افشاگری نماینده مجلس در روزهای سیاه تالار
ریزشهای ناتمام بازار سهام در حال تبدیل شدن به یک سیل ویرانگر است، اما این موجهای خطرناک را فانوسهای دریایی این بازار که باید به عنوان یک زنگ خطر به فعالان دریای سهام اعلام کنند نمیبینند یا اساس نمیخواهند ببینند تا بتوانند با اعلام خطر به موقع نسبت به هزینههای پیش رو اقداماتی انجام شود. ارزش بازار سهام در شش ماه اخیر نزدیک به 60 هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرده است در کنار آن شاخص کل معاملات بهعنوان ویترین دادوستد سهام نیز نزدیک به سه هزار واحد ریزش در یک ماه اخیر را تجربه کرده است که مشخص میکند اوضاع معاملات سهام به شدت در حال نزدیک شدن به یک بحران تازه در تالار شیشهای است. کاهش پیدرپی قیمت سهام که دیگر مختص به گروههای خاص هم نیست و در بازار عمومی شده است عمق جدی عقبگرد بازدهی این بازار را نشان میدهد. افزون بر این شکست خوردن سیاستهای مهارکننده در بورس نیز مزیت بر علت شده است تا سهامداران و فعالان در یک سردرگمی پنهان اسیر شوند. در این فضا شایعات آنقدر گسترده میشود که پیدا کردن حقیقت مشکل است. با وجود این وقتی مسوولان هم همانند همیشه سیاست سکوت را در پیش میگیرند بر ابهامات افزوده میشود. این روزها اگر معاملات سهام با رشد روبهرو شود باید تعجب کرد! ریزش شاخص و قیمتها به قدری در بازار سهام در حال سنگین شدن است که عدم واکنش هدایتگران و ارکان بازار سهام و فراتر از آن دولت و وزیر اقتصاد که در چند ماه گذشته وعدههای زیادی را به سهامداران دادند که البته تا به امروز به حمایت اجرایی تبدیل نشد نیز بورس را در یک گرداب سیاه فرو برده است. گویی این بازار آن قدر بلاتکلیف و بیاهمیت برای بزرگان داخل و بیرون آن است که سیاه شدن روزگار سرمایهگذاران آنکه در بین آنها افراد عادی زیادی دیده میشود از کمترین اهمیت و ارزش ممکن برخوردار است. اگر بگوییم بورس رها شده است خیلی هم با وضعیت فعلی این نهاد مالی بیگانه نیست که اگر اینگونه نبود اعمال یک سیاست همهجانبه و به دور از احساس که دارای پشتوانه ضمانت اجرایی باشد به کمک بازار سهام و فعالان آن میآمد.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
خیلی وقت است که دیگر بورس، بورس نیست. وقتی بسیج دولت و مجلس برای نجات این بازار هم نتوانست در عمل به رونق خرید و فروش سهام در تالار شیشهای منتهی شود و حتی بالا و پایین رفتنهای رییس سازمان بورس در راهروهای مجلس فقط به ارایه آمار و نه پاسخگویی شفاف ختم شد. مشخص بود که دوای درد سهامداران فقط حرف زدن نیست و در عمل هم باید اتفاقاتی بیفتد. بورس از ابتدای سال تا به حال نزدیک به 60 هزار میلیارد تومان ارزش خود را از دست داده است. این عدد یعنی 20 برابر بیشتر از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی که بزرگترین فساد مالی در تاریخ ایران را شکل داد که تا مدتها بر سر زبانها بود و تا به امروز فعلا به اعدام یک نفر منتهی شده است. یا اگر بخواهیم بیشتر به ابعاد ریزش سرمایهها از بورس اشاره کنیم باید بگوییم 60 هزار میلیارد تومان دقیقا رقم بدهی دولت به بانکهاست که اخیرا از سوی وزیر اقتصاد اعلام شده است. این 60 هزار میلیارد تومان در کمتر از شش ماه در بورس دود شده و به آسمان رفته است. سهامداران و سرمایهگذاران ایرانی آنچنان مبهوت از دست دادن سرمایههای خود شدهاند که گویی در تالار شیشهای چشمهایشان نسبت به اعداد قرمز رنگ منفی حساسیت خود را از دست داده است. اما در این سو علی صالحآبادی بعد از آنکه تقریبا همه پروژههای مهار افت بورس در چند ماه اخیر به شکست منتهی شده است در توجیه از دست رفتن 60 هزار میلیارد تومانی ارزش بورس میگوید که «رکود» عمومی حاکم بر اقتصاد ایران عامل اصلی از دست رفتن سرمایههای مردم است. حال این پرسش پیش میآید که چگونه در سال 92 که اقتصاد ایران در «رکود» غرق شده بود و همانند حال پارامترهای کلان همانند تورم، رشد اقتصادی و... بار منفی کمتر و حتی مثبتی نداشتند، در بورس غوغایی به پا شده بود و شاخص کل، ارزش بازار، قیمت سهام، بازدهی و... بازار سهام به بالاترین حد تاریخی خود رسید اما حالا در شرایطی برعکس و متعادل «رکود» عامل کاهش 60 هزار میلیارد تومانی ارزش بورس عنوان میشود؟ مشخص است که باز هم جریان انحرافی در جهت ریشهیابی صحیح این اتفاق شکل گرفته است و از شفافسازی و برنامههای اجرایی همهجانبه برای نجات بورس در سطوح خرد و کلان خبری نیست. اینکه تا چه زمانی وضعیت فعلی ادامه خواهد یافت را نمیتوان حدس زد اما میتوان این حدس را زد که صبر و تحمل سهامداران هم تا ابد نخواهد بود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم + چهارم + پنجم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
بازتاب :
تابناک + اظلاعات + موج + فرارو + جام نیوز + پول پرس + جوان آنلاین + جماران + مرکز اسناد انقلاب اسلامی + شفاف + برترین ها + مرصاد نیوز + اگنا + واضح + صدای ماندگار
مقصران بحران بازار سهام
«تغییر ضوابط معاملات، بیمه سهام، سفارشهای دستوری، دستکاریهای گاه و بیگاه، ورود دولت، حمایت ضعیف حقوقیها، کاهش نرخ سود بانکها، نشستهای ادامهدار مدیران بورس، واکنش مجلس، حلوفصل شدن بحران پتروشمیها و ...»، اکثر این اتفاقها همگی از سال گذشته تا به حال عمری کمتر از شش ماه را در بورس کشور تجربه کردهاند. دقیقا از اواسط اسفند سال 92 تا امروز اول شهریورماه 93 هر راهکاری که توسط مسوولان بورس و دست بالاتر همانند دولت و وزیر اقتصاد برای مهار سقوط بورس به اجرا درآمد یا در همان روزهای نخستین ناکام شده است یا به مرور زمان اثرات مثبت آن در معاملات سهام برای فعالان آن از بین رفته و بازدهی جای خود را به زیان و دستکم سود ناچیز برای سهامداران داده است. در ادامه تحولات به گونهای ادامه پیدا کرد که میانگین ریزشهای شاخص بورس در این دوره زمانی مشخص میکند که اوضاع در این بازار سرمایهپذیر در شرایطی که سایر بازارهای موازی همانند «ارز، طلا، سکه، مسکن، خودرو و ... » در رکود محض به سر میبرد نهتنها برای سرمایهگذاری مناسب نیست بلکه با کوچکترین غفلتی به راحتی سرمایهها در این بازار دود میشود. از سویی دیگر مسوولان و هدایتگران بازار سهام در چند مدت اخیر بیشتر از آنکه به فکر حلوفصل اوضاع معاملات و داغ کردن تنور دادوستد سهام در داخل تالار شیشهای باشند و همیشه هر ریزش و افتی را به سایر پارامترهای تاثیرگذار بیرونی نسبت ندهند اولین راهکاری که به نظرشان میرسد نگاه به بیرون از بازار سهام است به گونهای که بازیگران این بازار در یک دایره بسته قرار گرفتهاند که هر از چندی عادت کردهاند که یک حمایت بیرونی به درون دایره بسته هدایت کند تا شاید موج ایجاد شده برای کوتاهمدت هم که شده بازار سهام را به تحرک درآورد اما آیا این تنها راهی است که باید برای نجات بازار سهام آن را به کار برد؟ آیا همه چیز و همه اعمال نظرها در بازار سهام دقیق و صحیح است و به درستی به اجرا درآمده است که همیشه تنها گزینه حمایت از بیرون است؟ به روشنی پاسخ به این سوالها بیشتر از آنکه مثبت باشد منفی است چراکه انتقادات زیادی در بازار سهام از سطح حقوقیها تا حقیقیها وجود دارد که در حال حاضر بیشتر از آنکه جنبه واکنشی پیدا کرده باشد به سکوت محض تبدیل شده است. واقعا چه کسی است که نداند حقوقیها که روزگاری موجهای زیاد هیجانانگیز در بازار سهام به وجود میآوردند دیگر حتی در حوالی تالار شیشهای هم دیده نمیشوند. در اینکه این گروه هدایتگران بازار سهام هستند و در پارهای از زمانها بازار را هم به سمت و سوی اهداف خود هدایت میکنند شکی وجود ندارد به همان میزان هم شکی وجود ندارد که اگر بورس بتواند آنها را همانند گذشته به بازی بگیرد،ورق بورس تغییر میکند و شرایط مناسبی در بازار سهام برای بلندمدت پدید میآید. در عین حال روشن است که بازیگران داخلی بورس اگر به تعادل و رونق پایدار این بازار فکر میکنند باید به یک نقطه تفاهم مشترک برسند وگرنه ایجاد هر راهکاری در بلندمدت به شکست منتهی میشود و داستانهای گذشته تاییدکننده این نکته است. به واقع مسوولان بورس باید به این باور برسند که شرط رونق بورس چیدن درست تصمیمات روی میز معاملات سهام برای همه بازیگران و فعالان تالار شیشهای است و محتاج بودن به بیرون از این بازار همانی میشود که در حال حاضر وجود دارد. اگر بازاری در یک ساختار نظاممند و صحیح حرکت کند حتی در شرایط بحرانی نیز با کمک ارکان داخل بازار هم میتواند بحرانها را پشت سر بگذارد و نیازی نیست محتاج همیشگی بیرون باشد؛ چیزی که ما در بورس در چند وقت اخیر آن را مشاهده میکنیم به طوری که تا ریزشها سنگین شده و بازدهی سهام کاهش معنیداری پیدا میکند حمایت دولت به میان کشیده میشود. به هر روی گزینههای زیادی برای به تعادل رساندن معاملات سهام وجود ندارد و بهتر آن است که مسیر تصمیمسازیها به سمت به بازی گرفتن ارکان درونی بازار هدایت شود. با وجود این اگر هر راهکاری همانند ایجاد «بازار برتر» که به زودی در ادامه تصمیمسازیهای جدید بورس شکل میگیرد هم متولد شود، میتواند فقط مسکنی باشد که در کوتاهترین زمان ممکن اثر خود را در بورس از دست خواهد داد.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
دورنمای تصمیم تازه بورس برای نجات بازار سهام
«بازار برتر» تازهترین راهکار بورس برای بیرون کشیدن سهام از تلاطمات اقیانوس نگرانی سهامداران است. پیش از این اما سایر راهکارها همانند «بیمه سهام، محدودیت خرید و فروشها، عرضه کردن سهمهای تازه، دخالتهای دستوری و...» نیز در بازار سرمایه به مرحله اجرا درآمده است که در نهایت به نتیجه ملموس و متعادلکنندهای در بلندمدت برای بورس تبدیل نشد. اینبار هم هیچ تضمینی وجود ندارد که این سیاست تازه بتواند در بین فعالان بازار از جمله حقوقی و حقیقیها تحرک و شادابی خاص که منجر به رونق میانمدت دادوستد سهمها شود به وجود آورد. طبق معمول سیاستهای اینچنینی ابتدا یک طرح تا نیمههای راه به صورت مخفی دنبال میشود و بعد با اطلاعرسانیهای محدود بازتابهای آن مورد ارزیابی قرار میگیرد و بعد به مرحله اجرا در میآید، اینبار نیز همین سناریو در حال شکل گرفتن است. بازار برتر دقیقا قرار است بر مبنای «افشای اطلاعات، شرایط اطلاعاتی و همچنین سایر متغیرها مثل استانداردهای حاکمیت شرکتی و ساختار سرمایه شرکت» شرکتها را در خود جای دهد تا عملا بورس و معاملات آن را دارای یک جزیره معاملاتی تازه کند. در عین حال برای ساکنان این جزیره امتیازاتی نیز در نظر گرفته شده است تا بتوانند از فعالیت در این محیط تازه منتفع شوند. البته دو سیاست کلی مقابله با تشکیل صفهای خرید و فروش سهام و اجرای برنامههای آینده بازار سرمایه نیز بر بستر این بازار شکل میگیرد. در سویی دیگر اتفاقهایی از قبیل «کاهش حجم مبنا و افزایش دامنه نوسان، کاهش مدت توقف نمادها» نیز در بازار جدید به شکل تازهتری روی میدهد. نگاهی سطحی به این تصمیمسازیها نشان میدهد که اصل برنامه میتواند از یکسو شرکتها را فعالتر و از حالت رکود خارج کند و با در نظر گرفتن مزیتهای خوبی که در این بازار وجود دارد انگیزهها را افزایش دهد. از سویی دیگر سهامداران نیز در این تحولات به عنوان جامعه هدف نهایی به سود و البته کمرنگ شدن دسترسی نداشتن به رانتهای معمول هدایت خواهند شد. اما آیا تصمیمگیرندگان که هنوز طرح خود را نهایی نکرده و به هیاتمدیره سازمان بورس نفرستادهاند، تضمینهای اجرای بلندمدت آن را نیز در نظر گرفتهاند تا به عاقبت سایر تصمیمسازیهای گذشته دچار نشود؟ در بین توضیحات ارایه شده مقامات رسمی بورس تضمینهای اجرایی شفافی وجود ندارد. آیا صرف ابلاغ، رسمی کردن و آغاز فعالیت این بازار در نهایت میتواند اهداف توسعهای و خروج از رکود فعلی بورس را پوشش دهد؟ شاید پاسخ به این ابهامات بتواند چشمانداز «بازار برتر» را از همان آغاز به مسیر امیدوارکنندهای بکشاند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
آیا شاخص فقط امسال سقوط کرد
مقامات ارشد و مسوول بورس این روزها بیشتر از اینکه مشغول هدایت و نظارت بر معاملات در بازار سرمایه باشند به خاطر حساسیتهای شکل گرفته از ادامه ریزش شاخص، کاهش قیمت سهام و البته نگرانی فزاینده سهامداران در راهروهای مجلس سراسیمه و تمام وقت از یک کمیسیون به کمیسیون دیگر میروند تا شاید بتوانند پاسخ قابل قبولی برای مردان سیاسی حاضر در بهارستان داشته باشند. همه این سوالها و جوابها در حالی از هفته پیش شکل گرفته که روز موعود پاسخگویی آقای وزیر اقتصاد به همراه مدیران بورس امروز سهشنبه است. تا به حال آنچه از واکنش نمایندگان مجلس به بیرون درز کرده این است که یا از پاسخهای علی صالحآبادی رییس سازمان بورس و سایر مدیران ارشد بازار سرمایه قانع نشدهاند یا اساسا نمیدانند به دنبال چه اهداف و پاسخهایی هستند. اینکه نمایندگان مجلس نمیدانند دقیقا به دنبال چه پرسش یا پرسشهایی هستند تا بتوانند به سهامداران پاسخگو باشند را باید از میان سوالهای پرسیده شده از صالحآبادی، رییس سازمان بورس کشف کرد. در یکی از مهمترین پرسشها این سوال عجیب و ساده مطرح شده است: «اینکه شاخص بورس کاهش یافته است، آیا این روند باسابقه بوده یا اینکه تنها در سال گذشته و جاری اتفاق افتاده است؟» واقعا در برابر این سوال چه پاسخی میتوان گفت و احتمالا صالحآبادی نیز از طرح این سوال شگفتزده شده است. مشخص است وقتی که نمایندگان مجلس بدیهیترین کارکرد و اتفاقهای نهاد مالی همانند بورس را نمیدانند و اینگونه دغدغهها مطرح میشود، عاقبت این جلسات به کجا منتهی میشود. بالا و پایین رفتن شاخص در همه بورسهای دنیا از طبیعیترین اتفاقهای روزانه است که شاید لازم است برای نمایندگان مجلس آن را به سادگی توضیح داد. مشکل بورس و سهامداران این نگرانیها سطحی نیست بلکه بحرانها از جایی آغاز میشود که در کنار حمایت نکردن دولت از این بازار مالی مدیران آن هم خیلی سیستماتیک هر آنچه را که از نگاه خود صحیح میدانند اجرا و متوقف میکنند به طوری که عملا بورس به یک جزیره مستقل از اقتصاد ایران برای عدهای حقیقی و حقوقی تبدیل شده است. بهتر آن است از این دست سوالها از سوی نمایندگانی مطرح شود که قرار است حافظ منافع مردم باشند تا هر یک از مسوولان به اندازه جایگاه خود در برابر ضرر و زیان سهامداران پاسخگو باشند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
سهشنبه داغ وزیر اقتصاد در بهارستان
در حالی که فردا سهشنبه وزیر اقتصاد برای وضعیت بورس به مجلس میرود تا به انتقادات نمایندگان مجلس پاسخ دهد، محمدرضا پورابراهیمی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس به طیبنیا وزیر دولت حسن روحانی حمله و اعلام کرد که وزیر اقتصاد به آینده سهامداری در کشور توجه نمیکند و تحولات منفی بورس به نوع سیاستگذاریهای دولت و وزیر اقتصاد برمیگردد. جالب آنکه این نماینده مجلس که خود از زمین اقتصادی بازار سرمایه به زمین سیاسی نمایندگی مجلس رسیده است در حالی توپ ریزشهای بورس را به زمین دولت پرتاب میکند که وی به همراه 290 نماینده مجلس در زمان تصویب پیشنهادهای دولت درباره مسایلی همانند نرخ خوراک و بهای انرژی به راحتی میتوانستند با عدم رای دادن به نرخهای مورد دلخواه دولت زمینهساز ریزشهای آینده بازار سهام نشوند. حال اما با پیشدستی آشکارا با عقب کشیدن نقش خود به عنوان یکی از اعضای تخصصیترین کمیسیونهای مجلس یا همان کمیسیون اقتصادی و سایر نمایندگان دیگر علت اصلی وضعیت فعلی بورس را دولت و سیاستهای آن عنوان میکند. با این شرایط باید روز سهشنبه را روز خاصی برای دولت و مجلس بدانیم چراکه طیبنیا که به خاطر بورس به مجلس میرود احتمالا زیر سنگینترین حملههای احساسی و غیرمنطقی قرار خواهد گرفت. در اینکه اوضاع بورس و سهامداران آن تعریفی ندارد بر کسی پوشیده نیست اما کاش نمایندگان مردم در مجلس به دور از سیاسیکاریهای مرسوم به اصل و حقیقت ماجرا بپردازند و به همراه دولت هر یک مسولیت تصمیمهای خود را بر عهده بگیرند تا یک تصمیم یا حمایت عملگرا جایگزین جوسازیهای بیاثر شود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
واکنش مرکز پژوهشهای مجلس به آمارسازی در بورس
ظاهرا آمارسازی غلط در ایران به خصوص آمارهای اشتباه اقتصادی همچنان ادامه دارد و گویی به یک کارکرد سیستماتیک تبدیل شده است و تغییر دولتها به تغییر روشها و احترام به حقیقت تبدیل نمیشود. در حالی که در دوره هشت ساله دولت محمود احمدینژاد انواع آمارهای غلط و نادرست در همه زمینهها و به طور ویژه در بخش اقتصادی کشور تولید و به مراکز داخلی و جهانی ارایه میشد که به روشنی غلط و جهتدار بودن آن مشخص بود و همگان آن را یک سیاست اشتباه و غیرمنصفانه عنوان میکردند حال در دولت جدید نیز این شیوه ناپسند همچنان در بخشهایی مورد استفاده قرار میگیرد. البته این اتفاق میتواند از چشم مردان اقتصادی کابینه دولت یازدهم پنهان مانده باشد چراکه نوع نگاه و سیاستهای دولت حسن روحانی هم در ظاهر و هم در اجرا با دولت پیشین متفاوت است و مردم میتوانند آن را به روشنی ببینند و ارزیابی کنند اما به هر حال تازهترین آمار بانک جهانی از یک اتفاق فاجعهآمیز در بازار سرمایه ایران و به خصوص زیر سوال رفتن فرآیند حمایت از سهامداران خرد خبر میهد. در کنار آن آمارهای ارسال شده به این نهاد برای ارزیابیهای واقعگرایانه نهتنها با حقیقت کارکرد بورس در ایران خیلی فاصله دارد بلکه به روشنی مشخص میکند که یک آمارسازی و پنهانسازی بزرگ از کارکرد بورس ایران برای تحلیل و راستیآزمایی به بانک جهانی ارایه شده است. جزییات این آمار نشان میدهد ارزیابی بانک جهانی از وضعیت ایران در حمایت از سهامداران خرد آنقدر از واقعیات کشور فاصله دارد که با وجود قرار داشتن ایران در زمره برترین کشورها از نظر کیفیت قوانین و مقررات حمایتکننده سهامداران خرد، ایران را در انتهای ردهبندی بینالمللی قرار داده است که این آمار میتواند یک زنگ هشدار جدی برای مقامات ارشد اقتصادی و بورس در ایران باشد. در گزارش بانک جهانی در بخش «نماگر حمایت از سهامداران خرد» آمده است که «ارزیابی گزارش کسبوکار بانک جهانی در نماگر حمایت از سهامداران خرد، به دلیل اطلاعات نادرستی که از ایران به بانک جهانی در واشنگتن میرسد با واقعیتهای کشور ما فاصله بسیار زیادی دارد. بر این اساس، گزارش انجام کسبوکار در سالهای اخیر درباره نماگر حمایت از سهامداران خرد کاملا زیر سوال و مردود است».
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم + چهارم + پنجم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
حمید رسایی وزیر اقتصاد را تهدید کرد
هفته دوم تیرماه 93 را سهامداران، فعالان بازار سرمایه، علی صالحآبادی و حتی مدیران اجرایی بورس هیچ گاه فراموش نخواهند کرد چرا که بازار سهام از یکسو با شدیدترین افتهای چند ماه اخیر مواجه شد و از طرفی دیگر موج انتقاداتها و حتی فراخواندن رییس سازمان بورس به جلسات در پشت درهای بسته و حتی مجلس آنچنان فشاری را به بورس وارد کرد که تا مدتها تحولات آن در ذهنها خواهد ماند این در حالی است که هفته آینده اوج این رفتوآمدها زمانی داغتر خواهد شد که پای وزیر اقتصاد و صالحآبادی به مجلس برای پاسخگویی به وضعیت بورس باز شود چرا که دولت و مجلس به منظور بررسی و حل مشکلات بورس هفته آینده نشست مشترک برگزار میکنند. اما اگر فکر میکنید که همه چیز تا آن زمان فریز شده ادامه خواهد داشت اشتباه میکنید، چراکه در یک اظهارنظر عجیب حمید رسایی، نماینده جنجالی مجلس وزیر اقتصاد را تهدید کرد که بر اساس شکایتهای جمع زیادی سرمایهگذار از عملکرد وزارت اقتصاد و سازمان بورس به کمیسیون اصل «٩٠»، مجلس قصد دارد حقیقت را نمایان کند تا مقصران این وضعیت مشخص شده و سهامداران بیش از این متضرر نشوند. وی که ظاهرا اطلاعات کاملی از وقایع چند وقت اخیر بازار سرمایه دارد با زیر سوال بردن کارکرد صندوق توسعه بازار سرمایه آن را راهکار مناسبی برای نجات بورس ندانسته و حتی شاخصهای بورس را واقعی نمیداند. این گونه موضعگیریها که بخشی از آن را باید دنبال کردن منافع سیاسی مخالفان دولت نیز قلمداد کرد به هر حال برای دولت و وزیر اقتصاد در حال تبدیل شدن به یک چالش و فشار همهجانبه است که مشخص نیست چه تبعاتی را به دنبال خواهد داشت. قطعا این بار علی صالحآبادی، دانشآموخته دانشگاه امام صادق که از دولت قبل تا دولت جدید صندلی بورس را حفظ کرده است نمیتواند مانند همیشه با ارایه آمار معاملات بازار سرمایه و با آرامش اوضاع را در مجلس مدیریت کند و از همین امروز باید به فکر رایزنی باشد تا در هفته آینده بتواند به مرد نخست اقتصادی کابینه حسن روحانی در این روزهای حساس کمک کند تا یک جنجال تازه دیگر به فشارهای تازه علیه دولت تبدیل نشود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم + چهارم + پنجم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
ریزش شاخص و قیمت ها ادامه دارد
همزمان شدن آغاز ماه مبارک رمضان با روز دوم عرضه اوراق بیمه سهام در تالار شیشهای هم نتوانست بورس را از مسیر سقوط نجات دهد و شاخصهای قرمز پوش روز گذشته باز هم برای سهامداران در فضای تالار سهام به رقص درآمدند و یک عقبگرد تاریخی را شکل دادند. این بار و در مجموع طی دو روز نماگر اصلی بازار 1278 واحد کاهش را به ثبت رساند و پس از یک سال شاخص بورس به محدوده 70 هزار واحد رسید. این اتفاقها در حالی در بازار سهام روی میدهد که حتی خبر و اجرای طرح نجات بورس از گرداب ریزشهای شدید یا همان بیمه سهام نیز نتوانسته است اندک موج مثبتی را در بین سرمایهگذاران و فعالان بازار سهام به وجود آورد. در اینکه این طرح در بلندمدت به نفع سهامداران بازار سهام است هیچ شکی و جود ندارد و میتواند اندک سود و بازدهی حداقلی را نیز تضمین کند اما ظاهرا باز هم قرار نیست این طرح به کمک مدیران و فعالان بازار سرمایه بیاید چراکه حتی کوچکترین نشانههایی از بازخورد مثبت این طرح در بین سهامداران حقیقی و حقوقی با نگاه متفاوت دیده نمیشود که این خود میتواند به یک عامل بازدارنده بزرگ و حتی شکست طرح بیمه سهام همانند دو مرتبه قبلی منتهی شود. از آن سو شاید بهتر باشد مشوقهای کاربردیتر یا حتی محدودکنندهتری در بازار به مرحله اجرا درآید تا شاید جلوی موج گسترده سفتهبازیهای روزانه گرفته شود، عاملی که خود به تنهایی در ماههای اخیر توانسته است بورس و معاملات آن را به سمتوسوهای مورد نظر بکشاند. به هر حال باید فرصت بیشتری را به این طرح داد اما نگرانی بزرگ از آن جایی شکل میگیرد که با ادامه ریزشهای شدید فعلی عملا تا مدتی دیگر حجم نقدینگیهای بازار سهام به طرز غیر قابل باوری کاهش پیدا کند. در حال حاضر و در هشتمین روز تابستان 93 ارزش بازار سهام 336 هزار میلیارد تومان است که با نگاهی به آمارها مشخص میشود که در بازه زمانی یک ماهه اخیر از خردادماه تا به امروز ارزش بازار سهام دقیقا 28 هزار میلیاد تومان خود را از دست داده است آن هم بازاری که ارزش آن در روزهای درخشان خود به نزدیک 450 هزار میلیارد تومان هم رسیده بود. به هر حال همچنان فرصت برای تصمیمگیریهای بزرگ وجود دارد اما باید اراده بزرگتری هم در میان باشد تا به اوضاع تاسفآور بازار سهام و سهامداران آن سر و سامانی داده شود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
بازتاب :
تابناک + جماران + روزگار نو + پول پرس
راهبرد تغییر سیاستها در بازار سهام
«وضعیت بورس طبیعی است!» در زمان آغاز جنگ بین آمریکا و عراق در مارس 2003 محمد سعید الصحاف، وزیر اطلاعرسانی صدام نقشی را در کارزار جنگ بازی میکرد که بعدها برای آن سوژههای زیادی ساخته شد. وی در حالی که آمریکا و همپیمانان غربی حاضر در جنگ در حال پیشروی و در کمتر از 100 کیلومتری بغداد بودند با اعتماد به نفس مثال زدنی اعلام میکرد جنگ تحت کنترل نیروهای عراقی قرار دارد و به زودی همه چیز خاتمه مییابد. اشاره به این موضوع از این جهت در وضعیت فعلی بورس کشور اهمیت پیدا میکند که در بخشی از فضای فعلی بازار سرمایه در سطح رسانهای و تشکیلاتی بیشتر از آنکه بیان حقیقت و واقعیت وجود داشته باشد پنهان کردن بخشی از واقعیت و نشان ندادن حقیقت آن هم به خاطر سیاستهای پنهانی رواج پیدا کرده است. قصد بزرگنمایی کردن شرایط بورس و ریزشهای ادامهدار شدید آن و رسیدن قیمت بخشی از سهمها به پایینترین ارزش خود را نداریم اما نمیتوانیم چشمهای خود به روی حقیقت را نیز ببندیم و منتظر شویم تا معجزهای رخ دهد یا مسوولان به راهکارهای عملیاتی دست پیدا کنند. با این وجود ادعای پیشبینی کردن آینده را نیز نداریم. بلکه تنها براساس حقیقت و واقعیت بورس، آمارهای موجود، تحلیلهای کارشناسان بیطرف و حتی حمایتکننده محض که در این گزارش از این گونه ارزیابیها نیز داریم همیشه به تحلیل وضعیت بازار سهام و چرایی آن و راهکارهای آن از نگاههای متفاوت مسوولان، کارشناسان و فعالان بازا سرمایه میپردازیم. وضعیت حال حاضر بورس محصول مشترک تصمیمهای دولت و سیاست مدیران ادارهکننده این نهاد مالی است که همیشه به آن اشاره کرده و خواهیم کرد و هر یک از طرفین باید به اندازه مسوولیت خود پاسخگوی افت بازار سهام باشد. واضح است که کشور در شرایط مناسبی از جهت سیاسی برای حلوفصل بحران هستهای با غرب قرار دارد که میتواند گشایش بزرگی را در همه ابعاد کلان اقتصادی و البته در بازار سرمایه به وجود آورد. اما آیا در وضعیت امروز بازار سرمایه، فقط نسخه انتظار میتواند راهگشا باشد؟ سهامداران تا چه زمانی باید صبر کنند تا حداقل تعادل در دادوستد سهمها در تالار شیشهای به وجود آید ؟ آیا بهتر نیست ادارهکنندگان از سطح سازمان بورس تا شرکت بورس و سایر ارکان مرتبط با بازار سرمایه به فکر چارهاندیشی مناسب برای به کنترل در آوردن اینگونه ریزشها باشند تا اینکه فقط منتظر حلوفصل مشکلات از سوی دولت باشند. به میدان آوردن حقوقیهای بورس خیلی نمیتواند برای تصمیمگیرندگان سخت باشد و نگرانی از اینکه این گروه باز هم دست به هدایتهای معنیدار بزند، نمیتواند به بهای قربانی کردن سایر بازارها منتهی شود. کنترل این گروه که سهم عمدهای در بازار سهام دارند به مراتب هزینههای کمتری نسبت به سایر تصمیمها همانند صندوق توسعه بازار، صندوق بازارگردانی تخصصی، تشکیل بازار بلوک و... دارد و البته بازدهی بیشتری برای فعالان به همراه خواهد آورد. در گزارش دیگری که در صفحه دیگر بورس «جهان صنعت» آن را میخوانید به روشنی صدای اعتراضهای سهامدارانی را خواهید شنید که از کاهش سرمایههای خود نگران هستند و چرایی آن را از نگاه خود بیان کردهاند و ادامه آن میتواند تبعاتی را به همراه داشته باشد. آیا بهتر نیست به جای بازی کردن نقش وزیر اطلاعرسانی عراق چشمهایمان را به روی واقعیتها باز کنیم تا بهتر بتوانیم به راهحلهای اجرایی برسیم.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم + چهارم + پنجم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
بازتاب :