شورای عالی و حقوقیها دست به کار میشوند
روز چهارشنبه هفته گذشته وقتی در آخرین روز معاملات بورس، شاخص با 337 واحد ریزش به 74 هزار و 499 واحد رسید همه تحلیلهای تکنیکال شاخص که محدوده مقاومت و کف سقوط این نماگر را از مدتها پیش 74 هزار واحد تخمین زده بودند به آرزوهایی از دست رفته تبدیل شد. هر چند که اعلام خبر افزایش قیمت خودرو در آخر هفته میتوانست برای بورس و معامله گران آن یک شوک مثبت کوتاهمدت باشد اما مقاومت شرکتهای خودرو ساز مبنی بر اینکه افزایش قیمتها راضیکننده نیست تکلیف موج مثبت را قبل از آغاز بازار در هفته جاری روشن کرد با این وجود بسیاری از تالارنشینان بازار سهام که روز شنبه وارد بازار شدند انتظار نداشتند تا شاخص با ادامه ریزشهای سنگین خود با 983 واحد افت دیگر بعد از مدتها به کانال 73 هزار واحد هم وارد شود تا کاهش قیمت سهمها به بزرگترین معضل این روزهای بازار سهام تبدیل شود. چرایی این ریزشها آنچنان که باید شفاف نیست همانگونه که رشدهای گذشته نیز آن چنان پایه و اساس نداشت این ریزشها هم تا به امروز از مکانیزمهای روشنی برخوردار نیست. این روزها تحلیلهای داغی از وضعیت بورس وجود دارد. نگاهی کوتاه به این ارزیابیها نشان میدهد که متاسفانه بازار از اطلاعات ناقص و بعضا جهتدار در سطح کلان و خرد از سوی هدایتگران و منتفعان رنج میبرد که به زودی به صورت مجزا و مستند به آن میپردازیم. باز جای امید است که حداقل همچنان بخشی از تصمیمگیرندگان مستقل و بعضا نگران ناظر بر بورس این اوضاع را رصد میکنند و در صدد کشف چرایی و راه حلهای موقت و دایمی آن هستند. در تازهترین خبرها ظاهرا شورای عالی بورس قصد دارد تا در یک جلسه فوری به تعیین و تکلیف بورس و چگونگی حمایت از بازار بپردازد که این میتواند پالسهای مثبتی را برای بورس و سهامداران همیشه نگران آن مخابره کند. در عین حال حقوقیهای بازار نیز قصد دارند تا با خوردن یک صبحانه دیگر تازهترین تحولات بورس را بررسی و احتمالا حرکتهایی را برای جمع کردن بازار انجام دهند؛ اتفاقی که در نشست قبلی رخ نداد. آن چیز که مشخص است این است که باید برای بورس و ریزشهای آن به صورت سیستماتیک و نظاممند برنامه ریزی کرد نه فوری و بدون برنامه تا عاقبت صندوق حمایت از توسعه بازار بار دیگر تکرار نشود. صندوقی که آمارها نشان میدهد تنها چیزی نزدیک به 10 درصد نقدینگی وارد بازار کرده است. به هر حال انتظار در این برهه از زمان زیاد نمیتواند برای بورس خوشایند باشد چراکه میتواند برای این بازار و هدایت گران آن گران تمام شود.
منبع :
بازتاب :
دعوت خارجیها به بورس در شمال شهر
در حالی که روز گذشته علی صالحآبادی و اطرافیان وی با خیال راحت و کیلومترها دورتر از تالار شیشهای حافظ در مرکز شهر در حال قدم زدن در شمال شهر در نمایشگاه بورس بودند و در اواسط روز سری هم به اولین اجلاس سرمایهگذاری اسلامی زدند، سهامداران مضطرب این روزهای بورس برای دومین روز متوالی با ریزش قیمتها در پی سقوط همه شاخصها و در پی آن بازگشت دوباره شاخص کل به کانال 74 هزار واحد بودند. در آن سو رییس سازمان بورس از خارجیها دعوت میکند که در بازار سرمایه ایران حضور داشته باشند و برای آنان کارت دعوت میفرستد و در نقطهای دیگر و در نمایشگاه بورس حلقهای از سهامداران معترض به دور وی تشکیل شد تا بار دیگر اعتراضهای خود را این بار بدون واسطه و مستقیم به گوش وی برسانند. هر چند صالح آبادی به خبرنگار روزنامه «جهان صنعت» اجازه نداد تا در کنار سهامداران معترض به استدالهای وی گوش دهد تا شاید بتواند به تحلیلهای واقعگرایانه آقای رییس دست یابد اما همان صحبت های کوتاه نشان از سر درون سهامدارانی میداد که این روزها سرمایههای خود را از دست رفته میبینند. به هر حال این روزها سر مسوولان و برگزارکنندگان نمایشگاه بورس آنقدر گرم است که شاید تحولات بازار سهام برای آنان اولویت اصلی نباشد اما واضح است که باید تکلیف این نوسانهای شدید و ادامهدار یک بار برای همیشه روشن شود و توجیهاتی همانند «نوسان ذات بازار بورس است» دیگر خریدار ندارد.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + لینک دوم + سوم
گزارش در یک نگاه + بخش دوم + لینک دوم + سوم
بازتاب :
هدف نا مشخص، استقبال ناامیدکننده
بعد از آنکه در روزهای گذشته کارشناسان و فعالان بازار سرمایه از کیفیت برگزاری و اهداف نمایشگاه بورس انتقاداتی را مطرح کردند، این بار یکی از مدیران با تجربه بورسی به صراحت عنوان میکند که «در حال حاضر نهادهایی که منابع دیگران را مدیریت میکنند خیلی در نمایشگاه بورس حضور ندارند و جامعه هدف نیز در این نمایشگاه مشخص نیست». این در حالی است که گزارشهای میدانی خبرنگار «جهان صنعت» در روزهای دوم و سوم نمایشگاه بورس نیز نشان میدهد آنچنان که برگزارکنندگان نمایشگاه و رسانههای همسو از چند هفته قبل از آغاز این رویداد آن را در بوق و کرنا کرده بودند مردم عادی و البته مرتبط با بازار سرمایه از این نمایشگاه استقبال نکردهاند و همه چیز به یک گردهمایی صنفی تبدیل شده است. جالبتر آنکه این نمایشگاه حتی نتوانسته است در سطح نمایشگاههای معمولی مورد توجه قرار گیرد چراکه در هیچیک از بخشهای خبری جز روز اول بازتاب خاصی در جهت پخش گزارش و دعوت مردم به حضور نداشته است. فقط کافی است تا استقبال از یک نمایشگاه خاص اینچنینی همانند الکامپ یا کنگره موبایل و حتی پتروشیمی را با نمایشگاه بورس مقایسه کنیم تا به این نتیجه برسیم هیچگاه کیفیت در پس آمارهای کمی با همراهی بمبهای خبری و تبلیغاتی بیاثر پنهان نخواهند ماند چراکه در عصر ارتباطات و هوشمندی مردم دیگر سادهانگارانه با اینگونه مسایل برخورد نمیکنند.
منبع :
بازتاب :
انتخابات اعضای کمیته رسانه بازار سرمایه روز گذشته در محل شرکت اطلاع رسانی و خدمات بورس برگزار و اعضای جدید آن انتخاب شدند. در این انتخابات که با حضور نمایندگان رسانهها برگزار شد، هادی مومنی از روزنامه «جهان صنعت»، مجید اسکندری از روزنامه «دنیای اقتصاد»، مهدی حاجی وند از « خبرگزاری تسنیم»، رضا امامی از «اکو بورس»، فرزانه حسینی پور از «خبرگزاری ایسنا»، معصومه مرزبند از«واحد مرکزی خبر»، محمد فهمی از «باشگاه خبرنگاران جوان»، و «نازنین نامور» از ماهنامه بورس با اکثریت آرا به عنوان اعضای جدید کمیته رسانه بازار سرمایه انتخاب شدند. همچنین مهتاب محمدی از « خبرگزاری مهر»، مهدیه انوشه از «توسعه» و حسن کریمی از «ایران بورس» به عنوان اعضای علی البدل کمیته رسانه برگزیده شدند. همچنین، سروش خسروی نیز با اتفاق آراء به عنوان خبرنگار پیشکسوت در حوزه بازار سرمایه، در دومین دوره این کمیته حضور خواهد داشت. کمیته رسانه بازار سرمایه، یکی از کمیتههای فرعی شورای اطلاعرسانی بازار سرمایه است که وظیفه ایجاد تعامل مثبت و مؤثر میان ارکان بازار سرمایه و اصحاب رسانه را برعهده دارد. علاوه بر این، در ابتدای این جلسه، مدیر روابط عمومی و امور بین الملل سازمان بورس و دبیر شورای اطلاع رسانی بازار سرمایه گزارشی از عملکرد دوره نخست فعالیت کمیته رسانه بازار سرمایه را برای حاضران تشریح کرد. سعید مستشار با بیان اینکه اعضای سابق کمیته رسانه بازار سرمایه در طول مدت یک سال فعالیت خود 37 جلسه برگزار کردند، گفت: بررسی و تحلیل پیرامون مسائل روز بازار، دیدار با مدیران ارشد بازار سرمایه، پیگیری دغدغه ها و مشکلات خبرنگاران، افزایش تعامل با روابط عمومی های ارکان مختلف بازار سرمایه، اطلاع رسانی مناسب برنامه های مهم، تکمیل بانک اطلاعات خبرنگاران و برگزاری دوره های آموزشی از مهم ترین دستاوردهای کمیته سابق بازار سرمایه بود. وی اظهار امیدواری کرد اعضای جدید کمیته رسانه بازار سرمایه بتوانند نقش فعال تر، پویاتر و موثرتری را ایفا کرده و به توسعه بازار سرمایه کمک کنند.
منبع :
بازتاب :
سنا + ایسنا + تسنیم + بورس نیوز + اکوبورس + ابورس + مالی پرس + ویکی پیج + روزنامه دنیای اقتصاد + بورس 24
رمزگشایی از نگرانیهای معاون اول رییسجمهور
بورس به میدان تازه بحرانسازی برای دولت حسن روحانی تبدیل شده است که البته با اقدام سریع وزیر اقتصاد فعلا اولین بحران و چالشی که میرفت برای دولت گران تمام شود در نطفه مهار شد. در ادامه نیز معاملات این بازار پس از ریزشهای شدید که باعث افت چند هزار واحدی شاخص کل شده بود به حالت عادی خود برگشت و دیگر شاهد موج وسیع نگرانیها در میان سهامداران و فعالان بازار نیستیم. اما یک افشاگری آن هم در بالاترین سطح دولت یازدهم درباره معاملات بورس پرده از حقایقی برمیدارد که اگر در آینده باز هم تکرار شود، میتواند بورس و سهامداران آن را در یک بحران واقعی و گستردهتر غرق کند. اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور در اظهارنظری عجیب روز یکشنبه عنوان کرد: «در چند روز گذشته به دلیل تصمیمهایی که در جایی خارج از بورس گرفته شد، شاخص بورس دچار ریزشهای شدید شد اما مجددا به روال طبیعی خود باز گشته است. عدهای از کاهش شاخص بورس ابراز خوشحالی میکردند.» در این افشاگری باید به کلیدواژههای «تصمیمهایی خارج از بورس و خوشحالی عدهای» دقت کرد تا بتوانیم با رهگیری آن و بررسی چند سناریو به اصل ماجرا نزدیک شویم چراکه این مقام رسمی دولت بیشتر از دو جمله موضوع را آشکار نکرده است. اما به راستی چه تفکر و نگاهی وجود دارد که نمیگذارد در بورس براساس روند طبیعی خرید و فروش سهام، قیمتها و شاخصها بالا و پایین شوند. چگونه میشود بورسی که از ابتدای عمر دولت تا روزهای میانی اسفندماه سال گذشته از خنثیترین بازار مالی کشور به فعالترین آن تبدیل شد بهطوری که همه آمارهای کمی و کیفی آن که طی عمر نزدیک به 50 ساله به یکباره رقمها و رکوردهای تازهتری را به ثبت رساند در کمتر از دو ماه به ریزشهای شدید و نگرانیهای بزرگ تبدیل شود. آیا پای منافع اقتصادی در میان است یا فشارهای حزبی و سیاسی که این روزها از همه کانونها به سوی دولت یازدهم سرازیر شده است؟ برای پاسخ به این فرضیهها، باید به بررسی روند فعالیت چند گروه داخلی و خارجی در سطح بورس و فضای اقتصادی و سیاسی کشور بپردازیم.
یکی دیگر از گروههایی که احتمال دارد دست به سناریوسازی برای بر هم زدن معاملات بورسی بزند، دلالان ارز و سکه هستند. نوسانهای قیمت دلار که حتی برای اولینبار در دولت یازدهم به بیش از سه هزار و 300 تومان هم در مقطع کوتاهی رسید، جمع زیادی از نقدینگیها را از بورس خارج کرد که آمارهای ارزش بازار طی چند وقت اخیر به روشنی این موضوع را تایید میکند. در کنار آن قیمت سکه طلا هم با نزدیک شدن به یک میلیون تومان به خوبی توانست سودای بازدهی بالا را به بخش دیگری از سهامداران منتقل کند و سقوط را به تالار شیشهای بکشاند.اما مگر چند دلال رسمی و غیررسمی میتوانند برای یک نهاد مالی بحرانسازی کنند؟ پاسخ روشن است: خیر. ولی اگر داستان ایجاد شبکه دلالان که با حجمهای بالا، نقدینگیها را به صورت خرد و کلان و حتی با استفاده از دستگاههای POS در مدت چند ماه در دولت محمود احمدینژاد به سمت بازار ارز و سکه هدایت کردند به یاد آوریم، متوجه میشویم «جمشید بسمالله»های زیادی همیشه هستند که با در اختیار داشتن پشتوانههای مالی و سیاسی و به صورت گسترده قادر هستند کنترل بازارهایی همانند ارز و سکه را از حالت عادی خارج کنند. این گروهها میتوانند حداقل یکی از کدهایی باشند که اسحاق جهانگیری از خوشحال بودن آنان به خاطر سقوط بورس خبر داده است.
بانکها و موسسات مالی
هرچند حتی احتمال گزینه بانکها و موسسات مالی برای رهگیری کدهای معاون اول رییسجمهور اصلا باورپذیر نیست و در حقیقت هم همینگونه است اما دولت خواسته یا ناخواسته با آزاد کردن نرخ سود بانکها از یکسو و رها کردن موسسات مالی از سوی دیگر، آنچنان ضدتبلیغی برای سرمایهگذاری در سطح فضای اقتصادی به خصوص در بورس برای خود به وجود آورد که حتی بانکهای دولتی با استفاده از این فرصت ویژه که سالها از آن منع بودند، تبلیغ پرداخت سود ماهانه تا 25 درصد را هم در منظر عموم مردم قرار دادند. طبیعتا در کنار آن با وجود ریسک بالای بورس، عده زیادی از مردم و سهامداران با خارج کردن نقدینگیهای خود به سمت بانکها روانه شدند. شاید برکناری چند مدیرعامل بانک دولتی در دولت حسن روحانی خود زوایای دیگری از افشاگریهای معاون اول باشد اما آن برکناری در زمانی روی داد که بورس اوضاع خوبی را پشتسر میگذاشت در نقطه مقابل موسسات مالی که حتی بعضی از آنها پرداخت سود تا نزدیک به 30 درصد روزشمار را تعیین و تبلیغ میکنند، میتواند یکی از احتمالات فوق باشد که در چند روز گذشته دولت با فراخواندن همه مدیران بانکهای دولتی، خصوصی و موسسات مالی ضوابط تازهتری را برای آنها ایجاد کرد که به صورت موازی به رونق افتادن بورس منتهی شد. حتی ایجاد صندوق توسعه بازار سرمایه که چهار بانک و دو بیمه را مکلف به حمایت پنج هزار میلیارد تومانی از بورس کرد، میتواند یک ابزار کنترل و حتی تنبیهی قلمداد شود که دولت برای مهار بحران بورس در پیش گرفت.
گروههای خاکستری
اما اگر کمی عمیقتر به کدهای افشاگرانه معاون اول رییسجمهور توجه کنیم به قدرت و تاثیرگذاری گروههای خاکستری بیش از پیش ایمان میآوریم. در فضایی که در همه ابعاد برخلاف دوران دولت احمدینژاد با آن همه مشکلات عمیق، دولت حسن روحانی توسط گروههای سیاسی تندرو از سیاست خارجی تا سبد کالا، از یک جشن ساده زنانه تا نرخ تورم کاهش یافته تحت فشارهای مستمر و بیپایان است. گروههای خاکستری حاضر هستند تا با به چالش کشیدن نهادهای اقتصادی سرمایهپذیر همانند «بورس، ارز، طلا، مسکن و...» عملکرد سیاهی را از دولتی که حتی یکسال از فعالیت آن نمیگذرد برای مردم به نمایش بگذارند. بورس به علت تجمیع حداقل 7 تا 10 میلیون سهامدار حقیقی و حقوقی در بازارهای «اوراق، کالا، بورس و انرژی» همیشه گزینه مناسبی برای التهابآفرینی است. استراتژی این گروه فقط به جناحبندیهای سیاسی ختم نمیشوند بلکه با استفاده از قدرتهای حامیان پشت پرده خود به راحتی میتوانند با روشهای سیستماتیک و برنامهریزی شده حداقل در یک برهه چند هفته یا چند ماهه یک بازار مانند بورس را برهم بریزند تا به اهداف خود دست پیدا کنند.باید اذعان داشت که خاکستریهای سیاسی و اقتصادی در ایران که بعضی از مهرههای آنها در حال حاضر در بازداشتگاهها هستند، همیشه از قدرت مانورهای منفی بالا و برهم زدن شرایط برخوردار هستند. این دولتها هستند که باید با شفافیت عملکرد و استفاده از ابزارهای قانونی شجاعانه و بیملاحظه نسبت به برخورد با اینگونه تفکر و نگاههای آسیبزا اقدام کنند. در کنار همه این موارد در سالی که رهبر معظم انقلاب آن را برای دومین سال، سال اقتصاد نامیده است، دولت روحانی باید با استفاده از این فضا جلوی هرگونه سیاهنمایی و اختلاف در بازارهایی همانند بورس را بگیرد تا این روش به یک بدعت تبدیل نشود و البته از معاون اول رییسجمهور هم انتظار میرود برای اینگونه افشاگریها که به آینده میلیونها سهامدار وابسته است بدون ملاحظه برخورد کند تا اعتماد مردم و سرمایهگذاران به دولت یازدهم بیشتر از قبل شود. در انتها ذکر این نکته نیز ضروری است که همه این احتمالها ذرهای از میزان مسوولیتپذیری ناظران بازار سرمایه و نوع مدیریت آنها را کم نمیکند چراکه این نکته روشن است که بازار سرمایه ایران هنوز با بازار سرمایه کارا و استانداردهای روز خیلی فاصله دارد و همچنان رانت اطلاعات و اعمال سلیقهها آسیبهای زیادی را به سهامداران وارد میکند. انتظار آن است که نگاهها در این بازار نیز دچار تحول شود تا بورس همیشه محل مطمئن و شفافی برای سرمایهگذاری باشد.
منبع :
بازتاب :
بورس نیوز + تابناک + فرارو + بی باک نیوز + یک تا صد + روزنامه خراسان + لینک دوم
ریزش شاخص و خنثی شدن حمایتها در بورس
برخلاف انتظارها و البته تحولات روز چهارشنبه هفته گذشته تالار شیشهای که باعث شد پس از مدتها سهامداران یک روز مثبت را سپری کنند، روز گذشته و در آغاز اولین روز کاری همه چیز در بورس دوباره قرمز شد و قیمت سهام و شاخصها به یکباره فرو ریختند. در این ریزش که شرکتهای پتروشیمی و بانکیها بیشترین نقش را بازی کردند، شاخص کل معاملات با 523 واحد افت به کانال 73 هزار و 637 واحد رسید. این اتفاق از آن جهت غافلگیرکننده بود که پس از اعلام حمایت دولت و مجلس از بورس در هفته گذشته انتظار آن میرفت که تالار و سهامداران آن با امید و انگیزه بیشتری در بورس فعالیت کنند اما ظاهرا تبعات تصمیمهای جدید دولت همانند اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی که دستور آن ابتدای صبح روز گذشته اعلام شد خیلی زود تاثیر خود را در بورس بر جا گذاشت و باعث شد تا از همان ابتدای معاملات شاخص سیر نزولی به خود بگیرد و به تبع آن قیمت سهمها و صنایع تاثیرپذیر نیز در سراشیبی قرار بگیرد. با این وضعیت احتمالا تصمیمهای اخیر دولت برای حمایت از بازار سرمایه به سوی ناکامی محض در حرکت است تا اینکه به یک روزنه امید در بلندمدت تبدیل شود. جالب آنکه در این شرایط بالاخره یک مقام رسمی و مسوول بورس به اظهارنظر درباره تحولات جاری و آینده بازار پرداخت. حسن قالیباف اصل که در هفته گذشته در آن سوی آبها و برای بازدید و مذاکره در بریتانیای کبیر حضور داشت این ریزشها را خیلی تاثیرگذار نمیداند و حتی توصیه به خرید سهم از سوی سهامداران میکند چراکه معتقد است این قیمتها در شرایط عادی بازار سهام وجود ندارد. این اعتراف از آنجایی جالب توجه است که این مقام به صورت غیرمستقیم رونق نداشتن بورس در شرایط فعلی را تایید کرده و توصیه میکند سهامداران با مطالعه وارد بازار شوند. به هر حال همین توصیهها نشان میدهد حداقل بخشی از مسوولان و مدیران بازار سهام کاملا چشمهای خود را بر واقعیتهای بورس در این روزها نبستهاند و شاهد ضرر و زیان سهامداران بعضا حقیقی و خرد هستند. اینکه چه زمانی ناظران بازار کاملا چشمهای خود را باز میکنند تا به کمک سهامداران بیایند معلوم نیست اما این نکته به خوبی مشخص است که در این وضعیت ناپایدار، سهامداران خود باید نسبت به سرمایهگذاریهای خود حساسیت داشته باشند و با کنترل کردن ریسکها حداقل اگر سود نمیکنند، دچار ضرر و زیان بیشتر نیز نشوند.
منبع :
وعده صالحآبادی همزمان با ریزش 1581 واحدی شاخص
یکهزار و 581 واحد ریزش در یک روز و رسیدن شاخص کل معاملات بورس از 76 هزار و 501 به 74 هزار و 920 واحد تازهترین شوک بورس به سهامدارانی بود که این روزها فقط با استرس در تالار حضور دارند. در کنار این عدد بهتر است تا هشت هزار میلیارد تومان کاهش ارزش بازار را هم در نظر بگیرید تا به خوبی به آنچه این روزها در بازار اوراق سهام در کشور میگذرد پی ببرید. سقوط همه شاخصهای بازار «کل، 30 شرکت بزرگ، آزاد شناور، بازار اول، بازار دوم و صنعت» که با میانگین دو درصد همراه شد روز خاص و سیاهی را برای اهالی تالار شیشهای رقم زد تا شاید هشدارهای تازه این بار زمینهساز به خود آمدن مسوولان و مدیران بازار شود. در تازهترین واکنشها بالاخره علی صالحآبادی از اجرای طرحهای تازه نجاتی در آینده نزدیک خبر میدهد که مشخص نیست دقیقا قرار است زمینه ساز چه تحولات بزرگی در بازار بورس شود. ادامه ابهامآمیز سخن گفتنهای اینچنینی در بازاری که به شدت منتظر خبرهای تازه است در شرایط فعلی نهتنها نمیتواند به سهامداران کمکی بکند بلکه خود علامت سوالهای بزرگی را فراهم میکند. در این وضعیت که نه سهامداران از آینده تحلیل مثبتی دارند و نه مسوولان برای چارهاندیشی دست به فعالیت تازهای میزنند همه چیز در یک دایره ابهام قرار گرفته است و این دایره هر روز که میگذرد بزرگتر از قبل در تالار شیشهای به حرکت درمیآید. آیا این دایره همانند یک گلوله برفی که از بالای کوه به پایین در حال حرکت است قصد دارد قربانیهای بزرگی را برای خود انتخاب کند؟ در حال حاضر سهامداران خرد از جمله قربانیان این هدف هستند. در آینده اگر اوضاع تغییر پیدا نکند احتمال قریب به یقین قربانیهای بزرگتری را انتخاب خواهد کرد.
منبع :
بازتاب :
سقوط شاخص به 76 هزار واحد و ادامه استراتژی سکوت
اوضاع بورس بد بود، بدتر هم شد تا یک بار دیگر ثابت شود که این بازار به یک محرک قویتر از آنچه فعلا وجود دارد نیاز دارد و دیگر نسخه آرامبخش «سکوت و نظاره» برای به کنترل درآوردن ریزشها کاربرد ندارد. فعلا شاخص به کانال 76 هزار واحدی رسیده است که آخرین بار در میانههای سال گذشته آن را تجربه کرده بود اما اگر شرایط همینگونه ادامه پیدا کند هیچ بعید نیست که این پارامتر به عدد روزهای ابتدایی سال گذشته که حول و حوش 40 هزار واحد بود نیز برگردد. سکوت مسوولان بورس که دیگر حتی حاضر نیستند توصیههای همیشگی به ادامه حضور در بازار را هم بکنند یا بگویند این ریزشها جزو ذات بورس است هم مزید بر علت شده است تا به این نتیجه برسیم که ظاهرا آقایان خود نیز در این گرداب قیمتی در حال غرق شدن هستند. سهامداران حقیقی هم هر یک به نوعی سعی میکنند تا گلیم خود را از آب بورس بیرون بکشند اما روشن است که ادامه این وضعیت باعث خواهد شد تا به زودی سهامداران حتی شاید گلیمهای خود را در تالار رها کنند و سرمایهگذاران به فکر کوچ از این نهاد سرمایهپذیر به سوی سایر نهادهای موازی همانند بانک که با نرخ سودهای وسوسهانگیز این روزها چشمنوازی میکنند، بیفتند. ادامه غیبت حقوقیها نیز در حال تبدیل شدن به یک معماست که هر روز ابعاد تازهتری از خود بر جای میگذارد. در این میان بورس حتی حاضر نیست تا شانس خود را یک بار دیگر برای اجماع با حقوقیها امتحان کند تا شاید اوضاع به سامان برسد. به هر روی با در نظر گرفتن شرایط فعلی باید در انتظار ریزشهای بیشتری هم در تالار شیشهای باشیم مگر آنکه تحول و اتفاق تازهای در آن شکل گیرد که به امید و پایان نگرانیها تبدیل شود.
منبع :
چماق فاز دوم و سود بانکی بر سر سهامداران
تمام شدنی نیست! اول میگفتند نوسان است اما نوسان یک روز، دو روز، سه روز، سهامداران تا کی باید با توجیه تکراری «ذات بورس نوسانی است» شاهد کاهش قیمت سهمهای خود در بازار باشند؟ کار به جایی کشیده شده که شاخص کل معاملات به عنوان یک ابزار سنجش از فضای واقعی معاملات سهمها در تالار شیشهای هر روز فقط بازگشت به عقب را تکرار میکند و در حال نزدیک شدن به کانال 76 هزار واحد است. گویی مثل همیشه همه منتظر هستند اوضاع آنقدر پیچیده و قرمز شود تا باز هم با یک تصمیم خلقالساعه دیگر همانند «تغییر ضوابط خرید و فروش سهمها» که در اسفندماه سال گذشته بعد از ریزشهای شدید و اعتراضهای دامنهدار اجرا شد که البته به یک ماه هم نرسید و منتفی شد مسوولان بورس به حمایت از بازار بپردازند. پیشنهاد نمیشود که باز هم تغییرات اعمال شود که این کار همان پاک کردن صورت مساله است اما کاش حداقل آقایانی که همیشه فقط آمار اعلام میکنند و جملات تکراری را هر روز در قالبی تازه بیان میکنند یک بار برای همیشه اعلام کنند که شاید ضعف از سوی تصمیمهای اجرایی خود و مدیران اطراف است! واکنش حقوقیها در گذشته و حال نشان میدهد این گروه دیگر حداقل در ظاهر هم که شده به تصمیمهای حمایتی مدیران بورسی اهمیت نمیدهد و قصد ندارد در این اوضاع با استفاده از قدرت رهبری خود در تالار و معاملات روزانه، بورس را به ساحل آرامش برساند. احتمالا و براساس تجربه گذشته این بار هم تا شرایط به مرحله اضطرار نرسد و اعتراضها دامنهدارتر نشود گوشهایی که باید هشدارها را بشنود و چشمهایی که باید اشکالات را ببیند قصد ندارند تا واقعیتها را ببینند و بشنوند. کاش برای یک بار هم که شده علاج واقعه قبل از وقوع انجام شود. اجرای مرحله دوم طرح هدفمند شدن یارانهها که تنها در فاز حاملهای انرژی صورت گرفته است یا افزایش سود بانکی بیشتر از آن که علت اصلی افت بورس باشد تنها بهانههای جذابی هستند که از کارشناس تا مسوول همه به آن استناد میکنند. مگر این تحولات برای بار نخست است که در اقتصاد کشور اجرا میشود. مگر یک مرحله کامل از هدفمند شدن یارانهها و افزایش پیدرپی سود بانکها در سالهای گذشته روی نداده است که این بار به عنوان چماق بر سر سهامداران بورس کوبیده میشود. واقعیت آن است که باید تدبیرهای تازهتری در بازار شکل بگیرد تا یک هارمونی منظم در بازار شکل بگیرد تا این وضعیت به سامان برسد. آیا ارادهای وجود دارد؟
منبع :
بازتاب :
اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها که دیر یا زود در سالجاری به صورت جامع به مرحله عملیاتی میرسد تاثیرات متفاوتی بر بازارهای مالی و سرمایهای خواهد گذاشت. در این بین بازار سرمایه که همیشه تحت تاثیر تحولات سیاسی و اقتصادی میباشد نیز از تیررس حاشیه و فشارهای اجرای این طرح که به جراحی اقتصاد نیز معروف شده است دور نخواهد ماند. اگر به تاثیرات مرحله نخست این طرح در بورس نگاه کنیم متوجه میشویم یک شوک منفی در ابتدا بر این بازار وارد شد اما در ادامه هر چقدر زمان گذشت شرایط برای سهامداران مناسبتر شد. از سویی دیگر شرکتها نیز با اعمال تاثیرات طرح در صورتهای مالی توانستند میزان قابل توجهی فشار هزینهها را کنترل کرده و سود تعدیل شدهای را برای سهامداران به ارمغان بیاورند اما وضعیت بورس و صنایع حاضر آن برای مرحله دوم هدفمند شدن یارانهها کمی متفاوتتر از گذشته خواهد بود. حال که فاز دوم هدفمند شدن یارانهها تنها با افزایش قیمت حاملهای انرژی از ابتدای سال آغاز شده است، سهامداران با واکنش منفی خود معاملات بورس را بر خلاف چند سال گذشته که از ابتدای سال با صعود همراه میشد به سرازیری سقوط، کاهش قیمت و شاخصها هدایت کردهاند. به خوبی روشن است که با اعمال سایر اصلاحات اقتصادی دیگر طرح در فاز دوم بجز صنعت پتروشیمی بورس که در حال حاضر تحت تاثیر قرار گرفته و خود به عامل اصلی افت بورس تبدیل شده است سایر صنایع حاضر در بازار سرمایه ایران و حتی فراتر از بورس اوراق بهادار نیز با اینگونه فشارها مواجه خواهند بود که زمینهساز ابهامهای گسترده و حتی غیر قابل کنترل خواهند شد. برای مهار این نگرانیها دولت باید بر خلاف دولت پیشین با حمایتهای سیستماتیک از صنایع، فشارهای اجرای طرح را برای جامعه هدف طرح قابل تحمل کند تا موج نگرانی و ریزشها به بورس سرازیر نشود در غیر این صورت سهامداران بورس در یک چشم بر هم زدن تمام راهی را که در یک سال طی کردند و با معاملات پر رونق خود باعث شدند شاخص کل بازار از 40 هزار واحد ابتدای سال به مرز 90 هزار واحد در نیمههای ماه پایانی سال گذشته برسد را به عقب باز خواهند گشت که این تحول میتواند برای دولت و مسوولان بورس گران تمام شود.
منبع :