رمزگشایی از نگرانیهای معاون اول رییسجمهور
بورس به میدان تازه بحرانسازی برای دولت حسن روحانی تبدیل شده است که البته با اقدام سریع وزیر اقتصاد فعلا اولین بحران و چالشی که میرفت برای دولت گران تمام شود در نطفه مهار شد. در ادامه نیز معاملات این بازار پس از ریزشهای شدید که باعث افت چند هزار واحدی شاخص کل شده بود به حالت عادی خود برگشت و دیگر شاهد موج وسیع نگرانیها در میان سهامداران و فعالان بازار نیستیم. اما یک افشاگری آن هم در بالاترین سطح دولت یازدهم درباره معاملات بورس پرده از حقایقی برمیدارد که اگر در آینده باز هم تکرار شود، میتواند بورس و سهامداران آن را در یک بحران واقعی و گستردهتر غرق کند. اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور در اظهارنظری عجیب روز یکشنبه عنوان کرد: «در چند روز گذشته به دلیل تصمیمهایی که در جایی خارج از بورس گرفته شد، شاخص بورس دچار ریزشهای شدید شد اما مجددا به روال طبیعی خود باز گشته است. عدهای از کاهش شاخص بورس ابراز خوشحالی میکردند.» در این افشاگری باید به کلیدواژههای «تصمیمهایی خارج از بورس و خوشحالی عدهای» دقت کرد تا بتوانیم با رهگیری آن و بررسی چند سناریو به اصل ماجرا نزدیک شویم چراکه این مقام رسمی دولت بیشتر از دو جمله موضوع را آشکار نکرده است. اما به راستی چه تفکر و نگاهی وجود دارد که نمیگذارد در بورس براساس روند طبیعی خرید و فروش سهام، قیمتها و شاخصها بالا و پایین شوند. چگونه میشود بورسی که از ابتدای عمر دولت تا روزهای میانی اسفندماه سال گذشته از خنثیترین بازار مالی کشور به فعالترین آن تبدیل شد بهطوری که همه آمارهای کمی و کیفی آن که طی عمر نزدیک به 50 ساله به یکباره رقمها و رکوردهای تازهتری را به ثبت رساند در کمتر از دو ماه به ریزشهای شدید و نگرانیهای بزرگ تبدیل شود. آیا پای منافع اقتصادی در میان است یا فشارهای حزبی و سیاسی که این روزها از همه کانونها به سوی دولت یازدهم سرازیر شده است؟ برای پاسخ به این فرضیهها، باید به بررسی روند فعالیت چند گروه داخلی و خارجی در سطح بورس و فضای اقتصادی و سیاسی کشور بپردازیم.
یکی دیگر از گروههایی که احتمال دارد دست به سناریوسازی برای بر هم زدن معاملات بورسی بزند، دلالان ارز و سکه هستند. نوسانهای قیمت دلار که حتی برای اولینبار در دولت یازدهم به بیش از سه هزار و 300 تومان هم در مقطع کوتاهی رسید، جمع زیادی از نقدینگیها را از بورس خارج کرد که آمارهای ارزش بازار طی چند وقت اخیر به روشنی این موضوع را تایید میکند. در کنار آن قیمت سکه طلا هم با نزدیک شدن به یک میلیون تومان به خوبی توانست سودای بازدهی بالا را به بخش دیگری از سهامداران منتقل کند و سقوط را به تالار شیشهای بکشاند.اما مگر چند دلال رسمی و غیررسمی میتوانند برای یک نهاد مالی بحرانسازی کنند؟ پاسخ روشن است: خیر. ولی اگر داستان ایجاد شبکه دلالان که با حجمهای بالا، نقدینگیها را به صورت خرد و کلان و حتی با استفاده از دستگاههای POS در مدت چند ماه در دولت محمود احمدینژاد به سمت بازار ارز و سکه هدایت کردند به یاد آوریم، متوجه میشویم «جمشید بسمالله»های زیادی همیشه هستند که با در اختیار داشتن پشتوانههای مالی و سیاسی و به صورت گسترده قادر هستند کنترل بازارهایی همانند ارز و سکه را از حالت عادی خارج کنند. این گروهها میتوانند حداقل یکی از کدهایی باشند که اسحاق جهانگیری از خوشحال بودن آنان به خاطر سقوط بورس خبر داده است.
بانکها و موسسات مالی
هرچند حتی احتمال گزینه بانکها و موسسات مالی برای رهگیری کدهای معاون اول رییسجمهور اصلا باورپذیر نیست و در حقیقت هم همینگونه است اما دولت خواسته یا ناخواسته با آزاد کردن نرخ سود بانکها از یکسو و رها کردن موسسات مالی از سوی دیگر، آنچنان ضدتبلیغی برای سرمایهگذاری در سطح فضای اقتصادی به خصوص در بورس برای خود به وجود آورد که حتی بانکهای دولتی با استفاده از این فرصت ویژه که سالها از آن منع بودند، تبلیغ پرداخت سود ماهانه تا 25 درصد را هم در منظر عموم مردم قرار دادند. طبیعتا در کنار آن با وجود ریسک بالای بورس، عده زیادی از مردم و سهامداران با خارج کردن نقدینگیهای خود به سمت بانکها روانه شدند. شاید برکناری چند مدیرعامل بانک دولتی در دولت حسن روحانی خود زوایای دیگری از افشاگریهای معاون اول باشد اما آن برکناری در زمانی روی داد که بورس اوضاع خوبی را پشتسر میگذاشت در نقطه مقابل موسسات مالی که حتی بعضی از آنها پرداخت سود تا نزدیک به 30 درصد روزشمار را تعیین و تبلیغ میکنند، میتواند یکی از احتمالات فوق باشد که در چند روز گذشته دولت با فراخواندن همه مدیران بانکهای دولتی، خصوصی و موسسات مالی ضوابط تازهتری را برای آنها ایجاد کرد که به صورت موازی به رونق افتادن بورس منتهی شد. حتی ایجاد صندوق توسعه بازار سرمایه که چهار بانک و دو بیمه را مکلف به حمایت پنج هزار میلیارد تومانی از بورس کرد، میتواند یک ابزار کنترل و حتی تنبیهی قلمداد شود که دولت برای مهار بحران بورس در پیش گرفت.
گروههای خاکستری
اما اگر کمی عمیقتر به کدهای افشاگرانه معاون اول رییسجمهور توجه کنیم به قدرت و تاثیرگذاری گروههای خاکستری بیش از پیش ایمان میآوریم. در فضایی که در همه ابعاد برخلاف دوران دولت احمدینژاد با آن همه مشکلات عمیق، دولت حسن روحانی توسط گروههای سیاسی تندرو از سیاست خارجی تا سبد کالا، از یک جشن ساده زنانه تا نرخ تورم کاهش یافته تحت فشارهای مستمر و بیپایان است. گروههای خاکستری حاضر هستند تا با به چالش کشیدن نهادهای اقتصادی سرمایهپذیر همانند «بورس، ارز، طلا، مسکن و...» عملکرد سیاهی را از دولتی که حتی یکسال از فعالیت آن نمیگذرد برای مردم به نمایش بگذارند. بورس به علت تجمیع حداقل 7 تا 10 میلیون سهامدار حقیقی و حقوقی در بازارهای «اوراق، کالا، بورس و انرژی» همیشه گزینه مناسبی برای التهابآفرینی است. استراتژی این گروه فقط به جناحبندیهای سیاسی ختم نمیشوند بلکه با استفاده از قدرتهای حامیان پشت پرده خود به راحتی میتوانند با روشهای سیستماتیک و برنامهریزی شده حداقل در یک برهه چند هفته یا چند ماهه یک بازار مانند بورس را برهم بریزند تا به اهداف خود دست پیدا کنند.باید اذعان داشت که خاکستریهای سیاسی و اقتصادی در ایران که بعضی از مهرههای آنها در حال حاضر در بازداشتگاهها هستند، همیشه از قدرت مانورهای منفی بالا و برهم زدن شرایط برخوردار هستند. این دولتها هستند که باید با شفافیت عملکرد و استفاده از ابزارهای قانونی شجاعانه و بیملاحظه نسبت به برخورد با اینگونه تفکر و نگاههای آسیبزا اقدام کنند. در کنار همه این موارد در سالی که رهبر معظم انقلاب آن را برای دومین سال، سال اقتصاد نامیده است، دولت روحانی باید با استفاده از این فضا جلوی هرگونه سیاهنمایی و اختلاف در بازارهایی همانند بورس را بگیرد تا این روش به یک بدعت تبدیل نشود و البته از معاون اول رییسجمهور هم انتظار میرود برای اینگونه افشاگریها که به آینده میلیونها سهامدار وابسته است بدون ملاحظه برخورد کند تا اعتماد مردم و سرمایهگذاران به دولت یازدهم بیشتر از قبل شود. در انتها ذکر این نکته نیز ضروری است که همه این احتمالها ذرهای از میزان مسوولیتپذیری ناظران بازار سرمایه و نوع مدیریت آنها را کم نمیکند چراکه این نکته روشن است که بازار سرمایه ایران هنوز با بازار سرمایه کارا و استانداردهای روز خیلی فاصله دارد و همچنان رانت اطلاعات و اعمال سلیقهها آسیبهای زیادی را به سهامداران وارد میکند. انتظار آن است که نگاهها در این بازار نیز دچار تحول شود تا بورس همیشه محل مطمئن و شفافی برای سرمایهگذاری باشد.
منبع :
بازتاب :
بورس نیوز + تابناک + فرارو + بی باک نیوز + یک تا صد + روزنامه خراسان + لینک دوم
22 میلیارد هزینه برای هیچ
مدیریت یک هنر است. در فوتبال ایران کمتر مدیری پیدا میشود که از مدیریت آن هم در حوزه فوتبال از پشتوانه علمی قابل اعتنایی برخوردار باشد اما تا بخواهید مدیرانی داریم که در وارونه جلوه دادن حقایق استاد هستند. اینگونه مدیران که در کسب مدارک و عنوانهای متفاوت بیهویت علمی و غیره تبحر دارند در شرایط بحرانی با بر هم زدن قواعد بازی، موج فشارها را از سوی خود دور میکنند. بعد از افشای ریز قراردادهای بازیکنهای پرسپولیس و استقلال نوع برخورد مدیران این دو تیم گویای حقایق تلخ و آشکاری بود. باشگاه پرسپولیس با رقم 18 میلیارد تومان هزینه حداقل این توجیه را دارد که خروجی این همه هزینه نایب قهرمانی و کسب سهمیه آسیایی است. نوع اظهارنظرهای مدیر قبلی و سرپرست فعلی باشگاه پرسپولیس بعد از افشاگری هم زیر سوال بردن کل افشاگری نبود بلکه در نوع پرداخت و دریافت پولها بود. اما افشای لیست قراردادهای باشگاه استقلال از سوی وزارت ورزش مشخص کرد این باشگاه و مدیرعامل شوالیه آن نزدیک به 22 میلیارد تومان هزینه کرده که بیش از چهار میلیارد تومان بیشتر از باشگاه پرسپولیس است و در نهایت به کسب عنوان پنجمی لیگ برتر در بین چهار مدعی قهرمانی و حذف از مرحله نخست مسابقات آسیایی ختم شد. جالب آنکه که تنها یکی از بازیکنان این تیم به نام آندرانیک تیموریان با دو میلیارد و 350 میلیون تومان نهتنها گرانترین بازیکن این تیم بلکه شاید گرانترین بازیکن کل تاریخ لیگ برتر باشد. بدهی کل استقلال هم بیش از 40 میلیارد اعلام شده است حال در این شرایط علی فتحاللهزاده خوئی مدیرعامل این تیم با خونسردی کامل و در اظهارنظری عجیب در پاسخ به این ارقام و بدهیها میگوید: «من باعث و بانی این بدهیها نیستم» و «هزینه 22 میلیاردی استقلال در یک فصل نشان از مظلومیت ماست» و... واقعا حس خوبی به شما دست میدهد وقتی این گونه پاسخها را میخوانید؟ مدیری که در کل فصل به باشگاه رقیب خود به خاطر پول و ماشین حمله میکرد حال که لیست قراردادهای باشگاه متبوعش اعلام شده است نهتنها به خاطر رفتار خود و البته نتایج تیمش عذرخواهی نمیکند بلکه طلبکار هم هست. فکر میکنید چرا فوتبال ما در حال عقبگرد است؟ چرا باشگاههای ما از استانداردهای روز دنیا کیلومترها فاصله دارند؟ چرا مدیران آن به جای پاسخگویی فرافکنی میکنند؟ لطفا یک بار دیگر این گزارش را بخوانید.
منبع :
ریزش شاخص و خنثی شدن حمایتها در بورس
برخلاف انتظارها و البته تحولات روز چهارشنبه هفته گذشته تالار شیشهای که باعث شد پس از مدتها سهامداران یک روز مثبت را سپری کنند، روز گذشته و در آغاز اولین روز کاری همه چیز در بورس دوباره قرمز شد و قیمت سهام و شاخصها به یکباره فرو ریختند. در این ریزش که شرکتهای پتروشیمی و بانکیها بیشترین نقش را بازی کردند، شاخص کل معاملات با 523 واحد افت به کانال 73 هزار و 637 واحد رسید. این اتفاق از آن جهت غافلگیرکننده بود که پس از اعلام حمایت دولت و مجلس از بورس در هفته گذشته انتظار آن میرفت که تالار و سهامداران آن با امید و انگیزه بیشتری در بورس فعالیت کنند اما ظاهرا تبعات تصمیمهای جدید دولت همانند اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی که دستور آن ابتدای صبح روز گذشته اعلام شد خیلی زود تاثیر خود را در بورس بر جا گذاشت و باعث شد تا از همان ابتدای معاملات شاخص سیر نزولی به خود بگیرد و به تبع آن قیمت سهمها و صنایع تاثیرپذیر نیز در سراشیبی قرار بگیرد. با این وضعیت احتمالا تصمیمهای اخیر دولت برای حمایت از بازار سرمایه به سوی ناکامی محض در حرکت است تا اینکه به یک روزنه امید در بلندمدت تبدیل شود. جالب آنکه در این شرایط بالاخره یک مقام رسمی و مسوول بورس به اظهارنظر درباره تحولات جاری و آینده بازار پرداخت. حسن قالیباف اصل که در هفته گذشته در آن سوی آبها و برای بازدید و مذاکره در بریتانیای کبیر حضور داشت این ریزشها را خیلی تاثیرگذار نمیداند و حتی توصیه به خرید سهم از سوی سهامداران میکند چراکه معتقد است این قیمتها در شرایط عادی بازار سهام وجود ندارد. این اعتراف از آنجایی جالب توجه است که این مقام به صورت غیرمستقیم رونق نداشتن بورس در شرایط فعلی را تایید کرده و توصیه میکند سهامداران با مطالعه وارد بازار شوند. به هر حال همین توصیهها نشان میدهد حداقل بخشی از مسوولان و مدیران بازار سهام کاملا چشمهای خود را بر واقعیتهای بورس در این روزها نبستهاند و شاهد ضرر و زیان سهامداران بعضا حقیقی و خرد هستند. اینکه چه زمانی ناظران بازار کاملا چشمهای خود را باز میکنند تا به کمک سهامداران بیایند معلوم نیست اما این نکته به خوبی مشخص است که در این وضعیت ناپایدار، سهامداران خود باید نسبت به سرمایهگذاریهای خود حساسیت داشته باشند و با کنترل کردن ریسکها حداقل اگر سود نمیکنند، دچار ضرر و زیان بیشتر نیز نشوند.
منبع :
جام قهرمانی لیگ برتر که سیزدهمین دوره خود را تجربه کرد به تیمی رسید که همگان آن را منظمترین و یکی از بیحاشیهترین باشگاههای فوتبال میدانستند. فولاد خوزستان که در ابتدای فصل شانس بالایی برای قهرمان شدن آن متصور نمیشد با مربیگری حسین فرکی توانست در پایان ماراتن 30 هفتهای در شهر تبریز جشن قهرمانی خود را برپا کند. مسابقات هفته آخر همانطور که پیشبینی کرده بودیم با هیجان ذاتالوصفی برگزار شد و تیم قهرمان و تیمهای سقوطکننده تا آخرین دقایق این شانس را داشتند تا جای خود را با سایر تیمها عوض کنند. روز جمعه در حالی که فولاد خوزستان با یک گل توانست گسترش فولاد تبریز را شکست دهد، در آن سوتر پرسپولیس که شانس اصلی قهرمان شدن خود را در هفته ماقبل آخر با تساوی در لحظات آخر با راهآهن از دست داده بود نیز با شکست دادن استقلال خوزستان امید داشت تا با کوچکترین لغزش فولاد بتواند جام قهرمانی را به دست آورد که این اتفاق در نهایت رخ نداد و این تیم با وجود حاشیههای فراوان و حمایت نشدن از سوی وزارت ورزش در کل فصل، نایب قهرمان مسابقات شد. در سایر مسابقات تیم نفت تهران که تنها با یک پیروزی یک بر صفر هم میتوانست قهرمان شود، هر کاری کرد نتوانست دروازه سپاهان را در اصفهان باز کند. این تیم حتی دوبار توپ را به تیر دروازه کوبید و دروازهبان این تیم پنالتی عقیلی مدافع تیم زرد پوش را هم گرفت اما بازی روی دیگر خود را نشان داد. در مجموع سپاهان که امید داشت سهمیه آسیایی بگیرد توانست با یک گل تیم یحیی گلمحمدی را شکست دهد و نگذارد این تیم قهرمان شود اما سپاهان به خاطر تفاضل گل برابر و گل زده کمتر نسبت به تیم نفت که جایگاه سوم جدول را کسب کرد از رسیدن به لیگ قهرمانان آسیا محروم شد تا پس از سالها از گردونه این مسابقات خارج شود و در رتبه چهارم جدول قرار بگیرد. یکی از بزرگترین غافلگیریهای بازیهای روز آخر در بالای جدول، شکست 3-1 استقلال در جلوی چشمان تماشاگرانش بود که تراکتور سازی توانست با آرامش این تیم را که حداقل برای سهیمه آسیایی میجنگید شکست دهد تا تیم آبیپوش تهرانی با کسب رتبه پنجم جدول بدترین نتیجه را براساس هزینههای کل فصل و کارنامه امیر قلعه نویی بگیرد تا پس از سالها این تیم نیز به مسابقات لیگ قهرمانان آسیا راه پیدا نکند. در پایین جدول هم نتایج به صورتی رقم خورد که در نهایت باعث شد تیم داماش با تساوی یک بر یک برابر مس کرمان از پیش سقوط کرده در رشت، مستقیم به لیگ دسته یک سقوط کند و تیم فجرسپاسی نیز با برد 2-1 برابر ملوان در شیراز توانست به مرحله انتخابی آخرین تیم لیگ برتر راه پیدا کند. اما اتفاق بزرگ دیگر در روز آخر به بقای ذوبآهن در لیگ اختصاص پیدا کرد.این تیم توانست در تهران راهآهن را شکست دهد که هفته قبل با متوقف کردن پرسپولیس قهرمانی این تیم را کمرنگ کرده بود. جالب آنکه رییسیکیا، مدیرعامل باشگاه راهآهن بعد از بازی با پرسپولیس به بازیکنان تیمش لوح غیرت اهدا کرده بود که به نظر میرسد بهتر آن بود که این لوح در پایان بازی با ذوب آهنی اهدا میشد که اگر در روز آخر و مقابل این تیم میباخت به جای داماش به دسته یک سقوط میکرد.
منبع :
وعده صالحآبادی همزمان با ریزش 1581 واحدی شاخص
یکهزار و 581 واحد ریزش در یک روز و رسیدن شاخص کل معاملات بورس از 76 هزار و 501 به 74 هزار و 920 واحد تازهترین شوک بورس به سهامدارانی بود که این روزها فقط با استرس در تالار حضور دارند. در کنار این عدد بهتر است تا هشت هزار میلیارد تومان کاهش ارزش بازار را هم در نظر بگیرید تا به خوبی به آنچه این روزها در بازار اوراق سهام در کشور میگذرد پی ببرید. سقوط همه شاخصهای بازار «کل، 30 شرکت بزرگ، آزاد شناور، بازار اول، بازار دوم و صنعت» که با میانگین دو درصد همراه شد روز خاص و سیاهی را برای اهالی تالار شیشهای رقم زد تا شاید هشدارهای تازه این بار زمینهساز به خود آمدن مسوولان و مدیران بازار شود. در تازهترین واکنشها بالاخره علی صالحآبادی از اجرای طرحهای تازه نجاتی در آینده نزدیک خبر میدهد که مشخص نیست دقیقا قرار است زمینه ساز چه تحولات بزرگی در بازار بورس شود. ادامه ابهامآمیز سخن گفتنهای اینچنینی در بازاری که به شدت منتظر خبرهای تازه است در شرایط فعلی نهتنها نمیتواند به سهامداران کمکی بکند بلکه خود علامت سوالهای بزرگی را فراهم میکند. در این وضعیت که نه سهامداران از آینده تحلیل مثبتی دارند و نه مسوولان برای چارهاندیشی دست به فعالیت تازهای میزنند همه چیز در یک دایره ابهام قرار گرفته است و این دایره هر روز که میگذرد بزرگتر از قبل در تالار شیشهای به حرکت درمیآید. آیا این دایره همانند یک گلوله برفی که از بالای کوه به پایین در حال حرکت است قصد دارد قربانیهای بزرگی را برای خود انتخاب کند؟ در حال حاضر سهامداران خرد از جمله قربانیان این هدف هستند. در آینده اگر اوضاع تغییر پیدا نکند احتمال قریب به یقین قربانیهای بزرگتری را انتخاب خواهد کرد.
منبع :
بازتاب :
سقوط شاخص به 76 هزار واحد و ادامه استراتژی سکوت
اوضاع بورس بد بود، بدتر هم شد تا یک بار دیگر ثابت شود که این بازار به یک محرک قویتر از آنچه فعلا وجود دارد نیاز دارد و دیگر نسخه آرامبخش «سکوت و نظاره» برای به کنترل درآوردن ریزشها کاربرد ندارد. فعلا شاخص به کانال 76 هزار واحدی رسیده است که آخرین بار در میانههای سال گذشته آن را تجربه کرده بود اما اگر شرایط همینگونه ادامه پیدا کند هیچ بعید نیست که این پارامتر به عدد روزهای ابتدایی سال گذشته که حول و حوش 40 هزار واحد بود نیز برگردد. سکوت مسوولان بورس که دیگر حتی حاضر نیستند توصیههای همیشگی به ادامه حضور در بازار را هم بکنند یا بگویند این ریزشها جزو ذات بورس است هم مزید بر علت شده است تا به این نتیجه برسیم که ظاهرا آقایان خود نیز در این گرداب قیمتی در حال غرق شدن هستند. سهامداران حقیقی هم هر یک به نوعی سعی میکنند تا گلیم خود را از آب بورس بیرون بکشند اما روشن است که ادامه این وضعیت باعث خواهد شد تا به زودی سهامداران حتی شاید گلیمهای خود را در تالار رها کنند و سرمایهگذاران به فکر کوچ از این نهاد سرمایهپذیر به سوی سایر نهادهای موازی همانند بانک که با نرخ سودهای وسوسهانگیز این روزها چشمنوازی میکنند، بیفتند. ادامه غیبت حقوقیها نیز در حال تبدیل شدن به یک معماست که هر روز ابعاد تازهتری از خود بر جای میگذارد. در این میان بورس حتی حاضر نیست تا شانس خود را یک بار دیگر برای اجماع با حقوقیها امتحان کند تا شاید اوضاع به سامان برسد. به هر روی با در نظر گرفتن شرایط فعلی باید در انتظار ریزشهای بیشتری هم در تالار شیشهای باشیم مگر آنکه تحول و اتفاق تازهای در آن شکل گیرد که به امید و پایان نگرانیها تبدیل شود.
منبع :
چماق فاز دوم و سود بانکی بر سر سهامداران
تمام شدنی نیست! اول میگفتند نوسان است اما نوسان یک روز، دو روز، سه روز، سهامداران تا کی باید با توجیه تکراری «ذات بورس نوسانی است» شاهد کاهش قیمت سهمهای خود در بازار باشند؟ کار به جایی کشیده شده که شاخص کل معاملات به عنوان یک ابزار سنجش از فضای واقعی معاملات سهمها در تالار شیشهای هر روز فقط بازگشت به عقب را تکرار میکند و در حال نزدیک شدن به کانال 76 هزار واحد است. گویی مثل همیشه همه منتظر هستند اوضاع آنقدر پیچیده و قرمز شود تا باز هم با یک تصمیم خلقالساعه دیگر همانند «تغییر ضوابط خرید و فروش سهمها» که در اسفندماه سال گذشته بعد از ریزشهای شدید و اعتراضهای دامنهدار اجرا شد که البته به یک ماه هم نرسید و منتفی شد مسوولان بورس به حمایت از بازار بپردازند. پیشنهاد نمیشود که باز هم تغییرات اعمال شود که این کار همان پاک کردن صورت مساله است اما کاش حداقل آقایانی که همیشه فقط آمار اعلام میکنند و جملات تکراری را هر روز در قالبی تازه بیان میکنند یک بار برای همیشه اعلام کنند که شاید ضعف از سوی تصمیمهای اجرایی خود و مدیران اطراف است! واکنش حقوقیها در گذشته و حال نشان میدهد این گروه دیگر حداقل در ظاهر هم که شده به تصمیمهای حمایتی مدیران بورسی اهمیت نمیدهد و قصد ندارد در این اوضاع با استفاده از قدرت رهبری خود در تالار و معاملات روزانه، بورس را به ساحل آرامش برساند. احتمالا و براساس تجربه گذشته این بار هم تا شرایط به مرحله اضطرار نرسد و اعتراضها دامنهدارتر نشود گوشهایی که باید هشدارها را بشنود و چشمهایی که باید اشکالات را ببیند قصد ندارند تا واقعیتها را ببینند و بشنوند. کاش برای یک بار هم که شده علاج واقعه قبل از وقوع انجام شود. اجرای مرحله دوم طرح هدفمند شدن یارانهها که تنها در فاز حاملهای انرژی صورت گرفته است یا افزایش سود بانکی بیشتر از آن که علت اصلی افت بورس باشد تنها بهانههای جذابی هستند که از کارشناس تا مسوول همه به آن استناد میکنند. مگر این تحولات برای بار نخست است که در اقتصاد کشور اجرا میشود. مگر یک مرحله کامل از هدفمند شدن یارانهها و افزایش پیدرپی سود بانکها در سالهای گذشته روی نداده است که این بار به عنوان چماق بر سر سهامداران بورس کوبیده میشود. واقعیت آن است که باید تدبیرهای تازهتری در بازار شکل بگیرد تا یک هارمونی منظم در بازار شکل بگیرد تا این وضعیت به سامان برسد. آیا ارادهای وجود دارد؟
منبع :
بازتاب :
3 روز تا خوشبختی
«نفت، فولاد، استقلال، پرسپولیس و حتی سپاهان» تیمهایی که برای خوشبخت شدن منتظر آخرین بازی که تنها سه روز دیگر باقی مانده، هستند تا با قهرمان شدن در این دوره از مسابقات لیگ برتر ثمره تلاشهای یک فصل خود را ببینند. با نتایج روز یکشنبه یک سونامی در جدول ردهبندی مسابقات صورت گرفت به طوری که پرسپولیس علی دایی از رده اول پس از تساوی با راهآهن به رده چهارم سقوط کرد و نفت یحیی گلمحمدی در روزی که علاوه بر بردن به فکر گلباران تیم نگونبخت گسترش فولاد نیز بود پس از شکست تلخ فولاد خوزستان حسین فرکی از تیم تازه احیا شده استقلال توانست با پشتوانه تفاضل گل بالاتر به صدر جدول برسد. سپاهان نیز با شکست دادن ملوان نشان داد که تا آخرین لحظات قصد دارد تا امیدهای خود را حتی برای قهرمانی و دستکم کسب سهمیه آسیایی زنده نگاه دارد. مسابقات این پنچ تیم نشان میدهد که با اما و اگرهای بسیار و اتفاقات فوتبالی عجیب و غریب حتی سپاهان اصفهان هم البته به شرط برد بیش از دو گل با احتمال شکست سه تیم دیگر شانس قهرمان شدن شگفتانگیزی خواهد داشت. در این بین اما نفت تهران که خیلیها دوست دارند این تیم قهرمان شود بیشترین احتمال قهرمانی را دارد که البته باید از سد تیمی به نام سپاهان آن هم در اصفهان بگذرد. از سویی دیگر شانس فولاد خوزستان که بازی بزرگ هفته ماقبل پایانی خود را به استقلال امیر قلعهنویی در شهر خود واگذار کرد به مصاف گسترشفولادی میرود که با پذیرفتن چهار گل از نفت تهران در بدترین شرایط روحی خود قرار دارد و حتی حرفهای دروازهبان این تیم بعد شکست سنگین روز یکشنبه که مدعی شد بعضی از بازیکنان این تیم کمکاری کردند هم میتواند حاشیههای زیادی را برای این تیم به وجود آورد. اوضاع برای پرسپولیس و استقلال در بازی پایانی کمی متفاوت خواهد بود. پرسپولیس به مراتب بازی سختتری نسبت به رقیب تهرانی خود در هفته آخر دارد و باید در جنوب به مصاف تیم استقلال خوزستانی برود که هیچ نگرانی از سقوط نیز ندارد و به راحتی میتواند کار را برای قرمزپوشان که در روز بازی با راهآهن با بیتجربگی برد را با مساوی عوض کردند، سخت کند. در طرف دیگر استقلال نیز در ورزشگاه خانگی خود و در حضور تماشاگرانش با تراکتورسازی تبریز بازی دارد که بازی به مراتب سادهتری میتواند باشد به شرطی که این تیم آذری نخواهد با شکست دادن رقیب آبیپوش خود همه پیشداوریها را بر هم بزند. بزرگترین مشکل استقلال در این بازی نیز محرومیت آندو است که میتواند برای این تیم گران تمام شود. به هر حال قبل از آغاز جامجهانی برزیل، فوتبال ایران یک هیجان بزرگ را تجربه میکند که برای لذت بردن از آن تنها باید سه روز دیگر صبر کنید.
منبع :
اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها که دیر یا زود در سالجاری به صورت جامع به مرحله عملیاتی میرسد تاثیرات متفاوتی بر بازارهای مالی و سرمایهای خواهد گذاشت. در این بین بازار سرمایه که همیشه تحت تاثیر تحولات سیاسی و اقتصادی میباشد نیز از تیررس حاشیه و فشارهای اجرای این طرح که به جراحی اقتصاد نیز معروف شده است دور نخواهد ماند. اگر به تاثیرات مرحله نخست این طرح در بورس نگاه کنیم متوجه میشویم یک شوک منفی در ابتدا بر این بازار وارد شد اما در ادامه هر چقدر زمان گذشت شرایط برای سهامداران مناسبتر شد. از سویی دیگر شرکتها نیز با اعمال تاثیرات طرح در صورتهای مالی توانستند میزان قابل توجهی فشار هزینهها را کنترل کرده و سود تعدیل شدهای را برای سهامداران به ارمغان بیاورند اما وضعیت بورس و صنایع حاضر آن برای مرحله دوم هدفمند شدن یارانهها کمی متفاوتتر از گذشته خواهد بود. حال که فاز دوم هدفمند شدن یارانهها تنها با افزایش قیمت حاملهای انرژی از ابتدای سال آغاز شده است، سهامداران با واکنش منفی خود معاملات بورس را بر خلاف چند سال گذشته که از ابتدای سال با صعود همراه میشد به سرازیری سقوط، کاهش قیمت و شاخصها هدایت کردهاند. به خوبی روشن است که با اعمال سایر اصلاحات اقتصادی دیگر طرح در فاز دوم بجز صنعت پتروشیمی بورس که در حال حاضر تحت تاثیر قرار گرفته و خود به عامل اصلی افت بورس تبدیل شده است سایر صنایع حاضر در بازار سرمایه ایران و حتی فراتر از بورس اوراق بهادار نیز با اینگونه فشارها مواجه خواهند بود که زمینهساز ابهامهای گسترده و حتی غیر قابل کنترل خواهند شد. برای مهار این نگرانیها دولت باید بر خلاف دولت پیشین با حمایتهای سیستماتیک از صنایع، فشارهای اجرای طرح را برای جامعه هدف طرح قابل تحمل کند تا موج نگرانی و ریزشها به بورس سرازیر نشود در غیر این صورت سهامداران بورس در یک چشم بر هم زدن تمام راهی را که در یک سال طی کردند و با معاملات پر رونق خود باعث شدند شاخص کل بازار از 40 هزار واحد ابتدای سال به مرز 90 هزار واحد در نیمههای ماه پایانی سال گذشته برسد را به عقب باز خواهند گشت که این تحول میتواند برای دولت و مسوولان بورس گران تمام شود.
منبع :
موج منفی به سال جدید کشیده شد
شروع معاملات بورس اوراق بهادار در سال جدید با سنتشکنی همراه شد و برخلاف سالیان گذشته که سهامداران با استفاده از طراوت بهار، دادوستد سهمهای خود را با موج مثبت و حتی توفانی آغاز میکردند، این بار همه چیز متفاوت شکل گرفت. در همان اولین روز باز شدن در تالار حافظ سهامداران نشان دادند که خاطرات ماه پایانی سال گذشته را هنوز فراموش نکردهاند و موج سنگین فشارهای منفی برخلاف پیشبینیها به سال جدید نیز کشیده شد. آمارهای معاملات نیز به خوبی نشان داد که در سه روز ابتدایی خرید و فروش سهمها در بورس، شاخص کل با ریزش 776 واحدی در شرایطی که در آخرین روز معاملاتی سال گذشته روی عدد 79 هزار و 15 واحد تثبیت شده بود، به کانال 78 هزار واحد برگشت و به 78 هزار و 239 واحد رسید. این اتفاق در حالی روی داد که طبق معمول از حقوقیهای بازار خبری نبود و ظاهرا تعطیلات را به حضور در معاملات بورس ترجیح داده بودند. این شوک منفی ابتدای سال بدترین خبر ممکن برای سرمایهگذاران و معاملهگرانی بود که تصور میکردند که آشوب معاملاتی ماههای پایانی سال به آرامش ابتدای سال جدید در تالار شیشهای منتهی میشود. تحولات و رویدادهای اقتصادی و سیاسی عمدهای در فضای کشور نیز روی نداد البته اجرا شدن بیسروصدای فاز دوم هدفمندی یارانهها که حاملهای انرژی اولین پازل آن بود نمیتوانست بهانه قابل قبولی برای افت معاملات بورس در سه روز ابتدایی باشد چراکه در ادامه با تحرک سه گروه فعال بازار «بانک، خودرو و رایانه» بازار تکانی به خود داد و در دو روز با رشد 502 واحدی توانست نگاههای سرد و بیروح سهامداران را امیدوار کند تا بورس در همان روزهای ابتدایی در افت و ریزشهای ادامهدار غرق نشود. برای بورس همان تحرک آرام دو روزه کافی بود تا سهامداران از امروز که همه بازارها رسما و پس از تعطیلات حیاتی دوباره پیدا میکنند با غافلگیری بیشتری به تابلو قرمز معاملات خیره نشوند. با تمام این تفاسیر و تحولات در پیش، بورس میتواند براساس شعار سال که با محور اقتصاد در هم آمیخته شده است در سال جدید آبستن اتفاقات گستردهای باشد که لزوم هدایت مستمر مسوولان و حمایتهای واقعگرایانه در این وضعیت بیشتر احساس میشود. به هر حال از امروز که فصل جدیدی از معاملات در تالار شیشهای فرا میرسد، واکنش سهامداران میتواند تحلیلهای تازهتری را به بازار منعکس کند. این که بورس آیا میتواند سهم عمدهای در اقتصاد کشور در بخش گردش نقدینگی، تامین مالی و شفاف شدن فضای اقتصادی و حتی بسترسازیهای تازه را فراهم کند همه و همه بستگی به نوع نگاه حمایتی و مدیریتی دولت و مسوولان این نهاد و در سویی دیگر شفاف شدن هر چه بیشتر سازوکارهای این بازار برای همه فعالان آن و دور شدن از ایجاد رانتهای اطلاعاتی موجود دارد.
منبع :
بازتاب :