بررسی گروه 76 هزار میلیارد ریالی
صنعت سیمان در ایران به دلیل وجود منابع طبیعی فراوان از جایگاه بی نظیری در بین سایر صنایع برخوردار است به طوری که نگاهی به آمار صادرات این محصول گویای این امر است که سیمان از جمله کالاهایی است که سهم عمدهای را در ورود ارز به کشور برعهده دارد. از سویی دیگر سیمان ایران در سطح منطقه از مزیت مطلق و در سطح جهان از مزیت نسبی برخوردار میباشد و همین برگ برنده تا به امروز توانسته است برای این صنعت به یک ارزشآفرینی بزرگ و بازدهی بالا تبدیل شود. در عین حال سهم بیش از دو درصدی این صنعت در بازار سرمایه که از اوراق آغاز و به بورس کالا ختم میشود نشان از جایگاه ویژه این صنعت دارد. از سویی دیگر براساس آخرین آمار اعلام شده توسط بانک مرکزی سهم تولید صنعت سیمان حدود 6/5 درصد از تولید ناخالص ملی بخش صنعت و معدن کشور است و با توجه به لایحه بودجه سال 93 که رشد سه درصدی تولید ناخالص ملی را پیشبینی کرده است انتظار میرود مصرف سیمان داخل کشور نیز 6/6 درصد رشد داشته باشد که این اتفاق میتواند برای سرمایهگذاران و البته سهامداران این صنعت در کشور قابل تامل باشد. صنعت سیمان کشور از زمان بهرهبرداری از اولین کارخانه سیمان ایران در هشتم دیماه 1312 با ظرفیت 100 تن در روز معادل 30 هزار تن در سال در شرکت سیمان ری تاکنون گامهای بسیار بلندی را در جهت ارتقای جایگاه این صنعت در منطقه و جهان برداشته است؛ طبق آخرین گزارشات جهانی منتشرشده، تولید سیمان جهان در سال2012 به مقدار 3831 میلیون تن بوده که پیشبینی میشود این مقدار در سال2013 به 4061 میلیون تن برسد. سهم ایران با تولید 70 میلیون تن در سال 2012، 83/1 درصد از تولید جهانی سیمان است و این مقدار در سال2013 حدودا به 74 میلیون تن رسید، تولید سیمان نسبت به سال 84، 177 درصد رشد داشته است.
آمار صادرات
افزون بر این سایر آمارهای دیگر نشان میدهد تولید سیمان ایران از رتبه 16 سال 2000 به رتبه چهارم در سال 2012 و احتمالا به رتبه سوم در سال2013 دست پیدا خواهد کرد. همچنین تجارت جهانی این محصول در سال 2012 به مقدار 167 میلیون تن بوده که ایران با صادرات حدود 8/13 میلیون تن به سهم 3/8 درصد از تجارت جهانی دست یافته است و در جایگاه چهارمین تولیدکننده جهان و اول منطقه و همچنین جایگاه اول جهان و منطقه در زمینه صادرات قرار دارد. پیشبینی میشود تجارت جهانی این محصول به 172 میلیون تن برسد که با روند رشد فعلی وضعیت تولید و صادرات سیمان کشور در سال2013 سهم ایران از تولید و تجارت جهانی با 75 میلیون تن تولید و حدود 18 میلیون تن صادرات، به ترتیب به 85/1 درصد در تولید و 5/10 درصد در تجارت جهانی برسد؛ افزون بر این امکان یک رده افزایش و رسیدن به جایگاه سومین تولیدکننده جهان و رتبه اول در صادرات سیمان در جهان وجود دارد. افزایش مصرف سیمان در کشور عراق به دلیل افزایش درآمدهای نفتی و افزایش ساختوساز است. قابل ذکر است که صادرات سیمان به کشور عراق بالغ بر 64 الی 70 درصد صادرات سیمان کل ایران است. این کشور با میانگین نرخ رشد هفت درصد بین سالهای 2009 تا 2012 مهمترین بازار هدف صادراتی صنعت سیمان است و پیشبینی میشود با توجه به روند صعودی نرخ رشد تولید ناخالص داخلی این کشور، مصرف داخلی سیمان رشد چشمگیر 11 درصدی را داشته باشد، البته هماکنون دولت عراق 33 درصد از بودجه خود را به صنعت برق اختصاص داده است تا بتواند زیرساخت لازم را جهت توسعه صنایع زیربنایی از جمله صنعت سیمان فراهم آورد که در آن صورت حضور در این بازار نیازمند حمایت مسوولان و استفاده از روشهای نوین بازاریابی است. از سویی دیگر شناسایی بازارهای صادراتی جدید در نواحی شمالی کشور ازجمله آذربایجان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و همچنین نواحی جنوبی از جمله قطر، کویت، عربستان و... در دستور کار قرار دارد اما هنوز به جای مطمئنی نرسیده است. جالبتر آنکه ایران حتی به بازارهای رقبای اصلی از جمله ترکیه و امارات هم نفوذ کرده است. با توجه به روند کنونی پیشبینی میشود تا پایان سال92 با افزایش حدود پنج تا هفت میلیون تنی در صادرات سیمان نسبت به سال قبل به میزان حدود 17 تا 18میلیون تن برسیم.
نگرانی بزرگ
اما نگرانی اصلی از آنجایی آغاز میشود که همه تخممرغهای صادارتی سیمان درون سبد عراق گذاشته شود و این اتفاق باعث خواهد شد تا با کوچکترین تغییر سیاستهای اقتصادی و بازرگانی ایران با کشور دوست و برادر یعنی عراق صنعت سیمان در کشور تحت تاثیرات منفی قرار گیرد. به همین خاطر شاید لازم باشد به سایر کشورهایی که در بالا آنها را نام بردیم با نگاه جدیتری نگریسته شود تا این سبد صادراتی با تنوع بیشتری بتواند همه مخاطرات صادراتی را تحت پوشش ریسک خود قرار دهد. با وجود این فعالان این صنعت همچنان با نگرانی اوضاع را رصد میکنند اما با وجود پروژههای داخلی همیشه این صنعت یک پتانسیل بالقوه را تجربه میکند.براساس محاسبات صورت گرفته، مجموع کل سیمان موردنیاز پروژههای عمرانی کشور تا پایان سال1400 حدود ۸۵ میلیون و ۱۰۰ هزار تن است که از این مقدار پنج میلیون و ۱۰۰ هزار تن مربوط به پروژههای وزارت راه (ساخت جادههای کوهستانی، بزرگراه، راهآهن، بازسازی و احداث فرودگاه و بنادر)، حدود 40 میلیون تن جهت پروژههای وزارت نیرو (احداث سدهای کوچک و بزرگ و طرحهای آبرسانی و فاضلاب)، حدود 20 میلیون تن جهت پروژههای وزارت نفت (احداث و توسعه پالایشگاهها و مجتمعهای پتروشیمی و خطوط لوله نفت) و حدود 20 میلیون تن برای پروژههای وزارت صنایع (ساخت و توسعه شهرکهای صنعتی) مورد نیاز است. در لایحه بودجه93، قرار است 246 طرح به بهرهبرداری برسد که میتوان به 389 کیلومتر آزادراه، 441 کیلومتر راه اصلی، 180 کیلومتر بزرگراه، 170 کیلومتر راه آهن جدید، اجرای دو بندر شیلات جدید، 57/5 کیلومتر مترو، هشت هزار متر فضای آموزشی دانشگاهها و... اشاره کرد. همه این پروژهها اگر به سر منزل مقصود برسد، میتواند چشمانداز مه آلود این صنعت را روشن کند.
ریسک معاملهگران تالار شیشهای
ارزش جاری صنعت سیمان در بازار سهام در حال حاضر حدود 76 هزار میلیارد ریال است که حدود 5/2 درصد ارزش جاری کل بازار را تشکیل میدهد. این صنعت ظرف پنج سال گذشته حدود 392 درصد بازدهی داشته است که در مقایسه با بازدهی صنایع پیشتاز دیگر در همین بازه زمانی، بازدهی پایینتری بوده است. از طرف دیگر، ارزش بازار این صنعت با نرخ 28 درصد در سال ظرف پنج سال گذشته رو به افزایش بوده است. نسبت ارزش معاملات روزانه این صنعت به کل معاملات نیز حدود 42/1 درصد است که پیشبینی میشود این مقدار در ماههای آتی رشد بیشتری داشته باشد. در چند سال اخیر بجز در زمانی که به واسطه افزایش قیمت محصولات، سرمایهگذاری در این صنعت مورد اقبال اهالی بازار سرمایه قرار گرفت، در دیگر زمانها به دلایلی که در زیر آّمده است، صنعت سیمان آنطور که باید، مورد توجه سرمایهگذاران واقع نمیشد. اما مشکلات اصلی از حیث بازار سرمایه درباره این صنعت شامل مواردی چون «هدفمندی یارانهها و تاثیرپذیری بیشتر صنعت سیمان از این امر، نگاه انقباضی دولت به این صنعت، افزایش نرخ ارز و به تبع آن افزایش میزان بدهیهای ارزی شرکتهای این صنعت، تصویب مصوبه بازپرداخت تسهیلات ارزی با نرخ مبادله ای، نحوه قیمتگذاری محصولات، مشکلات تولید و کمبود عرضه سیمان و...» میباشد که توانسته است ابهامهای زیادی را شکل دهد. اما در کل سوال اول در این خصوص این است که آیا مشکلات اخیر هنوز هم به قوت خود باقی است یا اتفاقات و قوانین جدید، نه تنها بخش عمدهای از مشکلات را حل کرده بلکه موجب پدیدار شدن یک دورنمای مثبت هم شده است؟ به طور کلی از دیدگاه بازار سرمایه عمده مشکلات یادشده این صنعت از بین رفته و راه را برای افزایش قیمت سهام و رشد آتی آن هموار ساخته است. به این معنا که با اجرای طرح و پروژههای جدید، ظرفیت تولید سیمان کشور افزایش یافته و در نتیجه امروزه با تولید بیشتر، عرضه از تقاضا پیشی گرفته که موجب صادرات بیشتر و سودآوری بیشتر میشود. از طرف دیگر، تغییر در نحوه بازپرداخت تسهیلات ارزی و اصلاح در استاندارد 16 حسابداری در مورد نحوه اعمال زیان ناشی از تسعیر ارز در حسابهای خود، تاثیر بسزایی بر میزان سودآوری سال جاری این صنعت خواهد داشت. اما معامله سیمان در تالار بورس کالا نیز از جمله حاشیههای تازه این کالا میباشد، روشن است که به شرطی که عرضه این محصول به صورت رقابتی و غیر انحصار باشد تا متقاضیان واقعی خریدار آن باشند عاقبت این محصول در بورس کالا ختم به خیر خواهد شد در نهایت اگر عرضه محصول در بورس کالا در راستای شفافسازی باشد، اقدام خوبی است و باید هرچه سریعتر مقدمات آن را فراهم ساخت، اما اگر به انحصارگرایی منجر شود تولیدکننده و مصرف کننده را متضرر خواهد کرد و باید ساز و کاری برای آن اندیشید تا یک چالش تازه دیگر در بازار سرمایه به وجود نیاید. به هر حال باید توجه داشت که سهامداران سیمانی باید ارزیابی دقیقی از اوضاع این صنعت در بازار سهام داشته باشند و به پارامترهای کلان این صنعت در ابعاد داخلی و خارجی توجه کنند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
روزهای سبز به خاکستری تبدیل شد
در شرایطی که دولت حسن روحانی نزدیک به یکسال از عمر خود را میگذراند، بازارهای مالی هر یک وضعیت خاص خود را دارند. از یکسو بازارهای سکه، ارز و مسکن همچنان در رکود به سر میبرند و از سوی دیگر در حالی که بورس از ابتدای دولت جدید اوضاع مثبت و تاریخیای داشت در ادامه هر چقدر رو به جلو آمدیم شرایط بورس از وضعیت رویایی به وضعیتی دراماتیک تبدیل شد. در ابتدا جو مثبتی در تالار شیشهای و سهامداران حاکم شد که البته کاملا طبیعی و قابل پیشبینی بود بهطوری که شاخصهای بورس و صنایع حاضر در آن که بیش از 30 صنعت هستند روزهای داغ و هیجانانگیزی را به وجود آوردند. در سویی دیگر شاخص کل با دست یافتن به قلههای 60، 70، 80 و حتی تا مرز 90 هزار واحد بورس را به کانون توجه اقتصاد ایران تبدیل کرد و از طرف دیگر صنایع حاضر در بورس با استفاده از شرایط آن زمان هر یک با یک جهش قابل توجه قیمتی مواجه شدند. علتهای زیادی برای این تحولات وجود داشت از بازگشت امید سرمایهگذاران تا چشمانداز کاملا مثبت آینده و از ابعاد اقتصادی تا سیاسی همگی توانستند به موتور محرک حرکت شتابان روبه جلوی صنایع بورس تبدیل شوند.در ماههای ابتدایی همزمان با روی کار آمدن دولت یازدهم، گشایشهای خوبی در سطح بینالملل برای ایران به وجود آمد. یکی از آنها کم شدن شدت تحریمهای صنعت پتروشیمی بود که تاثیر آنی آن در بورس توانست این صنعت را به یک صنعتی پیشرو در تالار شیشهای تبدیل کند و هجوم خریداران همچنین تشکیل صفهای خرید و فروش داغ این صنعت تا مدتها همه چیز را در بورس تحت تاثیر قرار داد. اوضاع برای سایر صنایع مولد و بنیادی همانند سرمایهگذاری، بانکها، خودرویی، کانه فلزی، معدنی، فلزات اساسی و حتی غذایی نیز مناسب شد و عملا یک اجماع صعودی بدون برنامهریزی شده در بورس بین سهامداران و سهمها تشکیل شد.
بازدهی شگفتانگیز صنایع بورسی
هر چند همه پیشبینیها از ادامه این تحولات در بورس حکایت میکرد. تحلیلگران بازار سرمایه هر یک به نوعی از ادامه این روند و عمری شدن آن در بورس خبر میدادند و دیگر خبری از تحلیلهای هشداری نبود اگر تا قبل از آن میان توصیهها و ارزیابی فعالان بازار دستور احتیاط نیز وجود داشت در آن برهه از زمان دیگر مثل همیشه این توصیهها وجود نداشت. از یکسو دعوت به خرید سهام و حضور در بورس صنایع تالار شیشهای را به رونقهای بیسابقه هدایت میکرد و از سوی دیگر رکود سایر بازارهای موازی «ارز، سکه، طلا، مسکن و...» به بورس و صنعتهای حاضر در آن کمک شایان توجهی کرد تا این بازار به یکهتازی خود ادامه دهد.اوضاع تا دیماه 1392 همچنان مثبت و صعودی بود اما پس از آنکه آرام آرام توافقهای ایران و 1+5 در بحث هستهای به درازا کشیده شد بورس و سهامداران آن نیز افقهای تردیدآمیزی را مشاهده کردند.
عقبگرد تاریخی صنعتها
در ابتدا ریزش قیمتها را به نوسان بورس و ذات این بازار نسبت دادند، حتی همه چیز را طبیعی عنوان میکردند اما در کمتر از یک ماه، کاهش قیمت سهمها، شاخص و ریزش قیمت عمومی در بازار سهام باعث شد تا صنایع بورس در یک عقبگرد تاریخی قرار گیرند. حالا دیگر خبری از صعودهای شدید نبود و رشد قیمتها جای خود را به کاهشهای ادامهدار میداد و حتی صنایع بازار سهام هم در این وضعیت روزهای قرمز و کاهش شدیدی را تجربه کردند. اما در ابتدای ریزشها هم حتی خوشبینترین معاملهگران نیز تصور نمیکردند وضعیت بورس و قیمت سهمها آنقدر بحرانی شود که در کمتر از سه ماه همه راههای شش ماهه خراب شود تا اوضاع در این بازار به خط قرمز و هشدار نزدیک گردد. در این زمان صنعتهایی که در شرایط مطلوبی قرار داشتند، نتوانستند تاب و توان مقاومت ادامهدار داشته باشند و با ریزش قیمتها مواجه شدند و یک نگرانی بزرگ را شکل دادند. حال در سال جدید نیز که بیش از سه ماه از آغاز آن میگذرد اوضاع برای این بازار سرمایه پرریسک مناسب نشده است و همچنان ریزش قیمت سهمها در آن ادامه دارد. در این بستر، صنایع حاضر در بورس نیز در یک گرداب سقوط قرار گرفتهاند و سهامداران را با خود از عرش به فرش رساندن هرچند که به تازگی برای اطمینانبخش کردن آینده این بازار و مهار کردن افت قیمتها بیمه سهام بار دیگر در بورس اجرایی شد اما چشمانداز اقتصادی و سیاسی مبهم فعلی ایران در سطح جهان و روشن نبودن تکلیف پرونده هستهای یک نگرانی عمومی را در سطح بورس و صنایع آن شکل داده که به ریزش قیمتها در روزها، هفتهها و ماههای متوالی تبدیل شده است.
آینده صنایع
به هر حال بازار منتظر بازخورد طرح نجات بیمه سهام در بورس است. جالبتر آنکه صنایعی که در بین 29 شرکت این طرح هستند قرار است بیمه سهام برای آنان اجرا شود که همگی از ارکان قدرتمند بازار سهامند که میتوانند اعتماد، بخش بزرگی از بازار سهام و سهامداران را به خود جلب کنند. اما هرچند فقط به داخل بازار سهم ایران مرتبط نمیشود چراکه باید به موازات اقدامات داخلی در سطح خارجی و حلوفصل مشکلات تحریمها هم اقدامات گستردهای شکل گیرد تا بازار سهام و معاملهگران آن بتوانند با خیال آسوده در آن به دادوستد سهمها بپردازند و کلید اصلی این اتفاق زمانی راهگشا خواهد شد که صنعتهای حاضر در آن بتوانند به تحرکهای قبلی خود دست پیدا کنند که لازمه آن نیز برطرف شدن نکاتی است که به آن اشاره کردیم. در پایان ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که صنعتهای حاضر در بورس در مجموع ارزش بازار سرمایه ایران را به بیش از 343 هزار میلیارد تومان رساندهاند که به خوبی ارزش و جایگاه آن در اقتصاد ایران را مشخص میکند و این 38 صنعت نشان میدهند اگر اوضاع به صورت عادی و طبیعی در اقتصاد ایران در سطح تعامل با دنیا روبه جلو رود، افقهای پیشروی این صنعتها میتواند بورس را بار دیگر به بازاری بدون رقیب در ایران تبدیل کند. هرچند که شفافیت هم در این بازار از ابزارهای اصلی است که بخشی از صنایع از آن فراری هستند اما در شرایط مثبت و امیدوارکننده این موضوع هم میتواند به خوبی حلوفصل شود.
بیش از یکصد میلیارد برگه سهم در دست بیش از 200 هزار سهامدار صنعت بانکداری بازار سرمایه وجود دارد که این میزان جایگاه و ارزش صنعت بانکها، موسسات اعتباری و سایر نهادهای پولی کشور را در میان سایر گروها به خوبی نشان میدهد بر اساس آخرین آمارها، سودآوری صنعت بانکداری که از دیرباز مورد اقبال سهامداران در بازار سرمایه بوده است در پایان مردادماه نسبت به تیرماه نزدیک به 50 درصد افزایش را تجربه کرده که در میان سایر گروههای بازار رشد قابل توجهی را نشان میدهد.این اتفاق در حالی روی داده است که این صنعت به خاطر تحریمهای بینالمللی نمیتواند در مبادلات جهانی نقش قابل اعتنایی داشته باشد و در سویی دیگر سیاستهای بانک مرکزی که در پارهای از زمانها با اعمال سیاستهای دستوری بر بانکها فشار وارد میکند این صنعت را دچار ابهام برای سرمایهگذاران خود میکند. حال در نظر بگیریم اگر مساله تحریمهای جهانی کمرنگ شود و بانکهای ایرانی نیز نقش عملیاتی پیدا کنند و در سویی دیگر خرد و تدبیر در سیاستهای بانک مرکزی حاکم شود، میتوان به افزایش بازدهی این گروه در آینده نزدیک در بورس امیدوار بود. این آرزو وقتی رنگ واقعیت به خود میگیرد و سهامداران آن را امیدوار میکند که به این صنعت با نگاه حمایتی دیده شود.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + لینک دوم + سوم
ادامه نگرانی سهامداران در تالار شیشه ای