گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

پیامد تعطیلی بخش فارسی گل


وقتی حاشیه‌پردازی گران تمام می‌شود


سایت گل چرا تعطیل شد و چرا بیشتر طرفداران فوتبال ایران از این اتفاق استقبال کردند؟ آیا این سایت که روزانه با خبرسازی‌های خود به یک منبع خبری جنجال‌ساز تبدیل شده بود به خاطر حاشیه‌های بیش از حد خود بعد از شش سال تعطیل شد؟ یا اتفاقاتی در آن روی داده است که همگان از آن بی‌خبر هستند‌. سردبیر این سایت که کمتر از یک هفته دو رسانه خود را «روزنامه آسمان و سایت گل بخش فارسی» از دست داده است در توضیح این رویداد می‌گوید: «مالک اصلی سایت گل که یک شرکت انگلیسی است مسایل مربوط به تحریم‌ها را دلیل تعطیلی بخش فارسی عنوان کرده بودند‌. آنها حدود پنج ماه پیش به من گفتند که به دلیل این مشکلات نمی‌توانند با شرکت‌های ایرانی مراوده مالی داشته باشند و اگر نتوانند این مشکل را حل کنند چاره‌ای غیر از تعطیلی بخش فارسی ندارند»‌. اما این تنها می‌تواند یک توجیه ساده و غیرواقعی از این تعطیلی ناگهانی باشد‌. چرا که مالکان انگلیسی این سایت که یکی از مرجع‌های اصلی اخبار و تحولات فوتبال دنیا هستند اگر قرار بود براساس تحریم‌ها، بخش فارسی سایت گل را تعطیل کنند باید یک سال پیش در اوج فشار غرب و امریکا که همه شاهراه‌های ارتباطی و مبادلات بین ایران و جهان را به شدت محدود شده بود این تصمیم اجرایی می‌شد‌. به نظر می‌رسد داستان‌های دیگری از جمله خارج شدن بخش فارسی این سایت از محور اصلی اطلاع‌رسانی بی‌طرفانه به گزارش‌های جهت‌دار علت اصلی این تصمیم از سوی گردانندگان اصلی براساس ارزیابی از بازتاب‌های کیفی رسانه‌ای تیم خبری ایرانی بوده است‌. خوشحالی بخش بزرگی از طرفداران فوتبال که در شبکه‌های اجتماعی شاهد آن هستیم می‌تواند تاییدی بر این تصمیم باشد‌. به هر حال ایرانیان احتمالا برای همیشه باید یکی از بهترین مرجع‌های فوتبالی دنیا را به خاطر ناشی‌گری ادامه‌دار یک گروه از دست بدهند که واقعا تاسف‌برانگیز است‌.



وقتی حاشیه‌سازی در رسانه‌ها اصل می‌شود


همیشه در دنیا حاشیه اخبار و تحولات تیم‌های ورزشی به ویژه فوتبال طرفداران خاص خود را دارد اما این‌گونه خبرها در ایران از طرف رسانه‌ها با هیجان و شدت بیشتری پیگیری می‌شود به طوری که این انتقاد از سوی کارشناسان و مردم وجود دارد که این‌گونه رسانه‌ها که اکثریت را هم شامل می‌شوند بیشتر از اینکه به فکر ساختن اصول حرفه‌ای در ساختار ورزش باشند که جزیی از وظایف آنها نیز است، غرق در خبرسازی و جنجال‌آفرینی‌های معمول و غیرمعمول هستند. در بسیاری از زمان‌ها حتی می‌توان با ردیابی این‌گونه رسانه‌ها متوجه شد که اهداف پشت‌پرده‌ای هم در پس ماجرای گزارش‌های درج شده وجود دارد که برای درک آن نیازی نیست خیلی با حاشیه‌ها آشنا باشید. نمونه‌های زیادی از این دست گزارش‌سازی‌های درست و البته جهت‌دار که در زمان‌های دلخواه و با برنامه‌ریزی روی خط رسانه‌های مجازی و مکتوب به‌طور سازمان یافته و البته همزمان منتشر می‌شود در رسانه‌های داخل وجود دارد. سوال اصلی این است که اخلاق حرفه‌ای رسانه‌ای در کجای این داستان وجود دارد؟ آیا این انصاف است که به‌خاطر منافع شخصی به بنیان یک باشگاه، رییس یا حتی مربی آن حمله شود. تاسف‌آور است که در همین چند هفته اخیر رسانه‌های ایرانی به جای اینکه با خولیو‌ولاسکو، مرد محبوب آرژانتینی سرمربی سابق تیم ملی والیبال که این تیم را به بالاترین سطح فنی و تاکتیکی خود در جهان رسانده است، یک مصاحبه فنی انجام بدهند فرصتی که شاید تا ابد دیگر مهیا نشود همچنان غرق در پرداختن گزارش‌هایی همانند واگذاری پرسپولیس، مجادله‌های مربیان، خبرسازی‌های هدفمند و ... هستند. در این فضا شاید باید حق داد که گزارش جهت‌دار خبرنگاری که صبح مطلبش در روزنامه‌ای تازه پا گرفته چاپ می‌شود در عصر همان روز در یک وب سایت دیگر نیز که همزمان در آنها مشغول است منتشر شود. شگفت‌انگیزتر آنکه حتی دبیر سرویس هر دو این رسانه‌های مکتوب و مجازی که همزمان یک وظیفه را هم برعهده دارد به این فکر نمی‌کند که دوران این‌گونه خبرسازی‌های جهت‌دار در عصر آگاهی به سر رسیده است.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


ایمان به فوتبال ایرانی


اگر فوتبالی که ما در ایران بازی می‌کنیم را با فوتبالی که آن‌ور آبی‌ها بازی می‌کنند مقایسه کنیم به این نتیجه می‌رسیم که بازیکنان ما تنها کاریکاتوری از فوتبال روز دنیا را در ایران بازی می‌کنند که البته نباید به «کاریکاتور» توهین شود چراکه در اصل این بازیکنان و مربیان پرادعا حتی توان شبیه به کاریکاتور بودن نسبت به فوتبال روز دنیا را نیز ندارند‌تاسف‌آورتر آن که علاقه‌مندان به این نوع فوتبال همانند همیشه در انتظار یک بازی با کیفیت هستند و هر بار سرخورده‌تر از همیشه از انتخاب خود برای دیدن فوتبال ایرانی پشیمان می‌شوند‌.داربی 78 دو تیم تهرانی «پرسپولیس و استقلال» نمونه واضح و باکیفیت‌ترین نوع فوتبال با نسخه ایرانی است‌. واقعا برای حال خودم متاسف هستم که باز هم با هیجان نشستم و از تلویزیون بازی را دیدم‌. 90 دقیقه مشت و لگد به جای کارهای ترکیبی و تاکتیکی، 90 دقیقه وحشی‌بازی به جای نشان دادن تکنیک‌ها و لحظه‌های ناب فوتبال‌.‌.‌.  ما فوتبال‌دوستان ایرانی توقع نداریم که کیفیت فوتبال تیم‌های ما در سطح لالیگا، کالچو یا حتی لیگ‌های کشورهای درجه اروپا همانند ترکیه، بلژیک و غیره باشد‌. اما آیا این توقع که تیم‌های فوتبال ما و در راس آن دو تیم تهرانی که همیشه بیشترین ادعا و کمترین سطح فوتبالی را دارند، بتوانند حداقل 10 پاس به هم بدهند، چهار تا شوت به دروازه‌های یکدیگر شلیک کنند، تاکتیک و تکنیک قابل دفاع را از خودشان نشان بدهند، توقع بیجا یا زیادی است؟ برای من دیگر دیدن با هیجان فوتبال ایرانی و در راس آن داربی «پرسپولیس و استقلال» تمام شد‌. دیگر در این نمایش مضحک نقش تماشاگر غافل را بازی نمی‌کنم‌از این به بعد با ایمان به اینکه فوتبال ایرانی یعنی وقت تلف کردن و نگاه کردن آن ارزش ندارد اگر هیچ کاری نداشتم و هوس وقت تلف کردن داشتم به بازی فوتبال تیم‌های ایرانی نگاه می‌کنم‌


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


در انتظار داربی متفاوت و 90 دقیقه هیجان


یک قرمز و آبی دیگر، یک هیجان تمام‌نشدنی و 90 دقیقه حرص و جوش خوردن دوست‌داشتنی که هر فصل فوتبالی حداقل دو بار اون رو تجربه می‌کنم. این‌بار هم اوضاع هم مثل همیشه است چون داربی همیشه داربی است. مردان این بازی باید مرد این بازی باشند. نه ادعا و نه ستاره بودن و نه حتی تاکتیک‌های متنوع، هیچ‌کدام نمی‌تواند برنده را از قبل مشخص کند و حداقل این قانون در ایران همیشه جواب داده است برخلاف سایر داربی‌های دنیا که تیم آماده‌تر و قدرتمندتر همیشه با شانس بیشتری برنده بازی بوده است. جمعه 27 دی‌ماه 1392 می‌تواند برای پرسپولیس یا استقلال و هوادارن آن یک تراژدی باشد و حتی یادآور یک «دژاوو» از داربی‌های پیشین اما برای من تنها یک چیز مهم است و آن هم این است که تیم محبوبم پرسپولیس که البته در زمان نوشتن این نوشته به خاطر یک مشت پول که البته حقشان است در اعتصاب به سر می‌برد، برنده شود که اگر نشود شانس قهرمانی این فصل به احتمال بالای 60 درصد از دست خواهد رفت. یک چیز برای من روشن است که این فوتبال آخرین فوتبال دنیا و آخرین داربی ایرانی نیست و چه ببریم و چه ببازیم سعی می‌کنم همان 90 دقیقه را با عشق به فوتبال با همه آن هیجان‌هایش ببینم. فقط خدا کند بازیکن‌های صاحب غم پول تیم محبوب من حالا که تحمل دوری از پول را ندارند حداقل تعصب بازیکن‌های قدیمی را در بازی داشته باشند و نشان دهند ارزش پولی که می‌گیرند را دارند و حاضرند در مهم‌ترین بازی فصل به خاطر هواداران و اعتبار خودشان بجنگند.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


برای این فوتبال باید گریه کرد


واقعا باید در فوتبال ایران یک رنسانس به وجود آید و این تحول بزرگ قطعا قبل از آغاز جام‌جهانی رخ نخواهند داد چراکه در فدراسیون فوتبال نه اراده‌ای وجود دارد و نه آقایان تمایل دارند که شایعات مرتبط به فسادهای داخلی و خارجی مستطیل سبز و حاشیه‌های آن را به نتیجه مثبت برسانند چراکه اخبار پررنگی هست مبنی بر پاک کن و کارتابل‌های جادویی که از این مکان به بیرون درز پیدا کرده استجالب آنکه در فدراسیونی که علی کفاشیان به عنوان رییس، همیشه خنده را به مدیریت مستحکم ترجیح می‌دهد، مدیران میانی و حتی سازمان‌های موازی آن احکامی را صادر می‌کنند که بعد از انتشار آن را اصلاح نمی‌کنند تا اینکه حیثیت یک مسلمان به خطر نیفتدآخرین نمونه این اتفاق به جریان قلیان‌کشی دسته‌جمعی بخشی از مربیان تا بازیکنان تیم زیر 22 سال ایران به سرمربیگری علیرضا منصوریان برمی‌گردد که در جزیره کیش اتفاق افتاد. علامت سوال بزرگ اولین واکنش و اعلام حکم فدراسیون فوتبال بود که در آن جرایم غیرقطعی در نظر گرفته شده بود و در خبر نام دو بازیکن باشگاه پرسپولیس «پیام صادقیان و محسن مسلمان» به عنوان محروم از بازی در تیم‌های ملی تا اطلاع ثانوی نیز روی خروجی همه خبرگزاری‌های رسمی و غیررسمی قرار گرفت. در تازه‌ترین اظهارنظرها حجت‌الاسلام علیرضا علیپور، دبیر هیات رسیدگی به تخلفات فوتبال می‌گوید نام این دو بازیکن در حکم فدراسیون فوتبال ایران درج نشده است و رسانه‌ها خودشان آن را درج کرده‌اند. «دقت کردید». به همین راحتی با حیثیت حرفه‌ای دو بازیکن جوان و آینده‌دار بازی می‌شود و فدراسیون فوتبال حتی زحمت انتشاریک بیانیه اصلاحیه‌ای را نمی‌دهد تا این شبهه به وجود آید که شاید یک نگاه رنگی در پشت این ماجرا وجود دارد.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


مجید جلالی قربانی تازه پول در فوتبال


 وقتی مدیرعامل تیم تراکتورسازی اعلام کرد تیمی که 10 میلیارد خرج آن شده است باید همیشه برنده باشد، می‌شد حدس زد که مجید جلالی دیگر در این تیم نه انگیزه‌ای برای کار کردن به عنوان سرمربی خواهد داشت و نه رفتار حرفه‌ای که وی در باشگاهی مشغول به فعالیت باشد که ارکان اصلی آن از مدیرعامل تا اعضای هیات‌مدیره از وی حمایت نمی‌کنند. ظاهرا مدیران باشگاه تراکتورسازی تجربه باشگاه‌داری در سطح اول فوتبال ایران را ندارند ‌یا حداقل شیوه‌های مدیریتی درست و عاقلانه را در این تیم دنبال نمی‌کنند. یک شناخت ساده از رخدادها و تحولات فوتبال دنیا و ایران طی سال‌های قبل به خوبی نشان می‌دهد که هیچگاه پول تضمین موفقیت و قهرمانی در فوتبال نبوده است. از رئال مادرید تا منچسترسیتی در فوتبال سطح اول دنیا و در سطح فوتبال داخل از پرسپولیس تا حتی استیل آذین در سال‌های گذشته که با خرید ستاره‌های تراز اول سعی داشتند با پول قهرمانی را بخرند، نتوانستند در آخر فصل به این هدف دست پیدا کنند. در فوتبال تنها پول ضامن قهرمانی نیست بلکه یک تیم فوتبال باید ساختار یکسان مدیریتی، حمایتی و تاکتیکی داشته باشد تا بتواند در مسیر قهرمانی گام بر دارد. حال آقا معلم فوتبال ایران غمناک از حمایت نشدن از سوی مدیریت باشگاه تراکتور‌سازی در حالی که شانس خوبی برای قرار گرفتن در رده‌های بالای جدول لیگ برتر و حتی قهرمانی داشت، این باشگاه را ترک می‌کند تا دنیای فوتبال به خاطر پول قربانی تازه‌ای داشته باشد.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


آقای منصوریان این نیمکت حرمت دارد


حمایت از رنگ آبی به هر قیمت؟


برگزاری اردوی تیم ملی فوتبال زیر 22 سال این روزها حاشیه‌های زیادی را به همراه داشته است به طوری که علیرضا منصوریان، سرمربی این تیم بعد از آنکه در اولین روز اردو که با حضور نیمی از دعوت‌شدگان همراه شد به اعتراض از باشگاه‌هایی پرداخت که مجوز حضور بازیکنان خود را به اردو نداده بودند. این موضوع به صورت مستقیم به دغدغه علیرضا منصوریان در روزهایی تبدیل شده است که وی باید تمرکز اصلی خود را به آماده‌سازی تیمی بگذارد که می‌تواند پشتوانه تیم زیر 23 سال ایران تبدیل شود. این بار دعوت بازیکنان از باشگاه‌ها به اردوی تیم فوتبال زیر 22 سال انتقادهای فراوانی را شکل داده است و بیشترین اعتراض‌ها به دعوت دو بازیکن از تیم فوتبال باشگاه پرسپولیس به این تیم است در حالی که تا پیش از این باشگاه حداقل سه بازیکن جزو دعوت‌شدگان ثابت اردوها بودند. موضوع از آن جایی شائبه‌بر‌انگیز می‌شود که در حالی که باشگاه پرسپولیس در کورس قهرمانی قرار دارد و بازی بزرگ داربی در کمتر از 20 روز دیگر برگزار می‌شود علی دایی، سرمربی این تیم ظاهرا باید چشمان خود را به روی دو بازیکن تاثیرگذار خود محسن مسلمان و پیام صادقیان ببندد. موضوع از آن جایی جالب‌تر می‌شود که بدانیم اساسا مسابقات قهرمانی زیر 22 سال آسیا که قرار است در عمان برگزار شود در Fifa Day نیز قرار ندارد و به صورت قانونی باشگاه‌ها می‌توانند از حضور بازیکنان خود جلوگیری به عمل آورند اما اگر نگاهی به حمایت‌های همیشگی سرمربی تیم زیر 22 سال از باشگاه مورد علاقه خود، یعنی استقلال بیندازیم می‌توانیم به این نقطه نیز نگاهی بیندازیم که چرا  این‌بار سه بازیکن از باشگاه پرسپولیس دعوت نشد تا بازی‌های این تیم که شهرآورد را هم شامل می‌شود، به دلیل حضور آنها لغو شود؟ خوب به یاد داریم که در اوج فشارها به کارلوس کی‌روش برای موضوع دعوت‌نشدن همیشگی مهدی رحمتی، دروازه‌بان تیم استقلال علیرضا منصوریان بارها اعلام کرد که به خاطر علاقه قلبی خود به این باشگاه چندین مرتبه با سرمربی تیم ملی فوتبال در این‌باره صحبت کرده است که البته کارساز نبوده است. یا حتی بر سر موضوع اختلاف جباری با باشگاه استقلال بارها تلاش کرد که این موضوع را به نفع باشگاه مطبوع خود حل‌وفصل کند که این‌بار هم به سرانجام ختم نشد. ظاهرا در فوتبالی که رییس فدراسیون آن به جای ساختارسازی و مقابله با ناهنجاری‌ها همیشه لبخند به لب دارد، داوران آن با آماجی از حملات از سوی مدیران، ‌مربیان و اهالی فوتبال همراه هستند و سرمربی تیم ملی زیر 22 سال آن نیز بعد از آنکه بدون رعایت کردن شان جایگاه خود در‌به‌در به دنبال اسپانسر برای تیم خود است علایق رنگی خود را به تعهدات حرفه‌ای در سطح ملی ترجیح داده است و حتی پا را آنقدر فراتر گذاشته است که خود را صاحب نیمکت تیم ملی المپیک می‌داند و از حضور احتمالی نلو وینگادار، مربی پرتغالی نیز شاکی است.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم


به خاطر آقا مهدی و خاطره‌ها


اولش کمی تردید داشتم، چون تا سه ساعت قبلش سر کار بودم و به شدت احساس خستگی می‌کردم. حالا حساب کن ناهار هم با خودم نبردم سر کار. باید برای رسیدن به اون جا از این ور تهرون می‌رفتم اون ور تهرون! اما اصلا مهم نبود من بی‌اراده شده بودم. من می‌خواستم تحت هر شرایطی برم اونم فقط به خاطر دو چیز، «آقا مهدی و کلی خاطره» از آدم‌هایی که آرزو داشتم می‌تونستم در زمان جوانی بازی اون‌ها رو ببینم اما من اون زمان‌ها به جای فوتبال دیدن آلوچه و تیله به دست تو کوچه بازی می‌کردم. از همون اولش تا وقتی رسیدم به ورزشگاه آزادی برای دیدن بازی «ستارگان پرسپولیس و آث میلان» خیلی هیجان داشتم. این هیجان وقتی به اوج خودش رسید که همه ستاره‌های تیم محبوب من «پرسپولیس» بعد از سال‌ها یا شاید 20 سال وارد زمین سبز چمنی شدند که در آن یک دنیا خاطره داشتند و برای طرفداران هم این صحنه‌ها خیلی شوق آور بودند. اصلا مهم نبود که رضا شاهرودی که هوادارها بهش از همون سالیانی که بازی می‌کرد لقب مالدینی دادند، نتونست بیشتر از دو دقیقه در کنار پائولو مالدینی واقعی بازی کنه یا کرمانی مقدم همون بازیکن قلدر اما سنگین شده امروزی بود، یا ‌اینکه کریم باقری هم تونست گتوزو با لقب «کرگدن» را با خاک چمن ورزشگاه آزادی یکی کنه و... اما افتخار ارزشمند و ماندگار برای ما پرسپولیسی‌ها اون صحنه‌ای بود که مهدی مهدوی‌کیا زمانی که خواست وارد بازی بشه، فرشاد پیوس همون شماره 17 پیراهنی رو به مهدی داد که روز خداحافظی خودش به این بازیکن تو بازی داربی  20 تیرماه  76 که استقلال با سه گل شکست خورد به مهدوی کیا داده بود و تابلو تعویض دو عدد 17 رو نشون داد. صحنه اشک‌آور و بی‌نظیر بعدی دویدن ناگهانی محمد پنجعلی بود که در هنگام ورود بازوبند کاپیتانی تیم را به موشک سابق هامبورگ داد و نشان داد که چقدر احترام و ارزش برای این بازیکن قائل است و نگاه احترام‌آمیز در یک بازی خداحافظی چه نگاهی می‌تواند باشد. ما بزرگ‌ترین بازی دوستانه تاریخ خود را به تیم آث میلانی باختیم که با فرانکو بارزی، دنیله ماسارو، مالدینی، ‌روسی و... که پرافتخار تیم جهان در کسب جام است به خاطر پرسپولیس به ایران آمدند و برای ما هر چیز مهم بود جز نتیجه بازی که تا سال‌های آینده در خاطره‌ها می‌ماند.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم