واکنش رییس کمیسیون اصل «90» به ادامه ریزشها
بورس این روزها باز هم مورد توجه سهامداران قرار گرفته است. این نهاد مالی سرمایهپذیر که همیشه از جمله بازارهای جذاب سرمایهگذاری در ایران به شمار میرود یکی از سریعترین واکنشهای ممکن را نسبت به تفاهم هستهای شکلگرفته بین ایران و 1+5 در بین سایر بازارهای اقتصادی همانند «طلا، سکه، ارز، مسکن و ...» از خود نشان داد. هرچند این تفاهم با جنجال افراطیهای داخلی به بهانههای فکت شیت آمریکا و تفسیرهای متفاوت آن با تهدیدهای زیادی همراه شده اما عقل سلیم سرمایهگذاران باهوش ایرانی در بازار سرمایه به خوبی پیامهای این مصالحه بزرگ را درک کرده است. وقتی در هشت روز کاری بورس بیش از 34 هزار میلیارد تومان از پولهای دود شده سهامداران که در سال گذشته تحت تاثیر فشارهای متعدد از دست رفته بود به این بازار برمیگردد نشاندهنده بازگشت امید و اطمینان به یکی از بازارهای تاثیرگذار و البته پرحاشیه اقتصادی در ایران است. معاملهگران بورس را باید یکی از حساسترین و البته فرصتطلبترین فعالان اقتصادی بدانیم چراکه با کوچکترین تغییر و تحول اقتصادی- سیاسی در کمتر از 24 ساعت با خرید و فروش سهام واکنشهای مناسبی به رویدادهای شکلگرفته نشان میدهند. در حال حاضر اوضاع بر وفق مراد بورس و فعالان این بازار است و هر روز رکوردهای تاریخی در این بازار به ثبت میرسد. هشت هزار واحد صعود شاخص در هشت روز معاملاتی از ابتدای سال تا به امروز، رشد بیش از دو هزار واحدی این نماگر که در عمر نزدیک به 50 سال بورس بیسابقه بوده، همگی از زنده شدن رویاهای سهامداران خرد و کلان در تالار شیشهای خبر میدهد؛ آرزوهایی که در سال گذشته به یاس و شکست منتهی شده بود؛ روزهایی که باعث شد تا فشار ریزشها و از بین رفتن سرمایهها، بالاخره رییس این سازمان را از کار خود برکنار کند اما همه چیز در سالجاری تا به حال خوب پیش رفته و مسوولان این بازار هم با اجرای برنامههای رونقبخش همانند عرضههای اولیه به خوبی توانستهاند اتمسفر فعلی را حفظ و تقویت کنند. ادامه این شرایط مستلزم ایجاد حمایتهای پایدار همهجانبه از سوی دولت و برنامهریزیهای دقیق از سوی هدایتگران این بازار است تا بعد از مدتها خیال سرمایهگذاران ایرانی از تثبیت سرمایهها و کسب سود در بورس راحت شود و بخشی از زیانهای یکسال اخیر جبران شود. سهامداران با درک شرایط، تحلیل و رصد اوضاع با دوراندیشی بازار سهام را پررونق کردهاند. این شرایط ایجاب میکند که با اعمال سیاستهای صحیح و به دور از احساسگرایی از سوی مسوولان، فضای فعلی حفظ و بورس به سمت تعادل حقیقی حرکت کند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم + پنجم + ششم
بازتاب :
بورس این روزها باز هم مورد توجه سهامداران قرار گرفته است. این نهاد مالی سرمایهپذیر که همیشه از جمله بازارهای جذاب سرمایهگذاری در ایران به شمار میرود یکی از سریعترین واکنشهای ممکن را نسبت به تفاهم هستهای شکلگرفته بین ایران و 1+5 در بین سایر بازارهای اقتصادی همانند «طلا، سکه، ارز، مسکن و ...» از خود نشان داد. هرچند این تفاهم با جنجال افراطیهای داخلی به بهانههای فکت شیت آمریکا و تفسیرهای متفاوت آن با تهدیدهای زیادی همراه شده اما عقل سلیم سرمایهگذاران باهوش ایرانی در بازار سرمایه به خوبی پیامهای این مصالحه بزرگ را درک کرده است. وقتی در هشت روز کاری بورس بیش از 34 هزار میلیارد تومان از پولهای دود شده سهامداران که در سال گذشته تحت تاثیر فشارهای متعدد از دست رفته بود به این بازار برمیگردد نشاندهنده بازگشت امید و اطمینان به یکی از بازارهای تاثیرگذار و البته پرحاشیه اقتصادی در ایران است. معاملهگران بورس را باید یکی از حساسترین و البته فرصتطلبترین فعالان اقتصادی بدانیم چراکه با کوچکترین تغییر و تحول اقتصادی- سیاسی در کمتر از 24 ساعت با خرید و فروش سهام واکنشهای مناسبی به رویدادهای شکلگرفته نشان میدهند. در حال حاضر اوضاع بر وفق مراد بورس و فعالان این بازار است و هر روز رکوردهای تاریخی در این بازار به ثبت میرسد. هشت هزار واحد صعود شاخص در هشت روز معاملاتی از ابتدای سال تا به امروز، رشد بیش از دو هزار واحدی این نماگر که در عمر نزدیک به 50 سال بورس بیسابقه بوده، همگی از زنده شدن رویاهای سهامداران خرد و کلان در تالار شیشهای خبر میدهد؛ آرزوهایی که در سال گذشته به یاس و شکست منتهی شده بود؛ روزهایی که باعث شد تا فشار ریزشها و از بین رفتن سرمایهها، بالاخره رییس این سازمان را از کار خود برکنار کند اما همه چیز در سالجاری تا به حال خوب پیش رفته و مسوولان این بازار هم با اجرای برنامههای رونقبخش همانند عرضههای اولیه به خوبی توانستهاند اتمسفر فعلی را حفظ و تقویت کنند. ادامه این شرایط مستلزم ایجاد حمایتهای پایدار همهجانبه از سوی دولت و برنامهریزیهای دقیق از سوی هدایتگران این بازار است تا بعد از مدتها خیال سرمایهگذاران ایرانی از تثبیت سرمایهها و کسب سود در بورس راحت شود و بخشی از زیانهای یکسال اخیر جبران شود. سهامداران با درک شرایط، تحلیل و رصد اوضاع با دوراندیشی بازار سهام را پررونق کردهاند. این شرایط ایجاب میکند که با اعمال سیاستهای صحیح و به دور از احساسگرایی از سوی مسوولان، فضای فعلی حفظ و بورس به سمت تعادل حقیقی حرکت کند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم
بازتاب :
تاثیر تفاهم بزرگ هستهای ایران و 1+5 در بازار سهام
روزی که حسن روحانی در یکی از برنامههای زنده تبلیغاتی در خرداد 92 در صداوسیما گفت: « دولت من با تدبیر مساله هستهای را حل و تحریمها را برطرف میکند» تحلیلهای متفاوتی از این شعار و راهبرد به وجود آمد. هر چقدر طرفداران وی آن را یک استراتژی منطقی میدانستند اما در نقطه مقابل مخالفان نگاه وی این وعده را یک شعار انتخاباتی ارزیابی میکردند اما حالا در 13 فروردین 94 بعد از گذشت کمتر از 24 ماه دولت یازدهم توانست به یک تفاهم کلی با 1+5 برای رسیدن به یک برنامه جامع رفع تحریمهای سیاسی و اقتصادی دست پیدا کند. این اتفاق و تصمیم بزرگ ایران و غرب به رهبری ایالات متحده آمریکا که طی حداقل 20 سال گذشته بیسابقه بوده میتواند موجی از امید و چشماندازی امیدوارکننده در همه ابعاد و ارکان اقتصادی ایران به خصوص بورس ایجاد کند. حال سهامداران و فعالان بازار سرمایه ایران که تا دیروز به مساله هستهای به عنوان یک عامل بازدارنده بزرگ در تصمیمگیریهای خود نگاه میکردند، از امروز میتوانند با یک پشتوانه قابل اعتنا به سرمایهگذاری در بازار سهام مشغول شوند تا به عنوان یکی از پازلهای اقتصاد ایران موتور رشد و توسعه در ابعاد صنایع و شرکتها را روشن کنند. به راحتی میتوان پیشبینی کرد که امروز برای بورس یک روز تاریخی خواهد بود. داغ شدن صفهای خرید فروش، بازگشت طروات و انگیزه به تالار شیشهای و رشد قیمت سهام از اولین روز معاملاتی بعد از تعطیلات نوروز و در ادامه این تحول سیاسی بزرگ، بورس را باز هم به کانون سرمایهگذاری مطمئن و کمریسک تبدیل خواهد کرد اما شفافسازی مستمر در هر شرایطی نباید در بازار سرمایه تحت تاثیر اتفاقات کوچک و بزرگ قرار گیرد. اتفاقا در این روزها که چشمهای زیادی به این بازار خیره و پولهای تازه سرازیر میشود لزوم رصد دقیقتر از سوی نهادهای ناظر و حمایتهای کلان را بیشتر از قبل میکند. به هر ترتیب دوران تازه بورس با موج تدبیر دولت روحانی آغاز خواهد شد که امید است با حمایت از سهامداران و سرمایهگذاریهای خرد همه بازیگران این بازار از فضای فعلی و آرامش شکل گرفته منتفع شوند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم
بازتاب :
14 هزار میلیارد تومان دود شد
روز گذشته سهامداران در تالار شیشهای دو حس متفاوت همانند دیدن دو فیلم ملودرام و وسترن را همزمان تجربه کردند در ابتدای معاملات همه چیز تحت تاثیر بازگشایی نماد پالایشگاهیها قرار داشت اما وقتی همه نمادهای بسته این گروه باز شد بازار به یکباره فرو ریخت و سنگینترین ریزش تاریخ بورس در پایان معاملات به ثبت رسید. در پایان معاملات روز گذشته در اتفاقی بیسابقه اما قابل پیشبینی، شاخص کل معاملات با سه هزار و 589 واحد ریزش شدید که معادل 5/51 درصد بود به 61 هزار و 532 واحد رسید. در سویی دیگر ارزش بازار نیز با کاهش 14 هزار میلیارد تومانی از 291 هزار میلیارد تومان روز دوشنبه به 277 هزار میلیارد تومان رسید که به خوبی نشاندهنده این نکته است که در عرض چهار ساعت بیش از 14 هزار میلیارد تومان در تالار شیشهای جلوی چشم سهامداران متحیر دود شد و به هوا رفت. اوضاع برای سایر بازارها و آمارهای کیفی و کمی دیگر هم در حد یک تراژدی تمامعیار بود. به طور میانگین شاخصهای «بازار اول، دوم، شناور آزاد، 30 شرکت بزرگ و صنعت» بیش از چهار واحد کاهش را تجربه کردند و روز سیاهی را در بورس برای معاملهگران رقم زدند. پیش از بازگشایی نماد پالایشگاهیها، پیشبینی تحلیلگران احتمال این موج خردکننده برای بازار سهام را مشخص کرده بود و حتی نگاههای افراطی ریزش حتی 10 هزار واحدی شاخص کل را نیز محتمل میدانستند. به هر حال سازمان بورس توانست با استفاده از سیاست فشار از بالا و چانهزنی از پایین مدیران پالایشی را مجاب کند تا با ارایه اطلاعات، نماد این شرکتها بعد از ماهها توقف باز شود و تکلیف این گروه را در همین روزهای آخر سال مشخص کند تا بازار سهام در سال آینده با ابهام شفاف نبودن یکی از بزرگترین گروههای تاثیرگذار خود مواجه نباشد. هرچند که پالایشگاهیها هم با هر ترفندی بود حتی با اعلام چند سناریو در زمینه شفافسازی راههای فرار را برای خود باز نگه داشتند اما روشن شدن این مساله در سالجاری و فشار حجم منفی آن در دو روز آخر معاملاتی سال به خوبی میتواند سال معاملاتی 94 را با حجم کمتری از تبعات منفی این اتفاق آغاز کند. درباره این تحولات کارشناسان ارزیابیهای متفاوتی را ارایه کردهاند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم + پنجم
این روزها همه چیز در بورس تحت تاثیر بازگشایی نماد پالایشیها قرار دارد. مقامات بورسی با برگزاری جلسات آشکار و پنهان قصد دارند تا مدیران این گروه بزرگ بازار سهام را مجاب کنند اطلاعات شرکت متبوع خود را شفاف کنند تا بلکه نماد این گروه باز شود، اما چرا این اتفاق تا به امروز روی نداده و چرا در روزهای پایانی سال و در حالی که تنها سه روز کاری به پایان معاملات روزانه بورس در سال 1394 باقی مانده، فشارها به سوی بازگشایی نماد پالایشیها از همه طرف بیشتر شده است. ارسال اطلاعات الزامآورترین راه مجاب کردن همه شرکتهای حاضر در بورس برای بازگشایی نمادهای بسته است اما در شرایط فعلی، مدیران این گروه با اعلام اینکه نرخهای داخلی با نرخهای جهانی متفاوت است، سعی دارند تا در مسیر بازگشایی نمادها سنگاندازی کنند. در عین حال مدیریت جدید بازار سرمایه قصد دارد حتی با تهدید مستقیم و غیرمستقیم هم شده تکلیف بازگشایی نماد این گروه پرطرفدار را در روزهای اندک باقی مانده سالجاری روشن کند و این حاشیه پردردسر را به سال آینده منتقل نکند.به هر صورت در این دایره بزرگان تنها سهامداران بیدفاع هستند که تکلیف سرمایههای خود را نمیدانند و مدتهاست که پولهای سرمایهگذاریشده خود در این شرکتها را بلوکه شده می بینند و هر روز منتظر هستند تا با باز شدن نمادهای این شرکتها به سرمایههای خود دست پیدا کنند. به هر صورت باید امید داشت تا مقاومت پالایشیها با بهانههای متفاوت و فشارهای سازمان بورس برای ارسال اطلاعات به هر شکل ممکن و حتی با چند سناریو در نهایت به بازگشایی نماد این گروه منتهی شود تا سهامداران پالایشیها را اگر منتفع نمیکند حداقل قربانی نکند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم
واژه «حجم مبنا» از روز چهارشنبه 29 بهمنماه 1393 تا به امروز به پرطرفداترین کلمه میان فعالان بازار سهام تبدیل شده است. علت این استقبال هم تغییر فرمول محاسبه حجم مبنا از سوی هیاتمدیره سازمان بورس و حساسیتهای شکلگرفته در بین سهامداران حقیقی و حقوقی بازار سرمایه است. این اتفاق که اولین اقدام بزرگ محمد فطانت بعد از انتصاب وی به ریاست سازمان بورس است، اگر بتواند در روند معاملات حتی در میانمدت هم موجی مثبت ایجاد کند، سرآغاز تحولات بنیادی در خرید و فروش سهام و در نهایت به تعادل کشیده شدن بورس خواهد بود. اینکه آیا تغییر این پارامتر به تنهایی میتواند منشا تغییر فضای معاملات در تالار شیشهای شود یا خیر نیازمند اندکی فرصت برای تجزیه و تحلیل معاملات به خصوص از سوی بزرگان حقوقی بازار است. اسفندماه سال 93 زمان خوبی برای این ارزیابی است اما باید به خاطر داشت اسفندماه سال 92، شاهد یک تغییر بزرگ در روند معاملات بودیم که برخلاف این بار که سیاست فعلی به حمایت از خرید و فروش بزرگان و حقوقیها اختصاص یافته بر مبنای محدودیت معاملات برای حقوقیها بنا شده بود که البته عمر آن به یک ماه کاری هم منتهی نشد و مسوولان تصمیمساز بورس در دوره علی صالحآبادی، رییس پیشین سازمان بورس خیلی زود به این نتیجه رسیدند که مسیر به تعادل رساندن بورس را به اشتباه شناسایی کردهاند و همه چیز در بورس در حال از دست رفتن و ریزشهای بیشتر است. این بار نسخه تجویزشده فعلی در ظاهر مورد اقبال اکثر فعالان بازار سهام است و اندک اعتراضهای فعلی خیلی جدی گرفته نمیشود و نگاه امیدوارکنندهای در بازار شکل گرفته است. به هر حال سهامداران حقیقی و حقوقی تنها با هدف کسب بازدهی در بورس مشغول فعالیت هستند و به هر میزان روند افزایش و کاهش قیمت سهام در این بازار بر مبنای اصول حقیقی خرید و فروش شکل بگیرد طبیعتا نوسانهای آینده هم قابل درک است اما اگر ماهیت کلی تغییرات برای تغییر جهتهای موقتی معاملات و خرید زمان صورت بگیرد روشن است که اینگونه سیاستها همانند همیشه به شکست منتهی میشود که بهترین مستند آن سیاستهای اعمالشده گذشته است که بسیاری از آنها عمری کوتاه داشته و در انتها به بنبست منتهی شدهاند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم
بازتاب :
سهامداران منتظر تحولات واقعی هستند
بازار سهام همچنان با نوسان روزهای معاملاتی خود را پشت سر میگذارد. حتی تغییر مدیریت ارشد بازار سرمایه و آمدن محمد فطانت به جای علی صالحآبادی هم نتوانست حداقل در ظاهر هم جو معاملات را مثبت و امیدوارکننده به جلو هدایت کند. گویی تحول مدیریتی در سیاستهای اداره بازار سرمایه هنوز نتوانسته است به یک شوک مثبت در بازار سهام تبدیل شود. هر چند شاخص با مقاومتهایی روبهرو شده و احتمال ریزش بیشتر برای روزهای آینده بعید به نظر میآید اما واکنش معاملهگران بسیار غافلگیر کننده بوده است. در شرایطی که همگان تصور میکردند با رفتن صالحآبادی و حمایتهای شفاف طیبنیا از رییس جدید بورس فضای معاملاتی در تالار شیشهای به یکباره متحول میشود اما ادامه نوسانهای خردکننده شاخص، ریزش قیمت بخشی از سهمهای باپتانسیل و به تعادل کشیده نشدن بازار سهام همگی پالسهای پیچیدهای را در فضای تالار پخش کرده است. نگاهی به آمار معاملات بازار سهام در طی 10 روز اخیر نشان میدهد در هفت روز کاری اخیر شاخص کل در مجموع 1746 واحد رشد و 641 واحد کاهش را تجربه کرده است و این دقیقا از غیرمتعادل بودن معاملات بازار سهام خبر میدهد. به هر حال نوع حمایتهای دولت و وزیر اقتصاد که در روز معارفه رییس جدید به صراحت مطرح شد نشان از آن دارد دولت حسن روحانی قرار است نگاه متفات و جدیتری به اساسا بازار سرمایه و به خصوص بازار سهام داشته باشد تا سهامداران با امیدواری بیشتری به دادوستد سهمهای خود بپردازند تا به قول وزیر اقتصاد نفرین و شومی روزهای سیاه بورس دامن دولت وی را نگیرد. روزهای آینده احتمال شفاف شدن برنامههای محمد فطانت که وی وعده داد به زودی آن را رسانهای میکند میتواند زمینهساز بازگشت اعتماد هر چه بیشتر معاملهگران و سرمایهگذاران در تالار شیشهای و البته به تعادل رسیدن این بازار باشد تا از سویی دیگر دولت حسن روحانی فشارهایی که از این سمت به سوی خود متحمل میشود را کمتر کند تا حساسیتهای فعلی تبعات بزرگ و پردردسری برای وی ایجاد نکند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم + چهارم
بررسی جایگاه بازار سرمایه در ایران
بورسها در دنیا یکی از دماسنجهای قدرتمند تحلیل اوضاع عمومی اقتصاد هستند. بالا و پایین رفتن قیمت سهام در بازارهای سهام ارتباط مستقیمی با تحولات خرد و کلان سایر پارامترهای تعیینکننده اقتصادی دارد، بهطوری که کوچکترین رخدادهای تصمیمساز در این ابعاد در کوتاهترین زمان ممکن به داخل تالار شیشهای منتقل میشود و روی رفتار معاملاتی سهامداران تاثیر میگذارد و در ادامه باعث بالا و پایین رفتن قیمتهای اوراق سهام میشود. این روش در همه بورسهای دنیا یک کارکرد سیستمی و غیرقابل تغییر است یعنی در قلب بورس توکیو و اقتصاد ژاپن همان تاثیرهایی را برای اقتصاد دارد که در بورس تهران برای اقتصاد ایران دارد. تفاوتها از آنجایی آغاز میشود که میزان شفاف بودن سیاستهای اقتصادی کشورها مشخص میکند که نهادهای درون آن تا چه میزان میتوانند از یکدیگر تاثیرپذیری داشته باشند و هر یک به اندازه سهم خود بازتابدهنده تحولات داخل چارچوب باشند. مثلا در اقتصاد آزاد کشوری همانند آمریکا صنایع و شرکتهای حاضر در بورس والاستریت کاملا تحت تاثیر رخدادهای مالی کلان همانند اعلامیههای بانک مرکزی آمریکا یا تصمیمهای راهبردی در سطح دولت ایالات متحده آمریکا هستند. در این شرایط وقتی آمارهای منفی تورم، اشتغال، نرخ بهره و... اعلام میشود اولین واکنشهای منفی در قالب ریزش شاخصها و قیمت سهام را ما در بورسهای آمریکا شاهد هستیم. برعکس این موضوع نیز صادق است. یک هماهنگی و تاثیر موازی را بین تحولات اقتصادی و معاملات سهام مشاهده میکنیم اما آْیا این ارتباط معنیدار که میتوان به عنوان یک آیینه اقتصادی آن را نام برد در همه کشورها وجود دارد. نیازی نیست جای خیلی دور دیگری برویم، این موضوع را درباره بورس خودمان یعنی ایران بررسی میکنیم. میخواهیم با نگاهی به تحولات بورس در چند سال اخیر در نهایت به یک نتیجه روشن برسیم که آیا در اقتصاد دولتی و وابسته به نفت ایران، بازار بورس آیینه تمام نمای وضعیت اقتصاد کشور بوده است؟ آیا اگر یک پژوهشگر بخواهد تا بدون در نظر گرفتن سایر پارامترهای موجود همانند نرخ تورم، بیکاری، بهره بانکی، اشتغال، GDP، آمار صادرات واردات و... خیلی سریع با بررسی آمارهای بورس به یک نگاه کلی درباره اقتصاد یک دوره زمانی دست پیدا کند این تلاش نتیجه واقعگرایانهای را به همراه خواهد داشت؟
پاسخ به این پرسش مثبت نیست یا حداقل در اکثر زمانها نمیتواند ارتباط مستقیمی بین فضای اقتصادی یک دوره زمانی با فعالیتهای بازار بورس وجود داشته باشد. اگر بخواهیم خیلی موشکافانه به این موضوع ورود پیدا کنیم باید خیلی عوامل بزرگ و کوچک را در به نتیجه نرسیدن این موضوع دخیل بدانیم اما به صورت کلی وقتی اساس و ماهیت اقتصاد ایران از ابتدا یا حداقل در چند دهه اخیر بر مبنای فعالیتها غیرشفاف شکل گرفته و اجرا شده است و بدتر از آن تغییر قوانین در بازههای کوتاه زمانی که در پارهای از مواقع به صورت بنیادی نیز بوده است، عملا به یک سد برای ارتباط بین اقتصاد و بورس تبدیل شده است. همین مشکلات در خارج از فضای بورس و داستانهای متفاوت و جالب داخل بازار سرمایه ایران بهگونهای همیشه پیش رفته که بعضا نه تنها بورس آیینه اقتصاد کشور نبوده است بلکه این آیینه با آمار و بازخوردهایی که به بیرون از این نهاد ارایه میدهد با اصل کارکرد اقتصاد بیگانه و متضاد بوده است، یکی از موارد واضح این مساله را میتوان در وضعیت بورس در سال 1392 مشاهده کرد. سال گذشته در شرایط تازه سیاسی کشور بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، فضای اقتصادی شرایط باثبات و متعادلی را تجربه کرد اما به تازگی اعلام شده است که رشد اقتصادی کمی جهش مثبت داشته است اما سال گذشته و در سختترین شرایط اقتصادی که تورم کمرشکن شده بود و دولت تازه روی کار آمده بود بورس اوراق بهادار بدون توجه به رکود و افت فاحش بازارهای موازی «طلا، سکه، ارز و مسکن» بازدهی خاص و شگفتانگیزی را به سهامداران خود میداد که آمارها نزدیک شدن متوسط بازده بورس به 120 درصد را تایید کردند همیشه از بازار بورس به عنوان یکی از دماسنجهای تعیین شرایط اقتصادی یک کشور نام برده میشود اما آیا اگر سال گذشته به این دماسنج نگریسته میشد، دمای واقعی فضای اقتصادی کشور را نشان میداد.
دماسنج مورد بحث و چالش برانگیز در ایران معمولا هم راستا با سایر شاخصهای اقتصادی حرکت نمیکند و گویی تورم نزدیک به 40 درصدی، نوسان شدید قیمتهای ارز و سکه، خواب سرمایههای بازار مسکن و... در سال گذشته برای بورس هر تفسیر و معنایی را داشت غیر از سرد بودن فضا و تحرک کم اقتصاد کشور که تحت تاثیر تحولات داخلی و بیرونی بود. حال به سالجاری توجه کنید حتی در سالی که روز به روز وضعیت اقتصادی کشور رو به بهبود است و کمی از فشارهای تحریم هم کاسته شده است بورس در بیشتر مواقع باز هم برخلاف آب در حال شنا کردن است اگر برای نیمه دوم سال گذشته دلیل تغییر جو روانی سیاسی و تاثیر مثبت آن بر معاملات بازار سهام را قبول کنیم برای امسال که وضعیت آمارهای اقتصادی رو به بهبود است اما معاملات سهام در نوسان شدید غرق شده است را نمیتوانیم بپذیربیم. حرکت متضاد بورس و اقتصاد کشور به روشنی مشخص میکند بورس ایران نمیتواند آیینه اقتصاد باشد که این اتفاق اصلا نمیتواند خوشایند مسوولان باشد اما چاره کار را باید در کجا جستوجو کرد. در کشورهای توسعهیافته از آنجایی که در همه بخشها چارچوبها و قوانین به صورت شفاف، پایدار و اهرمهای اجرایی نظام هستند طبیعتا هرگونه انحراف از ساختارها به شدت مورد سوال قرار میگیرد و تا اصلاح آن ادامه پیدا میکند. در همه کشورها یکی از حساسیتبرانگیزترین بخشها اقتصاد است و چگونگی رفتار دولتمردان برای تعیین یک سیستم اقتصادی بهینه و نحوه اداره آن همیشه مورد تحلیل کارشناسان و مردم قرار میگیرد شاید اگر در ایران ابتدا ساختارهای کلان اقتصادی در مسیر صحیحتری قرار گیرد بتوان سایر بازارها همانند بورس را نیز به صورت شفاف در این چرخه قرار داد. در آن صورت هر عملکرد در این سیستم در سایر اجزای سیستم نیز اثر خود را باقی میگذارد و آن زمان کوچکترین تاثیر مثبت و منفی بر نهادی همانند بورس دقیقا واکنشی را بر جای خواهد گذاشت که از آن انتظار میرود و تحلیلگران آن را پیش بینی میکنند. نه آنکه اقتصاد در مسیر سقوط و هشدار قرار دارد، سیستم بانکی غرق در مصائب خود باشد، سایر بازارهای موازی در رکود محض باشند و آن گاه بورس بازده بالای 100 درصد را نصیب سرمایهگذاران خود کند. اینگونه واکنشها به درستی مشخص میکند که اینگونه بورسها نمیتوانند آیینه اقتصاد باشند.
یا در منظری دیگر مشخص است که شرکتهای فعال در بورس ایران بر خلاف بورسهای لندن و نیویورک که معتقدند بورس آنها دماسنج اقتصادی کشورشان است، نماینده کلی اقتصاد کشور نیستند مثلا در بخش فولاد برخی کارخانجات خصوصی هستند که بورسی نیستند ولی در مقابل فولاد مبارکه اصفهان با خط تولید کامل و سودآوری بالا یکی از بزرگترین و فعالترین شرکتهای بورسی است. بنابراین هر چند فولاد مبارکه و ذوبآهن درنوع خود ممتاز هستند ولی شرکتهای خصوصی دیگری در کشور فعالیت میکنند که مشکلات زیادی برای تولید دارند پس در نهایت نه اینکه اقتصاد کشور بد باشد ولی بورس ما دماسنج اقتصادی کشور نیست و دلیل دیگری به جز وضعیت مناسب اقتصادی برای رشد شرکتهای بورسی وجود دارد. بنابراین با پذیرش اصل نخست که بورس ما آیینه اقتصادی کشور نیست، باید بگویم شرکتهایی که افزایش ارز روی آنها اثر داشت قیمت آنها رشد کرد و این ارتباطی با بهبود وضعیت اقتصاد کشور ندارد اما در سویی دیگر همانگونه که انتظار وجود دارد که بورس بازتاب دهنده حقایق اقتصادی باشد، طبیعتا اگر در یک سیستم یکپارچه، اقتصاد هم به وظیفه خود به خوبی عمل کند و در آنجایی که باید حامی نهادهایی همانند بورس باشد یک به هم پیوستگی تفکیکناپذیر به وجود خواهد آمد که این خود میتواند به نهادی همانند بورس با ایفای درست و شفاف عملکرد خود، به کلیت مجموعه کمک کرده نشاندهنده حقایق اقتصادی باشد. آن گاه میتوان گفت بورس آیینه تمام نمای اقتصاد است.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
اولین وعده رییس جدید بورس
محمد فطانت دو روز بعد از اعلام حکم رسمی ریاست بر سازمان بورس اولین موضعگیری خود را در حضور مدیران این سازمان اعلام کرد. رفع ابهامهای کلان صنایع، اقدامات کوتاه و بلندمدت ساختاری در حوزه بازار سرمایه و سهام و تعمیق ارتباط با فعالان بازار سرمایه از بزرگترین وعدههای رییس جدید بورس است. این نوع نگاه در ابتدای راه فطانت برای رونقبخشی به بازار سرمایه و به خصوص معاملات سهام در تالار شیشهای، اگر ضمانتهای اجرایی داشته باشد میتواند برای بورس و اهالی این بازار آینده روشنی را به وجود آورد. اما از آنجایی که سابقههای حمایت دولت در ماهها و سالهای گذشته از بازار سرمایه موجود است خیلی نمیتوان به بسترسازیهای حمایتی از طریق دخالت دولت در رفع ابهامهای موجود بازار سرمایه خوشبین بود. به همین دلیل بهتر آن است که رییس سازمان بورس ابتدا بتواند یک ارزیابی از شیوههای حمایتی دولت در گذشته انجام دهد تا دقیقا به برداشت و تحلیل جامعی از نوع نگاه دولت به این بازار برسد. در حال حاضر ایجاد موج مثبت عاقلانهترین راه برای خوشبین کردن سهامداران و فعالان بازار سرمایه است که فطانت آن را دنبال میکند اما بعد از موجسازی اولیه، ایجاد لایههای حمایتی که بازار سهام بتواند آن را در روند معاملات درک کند نیاز است تا یک اعتماد عمومی در بازار سرمایه بعد از ماهها به وجود آید. روشن است که اگر حمایتها در حد حرف و شعار باقی بماند در کوتاهترین زمان ممکن با واکنش معاملاتی در بازار سهام مواجه خواهد شد و ابعاد ریزشهای آینده شاید بیشتر از حال حاضر بورس را در حالت رکود فرو برد. به هر ترتیب باید در انتظار روزها و هفتههای آینده ماند تا نوع حمایتهایی که رییس سازمان بورس آن را وعده داده است را به روشنی ارزیابی و تحلیل کرد. شاید دولت با گزینهای که خود آن را بر سر کار آورده است مهربانانهتر برخورد کند و حمایتهای تازه از بازار سرمایه به عمیق شدن این بازار و البته بازدهی مناسب منتهی شود.
منبع :
«توافق، تمدید یا شکست» مذاکرات سیاسی، «صعود، ابهام یا ریزش» بورس، این گزینههای احتمالی تاثیر تصمیم بزرگ ایران و 1+5 بر سر مساله هستهای چندین ساله در فضای معاملات تالار شیشهای برای بعد از 3 آذرماه 1393 خواهد بود. در حال حاضر همه چیز در یک جریان خلا به سر میبرد. دو طرف مذاکرات که تقریبا تمرکز کل رسانههای دنیا را این روزها به خود اختصاص دادهاند نه میتوانند با اطمینان از توافق بزرگ سخن بگویند و نه از شکست مذاکرات خبری به بیرون درز میدهند، اما در این سو و در بورس از مدتها قبل همه چیز به سوم آذرماه ختم شده است. هر چند دیدگاههای محافظهکارانهای هم وجود دارد مبنی بر اینکه صنایع بورس دست کم شرایط فعلی را حفظ خواهند کرد اما انتظار روانی سهامداران که از مدتها قبل همه تحلیلها و خرید سهام را مبتنی بر عاقبت مذاکرات در پایان دوره فعلی کردهاند فشار عجیبی را به این نهاد سرمایهپذیر تحمیل کرده است. نوسانهای شدید افت قیمت سهام در بورس تهران که در هفتههای اخیر به اوج خود رسیده، گویای حساسیتهای بیان شده است. اما بعد از سوم آذرماه چه آیندهای در انتظار بورس است؟ این بزرگترین سوال این روزهای فعالان بازار سرمایه است. امروز «خوب، بد و زشت» این مذاکرات، «توافق، تمدید یا شکست» احتمالی آن سرخط اصلی منابع خبری دنیا خواهد بود. اما از فردای سوم آذرماه، واکنش سهامداران در تالار شیشهای میتواند تبعات بزرگ خوشایند یا بحران آمیزی را به این بازار مالی تحمیل کند. واقعیتها را نمیتوان پنهان نگاه داشت، بورس با شکست مذاکرات یکی از پازلهای گردش نقدینگی در اقتصاد ایران را فلج خواهد کرد و موج خروج نقدینگی از این بازار به راه خواهد افتاد و به تبع آن ریزشهای سنگینی در این بازار مالی به وقوع خواهد انجامید. برعکس این ماجرا هم میتواند امیدهای زیادی را در بورس برای سهامداران به وجود آورده به گونهای که این اتفاق میتواند برای این نهاد مالی به یک رنسانس تبدیل شود. باید کمتر از 24 ساعت صبر کرد تا مشخص شود آینده تحولات سیاسی و نتیجه آخرین دور از مذاکرات برای ایران یک پیروزی بزرگ خواهد بود یا همه چیز در هالهای از ابهام فرو خواهد رفت و بورس هم در این میان یکی از قربانیان آن خواهد بود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
.