اهمیت جام جهانی را برای فدراسیوننشینها توجیه کنید
جام جهانی فوتبال اگر یکی از بزرگترین فستیوالهای جهانی ورزش نباشد قطعا معتبرترین مسابقاتی است که تنها با حضور 32 کشور منتخب که سختترین مسابقات مقدماتی را با شکست دادن رقیبهای خود پشتسر گذاشتهاند هر چهار سال یکبار برگزار میشود. ایران در طول همه دورههای جام جهانی تنها چهار بار موفق شده است در بالاترین سطح مسابقات فوتبال جهان شرکت کند و خیلی از کشورها و بازیکنان بزرگ دنیا نیز همچنان در آرزوی یکبار شرکت در این مسابقات هستند. حضور در جام جهانی برای همه کشورها علاوه بر ابعاد ورزشی حتی ابعاد فرهنگی و سیاسی را نیز به همراه خواهد داشت. خوب به یاد داریم که در جام جهانی 98 فرانسه بازی ایران- آمریکا چگونه توانست کل مسابقات را تحت تاثیر قرار دهد. حتی اشک ریختنهای بازیکن تیم ملی کرهشمالی پیش از بازی مقابل برزیل در جام جهانی هم نشان میدهد چه جو روانی شگفتانگیزی بر این بازیها حاکم است به طوری که همه کشورها سعی میکنند در این رهاورد جهانی بهترین نماینده ورزشی، فرهنگی از طرف مردم کشور خود باشند و به نوعی تبلوری از غرور ملی خود را در داخل و بیرون از مسابقات نشان دهند. حال اما در ایران یک نهاد همانند وزارت ورزش یا حتی وزارت ارشاد باید در یک جلسه رسمی علی کفاشیان، رییس فدراسیون فوتبال را توجیه و متوجه این موضوع کند که او براساس جایگاه حقوقی خود در روزهای منتهی به جامجهانی 2014 برزیل نسبت به تحولات تیم ملی فوتبال ایران چگونه اظهار نظر کند تا با حرفهای بیپایه و اساس خود با آبرو و اعتبار فرهنگ ایرانیان بازی نکند. تازهترین شاهکار آقای همیشه خندان که براساس اظهارنظر خود اراده جابهجایی یک لیوان آب را هم در فدراسیون فوتبال ندارد در روزهای گذشته به یک هجمه جهانی منفی برای ایران تبدیل شده است. نگاهی به شرایط نشان میدهد ظاهرا در ایران به عنوان یک کشور نفتخیز، دریافت میلیونها دلار پاداش صعود به جام جهانی از سوی فیفا، حمایت مالی همهجانبه دولت و البته اسپانسر تیم ملی از فدراسیون کفاشیان آنقدر کافی نبوده است که ایشان بدون در نظر گرفتن تبعات رسانهای حرفهای خود میگوید بازیکنان تیم ملی فوتبال باید مراقب لباسهای خود باشند چراکه دیگر به آنها لباسی داده نمیشود. همین بیخردی کافی بود تا رسانههای دنیا از آرژانتین تا حوزه خلیجفارس از آلمان تا برزیل با مضحکه کردن این حرف اعلام کنند مسی شانس تعویض پیراهن با بازیکنان ایران را از دست میدهد. در عین حال نبی، دبیرکل فدراسیون کفاشیان هم دست کمی از رییس خود ندارد و در پاسخ به بی کیفیت بودن لباسهای اسپانسر تیم ملی به جای جبران و توضیح میگوید لباسهای تیم ملی آب نرفته است و بازیکنان رشد کردهاند! واقعا خجالت آور است که سایر کشورها با برنامههای فرهنگیشان سعی در نشان دادن عمق تمدن و اعتبار مردمان خود دارند آن گاه بالاترین افراد تصمیمگیر فوتبال در ایران با بیان حرفهای بیپایه و اساس که تا به امروز خوراک رسانههای خنثی داخلی بوده است برای رسانهها بینالمللی سوژه فشارسازیهای منفی و نشان دادن نادرست فرهنگ ایرانی را فراهم میکند. ذکر این نکته نیز لازم است که کاش یکی از دهها رسانه ورزشی کشور که هر روز فقط دست به حاشیه پردازی میزنند و اغلب بهعنوان نشریه زرد شناخته میشوند در برابر این اتفاق موضعگیری میکردند و برای یکبار هم شده تیتر یک خود را به دفاع از فرهنگ کشورشان اختصاص میدادند تا یک روزنامه اقتصادی دست به این کار نزند هر چند که همه ما رسالتی بر دوش داریم که نمیتوانیم از کنار آن به راحتی عبور کنیم.
منبع :
22 میلیارد هزینه برای هیچ
مدیریت یک هنر است. در فوتبال ایران کمتر مدیری پیدا میشود که از مدیریت آن هم در حوزه فوتبال از پشتوانه علمی قابل اعتنایی برخوردار باشد اما تا بخواهید مدیرانی داریم که در وارونه جلوه دادن حقایق استاد هستند. اینگونه مدیران که در کسب مدارک و عنوانهای متفاوت بیهویت علمی و غیره تبحر دارند در شرایط بحرانی با بر هم زدن قواعد بازی، موج فشارها را از سوی خود دور میکنند. بعد از افشای ریز قراردادهای بازیکنهای پرسپولیس و استقلال نوع برخورد مدیران این دو تیم گویای حقایق تلخ و آشکاری بود. باشگاه پرسپولیس با رقم 18 میلیارد تومان هزینه حداقل این توجیه را دارد که خروجی این همه هزینه نایب قهرمانی و کسب سهمیه آسیایی است. نوع اظهارنظرهای مدیر قبلی و سرپرست فعلی باشگاه پرسپولیس بعد از افشاگری هم زیر سوال بردن کل افشاگری نبود بلکه در نوع پرداخت و دریافت پولها بود. اما افشای لیست قراردادهای باشگاه استقلال از سوی وزارت ورزش مشخص کرد این باشگاه و مدیرعامل شوالیه آن نزدیک به 22 میلیارد تومان هزینه کرده که بیش از چهار میلیارد تومان بیشتر از باشگاه پرسپولیس است و در نهایت به کسب عنوان پنجمی لیگ برتر در بین چهار مدعی قهرمانی و حذف از مرحله نخست مسابقات آسیایی ختم شد. جالب آنکه که تنها یکی از بازیکنان این تیم به نام آندرانیک تیموریان با دو میلیارد و 350 میلیون تومان نهتنها گرانترین بازیکن این تیم بلکه شاید گرانترین بازیکن کل تاریخ لیگ برتر باشد. بدهی کل استقلال هم بیش از 40 میلیارد اعلام شده است حال در این شرایط علی فتحاللهزاده خوئی مدیرعامل این تیم با خونسردی کامل و در اظهارنظری عجیب در پاسخ به این ارقام و بدهیها میگوید: «من باعث و بانی این بدهیها نیستم» و «هزینه 22 میلیاردی استقلال در یک فصل نشان از مظلومیت ماست» و... واقعا حس خوبی به شما دست میدهد وقتی این گونه پاسخها را میخوانید؟ مدیری که در کل فصل به باشگاه رقیب خود به خاطر پول و ماشین حمله میکرد حال که لیست قراردادهای باشگاه متبوعش اعلام شده است نهتنها به خاطر رفتار خود و البته نتایج تیمش عذرخواهی نمیکند بلکه طلبکار هم هست. فکر میکنید چرا فوتبال ما در حال عقبگرد است؟ چرا باشگاههای ما از استانداردهای روز دنیا کیلومترها فاصله دارند؟ چرا مدیران آن به جای پاسخگویی فرافکنی میکنند؟ لطفا یک بار دیگر این گزارش را بخوانید.
منبع :
3 روز تا خوشبختی
«نفت، فولاد، استقلال، پرسپولیس و حتی سپاهان» تیمهایی که برای خوشبخت شدن منتظر آخرین بازی که تنها سه روز دیگر باقی مانده، هستند تا با قهرمان شدن در این دوره از مسابقات لیگ برتر ثمره تلاشهای یک فصل خود را ببینند. با نتایج روز یکشنبه یک سونامی در جدول ردهبندی مسابقات صورت گرفت به طوری که پرسپولیس علی دایی از رده اول پس از تساوی با راهآهن به رده چهارم سقوط کرد و نفت یحیی گلمحمدی در روزی که علاوه بر بردن به فکر گلباران تیم نگونبخت گسترش فولاد نیز بود پس از شکست تلخ فولاد خوزستان حسین فرکی از تیم تازه احیا شده استقلال توانست با پشتوانه تفاضل گل بالاتر به صدر جدول برسد. سپاهان نیز با شکست دادن ملوان نشان داد که تا آخرین لحظات قصد دارد تا امیدهای خود را حتی برای قهرمانی و دستکم کسب سهمیه آسیایی زنده نگاه دارد. مسابقات این پنچ تیم نشان میدهد که با اما و اگرهای بسیار و اتفاقات فوتبالی عجیب و غریب حتی سپاهان اصفهان هم البته به شرط برد بیش از دو گل با احتمال شکست سه تیم دیگر شانس قهرمان شدن شگفتانگیزی خواهد داشت. در این بین اما نفت تهران که خیلیها دوست دارند این تیم قهرمان شود بیشترین احتمال قهرمانی را دارد که البته باید از سد تیمی به نام سپاهان آن هم در اصفهان بگذرد. از سویی دیگر شانس فولاد خوزستان که بازی بزرگ هفته ماقبل پایانی خود را به استقلال امیر قلعهنویی در شهر خود واگذار کرد به مصاف گسترشفولادی میرود که با پذیرفتن چهار گل از نفت تهران در بدترین شرایط روحی خود قرار دارد و حتی حرفهای دروازهبان این تیم بعد شکست سنگین روز یکشنبه که مدعی شد بعضی از بازیکنان این تیم کمکاری کردند هم میتواند حاشیههای زیادی را برای این تیم به وجود آورد. اوضاع برای پرسپولیس و استقلال در بازی پایانی کمی متفاوت خواهد بود. پرسپولیس به مراتب بازی سختتری نسبت به رقیب تهرانی خود در هفته آخر دارد و باید در جنوب به مصاف تیم استقلال خوزستانی برود که هیچ نگرانی از سقوط نیز ندارد و به راحتی میتواند کار را برای قرمزپوشان که در روز بازی با راهآهن با بیتجربگی برد را با مساوی عوض کردند، سخت کند. در طرف دیگر استقلال نیز در ورزشگاه خانگی خود و در حضور تماشاگرانش با تراکتورسازی تبریز بازی دارد که بازی به مراتب سادهتری میتواند باشد به شرطی که این تیم آذری نخواهد با شکست دادن رقیب آبیپوش خود همه پیشداوریها را بر هم بزند. بزرگترین مشکل استقلال در این بازی نیز محرومیت آندو است که میتواند برای این تیم گران تمام شود. به هر حال قبل از آغاز جامجهانی برزیل، فوتبال ایران یک هیجان بزرگ را تجربه میکند که برای لذت بردن از آن تنها باید سه روز دیگر صبر کنید.
منبع :
تغییر تابعیت در کشور استعدادها ؟
بعضی از شایعات حتی غیرواقعی آن هم تاسفبرانگیز است، چه برسد به آنکه رنگ واقعیت هم به خود بگیرد. هفته گذشته خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «ادر لوسیانو ادینیو»، بازیکن برزیلی تیم فوتبال مس کرمان تمایل دارد با تغییر تابعیت خود به عضویت تیم ملی فوتبال ایران دربیاید و با فرصت بزرگ به وجود آمده در جامجهانی 2014 برزیل، کشوری که این بازیکن در آن به دنیا آمده است بازی کند. واکنش کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی در آخرین تمرین ملیپوشان درباره این موضوع اینگونه بود: «اگر بخواهیم به این نوع سوالات پاسخ دهیم نادرست خواهد بود. چون موضوع بیاهمیت است.» این حرف نشان میدهد حداقل تمایلی از سوی این مرد پرتغالی سختگیر به جدی گرفتن این شایعه وجود ندارد. حتی اگر فرض را بر این بگیریم که این شایعه در حال تبدیل شدن به واقعیت هم هست باید از همان مرحله نخست نسبت به آن موضعگیری شود و در مرحله ابتدایی باید علی کفاشیان رییس همیشه خونسرد و خوشحال فدراسیون فوتبال جلوی این گونه کارهای بیمنطق را بگیرد. ایران با جمعیتی بیش از 70 میلیون نفر که بخش بزرگی از جوانان آن به فوتبال علاقه دارند و در لیگهای برتر، دسته اول، دوم، منطقهای و... در حال تمرین و بازی کردن هستند هیچ نیازی به بازیکنهای خارجی سوخته شده و حتی حرفهای ندارد. واقعا شگفتانگیز است که ما در تیم ملی فوتبال فعلی ایران بازیکنانی همانند «قوچاننژاد، انصاریفرد، جهانبخش، رضا نوروزی و حتی جوانان آیندهداری همانند کاوه رضایی و پیام صادقیان» را داریم که در بهترین فرم و شرایط فوتبالی خود در لیگهای داخلی و خارجی هستند بعد ما در اندیشه پیوستن بازیکنان خارجی هستیم. اگر کشورهای منطقه حوزه خلیج فارس یا حتی مطرح دنیا این کار را انجام میدهند یا به خاطر فقر جمعیتی و استعداد نداشتن بازیکنهای بومی آنهاست یا به خاطر شرایطی خاص یک بازیکن خارجی را با تغییر تابعیت به تیم ملی خود میکشانند. ما در حال حاضر آنقدر از بابت برخورداری از بازیکنهای جوان و باتجربه به فقر استعدادی نرسیدهایم که دست به دامن خارجیها شویم.
همیشه در دنیا حاشیه اخبار و تحولات تیمهای ورزشی به ویژه فوتبال طرفداران خاص خود را دارد اما اینگونه خبرها در ایران از طرف رسانهها با هیجان و شدت بیشتری پیگیری میشود به طوری که این انتقاد از سوی کارشناسان و مردم وجود دارد که اینگونه رسانهها که اکثریت را هم شامل میشوند بیشتر از اینکه به فکر ساختن اصول حرفهای در ساختار ورزش باشند که جزیی از وظایف آنها نیز است، غرق در خبرسازی و جنجالآفرینیهای معمول و غیرمعمول هستند. در بسیاری از زمانها حتی میتوان با ردیابی اینگونه رسانهها متوجه شد که اهداف پشتپردهای هم در پس ماجرای گزارشهای درج شده وجود دارد که برای درک آن نیازی نیست خیلی با حاشیهها آشنا باشید. نمونههای زیادی از این دست گزارشسازیهای درست و البته جهتدار که در زمانهای دلخواه و با برنامهریزی روی خط رسانههای مجازی و مکتوب بهطور سازمان یافته و البته همزمان منتشر میشود در رسانههای داخل وجود دارد. سوال اصلی این است که اخلاق حرفهای رسانهای در کجای این داستان وجود دارد؟ آیا این انصاف است که بهخاطر منافع شخصی به بنیان یک باشگاه، رییس یا حتی مربی آن حمله شود. تاسفآور است که در همین چند هفته اخیر رسانههای ایرانی به جای اینکه با خولیوولاسکو، مرد محبوب آرژانتینی سرمربی سابق تیم ملی والیبال که این تیم را به بالاترین سطح فنی و تاکتیکی خود در جهان رسانده است، یک مصاحبه فنی انجام بدهند فرصتی که شاید تا ابد دیگر مهیا نشود همچنان غرق در پرداختن گزارشهایی همانند واگذاری پرسپولیس، مجادلههای مربیان، خبرسازیهای هدفمند و ... هستند. در این فضا شاید باید حق داد که گزارش جهتدار خبرنگاری که صبح مطلبش در روزنامهای تازه پا گرفته چاپ میشود در عصر همان روز در یک وب سایت دیگر نیز که همزمان در آنها مشغول است منتشر شود. شگفتانگیزتر آنکه حتی دبیر سرویس هر دو این رسانههای مکتوب و مجازی که همزمان یک وظیفه را هم برعهده دارد به این فکر نمیکند که دوران اینگونه خبرسازیهای جهتدار در عصر آگاهی به سر رسیده است.
منبع :
وقتی مدیرعامل تیم تراکتورسازی اعلام کرد تیمی که 10 میلیارد خرج آن شده است باید همیشه برنده باشد، میشد حدس زد که مجید جلالی دیگر در این تیم نه انگیزهای برای کار کردن به عنوان سرمربی خواهد داشت و نه رفتار حرفهای که وی در باشگاهی مشغول به فعالیت باشد که ارکان اصلی آن از مدیرعامل تا اعضای هیاتمدیره از وی حمایت نمیکنند. ظاهرا مدیران باشگاه تراکتورسازی تجربه باشگاهداری در سطح اول فوتبال ایران را ندارند یا حداقل شیوههای مدیریتی درست و عاقلانه را در این تیم دنبال نمیکنند. یک شناخت ساده از رخدادها و تحولات فوتبال دنیا و ایران طی سالهای قبل به خوبی نشان میدهد که هیچگاه پول تضمین موفقیت و قهرمانی در فوتبال نبوده است. از رئال مادرید تا منچسترسیتی در فوتبال سطح اول دنیا و در سطح فوتبال داخل از پرسپولیس تا حتی استیل آذین در سالهای گذشته که با خرید ستارههای تراز اول سعی داشتند با پول قهرمانی را بخرند، نتوانستند در آخر فصل به این هدف دست پیدا کنند. در فوتبال تنها پول ضامن قهرمانی نیست بلکه یک تیم فوتبال باید ساختار یکسان مدیریتی، حمایتی و تاکتیکی داشته باشد تا بتواند در مسیر قهرمانی گام بر دارد. حال آقا معلم فوتبال ایران غمناک از حمایت نشدن از سوی مدیریت باشگاه تراکتورسازی در حالی که شانس خوبی برای قرار گرفتن در ردههای بالای جدول لیگ برتر و حتی قهرمانی داشت، این باشگاه را ترک میکند تا دنیای فوتبال به خاطر پول قربانی تازهای داشته باشد.
منبع :