گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

ایمان به فوتبال ایرانی


اگر فوتبالی که ما در ایران بازی می‌کنیم را با فوتبالی که آن‌ور آبی‌ها بازی می‌کنند مقایسه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که بازیکنان ما تنها کاریکاتوری از فوتبال روز دنیا را در ایران بازی می‌کنند که البته نباید به «کاریکاتور» توهین شود چراکه در اصل این بازیکنان و مربیان پرادعا حتی توان شبیه به کاریکاتور بودن نسبت به فوتبال روز دنیا را نیز ندارند‌تاسف‌آورتر آن که علاقه‌مندان به این نوع فوتبال همانند همیشه در انتظار یک بازی با کیفیت هستند و هر بار سرخورده‌تر از همیشه از انتخاب خود برای دیدن فوتبال ایرانی پشیمان می‌شوند‌.داربی 78 دو تیم تهرانی «پرسپولیس و استقلال» نمونه واضح و باکیفیت‌ترین نوع فوتبال با نسخه ایرانی است‌. واقعا برای حال خودم متاسف هستم که باز هم با هیجان نشستم و از تلویزیون بازی را دیدم‌. 90 دقیقه مشت و لگد به جای کارهای ترکیبی و تاکتیکی، 90 دقیقه وحشی‌بازی به جای نشان دادن تکنیک‌ها و لحظه‌های ناب فوتبال‌.‌.‌.  ما فوتبال‌دوستان ایرانی توقع نداریم که کیفیت فوتبال تیم‌های ما در سطح لالیگا، کالچو یا حتی لیگ‌های کشورهای درجه اروپا همانند ترکیه، بلژیک و غیره باشد‌. اما آیا این توقع که تیم‌های فوتبال ما و در راس آن دو تیم تهرانی که همیشه بیشترین ادعا و کمترین سطح فوتبالی را دارند، بتوانند حداقل 10 پاس به هم بدهند، چهار تا شوت به دروازه‌های یکدیگر شلیک کنند، تاکتیک و تکنیک قابل دفاع را از خودشان نشان بدهند، توقع بیجا یا زیادی است؟ برای من دیگر دیدن با هیجان فوتبال ایرانی و در راس آن داربی «پرسپولیس و استقلال» تمام شد‌. دیگر در این نمایش مضحک نقش تماشاگر غافل را بازی نمی‌کنم‌از این به بعد با ایمان به اینکه فوتبال ایرانی یعنی وقت تلف کردن و نگاه کردن آن ارزش ندارد اگر هیچ کاری نداشتم و هوس وقت تلف کردن داشتم به بازی فوتبال تیم‌های ایرانی نگاه می‌کنم‌


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


خواب


این ماجرا که می‌خوام براتون بگم برای من خیلی اتفاق می‌افته و هر از چندگاهی تجربه‌اش می‌کنم. تو فکر سوژه برای نوشتن بودم و بخشی از ذهنم رو آزاد کردم تا بره برای من یک سوژه رو شکار کنه. از قضا وقتی از خواب بیدار شدم، دیدم پیش یکی از دوستانم هستم. گفتم چه خبر؟ من کی اومدم پیش تو؟ گفت تو حالت خوب نبود رفتی دکتر و حالا اینجا هستی! گفتم من هیچی یادم نمی‌یاد، گفت شما حالت اینقدر بد شد که مجبور شدیم ببریم تو رو پیش دکتر و از اون جایی که واقعا هم چند روزی حالم خوب نبود خیلی تعجب نکردم اما از این مساله که من هیچی یادم نیست و چرا بعد دکتر به جای اتاق خودم تو خونه دوستم هستم، تعجب کردم. فقط خندید. گفتم ببین اگر مطمئنی این داستان این جوری هست من دنبال یه سوژه واسه نوشتن بودم همین ماجرای عجیب و غریب را بنویسمگفت اگر اومدن به خونه من به‌جای اتاق خودت بعد مطب دکتر خیلی شگفت‌انگیزه برای تو، بنویس. گفتم آخه من چرا باید بیام خونه تو بعد برگشتن از مطب دکتر؟ باز هم فقط خندید. رفت برای من میوه و داروهامو بیاره تا بخورم. یکدفعه من احساس تشنگی زیادی کردم و از خواب بیدار شدم!! همون جا بود که فهمیدم همه این ماجراها تنها یک خواب بوده و من بازم یک خواب نزدیک به واقعیت دیدم. اما دیگه مهم نبود و مهم این بود که همون بخش از ذهنم که باید برای من یک سوژه مهیا می‌کرد کارش رو به خوبی انجام داده بود. بعضی مواقع خواب‌های من اینقدر واقعی هستند که حتی بعد از بیداری به دنبال اون هستم تا لحظاتی که شاید باور کردنی نباشه اما برای من بیشتر اوقات به وجود میاد. ما آدم‌ها معمولا درباره خواب‌هایی که می‌بینیم با هم حرف نمی‌زنیم و من خیلی دوست دارم این داستان سرآغازی باشه برای اینکه ما بعضی از خواب‌های جالب خودمون رو برای دیگران هم تعریف کنیم تا حداقل به یک لبخند تبدیل بشه.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


در انتظار داربی متفاوت و 90 دقیقه هیجان


یک قرمز و آبی دیگر، یک هیجان تمام‌نشدنی و 90 دقیقه حرص و جوش خوردن دوست‌داشتنی که هر فصل فوتبالی حداقل دو بار اون رو تجربه می‌کنم. این‌بار هم اوضاع هم مثل همیشه است چون داربی همیشه داربی است. مردان این بازی باید مرد این بازی باشند. نه ادعا و نه ستاره بودن و نه حتی تاکتیک‌های متنوع، هیچ‌کدام نمی‌تواند برنده را از قبل مشخص کند و حداقل این قانون در ایران همیشه جواب داده است برخلاف سایر داربی‌های دنیا که تیم آماده‌تر و قدرتمندتر همیشه با شانس بیشتری برنده بازی بوده است. جمعه 27 دی‌ماه 1392 می‌تواند برای پرسپولیس یا استقلال و هوادارن آن یک تراژدی باشد و حتی یادآور یک «دژاوو» از داربی‌های پیشین اما برای من تنها یک چیز مهم است و آن هم این است که تیم محبوبم پرسپولیس که البته در زمان نوشتن این نوشته به خاطر یک مشت پول که البته حقشان است در اعتصاب به سر می‌برد، برنده شود که اگر نشود شانس قهرمانی این فصل به احتمال بالای 60 درصد از دست خواهد رفت. یک چیز برای من روشن است که این فوتبال آخرین فوتبال دنیا و آخرین داربی ایرانی نیست و چه ببریم و چه ببازیم سعی می‌کنم همان 90 دقیقه را با عشق به فوتبال با همه آن هیجان‌هایش ببینم. فقط خدا کند بازیکن‌های صاحب غم پول تیم محبوب من حالا که تحمل دوری از پول را ندارند حداقل تعصب بازیکن‌های قدیمی را در بازی داشته باشند و نشان دهند ارزش پولی که می‌گیرند را دارند و حاضرند در مهم‌ترین بازی فصل به خاطر هواداران و اعتبار خودشان بجنگند.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


برای این فوتبال باید گریه کرد


واقعا باید در فوتبال ایران یک رنسانس به وجود آید و این تحول بزرگ قطعا قبل از آغاز جام‌جهانی رخ نخواهند داد چراکه در فدراسیون فوتبال نه اراده‌ای وجود دارد و نه آقایان تمایل دارند که شایعات مرتبط به فسادهای داخلی و خارجی مستطیل سبز و حاشیه‌های آن را به نتیجه مثبت برسانند چراکه اخبار پررنگی هست مبنی بر پاک کن و کارتابل‌های جادویی که از این مکان به بیرون درز پیدا کرده استجالب آنکه در فدراسیونی که علی کفاشیان به عنوان رییس، همیشه خنده را به مدیریت مستحکم ترجیح می‌دهد، مدیران میانی و حتی سازمان‌های موازی آن احکامی را صادر می‌کنند که بعد از انتشار آن را اصلاح نمی‌کنند تا اینکه حیثیت یک مسلمان به خطر نیفتدآخرین نمونه این اتفاق به جریان قلیان‌کشی دسته‌جمعی بخشی از مربیان تا بازیکنان تیم زیر 22 سال ایران به سرمربیگری علیرضا منصوریان برمی‌گردد که در جزیره کیش اتفاق افتاد. علامت سوال بزرگ اولین واکنش و اعلام حکم فدراسیون فوتبال بود که در آن جرایم غیرقطعی در نظر گرفته شده بود و در خبر نام دو بازیکن باشگاه پرسپولیس «پیام صادقیان و محسن مسلمان» به عنوان محروم از بازی در تیم‌های ملی تا اطلاع ثانوی نیز روی خروجی همه خبرگزاری‌های رسمی و غیررسمی قرار گرفت. در تازه‌ترین اظهارنظرها حجت‌الاسلام علیرضا علیپور، دبیر هیات رسیدگی به تخلفات فوتبال می‌گوید نام این دو بازیکن در حکم فدراسیون فوتبال ایران درج نشده است و رسانه‌ها خودشان آن را درج کرده‌اند. «دقت کردید». به همین راحتی با حیثیت حرفه‌ای دو بازیکن جوان و آینده‌دار بازی می‌شود و فدراسیون فوتبال حتی زحمت انتشاریک بیانیه اصلاحیه‌ای را نمی‌دهد تا این شبهه به وجود آید که شاید یک نگاه رنگی در پشت این ماجرا وجود دارد.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


شایعات کمر بورس را شکست


ریزش  2388 واحدی شاخص کل معاملات


روز گذشته از همان ابتدای معاملات در تالار شیشه‌ای می‌شد رنگ و بوی متفاوت رفتار معاملاتی سهامداران را  مشاهده کرد. ریزش بیش از هزار واحدی نماگر در کمتر از یک ساعت از آغاز رسمی خرید و فروش سهم‌ها، پچ‌پچ‌های بورس‌بازان که بیشتر از هر روز دیگر در تالار دیده و شنید می‌شد حاکی از آن بود که همه چیز مثل روزهای قبل نیست و ظاهرا قرار است اتفاق عجیب و غریبی در بازار شکل بگیرد. روند معاملات در نهایت در پایان روز کاری به سمتی کشیده شد که شاخص کل معاملات با 2388 واحد به 85404 واحد رسید که با میانگین پنج درصد افت در همه شاخص‌های بازار مواجه شد و در کنار آن ارزش بازار نیز با 11 هزار میلیارد ریال افت نسبت به روز گذشته به رقم 418 هزار میلیارد ریال رسید. درباره آنچه دیروز در بازار رخ داد نیز باید توضیح داد که اولین شایعه روز گذشته تالار شیشه‌ای مربوط به مردی مولتی میلیاردر بود که هر چند از مدتی پیش تا به حال زندانی اوین است اما حاشیه‌های سرمایه‌گذاری کردن او در بورس که نه تایید و نه تکذیب آن به صورت رسمی اعلام نشده است اولین فشار را بر صف‌های خرید و فروش وارد کرد به صورتی که شایعه مداخله بابک زنجانی در بورس، در اواسط معاملات بازار را با حجم زیادی از فروشندگان مواجه کرد که اصلا تمایل نداشتند حتی منتظر اتفاقات بعدی یا اطلاعات تکمیلی خبر باشند. اما در همین حال روز گذشته شایعات مرموزی نیز به گوش سهامداران رسید که حاکی از آن بود که ظاهرا قرار است تحولات بزرگی در ابعاد کلان در بورس شکل بگیرد که این خبر غیرواقع هم به خوبی توانست فشار منفی بازار را بیشتر به سمت ریزش شاخص‌ها هدایت کند. در کنار این موارد باید به روشن نشدن زوایای تازه‌ترین جلسه ایران و کشورهای 1+5 بر سر مساله تحولات هسته‌ای و تحریم‌ها هم اشاره کنیم که نگرانی‌های زیادی را برای سرمایه‌گذاران بازار به وجود آورده است. به صورت کمرنگ‌تر می‌توان بلاتکلیف بودن ارقام و اعداد بودجه‌ای مرتبط با صنایع حاضر در بورس، آزاد شدن خرید و فروش مسکن مهر و به موازات آن افزایش وام مسکن که به رونق گرفتن این بازار نیز کمک می‌کند از عواملی بود که همگی نقش‌های روز سیاه بورس را بازی کردند. اما یک نکته را نباید از نگاه‌های تیزبین دور نگه داشت که آن هم نقش حقیقی‌ها در تاریخ‌سازی منفی بورس در روز گذشته است به طوری که آن زمان که لبخند‌های حضور پول و نقدینگی تازه بر لبان مسوولان و هدایت‌گران بورس می‌نشست باید هشدارهای کارشناسان و رسانه‌های فعال بازار سرمایه نیز جدی گرفته می‌شد که عنوان می‌کردند باید برای هدایت این‌گونه سهامداران فکر عاجلی اندیشیده شود تا در زمان بازار منفی و ریزش‌ها جلوی فرار این نو سهامداران گرفته یا حداقل تعدیل شود که این اتفاق روز گذشته روی نداد و می‌توان به راحتی بخش بزرگی از این ریزش نزدیک به سه درصدی شاخص کل بورس را به سهم این‌گونه سرمایه‌گذاران در روزی که حقوقی‌ها خواب را بر معاملات ترجیح می‌دادند نسبت داد. به هر حال کنترل این اوضاع در همین آغاز آسان است و به قول بزرگی «سرچشمه شاید گرفتن به بیل، چو پر شد نشاید گرفتن به پیل»  در همین روزهای آغازین کارساز خواهد بود وگرنه شاید باید منتظر تحولات بزرگ باشیم.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم

بازتاب :

بورس نیوز


نفس کشیدن بورس در زمستان


موهبت تازه برای سهامداران 


روند کلی قیمت و بازده سهم‌ها و رشد شاخص کل معاملات بورس پس از مدت‌ها که تنها بدون ترمز فقط رو به جلو حرکت می‌کرد در هفته‌ها و روزهای اخیر شکل تازه‌تری را از خود برای معامله‌گران به نمایش گذاشته است به طوری که مدتی است سهامداران با دادوستد سهم‌های خود هر‌از‌گاهی به پشت سر خود نیز نگاه می‌کنند که همین اتفاق باعث شده است که دیگر شتاب فزاینده و صعودی شاخص کل به عنوان نماگری که نشان‌دهنده اوضاع کلی بازار است و بازده و قیمت سهم‌ها ادامه‌دار و انفجاری نباشد. نگاهی به آمار خرید و فروش سهم‌ها، حجم معلاملات، ارزش بازار در همه تالار‌های بورس به خوبی آمارهای کامل و برآیند واقعی‌تری از روند تالار شیشه‌ای به مخاطبان و معامله‌گران نشان می‌دهد. در این شرایط و در هفته گذشته شاخص کل نسبت به هفته ماقبل خود با 108 واحد افت که معادل (12/0) است با ریزش مواجه شد که در میان شاخص 30 شرکت بزرگ نیز با پنج واحد کاهش که معادل (12/0) نیز بود در این جو همراه بازار و معامله‌گران بود، از سویی دیگر در مجموع شاخص کل معاملات در یک هفته با 1431 واحد ریزش که در اولین روز کاری 88 هزار و 926 واحد را نشان داد در آخرین روز هفته به 88 هزار و 69 واحد رسید. از سویی دیگر روند مثبت بازار که تنها در دو روز ابتدایی بازار آن را شاهد بودیم در مجموع هفته توانست 1186 واحد تاثیر مثبت بر شاخص کل داشته باشد که البته چون ادامه‌دار نبود نتوانست اتمسفر سبز تالار را تا پایان هفته داغ نگه دارد. ارزش بازار بورس نیز با کاهشی حدود سه هزار میلیاردی از 434 هزار میلیارد به 431 هزار میلیارد در آخرین روز هفته رسید. اما بورس را چه می‌شود که دیگر خبری از روزهای غوغایی آن نیست؟ «حاشیه‌های بودجه‌ای، بازتاب واکنش‌های تازه در ابعاد مذاکرات ایران و غرب، جان گرفتن بازارهای موازی که آرام آرام خود را نشان می‌دهند که چراغ آن با افزایش وام مسکن روشن شد از راه رسیدن گزارش‌های 9 ماهه شرکت‌ها که هر یک اطلاعات تکنیکال و بنیادی تازه‌ای را به تحلیلگران و سهامداران می‌دهند و حتی تحولاتی در حوزه نرخ مواد خام در سطح جهان که تاثیر مستقیم بر صنایع و شرکت‌های بورسی در جهت تولید و فروش و در نهایت سود و بازده دارد همگی می‌تواند از عواملی باشد که بازار سرمایه و به خصوص اوراق و بهادار ایران را به روزهایی متعادل و البته منطقی خود نزدیک کرده است تا شاید بتواند با درک درستی از شرایط و فضای اقتصادی کشور برای خود مجالی را فراهم کند. از سویی دیگر زیر سوال رفتن رشد و بازده بیش از صددرصدی بورس در شرایطی که دولت همه تلاش خود را انجام می‌دهد که تورم افسارگسیخته را مهار کند نیز به طرز قابل ‌توجهی محرک بازدارنده‌ای شده است تا دیگر همانند چند ماه گذشته این بازار در میان صدر اخبار نباشد. در عین حال همه تحولات بالا بیشتر از آن که وزن سنگین‌تری از فشارهای منفی و شوک‌آور را برای بورس به همراه داشته باشد، می‌تواند در به تعادل کشیدن بالا و پایین رفتن‌های قیمت‌ها و بازده سهم‌ها نقش داشته باشد که این مهم می‌تواند برای این بازار یک موهبت ناخواسته نیز باشد. به هر حال معامله‌گران در این فصل سرد زمستان که فعلا از برف در آن خبری نیست این روزها چشم به تابلو قرمز رنگ و گوش به شنیدن اخبار دست اول هستند تا در خرید و فروش سهم‌های خود با نگاهی عمیق‌تر در تالار شیشه‌ای گرمای لذت‌بخشی را برای خود فراهم سازند.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم

بازتاب :

بورس نیوز


تعصب یا تعقل؟


من همیشه سر قول خودم هستم و خوب یادم هست که قبلا گفته بودم که چون خیلی با قطار مسافرت می‌کنم از داستان‌ها و اتفاق‌هایی که برای من به وجود می‌آید برای شما بنویسم. راستش سو‍ژه امروز خیلی مثبت نیست. همه نشسته بودیم تو کوپه و بین ما یک دانشجویی بود که می‌خوام از اون برای شما بنویسم. این بنده خدا دانشجوی ترم اول دانشگاه امام صادق بود؛ دانشگاهی که تا پیش از این هر موقع اسمش به گوش من می‌خورد به نیکی از اون یاد می‌کردم. البته حالا هم قرار نیست به بدی از اون بنویسم اما این دانشجو اینقدر افراطی و یکطرفه از این دانشگاه تعریف می‌کرد که حتی به تعداد و نوع درخت‌های موجود در حیاط کشیده شده بود و جوری از دانشگاه صحبت می‌کرد که تو گویی در دنیا همانند آن وجود ندارد. در کنار اون هم خیلی خشک و متعصب از افراد مشهوری که سابقه تحصیل در این دانشگاه را داشته‌اند دفاع می‌کرد که اگر شناخت من از آنها کامل نبود شاید مثل مخاطب این صحبت‌ها مبهوت حرف‌هایش می‌شدم. حال تصور کنید یکی از افراد مشهوری که این دانشجو از آن دفاع می‌کرد فردی است که هر بار مذاکره می‌کرد تنها به تعیین زمان بعدی مذاکرات بسنده می‌نمود و تقریبا سال‌ها فشار بین‌المللی را بر کشورمان تحمیل کرد که تنها هزینه برای کشور به همراه داشت. اوضاع داشت آنقدر تاسف‌آور می‌شد که من دلم می‌خواست خودمو از پنجره قطار به بیرون پرتاب کنم. خیلی دوست داشتم جواب حرف‌هاشو بدم اما خیلی وقت هست که یاد گرفتم حرف زدن با این‌گونه آدم‌ها وقت تلف کردن است. اما راه‌حل بهتر رو انتخاب کردم و هندزفری MP3 Player خودمو گذاشتم توی گوشم و با صدای بلند آهنگ‌های دوست داشتنی خودمو گوش کردم و به این فکر می‌کردم که چرا یک آدم باید این قدر دنیاش کوچیک باشه و اینکه این آدم در آینده می‌خواد تو این مملکت به مردم خودش خدمت کنه اونم با این نوع نگاه یکطرفه و خشک که از همین حالا معلوم هست که چه هزینه‌هایی برای جامعه به بار خواهد آورد. کاش همه ما یاد بگیریم محیط، امکانات، ابزارهای جامعه و... همه وسیله هستند.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


مجید جلالی قربانی تازه پول در فوتبال


 وقتی مدیرعامل تیم تراکتورسازی اعلام کرد تیمی که 10 میلیارد خرج آن شده است باید همیشه برنده باشد، می‌شد حدس زد که مجید جلالی دیگر در این تیم نه انگیزه‌ای برای کار کردن به عنوان سرمربی خواهد داشت و نه رفتار حرفه‌ای که وی در باشگاهی مشغول به فعالیت باشد که ارکان اصلی آن از مدیرعامل تا اعضای هیات‌مدیره از وی حمایت نمی‌کنند. ظاهرا مدیران باشگاه تراکتورسازی تجربه باشگاه‌داری در سطح اول فوتبال ایران را ندارند ‌یا حداقل شیوه‌های مدیریتی درست و عاقلانه را در این تیم دنبال نمی‌کنند. یک شناخت ساده از رخدادها و تحولات فوتبال دنیا و ایران طی سال‌های قبل به خوبی نشان می‌دهد که هیچگاه پول تضمین موفقیت و قهرمانی در فوتبال نبوده است. از رئال مادرید تا منچسترسیتی در فوتبال سطح اول دنیا و در سطح فوتبال داخل از پرسپولیس تا حتی استیل آذین در سال‌های گذشته که با خرید ستاره‌های تراز اول سعی داشتند با پول قهرمانی را بخرند، نتوانستند در آخر فصل به این هدف دست پیدا کنند. در فوتبال تنها پول ضامن قهرمانی نیست بلکه یک تیم فوتبال باید ساختار یکسان مدیریتی، حمایتی و تاکتیکی داشته باشد تا بتواند در مسیر قهرمانی گام بر دارد. حال آقا معلم فوتبال ایران غمناک از حمایت نشدن از سوی مدیریت باشگاه تراکتور‌سازی در حالی که شانس خوبی برای قرار گرفتن در رده‌های بالای جدول لیگ برتر و حتی قهرمانی داشت، این باشگاه را ترک می‌کند تا دنیای فوتبال به خاطر پول قربانی تازه‌ای داشته باشد.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


آیا فقط «پربازده بودن» اهمیت دارد


بورس تهران همچنان صدرنشین WFE


همه نهادهای بین‌المللی برای اعضای خود هر از چند گاهی آماری از فعالیت‌های آنان را در مقایسه با سایر اعضا منتشر می‌کنند. در زمینه بورس اوراق بهادار نیز این آمارها در سطح جهان از سوی WFE اعلام می‌شود. بر این اساس فدراسیون جهانی بورس‌ها در تازه‌ترین آمار خود در بخش بازدهی همانند چند سال گذشته بورس تهران را پربازده‌ترین بورس جهان معرفی کرد که این نشان از جایگاه وی‍ژه بورس ایران در جهان دارد. اما واقعیت آن است که این آمارها تنها به بازدهی ختم نمی‌شود و سایر معیارها همانند حجم و ارزش معاملات، عمق بازارهای جهانی، میزان عرضه‌های اولیه، جایگاه شرکت‌ها و برندهای بزرگ در بورس‌های دنیا و‌... را نیز شامل می‌شود که بورس ایران تنها در زمینه بازدهی که البته به آن انتقادهای فراونی نیز وارد است توانسته است همیشه پیشتاز باشد در حالی که اکثر کارشناسان بازار سرمایه اذعان می‌دارند که معیار ارزیابی بورس و میزان محاسبه بازدهی آن باید با تغییر شاخص آن به درستی تحلیل و محاسبه شود. اداره‌کنندگان این نهاد مالی بی‌اعتنا به انتقادات به راه خود ادامه می‌دهند و هر از چند گاهی با اعتنا به این‌گونه آمارهای جهانی بر عملکرد و سیاست‌های اجرایی خود مهر تاییدی می‌زنند. بر این اساس بهتر آن است که با حرکت به سوی سایر معیارهای ارزیابی‌شونده از سوی WFE بورس ایران در همه پارامترهای دیگر جایگاه مناسبی را به دست‌ آورد و تنها به یک معیار بسنده نکند.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


آقای منصوریان این نیمکت حرمت دارد


حمایت از رنگ آبی به هر قیمت؟


برگزاری اردوی تیم ملی فوتبال زیر 22 سال این روزها حاشیه‌های زیادی را به همراه داشته است به طوری که علیرضا منصوریان، سرمربی این تیم بعد از آنکه در اولین روز اردو که با حضور نیمی از دعوت‌شدگان همراه شد به اعتراض از باشگاه‌هایی پرداخت که مجوز حضور بازیکنان خود را به اردو نداده بودند. این موضوع به صورت مستقیم به دغدغه علیرضا منصوریان در روزهایی تبدیل شده است که وی باید تمرکز اصلی خود را به آماده‌سازی تیمی بگذارد که می‌تواند پشتوانه تیم زیر 23 سال ایران تبدیل شود. این بار دعوت بازیکنان از باشگاه‌ها به اردوی تیم فوتبال زیر 22 سال انتقادهای فراوانی را شکل داده است و بیشترین اعتراض‌ها به دعوت دو بازیکن از تیم فوتبال باشگاه پرسپولیس به این تیم است در حالی که تا پیش از این باشگاه حداقل سه بازیکن جزو دعوت‌شدگان ثابت اردوها بودند. موضوع از آن جایی شائبه‌بر‌انگیز می‌شود که در حالی که باشگاه پرسپولیس در کورس قهرمانی قرار دارد و بازی بزرگ داربی در کمتر از 20 روز دیگر برگزار می‌شود علی دایی، سرمربی این تیم ظاهرا باید چشمان خود را به روی دو بازیکن تاثیرگذار خود محسن مسلمان و پیام صادقیان ببندد. موضوع از آن جایی جالب‌تر می‌شود که بدانیم اساسا مسابقات قهرمانی زیر 22 سال آسیا که قرار است در عمان برگزار شود در Fifa Day نیز قرار ندارد و به صورت قانونی باشگاه‌ها می‌توانند از حضور بازیکنان خود جلوگیری به عمل آورند اما اگر نگاهی به حمایت‌های همیشگی سرمربی تیم زیر 22 سال از باشگاه مورد علاقه خود، یعنی استقلال بیندازیم می‌توانیم به این نقطه نیز نگاهی بیندازیم که چرا  این‌بار سه بازیکن از باشگاه پرسپولیس دعوت نشد تا بازی‌های این تیم که شهرآورد را هم شامل می‌شود، به دلیل حضور آنها لغو شود؟ خوب به یاد داریم که در اوج فشارها به کارلوس کی‌روش برای موضوع دعوت‌نشدن همیشگی مهدی رحمتی، دروازه‌بان تیم استقلال علیرضا منصوریان بارها اعلام کرد که به خاطر علاقه قلبی خود به این باشگاه چندین مرتبه با سرمربی تیم ملی فوتبال در این‌باره صحبت کرده است که البته کارساز نبوده است. یا حتی بر سر موضوع اختلاف جباری با باشگاه استقلال بارها تلاش کرد که این موضوع را به نفع باشگاه مطبوع خود حل‌وفصل کند که این‌بار هم به سرانجام ختم نشد. ظاهرا در فوتبالی که رییس فدراسیون آن به جای ساختارسازی و مقابله با ناهنجاری‌ها همیشه لبخند به لب دارد، داوران آن با آماجی از حملات از سوی مدیران، ‌مربیان و اهالی فوتبال همراه هستند و سرمربی تیم ملی زیر 22 سال آن نیز بعد از آنکه بدون رعایت کردن شان جایگاه خود در‌به‌در به دنبال اسپانسر برای تیم خود است علایق رنگی خود را به تعهدات حرفه‌ای در سطح ملی ترجیح داده است و حتی پا را آنقدر فراتر گذاشته است که خود را صاحب نیمکت تیم ملی المپیک می‌داند و از حضور احتمالی نلو وینگادار، مربی پرتغالی نیز شاکی است.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم