شاید آن زمان که در سال 1345 و به درخواست دولت ایران، یک کارشناس هلندی و شخصی بلژیکی به نام «وان لوترفلد» درباره تشکیل بورس اوراق بهادار در ایران بررسیهایی انجام دادند و طرح قانونی تاسیس و اساسنامه آن را نیز تهیه کردند اگر دوراندیش بودند و از همان ابتدا که بورس تهران، با ورود سهام دو شرکت «بانک صنعت و معدن و نفت پارس» آغاز به کار کرد به فکر خرید سهام این دو شرکت بودند یا در حداقل طی 11 سال بعد آن یعنی تا سال ۱۳۵۷، که تعداد شرکتها و موسسههای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از شش بنگاه اقتصادی با سرمایه ۶/۲ میلیارد ریال به ۱۰۵ شرکت با بیش از ۲۳۰ میلیارد ریال افزایش یافت با حداقل سرمایه در بورس ایران به معامله سهام میپرداختند تا به امروز علاوه بر اینکه با سود و زیانهای متفاوتی روبهرو میشدند، میتوانستند در روز تاریخی بورس ایران در کنار سرمایهگذاران کشورمان به جشن و پایکوبی بپردازند چراکه 5 مهر 1391 برای سهامداران در تالار شیشهای ایران به یک روز خاص تبدیل شده است. علت این رویداد نیز به دو عدد شگفتانگیز «692 و 28132» مربوط میشود. این دو عدد روز گذشته در بورس اوراق بهادار چشمهای زیادی را حتی از حدقه درآورد از کارشناسان تا سرمایهگذارانی که در روزهای گذشته نیز شاهد صعودهای ادامهدار شاخص کل و افزایش بازدهی سهمها بودند اما در اولین چهارشنبه مهرماه پاییز شاخص کل معاملات با همراهی شرکتهای فولادی و فلزی و شرکتهای ملی مس، فولاد مبارکه، سرمایهگذاری غدیر، چادرملو، گلگهر، فولاد خوزستان، پالایشگاه بندرعباس، نفت وگاز پارسیان، توسعه معادن و فلزات، بانک پاسارگاد، بانک اقتصاد نوین که بیشترین تاثیر مثبت را در شاخص بورس گذاشتند باعث شدند تا این نماگر که نشاندهنده اوضاع کلی بورس و قیمت سهمها و البته نمایی از وضعیت معاملات است برای نخستینبار از روز تاسیس خود وارد کانال 28 هزار واحد شد و حتی 132 واحد نیز از این مرز بالاتر رفت.
شاخص بورس برای اولینبار در سال 91 به دلیل افزایش قیمت سهام شرکتها در روز 27 فروردین ماه بعد از انتشار اولیه نتیجه مذاکرات 1+5 ، وارد کانال 27 هزار واحدی شد اما در این رقم دوام نیاورد و به دلیل ابهامات سیاسی و اقتصادی دومین ماه سال را در انتظار و رکود سپری کرد. این متغیر مهم با احتمال آرامش سیاسی رشد کرد و در روز سوم خردادماه بار دیگر توانست وارد کانال 27 هزار واحدی شود اما در ماههای تیر و مرداد به اوج رکود خود رسید و حتی وارد کانال 23 هزار واحدی شد با این حال رشد بورس بار دیگر از 21 مردادماه شروع شد و تالار شیشهای با انتشار اخبار سیاسی و اقتصادی دوباره رونق گرفت و توانست خود را از ناامیدی و رخوت نجات دهد تا جایی که در روز 24 مردادماه مهمترین متغیر بازار سرمایه از کانال 23 هزار واحد نجات پیدا کرد و وارد کانال 24 هزار واحدی شد. دماسنج بازار سرمایه در روز 13 شهریور وارد کانال 25 هزار واحدی شد و در روز 25 شهریور به راحتی خط مقاومت 26 هزار واحدی را شکست؛ این متغیر در روز دوم مهرماه وارد کانال 27 هزار واحدی شد اما ادامه رشد قیمتها در بورس تهران و حاکم شدن جو مثبت در بازار تا جایی پیش رفت که دماسنج بازار سرمایه در معاملات روز چهارم مهرماه با 395 واحد رشد به رقم 27 هزار و 440 واحد رسید و رکورد جدیدی را به ثبت رساند اما رکوردشکنی بورس متوقف نشد و روز گذشته مهمترین متغیر بازار بزرگترین رشد خود را تجربه کرد و با اقتدار وارد کانال 28 هزار واحدی شد.
منبع :
رشد غافلگیرکننده 394 واحدی شاخص بورس اتفاقی بود که روز گذشته پس از مدتها نگاه سرمایهگذاران داخل و خارج از تالارهای معاملات را به سوی خود جلب کرد. پیش از این همگام با افزایش قیمت و بازده بازارهای موازی « ارز، سکه» اولین انعکاس رفتاری سرمایهگذاران ایرانی در بورس خود را نشان میداد به طوری که خروج نقدینگی و سرازیر شدن آن به بازارهای دیگر باعث میشد تا شاهد افت معاملات و ریزش شدید شاخص کل معاملات باشیم. بورس اما این بار در بدعتی تازه برخلاف همیشه نهتنها تحت تاثیر رشد حبابگونه قیمت ارز و سکه قرار نگرفته است بلکه خود با تحولات مثبت و ادامهدار معاملاتی توانست سهامداران و معاملهگران را در تالار شیشهای حبس کند و حتی اجازه نداده است که سرمایهگذاران همیشه عجول به سرمایهگذاری در سایر بازها فکر کنند. اما سهامداران در حالی که بازده بازار سرمایه در خوشبینانهترین حالت در سالجاری با گذشت نزدیک به شش ماه به دو درصد هم نرسیده است به چه امیدی در بورس ماندگار شدهاند؟ واقعیت این است که نوسانهای ارزی برای شرکتهایی که در صادرات نقش عمدهای دارند یک فرصت استثنایی به وجود آورده است و در کنار این مساله رشدهای چند وقت اخیر قیمت جهانی فلزات هم به تنهایی کافی بوده تا گروه فلزات اساسی بورس که جزو سه گروه بزرگ بازار سرمایه هستند با افزایش قیمت سهم و بازده سرمایهگذاریهای سهامداران روبهرو شود. در سطح بینالمللی نیز دیگر حتی جدیدترین بیانیه آژانس انرژی هستهای نیز برخلاف روزگاران پیشین کوچکترین موج منفی را در بین بورسبازان ایجاد نکرده است اما یکی از محتملترین بازگشت رونق به بورس و معاملات را باید عرضه سهامهای تازه توسط سازمان خصوصیسازی عنوان کرد که بعد از مدتها انتظارهای شیرین سهامداران را به دنبال خود داشته است، عرضههایی که میتواند به صورت بنیادی به کمک بورس و بازده سرمایهگذاران کمک کند. افزون بر همه این موارد سنت پایان شش ماهه نخست دوره مالی شرکتهای بورسی در شهریورماه نیز از دیگر موجهای مثبتی است که در تالار شیشهای ایجاد شده و نقش حقوقیها را هم باید در شکلگیری این اتمسفر امیدوارکننده به حساب آورد. این بخش از تحولات فعلی بورس به خوبی قابل اندازهگیری و تحلیل است اما نکته مبهم بزرگ این روزهای بورس، حمایتی است که به خوبی و شفاف دیده نمیشود چراکه سرمایهگذاران اگر در میانمدت نقش حمایتهای مستمر و عملیاتی دولت و مسوولان بورس را به صورت ملموس درک نکنند هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت که رونق این روزهای بورس در بلندمدت ادامه پیدا کند برای آنکه در همین شرایط هم بازدهی بورس حتی به بازدهی 10 درصدی سال 1390 چیزی نزدیک به هشت درصد فاصله دارد و این وضعیت را میتوان به تارموی اعتماد سهامداران و حمایتگران تشبیه کرد. آیا این اعتماد عمیق خواهد شد؟
منبع :
یک روز خاص دیگر در رمضان سال 1391، در تابستانی که آنچنان
گرم و سوزان نیست برای معاملهگران در تالار شیشهای به شکل یک فشار و نگرانی
فزآینده درآمد تا نشاندهنده فضای فعلی هفتههای اخیر بورس و سهامدارانش باشد.
ریزش 224 واحدی شاخص کل معاملات اتفاق آنچنان عجیب و غریبی نیست اما رسیدن شاخص به
مرز ورود به کانال 23 هزار واحد به خوبی میتواند نگاههای زیادی را به معاملات بیرونق
این روزهای بورس تهران هدایت کند. روز گذشته عدد «108» به اسم رمز گفتوگوهای
سهامداران در تالار شیشهای تبدیل شده بود.
این عدد دقیقا نشان دهنده نگرانیهای بزرگ
سرمایهگذاران خرد در ابتدا و کلان در مرحله بعد است که واقعیت سقوط شاخص کل و
رسیدن به 23 هزار واحد را نمیخواهند باور کنند و از سویی دیگر مدتهاست بورس و
سهامداران آن را تجربه نکردهاند و به هیچوجه هم دوست ندارند تا به این زودیها
آن را با چشم خود در تالار مشاهده کنند.
اما یک ضربالمثل شیرین پارسی است که میگوید
«حقیقت همیشه تلخ است» و بورسبازان ایرانی هم باید با شرایط موجود اقتصادی فعلی
که کشور تحت تحریمهای ناعادلانه غرب و همپیمانان آنهاست کنار بیایند و به این
باور برسند که روند معاملات در یک افت غیر طبیعی قرار گرفته است.
اگر این طرف ماجرا یعنی روشن شدن تکلیف
سهامداران و سرمایهگذاران داخلی را عادی بدانیم باید سوی دیگر یعنی بیتوجهی دولت
و تصمیمسازان بزرگ اقتصادی کشور از وزیر اقتصاد تا مدیران هدایتکننده بورسی را
غیر عادی تلقی کنیم چراکه بدون توجه و حمایتهای خاصی از ماهها پیش تا به حال
تنها به برگزاری جلسات بسنده کردهاند.
در عین حال خروجی این جلسات که حتی با حضور
محمود احمدینژاد هم برگزار شده است تا به امروز اوضاع بورس را نه تنها بهتر نکرده
که به شرایط بحرانی سوق داده است. کارشناسان نظرات گوناگونی از وضعیت فعلی دارند
که از فشار تحریمها تا نوسانات نرخ ارز شامل تحلیلها میشود اما یک نسخه علاجکننده
یا حتی یک مسکن مقطعی هم نمیتوانند برای بیماری این روزهای بورس تجویز کنند تا
حداقل با فروکش کردن بحران برای راهکارهای بلندمدت برنامهریزیهای منسجمتری شکل
گیرد. به هر ترتیب باید منتظر ماند و دید آیا اسم رمز سهامداران در بورس میتواند
رنگ حقیقت به خود گیرد یا با حمایتهای مسوولان ارشد بورس میتواند در یک بازه
زمانی کوتاهمدت از نگرانیهای ادامهدار خروج نقدینگی فزآینده به امید و سرمایهگذاریهای
بیشتر در بلندمدت تبدیل شود؟
منبع :
این روزها اگر پای خود را به هر تالار شیشهای بگذارید چه به عنوان یک سهامدار یا یک فرد عادی که از اعداد و ارقام درج شده در تابلوهای قرمز سر در نمیآورند جو کلی بورس به خوبی قابل درک است. نوسانهای گاه و بیگاه شاخص کل معاملات که به صورت روزانه نشاندهنده روند معاملات است از ابتدای تابستان به صورت غیرقابل قبولی دچار شوکهای منفی زیادی شده و این اتفاق درست در فصل و زمانی روی داده است که هر سال به خاطر برگزاری مجامع شرکتهای بورسی تیرماه بورس از داغترین روزهای سال بورس است. اینکه چرا امسال بورس برخلاف سالهای پیشین با سقوطهای زیاد روبهرو شده و شاخص معاملات تا 25 هزار واحد نیز افت کرده است.روشن نیست با ادامه این شرایط هیچ بعید نیست به زودی حتی شاخص به پایینتر از 24 یا 23 واحد برسد. در حال حاضر تحلیلهای موجود تکنیکال و بنیادی شاخص از این حکایت میکند که شاخص کل معاملات بورس به مرز روانی و مقاومت خود نزدیک شده است. آخرین ارزیابیهای تحلیلگران تکنیکالیست نیز از این حکایت دارد که معاملات بورس و روند حرکتی شاخص کل طی 10 روز آینده و نزدیک شدن به ماه دوم فصل دوم سال 1390 بسیار حیاتی است و هشدارهایی مبنی بر ریزش شدید و سقوط تاریخی شاخص کل معاملات از همین حالا به گوش میرسد. دلایل زیادی برای این هشدارها وجود دارد که مهمترین آن در دو بعد داخلی و خارجی ارزیابی میشود؛ در منظر داخلی بالا رفتن هزینههای صنایع بورسی پس از اجرا شدن طرح هدفمندشدن یارانهها و تاثیر آن در عملکرد شرکتها پس از نزدیک به یکسال از فعالیت مالی شرکتهای بورسی در صورتهای سود و زیان و حمایتهای شعاری و غیرواقعی دولت که تنها به برگزاری چند جلسه در روز و شب با حضور حتی رییس جمهور و وزیر اقتصاد برگزار شد، از جمله این موارد است.
در سویی دیگر وجود فشارهای روانی تحریمهای غرب و آمریکا و بالا رفتن تنشهای گاه و بیگاه آن هم بر کلیت اقتصاد کشور و البته بازار سرمایه ایران بی تاثیر نبوده و برگزاری جلساتی که خروجی معنی داری از نشستهای 1+5 و ایران تا به حال نداشته است بر نگرانیها و بیاطمینانی سرمایهگذاران بورس افزوده است همه این موارد و در کنار آن بازیگران مالی دیگر در ایران همانند «سکه، ارز، طلا، مسکن» و سیستم بانکی که سهولت معاملات آن نسبت به بورس سادهتر است باعث شده که نقدینگیها بعضا به صورت خیلی پرحجم به سمت این بازارهای موازی کشیده شود که در این اواخر شاهد آن بودیم. نکته دیگر که باعث شده است شاخص کل معاملات نتواند در یک سیکل تعادلی با نوسانهای منطقی منفی یا مثبت به روند معاملات واکنش نشان دهد شفاف نبودن معاملات در برههای از زمانهاست که شائبههایی از دست کاری یا بازارسازیها را به وجود میآورد، این مسایل همگی باعث شده است که هشدارهای موجود و زنگها قبل از آن به صدا در بیاید. واکنشها هم همانند همیشه طبق معمول خیلی مثبت از سوی ادارهکنندگان بورس و تصمیمگیرندگان آن دنبال میشود به طوری که تا یک سقوط سهمگین رخ ندهد کسی به داد بورس و سهامداران آن نمیرسد و در بهترین وضعیت با برگزاری چند جلسه کوتاه و بیثمر سعی میشود جو روانی بازار را در کوتاهمدت کنترل کنند. برای بلندمدت هم به اتفاقها بسنده میشود تا شاید با کمک ابر و باد و مه و خورشید بورس روزهای آفتابی را سپری کند.به هر صورت آرامش قبل از توفان بورس هشدارهایی را به وجود آورده که امید است به آن توجه شود تا سهامداران بیشتر از این از بورس گریزان نشوند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت
«25 هزار
و 938 واحد» اشتباه نکنید این رقم ساخت یا افتتاح واحدهای پروژههای مسکن مهر در
تهران یا شهرهای دیگر کشور نیست!! بلکه عددی است که با تمام مقاومتهای گاه و
بیگاه مسوولان بورس که حتی با معاملات خارج از بورس هم سعی بر آن داشتند این رقم
حالا حالاها بر تابلو بورس نقش نبندد، روز گذشته در شنبه سیاه بورس در پایان
معاملات یک روز کاری برای شاخص کل معاملات تالار شیشهای جلوی چشمان سهامداران با
درخشش معنیداری به ثبت رسید.
رسیدن شاخص باز هم به منطقه 25 هزار واحد در سالی که برای
اولین بار این اتفاق روی داده است و بعد از ریزش 270 واحدی 20 خردادماه برای
دومین بار معاملات بورس با سقوطی همهجانبه همراه شده است و به واقع یک آینه تمامنمایی
از نگرانیها و هراسهای سرمایهگذاران بورس به دلایل متفاوت سیاسی و اقتصادی در
سطح داخلی و خارجی میباشد. در اینگونه مواقع کارشناسان سعی بر آن دارند که با به
کار بردن اصطلاحاتی همانند ریسکهای سیستماتیک یا غیرسیستماتیک با کلمات بازی کنند
و بر سردرگمیها بیشتر بیفزایند اما علتهای این افت خیلی شفاف و ساده است. در
زمانی که برگزاری مجامع شرکتهای بورسی در این فصل از سال قیمت سهمها را به
بالاترین نقطه حرارت آن میرساند، مشارکت شرکتها در سقوط شاخص در این زمان تعجببرانگیز
است، پس این نخستین دلیل برای غیرعادی بودن افت بیسابقه شاخص در روز گذشته است.
اما دلیل اصلی چیست؟ از آنجایی باید دنبال پاسخ به این
جواب و ریزش بیسابقه شاخص و رسیدن به منطقه 25 هزار واحدی بود که دورنمای هدفهای
اجرایی کلان اقتصادی در کشور به مانند فاز دوم هدفمند کردن یارانهها، افزایش بیمحابای
تورم و رشد قیمت محصولات متفاوت و تحت فشار بودن شرکتها و صنایع فعال در بورس
برای کاهش هزینهها و قیمتها و تقابل آنها با دولت و بدون نتیجه بودن این
رویارویی و از همه مهمتر در ابعاد بینالمللی بالا گرفتن تنشهای ایران با غرب بر
سر مساله تنشهای هستهای و بینتیجه بودن چند دور از مذاکرات فشار را به بورس
کشیده است.
در میان همه بازارهای سرمایهپذیر، این همیشه بورس است که
نخستین واکنش را نشان داده است و میدهد و در حال حاضر به روشنی ترس سرمایهگذاران
و سهامداران حقیقی و حقوقی در بورس این روزها از حد متعارف هم گذر کرده است و حتی
حمایتهای غیرعملی دولت که فقط وعده آن داده میشود هم نتوانسته است جز در کوتاهمدت
کمک خاصی در به تعادل رسیدن معاملات انجام دهد. با ادامه این شرایط در حالی که در
این زمان از سال بورس باید اوج معاملات و افزایش قیمتها را به خاطر دلایل ذکر شده
بالا داشته باشد، ندارد. با ادامه این روند برای نیمه دوم سال باید منتظر ریزشهای
تاریخیتر و سقوط شاخص بورس بود که منجر به از بین رفتن سرمایههای بسیاری خواهد
شد. به هر صورت نگاههای زیادی این روزها به سوی بورس خیره شده است، از یکسو نگاههای
نگران و از سویی دیگر نگاههای بیتفاوت و زمان به خوبی مشخص خواهد کرد که این دو
نگاه تا کی در کنار یکدیگر باقی خواهند ماند.
درباره جزییات معاملات روز گذشته و دومین ریزش بزرگ شاخص در سالجاری باید گفت که ثبت سیوهشتمین روز منفی در 60 روز کاری بورس و بازگشت به ارقام سال گذشته از جمله نتایج شنبه سیاه بازار سهام بود. به گزارش خبرگزاریها، اولین روزکاری نخستین هفته از چهارمین ماه سال هم برای بورس و بورسبازان نتیجهای جز تداوم سیر نزولی قیمتها و ریزش شاخص و ثبت رکورد منفی نداشت. در این روز هم نه تنها هیچ شرکت بزرگی با رشد بهای هر سهم دادوستد نشد بلکه باز هم از قیمت سهام اکثر شرکتهای مطرح و نامدار کاسته شد تا نگرانیها و التهاب سرمایهگذاران بیش از گذشته باشد به طوری که شاخص بورس که از همان شروع معاملات با ریزشهایی همراه بود در پایان معاملات روز گذشته با 227 واحد به ثبت رسید و شاهد دومین ریزش بزرگ روزانه ارقام خود در سالجاری بود. پیش از این بیشترین افت این متغیر مربوط به 20 خردادماه با 270 واحد بود.
به این ترتیب شاخص بورس که بعد از حضور در ارقام و کانال بیش از 27 هزار واحدی طی هفتههای گذشته با سیر نزولی ادامهداری که روبهرو شده بود برای نخستین بار در بورس در سالجاری به کانال 25 هزار واحدی نزول کرد و رکورد منفی دیگری را به ثبت رساند و با ارقام پایان سال گذشته عقبنشینی کرد تا شاید عاقبت دولت یا نهادهای حمایتی همانند وزارت اقتصاد به داد سهامداران بورس برسند و از ضرر و زیان بیشتر در شرایط فعلی کمک کرده و از خروج نقدینگی از بورس جلوگیری کنند. این مطلب هم برای همگان روشن است که سرعت خروج نقدینگی از بورس به سرعت شکلگیری گردابهای تورمی و بالا رفتن قیمت در بازارهای موازی همانند «سکه، ارز، مسکن و...» کمک میکند. هرچند مسوولان بورس همیشه بورس را یگانه نهاد سرمایهپذیر معرفی میکنند که مردم تنها به بازدهی آن دل بستهاند که البته باید گفت این تنها یک رویای بیپایه و اساس است که این روزها عملا به کابوس طرفداران این رویا تبدیل شده است و اگر از خواب بیدار نشوند به زودی پشیمان خواهند شد. آیا در این زمان فریادرسی وجود دارد؟
منبع :
ادامه معاملات کمرونق بورس در اولین روز هفته جاری به دنبال روزهای منفی اواخر هفته گذشته به خوبی نشاندهنده جو واقعی معاملات سهامداران در تالار شیشهای است. در شرایطی که بازده بورس براساس آخرین آمارها به زیر پنج درصد رسیده است، عدم وجود برنامههای مشخص حمایتی از سوی دولت به نگرانی از اجرای فاز دوم هدفمند کردن یارانهها که با محوریت افزایش قیمت حاملهای انرژی انجام میشود، منجر شده و از سوی دیگر انتظارها برای نتیجه مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+5 تداوم ریزش شاخصها در بورس را در پی داشته است. در اینکه ذات معاملات بورس بر مبنای نوسانهای همیشگی بنا شده است بر کسی پوشیده نیست اما استمرار رکود معاملات، کاهش قیمت سهمها، ترس سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی که همچنان بر موج منفی ادامه پیدا کرده است، آرامآرام از حالت طبیعی خود خارج میشود. نگاهی به عملکرد و آمارهای بورس از ابتدای سالجاری به وضوح مشخص میکند که تعداد روزهای سیاه بورس از روزهای سبز آن کمتر شده است و این یک اعلام خطر آشکار و رسمی برای همه سرمایهگذاران و مسوولان است، آیا کسی آن را جدی خواهد گرفت؟
منبع :
بازتاب :
رونمایی از بزرگترین دستاورد بورس
اگر بخواهیم نگاهی واقعبینانه به روند معاملات در بازار سرمایه کشور از ابتدای سال 1391 که تا روز گذشته 11 روز معاملاتی را پشت سر گذاشته است، بیندازیم بیشتر از اینکه باید نگران رشد و سقوطهای نماگر بورس باشیم باید به روند موجود که از منطق رفتار معاملاتی سهامداران و هدایتکنندگان بزرگ و کوچک بازار حکایت میکند خوشحال بود. چراکه برخلاف انتظاری که همگان از بورس براساس عادت همیشگی در شروع سال جدید مبنی بر رشدهای احساسی کمی معاملات و نه کیفی پایدار همانند شاخص کل، حجم معاملات، ارزش بازار، رشد قیمت سهمها، ارزش معاملات و ... » داشتند، امسال این صعودهای بیحساب و کتاب که اغلب پشتوانه غیرمنطقی داشتند شکل نگرفت. هرچند که در روزهای ابتدایی معاملات تالار شیشهای همراه با یک جو مثبت پیگیری شد اما بازگشت به اصلاح حرکت صعودی شاخص طی روزهای بعد و به تعادل رسیدن در روزهای پیشین از نگاههای رصدگر بازار دور نماند. تحلیل رفتار معاملاتی سهامداران حقیقی و حقوقی بورس در سال جاری نشان میدهد که سرمایهگذاران با یک شناخت و ارزیابی حداقل نسبی از شرایط اقتصادی کشور در ابعاد داخلی و خارجی نگاه به چگونگی اجرای فاز دوم عملیاتی شدن هدفمندکردن یارانهها، رصد کردن بازارهای موازی «سکه، مسکن و ارز» که از تب و تابهای سال گذشته افتاده است و از سویی دیگر نگاه امیدوارانه به نشست آتی 1+5 ایران و غرب همگان را به سمت عقلانیت معاملاتی در بازار سرمایه کشور و دوری از احساساتی که بازار را به سمت شکلگیری حبابهای قیمتی پیش میبرد کشیده است. این نوع واکنش که بلوغ سرمایهگذاران حقیقی و حقوقی تالار شیشهای را نشان میدهد اگر بر فضای کلی بازار حاکم شود و ادامه پیدا کند، میتواند نخستین دستاورد بزرگ سالجاری برای بورس و فعالان آن باشد. این مهم و اتفاق جالب توجه اگر با حمایت دولت و گردانندگان بزرگ بازار همراه شود میتواند تا مدتها بورس را به یک نهاد سرمایهپذیر با بازدهی منطقی و مناسب تبدیل کند که همین رویداد بزرگ در سالی که نگاهها به حمایت از سرمایههای ایرانی و تولید داخلی است از دو سو برای شرکتهای ایرانی که در بازار سرمایه فعال هستند و سرمایه سهامداران ایرانی میتواند به رشد و رونق اقتصاد و سرمایهها ختم شود و این اتفاق یکی از بدیهیترین اصول علم اقتصاد است.
منبع :
بنیادگراهایهای بورس ایران در شوک
روندی که این روزها در بورس اوراق بهادار ایران شکل گرفته است بدون شک اگر
شبیه به اجرای نمایش های عروسک گردانی نباشد که در این نمایش ها با کنترل و
هدایت عروسک ها از سوی دست هایی نامرئی آن ها به حرکت در می آیند، قطعا
نگاه ها را به سمت داستان هایی که دارای یک سناریوی قابل پیش بینی هستند می
کشاند و از سویی دیگر تحلیلگران فاندامنتالیست ایرانی را در یک شوک عمیق
فرو برده است چرا که تاریخ ساز شدن حال دیگر روزانه معاملات بورس ، با
تحلیل های فاندامنتالیست از نظر علمی تطابق ندارد !
برای اثبات این موضوع نیازی نیست تا کاملا از حاشیه های بازار سرمایه ایران
آگاه باشید چرا که اگر فقط به بازی اعداد مثبتی که با شروع سال جدید در
همه شاخص های آماری و تحلیلی وضعیت خرید و فروش سهام در بورس ایران بوجود
آمده است و خود را به رخ همگان می کشانند نگاه کنید بخوبی متوجه می شوید که
شرایط حال حاضر بورس ایران نمی تواند عادی باشد و ظاهرا در پس همه این
اتفاقات داستانی دیگر در جریان است تا اهدافی را دنبال کند که تامین کننده
برنامه های سناریو نویسان آن باشد و این یک تهدید بزرگ برای سهامداران
حقیقی و یا خرد بورس است که در این گونه شرایط بیشتر آن ها بدلیل عدم آگاهی
و شفاف نبودن اطلاعات ارائه شده از سوی شرکت های بزرگ و تاثیر گذار بازار،
مسولان سازمان و شرکت بورس بصورت احساسی به خرید وفروش سهام می پردازند و
در هیجان بازار پر ابهام غرق می شوند که در بیشتر مواقع زمانی که بازار به
حالت تعادل نزدیک می شود و یا با افت مواجه می شود تنها ضررکنندگان تالار
شیشه ایی لقب خواهند گرفت.
در ادامه معاملات بورس روز گذشته در آغاز اولین روز معاملات هفته سوم
نخستین ماه سال جدید اتفاقات جالب توجه ای در تالارشیشه بوجود آمد و زمینه
ساز ثبت سه رکورد تاریخی دیگر در ادامه فعالیت های پرشتاب و مثبت شاخص ها
شد. در این روز برای نخستین بار شاخص کل معاملات بورس از 26 هزار واحد نیز
فراتر رفت و به عدد 26 هزار و 222 واحد رسید که این عدد در تاریخ آغاز
فعالیت بورس در ایران که به مرز 50 سال نزدیک می شود بی سابقه بوده است. با
توجه به تاثیر گذاری شرکت ها بر رشد صعودی شاخص می توان به این نتیجه رسید
که بعد از شرکت ملی مس با اثر 65 واحدی، شرکت های فولاد مبارکه، چادرملو،
کشتیرانی، گل گهر، بانک پارسیان، سرمایه گذاری های غدیر و امید و همچنین
مخابرات با اثر 48 تا 17 واحدی بیشترین نقش را در جهش 1.3 درصدی شاخص کل بر
عهده داشتند. همانطور هم که انتظار می رفت شرکت های مخابرات با ارزش روز
بیش از 8/17 هزار میلیارد تومانی و دو شرکت ملی مس و فولاد مبارکه با ارزش
روز بیش از 3/8 و 8 هزار میلیارد تومانی بیش از 23 درصد از ارزش روز کل
بازار سهام را به خود اختصاص دادند و در نهایت ارزش معاملات نیز یک رکورد
را از خود بر جای گذاشت.
برای درک بهتر این تغییر شاید لازم باشد کمی به گذشته بر گردیم و زمان را
به یکسال قبل بازگردانیم. در 21 فروردین سال گذشته شاخص کل تنها عددی نزدیک
به 14000 واحد بود! اگر در آن زمان از تحلیلگران و فعالان با سابقه بازار
سرمایه سوال می شد که آیا شاخص بورس در سال آینده به 26000 واحد خواهد رسید
شاید تنها لبخندی به شما می زدند و برایتان آروزی سلامت می کردند. اما با
شرایطی که در حال حاضر بوجود آمده است بدون شک همه معامله گران و حتی
تحلیلگران فاندامنتال که با پارامترهای مشخص به تحلیل روند آینده سود دهی
شرکت های بورسی و نوسانات شاخص بورس بصورت منطقی می پردازند غافلگیر شده
اند.
یکی دیگر از تغییرات بزرگ بورس در روز تاریخی 20 فروردین 90 مربوط به ثبت
رکود بیشترین معاملات روزانه اختصاص یافت و رکورد بیشترین معاملات روزانه
سهام شرکت ها هم که پیش از این با داد وستد 556 میلیون سهم عادی و حق تقدم
به ارزش 207 میلیارد تومان در بیش از 40 هزار دفعه در دوشنبه گذشته شکسته
شده بود، به بالاترین حد ممکن در طول فعالیت بورس رسید.این اتفاق که 6
برابر میانگین روزانه معاملات سهام در روزهای سال گذشته است ناشی از معامله
عمده سهام شرکت های سرمایه گذاری ملی ایران،توسعه ملی،سپه و مپنا بود
بطوری که در نتیجه واگذاری 137 میلیون سهم سرمایه گذاری ملی ایران و حدود
60 میلیون سهم سرمایه گذاری توسعه ملی ایران و همچنین حدود 60 میلیون
سرمایه گذاری سپه به سرمایه گذاری امید و تخصیص حدود 80 میلیون سهم مپنا به
چندگروه از جمله بهین ارتباطات مهر، بیش از 824 میلیون سهم عادی و حق تقدم
در 34 هزار و 788 دفعه به ارزش 303 میلیارد تومان داد و ستد شد. به این
ترتیب با احتساب معاملات خرد و عمده بیش از 115 میلیون سهمی سرمایه گذاری
ملی ایران، 114 میلیون سهم مپنا، 73 میلیون سهم سرمایه گذاری سپه و 62
میلیون سهم سرمایه گذاری توسعه ملی ایران، رکورد دیگری در معاملات روزانه
سهام شرکت های بورسی به دست آمد.
به هر حال باید منتظر روزهای آینده معاملات در تالار شیشه ایی ماند تا شاید
در همین روزها شاخص کل ـ با همین مکانیزم خاص دست های نامرئی ـ از 30 هزار
واحد نیز عبور کند ! تا برگه زرین دیگری از افتخارات در اقتصاد و بورس
ایران بوجود بیاید تا باز هم نشان دهد که دماسنج اقتصاد ایران بر خلاف سایر
بازارهای مالی دیگر که اوضاع خوبی را سپری نمی کنند بدرستی کار می کند و
فعال است و ثابت کند که می شود بر خلاف تمام معیارهای اقتصادی که رابطه های
معنی دار نرخ تورم، توسعه اقتصادی و ... را ترسیم می کند و هر یک بر دیگری
تاثیرگذار هستند یک مرکز مالی بزرگ همچون بورس اوراق و بهادار به همه این
شرایط بی تفاوت است و روز به روز شکوفاتر می شود.
منبع : فردانیوز
پرده ایی دیگر از مصائب سهامداران
بعد از افشای فساد مالی سه هزار میلیارد تومانی که بی سابقه ترین تخلف مالی در تاریخ اقتصاد ایران بود و منجر به برکناری چندین مدیرعامل بانک های دولتی و خصوصی شد شرایط و تحلیل ها به سمت شفاف سازی در بدنه فعالیت های مالی بانک ها و موسسات داخل دایره این رسوایی مالی نشانه رفت.در این بین نقش بانک صادرات به عنوان یکی از پر رنگ ترین مقصران این فساد مالی به خوبی مشخص و برای همگان آشکار است.
این شرکت که یکی از شرکت های فعال در گروه بانکی های بورس نیز است جزو آن دسته از شرکت های تالار شیشه ایی می باشد که تا قبل از حاشیه های فساد مالی تاریخ ساز دچار یک روند معمولی در بین سایر همگروهان خود به صورت جز و به صورت کل در بین سایر شرکت های بورسی دیگر بود و شیب قیمتی این سهم در بازار سرمایه هر چند تا حدودی منفی بوده است اما در یک حد متعادل نزولی همیشه سیر کرده است.اما این گزارش در پی آن است که به صورت ساده و کلی به بیان یک موضوع تاثیرگذار در این گونه موارد که شرکت های بورسی دچار چالش های حاکمیتی و مالی می شوند از سویی و واکنش های معنی دار سازمان و شرکت بورس از سویی دیگر بپردازد تا شاید در موارد آینده تصمیم سازان این نهاد مالی و سرمایه گذاری به نحو قابل دفاع تری در برابر این رخدادها که هر لحظه می تواند برای هر شرکت بورسی و سهامدران آن به وقوع بپیوند عمل نمایند.
امضای دیجیتال و غزل خداحافظی جهرمی
بعد از اعلام فساد مالی برای این شرکت بورسی موضوع کمی متفاوت تر از گذشته دنبال شد و حساسیت های سهامدارن این شرکت هم بیشتر از قبل پیرامون اخبار، اطلاعیه ها و معاملات آن وجود داشت و دارد هر چند که از همان ابتدای افشای این اختلاس جهرمی مدیرعامل وقت این بانک سعی کرد معاملات و اساسا فعالیت های این بانک در بورس را خارج از تاثیرات این رخداد بزرگ بداند و عدم تأثیر گذاری این رویداد بر عملکرد مالی و پیش بینی آتی سود هر سهم این بانک در بودجه 90 را هم رسما عنوان کرد اما اطلاعیه های شفاف سازی که با امضای وی به بورس ارائه شد حاشیه ساز و جنجال آفرین شد و به نوعی امضای وی پای برگه ها زیر سوال رفت که البته با اعلام رسمی از طرف سازمان بورس مبنی بر این که برخی مطالب منتشر شده درخصوص وجود ابهام در امضای مدیرعامل سابق بانک صادرات خلاف واقع می باشد به این نکته اشاره شد که هیچ ابهامی در اطلاعیه شفاف سازی این بانک و امضای مدیرعامل آن وجود ندارد و اطلاعات شفاف سازی بانک صادرات با امضای الکترونیکی مدیرمالی و مدیر عامل این بانک از طریق سامانه کدال به سازمان بورس ارسال شده است.در سویی دیگر روزگار هم به جهرمی مهلت داد تا بتواند گام های بعدی را محکم تر از قبل بر دارد چرا که از سمت خود برکنار شد و محمدرضا پیشرو مدیرعامل سابق بانک صنعت و معدن سکاندار بانکی شد که هر روز فشار بیشتری از قبل را از سوی سهامدران عمده و خرد بورس متحمل می شد.
نامه نگاری به جای شفافیت
اوضاع هر روز به شکل تازه تری ادامه می یافت و در اقدام بعدی یک عضو هئیت مدیره بانک صادرات با ارسال نامه ایی به سازمان بورس با تکرار حرف های جهرمی به بورس رسما اعلام کرد که این سوء استفاده مالی صورت گرفته تاثیری در پیش بینی سود هر سهم بانک برای سال مالی 90نخواهد داشت و از طرف دیگربا توجه به اینکه صورت های مالی بانک برای دوره 6 ماهه منتهی به 31 شهریور 90 نیز در دست تهیه و ارایه به حسابرسان است در مهلت مقرربرای سازمان بورس نیز ارسال می شود. در آن زمان تاکید شد اطلاعات مبنای صورت های مالی مذکور نشان دهنده تحقق پیش بینی های ابتدای سال بوده وابهام خاصی در این زمینه وجود ندارد که البته در ادامه گزارش مشخص خواهیم کرد که گزارش حسابرس چه افشاگری های قابل توجه ایی را اعلام می کند.
فریاد سهامداران و سکوت معنی دار مسئولان
اهالی بازار نگران از وضعیت این سهم بانکی در بورس مستقیم و غیر مستقیم خواستار توقف نماد بانک صادرات حداقل تا اعلام رسمی آخرین اطلاعیه های شفاف سازی مالی این بانک بودند و مسولان هم بی توجه به اتفاقات پیش آمده همانند گذشته سیاست سکوت و عدم اطلاع رسانی کامل را در پیش گرفتند و در معدود اظهار نظر ها هم که از زبان مدیر نظارت بر ناشران اوراق بهادار سازمان بورس عنوان شد خیلی ساده و بدون اعلام جزییات اعلام کردند که با توجه به حجم عملیات بانکها و از طرفی موضعگیری وزیر اقتصاد در خصوص اطمینان بخشی به سپردهگذاران و حمایت کامل دولت از حقوق آنان، به نظر میرسد مشکل با اهمیتی در این زمینه برای سهامداران وجود نداشته باشد و نماد این بانک متوقف نمی شود !
تیر خلاص گزارش حسابرسی
شاید تیر خلاص برای مسئولان بورس که هیچ تلاشی برای توقف نماد این بانک به عمل نمی آورد و مسولان بانک صادرات که سهوا و یا عمدا در جریان جزییات اطلاعات مالی شرکت مطبوع خود نبودند زمانی رها شد که اولین گزارش حسابرسی بانک صادرات پس از تخلف بزرگ نشان از آن داد که چرا سهام این بانک با افت حدود 30 درصدی روبرو شده و در بررسی صورت های مالی میاندورهای منتهی به شهریور 90 این بانک، عنوان شد نسبت کفایت سرمایه بانک صادرات کاهش یافته و احتمالا" باز هم کاهش خواهد یافت !!
عدم دسترسی به اطلاعات
براساس گزارش حسابرسی، طبق بند ۳ گزارش سازمان حسابرسی، اعتبارات اسنادی داخلی ریالی گشایش یافته مشتریان بانک صادرات که به عنوان اقلام زیرخط تحت سرفصل تعهدات بانک بابت اعتبارات اسنادی داخلی باز شده، انعکاس یافته، پس از معامله اسناد تعدیلات لازم جهت انعکاس در ترازنامه بانک به عنوان داراییها و بدهیهای بانک صادرات تحت سرفصل مطالبات و بدهی بانک بابت اعتبارات اسنادی و بروات مدتدار در رعایت مقررات بانک مرکزی انجام نشده است.در این میان هر چند تعدیل حساب ها از بابت موارد فوق ضرورت دارد ولی به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات کامل اسناد معامله شده، تعیین تعدیلات حسابها از این بابت در شرایط حاضر برای سازمان حسابرسی مقدور نشده است.
ارتباط گروه منصور آریا با بانک صادرات
اما شاید داغ ترین بند این گزارش که آب پاکی را به روی خیلی ها ریخت مربوط به گروه امیر منصور آریا با بانک صادرات و گردش های مالی صورت گرفته توسط این گروه بود و سازمان حسابرسی در بند ۷ گزارش خود اعلام کرد: در سال گذشته (عمدتا اواخر سال) و در دوره مالی مورد گزارش 134 فقره اعتبار اسنادی ریالی جمعا به مبلغ حدود 27 هزار و 680 میلیارد ریال توسط بانک صادرات ایران (اکثرا شعبه گروه ملی) به نفع شرکت های زیرمجموعه گروه امیر منصور آریا صادر و توسط بانک های دیگر تنزیل شده و در سررسید اسناد 8 هزار و 283 میلیارد ریال آن به صورت مستقیم توسط بانک صادرات و یا غیرمستقیم توسط سایر بانک ها تسویه شده است.به استثنای حدود 5 هزار میلیارد ریال از اسناد مزبور که با رعایت محدود دستورالعملهای بانکی و ثبت در دفاتر بانک صادر شده، مابقی اسناد به طور غیرمجاز در اختیار اشخاص گروه قرار گرفته است. از آنجا که این اسناد عمدتا به صورت غیرمجاز و بدون رعایت مقررات و دستورالعملهای بانکی و عدم ثبت در دفاترصادر شده لذا موضوع سوء جریان از طریق مراجع قانونی در حال رسیدگی بوده که آثار احتمالی آن در صورتهای مالی بانک در حال حاضر مشخص نیست.
این شاید همان فریاد سهامدارانی بود که ماه ها قبل از افشای این گزارش حسابرسی بود که سازمان بورس به آن اهمیتی نداد و آیا با گزارش سازمان حسابرسی بازهم نیاز به توقف نماد بانک صادرات و اعلام اثرات مالی فعلی و آتی این فساد مالی نیست .
افت نرخ کفایت سرمایه بانک صادرات
موضوع افت نرخ کفایت سرمایه بانک صادرات ماحصل اختلاس سه
هزار میلیارد تومانی بود هم در بندی دیگر از این گزارش به خوبی بیان شده است و در
آن آمده است: سازمان حسابرسی بعد از اعلام نظر در مورد مالیات سال 88 این بانک و طبقهبندی
تسهیلات و محاسبه ذخیره مطالبات مشکوک، تسهیلات ارزی و ریالی و همچنین دررابطه با شرکت
توسعه نیشکر و اقدامات بانک صادرات در خصوص وصول مطالبات از سازمان تامین اجتماعی نیروهای
مسلح به مبلغ 5 هزار و 49 میلیارد ریال (که تاکنون منجر به نتیجه نهایی نشده)، در مورد
نسبت کفایت سرمایه بانک صادرات هم اظهار نظر کرده است .
بر این اساس نسبت کفایت سرمایه بانک صادرات معادل 6.69 درصد بوده که کمتر از حداقل تعیین شده ۸ درصد طبق بخشنامه 29 بهمن 82 است. همچنین بادر نظرگرفتن اثرات سایر بندهای این گزارش نسبت کفایت سرمایه بانک صادرات کاهش خواهد یافت. بر اساس این گزارش، نسبت کفایت سرمایه نسبت سرمایه بانک به داراییهای توام با ریسک است که نباید کمتر از 8 درصد باشد. نسبت کفایت مورد نظر نمایانگر موقعیت اعتباری بانکها تلقی و مبنای تصمیمگیری جهت انجام معامله با بانک یا کشور مورد نظر از نظر بینالمللی محسوب میشود.کارکرد اصلی این نسبت حمایت بانک در برابر زیانهای غیر منتظره و نیز حمایت از سپردهگذران و اعتباردهندگان است.
برگزاری مجمع مرهمی بر دردهاست؟
در این شرایط بهتر است همگان صبر کنند تا در مجامع مجمع عمومی عادی بطور فوق العاده و عمومی فوق العاده که با دستور جلسه تطابق اساسنامه شرکت با نمونه اساسنامه سازمان بورس و انتخاب اعضای هیئتمدیره در روز پنج شنبه 22 دی ماه جاری برگزار می شود سیاست های این بانک با انتخاب اعضای جدید هیات مدیره و ترسیم اهداف مشخص شود تا شاید این بانک پرحاشیه بتواند در آینده ایی نزدیک همانند گذشته اعتماد سهامدارن خود را برآورده کند و مرهمی بر درد سهامدارانش بگذارد.
منبع : بورس نیوز