ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
مقصران بحران بازار سهام
«تغییر ضوابط معاملات، بیمه سهام، سفارشهای دستوری، دستکاریهای گاه و بیگاه، ورود دولت، حمایت ضعیف حقوقیها، کاهش نرخ سود بانکها، نشستهای ادامهدار مدیران بورس، واکنش مجلس، حلوفصل شدن بحران پتروشمیها و ...»، اکثر این اتفاقها همگی از سال گذشته تا به حال عمری کمتر از شش ماه را در بورس کشور تجربه کردهاند. دقیقا از اواسط اسفند سال 92 تا امروز اول شهریورماه 93 هر راهکاری که توسط مسوولان بورس و دست بالاتر همانند دولت و وزیر اقتصاد برای مهار سقوط بورس به اجرا درآمد یا در همان روزهای نخستین ناکام شده است یا به مرور زمان اثرات مثبت آن در معاملات سهام برای فعالان آن از بین رفته و بازدهی جای خود را به زیان و دستکم سود ناچیز برای سهامداران داده است. در ادامه تحولات به گونهای ادامه پیدا کرد که میانگین ریزشهای شاخص بورس در این دوره زمانی مشخص میکند که اوضاع در این بازار سرمایهپذیر در شرایطی که سایر بازارهای موازی همانند «ارز، طلا، سکه، مسکن، خودرو و ... » در رکود محض به سر میبرد نهتنها برای سرمایهگذاری مناسب نیست بلکه با کوچکترین غفلتی به راحتی سرمایهها در این بازار دود میشود. از سویی دیگر مسوولان و هدایتگران بازار سهام در چند مدت اخیر بیشتر از آنکه به فکر حلوفصل اوضاع معاملات و داغ کردن تنور دادوستد سهام در داخل تالار شیشهای باشند و همیشه هر ریزش و افتی را به سایر پارامترهای تاثیرگذار بیرونی نسبت ندهند اولین راهکاری که به نظرشان میرسد نگاه به بیرون از بازار سهام است به گونهای که بازیگران این بازار در یک دایره بسته قرار گرفتهاند که هر از چندی عادت کردهاند که یک حمایت بیرونی به درون دایره بسته هدایت کند تا شاید موج ایجاد شده برای کوتاهمدت هم که شده بازار سهام را به تحرک درآورد اما آیا این تنها راهی است که باید برای نجات بازار سهام آن را به کار برد؟ آیا همه چیز و همه اعمال نظرها در بازار سهام دقیق و صحیح است و به درستی به اجرا درآمده است که همیشه تنها گزینه حمایت از بیرون است؟ به روشنی پاسخ به این سوالها بیشتر از آنکه مثبت باشد منفی است چراکه انتقادات زیادی در بازار سهام از سطح حقوقیها تا حقیقیها وجود دارد که در حال حاضر بیشتر از آنکه جنبه واکنشی پیدا کرده باشد به سکوت محض تبدیل شده است. واقعا چه کسی است که نداند حقوقیها که روزگاری موجهای زیاد هیجانانگیز در بازار سهام به وجود میآوردند دیگر حتی در حوالی تالار شیشهای هم دیده نمیشوند. در اینکه این گروه هدایتگران بازار سهام هستند و در پارهای از زمانها بازار را هم به سمت و سوی اهداف خود هدایت میکنند شکی وجود ندارد به همان میزان هم شکی وجود ندارد که اگر بورس بتواند آنها را همانند گذشته به بازی بگیرد،ورق بورس تغییر میکند و شرایط مناسبی در بازار سهام برای بلندمدت پدید میآید. در عین حال روشن است که بازیگران داخلی بورس اگر به تعادل و رونق پایدار این بازار فکر میکنند باید به یک نقطه تفاهم مشترک برسند وگرنه ایجاد هر راهکاری در بلندمدت به شکست منتهی میشود و داستانهای گذشته تاییدکننده این نکته است. به واقع مسوولان بورس باید به این باور برسند که شرط رونق بورس چیدن درست تصمیمات روی میز معاملات سهام برای همه بازیگران و فعالان تالار شیشهای است و محتاج بودن به بیرون از این بازار همانی میشود که در حال حاضر وجود دارد. اگر بازاری در یک ساختار نظاممند و صحیح حرکت کند حتی در شرایط بحرانی نیز با کمک ارکان داخل بازار هم میتواند بحرانها را پشت سر بگذارد و نیازی نیست محتاج همیشگی بیرون باشد؛ چیزی که ما در بورس در چند وقت اخیر آن را مشاهده میکنیم به طوری که تا ریزشها سنگین شده و بازدهی سهام کاهش معنیداری پیدا میکند حمایت دولت به میان کشیده میشود. به هر روی گزینههای زیادی برای به تعادل رساندن معاملات سهام وجود ندارد و بهتر آن است که مسیر تصمیمسازیها به سمت به بازی گرفتن ارکان درونی بازار هدایت شود. با وجود این اگر هر راهکاری همانند ایجاد «بازار برتر» که به زودی در ادامه تصمیمسازیهای جدید بورس شکل میگیرد هم متولد شود، میتواند فقط مسکنی باشد که در کوتاهترین زمان ممکن اثر خود را در بورس از دست خواهد داد.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
«تامین مالی»، واژهای که این روزها از سوی بزرگان اقتصادی در ایران زیاد شنیده میشود. در این میان بازار سرمایه در کنار سیستم بانکی در کشور دو شاهراه عمده و اساسی حلوفصل تامین نقدینگی پروژههای ملی هستند. نگاهی به آمارها نشان میدهد که به دلیل گستردگی سازوکار سیستم بانکی در کشور و آشنا نبودن فعالان اقتصادی با فرآیند تامین مالی از کانال بازار سرمایه، بانکها نقش عمده و قابل اعتنایی در تامین مالی برعهده دارند و بازار سرمایه بخش کم و غیرقابل اتکایی از تامین مالی را در کلیت اقتصاد کشور بر دوش میکشد. این در حالی است که بر اساس نوع فراهمسازی تامین مالی که در سیستم بانک و بازار سرمایه تعریف شده است علاوه بر اینکه تامین مالی از سوی بازار سرمایه با هزینههای کمتری همراه است، ارزشآفرین بودن منابع مالی در این بازار آن هم در شرایط فعلی که ارزش بازار سرمایه به بیش از 425 هزار میلیارد ریال رسیده است به خوبی میتواند قدرت تامین مالی از سوی بورس را نشان دهد. البته این واقعیت هم وجود دارد که بازار سرمایه در مقابل کل سیستم بانکی به دلیل قدمت و گستردگی و حمایتهای دولتی و غیردولتی ارزش و اعتبار متفاوتی دارد اما باید به این مساله بسیار مهم و اساسی نیز اشاره کنیم که شفافیت، سهولت و تنوع صنایع در بازار سرمایه که توانسته است بنگاههای بزرگ اقتصادی در کشور را در اختیار داشته باشد به روشنی میتواند انگیزههای بیشتری را برای تامین مالی به تصمیمگیرندگان بزرگ اقتصادی که به دنبال حلوفصل مشکل جذب نقدینگی هستند تحمیل کند. به هر حال هر بازاری در هر اقتصادی با نوسان و نقاط مثبت و منفی همراه است و در این میان سیستم بانکی با نرخهای بهره بالا و در سویی دیگر بازار سرمایه با تنوع ابزارهای مالی و صنعتهای جذاب برای تامین مالی هر یک میتواند بخشی از تامین مالی بنگاههای اقتصادی کشور را برعهده بگیرند. ذکر این نکته نیز ضروری است که با ادامه فضای مثبت فعلی در بازار سرمایه مسوولان و تصمیمگیرندگان این نهاد سرمایهپذیر نیز باید با تعامل بیشتر با سطوح بالای ارکان اقتصادی و شفاف کردن سهولت تامین مالی در بازار سرمایه ذهنها را نسبت به این بازار برای انجام دادن تامین مالی روشنتر کنند تا در آیندهای نزدیک بازار سرمایه سهم بزرگی از تامین مالی را برعهده بگیرند.