گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

معمای بورس



هادی مومنی- روند معاملات سهام در تالار شیشه‌ای به بدترین شکل ممکن در حال ادامه پیدا کردن است. به موازات ریزش‌های شدید شاخص‌ها و البته ارزش بازار، قیمت سهام بخش زیادی از صنایع نیز در یک شیب نزولی بدون مهار قرار گرفته به طوری که در پایان آخرین روز معاملاتی بازار سهام در هفته گذشته شاخص کل با رسیدن به 62 هزار و 264 واحد یک بازگشت تمام‌عیار را تجربه کرد. روزهای سیاه بورس در حالی ادامه پیدا می‌کند که سهامداران گویی امید به بازگشت رونق به این بازار را از دست داده‌اند. نگاهی به آمارهای موجود نشان می‌دهد آخرین مرتبه که شاخص بورس کمتر از 62 هزار و 264 واحد را به ثبت رسانده به حدود شش ماه قبل و دقیقا به روز 26 اسفندماه سال 93 برمی‌گردد که در آن روز این پارامتر 61 هزار و 532 واحد در تابلوهای آماری بورس درج شده بود. از ابتدای سال تا به امروز بورس و بازیگران فعال آن نوسان زیادی را در دادوستدهای خود به چشم دیده‌اند اما شاید حتی بدبین‌ترین فعالان بازار سرمایه نیز این عقبگرد شدید را با وجود موجی از تحولات مثبت سیاسی و اقتصادی فعلی نمی‌توانست پیش‌بینی کند، طوری که شاخص آنقدر افت کند که در سال 94 به سال 93 برگردد.
بازگشت به 26 ماه قبل
در سال‌جاری کمترین میزانی که نماگر سقوط کرده، به روز 19 خردادماه برمی‌گردد که شاخص به 62 هزار و 317 واحد رسید و دیگر هیچ‌گاه به پایین‌تر از این رقم دست پیدا نکرد. بازگشت این معیار بازار سهام به رقم سال گذشته خود گویای وضعیت اسفناک بازار سهام در این روزهاست. بدتر از این وضعیت ارزش بازار سهام را نیز باید به دایره ریزش‌های عجیب و غریب بازار سهام اضافه کنیم. در حالی ارزش بازار سهام روز چهارشنبه هفته گذشته به 266 هزار میلیارد تومان رسید که شدیدترین کاهش در سال‌جاری را نشان می‌دهد. اوضاع نابود شدن سرمایه‌ها در بازار سهام ایران وخیم‌تر از آن چیزی است که تصور می‌کنید. بر مبنای آمارهای موجود آخرین باری که ارزش بازار به پایین‌تر از 266 هزار میلیارد تومان دست یافته، به 26 ماه قبل یعنی بیشتر از دو سال قبل برمی‌گردد. براساس اطلاعات موجود، در 31 تیرماه سال 92 یعنی دو ماه بعد از انتخاب حسن روحانی به عنوان رییس‌جمهور یازدهم، ارزش بازار به پایین‌ترین حد خود دست پیدا کرده است. گفتنی است در 31 تیرماه 92 ارزش بازار با رسیدن به 265 هزار میلیارد تومان موجی از ناامیدی را در بازار ایجاد کرد. اما حال با گذشت بیش از 26 ماه باز هم این ریزش شدید یادآور شکل‌گیری موجی از نگرانی‌ها در بین بازیگران این بازار شده است. اینکه کاهش شاخص بورس آنقدر عمیق می‌شود که افت این پارامتر را به شش ماه قبل بازمی‌گرداند و در سویی دیگر از بین رفتن نقدینگی در این بازار آنقدر شدید و گسترده می‌شود که حجم آن را به بیش از 24 ماه قبل بازمی‌گرداند به روشنی وضعیت حال حاضر بورس و سهامداران آن را در تابلوی اقتصاد ایران به تصویر می‌کشد.
نقش دولت
اینکه چه معماهایی در بازار سهام وجود دارد که با همه تحولات مثبت شکل‌گرفته در ابعاد داخلی و خارجی در دو بعد اقتصادی و سیاسی و چشم‌انداز مثبت و امیدوارکننده این بازار باز شاهد افت و به ثبات نرسیدن این بازار هستیم، واقعا همه را غافلگیر کرده است. «دولت، حقوقی‌ها، حقیقی‌ها، اقتصاد، سیاست، نهاد ناظر، ابهام صنایع، نوسان دلار و...» از جمله آسیب‌هایی هستند که همه چیز را در بازار سهام تحت تاثیر قرار داده‌اند. دولت با ابهام‌زدایی ناقص خود در بحث صنایع و روشن نکردن تکلیف بخش بزرگی از پیچیدگی‌های موجود در بحث نرخ‌گذاری، خود آب به آسیاب نوسان‌های این بازار می‌ریزد و گویی بازار سرمایه و جایگاه آن ارزش معناداری برای دولت ندارد که اگر داشت، باید بیشتر از این از بازار سرمایه حمایت می‌کرد.
انفعال بازیگران
در سویی دیگر بورس و فعالان آن به دلیل تجربه‌های چند سال گذشته آنقدر به تحولات سیاسی و اقتصادی بدبین هستند که حتی بزرگ‌ترین تحول سیاسی 20 سال اخیر «توافق ایران و 1+5» را همچنان جدی نمی‌گیرند. بدتر از آن وقتی پالس‌های مثبت از کنگره برای تایید «برجام» به ایران می‌رسد هم آب از آب در تالار شیشه‌ای تکان نمی‌خورد. انفعال حقوقی‌ها به عنوان تاثیرگذارترین گروه فعال بازار سهام که به بدنه دولت نیز وصل هستند، خود معماهای بورس را پیچیده‌تر کرده است. بدتر از همه این موارد رشد قیمت دلار در چند هفته اخیر نیز بخش زیادی از نقدینگی‌ها را از بورس به سمت بازار ارز کشانده به طوری که سرمایه‌گذاران بازار سهام در حال حاضر سفته‌بازی و کسب سود در کمترین زمان ممکن را به ماندگاری در بورس و بازار پرتلاطم و منفی آن ترجیح می‌دهند.
سرچشمه شاید گرفتن به بیل...
به وضوح مشخص است اگر فضای فعلی تغییر نکند باید منتظر رخ دادن ریزش‌های شدیدتری در بورس باشیم به طوری که شاید باید منتظر عدد و رقم‌های شگفت‌انگیزتری از بازگشت به عقب باشیم. به هر حال معماهای بورس باید به کمک دولت در راس، سازمان بورس در گام بعدی و بازیگران این بازار به زودی حل و شفاف شود تا تبعات گسترده خروج نقدینگی از این بازار یادآور ویرانی‌های سال‌های نه‌چندان دور این بازار نباشد. در موقعیت فعلی به قول فردوسی، شاعر بزرگ ایران‌زمین «سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل» مصداق این روزهای بازار سهام در ایران است.

منبع :

روزنامه جهان صنعت بخش دوم + سوم + چهارم

بحران ‌واگذاری نظارت بر کامنت‌گذاری در کدال


چرا سازمان بورس نقش خود را حذف کرد؟


«کامنت‌گذاری روی اطلاعیه‌های ناشران در کدال» وارد فاز تازه‌تری شده و قرار است این اتفاق به زودی به مرحله اجرا دربیاید. بین اطلاعات ناشران که در کدال منتشر می‌شود و تحلیل و کامنت گذاشتن روی این اطلاعیه‌ها که توسط شرکت‌های مشاوره‌ای صورت می‌گیرد، کانون نهادهای سرمایه‌گذاری قرار دارد که مسوولیت مدیریت این کامنت‌ها را طبق اعلام حسن امیری، معاون نظارت بر بورس‌ها و ناشران سازمان بورس برعهده خواهد داشت. این واگذاری مسوولیت، یک برون‌سپاری تمام‌عیار در یکی از مهم‌ترین بخش‌های بازار سرمایه «تحلیل اطلاعیه‌های ناشران» است که از سوی سازمان بورس قرار است به اجرا درآید که می‌تواند در کنار فرصت‌سازی‌های مثبت در به بازی گرفتن نهادهای موجود در بازار سرمایه، تبعات منفی هم داشته باشد. اما چند سوال و ابهام بسیار مهم در این باره به وجود می‌آید که به آن می‌پردازیم. آیا ضمانتی وجود دارد که کانون نهادهای سرمایه‌گذاری بتواند حلقه واسط مناسب و قدرتمندی بین اطلاعات منتشرشده ناشران در کدال و شرکت‌های تحلیلگر برای انتخاب این شرکت‌ها و نظارت نهایی کامنت‌ها باشد؟ شرکت‌های مشاوره براساس چه ضوابطی از سوی کانون نهادهای سرمایه‌گذاری، برای کامنت‌گذاری انتخاب می‌شوند که همین مورد خیلی ابهام‌برانگیز است. ما در حال حاضر هیچ معیاری برای ارزیابی و طبقه‌بندی کیفی شرکت‌های مشاوره‌ای نداریم و تجربه بخشی از این شرکت‌ها به زیر پنج سال محدود و کارکرد آنها به خروجی‌هایی همانند تحلیل برای شرکت‌ها، نهاد و متقاضیان در بازار سرمایه خلاصه شده است. حال در این میان انتخاب‌ها بر چه اساس و چه ضوابطی خواهد بود و آیا سازمان بورس نقشی خواهد داشت یا همه چیز به کانون نهادهای سرمایه گذاری واگذار شده است؟ آیا بهتر نبود سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر خود مسوولیت انتخاب شرکت‌های مشاوره و نظارت بر این کامنت‌گذاری‌ها را برعهده می‌گرفت تا هیچ‌گونه شک و شبهه‌‌ای در این زمینه به وجود نیاید. طبیعتا زیرساخت‌های نظارتی و ارزیابی سازمان بورس نسبت به هر نهادی در بازار سرمایه بیشتر، دقیق‌تر و قابل اعتمادتر است. به وضوح مشخص است اگر سازمان بورس از نقش نظارتی خود در این ماجرا فاصله بگیرد، با حساسیت‌های زیادی که از سوی ناشران وجود دارد، می‌توانیم منتظر یک موج بزرگ از نارضایتی‌ها و حتی بحران باشیم.


سازمان بورس مقصر نوسان بازار نیست


موضع‌گیری سوال‌برانگیز دبیرکل کانون کارگزاران


دبیرکل کانون کارگزاران به عنوان یک مقام رسمی بازار سرمایه به صورت یک‌طرفه از سازمان بورس دفاع کرد و با نادیده انگاشتن اعمال سیاست‌های سازمان بورس که هر از چندی بازار را با شوک مواجه می‌کند، این نهاد را مبرا از هر گونه مثبت یا منفی شدن بازار سهام دانست! روح‌الله میرصانعی به عنوان دبیرکل کانون کارگزاران در حالی از سیاست مدیران بازار سرمایه دفاع می‌کند که از مدت‌ها پیش تا به حال هیچ‌گونه حمایت اجرایی معنی‌داری از سوی سازمان بورس و مدیران آن صورت نگرفته به طوری که حتی اندک حمایت‌های نمایشی همانند ورود بانک‌ها برای تسهیل جریان معاملات هم توسط وزیر منتفی اعلام می‌شود و در این بین سازمان بورس فقط نظاره‌گر و منتظر گذشت زمان است. احتمالا با این تفکر ناصحیح که «سازمان بورس مسوول مثبت و منفی شدن بازار سهام نیست» سهامداران خود باید به فکر حمایت از بازار باشند و با مقامات دولتی برای حمایت‌های بنیادی، حقوقی‌های بزرگ بازار به منظور هدایت صحیح خرید و فروش‌ها، نهادهایی همانند مجلس برای رفع ابهام‌های بخشی از صنایع و... مذاکره کنند.


چرا فطانت ساکت است ؟


پایان انتظارات روانی در بازار سهام


این روزها اگر به تالار شیشه‌ای سری بزنید جو سرد و نا امید‌کننده معاملات و نگرانی سهامداران بیشتر از هر چیزی خودنمایی می‌کند. ظاهرا شاخص بورس، فراموش کرده که هر سقوطی با صعود همراه است چراکه طی چند روز اخیر بازار به شدت در مسیر کاهش‌های ادامه دار قرار گرفته به‌گونه‌ای که ارزش بازار سهام با افت بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شده و به 305 هزار میلیارد تومان رسیده که نشان می‌دهد طی 10 روز اخیر 10 هزار میلیارد تومان ارزش خود را از دست داده است. از سویی دیگر شاخص بورس در همین دوره زمانی بیش از دو هزار واحد ریزش را تجربه کرده است. در کنار آن ادامه کاهش قیمت سهام و بازدهی در بازار اوضاع را بر هم ریخته است. انتظار می‌رفت بعد از تغییر رییس سازمان بورس اتمسفر بازار سهام تغییر مثبتی را تجربه کند اما نه‌تنها این پیش‌بینی محقق نشد از طرفی بیشتر از قبل سهامداران تحت فشار کاهش قیمت سهام خود روبه‌رو شده‌اند. علاوه بر ریسک‌های موجود همیشگی که همگان بارها و بارها آن را اعلام می‌کنند، مهم‌ترین دلیل این ابهام و شکل گرفتن فضای خلاء در بازار سهام، اعلام نشدن برنامه‌های محمد فطانت برای اداره و حمایت از بازار سرمایه و به‌خصوص بازار سهام و سهامداران آن است. اینکه رییس جدید سازمان بورس در حال مذاکره با مقامات دولتی، حاکمیتی و مدیران تاثیرگذار سیاسی و اقتصادی است بر کسی در بازار پوشیده نیست اما اینکه هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی از طرف وی و سازمان مطبوعش اعلام نمی‌شود اوضاع را بسیار شکننده و نگران‌کننده کرده است. همه فعالان بازار سرمایه در انتظار موشکافی برنامه‌هایی هستند که قرار است اوضاع را دگرگون کند اما این سکوت فعلی به فشار و بی‌اعتمادی سهامداران در تالار شیشه‌ای تبدیل شده است. آیا رییس جدید می‌داند که فضای بازار سرمایه با فضای سیستم بانکی که وی در آن مشغول به مدیریت بوده است متفاوت است. آیا اساسا مدیران درجه اول سازمان، شرکت بورس و نهادهای مربوطه فضای بازار سهام و جامعه تقریبا هفت میلیونی آن را به درستی برای فطانت ترسیم کرده‌اند تا وی بداند کوچک‌ترین تحرک مثبت از طرف وی اگر ضمانت اجرایی داشته باشد جهنم فعلی بورس را به بهشت معاملاتی تبدیل می‌کند؟ به هر روی این فضا اگر در هفته آینده هم ادامه داشته باشد بسترساز اتفاق‌های غیرقابل پیش‌بینی خواهد شد که عواقب آن می‌تواند برای همه فعالان بازار سرمایه گران تمام شود.


منبع :

روزنامه جهان صنعت بخش دوم + سوم  + چهارم

گزارش در یک نگاه


محمد فطانت بورس را نجات می دهد ؟


   تحقق آرزوی مشترک دولت و حقوقی ها


بازار سرمایه ایران یکی از پرثبات ترین دوران مدیریتی خود در دو دهه اخیر پشت سر گذاشت و علی صالح آبادی جای خود را به محمد فطانت عضو سابق هیات مدیره بانک ملی داد تا شاید وی بتواند بازار غرق در نوسان را به ساحل آرامش برساند. این تغییر بزرگ که در طی ماه های اخیر به شدت بر سر زبان ها افتاده بود سرانجام در اواخر آذر ماه سال 93 رنگ حقیقت به خود گرفت و مرد با اعتماد به نفس ساختمان ملاصدرا «سازمان بورس اوراق بهادار» را به ساختمانی در بخارست «بانک توسعه صادرات ایران» منتقل کرد. هر چند از آخرین 30 ماه ریاست صالح آبادی که در اردیبهشت ماه سال 94 به پایان می رسد تنها 5 ماه باقی مانده بود اما فشارهای داخل و خارج از این بازار آن چنان زیاد شد که وی به نوعی محبور به خروج از نهاد شد. در عین حال انفعال حقوقی ها در طی یک سال اخیر در بازار سهام هم مزید بر علت شد تا هر برنامه اصلاحی و تقویتی که برای رونق دهی بازار سهام ارائه شود با حمایت نکردن از سوی حقوقی ها روبرو و در اکثر مواقع با شکست مواجه شود. ریزش های مدام و پایان ناپذیر شاخص، قیمت سهام، بازده و ارزش بازار سهام در چند ماه اخیر که هیچ گاه به تعادل نرسید و حتی حالا با حضور رییس جدید نیز در مسیر رشد قرار نگرفته است باعث شد تا موجی از نگرانی از سوی بازیگران اصلی این بازار «حقیقی و حقوقی ها» شکل بگیرد و در آن سو وزیر اقتصاد هم بر خلاف همیشه این بار عطای کار را به لقایش بخشید و با تغییر رییس سازمان بورس و حمایت نکردن از مدیر سابق، ایجاد شوک در تالار شیشه ای را در دستور کار خود قرار داد. وی حتی در مراسم معارفه رییس سازمان بورس به صراحت گفت : «شاخص بورس در روزهای منفی باعث نفرین بورسی ها برای دولت است». احتمالا جلوگیر از نفرین های زیادتر یکی از دلایل این تغییر بزرگ بوده است

شانس بزرگ رییس جدید

همه این اتفاق ها «تغییر مدیریت و حمایت های دولت» به صورت مثبت و جالب توجه برای محمد فطانت در حال پیش رفتن است. این از بدشانسی علی صالح ابادی رییس سابق سازمان بورس بود که وی نتوانست از حمایت های جدی دولت و وزیر اقتصاد حسن روحانی در ماه های اخیر برخوردار باشد تا شاید بتواند همانند قبل از موج سنگین ریزش ها عبور کند. به هر حال علی صالح‌آبادی آخرین بازمانده تیم اقتصادی دولت پیشین بود که دیگر در راس هرم مدیریتی بازار سرمایه قرار ندارد. هر چند رییس سابق سازمان بورس مدیر محبوبی برای همه فعالان بازار سرمایه نبود اما قاطعیت و استراتژی توسعه‌ای او تحولات بزرگی را در بورس طی 9 سال اخیر به وجود آورد. صالح‌آبادی که در بدترین روزهای بازار سهام ماموریت خود را به پایان می‌رساند، شانس بزرگی را به محمد فطانت مدیر فعلی برای توجیه ناکامی‌های احتمالی در آغاز دوره جدید می‌دهد. البته تحولات ماه‌های اخیر بازار سهام شانس به پایان رساندن آخرین دوره 30 ماهه را از صالح‌آبادی گرفت اما باید اعتراف کرد که این تغییر بزرگ زمانی جدی شد که دولت دیگر حامی سیاست‌های مدیران ارشد بورس نبود. تمدید مذاکرات هسته‌ای و به تبع آن ادامه سقوط قیمت سهام و بازدهی بورس و از بین رفتن ده‌ها میلیارد تومان پول سرمایه‌گذاران بازار سهام در کمتر از چند ماه باعث شد تا صالح‌آبادی منفعل شود به گونه‌ای که مجبور شد جایگاه خود را به مدیر بعدی هدیه دهد. اما این تغییر بزرگ را باید از زاویه تغییر نگاه دولت به بورس به عنوان نهادی که بخشی از سرمایه‌های مردم را جذب می‌کند نیز نگاه کرد. فشار سهامداران حقوقی و حقیقی در چند ماه گذشته و حتی خراب شدن بازار خرید و فروش سهام نیز اندک امید بازگشت بورس به روزهای پررونق را از صالح‌آبادی گرفت تا وی مجبور شود عطای کار را بعد از 9 سال به لقای آن ببخشد. اما شرایط برای مدیر جدید سازمان بورس بسیار متفاوت‌تر از صالح‌آبادی خواهد بود، حالا فطانت مدیر جدید سازمان بورس هم حمایت دولت و وزیر اقتصاد را در کنار خود می‌بیند و هم حساسیت‌های فعلی بزرگان بورس حداقل برای کوتاه‌مدت وجود ندارد. اما خوشبینانه خواهد بود اگر تصور کنیم که رییس جدید می‌تواند تنها به حمایت دولت امیدوار باشد چرا‌که مردان اقتصادی حسن روحانی بارها نشان داده‌اند که برای فرو نشاندن اعتراض‌ها و به کنترل درآوردن فشارها حاضر هستند باثبات‌ترین مدیر را نیز تغییر دهند، همین عامل می‌تواند از همان روزهای نخست شرایط را برای مدیر جدید بورس متفاوت‌تر از مدیران قبلی به پیش ببرد. به هر حال سهامداران منتظر خواهند بود ببینند آخرین تغییر دولت تدبیر برایشان نجات‌بخش خواهد بود یا تنها در کوتاه‌مدت اوضاع را آرام می‌کند.

اعلام برنامه های کلان و مبهم

اما اولین اظهار نظرها همیشه حاوی پیام های زیادی برای جامعه هدف هستند. بر همین اساس محمد فطانت دو روز بعد از اعلام حکم رسمی ریاست بر سازمان بورس اولین موضع‌گیری خود را در حضور مدیران این سازمان اعلام کرد. رفع ابهام‌های کلان صنایع، اقدامات کوتاه و بلندمدت ساختاری در حوزه بازار سرمایه و سهام و تعمیق ارتباط با فعالان بازار سرمایه از بزرگ‌ترین وعده‌های رییس جدید بورس است. این نوع نگاه در ابتدای راه فطانت برای رونق‌بخشی به بازار سرمایه و به خصوص معاملات سهام در تالار شیشه‌ای، اگر ضمانت‌های اجرایی داشته باشد می‌تواند برای بورس و اهالی این بازار آینده روشنی را به وجود آورد. اما از آنجایی که سابقه‌های حمایت دولت در ماه‌ها و سال‌های گذشته از بازار سرمایه موجود است خیلی نمی‌توان به بسترسازی‌های حمایتی از طریق دخالت دولت در رفع ابهام‌های موجود بازار سرمایه خوشبین بود. به همین دلیل بهتر آن است که رییس سازمان بورس ابتدا بتواند یک ارزیابی از شیوه‌های حمایتی دولت در گذشته انجام دهد تا دقیقا به برداشت و تحلیل جامعی از نوع نگاه دولت به این بازار برسد. در حال حاضر ایجاد موج مثبت عاقلانه‌ترین راه برای خوشبین کردن سهامداران و فعالان بازار سرمایه است که فطانت آن را دنبال می‌کند اما بعد از موج‌سازی اولیه، ایجاد لایه‌های حمایتی که بازار سهام بتواند آن را در روند معاملات درک کند نیاز است تا یک اعتماد عمومی در بازار سرمایه بعد از ماه‌ها به وجود آید. روشن است که اگر حمایت‌ها در حد حرف و شعار باقی بماند در کوتاه‌ترین زمان ممکن با واکنش معاملاتی در بازار سهام مواجه خواهد شد و ابعاد ریزش‌های آینده شاید بیشتر از حال حاضر بورس را در حالت رکود فرو برد. به هر ترتیب باید در انتظار روزها و هفته‌های آینده ماند تا نوع حمایت‌هایی که رییس سازمان بورس آن را وعده داده است را به روشنی ارزیابی و تحلیل کرد. شاید دولت با گزینه‌ای که خود آن را بر سر کار آورده است مهربانانه‌تر برخورد کند و حمایت‌های تازه از بازار سرمایه به عمیق شدن این بازار و البته بازدهی مناسب منتهی شود.

ادامه نوسان و آینده نامعلوم

اما با این حال از اواخر آذر ماه تا نیمه های اولین ماه زمستان بازار سهام همچنان با نوسان روزهای معاملاتی خود را پشت سر می‌گذارد. حتی تغییر مدیریت ارشد بازار سرمایه و آمدن محمد فطانت به جای علی صالح‌آبادی هم نتوانسته حداقل در ظاهر هم جو معاملات را مثبت و امیدوارکننده به جلو هدایت کند. گویی تحول مدیریتی در سیاست‌های اداره بازار سرمایه هنوز نتوانسته است به یک شوک مثبت در بازار سهام تبدیل شود. هر چند شاخص با مقاومت‌هایی روبه‌رو شده و احتمال ریزش بیشتر بعید به نظر می‌آید اما واکنش معامله‌گران بسیار غافلگیر کننده بوده است. در شرایطی که همگان تصور می‌کردند با رفتن صالح‌آبادی و حمایت‌های شفاف طیب‌نیا از رییس جدید بورس فضای معاملاتی در تالار شیشه‌ای به یکباره متحول می‌شود اما ادامه نوسان‌های خردکننده شاخص، ریزش قیمت بخشی از سهم‌های باپتانسیل و به تعادل کشیده نشدن بازار سهام همگی پالس‌های پیچیده‌ای را در فضای تالار پخش کرده است. نگاهی به آمار معاملات بازار سهام نشان می‌دهد که همه پارامترهای ارزیابی کننده اوضاع بازار سهام در شرایط نزدیک به بحران قرار دارند که این دقیقا از غیرمتعادل بودن معاملات بازار سهام خبر می‌دهد. به هر حال نوع حمایت‌های دولت و وزیر اقتصاد که در روز معارفه رییس جدید به صراحت مطرح شد نشان از آن دارد دولت حسن روحانی قرار است نگاه متفات و جدی‌تری به اساسا بازار سرمایه و به خصوص بازار سهام داشته باشد تا سهامداران با امیدواری بیشتری به دادوستد سهم‌های خود بپردازند تا به قول وزیر اقتصاد نفرین و شومی روزهای سیاه بورس دامن دولت وی را نگیرد. روزهای آینده احتمال شفاف شدن برنامه‌های محمد فطانت که وی وعده داد به زودی آن را رسانه‌ای می‌کند می‌تواند زمینه‌ساز بازگشت اعتماد هر چه بیشتر معامله‌گران و سرمایه‌گذاران در تالار شیشه‌ای و البته به تعادل رسیدن این بازار باشد تا از سویی دیگر دولت حسن روحانی فشارهایی که از این سمت به سوی خود متحمل می‌شود را کمتر کند تا حساسیت‌های فعلی تبعات بزرگ و پردردسری برای وی ایجاد نکند. به هر حال این تغییر بزرگ روی داده است و از هر جهت به آن نگاه کنیم برای بازار سرمایه و سهامداران همیشه نگران آن بیشتر از آن که نامطلوب باشد، مثبت و خوشایند است. حال دیگر رییس سازمان بورس از حمایت های دامنه دار دولت، وزیر اقتصاد و حتی سهامداران حقیقی برخوردار است. حقوقی ها هم دیر یا زود وارد میدان حمایت از سیاست های جدید و معاملات سهام خواهند شد. تردید فعلی آنان نیز به خاطر اعلام نشدن صریح برنامه های فطانت و در ادامه آن تاثیر اجرایی آن در بازار است که این گروه را در حالت احتیاط قرار داده است. آینده به زودی مشخص می کند عمر مدیریتی محمد فطانت، استراتژی های حقوقی ها، نوع حمایت های دولت از بازار سرمایه از چه جنسی خواهد بود.آیا ثبات و رونق به این بازار بر خواهد گشت و یا همه چیز در نوسان قرار خواهد گرفت.


منبع :

ماهنامه ترقی اقتصادی


حمله منصفانه نیست


در این برهه از زمان که دولت یازدهم در حال سامان دادن به وضعیت کلان کشور در همه بخش‌هاست و وزرای دولت تدبیر نیز با انتخاب مردان اجرایی موتور اصلاحات بنیادی را روشن کرده‌اند واکنش‌ها در بخش‌هایی که عملکردهای سوال‌برانگیز در دولت محمود احمدی‌نژاد داشته‌اند نیز بعضا به شکل نامتعارفی آغاز شده است به طوری که گویی در هشت سال گذشته همه چشم‌ها و دهان‌ها به حکم قانون بسته بوده است و منتقدان کوچک و بزرگ اجبارا به کنج عزلت رفته بودندعملکرد رییس سازمان و مدیران بازار یکی از آخرین نمونه‌های انتقاد شدید به سیاست‌های گذشته در حوزه بازار سرمایه است که در نشست صبحانه کاری کانون نهادهای سرمایه‌گذاری به آن پرداخته شد. در اینکه شاخص بورس تنها ملاک ارزیابی‌های بورس نیست، دخالت‌های دستوری در روند معاملات سهم‌ها وجود دارد یا حتی ارزش واقعی سود و بازده سهم‌ها بخش بزرگی از صنایع و شرکت‌های فعال در تالار شیشه‌ای که برخلاف رشد عددی شاخص کل معاملات از ارزش ذاتی خود دور شده‌اند، بر کسی پوشیده نیست اما مساله اصلی که به بدعتی تازه تبدیل شده، این است که در هنگامه تغییر دولت‌ها و تثبت جایگاه‌های مدیریتی کلان هجمه و حمله‌های شدیدی به راس هرم مدیریت‌هایی که بخشی از فعالیت‌هایشان با ابهام همراه بوده است انجام می‌گیرد که به طور مشخص با هدف تحت تاثیر قرار دادن تصمیم‌گیران دولت جدید برای انتصابات جدید انجام می‌گیرد. عملکرد کلی بورس در بخش‌هایی مورد تایید فعالان، سهامداران و حتی رسانه‌ها نیست و در نقطه مقابل در بخش توسعه بازارها، ابزارهای جدید و آمارها نیز بزرگ‌ترین تحولات در عملکرد هشت سال گذشته روی داده است اما اینکه در این زمان بورس به یک سیبل تبدیل شود و با یک اجماع همگانی به آن حمله شود نیز دور از انصاف است.


منبع :

روزنامه جهان صنعت بخش دوم + لینک دوم + سوم 

گزارش در یک نگاه لینک دوم سوم