ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
افشاگری نماینده مجلس در روزهای سیاه تالار
ریزشهای ناتمام بازار سهام در حال تبدیل شدن به یک سیل ویرانگر است، اما این موجهای خطرناک را فانوسهای دریایی این بازار که باید به عنوان یک زنگ خطر به فعالان دریای سهام اعلام کنند نمیبینند یا اساس نمیخواهند ببینند تا بتوانند با اعلام خطر به موقع نسبت به هزینههای پیش رو اقداماتی انجام شود. ارزش بازار سهام در شش ماه اخیر نزدیک به 60 هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرده است در کنار آن شاخص کل معاملات بهعنوان ویترین دادوستد سهام نیز نزدیک به سه هزار واحد ریزش در یک ماه اخیر را تجربه کرده است که مشخص میکند اوضاع معاملات سهام به شدت در حال نزدیک شدن به یک بحران تازه در تالار شیشهای است. کاهش پیدرپی قیمت سهام که دیگر مختص به گروههای خاص هم نیست و در بازار عمومی شده است عمق جدی عقبگرد بازدهی این بازار را نشان میدهد. افزون بر این شکست خوردن سیاستهای مهارکننده در بورس نیز مزیت بر علت شده است تا سهامداران و فعالان در یک سردرگمی پنهان اسیر شوند. در این فضا شایعات آنقدر گسترده میشود که پیدا کردن حقیقت مشکل است. با وجود این وقتی مسوولان هم همانند همیشه سیاست سکوت را در پیش میگیرند بر ابهامات افزوده میشود. این روزها اگر معاملات سهام با رشد روبهرو شود باید تعجب کرد! ریزش شاخص و قیمتها به قدری در بازار سهام در حال سنگین شدن است که عدم واکنش هدایتگران و ارکان بازار سهام و فراتر از آن دولت و وزیر اقتصاد که در چند ماه گذشته وعدههای زیادی را به سهامداران دادند که البته تا به امروز به حمایت اجرایی تبدیل نشد نیز بورس را در یک گرداب سیاه فرو برده است. گویی این بازار آن قدر بلاتکلیف و بیاهمیت برای بزرگان داخل و بیرون آن است که سیاه شدن روزگار سرمایهگذاران آنکه در بین آنها افراد عادی زیادی دیده میشود از کمترین اهمیت و ارزش ممکن برخوردار است. اگر بگوییم بورس رها شده است خیلی هم با وضعیت فعلی این نهاد مالی بیگانه نیست که اگر اینگونه نبود اعمال یک سیاست همهجانبه و به دور از احساس که دارای پشتوانه ضمانت اجرایی باشد به کمک بازار سهام و فعالان آن میآمد.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
همیشه در دنیا حاشیه اخبار و تحولات تیمهای ورزشی به ویژه فوتبال طرفداران خاص خود را دارد اما اینگونه خبرها در ایران از طرف رسانهها با هیجان و شدت بیشتری پیگیری میشود به طوری که این انتقاد از سوی کارشناسان و مردم وجود دارد که اینگونه رسانهها که اکثریت را هم شامل میشوند بیشتر از اینکه به فکر ساختن اصول حرفهای در ساختار ورزش باشند که جزیی از وظایف آنها نیز است، غرق در خبرسازی و جنجالآفرینیهای معمول و غیرمعمول هستند. در بسیاری از زمانها حتی میتوان با ردیابی اینگونه رسانهها متوجه شد که اهداف پشتپردهای هم در پس ماجرای گزارشهای درج شده وجود دارد که برای درک آن نیازی نیست خیلی با حاشیهها آشنا باشید. نمونههای زیادی از این دست گزارشسازیهای درست و البته جهتدار که در زمانهای دلخواه و با برنامهریزی روی خط رسانههای مجازی و مکتوب بهطور سازمان یافته و البته همزمان منتشر میشود در رسانههای داخل وجود دارد. سوال اصلی این است که اخلاق حرفهای رسانهای در کجای این داستان وجود دارد؟ آیا این انصاف است که بهخاطر منافع شخصی به بنیان یک باشگاه، رییس یا حتی مربی آن حمله شود. تاسفآور است که در همین چند هفته اخیر رسانههای ایرانی به جای اینکه با خولیوولاسکو، مرد محبوب آرژانتینی سرمربی سابق تیم ملی والیبال که این تیم را به بالاترین سطح فنی و تاکتیکی خود در جهان رسانده است، یک مصاحبه فنی انجام بدهند فرصتی که شاید تا ابد دیگر مهیا نشود همچنان غرق در پرداختن گزارشهایی همانند واگذاری پرسپولیس، مجادلههای مربیان، خبرسازیهای هدفمند و ... هستند. در این فضا شاید باید حق داد که گزارش جهتدار خبرنگاری که صبح مطلبش در روزنامهای تازه پا گرفته چاپ میشود در عصر همان روز در یک وب سایت دیگر نیز که همزمان در آنها مشغول است منتشر شود. شگفتانگیزتر آنکه حتی دبیر سرویس هر دو این رسانههای مکتوب و مجازی که همزمان یک وظیفه را هم برعهده دارد به این فکر نمیکند که دوران اینگونه خبرسازیهای جهتدار در عصر آگاهی به سر رسیده است.
منبع :