همه فعالان بازار سهام از حواشی و جزییات این اتفاق کاملا آگاه هستند و نیازی به شرح ماجرا در این ارتباط نمیباشد اما قصد داریم تا به اتفاقهای بعد از آن اشاره کنیم تا بتوانیم به یک ارزیابی دقیق در برابر اظهارنظرهای معاون نظارت بر بورسها و ناشران سازمان بورس که بالاخره بعد از گذشت چند روز در باره عرضه اولیه «مبین» و اشکالات سیستم معاملاتی در برابر رسانه سازمانی خود پاسخگو بوده است، بپردازیم. حسن امیری در این گفتوگو با بیان همه آنچه که در این چند روز از ابتدا تا به حال روی داده در نهایت بدون آنکه از سهامداران و فعالان بازار سهام که در این عرضه اولیه حضور داشتند که در نهایت تحت تاثیر فشارهای عصبی ابطال هم قرار گرفتند حتی یک عذرخواهی ساده انجام نداد و همه چیز را عادی جلوه داد. جالبتر آنکه در برابر انتقاد رسانهها که بر اساس وظیفه ذاتی خود باید همه ابهامها را ارزیابی و کنکاش کنند که در این مورد درباره عرضه اولیه «مبین» و شائبههای آن نقدهای زیادی را انجام دادند، در اظهار نظری عجیب رسانهها را دعوت به آرامش و عدم قضاوتهای عجولانه میکند. این مقام بورسی که به تازگی و پس از آمدن محمد فطانت به عنوان رییس سازمان بورس در دایره مدیران مورد اعتماد وی قرا گرفته در بخشی دیگر از توصیههای عجیب خود به رسانهها که تا به حال سابقه نداشته که میتوان دلیل آن را خلاء مدیریت روابط عمومی در چند ماه اخیر بعد از استعفای سعید مستشار دانست، اظهار داشته است: «هر گونه اظهار نظر به ویژه مواردی که به طور ناقص بیان میشود یا مطالبی که با جهتگیریهای خاصی در رسانهها مطرح میشود میتواند آثار زیانباری در پی داشته باشد و به داراییهای مردم لطمه بزند». کلیدواژه این جمله «داراییهای مردم» و لطمه ندیدن آن است که مسبب آن هم مشخص شده است. ظاهرا فشار نمایندگان مجلس به مقامات بورس که در هفته گذشته به بالاترین حد رسید به طوری که رییس کمیسیون اصل «90» به صراحت عنوان کرد که رییس سازمان بورس باید جوابگوی این ادامه ریزشها و ابهامات تازه باشد و پیگیریهای رسانهای مورد خوشایند آقایان واقع نشده است. گویی از سوی اینگونه نگاهها که به تازگی وارد مدیریت بازار سرمایه شدهاند انتظار وجود تا از بین رفتن سرمایههای مردم به خصوص حقیقیها در بازار سهام که در چند هفته اخیر به اوج خود رسیده و بیش از 15 هزار میلیارد تومان آن در یک ماه اخیر از 15 فروردینماه تا به امروز دود شده مورد توجه رسانهها قرار نگیرد! در عین حال اگر در یک عرضه اولیه ساده که درصد عرضه سهام هم خیلی بزرگ نبود که اگر بود هم نباید این گونه اشکالات در سامانه معاملات به وجود آید، اشکالات فاجعه باری صورت گیرد، همگان باید لبخند بزنند و سکوت کنند. آیا افشاگریهای رسانهها به چالش کشیدن اشکالات و آگاه کردن مردمی که تنها حامی آنها شاید رسانهها باشند به «داراییهای مردم» لطمه میزند یا چشمپوشاندن و توجیه کردن ابهاماتی که هر از گاهی همه فعالان بازار سرمایه را غافلگیر میکند؟
کاهش 30 هزار میلیارد تومانی ارز ش بورس، سهامداران معترض را به خیابان کشاند
بورس این روزها همانند چند ماه گذشته دیگر بر سر زبانها نیست و دیگر سرمایهگذاران تازهکار برای ورود به بازار بیمحابا به تالار شیشهای هجوم نمیآورند. از سوی دیگر حتی سهامداران فعلی نیز با وضعیتی که شاخص و قیمت سهمها پیدا کردهاند گزینههای مثبت و آینده امیدوارکنندهای را نیز روبهروی خود نمیبینند. ریزشهای شاخص و افت قیمتها که از چندی پیش آغاز شده است بالاخره در روز 23 بهمنماه به یک عدد خاص منتهی شد و شاخص کل معاملات با 1103 واحد کاهش پس از مدتها به محدوده 79 هزار واحد برگشت. این عقبگرد ناامیدکننده دارای پشتوانه ریزشهای ادامهدار هفتههای قبل است و خلقالساعه شکل نگرفته است. هنوز به یاد داریم که نماگر تا مرز 90 هزار واحد هم رشد کرد و امید این میرفت که بهزودی شاخص 100 هزار واحدی، برگ طلایی دیگری را برای تاریخ در بورس ایران رقم بزند اما نهتنها اینگونه نشد بلکه وضعیت فعلی بازار نگرانیهای زیادی را در بین فعالان، سهامداران و بازیگران بازار سرمایه ایران بهخصوص بورس اوراق بهادار به وجود آورده بهطوری که حتی کار به اعتراضهای خیابانی نیز کشیده شده است. اعداد و آمارها نیز به خوبی گویای شرایط فعلی هستند. دقیقا روز 23 دیماه، یعنی 30 روز پیش شاخص کل معاملات 85 هزار و 404 واحد و ارزش بازار نیز بیش از 418 هزار میلیارد تومان بود اما این اعداد و ارقام دقیقا روز گذشته و در آخرین روز معاملاتی در بخش شاخص کل به 79 هزار و 136 واحد و در ارزش بازار نیز با افتی 30 هزار میلیارد تومانی به رقم 388 هزار میلیارد تومان رسیده است که به روشنی از کاهش ارزش بورس ایران حکایت میکند و نشان میدهد کاهش قیمت سهمها و شاخصها آنقدر هم که کارشناسان و مقامات بورسی به آن مثبت نگاه میکنند دارای وضعیت عادی و معمولی نیست. همه چیز به خط قرمز و هشدارهای واقعی نزدیک شده است. حال دیگر ریزشهای قیمت سهمها در بورس با شدت بیشتری ادامه پیدا میکند به طوری که حتی دیگر اظهارنظرهای غیرمسوولانه و یکطرفه مسوولان و تحلیلگران منتفع بازار سهام که اغلب چشم خود را بر واقعیتها و بر ضرر سهامداران حقیقی خرد میبندند نیز نمیتواند دوای درد این بازار باشد و باید تدبیر و راهکارهای تازهتری که قدرت اجرایی داشته باشد از سوی مدیران، هدایت بازار و بازیگران بزرگ آن به کار گرفته شود. به هر حال بورس همیشه در ماه پایانی سال به خاطر حجم بالای گردآوری نقدینگی دچار افت و ریزش میشود اما نه با این شتاب و حجم که میتواند تبعات ناخوشایندی را برای سهامداران به وجود آورد. وجود شایعات و تحولات اقتصادی- سیاسی نیز به افت بورس کمک کرده است تا بازاری که با رشدهای ادامهدار بر سر زبانها افتاده بود حال بیرونق و مبهم کار خود را دنبال میکند.
اعتماد به شفافیت بیشتر ختم میشود؟
کمی بیشتر از 100 روز از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، این روزها فضای سیاسی و اقتصادی در کشور شرایط باثبات و متعادلی را تجربه میکند. در این میان بورس اوراق بهادار بدون توجه به رکود و افت فاحش بازارهای موازی «طلا، سکه، ارز و مسکن» بازدهی خاص و شگفتانگیزی را به سهامداران خود میدهد که آخرین آمارها نزدیک شدن متوسط بازده بورس به 120 درصد را تایید میکند. همیشه از بازار بورس به عنوان یکی از دماسنجهای تعیین شرایط اقتصادی یک کشور نام برده میشود، اما این دماسنج در ایران از ماهها پیش تا به حال همراستا با سایر شاخصهای اقتصادی حرکت نمیکند و گویی تورم نزدیک به 40 درصدی، نوسان شدید قیمتهای ارز و سکه، خواب سرمایههای بازار مسکن و ... برای این بازار یک فرصت ویژهای را فراهم کرده است تا سهامداران و فعالان این بازار با خیالی راحت به معامله برگههای سهم خود و کسب سودهای قابل اعتنا اقدام کنند. هر چند بزرگترین اشکال این بازار عددمحور که حتی معیار ارزیابی اصلی آن یعنی «شاخص کل» معاملات مورد تایید همه فعالان به عنوان نشاندهنده وضعیت کلی بورس نیست و آن را معیار حقیقی تحلیل و برآیند اصلی معاملات بورس نمیدانند اما حقیقت آن است که فعلا همه چشمها به بورس است حتی اگر این شاخص نشاندهنده آشکار وضعیت بازار نباشد. البته به طور کل اوضاع در بورس بسیار بهتر و قابل اعتناتر از سایر بازارهای دیگر است که این نشاندهنده اعتماد سرمایهگذاران به این نهاد مالی است. این رشدها و رکوردشکنیها حال به عنوان یک برگ برنده برای ادارهکنندگان آن و البته رییسجمهور روحانی تبدیل شده است به طوری که حتی وی در اولین گزارش خود به مردم به آن اشاره میکند و شرایط بورس را یک تحول بزرگ میداند. پیش از این هم دولت از بازار سرمایه حمایت کرده و آن را به عنوان یک ابزار جذب سرمایههای سرگردان معرفی کرده بود که خود نشاندهنده توجه ویژه دولت یازدهم به بورس است. حال این اعتماد عینی ایجاب میکند تا بورس نیز با شفافتر کردن بازار و سهیم کردن بخش بزرگی از صنایع در دایره بازدهی و سودده بودن به سهامداران کمک کند تا از سرمایهگذاریهای خود حداقل بازده مورد انتظار را دریافت کنند و بورس به جزیره تبدیل نشود و سهامداران در یک ترازوی نامتعادل در حال سقوط قرار نگیرند.
روز گذشته شاخص کل معاملات همزمان با پایان یافتن دور اول مذاکرات ایران و گروه 1+5 و مشخص شدن زمان برگزاری دور دوم مذاکرات در بغداد و از سویی دیگر با حمایت شرکتهای معدنی و بانکی همانند « فولادمبارکه اصفهان، گلگهر، چادرملو، سرمایهگذاری امید، بانک ملت، ملی صنایع مس ایران، بانک پارسیان، توسعه و معادن فلزات، فولاد خوزستان، سرمایهگذاری غدیر و...» توانست با یک رشد 384 واحدی یک برگ دیگر بر برگهای تاریخسازی فعالیتهای بورس در کشور را به ثبت برساند و در روز بارانی 27 فروردینماه سال 91 توانست از مرز 27 هزار واحد هم بگذرد و عدد 27 هزار و 281 واحد را در تابلوی قرمز تالار شیشهای به ثبت برساند تا فعالان بازار سرمایه ایران در ماه ابتدایی سال به یاد خاطرهها و روزهای پررونق سال گذشته بیفتند. همه این تحولات در حالی روز گذشته رخ داد که خبرهایی از نشست نخست گروه 1+5 با ایران که به اطلاع همگان رسید، دقیقا تصمیمهای شفاف و روشنی از سوی هر دو طرف اعلام نشد. فقط فضای مثبت این جلسه وتحلیل هایی که از سرانجام این نشست وجود دارد به خوبی به عنوان یک خبر و شوک مثبت بر فضای اقتصادی کشور فرود آمد و امیدها را زنده کرد.از نگاهی دیگر تالار شیشهای ایران تحت فشارهای اقتصادی و حاشیههای سیاسی همیشه سرمایهگذاران ایرانی را در تردید نگاه داشته است و حتی برگزاری یک نشست بدون اعلام نتایج هم منجر به رکوردشکنی فعالیت معاملهگران در بازار سرمایه شد. همه این موارد نشاندهنده آن است که تا چه حد سرمایهگذاران بورس در ایران به تحولات سیاسی حساس هستند و پازلهای سرمایهگذاری خود را بر مبنای یک استراتژی از پیش تعیین شده بر سر مسیرهای سرمایهگذاری شده قرا میدهند. بر مبنای همین نکات کارشناسان اقتصادی مرتبط با بورس که اوضاع را همیشه رصد میکنند حتی از گذشتن شاخص از مرز 30 هزار واحد تا قبل از شروع تابستان و فصل مجامع هم خبر میدهند که با ارزیابی شرایط فعلی و اینکه این جو مثبت به این زودیها هم به سمت و سوی منفی بودن پیش نخواهد رفت نمیتواند یک پیشبینی اشتباه باشد. اگر به این موارد حمایتهای دولت از بازار سرمایه به عنوان نهادی که میتواند سرمایههای سرگردان را به یک مرکز مالی شفاف هدایت کند را اضافه کنیم که میتوانیم به آینده کوتاه و بلندمدت بورس بسیار خوشبین بود.
منبع :