گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

ابقای تعهدآور


ابقای رییس هشت ساله سازمان بورس بر مسند هدایت بازار سرمایه پیام روشنی است مبنی بر اینکه در انتخاب‌های کلان مدیریتی دولت حسن روحانی نه جناح‌بندی‌های مرسوم سیاسی اهمیت دارد و نه حاشیه‌ سازی‌هایی که از سوی کانون‌های قدرت همیشه وجود دارد. تنها کارآمدی و عملکردهای گذشته کافی است تا یک مسوول در دایره تدبیر و تعادل دولت یازدهم برای تحقق اهداف حال و آینده قرار گیرد یا حذف شود. مشخصا  اگر غیر این بود دانش آموخته دانشگاه امام صادق با حاشیه‌سازی‌هایی که طی چند مدت اخیر شکل گرفت به طور طبیعی احتمال از دست دادن جایگاهش وجود داشت. علی صالح‌آبادی حالی به عنوان رییس سازمان بورس اوراق ‌بهادار در سمت خود ابقا می‌شود که وی از جمله معدود مدیران دولت محمود احمدی‌نژاد بود که‌ طی هشت سال گذشته نه مجبور به استعفا شد و نه با دولت چالش خاصی را تجربه کرد.وی حتی از قطار پرشتاب دولت که هر از چندی به صورت خلق‌الساعه مدیری را به بیرون هدایت می‌کرد نیز هیچ‌گاه پیاده نشد که این خود یک امتیاز ویژه محسوب می‌شود. به واقع اگر نگاهی به کارنامه هشت ساله صالح‌آبادی بیندازیم به صورت کلی جز در مواردی که انتقاداتی به عملکرد وی و هدایت‌گران بازار وجود داشته و دارد برنامه‌های قابل اعتنایی را در این مدت به مرحله اجرا رسانده است که مهم‌ترین آن عمق بخشیدن به بازار سرمایه، تنوع ابزارهای مالی، شکل‌‌گیری بازارهای جدید مالی «فرابورس- بورس انرژی» و رشد قیمت و بازدهی بازار سهام، کالا و حتی آتی از جمله آنهاست. قطع به یقین همین عملکرد بزرگ‌ترین ویژگی وی برای حفظ سمت صالح‌آبادی در دولت قبلی و ابقا در دولت جدید بوده که از نگاه وزیر اقتصاد جدید نیز دور نمانده است اما این ساده‌انگارانه خواهد بود که در دوره جدید صالح‌آبادی بی‌توجه به انتقادات و ضعف‌های فعلی بازار که فعالان همیشه روی آن اصرار دارند به راه خود بی‌اعتنا ادامه دهد چه آنکه طیب‌نیا، وزیر اقتصاد فعلی به طور طبیعی نگاه، تحلیل و حساسیت متفاوت‌تری نسبت به حسینی وزیر پیشین دارد و سیاست‌های اقتصادی دولت جدید نیز تا به امروز بر محور خرد جمعی و استفاده از نظرات صاحبنظران بوده است که همین عامل توانسته منجر به انتخاب‌های شایسته و تخصصی در حوزه‌های اقتصادی در تیم جدید دولت شود که آخرین نمونه آن ابقای صالح‌آبادی است و جالب آنکه در هفته اخیر این دومین انتخاب در بازار سرمایه بوده که اولین آن انتصاب شاپور محمدی، مدیرعامل سابق بورس انرژی به عنوان معاون اقتصادی وزیر اقتصاد بود. این تحولات مشخص می‌کند تیم اقتصادی دولت جدید شناخت کاملی از مدیران این حوزه تاثیرگذار بر اقتصاد کشور دارد. به هر ترتیب رییس سازمان بورس باید از امروز با مسوولیت و تعهد بیشتری به انجام راهبردهای اعلام شده بپردازد چرا‌که توقع منصفانه‌ای فعالان بازار درباره اصلاح روندهای اشتباه ایجاب می‌کند که در کوتاه‌ترین زمان ممکن این اشکالات که حل آن با تدبیر میسر است انجام شودواضح است که اگر صالح‌آبادی و تیم مدیریتی وی نتوانند خواسته‌های معقول موجود فعلی را در آینده نزدیک برطرف کنند تضمینی وجود ندارد که خواسته سهامداران و فعالان عمده بازار این بار و در این دولت در بلند‌مدت نادیده انگاشته شود. به هر حال آینده نزدیک مشخص می‌کند که رییس پیشین تالار منطقه‌ای بورس کرج در اوایل دهه 80 می‌‌تواند عمر بلند‌مدت خود در صندلی ریاست سازمان بورس را به میانه دهه 90 برساند یا خیر.


منبع :

روزنامه جهان صنعت بخش دوم + لینک دوم + سوم 

گزارش در یک نگاه لینک دوم سوم


بورس اسیر سیاست‌ های اشتباه


روز گذشته علی صالح‌آبادی، رییس سازمان بورس در نشست خبری با قبول این مساله که بازار سرمایه به صورت ذاتی با نوسان همراه است به صورت تلویحی افت‌های ادامه‌دار شاخص کل که تا چند هفته پیش بازدهی سهام را زیر سوال برده بود و از مرز بحران نیز گذر کرده بود، پذیرفت. هرچند این اعلام موضع از زبان رییس محافظه‌کار بورس که همیشه تلاش می‌کند همه چیز را حتی در روزهای منفی بورس عادی نشان دهد یا در قبال آن سکوت کند جالب توجه است اما آیا این‌گونه اعتراف‌ها کمکی به حل بحران‌های مقطعی بورس کشور می‌کنداین روزها شرایط بورس تغییر پیدا کرده است و شاخص کل نیز تحت تاثیر اقبال بیشتر سرمایه‌گذاران صعودهایی را تجربه می‌کند که برای یادآوری روزهای مشابه آن باید به خاطره‌های بلندمدت خود رجوع کنیم اما نباید از واقعیت‌ها فرار کرد. در اینکه نوسان جزیی تفکیک‌ناپذیر از معاملات بورس‌های دنیاست شکی نیست اما نوع برخورد با ویرانگری نوسان‌های متعدد در بورس کشور با سایر بورس‌های دنیا متفاوت است.

چرایی این تفاوت که در ماهیت شکل‌گیری و حل آن همیشه بین بورس ایران و سایر کشورهای دیگر به صورت بنیادی وجود دارد به نوع قوانین و محدوده دخالت دولت‌ها در بورس بازمی‌گردد. در حالی که به طور مثال در وال‌استریت دولت به جای آنکه به صورت مستقیم برای مهارهای مقطعی ورود پیدا کند با تزریق غیرمستقیم حجم قابل‌توجهی از نقدینگی در شرکت‌های بزرگ و صنعتی در قالب وام‌های کم‌بهره و تسهیلات وی‍ژه به عدم گسترش سقوط بورس‌ها کمک می‌کند.حتی با اعمال سیاست‌های اقتصادی صحیح همانند اعمال نرخ‌های بهره کارشناسی شده برای سرمایه‌گذاران چارچوبی را تهیه می‌کند که می‌توانند به راحتی نهاد سرمایه‌پذیر خود را انتخاب کنند اما در کشور ما این‌گونه مواقع دولت و تصمیم‌گیرندگان اقتصادی یا اساسا واکنش خاصی نشان نمی‌دهند یا در خوشبینانه‌ترین حالت همانند چند مدت پیش به برگزاری جلساتی اکتفا می‌کنند که خروجی آن نمی‌تواند به نجات سقوط ادامه‌دار بورس منتهی شود. همه این موارد باعث شد تا بورس با به‌کارگیری ابزارها «اختیار فروش سهام یا همان بیمه سهام» یک شوک روانی مثبت را بر تالار شیشه‌ای وارد کند که در نهایت واکنش قابل توجه معاملات و رشد ادامه‌دار و بی‌وقفه شاخص کل را در پی داشته است.

اما آیا همیشه می‌توان با مسکن‌هایی چند هفته‌ای درد کهنه و قدیمی بورس ایران را دوا کرد؟ آیا بهتر نیست دولت به صورت واقع‌بینانه و عملی با اعمال سیاست‌های درست اقتصادی وارد حوزه حمایت از بورس به عنوان نهادی که می‌تواند نقدینگی‌های سرگردان را هدایت کند تا به تولید بهینه در اقتصاد کشور منتهی شود ورود پیدا کند؟ راهکار در کشور ما در همه ابعاد و زمینه‌ها همیشه وجود دارد اما مشکل اصلی این نکته است که اساسا هیچ‌گاه اراده‌ای که بتواند به صورت بنیادی مسایل اینچنینی را در کشور حل کند یا وجود نداشته است یا به آن اهمیت داده نمی‌شود تا بحرانی از راه برسد و با مسکن‌هایی که البته همیشه هم کارساز نیست سعی بر آن شود که به صورت مقطعی به حل آن دست زده شود.


منبع :

روزنامه جهان صنعت 

گزارش در یک نگاه