گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

بورس در اختیار سفته‌ بازان


ریزش شاخص کل معاملات بورس که روز گذشته در دومین روز متوالی ادامه پیدا کرد را باید به تبعات توقف نماد شرکت‌هایی نسبت داد که در ماه‌های گذشته در کنار سایر غول‌های هدایتگر بازار سرمایه در رشد شاخص نقش ویژه‌ای داشته‌اند. اینکه چرا معاملات بورس و نوسان‌های آن باید تحت تاثیر چند شرکت بزرگ باشد از گذشته مورد انتقاد کارشناسان و تحلیلگران بوده و تقریبا همیشه صورت‌مساله یا تغییر پیدا کرده و یا پاک شده است. ریزش 506 واحدی نماگر معاملات بورس که طی بیش از یک‌سال و نزدیک به 18 ماه اخیر بی‌سابقه بوده است آنچنان تعجب‌برانگیز بود که سهامداران و فعالان بازار را نیز غافلگیر کرد.

پیش از این نیز شاهد توقف نماد شرکت‌های بزرگ و تاثیرگذار در بورس بوده‌ایم اما در کمتر زمانی توقف نماد شرکت‌ها باعث اینچنین ریزش سوال‌بر‌انگیزی شده بود. برای اینکه به چرایی این مساله بپردازیم باید به شرایط خاص اقتصاد کشور و همچنین تحولات بورس در ماه‌های اخیر اشاره کرد. سرمایه‌گذاران کشور در شرایط فعلی از کمترین قدرت ریسک سرمایه‌گذاری برخوردار هستند و احتیاط در صدر تصمیم‌گیری‌های این بخش از افراد برای کسب بازدهی در کوتاه‌ترین زمان ممکن وجود دارد. شاهد این نکته گردش نقدینگی در بازارهای موازی کشور بین«ارز، سکه و مسکن» طی یک‌سال اخیر و به طور ملموس در 9 ماهه اخیر است.این رفتار سرمایه‌گذاران که بخشی از آنها در بازار اوراق بهادار نیز فعال هستند و با کوچک‌ترین تحرک منفی از بازارها خارج می‌شوند از مهم‌ترین دلایل سقوط شاخص بورس پس از توقف نماد شش شرکت بورسی و فرابورسی است چراکه این روزها بخش بزرگی از نوسهامداران که جذب بورس شده بودند با تشکیل صف‌های فروش سهم خود، بازار سرمایه را به هم ریختند.

در نگاهی دیگر شاید پس از صعود شاخص طی هفته‌ها و ماه‌های اخیر مسوولان و رصدکنندگان بازار سرمایه تحلیل و اصل همیشگی «سقوط پس از صعود» را به میان بکشند اما همیشه همان‌طور که کمیت صعودها مورد ارزیابی و کنکاش قرار می‌گیرد باید اینچنین ریزش‌ها که ماهیت معاملات بورس را زیرسوال می‌برند را نیز به خوبی مورد شفاف‌سازی قرار داد. از دیدگاهی در واقع باید نگران بورسی بود که صعود و سقوط معاملات آن در اختیار چند گروه هدایتگر است و در هر زمانی که اراده کنند بازار را به بالا و پایین می‌کشند. رفتار احساسی سهامداران همیشه بوده و خواهد بود اما اگر حمایت از همه شرکت‌های فعال در بورس به طور مداوم  وجود داشته باشد آنگاه ما شاهد این نخواهیم بود که سفته‌بازان که همیشه در اندیشه بازدهی و سود در کوتاه‌ترین زمان ممکن هستند در این فضای ابرآلود مانور قدرت دهند و داد‌وستدهای سهم را از مسیر درست خود منحرف کنند. همچنین حقوقی‌های بازار هم در این‌گونه زمان‌ها به جای واکنش به نظاره نمی‌نشینند تا در بزنگاه وارد کارزار جمع کردن سهم‌ها در پایین‌ترین قیمت‌ها باشند.


رقص تازه‌ به‌ دوران رسیده‌ها


این موضوع که بورس این روزها سکه رایجی برای سرمایه‌گذاران و معامله‌گران کشور نیست بر کسی پوشیده نیست، میانگین بازدهی و کاهش قیمت‌ها نیز تاییدکننده این مورد است. مدت‌هاست که مسوولان اقتصادی از سطح وزیر تا مسوولان بورس با بی‌اهمیت خواندن افت فاحش بازار سرمایه ایران یا آن را کم‌اهمیت قلمداد کرده یا با بزرگنمایی رشد‌های مقطعی شاخص، آن را به یک اتفاق خاص و عادی بودن معاملات بورس تبدیل می‌کنند. شیوه موضع‌گیری‌های موجود که از سوی مقامات این نهاد و حتی وزیر اقتصاد اتخاذ می‌شود در مسیری حرکت نمی‌کند که واقعیت‌های پنهان را حداقل بیان کند تا فعالان این بازار سرمایه‌پذیر برخلاف بازارهای موازی دیگر به طور آگاهانه و شفاف در بورس به معامله سهم‌های خود بپردازند. تفاوت اصلی اینجاست که شما در بازار سکه،‌ارز، مسکن و حتی بانک تا حد قابل قبولی از اطلاعات این بازارها برای سرمایه‌گذاری مطلع هستید و میانگین بازدهی‌ها را با اندکی تفاوت می‌توانید تحلیل و مشخص کنید اما در نقطه مقابل در بورس با گروه‌ها و دست‌های پشت پرده‌ای همانند گروه‌هایی که روز گذشته مدیرعامل یک کارگزاری از آن به عنوان «گروه‌های نوظهور» نام برد طرف حساب هستید که این بازار مالی را در دست دارند و به نوعی هدایت‌گر بازار هستند. در این میان تکلیف سهامداران حقیقی که با سرمایه‌های اندک خود در بورس فعال هستند زیاد نمی‌تواند مبهم باشد چراکه یا بی‌اختیار به سمت این گروه‌ها کشیده می‌شوند یا به طور مستقل باید در تالارهای شیشه‌ای به داد‌وستد سهم‌ها بپردازند. در حالت اول چون نقدینگی این‌گونه سرمایه‌گذاران درصد معنی‌داری را شامل نمی‌شود طبیعتا ریسک حضور در این‌گونه گروه‌ها برای آنان بیشتر از ارکان اصلی و هدایت‌گر بازار که با حجم سرمایه‌گذاری میلیاردی فعالیت می‌کنند، می‌باشد و به نوعی در اولین ریزش‌ها کاندیدای اولین سقوط‌کنندگان هستند. در سویی دیگر با مستقل بودن در این بازار چون به رانت اطلاعاتی و اخبار‌های حاشیه‌ای دسترسی ندارند باید ریسک‌های بیشتری را بپذیرند اما این افشاگری از این منظر حایز اهمیت است که باید امیدوار بود که مقامات بورس و حتی ارکان بالاتر جلوی فعالیت این گروه‌های نوظهور در بورس که علنا در حال هدایت معاملات در مسیر منافع خود هستند را بگیرند. این‌گونه واکنش‌ها و مقابله با این وضعیت‌ها می‌تواند شفافیت بورس و  اعتمادهای از دست رفته را بازگرداند اما با این شرط که برای مسوولان اهمیت داشته باشد که  معاملات بورس در یک بستر عادلانه حرکت کند یا در مسیری برای منافع افراد و گروه‌های خاص که البته در بازار سرمایه ایران کم هم نیستند.


منبع : 

روزنامه جهان صنعت صفحه یک