ریزش 800 واحدی شاخص در دو روز
بورس همچنان به حرکت غافلگیرکننده خود ادامه میدهد و در این بین سهامداران و فعالان این بازار نیز دقیقا نمیدانند که چرا اوضاع در بهترین حالت سیاسی و باز شدن فرصتهای اقتصادی در سطح بینالمللی برای ایران در قلب بازار سهام اینگونه شده است. نگاه محافظهکارانه، نگرانی از آینده، فصل مجامع و ... در این روزها دیگر خریدار ندارد. بورس بازها در تالار شیشهای دیگر بهانهای برای معاملات منفی ندارند. توافق هستهای ایران و 1+5 که بعد از ماراتن نزدیک به سه هفتهای در وین حاصل شد و این توافق در شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز با اکثریت قاطع 15 عضو این شورا مورد تایید قرار گرفت، از آن سو اروپاییها نیز آن را قابل قبول میدانند و حتی آمریکاییهای سختگیر که نگران سنگاندازیهای اعضای مجلس سنا هستند نیز در باور خود آن را تایید شده، میدانند و بیشتر مشغول جنگ روانی هستند اما در این سو و در خیابان حافظ سهامداران هنوز خوابند یا بهتر بگوییم خود را به خواب زدهاند یا حتی در بدبینانهترین حالت در حال خراب کردن بازار سهام در تالار شیشهای هستند. مگر میشود سنگینترین فشار یک دهه اخیر از روی اقتصاد ایران برداشته شود اما بورس که همیشه منتظر این تحول بود واکنش منفی نشان دهد. مگر داریم بازارهای مالی در سطح جهان که در برابر چنین رویدادی اینگونه رفتار کنند به طوری که همه فعالان را انگشت به دهان کند؟ برای بازار سرمایه ایران باید گفت آری و وضعیت فعلی آن را تایید میکند. ریزش نزدیک به 800 واحد از شاخص بورس در دو روز و کاهش 7000 میلیارد تومانی ارزش بازار گویای عمیق شدن این ریزشهاست. امروز چهارشنبه آخرین روز معاملاتی بازار سهام میتواند پالسهایی تازه از وضعیت بازار سهام برای هفته اول مردادماه را برای فعالان مخابره کند. اگر شرایط منفی و بیثبات فعلی ادامه پیدا کند آرام آرام باید نگران بورس شد اما فعلا برای بدبینی زود است.
واکنش احساسی حافظ به وین
روز گذشته اولین واکنش سهامداران در بورس به نتایج تازهترین مذاکرات ایران و 1+5 را باید به مانند بمباران هستهای به مواضع خودی عنوان کرد که باعث شد این بازار در یک شوک تازه فرو رود. خبرهای وین خیلی زود به حافظ رسید تا بورس بازان با تحلیل سریع فرآیند مذاکرات نسخه معاملاتی خود را بپیچند. واکنش گذشته معاملهگران در اینگونه وضعیتها که پیش از این هم آن را شاهد بودیم تفاوت چندانی با رفتار معاملاتی اولین روز هفته نداشت. همه آن صفهای خرید به یکباره به صفهای فروش تبدیل شد، همه امیدهای در حال رشد به یاس گرایید تا شاخص هم با 708 واحد ریزش به کانال 76 هزار واحد بازگردد. این در حالی بود که حتی گروههای پیش رو همانند خودرویی، بانکی، پتروشیمی و حتی مخابرات که در هفته گذشته بازار را در اختیار گرفته بودند نیز روز گذشته تحت تاثیر مذاکرات وین با اقبال منفی سهامداران مواجه شدند. واقعیت این است که هیجانزدگی سهامداران حقیقی در روزهایی که از حقوقیهای بازار همچنان خبری نیست مدتهاست که به یک عامل بازدارنده بازار تبدیل شده است. شاید اگر حمایت لیدرهای بازار در این برهه زمان وجود داشت کمترین تحول جلوگیری از ریزشهای شدید همانند آنچه روز گذشته آن را شاهد بودیم در تالار شیشهای به وجود میآمد. با وجود این شرایط و با در نظر گرفتن اینکه دور بعدی مذاکرات در خردادماه برگزار خواهد شد لزوم حمایتهای بیشتر از بورس و معاملات با استفاده از ظرفیتهای بازار، ابزارهایی همانند صندوق توسعه بازار سرمایه و هر راهکاری که بتواند جو را تلطیف کند در بورس احساس میشود و امید آن میرود که این احساس به حمایتهای واقعی تبدیل شود تا امید به سهامداران در حافظ بازگردد.
منبع :
بازتاب :
بورس نیوز + تابناک + فرارو + اکو نیوز + پرشین تحلیل + دیپلماسی ایرانی + یک تا صد + پیشرفت پرس + قم فردا + بولتن نیوز + ساتین + آخرین نیوز + سهامدار موفق + آفتاب ری + هزاره
کاهش 30 هزار میلیارد تومانی ارز ش بورس، سهامداران معترض را به خیابان کشاند
بورس این روزها همانند چند ماه گذشته دیگر بر سر زبانها نیست و دیگر سرمایهگذاران تازهکار برای ورود به بازار بیمحابا به تالار شیشهای هجوم نمیآورند. از سوی دیگر حتی سهامداران فعلی نیز با وضعیتی که شاخص و قیمت سهمها پیدا کردهاند گزینههای مثبت و آینده امیدوارکنندهای را نیز روبهروی خود نمیبینند. ریزشهای شاخص و افت قیمتها که از چندی پیش آغاز شده است بالاخره در روز 23 بهمنماه به یک عدد خاص منتهی شد و شاخص کل معاملات با 1103 واحد کاهش پس از مدتها به محدوده 79 هزار واحد برگشت. این عقبگرد ناامیدکننده دارای پشتوانه ریزشهای ادامهدار هفتههای قبل است و خلقالساعه شکل نگرفته است. هنوز به یاد داریم که نماگر تا مرز 90 هزار واحد هم رشد کرد و امید این میرفت که بهزودی شاخص 100 هزار واحدی، برگ طلایی دیگری را برای تاریخ در بورس ایران رقم بزند اما نهتنها اینگونه نشد بلکه وضعیت فعلی بازار نگرانیهای زیادی را در بین فعالان، سهامداران و بازیگران بازار سرمایه ایران بهخصوص بورس اوراق بهادار به وجود آورده بهطوری که حتی کار به اعتراضهای خیابانی نیز کشیده شده است. اعداد و آمارها نیز به خوبی گویای شرایط فعلی هستند. دقیقا روز 23 دیماه، یعنی 30 روز پیش شاخص کل معاملات 85 هزار و 404 واحد و ارزش بازار نیز بیش از 418 هزار میلیارد تومان بود اما این اعداد و ارقام دقیقا روز گذشته و در آخرین روز معاملاتی در بخش شاخص کل به 79 هزار و 136 واحد و در ارزش بازار نیز با افتی 30 هزار میلیارد تومانی به رقم 388 هزار میلیارد تومان رسیده است که به روشنی از کاهش ارزش بورس ایران حکایت میکند و نشان میدهد کاهش قیمت سهمها و شاخصها آنقدر هم که کارشناسان و مقامات بورسی به آن مثبت نگاه میکنند دارای وضعیت عادی و معمولی نیست. همه چیز به خط قرمز و هشدارهای واقعی نزدیک شده است. حال دیگر ریزشهای قیمت سهمها در بورس با شدت بیشتری ادامه پیدا میکند به طوری که حتی دیگر اظهارنظرهای غیرمسوولانه و یکطرفه مسوولان و تحلیلگران منتفع بازار سهام که اغلب چشم خود را بر واقعیتها و بر ضرر سهامداران حقیقی خرد میبندند نیز نمیتواند دوای درد این بازار باشد و باید تدبیر و راهکارهای تازهتری که قدرت اجرایی داشته باشد از سوی مدیران، هدایت بازار و بازیگران بزرگ آن به کار گرفته شود. به هر حال بورس همیشه در ماه پایانی سال به خاطر حجم بالای گردآوری نقدینگی دچار افت و ریزش میشود اما نه با این شتاب و حجم که میتواند تبعات ناخوشایندی را برای سهامداران به وجود آورد. وجود شایعات و تحولات اقتصادی- سیاسی نیز به افت بورس کمک کرده است تا بازاری که با رشدهای ادامهدار بر سر زبانها افتاده بود حال بیرونق و مبهم کار خود را دنبال میکند.
ریزش 2388 واحدی شاخص کل معاملات
روز گذشته از همان ابتدای معاملات در تالار شیشهای میشد رنگ و بوی متفاوت رفتار معاملاتی سهامداران را مشاهده کرد. ریزش بیش از هزار واحدی نماگر در کمتر از یک ساعت از آغاز رسمی خرید و فروش سهمها، پچپچهای بورسبازان که بیشتر از هر روز دیگر در تالار دیده و شنید میشد حاکی از آن بود که همه چیز مثل روزهای قبل نیست و ظاهرا قرار است اتفاق عجیب و غریبی در بازار شکل بگیرد. روند معاملات در نهایت در پایان روز کاری به سمتی کشیده شد که شاخص کل معاملات با 2388 واحد به 85404 واحد رسید که با میانگین پنج درصد افت در همه شاخصهای بازار مواجه شد و در کنار آن ارزش بازار نیز با 11 هزار میلیارد ریال افت نسبت به روز گذشته به رقم 418 هزار میلیارد ریال رسید. درباره آنچه دیروز در بازار رخ داد نیز باید توضیح داد که اولین شایعه روز گذشته تالار شیشهای مربوط به مردی مولتی میلیاردر بود که هر چند از مدتی پیش تا به حال زندانی اوین است اما حاشیههای سرمایهگذاری کردن او در بورس که نه تایید و نه تکذیب آن به صورت رسمی اعلام نشده است اولین فشار را بر صفهای خرید و فروش وارد کرد به صورتی که شایعه مداخله بابک زنجانی در بورس، در اواسط معاملات بازار را با حجم زیادی از فروشندگان مواجه کرد که اصلا تمایل نداشتند حتی منتظر اتفاقات بعدی یا اطلاعات تکمیلی خبر باشند. اما در همین حال روز گذشته شایعات مرموزی نیز به گوش سهامداران رسید که حاکی از آن بود که ظاهرا قرار است تحولات بزرگی در ابعاد کلان در بورس شکل بگیرد که این خبر غیرواقع هم به خوبی توانست فشار منفی بازار را بیشتر به سمت ریزش شاخصها هدایت کند. در کنار این موارد باید به روشن نشدن زوایای تازهترین جلسه ایران و کشورهای 1+5 بر سر مساله تحولات هستهای و تحریمها هم اشاره کنیم که نگرانیهای زیادی را برای سرمایهگذاران بازار به وجود آورده است. به صورت کمرنگتر میتوان بلاتکلیف بودن ارقام و اعداد بودجهای مرتبط با صنایع حاضر در بورس، آزاد شدن خرید و فروش مسکن مهر و به موازات آن افزایش وام مسکن که به رونق گرفتن این بازار نیز کمک میکند از عواملی بود که همگی نقشهای روز سیاه بورس را بازی کردند. اما یک نکته را نباید از نگاههای تیزبین دور نگه داشت که آن هم نقش حقیقیها در تاریخسازی منفی بورس در روز گذشته است به طوری که آن زمان که لبخندهای حضور پول و نقدینگی تازه بر لبان مسوولان و هدایتگران بورس مینشست باید هشدارهای کارشناسان و رسانههای فعال بازار سرمایه نیز جدی گرفته میشد که عنوان میکردند باید برای هدایت اینگونه سهامداران فکر عاجلی اندیشیده شود تا در زمان بازار منفی و ریزشها جلوی فرار این نو سهامداران گرفته یا حداقل تعدیل شود که این اتفاق روز گذشته روی نداد و میتوان به راحتی بخش بزرگی از این ریزش نزدیک به سه درصدی شاخص کل بورس را به سهم اینگونه سرمایهگذاران در روزی که حقوقیها خواب را بر معاملات ترجیح میدادند نسبت داد. به هر حال کنترل این اوضاع در همین آغاز آسان است و به قول بزرگی «سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل» در همین روزهای آغازین کارساز خواهد بود وگرنه شاید باید منتظر تحولات بزرگ باشیم.
منبع :
بازتاب :
یک روز خاص دیگر در رمضان سال 1391، در تابستانی که آنچنان
گرم و سوزان نیست برای معاملهگران در تالار شیشهای به شکل یک فشار و نگرانی
فزآینده درآمد تا نشاندهنده فضای فعلی هفتههای اخیر بورس و سهامدارانش باشد.
ریزش 224 واحدی شاخص کل معاملات اتفاق آنچنان عجیب و غریبی نیست اما رسیدن شاخص به
مرز ورود به کانال 23 هزار واحد به خوبی میتواند نگاههای زیادی را به معاملات بیرونق
این روزهای بورس تهران هدایت کند. روز گذشته عدد «108» به اسم رمز گفتوگوهای
سهامداران در تالار شیشهای تبدیل شده بود.
این عدد دقیقا نشان دهنده نگرانیهای بزرگ
سرمایهگذاران خرد در ابتدا و کلان در مرحله بعد است که واقعیت سقوط شاخص کل و
رسیدن به 23 هزار واحد را نمیخواهند باور کنند و از سویی دیگر مدتهاست بورس و
سهامداران آن را تجربه نکردهاند و به هیچوجه هم دوست ندارند تا به این زودیها
آن را با چشم خود در تالار مشاهده کنند.
اما یک ضربالمثل شیرین پارسی است که میگوید
«حقیقت همیشه تلخ است» و بورسبازان ایرانی هم باید با شرایط موجود اقتصادی فعلی
که کشور تحت تحریمهای ناعادلانه غرب و همپیمانان آنهاست کنار بیایند و به این
باور برسند که روند معاملات در یک افت غیر طبیعی قرار گرفته است.
اگر این طرف ماجرا یعنی روشن شدن تکلیف
سهامداران و سرمایهگذاران داخلی را عادی بدانیم باید سوی دیگر یعنی بیتوجهی دولت
و تصمیمسازان بزرگ اقتصادی کشور از وزیر اقتصاد تا مدیران هدایتکننده بورسی را
غیر عادی تلقی کنیم چراکه بدون توجه و حمایتهای خاصی از ماهها پیش تا به حال
تنها به برگزاری جلسات بسنده کردهاند.
در عین حال خروجی این جلسات که حتی با حضور
محمود احمدینژاد هم برگزار شده است تا به امروز اوضاع بورس را نه تنها بهتر نکرده
که به شرایط بحرانی سوق داده است. کارشناسان نظرات گوناگونی از وضعیت فعلی دارند
که از فشار تحریمها تا نوسانات نرخ ارز شامل تحلیلها میشود اما یک نسخه علاجکننده
یا حتی یک مسکن مقطعی هم نمیتوانند برای بیماری این روزهای بورس تجویز کنند تا
حداقل با فروکش کردن بحران برای راهکارهای بلندمدت برنامهریزیهای منسجمتری شکل
گیرد. به هر ترتیب باید منتظر ماند و دید آیا اسم رمز سهامداران در بورس میتواند
رنگ حقیقت به خود گیرد یا با حمایتهای مسوولان ارشد بورس میتواند در یک بازه
زمانی کوتاهمدت از نگرانیهای ادامهدار خروج نقدینگی فزآینده به امید و سرمایهگذاریهای
بیشتر در بلندمدت تبدیل شود؟
منبع :