موج منفی به سال جدید کشیده شد
شروع معاملات بورس اوراق بهادار در سال جدید با سنتشکنی همراه شد و برخلاف سالیان گذشته که سهامداران با استفاده از طراوت بهار، دادوستد سهمهای خود را با موج مثبت و حتی توفانی آغاز میکردند، این بار همه چیز متفاوت شکل گرفت. در همان اولین روز باز شدن در تالار حافظ سهامداران نشان دادند که خاطرات ماه پایانی سال گذشته را هنوز فراموش نکردهاند و موج سنگین فشارهای منفی برخلاف پیشبینیها به سال جدید نیز کشیده شد. آمارهای معاملات نیز به خوبی نشان داد که در سه روز ابتدایی خرید و فروش سهمها در بورس، شاخص کل با ریزش 776 واحدی در شرایطی که در آخرین روز معاملاتی سال گذشته روی عدد 79 هزار و 15 واحد تثبیت شده بود، به کانال 78 هزار واحد برگشت و به 78 هزار و 239 واحد رسید. این اتفاق در حالی روی داد که طبق معمول از حقوقیهای بازار خبری نبود و ظاهرا تعطیلات را به حضور در معاملات بورس ترجیح داده بودند. این شوک منفی ابتدای سال بدترین خبر ممکن برای سرمایهگذاران و معاملهگرانی بود که تصور میکردند که آشوب معاملاتی ماههای پایانی سال به آرامش ابتدای سال جدید در تالار شیشهای منتهی میشود. تحولات و رویدادهای اقتصادی و سیاسی عمدهای در فضای کشور نیز روی نداد البته اجرا شدن بیسروصدای فاز دوم هدفمندی یارانهها که حاملهای انرژی اولین پازل آن بود نمیتوانست بهانه قابل قبولی برای افت معاملات بورس در سه روز ابتدایی باشد چراکه در ادامه با تحرک سه گروه فعال بازار «بانک، خودرو و رایانه» بازار تکانی به خود داد و در دو روز با رشد 502 واحدی توانست نگاههای سرد و بیروح سهامداران را امیدوار کند تا بورس در همان روزهای ابتدایی در افت و ریزشهای ادامهدار غرق نشود. برای بورس همان تحرک آرام دو روزه کافی بود تا سهامداران از امروز که همه بازارها رسما و پس از تعطیلات حیاتی دوباره پیدا میکنند با غافلگیری بیشتری به تابلو قرمز معاملات خیره نشوند. با تمام این تفاسیر و تحولات در پیش، بورس میتواند براساس شعار سال که با محور اقتصاد در هم آمیخته شده است در سال جدید آبستن اتفاقات گستردهای باشد که لزوم هدایت مستمر مسوولان و حمایتهای واقعگرایانه در این وضعیت بیشتر احساس میشود. به هر حال از امروز که فصل جدیدی از معاملات در تالار شیشهای فرا میرسد، واکنش سهامداران میتواند تحلیلهای تازهتری را به بازار منعکس کند. این که بورس آیا میتواند سهم عمدهای در اقتصاد کشور در بخش گردش نقدینگی، تامین مالی و شفاف شدن فضای اقتصادی و حتی بسترسازیهای تازه را فراهم کند همه و همه بستگی به نوع نگاه حمایتی و مدیریتی دولت و مسوولان این نهاد و در سویی دیگر شفاف شدن هر چه بیشتر سازوکارهای این بازار برای همه فعالان آن و دور شدن از ایجاد رانتهای اطلاعاتی موجود دارد.
منبع :
بازتاب :
همه آن چه که در بورس 92 گذشت
معمولا در همه کشورها تغییر و تحول در سطوح مدیریت ارشد همانند ریاستجمهوری با گشایشهای تازهتری همراه خواهد شد چراکه تکمیل سیاستهای اقتصادی و سیاسی پیشین و اجرای برنامههای جدید به شکلگیری فضای تازهتری منتهی میشود و از یک سو امید به شکلگیری فضای جدید اقتصادی و از سویی دیگر تغییر دیدگاه در سطح نخست اجرایی باعث میشود تا بازارهای مالی تحت تاثیر قرار گیرند. در این میان بازارهای پویای کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیستند، به همین خاطر است که بورس بر خلاف سایر بازارهای موازی همانند ارز و سکه که با ریزش قابل توجهی پس از انتخاب دولت جدید همراه شد و با شادابی و طراوت خاصی معاملات خود را از همان آغاز دنبال کرد. واکنش سهامداران تالار به تحولات جاری سیاسی در کشور از همان روزهای خرداد ماه قابل تحلیل بود به طوری که یک روز قبل از انتخابات وقتی معاملات در تالار شیشهای آغاز شد از همان ابتدا چشمهای هیجانزده و زمزمه معاملهگران به خوبی نشان میداد سهامداران منتظر اخبار انتخابات و تعیین استراتژی تازه براساس رویداهای جاری برای معاملات خود هستند. دقیقا به همین خاطر بود که هر ساعت که از معاملات سهمها میگذشت، شاخص بهطرز شگفت انگیزی با صعودهای خود که بهطور میانگین کمتر از 200 واحد نبود مرزهای جدیدی را در مینوردید. در مقابل، تابلوی قرمز نیز هر بار که به روزرسانی میشد با افزایش قیمت بیشتر سهمها روبرو می شد. در نهایت انتخاب حس روحانی به ریاست جمهوری برای بورس پایانی بود بر همه نگرانی هایی که از قبل وجود داشت. امیدها از آن جایی شکل گرفت که تیم اقتصادی و نگاه دولت چه قبل از برگزاری انتخابات که حتی به بازدید نعمت زاده به عنوان نماینده ویژه روحانی از تالار حافظ منتهی شد و چه بعد از آن که حداقل در ظاهر از سیاست های اجرایی بورس حمایت به عمل آمد، جوی پر از امید و شکوفایی را برای بورس و سهامدانش نوید می داد.
تحویل شاخص 46 هزار واحدی به روحانی
دولت محمود احمدی نژاد بورس را با شاخص 46 هزار واحد تحویل دولت حسن روحانی داد، آنهم در روزهایی که سهامدارن در انتظار روشن شدن تکلیف انتخابات ریاست جمهوری بودند و نگاه بلند مدت خود برای خرید و فروش سهم ها به بعد از روشن شدن صندلی ریاست جمهوری موکول کردند.دقیقا از همان روزهای ابتدایی رشد بورس آغاز شد و در بازه زمانی یک ماهه ابتدایی یعنی دقیقا در 25 تیر ماه، شاخص کل معاملات به مرز 54000 واحد نزدیک شد و مشخص شد هیجان و طراوت در بورس حرف اول را می زند. رشد 9000 واحدی محرکی شد برای صعودهای آینده بازاری که تا مدت ها بر سر زبان ها می چرخید. اوضاع هر روز برای بورس رویایی تر از روز قبل به پیش می رفت به طوری که روز 28 مرداد ماه بورس به یک رکورد تاریخی بزرگ دست پیدا کرد و غوغایی را در سطح بازارهای مالی کشور بر پا کرد و باعث شد تا نگاه ها به این نهاد مالی سرمایه پذیر در حالی که بازارهای موازی در رکود کامل به سر می بردند، در سطح جامعه و حتی مردم کوچه و بازار تغییر پیدا کند. در این روز به دلیل پشتوانه رشد های قبلی و امید به آینده بازار، شاخص کل معاملات که همیشه نمایانگر وضعیت کلی بازار اوراق بهادار کشور است از مرز 60000 واحد هم گذر کرد، که این رقم تاریخی ترین رشد در حیات نزدیک به نیم قرن تالار حافظ بود. این روز را باید سکوی پرش های غیر قابل تصور ماه های بعدی بنامیم چرا که بر همین مبنا در ماه های بعدی بورس رکوردهایی را بر جای گذاشت که همه چشم ها را خیره کرد.
غوغای سهامدارن در تالار
در همین حال تثبیت اوضاع سیاسی، اقتصادی در سطح داخلی و بین المللی از یک سو و به توافق رسیدن ایران و غرب بر سر مساله هسته ای که ملزم شدند آن را در غالب یک سلسله گفتگوهای تعریف شده در زمان های مشخص به سرانجام برسانند نیز به خوبی بورس و سهامداران را از نگرانی های موجود دور کرده بود و یک اطمینان مضاعف را شکل داد. بر همین مبنا، صنایع بزرگ بورس نیز با پیش بینی سودهای خود وسوسه بیشتری را برای سهامدارن خود به وجود آورند تا سهم بزرگی را در بزرگ شدن معاملات بورس بازی کنند. روند رو به رشد بورس همچنان ادامه پیدا کرد به طوری که در سه ماهه سوم سال و در فصل پاییز قیمت سهم ها در کنار رشد شاخص ها روزانه ادامه پیدا می کرد و هر از چندی با افتی نامحسوس فعالان و بورس بازان را در تالار های شیشه ای نگه می داشت. در این روزها از دولت تا مدیران بورسی با ژست فرماندهان پیروز نبردهای بزرگ هر از گاهی یا در رسانه های مشغول ارائه آمار فتوحات خود بودند یا به عنوان یک کارنامه درخشان در مجامع داخلی و خارجی اقتصادی بورس را یک ویترین اقتصادی مناسب بر مبنای عددهای شاخص که فقط به بالا حرکت می کردند به دیگران نشان می دادند. اوضاع دراواخر پاییز آنقدر شگفت انگیز شد که نماگر به بالاتر از 85000 واحد هم رسید. از آن روز به بعد کارشناسان و منتقدان بزرگ بورسی و اقتصادی زمزمه هایی مبنی بر این که بورس به سمت شکل گیری حباب به پیش می رود را مطرح کردند اما از این سو دولت و مدیران بورسی تمام قد به دفاع از رشدهای معاملاتی و قیمت سهم ها می پرداختند.
اتفاق بزرگ در زمستان
تحولات و فرایند رو به رشد بورس همچنان ادامه پیدا کرد و حتی در 15 دی ماه شاخص بورس به بالاترین رقم از تاریخ شکل گیری تا به امروز خود رسید. در این روز نماگر به عدد 89 هزار و 500 واحد رسید. این عدد خود زمینه ساز یک اتفاق بزرگ در زمستان برای بورس و سهامدارنش شد. در حالی که همگان منتظر رسیدن شاخص به عدد رویایی 90000 واحد بودند، به یکباره ورق بورس برگشت و همه چیز زیر رو شد. این در حالی بود که در مناسبات سیاسی خارجی ایران و دنیای بیرون چه در زمینه های برقراری روابط تازه دوجانبه و چه در نشست های 1+5 غرب و ایران پیشرفت های بزرگی شکل گرفته بود و در دیگر سو حتی فاز دوم هدفمندی نیز به مرحله اجرایی نرسید اما ریزش های بورس و شاخص کل از روز 16 دی ماه آغاز و تا روزهای آخر سال ادامه یافت. به طوری که در زمان یک ماهه بیش از 10000 واحد شاخص کل معاملات بورس عقب نشینی کرد و به محدوده 79000 واحد وارد شد. هر روز که می گذشت بر نگرانی ها افزوده می شد. در نقطه مقابل دولت و مدیران بورس در یک انفعال تعجب برانگیز فقط نظاره گر بودند به طوری که گویی این همان بورسی نبود که برای اعلام آمارهای آن از یکدیگر سبقت می گرفتند.در این زمان شایعات زیادی در بورس شکل گرفت، از تغییر مدیران ارشد این بازار گرفته تا اجماع بزرگان برای بحران سازی که البته هیچ یک در واقعیت رنگ حقیقت به خود نگرفت.
تیر خلاص دولت به سهامدارن
در سویی دیگر فشار بزرگی که از سوی دولت و مجلس به بورس به دلیل مفاد لایحه بودجه سال 93 به بورس وارد شد تیر خلاصی بود بر پیکر سهامدارانی که در انتظار بودند تا نرخ خوراک پتروشیمی ها و نرخ بهره مالکانه معدنی های بورس که اتفاقا از بزرگترین صنعت های بازار هستند اعداد معقولی باشد تا به سوددهی بیشتر این گونه شرکت ها منتهی شود. اما نرخ اولیه 15 سنت برای نرخ خوراک و 30 درصد بهره مالکانه در نقطه مقابل جو بورس را بیشتر از قبل ملتهب کرد و کار به اعتراض های خیابانی سهامدارن و البته نامه نگاری های گسترده با مقامات کشیده شد. این فشارها شاید باعث شد تا دولت در نهایت با 2 سنت کاهش در نرخ خوراک با 13 سنت سعی کند که نه سیخ بسوزد نه کباب، اما بورس با کاهش های ادامه دار خود کار را به جایی کشاند که وزیر اقتصاد در اصل مجبور به حمایت هایی هر چند ظاهری شود که البته این ترفند هم کارساز نشد.
از صبحانه نافرجام تا تغییر ضوابط معاملاتی
افزون بر این ائتلاف 50 حقوقی بزرگ بورس برای حمایت از بورس هم به نتیجه ای جز خوردن یک صبحانه دسته جمعی منتهی نشد تا بالاخره در یک اقدام پیش بینی نشده مدیران بورس خود وارد میدان شدند تا با اعمال محدودیت هایی در سیستم معاملات جلوی فشار صف های خرید و فروش سهم ها را بگیرند تا شاید بتوانند از ریزش های ادامه دار بورس جلوگیری کنند. این سیستم در میدان عملیاتی بورس تنها چند روز جواب داد و پس از آن با واکنش منفی سهامدارن به خصوص حقوقی های بزرگ بازار سهام مواجه شد چرا که عملا دست این گونه سهامدارن بسیار بسته تر از قبل شده بود و تنها 30 دقیقه میدان بازی با سهم ها آن هم در نیم ساعت پایانی معاملات بورس نمی توانست برای آن ها خوشایند باشد. این تحولات در مجموع تا نیمه اسفند شاخص بورس را به 87000 واحد هم کشانده است و معلوم نیست عاقبت سهامدارن در این بازار حداقل تا پایان سال به کجا ختم خواهد شد.
سال بحران یا خوشبختی در راه است
برای سال آینده بازار بورس، مدیران و سهامداران آن از هم اکنون هشدارها و اعلان خطرهای زیادی وجود دارد، از افزایش قیمت حامل های انرژی تا اجرای فاز دوم هدفمندی در سطح کلان و از سویی دیگر روشن نبودن سیستم اجرایی بورس برای سال آینده که آیا باز هم شاهد محدودیت های معاملاتی هستیم یا خیر که این خود یک بحران بزرگ را شکل خواهد داد پالس های مبهمی را به بازار سهام مخابره می کند. در این بین نگاه تقریبا بی تفاوت دولت به بورس که از حرف زدن فراتر نمی رود و در عمل آن چه که در لایحه بودجه نیز دیدیم که نمایان کرد دولت جمع آوری نقدینگی برایش مهم تر از تقویت بورس است مشخص می کند که از هم اکنون بورس مستعد وارد شدن به بحرانی بزرگ در سال 93 و غرق شدن در ریزش ها را دارد. در همین حال مدیران بورس هم که نمی توانند با تحت فشار گذاشتن دولت مبنی بر حمایت های واقع گرایانه این بازار با تقویت کنند نیز مزید بر علت شده اند تا این نهاد همچنان غریبانه در فضای اقتصادی کشور روزگار خود را بگذراند حتی با زیان سهامدانی که بزگترین گناه آنان وارد شدن به تالار شیشه ای است.به هر حال باید کمی صبر کرد و منتظر حرکت بورس در ماه های ابتدایی سال 93 بمانیم تا دقیقا بتوان تحلیل جامع تری از تحولات بورس در سال آینده ارائه کرد.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + لینک دوم + لینک سوم
لغو محدودیت فروش؛ پایان حمایت از حقیقیها
کمتر از یک ماه زمان لازم بود تا اتاق فکر بورس به این نتیجه برسد که تغییر ضوابط فروش سهام به بنبست رسیده است و بهتر آن بود تا شاید از ابتدا هم این محدودیت خلقالساعه ایجاد نمیشد اما اگر بخواهیم یک نتیجهگیری مهم از این اتفاق بگیریم باید بگویم، همگان به خوبی در بازار یک بار دیگر به این نتیجه رسیدند که اگر حقوقیها بخواهند بورس با طراوت خواهد بود و اگر نخواهند اگر زمین و زمان هم دور هم جمع شوند، نمیتوانند اراده خود را به این گروه پرقدرت تحمیل کنند. این واقعیت یک بار دیگر نشان داد که در بورس کمعمق ایران داستان معاملات روزانه از کجا آغاز میشود و در کجا به پایان میرسد. تبعات منفی و ریزشهای ادامه دار شاخص و قیمت سهمها آنقدر برای بورس و بزرگان آن گران تمام شد که به ناچار مجبور شدند باز هم مثل همیشه دست و پای بازیگران بازار اصلی این بازار که حقوقیها هستند را باز بگذارند تا هر دو گروه بتوانند منافع خود را دنبال کنند. این نکته یک بار دیگر مشخص میکند که چقدر ریسک سرمایهگذاری در بورس ایران برای عموم مردم بالا و خطرناک است. واقعیت آن است که بازار ناکارای بورس اوراق بهادار در ایران آنچنان از شفافیتهای معمول و استاندارد به دور است که حتی یک قانون متمم هم نمیتواند یک ماه هم به اجرا برسد و تصمیمگیرندگان حتی شفافیت و به قول خودشان حمایت از حقیقیها را فدای حقوقیها میکنند تا بتوانند از موج فشارها و انتقادات آشکار و پنهان داخل و خارج از بورس خلاص شوند. رسیدن شاخص 89 هزار واحدی به مرز 76 هزار واحد در کمتر از دو ماه همانند یک توفان قصد داشت همه چیز را با خود در تالار شیشهای ببرد که با تصمیم تازه به یک آتش زیر خاکستر تبدیل شد تا شاید در سال 93 بتواند تحولات بزرگتری را در بورس شکل دهد. به هر حال هر چند که مسوولان با اعتماد به نفس بالا به «تعادل» رسیدن بورس را دلیل اصلی این تصمیم عنوان کردهاند اما حتی یک نگاه ساده به رویدادهای چند مدت اخیر به روشنی نشان میدهد که چرا این تصمیم ناگهانی برای حمایت از سهامداران خرد شکل گرفت و عجولانه به تاریخ سپرده شد. درباره جزییات این تصمیم قالیبافاصل میگوید: ضوابط معاملاتی که از چندی پیش، با هدف ایجاد ثبات در بازار سرمایه و حفظ حقوق سهامداران خرد وضع شده بود، از شنبه 24 اسفند پایان مییابد.به گزارش روابطعمومی شرکت بورس، حسن قالیبافاصل، مدیرعامل بورس تهران روز گذشته با اعلام این خبر یک شوک مثبت به بورس وارد کرد بهطوری که این خبر باعث شد شاخص پس از چند مدت از رنگ قرمز به سبز تبدیل شود. این مقام درباره این تصمیم تازه گفت: با توجه به مقطعی بودن این ضوابط و پدیدار شدن نشانههایی از متعادل شدن بازار، با هماهنگی سازمان بورس و اوراق بهادار، ضوابط معاملاتی مربوط به سقف فروش که از 26 بهمنماه 92 در بازار به اجرا گذاشته شده بود، از روز شنبه لغو میشود و کلیه ضوابط معاملاتی به شرایط قبل از اجرای این مقررات بر میگردد.
منبع :
فرا رسیدن روزهای خوش؛ وعده تکراری وزیر اقتصاد
همزمان با اولین رشد معاملات بورس پس از یک هفته سقوط و ریزش شاخصها، وزیر اقتصاد تمامقد از این نهاد مالی سرمایهپذیر دفاع کرد و وعده روزهای بسیار خوشی را داد که به طور مشخص چشمانداز روشنی از آن دیده نمیشود. بعد از آنکه در هفتههای پیشین قیمت سهام و شاخصها در تالار شیشهای با افت همراه شد و کار به اعتراضهای خیابانی و نامهنگاری کشیده شد، سازمان بورس در واکنشی عملیاتی دست به تغییر جزیی در ضوابط خرید و فروش سهمها برای معاملهگران زد تا شاید بتواند جلوی تشکیل صفهای غیرواقعی و ایجاد جو روانی منفی را بگیرد. حقوقیها اولین و تنهاترین گزینههایی بودند که باید قربانی میشدند تا شاید آبها به زودی از آسیاب بیفتد و بورس با آرامش سالجاری که با شروعی تاریخی همراه شده بود را به پایان برساند. اما همه چیز فقط چند روز ادامه داشت و واکنش سهامداران حقیقی و حقوقی به اعمال محدودیتها خیلی زود خود را در میدان بورس نشان داد. افت فاحش ادامهدار در روزهای معاملاتی بعد از این ضوابط مشخص کرد به تعادل کشاندن بورس همانند سابق به راحتی و با تغییر پازلهای معاملاتی نخواهد بود. حال روز گذشته بورس در شرایطی که توانست روز سبز و بیدردسری را پشت سر بگذارد و شاخص کل نیز با 319 واحد رشد در محدوده 80 هزار واحد تثبیت شد، وزیر اقتصاد به میدان حمایت از بورس میآید و از روزهای خوشی خبر میدهد که تنها میتوان به واژههای آن دلخوش بود چراکه واقعیتها نشان میدهد دولت در مرحله نخست و وزیر اقتصاد در مرحله بعد از آن چنان که باید بورس را همانند سایر پیشینیان خود جدی نمیگیرند و این محل را فقط برای داشتن یک ویترین مناسب و آماری میخواهند وگرنه باید در عمل و به خصوص در روزهای سیاه بورس هم سهامداران با حمایتهای معنیدارتری از سوی دولت مواجه میشدند که البته این اتفاق روی نداد. خوب به یاد داریم که هر زمان اوضاع بورس ایدهآل است همه از راس تا کف خوشحال و شادمان آمارهای این نهاد را در بوق و کرنا میکنند اما در شرایط افتهای ادامهدار تنها به حرف زدن اکتفا میشود. نکته خاص این نهاد به هوش سرمایهگذاران آن برمیگردد که بسیار به تحولات داخلی و خارجی حساس هستند و کوچکترین اتفاقات را در تصمیمگیریها خرید و فروش سهمهای خود اعمال میکنند و تا ایمان نیاورند که حمایتها وجود دارد اینگونه اعتمادسازیها را جدی نمیگیرند و در کنار آن با واکنش منفی اوضاع بورس را به سمت قهقرا میکشانند. حال به نظر میرسد بهتر آن است که مقامات بورس به جای به دست آوردن جایزه از جشنوارههایی همانند مشاهیر حرفهای مالی ایران که مشخص نیست دارای چه جایگاهی درباره تعیین شاخصها و ارزیابیها در سطح ملی هستند به تعاملهای واقعی با دولت برای وادار کردن به جدی گرفتن بورس اقدام کنند تا سهامداران و نوسهامداران که در چند ماه اخیر وارد این بازار شدهاند هر روز با دنیایی از ابهام و از دست دادن بخشی از سرمایههای خود تالار شیشهای را ترک نکنند.
منبع :
بازتاب :
کاهش 30 هزار میلیارد تومانی ارز ش بورس، سهامداران معترض را به خیابان کشاند
بورس این روزها همانند چند ماه گذشته دیگر بر سر زبانها نیست و دیگر سرمایهگذاران تازهکار برای ورود به بازار بیمحابا به تالار شیشهای هجوم نمیآورند. از سوی دیگر حتی سهامداران فعلی نیز با وضعیتی که شاخص و قیمت سهمها پیدا کردهاند گزینههای مثبت و آینده امیدوارکنندهای را نیز روبهروی خود نمیبینند. ریزشهای شاخص و افت قیمتها که از چندی پیش آغاز شده است بالاخره در روز 23 بهمنماه به یک عدد خاص منتهی شد و شاخص کل معاملات با 1103 واحد کاهش پس از مدتها به محدوده 79 هزار واحد برگشت. این عقبگرد ناامیدکننده دارای پشتوانه ریزشهای ادامهدار هفتههای قبل است و خلقالساعه شکل نگرفته است. هنوز به یاد داریم که نماگر تا مرز 90 هزار واحد هم رشد کرد و امید این میرفت که بهزودی شاخص 100 هزار واحدی، برگ طلایی دیگری را برای تاریخ در بورس ایران رقم بزند اما نهتنها اینگونه نشد بلکه وضعیت فعلی بازار نگرانیهای زیادی را در بین فعالان، سهامداران و بازیگران بازار سرمایه ایران بهخصوص بورس اوراق بهادار به وجود آورده بهطوری که حتی کار به اعتراضهای خیابانی نیز کشیده شده است. اعداد و آمارها نیز به خوبی گویای شرایط فعلی هستند. دقیقا روز 23 دیماه، یعنی 30 روز پیش شاخص کل معاملات 85 هزار و 404 واحد و ارزش بازار نیز بیش از 418 هزار میلیارد تومان بود اما این اعداد و ارقام دقیقا روز گذشته و در آخرین روز معاملاتی در بخش شاخص کل به 79 هزار و 136 واحد و در ارزش بازار نیز با افتی 30 هزار میلیارد تومانی به رقم 388 هزار میلیارد تومان رسیده است که به روشنی از کاهش ارزش بورس ایران حکایت میکند و نشان میدهد کاهش قیمت سهمها و شاخصها آنقدر هم که کارشناسان و مقامات بورسی به آن مثبت نگاه میکنند دارای وضعیت عادی و معمولی نیست. همه چیز به خط قرمز و هشدارهای واقعی نزدیک شده است. حال دیگر ریزشهای قیمت سهمها در بورس با شدت بیشتری ادامه پیدا میکند به طوری که حتی دیگر اظهارنظرهای غیرمسوولانه و یکطرفه مسوولان و تحلیلگران منتفع بازار سهام که اغلب چشم خود را بر واقعیتها و بر ضرر سهامداران حقیقی خرد میبندند نیز نمیتواند دوای درد این بازار باشد و باید تدبیر و راهکارهای تازهتری که قدرت اجرایی داشته باشد از سوی مدیران، هدایت بازار و بازیگران بزرگ آن به کار گرفته شود. به هر حال بورس همیشه در ماه پایانی سال به خاطر حجم بالای گردآوری نقدینگی دچار افت و ریزش میشود اما نه با این شتاب و حجم که میتواند تبعات ناخوشایندی را برای سهامداران به وجود آورد. وجود شایعات و تحولات اقتصادی- سیاسی نیز به افت بورس کمک کرده است تا بازاری که با رشدهای ادامهدار بر سر زبانها افتاده بود حال بیرونق و مبهم کار خود را دنبال میکند.
«حقوقیها و حقیقیها» این دو گروه بزرگ، بازیگران تالاری هستند که آن را بورس مینامند. چندی است که این دو گروه بازیگر بر سر صحنه معاملات بورس همانند گذشته در راستای یک هدف گام برنمیدارند و به نوعی هریک در تالار شیشهای ساز خود را مینوازند. هنوز رشد شاخص و قیمت سهمها که تا هفتههای قبل تاریخساز شده بود به خاطره تبدیل نشده است اما در سویی دیگر ریزش قیمتها و عقبگرد شاخص کل ادامهدار شده است. حتی ائتلاف بزرگ 50 حقوقی بازار هم نتوانست بیش از دو روز بازار بورس اوراق بهادار را به سمت شاخصهای سبز هدایت کند. آخرین آمارها نشان میدهد که سهم حقیقیها از دادوستد سهمها در این روزها حتی به 80 درصد هم رسیده است. این یک زنگ هشدار قوی برای بازاری است که حقوقیهای آن بزرگترین سهامداران آن هستند، اما حقیقیها معاملات را به دست گرفتهاند و حقوقیها منفعل شدهاند. این تحول میتواند نشان از آن داشته باشد که حقوقیهای بازار یا یک سناریوی از پیش تعیین شده را دنبال میکنند که از همان جلسه هماندیشی شکل گرفته است و یا اینکه در حال ارزیابی بازار در ماههای منتهی به پایان سال هستند تا برای آینده تصمیمگیری کنند اما متاسفانه هر تحلیلی پشت این قضایا باشد یک نکته بسیار مهم را نباید نادیده گرفت که آن این است که با استمرار ریزش شاخصها و افت بورس، نوسهامداران که برای سود به این بازار آمدهاند با خروج سرمایههای خود بحران بزرگتری را به بازار وارد خواهند کرد که در آن زمان تبعات بیشتری نسبت به حالا برای بورس به دنبال خواهد داشت.
منبع :
بازتاب :
ریزش 2388 واحدی شاخص کل معاملات
روز گذشته از همان ابتدای معاملات در تالار شیشهای میشد رنگ و بوی متفاوت رفتار معاملاتی سهامداران را مشاهده کرد. ریزش بیش از هزار واحدی نماگر در کمتر از یک ساعت از آغاز رسمی خرید و فروش سهمها، پچپچهای بورسبازان که بیشتر از هر روز دیگر در تالار دیده و شنید میشد حاکی از آن بود که همه چیز مثل روزهای قبل نیست و ظاهرا قرار است اتفاق عجیب و غریبی در بازار شکل بگیرد. روند معاملات در نهایت در پایان روز کاری به سمتی کشیده شد که شاخص کل معاملات با 2388 واحد به 85404 واحد رسید که با میانگین پنج درصد افت در همه شاخصهای بازار مواجه شد و در کنار آن ارزش بازار نیز با 11 هزار میلیارد ریال افت نسبت به روز گذشته به رقم 418 هزار میلیارد ریال رسید. درباره آنچه دیروز در بازار رخ داد نیز باید توضیح داد که اولین شایعه روز گذشته تالار شیشهای مربوط به مردی مولتی میلیاردر بود که هر چند از مدتی پیش تا به حال زندانی اوین است اما حاشیههای سرمایهگذاری کردن او در بورس که نه تایید و نه تکذیب آن به صورت رسمی اعلام نشده است اولین فشار را بر صفهای خرید و فروش وارد کرد به صورتی که شایعه مداخله بابک زنجانی در بورس، در اواسط معاملات بازار را با حجم زیادی از فروشندگان مواجه کرد که اصلا تمایل نداشتند حتی منتظر اتفاقات بعدی یا اطلاعات تکمیلی خبر باشند. اما در همین حال روز گذشته شایعات مرموزی نیز به گوش سهامداران رسید که حاکی از آن بود که ظاهرا قرار است تحولات بزرگی در ابعاد کلان در بورس شکل بگیرد که این خبر غیرواقع هم به خوبی توانست فشار منفی بازار را بیشتر به سمت ریزش شاخصها هدایت کند. در کنار این موارد باید به روشن نشدن زوایای تازهترین جلسه ایران و کشورهای 1+5 بر سر مساله تحولات هستهای و تحریمها هم اشاره کنیم که نگرانیهای زیادی را برای سرمایهگذاران بازار به وجود آورده است. به صورت کمرنگتر میتوان بلاتکلیف بودن ارقام و اعداد بودجهای مرتبط با صنایع حاضر در بورس، آزاد شدن خرید و فروش مسکن مهر و به موازات آن افزایش وام مسکن که به رونق گرفتن این بازار نیز کمک میکند از عواملی بود که همگی نقشهای روز سیاه بورس را بازی کردند. اما یک نکته را نباید از نگاههای تیزبین دور نگه داشت که آن هم نقش حقیقیها در تاریخسازی منفی بورس در روز گذشته است به طوری که آن زمان که لبخندهای حضور پول و نقدینگی تازه بر لبان مسوولان و هدایتگران بورس مینشست باید هشدارهای کارشناسان و رسانههای فعال بازار سرمایه نیز جدی گرفته میشد که عنوان میکردند باید برای هدایت اینگونه سهامداران فکر عاجلی اندیشیده شود تا در زمان بازار منفی و ریزشها جلوی فرار این نو سهامداران گرفته یا حداقل تعدیل شود که این اتفاق روز گذشته روی نداد و میتوان به راحتی بخش بزرگی از این ریزش نزدیک به سه درصدی شاخص کل بورس را به سهم اینگونه سرمایهگذاران در روزی که حقوقیها خواب را بر معاملات ترجیح میدادند نسبت داد. به هر حال کنترل این اوضاع در همین آغاز آسان است و به قول بزرگی «سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل» در همین روزهای آغازین کارساز خواهد بود وگرنه شاید باید منتظر تحولات بزرگ باشیم.
منبع :
بازتاب :
موهبت تازه برای سهامداران
روند کلی قیمت و بازده سهمها و رشد شاخص کل معاملات بورس پس از مدتها که تنها بدون ترمز فقط رو به جلو حرکت میکرد در هفتهها و روزهای اخیر شکل تازهتری را از خود برای معاملهگران به نمایش گذاشته است به طوری که مدتی است سهامداران با دادوستد سهمهای خود هرازگاهی به پشت سر خود نیز نگاه میکنند که همین اتفاق باعث شده است که دیگر شتاب فزاینده و صعودی شاخص کل به عنوان نماگری که نشاندهنده اوضاع کلی بازار است و بازده و قیمت سهمها ادامهدار و انفجاری نباشد. نگاهی به آمار خرید و فروش سهمها، حجم معلاملات، ارزش بازار در همه تالارهای بورس به خوبی آمارهای کامل و برآیند واقعیتری از روند تالار شیشهای به مخاطبان و معاملهگران نشان میدهد. در این شرایط و در هفته گذشته شاخص کل نسبت به هفته ماقبل خود با 108 واحد افت که معادل (12/0) است با ریزش مواجه شد که در میان شاخص 30 شرکت بزرگ نیز با پنج واحد کاهش که معادل (12/0) نیز بود در این جو همراه بازار و معاملهگران بود، از سویی دیگر در مجموع شاخص کل معاملات در یک هفته با 1431 واحد ریزش که در اولین روز کاری 88 هزار و 926 واحد را نشان داد در آخرین روز هفته به 88 هزار و 69 واحد رسید. از سویی دیگر روند مثبت بازار که تنها در دو روز ابتدایی بازار آن را شاهد بودیم در مجموع هفته توانست 1186 واحد تاثیر مثبت بر شاخص کل داشته باشد که البته چون ادامهدار نبود نتوانست اتمسفر سبز تالار را تا پایان هفته داغ نگه دارد. ارزش بازار بورس نیز با کاهشی حدود سه هزار میلیاردی از 434 هزار میلیارد به 431 هزار میلیارد در آخرین روز هفته رسید. اما بورس را چه میشود که دیگر خبری از روزهای غوغایی آن نیست؟ «حاشیههای بودجهای، بازتاب واکنشهای تازه در ابعاد مذاکرات ایران و غرب، جان گرفتن بازارهای موازی که آرام آرام خود را نشان میدهند که چراغ آن با افزایش وام مسکن روشن شد از راه رسیدن گزارشهای 9 ماهه شرکتها که هر یک اطلاعات تکنیکال و بنیادی تازهای را به تحلیلگران و سهامداران میدهند و حتی تحولاتی در حوزه نرخ مواد خام در سطح جهان که تاثیر مستقیم بر صنایع و شرکتهای بورسی در جهت تولید و فروش و در نهایت سود و بازده دارد همگی میتواند از عواملی باشد که بازار سرمایه و به خصوص اوراق و بهادار ایران را به روزهایی متعادل و البته منطقی خود نزدیک کرده است تا شاید بتواند با درک درستی از شرایط و فضای اقتصادی کشور برای خود مجالی را فراهم کند. از سویی دیگر زیر سوال رفتن رشد و بازده بیش از صددرصدی بورس در شرایطی که دولت همه تلاش خود را انجام میدهد که تورم افسارگسیخته را مهار کند نیز به طرز قابل توجهی محرک بازدارندهای شده است تا دیگر همانند چند ماه گذشته این بازار در میان صدر اخبار نباشد. در عین حال همه تحولات بالا بیشتر از آن که وزن سنگینتری از فشارهای منفی و شوکآور را برای بورس به همراه داشته باشد، میتواند در به تعادل کشیدن بالا و پایین رفتنهای قیمتها و بازده سهمها نقش داشته باشد که این مهم میتواند برای این بازار یک موهبت ناخواسته نیز باشد. به هر حال معاملهگران در این فصل سرد زمستان که فعلا از برف در آن خبری نیست این روزها چشم به تابلو قرمز رنگ و گوش به شنیدن اخبار دست اول هستند تا در خرید و فروش سهمهای خود با نگاهی عمیقتر در تالار شیشهای گرمای لذتبخشی را برای خود فراهم سازند.
منبع :
بازتاب :
بورس تهران همچنان صدرنشین WFE
همه نهادهای بینالمللی برای اعضای خود هر از چند گاهی آماری از فعالیتهای آنان را در مقایسه با سایر اعضا منتشر میکنند. در زمینه بورس اوراق بهادار نیز این آمارها در سطح جهان از سوی WFE اعلام میشود. بر این اساس فدراسیون جهانی بورسها در تازهترین آمار خود در بخش بازدهی همانند چند سال گذشته بورس تهران را پربازدهترین بورس جهان معرفی کرد که این نشان از جایگاه ویژه بورس ایران در جهان دارد. اما واقعیت آن است که این آمارها تنها به بازدهی ختم نمیشود و سایر معیارها همانند حجم و ارزش معاملات، عمق بازارهای جهانی، میزان عرضههای اولیه، جایگاه شرکتها و برندهای بزرگ در بورسهای دنیا و... را نیز شامل میشود که بورس ایران تنها در زمینه بازدهی که البته به آن انتقادهای فراونی نیز وارد است توانسته است همیشه پیشتاز باشد در حالی که اکثر کارشناسان بازار سرمایه اذعان میدارند که معیار ارزیابی بورس و میزان محاسبه بازدهی آن باید با تغییر شاخص آن به درستی تحلیل و محاسبه شود. ادارهکنندگان این نهاد مالی بیاعتنا به انتقادات به راه خود ادامه میدهند و هر از چند گاهی با اعتنا به اینگونه آمارهای جهانی بر عملکرد و سیاستهای اجرایی خود مهر تاییدی میزنند. بر این اساس بهتر آن است که با حرکت به سوی سایر معیارهای ارزیابیشونده از سوی WFE بورس ایران در همه پارامترهای دیگر جایگاه مناسبی را به دست آورد و تنها به یک معیار بسنده نکند.
منبع :
ریزش شاخصها پس از اجرای تحریمهای جدید
همانگونه که روز گذشته در پیشبینی بازار و معاملات تالار شیشهای هفته جاری اشاره کرده بودیم، بورس اولین روز آخرین هفته پاییز را با ریزشی شدید آغاز کرد. در حالی این اتفاق و سقوط 820 واحدی شاخص کل روی داده است که با تحولات آخر هفته گذشته و اعمال تحریمهای تازه آمریکا که برخلاف توافقات ایران و 1+5 در ژنو سوییس است انتظار این رفتار از سوی معاملهگران در تالار شیشهای وجود داشت.به نظر این ترمز رشد شاخص و قیمتها، برای بورس بیشتر از ضرر منفعت به همراه خواهد داشت چراکه این اتفاق خود میتواند به اصلاحات بزرگ، تنفس بازار و معاملات آن تبدیل شود.هر چند این ریزش به همه بازارهای بورس در همه تالارها و سایر شاخصها سرایت کرد اما نمیتواند ادامهدار باشد چراکه دورنمای این ریزش و تحولات دامنهدار آن در حوزه سیاست افقهای مبهمی را نشان نمیدهد. یکی از دلایل آن نیز مقاومتهای اوباما، رییسجمهور آمریکا در برابر صادر نشدن تحریمهای سنگین یا حتی اعمال تحریمهای تازهتر است و همچنین و توصیههای روسیه مبنی بر اینکه اینگونه واکنشها و تحریمهای جدید میتواند مسیر توافقهای صورتگرفته را تحت تاثیر قرار دهد، همگی نشان از آن دارد که این فشار و جو نمیتواند برای ایران ادامهدار باشد و طرف مقابل متعهد است که در چارچوبهای تعیین شده با ایران برای حصول توافقهای آینده گام بردارد. به همین دلیل سرمایهگذاران همیشه مترصد نیز با تحلیل این واکنش و تصمیمها باز با داغ کردن صفهای خرید و فروش سهمها موجبات بازگشت شاخص به کانال صعودی را فراهم خواهند کرد. به هر حال در آخرین روزهای ماه پاییز نیز قرار داریم و باید در انتظار گزارشهای 9 ماهه نیز باشیم و همین رویداد نیز میتواند به بازار برای اصلاح قیمت و رشد شاخصها کمک کند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + لینک دوم + سوم