سهامداران در انتظار تحولات کلان
بالا و پایین شدنهای شاخص و قیمت سهمها در بورس همچنان ادامه دارد، در کنار آن موج بزرگی از تحولات سیاسی و اقتصادی تاثیرگذار داخلی و خارجی در حال شکل گیری است. از نشست هستهای تازه ایران و غرب تا تحولات اقتصادی داخل همگی به عوامل تاثیرگذار در تالار شیشهای تبدیل شده است. آن سوتر ادامه بحران تازه شکل گرفته جنگ داعش با عراق که به صورت مرموزی در حال جدیتر شدن است نیز سایه سیاهی را بر سر بازارهای مالی منطقه و جهان در حال شکل دادن است که نگرانیهای فزایندهای را در بین سرمایهگذاران ایرانی شکل داده است. هرچند این تقابل فعلا از سوی کشورهای دنیا جدی گرفته نشده است و بجز چند روز ابتدایی عامل سقوط بازارهای بورس و انرژی دنیا شد اما ادامه آن میتواند در بازارهای مالی دنیا و روی نرخهای مرجع «اونس، نفت و ارز» تاثیرگذار باشد که در این میان فضای اقتصادی ایران و بازارهای مالی داخل همانند بورس که به شدت همیشه نظارهگر رویدادهای سیاسی و اقتصادی است نیز علاوه بر پیروی از تاثیرات جهانی به دلیل نزدیکی سیاسی و مذهبی با کشور عراق و احتمال ورود به این درگیریها و نگرانی سرمایهگذاران مستعدد به چالش کشیده شدن است. در سویی دیگر وجود ابهامهای گسترده در ساختار تصمیمگیریها و هدایت بازار سرمایه میان مقامات مسوول و بازیگران بازار سهام «حقوقیها و حقیقیها» نیز چندی است که بورس را از مسیر عادی خود منحرف کرده است. جالب آنکه ارکان داخلی این نهاد مالی بیشترین تاثیرات فعلی و ریزشهای ادامهدار را بر عهده دولت و تصمیمهای گرفته شده درباره صنایع بنیادی همانند پتروشیمی، خودرویی و... میدانند و نقش خود در تصمیمسازیهای خلقالساعه همانند «تغییر سیستم و ضوابط خرید و فروش سهام که یک ماه هم دوام نداشت، راهاندازی صندوق توسعه بازار که البته دولت نقش اصلی آن را برعهده داشت و حال بازارگردانیهای تخصصی» زیاد جدی نمیگیرند. هر چند که باید اذعان داشت اگر دولت بتواند در تصمیمگیریها نگاه ویژه و نه شعاری به بازار سرمایه داشته باشد، بورس میتواند به خوبی در مسیر رشد و تعادل قرار گیرد اما نمیتوان چشمها را به روی واقعیتهای موجود بازار سهام که با دخالتهای بجا و نابجا در حال عقبگردی تاریخی است، بست. به هر حال باید هر دو سوی این ماجرا «دولت- بازار سرمایه» در یک تعامل شفاف نسبت به حل و فصل تصمیمهای بحران ساز اقدام کنند و در کنار آن مدیران بازار نیز با خرد و راهکارهای اساسی بازیگران این بازار را به آینده امیدوار نگاه دارند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
بازتاب :
عقبنشینی 1867 واحدی شاخص در 2 روز
72631، این عدد رمز ورود به مکانی نیست اما میتواند به یک هشدار رمز آلود برای خروج هرچه سریعتر سهامداران در بورس تبدیل شود. روز گذشته شاخص کل معاملات بورس باز هم ریخت. این بار 884 واحد و دقیقا 9 واحد کمتر از ریزش روز شنبه و در مجموع در دو روز کاری با 1867 واحد عقبنشینی و برای نخستین بار بعد از نزدیک به یک سال به کانال 72 هزار واحد سقوط کرد تا بار دیگر زنگهای هشدار به صدا درآید. در روزی که همه شاخصهای بورس «کل، 30 شرکت بزرگ، آزاد شناور، بازار اول، دوم و صنعت» در مجموع نزدیک به هشت درصد کاهش پیدا کردند و ارزش بازار نیز نسبت به دو هفته اخیر تقریبا 20 هزار میلیارد تومان افت کرد سهامداران در تالار بیشتر از همیشه نگران تحولات آینده بازار سهام بودند. موجی از استرس و خشم را روز گذشته میشد در تالار حافظ مشاهده کرد. با هر کسی حرف میزدی گویی آماده منفجر شدن است. دیگر حداقل امیدها هم از بین رفته است و اگر تجربه ریزشهای گذشته نبود کمتر سهامداری توان مقاومت در این روزهای بورس را داشت و در بازار باقی میماند و بزرگترین شانس این روزهای بورس رکود ادامهدار سایر بازارهای موازی است. اما در سایر تحولات در حالی که در فضای سیاسی و اقتصادی کشور اتفاق و تصمیمسازی تازهتری روی نداده است. فقط وزیر اقتصاد یک بار دیگر وعده روزهای خوش را داد؛ وعدهای که در بار پیشین به سرانجام خوشی نرسید. در مورد مناقشه هستهای ایران و غرب نیز گام تازهتری برداشته نشده است بورس خیلی زود به آینده نگاه کرده است و اعداد قرمز رنگ منفی مهمان این روزهای تابلو قرمز رنگ شدهاند. اما همانگونه که از قبل نیز عنوان شد روز گذشته جلسهای برای ارزیابی وضعیت تازه بورس میان حقوقیها و ارکان تصمیمگیر بازار سرمایه برگزار شد تا بتوانند به راهکاری دست یابند که جز چند دستور تکراری چیز خاصی از آن بیرون نیامد. در همین حال روزه سکوت علی صالحآبادی، رییس سازمان بورس و حسن قالیبافاصل، مدیرعامل شرکت بورس در کنار اطلاعرسانی و شفافسازیهای قطرهای برخی از مدیران بازار سرمایه که واقعا به معضل بزرگی تبدیل شده است که به زودی به آن خواهیم پرداخت نیز خود به عامل منفی و ابهامآمیز بزرگی تبدیل شده است. هرچند دیدگاه رییس سازمان بورس بر این مبنا استوار است که نباید هر زمان که بازار منفی شد واکنش نشان داد اما نگرانی بزرگتر این است که زمانی مسوولان پاسخگویی به شرایط را انتخاب کنند که سهامداران نتوانند از زیر آوار تالار شیشهای به بیرون نگاه کنند و یا اساسا حضور داشته باشند. به هر حال در نهادی که بزرگان آن یعنی حقوقیها هر زمان تشخیص دهند وارد بازی سهمها میشوند و مدیران آن نیز هر زمان که خود صلاح بدانند، پاسخگو و در دسترس هستند باید تغییرات گستردهای در طرز نگاه و اداره بحرانها به وجود آید تا سرمایههای حقیقیهای بیپناه بیش از این از دست نرود.
منبع :
بازتاب :
دعوت خارجیها به بورس در شمال شهر
در حالی که روز گذشته علی صالحآبادی و اطرافیان وی با خیال راحت و کیلومترها دورتر از تالار شیشهای حافظ در مرکز شهر در حال قدم زدن در شمال شهر در نمایشگاه بورس بودند و در اواسط روز سری هم به اولین اجلاس سرمایهگذاری اسلامی زدند، سهامداران مضطرب این روزهای بورس برای دومین روز متوالی با ریزش قیمتها در پی سقوط همه شاخصها و در پی آن بازگشت دوباره شاخص کل به کانال 74 هزار واحد بودند. در آن سو رییس سازمان بورس از خارجیها دعوت میکند که در بازار سرمایه ایران حضور داشته باشند و برای آنان کارت دعوت میفرستد و در نقطهای دیگر و در نمایشگاه بورس حلقهای از سهامداران معترض به دور وی تشکیل شد تا بار دیگر اعتراضهای خود را این بار بدون واسطه و مستقیم به گوش وی برسانند. هر چند صالح آبادی به خبرنگار روزنامه «جهان صنعت» اجازه نداد تا در کنار سهامداران معترض به استدالهای وی گوش دهد تا شاید بتواند به تحلیلهای واقعگرایانه آقای رییس دست یابد اما همان صحبت های کوتاه نشان از سر درون سهامدارانی میداد که این روزها سرمایههای خود را از دست رفته میبینند. به هر حال این روزها سر مسوولان و برگزارکنندگان نمایشگاه بورس آنقدر گرم است که شاید تحولات بازار سهام برای آنان اولویت اصلی نباشد اما واضح است که باید تکلیف این نوسانهای شدید و ادامهدار یک بار برای همیشه روشن شود و توجیهاتی همانند «نوسان ذات بازار بورس است» دیگر خریدار ندارد.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
بازتاب :
واکنش احساسی حافظ به وین
روز گذشته اولین واکنش سهامداران در بورس به نتایج تازهترین مذاکرات ایران و 1+5 را باید به مانند بمباران هستهای به مواضع خودی عنوان کرد که باعث شد این بازار در یک شوک تازه فرو رود. خبرهای وین خیلی زود به حافظ رسید تا بورس بازان با تحلیل سریع فرآیند مذاکرات نسخه معاملاتی خود را بپیچند. واکنش گذشته معاملهگران در اینگونه وضعیتها که پیش از این هم آن را شاهد بودیم تفاوت چندانی با رفتار معاملاتی اولین روز هفته نداشت. همه آن صفهای خرید به یکباره به صفهای فروش تبدیل شد، همه امیدهای در حال رشد به یاس گرایید تا شاخص هم با 708 واحد ریزش به کانال 76 هزار واحد بازگردد. این در حالی بود که حتی گروههای پیش رو همانند خودرویی، بانکی، پتروشیمی و حتی مخابرات که در هفته گذشته بازار را در اختیار گرفته بودند نیز روز گذشته تحت تاثیر مذاکرات وین با اقبال منفی سهامداران مواجه شدند. واقعیت این است که هیجانزدگی سهامداران حقیقی در روزهایی که از حقوقیهای بازار همچنان خبری نیست مدتهاست که به یک عامل بازدارنده بازار تبدیل شده است. شاید اگر حمایت لیدرهای بازار در این برهه زمان وجود داشت کمترین تحول جلوگیری از ریزشهای شدید همانند آنچه روز گذشته آن را شاهد بودیم در تالار شیشهای به وجود میآمد. با وجود این شرایط و با در نظر گرفتن اینکه دور بعدی مذاکرات در خردادماه برگزار خواهد شد لزوم حمایتهای بیشتر از بورس و معاملات با استفاده از ظرفیتهای بازار، ابزارهایی همانند صندوق توسعه بازار سرمایه و هر راهکاری که بتواند جو را تلطیف کند در بورس احساس میشود و امید آن میرود که این احساس به حمایتهای واقعی تبدیل شود تا امید به سهامداران در حافظ بازگردد.
منبع :
بازتاب :
بورس نیوز + تابناک + فرارو + اکو نیوز + پرشین تحلیل + دیپلماسی ایرانی + یک تا صد + پیشرفت پرس + قم فردا + بولتن نیوز + ساتین + آخرین نیوز + سهامدار موفق + آفتاب ری + هزاره
رمزگشایی از نگرانیهای معاون اول رییسجمهور
بورس به میدان تازه بحرانسازی برای دولت حسن روحانی تبدیل شده است که البته با اقدام سریع وزیر اقتصاد فعلا اولین بحران و چالشی که میرفت برای دولت گران تمام شود در نطفه مهار شد. در ادامه نیز معاملات این بازار پس از ریزشهای شدید که باعث افت چند هزار واحدی شاخص کل شده بود به حالت عادی خود برگشت و دیگر شاهد موج وسیع نگرانیها در میان سهامداران و فعالان بازار نیستیم. اما یک افشاگری آن هم در بالاترین سطح دولت یازدهم درباره معاملات بورس پرده از حقایقی برمیدارد که اگر در آینده باز هم تکرار شود، میتواند بورس و سهامداران آن را در یک بحران واقعی و گستردهتر غرق کند. اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور در اظهارنظری عجیب روز یکشنبه عنوان کرد: «در چند روز گذشته به دلیل تصمیمهایی که در جایی خارج از بورس گرفته شد، شاخص بورس دچار ریزشهای شدید شد اما مجددا به روال طبیعی خود باز گشته است. عدهای از کاهش شاخص بورس ابراز خوشحالی میکردند.» در این افشاگری باید به کلیدواژههای «تصمیمهایی خارج از بورس و خوشحالی عدهای» دقت کرد تا بتوانیم با رهگیری آن و بررسی چند سناریو به اصل ماجرا نزدیک شویم چراکه این مقام رسمی دولت بیشتر از دو جمله موضوع را آشکار نکرده است. اما به راستی چه تفکر و نگاهی وجود دارد که نمیگذارد در بورس براساس روند طبیعی خرید و فروش سهام، قیمتها و شاخصها بالا و پایین شوند. چگونه میشود بورسی که از ابتدای عمر دولت تا روزهای میانی اسفندماه سال گذشته از خنثیترین بازار مالی کشور به فعالترین آن تبدیل شد بهطوری که همه آمارهای کمی و کیفی آن که طی عمر نزدیک به 50 ساله به یکباره رقمها و رکوردهای تازهتری را به ثبت رساند در کمتر از دو ماه به ریزشهای شدید و نگرانیهای بزرگ تبدیل شود. آیا پای منافع اقتصادی در میان است یا فشارهای حزبی و سیاسی که این روزها از همه کانونها به سوی دولت یازدهم سرازیر شده است؟ برای پاسخ به این فرضیهها، باید به بررسی روند فعالیت چند گروه داخلی و خارجی در سطح بورس و فضای اقتصادی و سیاسی کشور بپردازیم.
یکی دیگر از گروههایی که احتمال دارد دست به سناریوسازی برای بر هم زدن معاملات بورسی بزند، دلالان ارز و سکه هستند. نوسانهای قیمت دلار که حتی برای اولینبار در دولت یازدهم به بیش از سه هزار و 300 تومان هم در مقطع کوتاهی رسید، جمع زیادی از نقدینگیها را از بورس خارج کرد که آمارهای ارزش بازار طی چند وقت اخیر به روشنی این موضوع را تایید میکند. در کنار آن قیمت سکه طلا هم با نزدیک شدن به یک میلیون تومان به خوبی توانست سودای بازدهی بالا را به بخش دیگری از سهامداران منتقل کند و سقوط را به تالار شیشهای بکشاند.اما مگر چند دلال رسمی و غیررسمی میتوانند برای یک نهاد مالی بحرانسازی کنند؟ پاسخ روشن است: خیر. ولی اگر داستان ایجاد شبکه دلالان که با حجمهای بالا، نقدینگیها را به صورت خرد و کلان و حتی با استفاده از دستگاههای POS در مدت چند ماه در دولت محمود احمدینژاد به سمت بازار ارز و سکه هدایت کردند به یاد آوریم، متوجه میشویم «جمشید بسمالله»های زیادی همیشه هستند که با در اختیار داشتن پشتوانههای مالی و سیاسی و به صورت گسترده قادر هستند کنترل بازارهایی همانند ارز و سکه را از حالت عادی خارج کنند. این گروهها میتوانند حداقل یکی از کدهایی باشند که اسحاق جهانگیری از خوشحال بودن آنان به خاطر سقوط بورس خبر داده است.
بانکها و موسسات مالی
هرچند حتی احتمال گزینه بانکها و موسسات مالی برای رهگیری کدهای معاون اول رییسجمهور اصلا باورپذیر نیست و در حقیقت هم همینگونه است اما دولت خواسته یا ناخواسته با آزاد کردن نرخ سود بانکها از یکسو و رها کردن موسسات مالی از سوی دیگر، آنچنان ضدتبلیغی برای سرمایهگذاری در سطح فضای اقتصادی به خصوص در بورس برای خود به وجود آورد که حتی بانکهای دولتی با استفاده از این فرصت ویژه که سالها از آن منع بودند، تبلیغ پرداخت سود ماهانه تا 25 درصد را هم در منظر عموم مردم قرار دادند. طبیعتا در کنار آن با وجود ریسک بالای بورس، عده زیادی از مردم و سهامداران با خارج کردن نقدینگیهای خود به سمت بانکها روانه شدند. شاید برکناری چند مدیرعامل بانک دولتی در دولت حسن روحانی خود زوایای دیگری از افشاگریهای معاون اول باشد اما آن برکناری در زمانی روی داد که بورس اوضاع خوبی را پشتسر میگذاشت در نقطه مقابل موسسات مالی که حتی بعضی از آنها پرداخت سود تا نزدیک به 30 درصد روزشمار را تعیین و تبلیغ میکنند، میتواند یکی از احتمالات فوق باشد که در چند روز گذشته دولت با فراخواندن همه مدیران بانکهای دولتی، خصوصی و موسسات مالی ضوابط تازهتری را برای آنها ایجاد کرد که به صورت موازی به رونق افتادن بورس منتهی شد. حتی ایجاد صندوق توسعه بازار سرمایه که چهار بانک و دو بیمه را مکلف به حمایت پنج هزار میلیارد تومانی از بورس کرد، میتواند یک ابزار کنترل و حتی تنبیهی قلمداد شود که دولت برای مهار بحران بورس در پیش گرفت.
گروههای خاکستری
اما اگر کمی عمیقتر به کدهای افشاگرانه معاون اول رییسجمهور توجه کنیم به قدرت و تاثیرگذاری گروههای خاکستری بیش از پیش ایمان میآوریم. در فضایی که در همه ابعاد برخلاف دوران دولت احمدینژاد با آن همه مشکلات عمیق، دولت حسن روحانی توسط گروههای سیاسی تندرو از سیاست خارجی تا سبد کالا، از یک جشن ساده زنانه تا نرخ تورم کاهش یافته تحت فشارهای مستمر و بیپایان است. گروههای خاکستری حاضر هستند تا با به چالش کشیدن نهادهای اقتصادی سرمایهپذیر همانند «بورس، ارز، طلا، مسکن و...» عملکرد سیاهی را از دولتی که حتی یکسال از فعالیت آن نمیگذرد برای مردم به نمایش بگذارند. بورس به علت تجمیع حداقل 7 تا 10 میلیون سهامدار حقیقی و حقوقی در بازارهای «اوراق، کالا، بورس و انرژی» همیشه گزینه مناسبی برای التهابآفرینی است. استراتژی این گروه فقط به جناحبندیهای سیاسی ختم نمیشوند بلکه با استفاده از قدرتهای حامیان پشت پرده خود به راحتی میتوانند با روشهای سیستماتیک و برنامهریزی شده حداقل در یک برهه چند هفته یا چند ماهه یک بازار مانند بورس را برهم بریزند تا به اهداف خود دست پیدا کنند.باید اذعان داشت که خاکستریهای سیاسی و اقتصادی در ایران که بعضی از مهرههای آنها در حال حاضر در بازداشتگاهها هستند، همیشه از قدرت مانورهای منفی بالا و برهم زدن شرایط برخوردار هستند. این دولتها هستند که باید با شفافیت عملکرد و استفاده از ابزارهای قانونی شجاعانه و بیملاحظه نسبت به برخورد با اینگونه تفکر و نگاههای آسیبزا اقدام کنند. در کنار همه این موارد در سالی که رهبر معظم انقلاب آن را برای دومین سال، سال اقتصاد نامیده است، دولت روحانی باید با استفاده از این فضا جلوی هرگونه سیاهنمایی و اختلاف در بازارهایی همانند بورس را بگیرد تا این روش به یک بدعت تبدیل نشود و البته از معاون اول رییسجمهور هم انتظار میرود برای اینگونه افشاگریها که به آینده میلیونها سهامدار وابسته است بدون ملاحظه برخورد کند تا اعتماد مردم و سرمایهگذاران به دولت یازدهم بیشتر از قبل شود. در انتها ذکر این نکته نیز ضروری است که همه این احتمالها ذرهای از میزان مسوولیتپذیری ناظران بازار سرمایه و نوع مدیریت آنها را کم نمیکند چراکه این نکته روشن است که بازار سرمایه ایران هنوز با بازار سرمایه کارا و استانداردهای روز خیلی فاصله دارد و همچنان رانت اطلاعات و اعمال سلیقهها آسیبهای زیادی را به سهامداران وارد میکند. انتظار آن است که نگاهها در این بازار نیز دچار تحول شود تا بورس همیشه محل مطمئن و شفافی برای سرمایهگذاری باشد.
منبع :
بازتاب :
بورس نیوز + تابناک + فرارو + بی باک نیوز + یک تا صد + روزنامه خراسان + لینک دوم
وعده صالحآبادی همزمان با ریزش 1581 واحدی شاخص
یکهزار و 581 واحد ریزش در یک روز و رسیدن شاخص کل معاملات بورس از 76 هزار و 501 به 74 هزار و 920 واحد تازهترین شوک بورس به سهامدارانی بود که این روزها فقط با استرس در تالار حضور دارند. در کنار این عدد بهتر است تا هشت هزار میلیارد تومان کاهش ارزش بازار را هم در نظر بگیرید تا به خوبی به آنچه این روزها در بازار اوراق سهام در کشور میگذرد پی ببرید. سقوط همه شاخصهای بازار «کل، 30 شرکت بزرگ، آزاد شناور، بازار اول، بازار دوم و صنعت» که با میانگین دو درصد همراه شد روز خاص و سیاهی را برای اهالی تالار شیشهای رقم زد تا شاید هشدارهای تازه این بار زمینهساز به خود آمدن مسوولان و مدیران بازار شود. در تازهترین واکنشها بالاخره علی صالحآبادی از اجرای طرحهای تازه نجاتی در آینده نزدیک خبر میدهد که مشخص نیست دقیقا قرار است زمینه ساز چه تحولات بزرگی در بازار بورس شود. ادامه ابهامآمیز سخن گفتنهای اینچنینی در بازاری که به شدت منتظر خبرهای تازه است در شرایط فعلی نهتنها نمیتواند به سهامداران کمکی بکند بلکه خود علامت سوالهای بزرگی را فراهم میکند. در این وضعیت که نه سهامداران از آینده تحلیل مثبتی دارند و نه مسوولان برای چارهاندیشی دست به فعالیت تازهای میزنند همه چیز در یک دایره ابهام قرار گرفته است و این دایره هر روز که میگذرد بزرگتر از قبل در تالار شیشهای به حرکت درمیآید. آیا این دایره همانند یک گلوله برفی که از بالای کوه به پایین در حال حرکت است قصد دارد قربانیهای بزرگی را برای خود انتخاب کند؟ در حال حاضر سهامداران خرد از جمله قربانیان این هدف هستند. در آینده اگر اوضاع تغییر پیدا نکند احتمال قریب به یقین قربانیهای بزرگتری را انتخاب خواهد کرد.
منبع :
بازتاب :
چماق فاز دوم و سود بانکی بر سر سهامداران
تمام شدنی نیست! اول میگفتند نوسان است اما نوسان یک روز، دو روز، سه روز، سهامداران تا کی باید با توجیه تکراری «ذات بورس نوسانی است» شاهد کاهش قیمت سهمهای خود در بازار باشند؟ کار به جایی کشیده شده که شاخص کل معاملات به عنوان یک ابزار سنجش از فضای واقعی معاملات سهمها در تالار شیشهای هر روز فقط بازگشت به عقب را تکرار میکند و در حال نزدیک شدن به کانال 76 هزار واحد است. گویی مثل همیشه همه منتظر هستند اوضاع آنقدر پیچیده و قرمز شود تا باز هم با یک تصمیم خلقالساعه دیگر همانند «تغییر ضوابط خرید و فروش سهمها» که در اسفندماه سال گذشته بعد از ریزشهای شدید و اعتراضهای دامنهدار اجرا شد که البته به یک ماه هم نرسید و منتفی شد مسوولان بورس به حمایت از بازار بپردازند. پیشنهاد نمیشود که باز هم تغییرات اعمال شود که این کار همان پاک کردن صورت مساله است اما کاش حداقل آقایانی که همیشه فقط آمار اعلام میکنند و جملات تکراری را هر روز در قالبی تازه بیان میکنند یک بار برای همیشه اعلام کنند که شاید ضعف از سوی تصمیمهای اجرایی خود و مدیران اطراف است! واکنش حقوقیها در گذشته و حال نشان میدهد این گروه دیگر حداقل در ظاهر هم که شده به تصمیمهای حمایتی مدیران بورسی اهمیت نمیدهد و قصد ندارد در این اوضاع با استفاده از قدرت رهبری خود در تالار و معاملات روزانه، بورس را به ساحل آرامش برساند. احتمالا و براساس تجربه گذشته این بار هم تا شرایط به مرحله اضطرار نرسد و اعتراضها دامنهدارتر نشود گوشهایی که باید هشدارها را بشنود و چشمهایی که باید اشکالات را ببیند قصد ندارند تا واقعیتها را ببینند و بشنوند. کاش برای یک بار هم که شده علاج واقعه قبل از وقوع انجام شود. اجرای مرحله دوم طرح هدفمند شدن یارانهها که تنها در فاز حاملهای انرژی صورت گرفته است یا افزایش سود بانکی بیشتر از آن که علت اصلی افت بورس باشد تنها بهانههای جذابی هستند که از کارشناس تا مسوول همه به آن استناد میکنند. مگر این تحولات برای بار نخست است که در اقتصاد کشور اجرا میشود. مگر یک مرحله کامل از هدفمند شدن یارانهها و افزایش پیدرپی سود بانکها در سالهای گذشته روی نداده است که این بار به عنوان چماق بر سر سهامداران بورس کوبیده میشود. واقعیت آن است که باید تدبیرهای تازهتری در بازار شکل بگیرد تا یک هارمونی منظم در بازار شکل بگیرد تا این وضعیت به سامان برسد. آیا ارادهای وجود دارد؟
منبع :
بازتاب :
اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها که دیر یا زود در سالجاری به صورت جامع به مرحله عملیاتی میرسد تاثیرات متفاوتی بر بازارهای مالی و سرمایهای خواهد گذاشت. در این بین بازار سرمایه که همیشه تحت تاثیر تحولات سیاسی و اقتصادی میباشد نیز از تیررس حاشیه و فشارهای اجرای این طرح که به جراحی اقتصاد نیز معروف شده است دور نخواهد ماند. اگر به تاثیرات مرحله نخست این طرح در بورس نگاه کنیم متوجه میشویم یک شوک منفی در ابتدا بر این بازار وارد شد اما در ادامه هر چقدر زمان گذشت شرایط برای سهامداران مناسبتر شد. از سویی دیگر شرکتها نیز با اعمال تاثیرات طرح در صورتهای مالی توانستند میزان قابل توجهی فشار هزینهها را کنترل کرده و سود تعدیل شدهای را برای سهامداران به ارمغان بیاورند اما وضعیت بورس و صنایع حاضر آن برای مرحله دوم هدفمند شدن یارانهها کمی متفاوتتر از گذشته خواهد بود. حال که فاز دوم هدفمند شدن یارانهها تنها با افزایش قیمت حاملهای انرژی از ابتدای سال آغاز شده است، سهامداران با واکنش منفی خود معاملات بورس را بر خلاف چند سال گذشته که از ابتدای سال با صعود همراه میشد به سرازیری سقوط، کاهش قیمت و شاخصها هدایت کردهاند. به خوبی روشن است که با اعمال سایر اصلاحات اقتصادی دیگر طرح در فاز دوم بجز صنعت پتروشیمی بورس که در حال حاضر تحت تاثیر قرار گرفته و خود به عامل اصلی افت بورس تبدیل شده است سایر صنایع حاضر در بازار سرمایه ایران و حتی فراتر از بورس اوراق بهادار نیز با اینگونه فشارها مواجه خواهند بود که زمینهساز ابهامهای گسترده و حتی غیر قابل کنترل خواهند شد. برای مهار این نگرانیها دولت باید بر خلاف دولت پیشین با حمایتهای سیستماتیک از صنایع، فشارهای اجرای طرح را برای جامعه هدف طرح قابل تحمل کند تا موج نگرانی و ریزشها به بورس سرازیر نشود در غیر این صورت سهامداران بورس در یک چشم بر هم زدن تمام راهی را که در یک سال طی کردند و با معاملات پر رونق خود باعث شدند شاخص کل بازار از 40 هزار واحد ابتدای سال به مرز 90 هزار واحد در نیمههای ماه پایانی سال گذشته برسد را به عقب باز خواهند گشت که این تحول میتواند برای دولت و مسوولان بورس گران تمام شود.
منبع :
موج منفی به سال جدید کشیده شد
شروع معاملات بورس اوراق بهادار در سال جدید با سنتشکنی همراه شد و برخلاف سالیان گذشته که سهامداران با استفاده از طراوت بهار، دادوستد سهمهای خود را با موج مثبت و حتی توفانی آغاز میکردند، این بار همه چیز متفاوت شکل گرفت. در همان اولین روز باز شدن در تالار حافظ سهامداران نشان دادند که خاطرات ماه پایانی سال گذشته را هنوز فراموش نکردهاند و موج سنگین فشارهای منفی برخلاف پیشبینیها به سال جدید نیز کشیده شد. آمارهای معاملات نیز به خوبی نشان داد که در سه روز ابتدایی خرید و فروش سهمها در بورس، شاخص کل با ریزش 776 واحدی در شرایطی که در آخرین روز معاملاتی سال گذشته روی عدد 79 هزار و 15 واحد تثبیت شده بود، به کانال 78 هزار واحد برگشت و به 78 هزار و 239 واحد رسید. این اتفاق در حالی روی داد که طبق معمول از حقوقیهای بازار خبری نبود و ظاهرا تعطیلات را به حضور در معاملات بورس ترجیح داده بودند. این شوک منفی ابتدای سال بدترین خبر ممکن برای سرمایهگذاران و معاملهگرانی بود که تصور میکردند که آشوب معاملاتی ماههای پایانی سال به آرامش ابتدای سال جدید در تالار شیشهای منتهی میشود. تحولات و رویدادهای اقتصادی و سیاسی عمدهای در فضای کشور نیز روی نداد البته اجرا شدن بیسروصدای فاز دوم هدفمندی یارانهها که حاملهای انرژی اولین پازل آن بود نمیتوانست بهانه قابل قبولی برای افت معاملات بورس در سه روز ابتدایی باشد چراکه در ادامه با تحرک سه گروه فعال بازار «بانک، خودرو و رایانه» بازار تکانی به خود داد و در دو روز با رشد 502 واحدی توانست نگاههای سرد و بیروح سهامداران را امیدوار کند تا بورس در همان روزهای ابتدایی در افت و ریزشهای ادامهدار غرق نشود. برای بورس همان تحرک آرام دو روزه کافی بود تا سهامداران از امروز که همه بازارها رسما و پس از تعطیلات حیاتی دوباره پیدا میکنند با غافلگیری بیشتری به تابلو قرمز معاملات خیره نشوند. با تمام این تفاسیر و تحولات در پیش، بورس میتواند براساس شعار سال که با محور اقتصاد در هم آمیخته شده است در سال جدید آبستن اتفاقات گستردهای باشد که لزوم هدایت مستمر مسوولان و حمایتهای واقعگرایانه در این وضعیت بیشتر احساس میشود. به هر حال از امروز که فصل جدیدی از معاملات در تالار شیشهای فرا میرسد، واکنش سهامداران میتواند تحلیلهای تازهتری را به بازار منعکس کند. این که بورس آیا میتواند سهم عمدهای در اقتصاد کشور در بخش گردش نقدینگی، تامین مالی و شفاف شدن فضای اقتصادی و حتی بسترسازیهای تازه را فراهم کند همه و همه بستگی به نوع نگاه حمایتی و مدیریتی دولت و مسوولان این نهاد و در سویی دیگر شفاف شدن هر چه بیشتر سازوکارهای این بازار برای همه فعالان آن و دور شدن از ایجاد رانتهای اطلاعاتی موجود دارد.
منبع :
بازتاب :
همه آن چه که در بورس 92 گذشت
معمولا در همه کشورها تغییر و تحول در سطوح مدیریت ارشد همانند ریاستجمهوری با گشایشهای تازهتری همراه خواهد شد چراکه تکمیل سیاستهای اقتصادی و سیاسی پیشین و اجرای برنامههای جدید به شکلگیری فضای تازهتری منتهی میشود و از یک سو امید به شکلگیری فضای جدید اقتصادی و از سویی دیگر تغییر دیدگاه در سطح نخست اجرایی باعث میشود تا بازارهای مالی تحت تاثیر قرار گیرند. در این میان بازارهای پویای کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند، به همین خاطر است که بورس بر خلاف سایر بازارهای موازی همانند ارز و سکه که با ریزش قابل توجهی پس از انتخاب دولت جدید همراه شد و با شادابی و طراوت خاصی معاملات خود را از همان آغاز دنبال کرد. واکنش سهامداران تالار به تحولات جاری سیاسی در کشور از همان روزهای خرداد ماه قابل تحلیل بود به طوری که یک روز قبل از انتخابات وقتی معاملات در تالار شیشهای آغاز شد از همان ابتدا چشمهای هیجانزده و زمزمه معاملهگران به خوبی نشان میداد سهامداران منتظر اخبار انتخابات و تعیین استراتژی تازه براساس رویداهای جاری برای معاملات خود هستند. دقیقا به همین خاطر بود که هر ساعت که از معاملات سهمها میگذشت، شاخص بهطرز شگفت انگیزی با صعودهای خود که بهطور میانگین کمتر از 200 واحد نبود مرزهای جدیدی را در مینوردید. در مقابل، تابلوی قرمز نیز هر بار که به روزرسانی میشد با افزایش قیمت بیشتر سهمها روبرو می شد. در نهایت انتخاب حس روحانی به ریاست جمهوری برای بورس پایانی بود بر همه نگرانی هایی که از قبل وجود داشت. امیدها از آن جایی شکل گرفت که تیم اقتصادی و نگاه دولت چه قبل از برگزاری انتخابات که حتی به بازدید نعمت زاده به عنوان نماینده ویژه روحانی از تالار حافظ منتهی شد و چه بعد از آن که حداقل در ظاهر از سیاست های اجرایی بورس حمایت به عمل آمد، جوی پر از امید و شکوفایی را برای بورس و سهامدانش نوید می داد.
تحویل شاخص 46 هزار واحدی به روحانی
دولت محمود احمدی نژاد بورس را با شاخص 46 هزار واحد تحویل دولت حسن روحانی داد، آنهم در روزهایی که سهامدارن در انتظار روشن شدن تکلیف انتخابات ریاست جمهوری بودند و نگاه بلند مدت خود برای خرید و فروش سهم ها به بعد از روشن شدن صندلی ریاست جمهوری موکول کردند.دقیقا از همان روزهای ابتدایی رشد بورس آغاز شد و در بازه زمانی یک ماهه ابتدایی یعنی دقیقا در 25 تیر ماه، شاخص کل معاملات به مرز 54000 واحد نزدیک شد و مشخص شد هیجان و طراوت در بورس حرف اول را می زند. رشد 9000 واحدی محرکی شد برای صعودهای آینده بازاری که تا مدت ها بر سر زبان ها می چرخید. اوضاع هر روز برای بورس رویایی تر از روز قبل به پیش می رفت به طوری که روز 28 مرداد ماه بورس به یک رکورد تاریخی بزرگ دست پیدا کرد و غوغایی را در سطح بازارهای مالی کشور بر پا کرد و باعث شد تا نگاه ها به این نهاد مالی سرمایه پذیر در حالی که بازارهای موازی در رکود کامل به سر می بردند، در سطح جامعه و حتی مردم کوچه و بازار تغییر پیدا کند. در این روز به دلیل پشتوانه رشد های قبلی و امید به آینده بازار، شاخص کل معاملات که همیشه نمایانگر وضعیت کلی بازار اوراق بهادار کشور است از مرز 60000 واحد هم گذر کرد، که این رقم تاریخی ترین رشد در حیات نزدیک به نیم قرن تالار حافظ بود. این روز را باید سکوی پرش های غیر قابل تصور ماه های بعدی بنامیم چرا که بر همین مبنا در ماه های بعدی بورس رکوردهایی را بر جای گذاشت که همه چشم ها را خیره کرد.
غوغای سهامدارن در تالار
در همین حال تثبیت اوضاع سیاسی، اقتصادی در سطح داخلی و بین المللی از یک سو و به توافق رسیدن ایران و غرب بر سر مساله هسته ای که ملزم شدند آن را در غالب یک سلسله گفتگوهای تعریف شده در زمان های مشخص به سرانجام برسانند نیز به خوبی بورس و سهامداران را از نگرانی های موجود دور کرده بود و یک اطمینان مضاعف را شکل داد. بر همین مبنا، صنایع بزرگ بورس نیز با پیش بینی سودهای خود وسوسه بیشتری را برای سهامدارن خود به وجود آورند تا سهم بزرگی را در بزرگ شدن معاملات بورس بازی کنند. روند رو به رشد بورس همچنان ادامه پیدا کرد به طوری که در سه ماهه سوم سال و در فصل پاییز قیمت سهم ها در کنار رشد شاخص ها روزانه ادامه پیدا می کرد و هر از چندی با افتی نامحسوس فعالان و بورس بازان را در تالار های شیشه ای نگه می داشت. در این روزها از دولت تا مدیران بورسی با ژست فرماندهان پیروز نبردهای بزرگ هر از گاهی یا در رسانه های مشغول ارائه آمار فتوحات خود بودند یا به عنوان یک کارنامه درخشان در مجامع داخلی و خارجی اقتصادی بورس را یک ویترین اقتصادی مناسب بر مبنای عددهای شاخص که فقط به بالا حرکت می کردند به دیگران نشان می دادند. اوضاع دراواخر پاییز آنقدر شگفت انگیز شد که نماگر به بالاتر از 85000 واحد هم رسید. از آن روز به بعد کارشناسان و منتقدان بزرگ بورسی و اقتصادی زمزمه هایی مبنی بر این که بورس به سمت شکل گیری حباب به پیش می رود را مطرح کردند اما از این سو دولت و مدیران بورسی تمام قد به دفاع از رشدهای معاملاتی و قیمت سهم ها می پرداختند.
اتفاق بزرگ در زمستان
تحولات و فرایند رو به رشد بورس همچنان ادامه پیدا کرد و حتی در 15 دی ماه شاخص بورس به بالاترین رقم از تاریخ شکل گیری تا به امروز خود رسید. در این روز نماگر به عدد 89 هزار و 500 واحد رسید. این عدد خود زمینه ساز یک اتفاق بزرگ در زمستان برای بورس و سهامدارنش شد. در حالی که همگان منتظر رسیدن شاخص به عدد رویایی 90000 واحد بودند، به یکباره ورق بورس برگشت و همه چیز زیر رو شد. این در حالی بود که در مناسبات سیاسی خارجی ایران و دنیای بیرون چه در زمینه های برقراری روابط تازه دوجانبه و چه در نشست های 1+5 غرب و ایران پیشرفت های بزرگی شکل گرفته بود و در دیگر سو حتی فاز دوم هدفمندی نیز به مرحله اجرایی نرسید اما ریزش های بورس و شاخص کل از روز 16 دی ماه آغاز و تا روزهای آخر سال ادامه یافت. به طوری که در زمان یک ماهه بیش از 10000 واحد شاخص کل معاملات بورس عقب نشینی کرد و به محدوده 79000 واحد وارد شد. هر روز که می گذشت بر نگرانی ها افزوده می شد. در نقطه مقابل دولت و مدیران بورس در یک انفعال تعجب برانگیز فقط نظاره گر بودند به طوری که گویی این همان بورسی نبود که برای اعلام آمارهای آن از یکدیگر سبقت می گرفتند.در این زمان شایعات زیادی در بورس شکل گرفت، از تغییر مدیران ارشد این بازار گرفته تا اجماع بزرگان برای بحران سازی که البته هیچ یک در واقعیت رنگ حقیقت به خود نگرفت.
تیر خلاص دولت به سهامدارن
در سویی دیگر فشار بزرگی که از سوی دولت و مجلس به بورس به دلیل مفاد لایحه بودجه سال 93 به بورس وارد شد تیر خلاصی بود بر پیکر سهامدارانی که در انتظار بودند تا نرخ خوراک پتروشیمی ها و نرخ بهره مالکانه معدنی های بورس که اتفاقا از بزرگترین صنعت های بازار هستند اعداد معقولی باشد تا به سوددهی بیشتر این گونه شرکت ها منتهی شود. اما نرخ اولیه 15 سنت برای نرخ خوراک و 30 درصد بهره مالکانه در نقطه مقابل جو بورس را بیشتر از قبل ملتهب کرد و کار به اعتراض های خیابانی سهامدارن و البته نامه نگاری های گسترده با مقامات کشیده شد. این فشارها شاید باعث شد تا دولت در نهایت با 2 سنت کاهش در نرخ خوراک با 13 سنت سعی کند که نه سیخ بسوزد نه کباب، اما بورس با کاهش های ادامه دار خود کار را به جایی کشاند که وزیر اقتصاد در اصل مجبور به حمایت هایی هر چند ظاهری شود که البته این ترفند هم کارساز نشد.
از صبحانه نافرجام تا تغییر ضوابط معاملاتی
افزون بر این ائتلاف 50 حقوقی بزرگ بورس برای حمایت از بورس هم به نتیجه ای جز خوردن یک صبحانه دسته جمعی منتهی نشد تا بالاخره در یک اقدام پیش بینی نشده مدیران بورس خود وارد میدان شدند تا با اعمال محدودیت هایی در سیستم معاملات جلوی فشار صف های خرید و فروش سهم ها را بگیرند تا شاید بتوانند از ریزش های ادامه دار بورس جلوگیری کنند. این سیستم در میدان عملیاتی بورس تنها چند روز جواب داد و پس از آن با واکنش منفی سهامدارن به خصوص حقوقی های بزرگ بازار سهام مواجه شد چرا که عملا دست این گونه سهامدارن بسیار بسته تر از قبل شده بود و تنها 30 دقیقه میدان بازی با سهم ها آن هم در نیم ساعت پایانی معاملات بورس نمی توانست برای آن ها خوشایند باشد. این تحولات در مجموع تا نیمه اسفند شاخص بورس را به 87000 واحد هم کشانده است و معلوم نیست عاقبت سهامدارن در این بازار حداقل تا پایان سال به کجا ختم خواهد شد.
سال بحران یا خوشبختی در راه است
برای سال آینده بازار بورس، مدیران و سهامداران آن از هم اکنون هشدارها و اعلان خطرهای زیادی وجود دارد، از افزایش قیمت حامل های انرژی تا اجرای فاز دوم هدفمندی در سطح کلان و از سویی دیگر روشن نبودن سیستم اجرایی بورس برای سال آینده که آیا باز هم شاهد محدودیت های معاملاتی هستیم یا خیر که این خود یک بحران بزرگ را شکل خواهد داد پالس های مبهمی را به بازار سهام مخابره می کند. در این بین نگاه تقریبا بی تفاوت دولت به بورس که از حرف زدن فراتر نمی رود و در عمل آن چه که در لایحه بودجه نیز دیدیم که نمایان کرد دولت جمع آوری نقدینگی برایش مهم تر از تقویت بورس است مشخص می کند که از هم اکنون بورس مستعد وارد شدن به بحرانی بزرگ در سال 93 و غرق شدن در ریزش ها را دارد. در همین حال مدیران بورس هم که نمی توانند با تحت فشار گذاشتن دولت مبنی بر حمایت های واقع گرایانه این بازار با تقویت کنند نیز مزید بر علت شده اند تا این نهاد همچنان غریبانه در فضای اقتصادی کشور روزگار خود را بگذراند حتی با زیان سهامدانی که بزگترین گناه آنان وارد شدن به تالار شیشه ای است.به هر حال باید کمی صبر کرد و منتظر حرکت بورس در ماه های ابتدایی سال 93 بمانیم تا دقیقا بتوان تحلیل جامع تری از تحولات بورس در سال آینده ارائه کرد.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + لینک دوم + لینک سوم