لغو محدودیت فروش؛ پایان حمایت از حقیقیها
کمتر از یک ماه زمان لازم بود تا اتاق فکر بورس به این نتیجه برسد که تغییر ضوابط فروش سهام به بنبست رسیده است و بهتر آن بود تا شاید از ابتدا هم این محدودیت خلقالساعه ایجاد نمیشد اما اگر بخواهیم یک نتیجهگیری مهم از این اتفاق بگیریم باید بگویم، همگان به خوبی در بازار یک بار دیگر به این نتیجه رسیدند که اگر حقوقیها بخواهند بورس با طراوت خواهد بود و اگر نخواهند اگر زمین و زمان هم دور هم جمع شوند، نمیتوانند اراده خود را به این گروه پرقدرت تحمیل کنند. این واقعیت یک بار دیگر نشان داد که در بورس کمعمق ایران داستان معاملات روزانه از کجا آغاز میشود و در کجا به پایان میرسد. تبعات منفی و ریزشهای ادامه دار شاخص و قیمت سهمها آنقدر برای بورس و بزرگان آن گران تمام شد که به ناچار مجبور شدند باز هم مثل همیشه دست و پای بازیگران بازار اصلی این بازار که حقوقیها هستند را باز بگذارند تا هر دو گروه بتوانند منافع خود را دنبال کنند. این نکته یک بار دیگر مشخص میکند که چقدر ریسک سرمایهگذاری در بورس ایران برای عموم مردم بالا و خطرناک است. واقعیت آن است که بازار ناکارای بورس اوراق بهادار در ایران آنچنان از شفافیتهای معمول و استاندارد به دور است که حتی یک قانون متمم هم نمیتواند یک ماه هم به اجرا برسد و تصمیمگیرندگان حتی شفافیت و به قول خودشان حمایت از حقیقیها را فدای حقوقیها میکنند تا بتوانند از موج فشارها و انتقادات آشکار و پنهان داخل و خارج از بورس خلاص شوند. رسیدن شاخص 89 هزار واحدی به مرز 76 هزار واحد در کمتر از دو ماه همانند یک توفان قصد داشت همه چیز را با خود در تالار شیشهای ببرد که با تصمیم تازه به یک آتش زیر خاکستر تبدیل شد تا شاید در سال 93 بتواند تحولات بزرگتری را در بورس شکل دهد. به هر حال هر چند که مسوولان با اعتماد به نفس بالا به «تعادل» رسیدن بورس را دلیل اصلی این تصمیم عنوان کردهاند اما حتی یک نگاه ساده به رویدادهای چند مدت اخیر به روشنی نشان میدهد که چرا این تصمیم ناگهانی برای حمایت از سهامداران خرد شکل گرفت و عجولانه به تاریخ سپرده شد. درباره جزییات این تصمیم قالیبافاصل میگوید: ضوابط معاملاتی که از چندی پیش، با هدف ایجاد ثبات در بازار سرمایه و حفظ حقوق سهامداران خرد وضع شده بود، از شنبه 24 اسفند پایان مییابد.به گزارش روابطعمومی شرکت بورس، حسن قالیبافاصل، مدیرعامل بورس تهران روز گذشته با اعلام این خبر یک شوک مثبت به بورس وارد کرد بهطوری که این خبر باعث شد شاخص پس از چند مدت از رنگ قرمز به سبز تبدیل شود. این مقام درباره این تصمیم تازه گفت: با توجه به مقطعی بودن این ضوابط و پدیدار شدن نشانههایی از متعادل شدن بازار، با هماهنگی سازمان بورس و اوراق بهادار، ضوابط معاملاتی مربوط به سقف فروش که از 26 بهمنماه 92 در بازار به اجرا گذاشته شده بود، از روز شنبه لغو میشود و کلیه ضوابط معاملاتی به شرایط قبل از اجرای این مقررات بر میگردد.
منبع :
فرا رسیدن روزهای خوش؛ وعده تکراری وزیر اقتصاد
همزمان با اولین رشد معاملات بورس پس از یک هفته سقوط و ریزش شاخصها، وزیر اقتصاد تمامقد از این نهاد مالی سرمایهپذیر دفاع کرد و وعده روزهای بسیار خوشی را داد که به طور مشخص چشمانداز روشنی از آن دیده نمیشود. بعد از آنکه در هفتههای پیشین قیمت سهام و شاخصها در تالار شیشهای با افت همراه شد و کار به اعتراضهای خیابانی و نامهنگاری کشیده شد، سازمان بورس در واکنشی عملیاتی دست به تغییر جزیی در ضوابط خرید و فروش سهمها برای معاملهگران زد تا شاید بتواند جلوی تشکیل صفهای غیرواقعی و ایجاد جو روانی منفی را بگیرد. حقوقیها اولین و تنهاترین گزینههایی بودند که باید قربانی میشدند تا شاید آبها به زودی از آسیاب بیفتد و بورس با آرامش سالجاری که با شروعی تاریخی همراه شده بود را به پایان برساند. اما همه چیز فقط چند روز ادامه داشت و واکنش سهامداران حقیقی و حقوقی به اعمال محدودیتها خیلی زود خود را در میدان بورس نشان داد. افت فاحش ادامهدار در روزهای معاملاتی بعد از این ضوابط مشخص کرد به تعادل کشاندن بورس همانند سابق به راحتی و با تغییر پازلهای معاملاتی نخواهد بود. حال روز گذشته بورس در شرایطی که توانست روز سبز و بیدردسری را پشت سر بگذارد و شاخص کل نیز با 319 واحد رشد در محدوده 80 هزار واحد تثبیت شد، وزیر اقتصاد به میدان حمایت از بورس میآید و از روزهای خوشی خبر میدهد که تنها میتوان به واژههای آن دلخوش بود چراکه واقعیتها نشان میدهد دولت در مرحله نخست و وزیر اقتصاد در مرحله بعد از آن چنان که باید بورس را همانند سایر پیشینیان خود جدی نمیگیرند و این محل را فقط برای داشتن یک ویترین مناسب و آماری میخواهند وگرنه باید در عمل و به خصوص در روزهای سیاه بورس هم سهامداران با حمایتهای معنیدارتری از سوی دولت مواجه میشدند که البته این اتفاق روی نداد. خوب به یاد داریم که هر زمان اوضاع بورس ایدهآل است همه از راس تا کف خوشحال و شادمان آمارهای این نهاد را در بوق و کرنا میکنند اما در شرایط افتهای ادامهدار تنها به حرف زدن اکتفا میشود. نکته خاص این نهاد به هوش سرمایهگذاران آن برمیگردد که بسیار به تحولات داخلی و خارجی حساس هستند و کوچکترین اتفاقات را در تصمیمگیریها خرید و فروش سهمهای خود اعمال میکنند و تا ایمان نیاورند که حمایتها وجود دارد اینگونه اعتمادسازیها را جدی نمیگیرند و در کنار آن با واکنش منفی اوضاع بورس را به سمت قهقرا میکشانند. حال به نظر میرسد بهتر آن است که مقامات بورس به جای به دست آوردن جایزه از جشنوارههایی همانند مشاهیر حرفهای مالی ایران که مشخص نیست دارای چه جایگاهی درباره تعیین شاخصها و ارزیابیها در سطح ملی هستند به تعاملهای واقعی با دولت برای وادار کردن به جدی گرفتن بورس اقدام کنند تا سهامداران و نوسهامداران که در چند ماه اخیر وارد این بازار شدهاند هر روز با دنیایی از ابهام و از دست دادن بخشی از سرمایههای خود تالار شیشهای را ترک نکنند.
منبع :
بازتاب :
کاهش 30 هزار میلیارد تومانی ارز ش بورس، سهامداران معترض را به خیابان کشاند
بورس این روزها همانند چند ماه گذشته دیگر بر سر زبانها نیست و دیگر سرمایهگذاران تازهکار برای ورود به بازار بیمحابا به تالار شیشهای هجوم نمیآورند. از سوی دیگر حتی سهامداران فعلی نیز با وضعیتی که شاخص و قیمت سهمها پیدا کردهاند گزینههای مثبت و آینده امیدوارکنندهای را نیز روبهروی خود نمیبینند. ریزشهای شاخص و افت قیمتها که از چندی پیش آغاز شده است بالاخره در روز 23 بهمنماه به یک عدد خاص منتهی شد و شاخص کل معاملات با 1103 واحد کاهش پس از مدتها به محدوده 79 هزار واحد برگشت. این عقبگرد ناامیدکننده دارای پشتوانه ریزشهای ادامهدار هفتههای قبل است و خلقالساعه شکل نگرفته است. هنوز به یاد داریم که نماگر تا مرز 90 هزار واحد هم رشد کرد و امید این میرفت که بهزودی شاخص 100 هزار واحدی، برگ طلایی دیگری را برای تاریخ در بورس ایران رقم بزند اما نهتنها اینگونه نشد بلکه وضعیت فعلی بازار نگرانیهای زیادی را در بین فعالان، سهامداران و بازیگران بازار سرمایه ایران بهخصوص بورس اوراق بهادار به وجود آورده بهطوری که حتی کار به اعتراضهای خیابانی نیز کشیده شده است. اعداد و آمارها نیز به خوبی گویای شرایط فعلی هستند. دقیقا روز 23 دیماه، یعنی 30 روز پیش شاخص کل معاملات 85 هزار و 404 واحد و ارزش بازار نیز بیش از 418 هزار میلیارد تومان بود اما این اعداد و ارقام دقیقا روز گذشته و در آخرین روز معاملاتی در بخش شاخص کل به 79 هزار و 136 واحد و در ارزش بازار نیز با افتی 30 هزار میلیارد تومانی به رقم 388 هزار میلیارد تومان رسیده است که به روشنی از کاهش ارزش بورس ایران حکایت میکند و نشان میدهد کاهش قیمت سهمها و شاخصها آنقدر هم که کارشناسان و مقامات بورسی به آن مثبت نگاه میکنند دارای وضعیت عادی و معمولی نیست. همه چیز به خط قرمز و هشدارهای واقعی نزدیک شده است. حال دیگر ریزشهای قیمت سهمها در بورس با شدت بیشتری ادامه پیدا میکند به طوری که حتی دیگر اظهارنظرهای غیرمسوولانه و یکطرفه مسوولان و تحلیلگران منتفع بازار سهام که اغلب چشم خود را بر واقعیتها و بر ضرر سهامداران حقیقی خرد میبندند نیز نمیتواند دوای درد این بازار باشد و باید تدبیر و راهکارهای تازهتری که قدرت اجرایی داشته باشد از سوی مدیران، هدایت بازار و بازیگران بزرگ آن به کار گرفته شود. به هر حال بورس همیشه در ماه پایانی سال به خاطر حجم بالای گردآوری نقدینگی دچار افت و ریزش میشود اما نه با این شتاب و حجم که میتواند تبعات ناخوشایندی را برای سهامداران به وجود آورد. وجود شایعات و تحولات اقتصادی- سیاسی نیز به افت بورس کمک کرده است تا بازاری که با رشدهای ادامهدار بر سر زبانها افتاده بود حال بیرونق و مبهم کار خود را دنبال میکند.
«حقوقیها و حقیقیها» این دو گروه بزرگ، بازیگران تالاری هستند که آن را بورس مینامند. چندی است که این دو گروه بازیگر بر سر صحنه معاملات بورس همانند گذشته در راستای یک هدف گام برنمیدارند و به نوعی هریک در تالار شیشهای ساز خود را مینوازند. هنوز رشد شاخص و قیمت سهمها که تا هفتههای قبل تاریخساز شده بود به خاطره تبدیل نشده است اما در سویی دیگر ریزش قیمتها و عقبگرد شاخص کل ادامهدار شده است. حتی ائتلاف بزرگ 50 حقوقی بازار هم نتوانست بیش از دو روز بازار بورس اوراق بهادار را به سمت شاخصهای سبز هدایت کند. آخرین آمارها نشان میدهد که سهم حقیقیها از دادوستد سهمها در این روزها حتی به 80 درصد هم رسیده است. این یک زنگ هشدار قوی برای بازاری است که حقوقیهای آن بزرگترین سهامداران آن هستند، اما حقیقیها معاملات را به دست گرفتهاند و حقوقیها منفعل شدهاند. این تحول میتواند نشان از آن داشته باشد که حقوقیهای بازار یا یک سناریوی از پیش تعیین شده را دنبال میکنند که از همان جلسه هماندیشی شکل گرفته است و یا اینکه در حال ارزیابی بازار در ماههای منتهی به پایان سال هستند تا برای آینده تصمیمگیری کنند اما متاسفانه هر تحلیلی پشت این قضایا باشد یک نکته بسیار مهم را نباید نادیده گرفت که آن این است که با استمرار ریزش شاخصها و افت بورس، نوسهامداران که برای سود به این بازار آمدهاند با خروج سرمایههای خود بحران بزرگتری را به بازار وارد خواهند کرد که در آن زمان تبعات بیشتری نسبت به حالا برای بورس به دنبال خواهد داشت.
منبع :
بازتاب :
ریزش 2388 واحدی شاخص کل معاملات
روز گذشته از همان ابتدای معاملات در تالار شیشهای میشد رنگ و بوی متفاوت رفتار معاملاتی سهامداران را مشاهده کرد. ریزش بیش از هزار واحدی نماگر در کمتر از یک ساعت از آغاز رسمی خرید و فروش سهمها، پچپچهای بورسبازان که بیشتر از هر روز دیگر در تالار دیده و شنید میشد حاکی از آن بود که همه چیز مثل روزهای قبل نیست و ظاهرا قرار است اتفاق عجیب و غریبی در بازار شکل بگیرد. روند معاملات در نهایت در پایان روز کاری به سمتی کشیده شد که شاخص کل معاملات با 2388 واحد به 85404 واحد رسید که با میانگین پنج درصد افت در همه شاخصهای بازار مواجه شد و در کنار آن ارزش بازار نیز با 11 هزار میلیارد ریال افت نسبت به روز گذشته به رقم 418 هزار میلیارد ریال رسید. درباره آنچه دیروز در بازار رخ داد نیز باید توضیح داد که اولین شایعه روز گذشته تالار شیشهای مربوط به مردی مولتی میلیاردر بود که هر چند از مدتی پیش تا به حال زندانی اوین است اما حاشیههای سرمایهگذاری کردن او در بورس که نه تایید و نه تکذیب آن به صورت رسمی اعلام نشده است اولین فشار را بر صفهای خرید و فروش وارد کرد به صورتی که شایعه مداخله بابک زنجانی در بورس، در اواسط معاملات بازار را با حجم زیادی از فروشندگان مواجه کرد که اصلا تمایل نداشتند حتی منتظر اتفاقات بعدی یا اطلاعات تکمیلی خبر باشند. اما در همین حال روز گذشته شایعات مرموزی نیز به گوش سهامداران رسید که حاکی از آن بود که ظاهرا قرار است تحولات بزرگی در ابعاد کلان در بورس شکل بگیرد که این خبر غیرواقع هم به خوبی توانست فشار منفی بازار را بیشتر به سمت ریزش شاخصها هدایت کند. در کنار این موارد باید به روشن نشدن زوایای تازهترین جلسه ایران و کشورهای 1+5 بر سر مساله تحولات هستهای و تحریمها هم اشاره کنیم که نگرانیهای زیادی را برای سرمایهگذاران بازار به وجود آورده است. به صورت کمرنگتر میتوان بلاتکلیف بودن ارقام و اعداد بودجهای مرتبط با صنایع حاضر در بورس، آزاد شدن خرید و فروش مسکن مهر و به موازات آن افزایش وام مسکن که به رونق گرفتن این بازار نیز کمک میکند از عواملی بود که همگی نقشهای روز سیاه بورس را بازی کردند. اما یک نکته را نباید از نگاههای تیزبین دور نگه داشت که آن هم نقش حقیقیها در تاریخسازی منفی بورس در روز گذشته است به طوری که آن زمان که لبخندهای حضور پول و نقدینگی تازه بر لبان مسوولان و هدایتگران بورس مینشست باید هشدارهای کارشناسان و رسانههای فعال بازار سرمایه نیز جدی گرفته میشد که عنوان میکردند باید برای هدایت اینگونه سهامداران فکر عاجلی اندیشیده شود تا در زمان بازار منفی و ریزشها جلوی فرار این نو سهامداران گرفته یا حداقل تعدیل شود که این اتفاق روز گذشته روی نداد و میتوان به راحتی بخش بزرگی از این ریزش نزدیک به سه درصدی شاخص کل بورس را به سهم اینگونه سرمایهگذاران در روزی که حقوقیها خواب را بر معاملات ترجیح میدادند نسبت داد. به هر حال کنترل این اوضاع در همین آغاز آسان است و به قول بزرگی «سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل» در همین روزهای آغازین کارساز خواهد بود وگرنه شاید باید منتظر تحولات بزرگ باشیم.
منبع :
بازتاب :
موهبت تازه برای سهامداران
روند کلی قیمت و بازده سهمها و رشد شاخص کل معاملات بورس پس از مدتها که تنها بدون ترمز فقط رو به جلو حرکت میکرد در هفتهها و روزهای اخیر شکل تازهتری را از خود برای معاملهگران به نمایش گذاشته است به طوری که مدتی است سهامداران با دادوستد سهمهای خود هرازگاهی به پشت سر خود نیز نگاه میکنند که همین اتفاق باعث شده است که دیگر شتاب فزاینده و صعودی شاخص کل به عنوان نماگری که نشاندهنده اوضاع کلی بازار است و بازده و قیمت سهمها ادامهدار و انفجاری نباشد. نگاهی به آمار خرید و فروش سهمها، حجم معلاملات، ارزش بازار در همه تالارهای بورس به خوبی آمارهای کامل و برآیند واقعیتری از روند تالار شیشهای به مخاطبان و معاملهگران نشان میدهد. در این شرایط و در هفته گذشته شاخص کل نسبت به هفته ماقبل خود با 108 واحد افت که معادل (12/0) است با ریزش مواجه شد که در میان شاخص 30 شرکت بزرگ نیز با پنج واحد کاهش که معادل (12/0) نیز بود در این جو همراه بازار و معاملهگران بود، از سویی دیگر در مجموع شاخص کل معاملات در یک هفته با 1431 واحد ریزش که در اولین روز کاری 88 هزار و 926 واحد را نشان داد در آخرین روز هفته به 88 هزار و 69 واحد رسید. از سویی دیگر روند مثبت بازار که تنها در دو روز ابتدایی بازار آن را شاهد بودیم در مجموع هفته توانست 1186 واحد تاثیر مثبت بر شاخص کل داشته باشد که البته چون ادامهدار نبود نتوانست اتمسفر سبز تالار را تا پایان هفته داغ نگه دارد. ارزش بازار بورس نیز با کاهشی حدود سه هزار میلیاردی از 434 هزار میلیارد به 431 هزار میلیارد در آخرین روز هفته رسید. اما بورس را چه میشود که دیگر خبری از روزهای غوغایی آن نیست؟ «حاشیههای بودجهای، بازتاب واکنشهای تازه در ابعاد مذاکرات ایران و غرب، جان گرفتن بازارهای موازی که آرام آرام خود را نشان میدهند که چراغ آن با افزایش وام مسکن روشن شد از راه رسیدن گزارشهای 9 ماهه شرکتها که هر یک اطلاعات تکنیکال و بنیادی تازهای را به تحلیلگران و سهامداران میدهند و حتی تحولاتی در حوزه نرخ مواد خام در سطح جهان که تاثیر مستقیم بر صنایع و شرکتهای بورسی در جهت تولید و فروش و در نهایت سود و بازده دارد همگی میتواند از عواملی باشد که بازار سرمایه و به خصوص اوراق و بهادار ایران را به روزهایی متعادل و البته منطقی خود نزدیک کرده است تا شاید بتواند با درک درستی از شرایط و فضای اقتصادی کشور برای خود مجالی را فراهم کند. از سویی دیگر زیر سوال رفتن رشد و بازده بیش از صددرصدی بورس در شرایطی که دولت همه تلاش خود را انجام میدهد که تورم افسارگسیخته را مهار کند نیز به طرز قابل توجهی محرک بازدارندهای شده است تا دیگر همانند چند ماه گذشته این بازار در میان صدر اخبار نباشد. در عین حال همه تحولات بالا بیشتر از آن که وزن سنگینتری از فشارهای منفی و شوکآور را برای بورس به همراه داشته باشد، میتواند در به تعادل کشیدن بالا و پایین رفتنهای قیمتها و بازده سهمها نقش داشته باشد که این مهم میتواند برای این بازار یک موهبت ناخواسته نیز باشد. به هر حال معاملهگران در این فصل سرد زمستان که فعلا از برف در آن خبری نیست این روزها چشم به تابلو قرمز رنگ و گوش به شنیدن اخبار دست اول هستند تا در خرید و فروش سهمهای خود با نگاهی عمیقتر در تالار شیشهای گرمای لذتبخشی را برای خود فراهم سازند.
منبع :
بازتاب :
«80» درصد بورس اوراق بهادار در اختیار گروهی است که در زمانی که بازار به آنها نیاز دارد، وارد نمیشوند و در این شرایط اقلیت بخش حقیقی جریان بازار را در اختیار میگیرند»، این تحلیل یک کارشناس و فعال بازار سرمایه نیست بلکه انتقاد صریح مدیر نظارت بر بورسهاست که آن را در یک نشست رسمی در روز گذشته در هجدهمین نشست صبحانه کاری کانون نهادهای سرمایهگذاری به مخاطبان خود که اتفاقا از بزرگان بورس بودند بیان کرد. این جمله معانی زیادی را در بورس به وجود میآورد که برای تحلیل آن میتوان زوایای گستردهای را مورد بررسی قرار داد؛ از نوسانهای شدید قیمتها در معاملات تا رشدهای بیمحابایی که عنان بازار را از اختیار صاحبان آن در زمانهایی که البته کم نیستند، خارج میکند. حقوقیها را باید صاحبان معاملات در بازارهای مالی و سرمایهای نامید، نه در ایران که در همه بورسهای دنیا از نیویورک تا ژاپن از لندن تا هنگکنگ. این یک سیستم و روال مرسوم است اما آیا در همه بورسهای دنیا همیشه و در همه حال حقوقیها به دنبال جمع کردنهای پرسود و خالی کردنهای پرضرر در بازار هستند و در شرایطی که نیاز است نقش حمایتی خود را نشان دهند به بازار وارد نمیشوند؟ قطعا پاسخ به این سوال مطلقا مثبت و منفی نیست اما به صراحت میتوان گفت نه شرکتهای بزرگی که جزو سهامداران بزرگ این بورسها هستند از اینگونه رفتارهای معاملاتی نشان میدهند و نه کلیت بازارهای آنان این اجازه را میدهد چراکه نهادهای ناظر در بورسهای معتبر بینالمللی نقش خود را آنقدر کمرنگ نمیکنند که به نوعی بازار و روند معاملاتی آن را اکثریتی نزدیک به 80 درصدی در دست بگیرند. بهراستی باید چه سازوکاری را به جریان انداخت تا این اشکال حداقل کمرنگ شود؟ شاید تغییر نگاههای مدیران و ادارهکنندگان شرکتهای بزرگ و هدایتگر در ایران در این مساله راهگشا باشد تا همه چیز را در به انتفاع رسیدن نهاد متبوع خود خلاصه نکنند. اما باید به جایگاه مرجع ناظر و تصمیمساز بازار سرمایه نیز اشاره کنیم که بهخوبی میتواند با استفاده از اهرمهای بازدارنده نسبت به اینگونه انحرافها واکنش نشان دهد تا اوضاع آنقدر بحرانی نشود که از دایره کنترل خارج شود. به هر حال این روند نیاز به یک اصلاحات جدی دارد اما آیا اراده یا قدرتی وجود دارد؟
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + لینک دوم + سوم
ریزش شاخصها پس از اجرای تحریمهای جدید
همانگونه که روز گذشته در پیشبینی بازار و معاملات تالار شیشهای هفته جاری اشاره کرده بودیم، بورس اولین روز آخرین هفته پاییز را با ریزشی شدید آغاز کرد. در حالی این اتفاق و سقوط 820 واحدی شاخص کل روی داده است که با تحولات آخر هفته گذشته و اعمال تحریمهای تازه آمریکا که برخلاف توافقات ایران و 1+5 در ژنو سوییس است انتظار این رفتار از سوی معاملهگران در تالار شیشهای وجود داشت.به نظر این ترمز رشد شاخص و قیمتها، برای بورس بیشتر از ضرر منفعت به همراه خواهد داشت چراکه این اتفاق خود میتواند به اصلاحات بزرگ، تنفس بازار و معاملات آن تبدیل شود.هر چند این ریزش به همه بازارهای بورس در همه تالارها و سایر شاخصها سرایت کرد اما نمیتواند ادامهدار باشد چراکه دورنمای این ریزش و تحولات دامنهدار آن در حوزه سیاست افقهای مبهمی را نشان نمیدهد. یکی از دلایل آن نیز مقاومتهای اوباما، رییسجمهور آمریکا در برابر صادر نشدن تحریمهای سنگین یا حتی اعمال تحریمهای تازهتر است و همچنین و توصیههای روسیه مبنی بر اینکه اینگونه واکنشها و تحریمهای جدید میتواند مسیر توافقهای صورتگرفته را تحت تاثیر قرار دهد، همگی نشان از آن دارد که این فشار و جو نمیتواند برای ایران ادامهدار باشد و طرف مقابل متعهد است که در چارچوبهای تعیین شده با ایران برای حصول توافقهای آینده گام بردارد. به همین دلیل سرمایهگذاران همیشه مترصد نیز با تحلیل این واکنش و تصمیمها باز با داغ کردن صفهای خرید و فروش سهمها موجبات بازگشت شاخص به کانال صعودی را فراهم خواهند کرد. به هر حال در آخرین روزهای ماه پاییز نیز قرار داریم و باید در انتظار گزارشهای 9 ماهه نیز باشیم و همین رویداد نیز میتواند به بازار برای اصلاح قیمت و رشد شاخصها کمک کند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + لینک دوم + سوم
همان طور که انتظار میرفت، تغییر فضای مثبت سیاسی و اقتصادی کشور و تثبیت حداقلی نوسانها در بازارهای مالی به خوبی توانسته است چشماندازهای امیدوارکنندهای را برای سرمایهگذاران بازار سرمایه به خصوص بورس اوراق بهادار به وجود آورد. شاید کمتر از یک ماه قبل بود که قالیبافاصل، رییس شرکت بورس تهران شایعه حضور سهامداران آمریکایی را به صراحت تکذیب کرد اما در خبری تازه روز گذشته علی صالحآبادی، رییس سازمان بورس از تقاضای ورود سرمایهگذاران اروپایی در بورس ایران خبر داد که میتواند تحرک بزرگ و هیجان انگیزی را در بازار سرمایه ایران و البته تغییر نگاههای منفی به آن به وجود آورد. این ادعا اگر به واقعیت تبدیل شود و سرمایهگذاران خارجی پایشان به بورس ایران باز شود از حالا میتوان تصور کرد که ورود نقدینگیها و پولهای تازه آن هم با سرمنشا آن سوی مرزها ادامهدار خواهد بود، چرا که حداقل میزان بازدهی حال حاضر بورس اوراق بهادار در ایران به خوبی میتواند با بازدهیهای بورسهای منطقهای و حتی در سطح بینالمللی برابری یا حداقل نزدیکی داشته باشد. چه آنکه نباید ریسک سرمایهگذاری در بازار بورس ایران را نیز از نظر دور نگاه داشت به این علت که این عامل میتواند به یک سد بازدارنده منفی تبدیل شود و این عامل خود میتواند به کاهش اینگونه سرمایهگذاریها منجر شود. از سویی دیگر چشمانداز مثبت صنایع فعال در بورس هم برای سرمایهگذاران داخلی و هم برای سرمایهگذاران احتمالی خارجی یک برآیند و نگاه امیدوارکنندهای را شکل میدهد تا بتوانند با اراده محکمتری در بازار حضور داشته باشند. افزون بر این حضور سرمایهگذاران خارجی میتواند بازار شرکتهای مشاورهای، سبدگردان و تحلیلگر را نیز در بورس به خوبی فعالتر کند تا با هدایت اینگونه سرمایهها و سرمایهگذاران خارجی هم در جهت توسعه معاملات و بورس گام بردارند و هم حضور سرمایهگذاران خارجی را در بازار سرمایه ایران ادامه دار باشد.
منبع :
بر اساس یک اصل بدیهی هر روز بورس با روز دیگر آن متفاوت است اما در هفتههای اخیر معاملات بازار برای سهامداران فقط یک رو داشته است و همه چیز به رشد شاخص، افزایش قیمت بخش قابل توجهی از سهمها، رشد ادامهدار و بیوقفه متوسط بازدهی که حال به مرز 120 درصد هم نزدیک شده، ختم شده است. همه این تحولات نشان میدهد اوضاع نمیتواند خیلی هم عادی باشد. حال هر چقدر بورس و مقامات هدایتکننده آن فریاد بزنند که همه چیز طبیعی است اما تحلیلگران و کارشناسانی نیز وجود دارد که به صراحت این وضعیت را خیلی هم عادی نمیدانند و هشدارهایی میدهند. بخش بزرگ و قابل توجهی از نوع نگاه اینگونه کارشناسان مبتنی بر این نکته است که صعود قیمت و شاخصهای بورس با حرکت و کلیت اقتصاد کشور که درگیر تورم رسمی اعلام شده 35 درصدی است و سایر بازارهای موازی که از مدتها پیش در رکود کامل به سر میبرند همخوانی ندارد. حتی بیشتر از آن بازده برخی از سهمها نیز با ارزش واقعی در این شرایط فاصله دارند و به نوعی حباب شکل گرفته است. آیا باید بازار را غرق شده در حباب دانست یا باید به تحلیلها و ارزیابیهای مقامات بورس اعتماد داشت به هر حال طبیعتا باید به نگاه دوم احترام و اعتماد بیشتری گذاشت چراکه اگر بازار به سمت حباب حرکت کرده باشد و مقامات بخواهند آن را شفاف نکنند به زودی شاهد یک ویرانی بزرگ خواهیم بود که همین تبعات نمیگذارد به شرایط فعلی خیلی بدبین بود. از سویی دیگر باید ارزیابی تحلیلگران بازار سرمایه را نیز جدی گرفت تا بتوان با نگاه کلان و همهجانبهتری به بورس و معاملات آن نگاه کنیم.
منبع :