گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

خداحافظی « امید» از فرابورس : معمار OTC مسیر خود را تغییر می‌دهد


اگر سال 1387 را نقطه عطف تاریخ بورس‌های کشور بدانیم از این منظر که در این سال بازار خارج از بورس ایران یا همان فرابورس موجودیت پیدا کرد مهر‌ماه سال 1391 یعنی حدود چهار سال پس از آغاز فعالیت‌های این نهاد مالی را باید آغاز دگردیسی این بازار دانست چرا که مصطفی امیدقائمی معمار OTC پس از ماه‌ها اصرار و تلاش برای کناره‌گیری از سمت مدیرعاملی این شرکت سرانجام بر اساس آخرین خبرها قصد خداحافظی از فرابورس را دارد.وی درحالی تصمیم به خداحافظی از مدیریت فرابورس گرفته است که ظاهرا جلسات متعدد هیات‌مدیره جدید با مدیر عامل فرابورس و حتی ورود علی صالح‌آبادی برای جلب نظر وی موثر واقع نشده است.
 
امیدقائمی که با تلاش‌های مستمر و ارتباطات خود توانست سومین بورس کشور را از نقطه صفر راه‌اندازی کند (که تنها با شرکت‌هایی به تعداد انگشتان یک دست، شروع به فعالیت کرد) در چهار سال فعالیت خود، فرابورس را به جایی رساند که در حال حاضر تعداد شرکت‌های فعال در آن به مرز 50 شرکت رسیده است و حجم قابل توجه‌ای از مجموع معاملات بازار سرمایه را به خود اختصاص داده است.این نهاد مالی با هدف ایجاد بازاری کارآمد، منصفانه و شفاف، تمهیدات و بستر‌سازی لازم را در زمینه انتشار سریع و عادلانه اطلاعات با همکاری سازمان بورس ‌اوراق بهادار انجام داده تا صاحبان سرمایه با آگاهی و شناخت بیشتر در خصوص انواع اوراق بهادار، درجات ریسک و سایر شاخصه‌های مهم‌  سرمایه‌گذاری در این بازار اقدام کنند.
نگاهی به روند معاملات و پذیرش شرکت‌ها در فرابورس از همان ابتدا با استقبال چشمگیری مواجه شد. تنها از ابتدای سال 89 و در طول 144 روز فعالیت حجم معاملات فرابورس بیش از 1700 میلیارد تومان بود و تعداد سه میلیارد و 842 میلیون سهم و اوراق مشارکت مبادله شد. در سویی دیگر نیز در دو سال اخیر به خوبی توانست در بین اهالی بازار سرمایه و شرکت‌های سطح پایین از لحاظ سرمایه و البته با شفافیت کمتر که توان ورود به بورس اوراق ‌بهادار را از لحاظ قانونی نداشتند جایگاه قابل اعتنایی را کسب کند و حتی عرضه‌هایی را تجربه کرد که بعضا سهامداران بورس اوراق ‌بهادار را نیز به سوی خود کشاند. رساندن ارزش بازار فرابورس به 35 هزار میلیارد تومان، راه‌اندازی بازار سهام فرابورس و انجام معاملات سهام بیش از 40 شرکت در آن، ایجاد بستر مناسب و شفاف برای خصوصی سازی و اجرای اصل «44» با حمایت وزیر اقتصاد، راه‌اندازی بازار پذیره‌نویسی برای شرکت‌های سهامی عام و سایر اوراق بهادار، ایجاد بازار عرضه شرکت‌های سهامی خاص، ایجاد بازار دست دوم اوراق مشارکت و گواهی سپرده، پذیره نویسی او‌راق صوکوک به عنوان نخستین ابزار اوراق بهادار اسلامی، ایجاد بازار پایه در راستای برنامه پنجم توسعه و معاملات سهام بیش از 80 شرکت در آن، راه‌اندازی بازار دست دوم امتیاز تسهیلات مسکن که سبب کاهش50 درصدی قیمت و شفافیت معاملات وام مسکن شد، خانه‌دار شدن بیش از یکصد هزار نفر از طریق بازار سهام، ساماندهی بازار اولیه سهام، پیگیری برای حل مشکل سهامداران بانک‌های آرین و آریا و تات از اقدامات وی در دوران مدیر‌عاملی فرابورس به حساب می‌آید. در پی کناره‌گیری امید قائمی از سمت مدیر عاملی فرابورس، مدیران ارشد حوزه نفت و انرژی بر آن شدند تا سکان یکی از بزرگ‌ترین هلدینگ‌های نفت و انرژی را به وی بسپارند

گزینه‌های جانشینی مدیرعامل فرابورس

درباره گزینه‌های جانشینی مصطفی امیدقائمی، مدیرعامل فرابورس گمانه‌زنی‌ها از این حکایت دارد که محمود خواجه‌نصیر، رییس اداره امور بورس و بازارها، بهروز زارع، مدیر‌عامل تامین سرمایه سپهر، عشقی‌نژاد مدیرعامل کارگزاری کارآفرین و علی اسلامی بیدگلی فعال و کارشناس قدیمی بازار سرمایه شانس حضور در سمت جانشینی مدیرعامل فرابورس را دارنداما چون در کشور ما همیشه تصمیم‌های پشت پرده حرف اول و آخر را می‌زند هیچ بعید نیست که گزینه‌ای به عنوان مدیر‌عامل این نهاد مالی تعیین شود که خیلی‌ها را به تعجب وا‌دارد. به هر ترتیب آنچه که اهمیت دارد این نکته است که مدیرعامل بعدی فرابورس مسوولیت خیلی سنگینی را از هر جهت بر عهده خواهد گرفت و به نوعی وی باید هم از اعتبار گذشته فرابورس با عملکرد خود دفاع کند هم به فکر توسعه کیفی و کمی این بازار خارج از بورس بپردازد. بر همین اساس سکانداری این نهاد بر عهده هر شخصی نمی‌تواند باشد و بهتر است تا تصمیم‌گیران در انتخاب خود به کلیت و مسایل حاشیه‌ای نیز توجه کنند و مدیری را برای این سمت برگزینند که بتواند با فعالیت‌های خود میراث معمار فرابورس را به خوبی حفظ کند.

منبع :

روزنامه جهان صنعت

گزارش در یک نگاه 

حبس معامله‌گران در تالار

رشد غافلگیرکننده 394 واحدی شاخص بورس اتفاقی بود که روز گذشته پس از مدت‌ها نگاه سرمایه‌گذاران داخل و خارج از تالارهای معاملات را به سوی خود جلب کردپیش از این همگام با افزایش قیمت و بازده بازارهای موازی « ارز، سکه» اولین انعکاس رفتاری سرمایه‌گذاران ایرانی در بورس خود را نشان می‌داد به طوری که خروج نقدینگی و سرازیر شدن آن به بازارهای دیگر باعث می‌شد تا شاهد افت معاملات و ریزش‌ شدید شاخص کل معاملات باشیمبورس اما این بار در بدعتی تازه برخلاف همیشه نه‌تنها تحت تاثیر رشد حباب‌گونه قیمت ارز و سکه قرار نگرفته است بلکه خود با تحولات مثبت و ادامه‌دار معاملاتی توانست سهامداران و معامله‌گران را در تالار شیشه‌ای حبس کند و حتی اجازه نداده است که سرمایه‌گذاران همیشه عجول به سرمایه‌گذاری در سایر بازها فکر کننداما سهامداران در حالی که بازده بازار سرمایه در خوشبینانه‌ترین حالت در سال‌جاری با گذشت نزدیک به شش ماه به دو درصد هم نرسیده است به چه امیدی در بورس ماندگار شده‌اند؟ واقعیت این است که نوسان‌های ارزی برای شرکت‌هایی که در صادرات نقش عمده‌ای دارند یک فرصت استثنایی به وجود آورده است و در کنار این مساله رشد‌های چند وقت اخیر قیمت جهانی فلزات هم به تنهایی کافی بوده تا گروه فلزات اساسی بورس که جزو سه گروه بزرگ بازار سرمایه هستند با افزایش قیمت سهم و بازده سرمایه‌گذاری‌های سهامداران روبه‌رو شود. در سطح بین‌المللی نیز دیگر حتی جدیدترین بیانیه آژانس انرژی هسته‌ای نیز برخلاف روزگاران پیشین کوچک‌ترین موج منفی را در بین بورس‌بازان ایجاد نکرده است اما یکی از محتمل‌ترین بازگشت رونق به بورس و معاملات را باید عرضه سهام‌های تازه توسط سازمان خصوصی‌سازی عنوان کرد که بعد از مدت‌ها انتظارهای شیرین سهامداران را به دنبال خود داشته است، عرضه‌هایی که می‌تواند به صورت بنیادی به کمک بورس و بازده سرمایه‌گذاران کمک کند. افزون بر همه این موارد سنت پایان شش ماهه نخست دوره مالی شرکت‌های بورسی در شهریورماه نیز از دیگر موج‌های مثبتی است که در تالار شیشه‌ای ایجاد شده و نقش حقوقی‌ها را هم باید در شکل‌گیری این اتمسفر امیدوارکننده به حساب آورد. این بخش از تحولات فعلی بورس به خوبی قابل اندازه‌گیری و تحلیل است اما نکته مبهم بزرگ این روزهای بورس، حمایتی است که به خوبی و شفاف دیده نمی‌شود چراکه سرمایه‌گذاران اگر در میان‌مدت نقش حمایت‌های مستمر و عملیاتی دولت و مسوولان بورس را به صورت ملموس درک نکنند هیچ تضمینی وجود نخواهد داشت که رونق این روزهای بورس در بلندمدت ادامه پیدا کند برای آنکه در همین شرایط هم بازدهی بورس حتی به بازدهی 10 درصدی سال 1390 چیزی نزدیک به هشت درصد فاصله دارد و این وضعیت را می‌توان به تارموی اعتماد سهامداران و حمایتگران تشبیه کرد. آیا این اعتماد عمیق خواهد شد؟


منبع :

روزنامه جهان صنعت 

گزارش در یک نگاه 


بورس اسیر سیاست‌ های اشتباه


روز گذشته علی صالح‌آبادی، رییس سازمان بورس در نشست خبری با قبول این مساله که بازار سرمایه به صورت ذاتی با نوسان همراه است به صورت تلویحی افت‌های ادامه‌دار شاخص کل که تا چند هفته پیش بازدهی سهام را زیر سوال برده بود و از مرز بحران نیز گذر کرده بود، پذیرفت. هرچند این اعلام موضع از زبان رییس محافظه‌کار بورس که همیشه تلاش می‌کند همه چیز را حتی در روزهای منفی بورس عادی نشان دهد یا در قبال آن سکوت کند جالب توجه است اما آیا این‌گونه اعتراف‌ها کمکی به حل بحران‌های مقطعی بورس کشور می‌کنداین روزها شرایط بورس تغییر پیدا کرده است و شاخص کل نیز تحت تاثیر اقبال بیشتر سرمایه‌گذاران صعودهایی را تجربه می‌کند که برای یادآوری روزهای مشابه آن باید به خاطره‌های بلندمدت خود رجوع کنیم اما نباید از واقعیت‌ها فرار کرد. در اینکه نوسان جزیی تفکیک‌ناپذیر از معاملات بورس‌های دنیاست شکی نیست اما نوع برخورد با ویرانگری نوسان‌های متعدد در بورس کشور با سایر بورس‌های دنیا متفاوت است.

چرایی این تفاوت که در ماهیت شکل‌گیری و حل آن همیشه بین بورس ایران و سایر کشورهای دیگر به صورت بنیادی وجود دارد به نوع قوانین و محدوده دخالت دولت‌ها در بورس بازمی‌گردد. در حالی که به طور مثال در وال‌استریت دولت به جای آنکه به صورت مستقیم برای مهارهای مقطعی ورود پیدا کند با تزریق غیرمستقیم حجم قابل‌توجهی از نقدینگی در شرکت‌های بزرگ و صنعتی در قالب وام‌های کم‌بهره و تسهیلات وی‍ژه به عدم گسترش سقوط بورس‌ها کمک می‌کند.حتی با اعمال سیاست‌های اقتصادی صحیح همانند اعمال نرخ‌های بهره کارشناسی شده برای سرمایه‌گذاران چارچوبی را تهیه می‌کند که می‌توانند به راحتی نهاد سرمایه‌پذیر خود را انتخاب کنند اما در کشور ما این‌گونه مواقع دولت و تصمیم‌گیرندگان اقتصادی یا اساسا واکنش خاصی نشان نمی‌دهند یا در خوشبینانه‌ترین حالت همانند چند مدت پیش به برگزاری جلساتی اکتفا می‌کنند که خروجی آن نمی‌تواند به نجات سقوط ادامه‌دار بورس منتهی شود. همه این موارد باعث شد تا بورس با به‌کارگیری ابزارها «اختیار فروش سهام یا همان بیمه سهام» یک شوک روانی مثبت را بر تالار شیشه‌ای وارد کند که در نهایت واکنش قابل توجه معاملات و رشد ادامه‌دار و بی‌وقفه شاخص کل را در پی داشته است.

اما آیا همیشه می‌توان با مسکن‌هایی چند هفته‌ای درد کهنه و قدیمی بورس ایران را دوا کرد؟ آیا بهتر نیست دولت به صورت واقع‌بینانه و عملی با اعمال سیاست‌های درست اقتصادی وارد حوزه حمایت از بورس به عنوان نهادی که می‌تواند نقدینگی‌های سرگردان را هدایت کند تا به تولید بهینه در اقتصاد کشور منتهی شود ورود پیدا کند؟ راهکار در کشور ما در همه ابعاد و زمینه‌ها همیشه وجود دارد اما مشکل اصلی این نکته است که اساسا هیچ‌گاه اراده‌ای که بتواند به صورت بنیادی مسایل اینچنینی را در کشور حل کند یا وجود نداشته است یا به آن اهمیت داده نمی‌شود تا بحرانی از راه برسد و با مسکن‌هایی که البته همیشه هم کارساز نیست سعی بر آن شود که به صورت مقطعی به حل آن دست زده شود.


منبع :

روزنامه جهان صنعت 

گزارش در یک نگاه 


طلوع خورشید معامله‌گران در تالار شیشه‌ای


ابرهای سیاه از آسمان بورس گذر کرد


نوسان همیشه جزء جدایی‌ناپذیر معاملات بورس بوده است. اگر بگوییم بورس مترادف ریسک و انتظارهای کوتاه و بلندمدت برای کسب بازدهی است سخنی به گزاف نگفته‌ایم. حال در این بین حتی اگر مدتی رونق از تالار شیشه‌ای رخ ببندد نیز اغلب سهامداران با امیدواری خاص منتظر روزهای سپید که در پس روزهای سیاه معاملاتی است، می‌مانند اما در بورس همان قدر که معامله‌گران حرفه‌ای و به قول بورس‌بازان، سهامدارانی با نگاه بنیادی وجود دارد در نقطه مقابل هم سهامداران تازه کار با سرمایه‌های خرد و اندک اما در مقیاس قابل اعتنا نیز در بازار هستند که با کمترین نوسان عطای سرمایه‌گذاری را به لقایش می‌بخشند و در بهترین حالت یا معاملات را رها می‌کنند و در بدترین شرایط بخش مهمی از نقدینگی خود را از بورس خارج می‌کنند. مدت‌ها بود که معاملات بورس تحت تاثیر مسایلی و البته حاشیه‌های فراوان، برای سهامداران بخش دوم، روزهای سیاهی را رقم زد و بازدهی آن به تاسف‌آورترین شکل ممکن رسیده بود اما به هر ترتیب با تغییرهایی که در ریسک‌های متفاوت بازار پدید آمد خورشید معاملات پر رونق جای سیاهی‌های آسمان بورس را گرفت و با درخشش خیره‌کننده خود به گونه‌ای روند معاملات را تغییر داد که گویی همین چند هفته پیش که شاخص بورس به مرز 23 هزار واحد نزدیک شده بود یا ارزش بازار سقوط وحشتناکی را تجربه کرد، یک رویایی بیش نبوده و همه چیز در عوالم غیرزمینی رخ داده است. ثبت رکودهای متفاوت در همه متغیرهای معاملاتی، شاخص‌های بورس در بخش‌های گوناگون و حتی رشدهای قیمتی در بخش‌های بزرگی از شرکت‌های بورسی همه و همه از اوضاع و احوال جدید بورس و معامله‌گران آن حکایت می‌کند. هرچند نباید همان طور که سقوط شاخص‌ها و افت معاملات را جدی گرفت و ادامه دار باید واقع‌بینانه این رشد‌ها را هم تحلیل و از رفتارهای هیجانی پرهیز کرد.

 چرایی تغییر اتمسفر بورس

 علت‌های این اتمسفر جدید معاملاتی را اگر بخواهیم خیلی کوتاه و ساده بیان کنیم باید ابتدا از آرامش‌های نسبی در فضای سیاسی در ابعاد داخلی و البته اقتصادی بگوییم که مهم‌ترین آن کم شدن حاشیه‌های اقتصادی و تا حدی به کنترل درآمدن افسار لجام‌گسیخته افزایش قیمت‌ها در بازارهای موازی با طرح‌هایی همانند مسکن ویژه، بورس ارز و ... است.نکته بعدی در پیش بودن پایان دوره مالی شش ماهه منتهی به 31 شهریورماه 1391 است که باعث شده تحرک خاصی در بین سهامداران، شرکت‌ها، کارگزاران و سایر فعالان مرتبط بازار به وجود بیاید. در بخش بین‌المللی نیز علاوه بر اینکه فعلا از فشارهای غرب و آمریکا به خاطر چالش هسته‌ای خبری نیست برگزاری اجلاس سران عدم تعهد و بازخورد مثبت آن به خوبی توانسته است سرمایه‌گذارن بازار سرمایه را به آینده امیدوار کند که بازتاب آن به خوبی در تالار شیشه‌ای پدیدار شده است. به هر جهت باید با استمرار و کمک کردن به فضای فعلی سعی شود تا از بروز بحران‌های مشابه در بورس جلوگیری شود تا میزان نوسان‌ها و ریسک‌ها در بازار به حد استاندارد بین‌المللی برسد تا سرمایه‌گذاران به خوبی با ارزیابی‌های کوتاه و بلندمدت خود نسبت به رونق معاملات امیدوار بمانند.


منبع :

روزنامه جهان صنعت

گزارش در یک نگاه 


نگاهی تازه به بیمه سهام ؛ بازگشت ریسک‌ گریزان به بورس

«اوراق اختیار فروش تبعی، اختیار فروش سهام، بیمه سهام» اصطلاحات تازه راه‌یافته‌ای هستند که عمر تولد آن در بورس و در بین سهامداران تالار شیشه‌ای حتی به یک ماه هم نمی‌رسد اما سر و صدای زیادی را در بین فعالان و سهامداران تالار به وجود آورده است. نوسان‌های ماه‌های اخیر در بورس اوراق بهادار که منجر به افت شدید قیمت سهام شرکت‌های بزرگ و کوچک، ارزش بازار و ریزش فاحش شاخص کل شد و از سویی دیگر رشد بی‌محابای بازارهای موازی ارز و سکه مسوولان بورس را به واکاوی و پیدا کردن راهکارهایی برای کنترل این افت واداشت. اولین تصمیم، برگزاری سلسله جلساتی با حضور رییس‌جمهور، وزیر اقتصاد، رییس کل بانک مرکزی و مسوولان بورس بود که خروجی آن از حرف و وعده بیشتر نبود و همین موضوع و البته ادامه ریزش‌های بورس تصمیم‌سازان را به سمت به‌کارگیری ابزارهای جدید برای کنترل و مهار نوسان‌ها هدایت کرد و بالاخره در راستای پوشش ریسک و حمایت از سرمایه‌گذاران، دستورالعمل عرضه اوراق اختیار فروش تبعی برای سهام شرکت‌های پذیرفته ‌شده در بورس 16 مردادماه توسط هیات مدیره سازمان تصویب شد و این اوراق از روز 25 مردادماه با عرضه اوراق اختیار فروش تبعی سهام شرکت پتروشیمی کرمانشاه رسما آغاز به کار کرد و در حال حاضر شرکت‌های چادرملو و گل‌گهر به همراه پتروشیمی کرمانشاه اقدام به انتشار این اوراق در بورس تهران می‌کنند. در همین زمینه برای ارزیابی این ابزار در بورس و در بین سهامداران عرضه‌کننده و نوع استقبال از آن به سراغ علی صحرایی، مدیر بازار شرکت بورس رفتیم و در گفت‌وگویی با وی به بررسی ابزار بیمه سهام از نگاهی جزیی‌تر پرداختیم که در ادامه به آن می‌پردازیم:

 احتمال افزایش سود در آینده‌ای نزدیک

علی صحرایی، مدیر بازار شرکت بورس در ابتدا با بیان اینکه سود در نظر گرفته شده برای این اوراق بالغ بر 20 درصد معادل سود اوراق مشارکت است، می‌گوید: بر این اساس اگر قیمت سهام بیشتر از میزان پیش‌بینی شده افزایش بیابد سهامداران خرد می‌توانند سهامشان را در بازار به فروش برسانند. علی صحرایی در برابر این سوال که بهتر نیست حال که سود اوراق مشارکت و حتی سودهای سپرده‌های بانکی در سیستم دولتی 20 درصد تعیین شده است و در سویی دیگر در سیستم‌های بانکی و موسسات غیردولتی حتی به بیش از 23 درصد هم رسیده است بورس سقف سود اوراق اختیار معامله را به بالای 20 درصد برساند، گفت: این پیشنهاد می‌تواند در آینده و در جلسات تصمیم‌گیری مطرح شود تا با افزایش نرخ سود بیشتر نسبت به اوراق مشارکت و سود بانکی مردم تمایل بیشتری برای سرمایه‌گذاری در بورس پیدا کنند.

 حداقل 20 درصد سود برای تضمین نوسان

مدیر بازار شرکت بورس با اشاره به عملکرد اوراق اختیار فروش تبعی گفت: سهامداران عمده می‌توانند سهامشان را در یک قیمت خاص بیمه کرده و ریسک سرمایه‌گذاری‌شان را در بازار سرمایه کاهش دهند و در نقطه مقابل سهامداران نیز با خریداری اوراق اختیار معامله دقیقا به تعداد اوراق سهام خود نسبت به بیمه سهام خود اقدام ‌کنند. وی با بیان اینکه سهامداران عمده از این ابزار معاملاتی استفاده می‌کنند باید براساس سازوکار تعیین شده به پرداخت سودهای اوراق اقدام کنند، گفت: سهامداران می‌توانند با افزایش قیمت سهام و طبعا سود سهام خود که از سقف 20 درصد اوراق فراتر رفته است نسبت به فروش سهام خود اقدام کنند و عملا بیمه سهام در این زمان‌ها کارکرد خود را از دست می‌دهد.

 شرکت‌های جدید عرضه‌کننده اوراق

صحرایی همچنین از پذیرش چندین شرکت و سهامدار عمده جدید برای عرضه اوراق اختیار فروش تبعی خبر داد و گفت: طی هفته جاری و آینده چند شرکت به گروه سایر شرکت‌های عرضه‌کننده این اوراق اضافه خواهند شد و شرکت سرمایه‌گذاری مسکن اولین شرکت از گروه جدید عرضه‌کننده‌هاست که به عنوان اولین شرکت طی چند روز آینده این اوراق را برای بیمه سهام سهامداران خود در بورس در اختیار فعالان خواهد گذشت.


منبع :

روزنامه جهان صنعت

گزارش در یک نگاه 


فریاد شاخص، سکوت مسوولان : 109 پله تا 23 هزار واحد

یک روز خاص دیگر در رمضان سال 1391، در تابستانی که آنچنان گرم و سوزان نیست برای معامله‌گران در تالار شیشه‌ای‌ به شکل یک فشار و نگرانی‌ فزآینده درآمد تا نشان‌دهنده فضای فعلی هفته‌های اخیر بورس و سهامدارانش باشد. ریزش 224 واحدی شاخص کل معاملات اتفاق آنچنان عجیب و غریبی نیست اما رسیدن شاخص به مرز ورود به کانال 23 هزار واحد به خوبی می‌تواند نگاه‌های زیادی را به معاملات بی‌رونق این روزهای بورس تهران هدایت کند. روز گذشته عدد «108» به اسم رمز گفت‌وگوهای سهامداران در تالار شیشه‌ای‌ تبدیل شده بود.
 
این عدد دقیقا نشان دهنده نگرانی‌های بزرگ سرمایه‌گذاران خرد در ابتدا و کلان در مرحله بعد است که واقعیت سقوط شاخص کل و رسیدن به 23 هزار واحد را نمی‌خواهند باور کنند و از سویی دیگر مدت‌هاست بورس و سهامداران آن را تجربه نکرده‌اند و به هیچ‌وجه هم دوست ندارند تا به این زودی‌ها آن را با چشم خود در تالار مشاهده کنند.
 
اما یک ضرب‌المثل شیرین پارسی است که می‌گوید «حقیقت همیشه تلخ است» و بورس‌بازان ایرانی هم باید با شرایط موجود اقتصادی فعلی که کشور تحت تحریم‌های ناعادلانه غرب و همپیمانان آنهاست کنار بیایند و به این باور برسند که روند معاملات در یک افت غیر طبیعی قرار گرفته است.
 
اگر این طرف ماجرا یعنی روشن شدن تکلیف سهامداران و سرمایه‌گذاران داخلی را عادی بدانیم باید سوی دیگر یعنی بی‌توجهی دولت و تصمیم‌سازان بزرگ اقتصادی کشور از وزیر اقتصاد تا مدیران هدایت‌کننده بورسی را غیر عادی تلقی کنیم چراکه بدون توجه و حمایت‌های خاصی از ماه‌ها پیش تا به حال تنها به برگزاری جلسات بسنده کرده‌اند.
 
در عین حال خروجی این جلسات که حتی با حضور محمود احمدی‌نژاد هم برگزار شده است تا به امروز اوضاع بورس را نه تنها بهتر نکرده که به شرایط بحرانی سوق داده است. کارشناسان نظرات گوناگونی از وضعیت فعلی دارند که از فشار تحریم‌ها تا نوسانات نرخ ارز شامل تحلیل‌ها می‌شود اما یک نسخه علاج‌کننده یا حتی یک مسکن مقطعی هم نمی‌توانند برای بیماری این روزهای بورس تجویز کنند تا حداقل با فروکش کردن بحران برای راهکارهای بلند‌مدت برنامه‌ریزی‌های منسجم‌تری شکل گیرد. به هر ترتیب باید منتظر ماند و دید آیا اسم رمز سهامداران در بورس می‌تواند رنگ حقیقت به خود گیرد یا با حمایت‌های مسوولان ارشد بورس می‌تواند در یک بازه زمانی کوتاه‌مدت از نگرانی‌های ادامه‌دار خروج نقدینگی فزآینده به امید و سرمایه‌گذاری‌های بیشتر در بلند‌مدت تبدیل شود؟

منبع :

روزنامه جهان صنعت

گزارش در یک نگاه 

دولت سرانجام تسلیم شد ؛ بورس ارز برای تعادل ارز


کنترل و به تعادل رساندن نوسان‌های نرخ ارز طی چند ماه اخیر و به خصوص در مواقعی که قیمت‌ها به بالای 2300 تومان هم رسید و به نوعی اختیار بازار ارز برای مدتی کوتاه از کنترل دولت نیز خارج شد از بزرگ‌ترین دغدغه‌های این روزهای دولت و وزیر اقتصاد در زمینه سیاست‌های کنترل و به تعادل رساندن نرخ ارز است.

اعمال سیاست‌هایی همانند اعطای ارز به مسافران در پشت گیت‌های خروجی، محدود شدن و تعیین سقف واگذاری ارز دولتی به مسافران، تجار، دانشجویان و فعالان اقتصادی و حتی اعلام نرخ ارز مرجع نیز نتوانست به صورت بنیادی مشکلات برهم خوردن تعادل نرخ ارز در بازار را حل کند. حتی در آخرین تصمیم اعلام سه نرخی شدن ارز هم به خوبی نتوانست یک شوک مثبت و ادامه‌دار را در بازار ارز داخل کشور ایجاد کند.

نگاهی به سیاست‌ها و عملکردهای کنترلی نرخ ارز در سایر کشورها نشان می‌دهد که در این کشورها برای کنترل و به تعادل رساندن نرخ ارز در سطح عمومی معمولا عرضه نرخ ارز نه از سوی دولت و با برنامه‌هایی همانند تک نرخی شدن نرخ آن دنبال می‌شود و نه برای آن سیاست‌های دستوری و محدود‌کننده ایجاد شده است. در اغلب کشورها با ایجاد نهادی عرضه نامحدود ارز در آن با رعایت مسایلی همچون شفاف بودن سیاست‌های کنترلی و اطلاعاتی و جلوگیری از هر‌گونه رانت صورت می‌گیرد، این نهاد عرضه‌کننده نیز معمولا به صورت مستقل در بورس‌ها تشکیل شده است تا با یک فرآیند سیستماتیک عرضه و تقاضای ارز به صورت آنلاین و شیوه‌های معمول خرید و فروش همانند اوراق بهادار از طریق کارگزاری‌ها صورت گیرد. در کشور ما نیز از مدت‌ها قبل سازمان بورس اعلام آمادگی کرده است که عرضه نرخ ارز را برعهده بگیرد و در نقطه مقابل دولت و بانک مرکزی نیز تا چندی پیش به این اعلام آمادگی هیچ اعتنایی نداشتند اما ظاهرا شرایط موجود در بازار نرخ ارز و از سویی دیگر نیاز افراد حقیقی و حقوقی، نهادها، موسسات مالی و اقتصادی، شرکت‌های بورسی، صنایع تولیدی و مولد و همه ارکان‌هایی که به نوعی ارز جلو برنده فعالیت‌های آنان است باعث شده تا دولت در سیاست عقب‌نشینی آشکار پیشنهاد همیشگی بورس مبنی بر کنترل، هدایت و عرضه ارز را به صورت شفاف و در چارچوب بورس را جدی بگیرد.

براساس آخرین اخبار با دستور رییس دولت دهم به زودی قرار است برای به تعادل رساندن نرخ ارز یا شاید برای به سامان رساندن آن در بازار داخلی عرضه نرخ ارز برعهده بورس قرار گیرد. در اینکه این یک حرکت رو به جلو است هیچ شکی در آن نیست اما همان‌قدر که ایجاد بورس ارز در این برهه زمانی برای کشور مهم و تاثیر‌گذار است در نقطه‌ای دیگر ایجاد یک ساز و کار مشخص عملیاتی شفاف همراه با قوانین بازدارنده، ایجاد یک سیستم معاملاتی بدون ایجاد رانت و فرصت سازی‌هایی همانند برخی از معاملات اوراق بهادار که شائبه‌هایی از اعمال دستور در خرید و فروش در آن به وضوح مشخص است و مهم‌تر از آن کنترل خروجی و ورودی‌های اطلاعات و خریداران و فروشندگان از اساسی‌ترین آنهاست.

بر همین اساس امید است که به همان انداز که دولت در ابتدا به ایجاد بورس ارز تمایلی نشان نداد و به یکباره شاید به خاطر کنترل فشارها و چند نرخی شدن نرخ ارز و... به شکل‌گیری آن قرار است دست بزند به یکباره یک سازمانی به نام بورس ارز بدون قوانین محکم و بازدارنده ایجاد نکند و با الگوبرداری از قوانین اداره و کنترل بورس‌های ارز موفق و توسعه‌یافته سایر کشورها سعی بر آن داشته باشد که از همان ابتدای شکل‌گیری سازمانی را به وجود آورد که کمک‌کننده به تعادل رساندن نرخ ارز باشد و پس از مدتی یک چالش بزرگ‌تر را به وجود نیاورد.


منبع :

روزنامه جهان صنعت

گزارش در یک نگاه 

شکست یک افغان و دو شبه دولتی در خرید بلوک ذوب آهن


در ادامه واگذاریهای صورت گرفته از سوی سازمان خصوصیسازی روز گذشته بازار فرابورس ایران میزبان یک عرضه دیگر از یک شرکت فولادی بود.البته عرضه سهام شرکت ذوبآهن که پیش از این با شکست مواجه شده بود بعد از چند بار چالش در نهایت با برچسب رد دیون واگذار شد تا خصوصیسازیها در کشور به تسویهحساب بین سازمانهای دولتی منتهی شود. جالب آنکه روز گذشته این بلوک 15 درصدی سه مشتری دست به نقد دیگر هم که «بانک انصار، مجموعه کارکنان فولاد و یک سرمایهگذار حقیقی افغانی» بودند هم داشت اما این شرکت که حال و روز خوشی نیز ندارد و عملا به یک شرکت زیانده تبدیل شده است به شرکت صندوق ذخیره فرهنگیان واگذار شد تا شاید با برنامههای تازهتر این شرکت فولادی حال و روز خوشی را تجربه کند و به سوددهی برسد. اینکه چرا این بار هم خصوصیسازی به این شکل در کشور دنبال شد و باز هم خواسته نهایی اصل «44» که کوچکسازی دولت و انتقال هزینهها و مالکیتهاست با واگذاری سهام به یک شرکت زیر مجموعه نهادهای دولتی نهایی شد را باید بزرگان و تصمیمگیرندگان و از طرفی هدایتکنندگان این واگذاریها پاسخ دهند. به هر ترتیب در بین مشتریان روز گذشته بلوک ذوبآهن یک غیر ایرانی هم حضور داشت که البته به جمع دو ناکام دیگر واگذاری اضافه شد تا متوجه شود تا زمانی که شبهدولتیها در ایران حضور دارند امکان خودنمایی نهادها و سازمانهای خصوصی واقعی به بقیه نمیرسد چه آنکه خارجیها هم در این بین باید به فکر سرمایهگذاری در سایر فضاهای اقتصادی باشند.

داستان یک واگذاری دیگر

درباره جزییات این واگذاری روز گذشته خبرگزاریهای گزارش کردند: بلوک 15درصدی ذوبآهن به قیمت هر سهم 1763ریال و به ارزش 207 میلیارد تومان به صندوق ذخیره فرهنگیان بابت رد دیون دولت واگذار شد. سازمان خصوصیسازی بعد از عدم توفیق 13 خردادماه در فروش بلوک 15 درصدی ذوبآهن، روز گذشته بار دیگر اقدام به عرضه آن کرد که این بلوک سهام در نهایت به صندوق ذخیره فرهنگیان بابت رددیون دولت رسید. براساس این گزارش، طبق اعلام مسوولان برخی شرکتها و نهادها مانند بانک انصار، مجموعه کارکنان فولاد و یک سرمایهگذار حقیقی افغانی از مشتریان بالقوه این بلوک بودند اما با توجه به درصد پایین سهام قابل واگذاری و عدم نقش خریدار در تصمیمات مدیریت ذوبآهن، کسی حاضر به ارایه رسمی تقاضا نشد تا صندوق ذخیره فرهنگیان مالک یک میلیارد و 180 میلیون و 260 هزار و 900 سهم ذوبآهن شود. به این ترتیب 15 درصد از سهام شرکت مشمول اصل «44» ذوبآهن به قیمت هر سهم 1763 ریال و به ارزش 207 میلیارد تومان معامله شد. در این میان برخی مسوولان از تقاضای خرید دو مشتری برای تصاحب این بلوک خبر دادهاند اما فعلا سرمایهگذاری فرهنگیان درصدد خرید بیش از 1/1 میلیارد سهم برآمده و خبری از رقیب دیگری نیست.

منبع : 

روزنامه جهان صنعت

گزارش در یک نگاه 

تکنیکالیست‌ها ؛ 10 روز آینده حیاتی است: بورس در مرز ریزش سنگین

این روزها اگر پای خود را به هر تالار شیشه‌ای بگذارید چه به عنوان یک سهامدار یا یک فرد عادی که از اعداد و ارقام درج شده در تابلوهای قرمز سر در نمی‌آورند جو کلی بورس به خوبی قابل درک است. نوسان‌های گاه و بی‌گاه شاخص کل معاملات که به صورت روزانه نشان‌دهنده روند معاملات است از ابتدای تابستان به صورت غیرقابل قبولی دچار شوک‌های منفی زیادی شده و این اتفاق درست در فصل و زمانی روی داده است که هر سال به خاطر برگزاری مجامع شرکت‌های بورسی تیرماه بورس از داغ‌ترین روزهای سال بورس است. اینکه چرا امسال بورس برخلاف سال‌های پیشین با سقوط‌های زیاد روبه‌رو شده و شاخص معاملات تا 25 هزار واحد نیز افت کرده است.روشن نیست با ادامه این شرایط هیچ بعید نیست به زودی حتی شاخص به پایین‌تر از 24 یا 23 واحد برسد. در حال حاضر تحلیل‌های موجود تکنیکال و بنیادی شاخص از این حکایت می‌کند که شاخص کل معاملات بورس به مرز روانی و مقاومت خود نزدیک شده است. آخرین ارزیابی‌های تحلیلگران تکنیکالیست نیز از این حکایت دارد که معاملات بورس و روند حرکتی شاخص کل طی 10 روز آینده و نزدیک شدن به ماه دوم فصل دوم سال 1390 بسیار حیاتی است و هشدارهایی مبنی بر ریزش شدید و سقوط تاریخی شاخص کل معاملات از همین حالا به گوش می‌رسد. دلایل زیادی برای این هشدارها وجود دارد که مهم‌ترین آن در دو بعد داخلی و خارجی ارزیابی می‌شود؛ در منظر داخلی بالا رفتن هزینه‌های صنایع بورسی پس از اجرا شدن طرح هدفمندشدن یارانه‌ها و تاثیر آن در عملکرد شرکت‌ها پس از نزدیک به یک‌سال از فعالیت مالی شرکت‌های بورسی در صورت‌های سود و زیان و حمایت‌های شعاری و غیرواقعی دولت که تنها به برگزاری چند جلسه در روز و شب با حضور حتی رییس جمهور و وزیر اقتصاد برگزار شد، از جمله این موارد است.


سیکل نامتعادل حرکت شاخص

در سویی دیگر وجود فشارهای روانی تحریم‌های غرب و آمریکا و بالا رفتن تنش‌های گاه و بی‌گاه آن هم بر کلیت اقتصاد کشور و البته بازار سرمایه ایران بی تاثیر نبوده و برگزاری جلساتی که خروجی معنی داری از نشست‌های 1+5 و ایران تا به حال نداشته است بر نگرانی‌ها و بی‌اطمینانی سرمایه‌گذاران بورس افزوده است همه این موارد و در کنار آن بازیگران مالی دیگر در ایران همانند «سکه، ارز،‌ طلا، مسکن» و سیستم بانکی که سهولت معاملات آن نسبت به بورس ساده‌تر است باعث شده که نقدینگی‌ها بعضا به صورت خیلی پرحجم به سمت این بازارهای موازی کشیده شود که در این اواخر شاهد آن بودیم. نکته دیگر که باعث شده است شاخص کل معاملات نتواند در یک سیکل تعادلی با نوسان‌های منطقی منفی یا مثبت به روند معاملات واکنش نشان دهد شفاف نبودن معاملات در برهه‌ای از زمان‌هاست  که شائبه‌هایی از دست کاری یا بازارسازی‌ها را به وجود می‌آورد، این مسایل همگی باعث شده است که هشدارهای موجود و زنگ‌ها قبل از آن به صدا در بیاید. واکنش‌ها هم همانند همیشه طبق معمول خیلی مثبت از سوی اداره‌کنندگان بورس و تصمیم‌گیرندگان آن دنبال می‌شود به طوری که تا یک سقوط سهمگین رخ ندهد کسی به داد بورس و سهامداران آن نمی‌رسد و در بهترین وضعیت با برگزاری چند جلسه کوتاه و بی‌ثمر سعی می‌شود جو روانی بازار را در کوتاه‌مدت کنترل کنند. برای بلندمدت هم به اتفاق‌ها بسنده می‌شود تا شاید با کمک ابر و باد و مه و خورشید بورس روزهای آفتابی را سپری کند.به هر صورت آرامش قبل از توفان بورس هشدارهایی را به وجود آورده که امید است به آن توجه شود تا سهامداران بیشتر از این از بورس گریزان نشوند.

منبع : 

روزنامه جهان صنعت

بازگشت شاخص به منطقه 25 هزار واحد


 «25 هزار و 938 واحد» اشتباه نکنید این رقم ساخت یا افتتاح واحدهای پروژه‌های مسکن مهر در تهران یا شهرهای دیگر کشور نیست!! بلکه عددی است که با تمام مقاومت‌های گاه و بیگاه مسوولان بورس که حتی با معاملات خارج از بورس هم سعی بر آن داشتند این رقم حالا حالاها بر تابلو بورس نقش نبندد، روز گذشته در شنبه سیاه بورس در پایان معاملات یک روز کاری برای شاخص کل معاملات تالار شیشه‌ای جلوی چشمان سهامداران با درخشش معنی‌داری به ثبت رسید.
 
رسیدن شاخص باز هم به منطقه 25 هزار واحد در سالی که برای اولین بار این اتفاق روی داده است و بعد از ریزش 270 واحدی 20 خرداد‌ماه برای دومین بار معاملات بورس با سقوطی همه‌جانبه همراه شده است و به واقع یک آینه تمام‌نمایی از نگرانی‌ها و هراس‌های سرمایه‌گذاران بورس به دلایل متفاوت سیاسی و اقتصادی در سطح داخلی و خارجی می‌باشد. در این‌گونه مواقع کارشناسان سعی بر آن دارند که با به کار بردن اصطلاحاتی همانند ریسک‌های سیستماتیک یا غیرسیستماتیک با کلمات بازی کنند و بر سردرگمی‌ها بیشتر بیفزایند اما علت‌های این افت خیلی شفاف و ساده است. در زمانی که برگزاری مجامع شرکت‌های بورسی در این فصل از سال قیمت‌ سهم‌ها را به بالاترین نقطه حرارت آن می‌رساند، مشارکت شرکت‌ها در سقوط شاخص در این زمان تعجب‌بر‌انگیز است، پس این نخستین دلیل برای غیرعادی بودن افت بی‌سابقه شاخص در روز گذشته است.
 
اما دلیل اصلی چیست؟ از آنجایی باید دنبال پاسخ به این جواب و ریزش بی‌سابقه شاخص و رسیدن به منطقه 25 هزار واحدی بود که دورنمای هدف‌های اجرایی کلان اقتصادی در کشور به مانند فاز دوم هدفمند کردن یارانه‌ها، افزایش بی‌محابای تورم و رشد قیمت محصولات متفاوت و تحت فشار بودن شرکت‌ها و صنایع فعال در بورس برای کاهش هزینه‌ها و قیمت‌ها و تقابل آنها با دولت و بدون نتیجه بودن این رویارویی و از همه مهم‌تر در ابعاد بین‌المللی بالا گرفتن تنش‌های ایران با غرب بر سر مساله تنش‌های هسته‌ای و بی‌نتیجه بودن چند دور از مذاکرات فشار را به بورس کشیده است.
 
در میان همه بازارهای سرمایه‌پذیر، این همیشه بورس است که نخستین واکنش را نشان داده است و می‌دهد و در حال حاضر به روشنی ترس سرمایه‌گذاران و سهامداران حقیقی و حقوقی در بورس این روزها از حد متعارف هم گذر کرده است و حتی حمایت‌های غیرعملی دولت که فقط وعده آن داده می‌شود هم نتوانسته است جز در کوتاه‌مدت کمک خاصی در به تعادل رسیدن معاملات انجام دهد. با ادامه این شرایط در حالی که در این زمان از سال بورس باید اوج معاملات و افزایش قیمت‌ها را به خاطر دلایل ذکر شده بالا داشته باشد، ندارد. با ادامه این روند برای نیمه دوم سال باید منتظر ریزش‌های تاریخی‌تر و سقوط شاخص بورس بود که منجر به از بین رفتن سرمایه‌های بسیاری خواهد شد. به هر صورت نگاه‌های زیادی این روزها به سوی بورس خیره شده است، از یکسو نگاه‌های نگران و از سویی دیگر نگاه‌های بی‌تفاوت و زمان به خوبی مشخص خواهد کرد که این دو نگاه تا کی در کنار یکدیگر باقی خواهند ماند.


داستان یک سقوط

درباره جزییات معاملات روز گذشته و دومین ریزش بزرگ شاخص در سال‌جاری باید گفت که ثبت سی‌وهشتمین روز منفی در 60 روز کاری بورس و بازگشت به ارقام سال گذشته از جمله نتایج شنبه سیاه بازار سهام بود. به گزارش خبرگزاری‌ها، اولین روزکاری نخستین هفته از چهارمین ماه سال هم برای بورس و بورس‌بازان نتیجه‌ای جز تداوم سیر نزولی قیمت‌ها و ریزش شاخص و ثبت رکورد منفی نداشت. در این روز هم نه تنها هیچ شرکت بزرگی با رشد بهای هر سهم داد‌و‌ستد نشد بلکه باز هم از قیمت سهام اکثر شرکت‌های مطرح و نامدار کاسته شد تا نگرانی‌ها و التهاب سرمایه‌گذاران بیش از گذشته باشد به طوری که شاخص بورس که از همان شروع معاملات با ریزش‌هایی همراه بود در پایان معاملات روز گذشته با 227 واحد به ثبت رسید و شاهد دومین ریزش بزرگ روزانه ارقام خود در سال‌جاری بود. پیش از این بیشترین افت این متغیر مربوط به 20 خرداد‌ماه با 270 واحد بود.


چه شرکت‌هایی به سقوط کمک کردند


براساس آمارهای معاملات روز گذشته، این اتفاق ناخوشایند به علت کاهش قیمت هرسهم و اثر منفی 26 تا شش واحدی شرکت‌های «پتروشیمی پردیس نفت و گاز پارسیان، پتروشیمی خارک، مخابرات، سرمایه‌گذاری غدیر، گروه بهمن، چادرملو و بانک‌های پاسارگاد، ملت و پارسیان» رخ داد تا شاخص بورس در 60 روز کاری سال 91 شاهد ثبت سی‌وهشتمین روز منفی باشد و سرمایه‌گذاران و مسوولان هم نظاره‌گر تداوم میانگین بازدهی منفی سرمایه‌گذاری در بازار سهام باشند.


آیا فریادرسی است؟

به این ترتیب شاخص بورس که بعد از حضور در ارقام و کانال بیش از 27 هزار واحدی طی هفته‌های گذشته با سیر نزولی ادامه‌داری که روبه‌رو شده بود برای نخستین بار در بورس در سال‌جاری به کانال 25 هزار واحدی نزول کرد و رکورد منفی دیگری را به ثبت رساند و با ارقام پایان سال گذشته عقب‌نشینی کرد تا شاید عاقبت دولت یا نهادهای حمایتی همانند وزارت اقتصاد به داد سهامداران بورس برسند و از ضرر و زیان بیشتر در شرایط فعلی کمک کرده و از خروج نقدینگی از بورس جلوگیری کنند. این مطلب هم برای همگان روشن است که سرعت خروج نقدینگی از بورس به سرعت شکل‌گیری گرداب‌های تورمی و بالا رفتن قیمت در بازارهای موازی همانند «سکه، ارز، مسکن و...» کمک می‌کند. هرچند مسوولان بورس همیشه بورس را یگانه نهاد سرمایه‌پذیر معرفی می‌کنند که مردم تنها به بازدهی آن دل بسته‌اند که البته باید گفت این تنها یک رویای بی‌پایه و اساس است که این روزها عملا به کابوس طرفداران این رویا تبدیل شده است و اگر از خواب بیدار نشوند به زودی پشیمان خواهند شد. آیا در این زمان فریادرسی وجود دارد؟


منبع : 

روزنامه جهان صنعت صفحه یک