گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

شکست ائتلاف حقوقی‌ها


«حقوقی‌ها و حقیقی‌ها» این دو گروه بزرگ، بازیگران تالاری هستند که آن را بورس می‌نامند. چندی است که این دو گروه بازیگر بر سر صحنه معاملات بورس همانند گذشته در راستای یک هدف گام برنمی‌دارند و به نوعی هریک در تالار شیشه‌ای ساز خود را می‌نوازند. هنوز رشد شاخص و قیمت سهم‌ها که تا هفته‌های قبل تاریخ‌ساز شده بود به خاطره تبدیل نشده است اما در سویی دیگر ریزش قیمت‌ها و عقبگرد شاخص کل ادامه‌دار شده است. حتی ائتلاف بزرگ 50 حقوقی بازار هم نتوانست بیش از دو روز بازار بورس اوراق بهادار را به سمت شاخص‌های سبز هدایت کند. آخرین آمارها نشان می‌دهد که سهم حقیقی‌ها از دادوستد سهم‌ها در این روزها حتی به 80 درصد هم رسیده است. این یک زنگ هشدار قوی برای بازاری است که حقوقی‌های آن بزرگ‌ترین سهامداران آن هستند، اما حقیقی‌ها معاملات را به دست گرفته‌اند و حقوقی‌ها منفعل شده‌اند. این تحول می‌تواند نشان از آن داشته باشد که حقوقی‌های بازار یا یک سناریوی از پیش تعیین شده را دنبال می‌کنند که از همان جلسه هم‌اندیشی شکل گرفته است و یا اینکه در حال ارزیابی بازار در ماه‌های منتهی به پایان سال هستند تا برای‌ آینده تصمیم‌گیری کنند اما متاسفانه هر تحلیلی پشت این قضایا باشد یک نکته بسیار مهم را نباید نادیده گرفت که آن این است که با استمرار ریزش شاخص‌ها و افت بورس، نوسهامداران که برای سود به این بازار آمده‌اند با خروج سرمایه‌های خود بحران بزرگ‌تری را به بازار وارد خواهند کرد که در آن زمان تبعات بیشتری نسبت به حالا برای بورس به دنبال خواهد داشت.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم

بازتاب :

بورس نیوز + خراسان نیوز


عصیانگران 80 درصدی


 «80»  درصد بورس اوراق بهادار در اختیار گروهی است که در زمانی که بازار به آنها نیاز دارد، وارد نمی‌شوند و در این شرایط اقلیت بخش حقیقی جریان بازار را در اختیار می‌گیرند»، این تحلیل یک کارشناس و فعال بازار سرمایه نیست بلکه انتقاد صریح  مدیر نظارت بر بورس‌هاست که آن را در یک نشست رسمی در روز گذشته در هجدهمین نشست صبحانه کاری کانون نهادهای سرمایه‌گذاری به مخاطبان خود که اتفاقا از بزرگان بورس بودند بیان کرد. این جمله معانی زیادی را در بورس به وجود می‌آورد که  برای تحلیل آن می‌توان زوایای گسترده‌ای را مورد بررسی قرار داد؛ از نوسان‌های شدید قیمت‌ها در معاملات تا رشد‌های بی‌محابایی که عنان بازار را از اختیار صاحبان آن در زمان‌هایی که البته کم نیستند، خارج می‌کند. حقوقی‌ها را باید صاحبان معاملات در بازارهای مالی و سرمایه‌ای نامید، نه در ایران که در همه بورس‌های دنیا از نیویورک تا ژاپن از لندن تا هنگ‌کنگ. این یک سیستم و روال مرسوم است اما آیا در همه بورس‌های دنیا همیشه و در همه حال حقوقی‌ها به دنبال جمع کردن‌های پرسود و خالی کردن‌های پرضرر در بازار هستند و در شرایطی که نیاز است نقش حمایتی خود را نشان دهند به بازار وارد نمی‌شوند؟ قطعا پاسخ به این سوال مطلقا مثبت و منفی نیست اما به صراحت می‌توان گفت نه شرکت‌های بزرگی که جزو سهامداران بزرگ این بورس‌ها هستند از این‌گونه رفتارهای معاملاتی نشان می‌دهند و نه کلیت بازارهای آنان این اجازه را می‌دهد چراکه نهادهای ناظر در بورس‌های معتبر بین‌المللی نقش خود را آنقدر کمرنگ نمی‌کنند که به نوعی بازار و روند معاملاتی آن را اکثریتی نزدیک به 80 درصدی در دست بگیرند. به‌راستی باید چه سازو‌کاری را به جریان انداخت تا این اشکال حداقل کمرنگ شود؟ شاید تغییر نگاه‌های مدیران و اداره‌کنندگان شرکت‌های بزرگ و هدایتگر در ایران در این مساله راهگشا باشد تا همه چیز را در به انتفاع رسیدن نهاد متبوع خود خلاصه نکنند. اما باید به جایگاه مرجع ناظر و تصمیم‌ساز بازار سرمایه نیز اشاره کنیم که به‌خوبی می‌تواند با استفاده از اهرم‌های بازدارنده نسبت به این‌گونه انحراف‌ها واکنش نشان دهد تا اوضاع آنقدر بحرانی نشود که از دایره کنترل خارج شود. به هر حال این روند نیاز به یک اصلاحات جدی دارد اما آیا اراده یا قدرتی وجود دارد؟


منبع :

روزنامه جهان صنعت بخش دوم + لینک دوم سوم 

گزارش در یک نگاه لینک دوم سوم