای تالار شیشه ای است.