گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

هوای تازه به بورس هم رسید


شاخص 50 هزار واحدی معیار تازه ارزیابی بازار سرمایه


روز گذشته وقتی از همان ابتدای صبح هشتمین روز تابستان، خنکی هوا صورت‌ها را نوازش می‌داد، معلوم بود که اوضاع آب و هوایی تالار شیشه‌ای برای معامله‌گران نیز همانند روزهای گذشته نخواهد بود. اتفاق بزرگی در راه بود و سرآغاز آن نیز از همان ابتدای معاملات شکل گرفت. به طوری که در کمتر از دو ساعت از آغاز معاملات تالار شیشه‌ای و در راس ساعت 9:50 تاریخ بازار سرمایه ایران، دوباره نگاشته شد و علت اصلی آن نیز عبور شاخص کل از مرز 50 هزار واحد بود. این رکوردسازی باورکردنی نبود اما اتفاقی بود که از مدت‌ها قبل همگان از بورس بازها تا کارشناسان منتظر این رویداد مهم بودند. مرز روانی شاخص حال دیگر 30 یا 40 هزار واحد نیست، حتی 45 هزار واحد نیز دیگر عادی شده است. در این شکوفایی تازه نماگر بورس حال دیگر از امروز مبنای 50 هزار واحدی شاخص کل است که ملاک ارزیابی‌ها از سوی سهامداران و رصدکنندگان بازار قرار خواهد گرفت. جالب آنکه یک نیرو و امید عمومی بعد از انتخابات در میان همه مردم و کلیت فعالیت‌ها شکل گرفته است. این روزها شادی در همه فضای کشور موج می‌زند، از ورزش تا سیاست و حال در اقتصاد که بورس نمادی از تحول تازه فعلی است. همان‌طور که در چند هفته اخیر ارز در کانال سقوط قرار گرفت بخشی از گردش نقدینگی‌ها به سمت بازار سرمایه هدایت شد و می‌توان ادعا کرد که پول تازه باعث شده است تا خون تازه‌ای در رگ‌های بازار سرمایه و معامله‌گران همیشه هیجان‌زده آن جریان پیدا کند. اما باید هشدار داد که این اتمسفر جدید شکل گرفته در بازار سرمایه لزوم کنترل‌های قوی‌تر را در بازار کمرنگ نمی‌کند و حتی مسوولان باید با حساسیت‌های خاص‌تری حرکت معاملاتی شرکت‌ها را ارزیابی کنند. بدعت خطرناک و تازه‌ای که در ماه‌های اخیر در بورس شکل گرفته به بازگشایی نماد شرکت‌ها و یک انفجار قیمتی بر می‌گردد که نمونه‌های آن را در این اواخر مشاهده کرده‌ایم از بزرگ‌ترین تهدیدهای فعلی بازار است. شفافیت صورت‌های مالی و تعدیل‌های مثبتی که بعد از بازگشایی نمادها از سوی شرکت‌ها اعلام می شود دلیل قانع‌کننده‌ای برای 5 تا 10 برابر شدن قیمت سهم‌ها نیست. به همین دلیل هدایت‌گران بورس باید جلوی موج‌سواران و رانت‌سازانی که همیشه وجود دارند را به خوبی گرفته بگیرند تا شائبه‌ای برای رشد بورس و شاخص‌های آن شکل نگیرد. به هر حال دورنمای بورس با این وضعیت موجود مثبت خواهد بود و این نکته بر مبنای تحلیل‌های کارشناسان و روند حرکتی نماگر‌های بازار است. در این شرایط وقتی می‌توانیم این‌گونه رشد‌ها را کاملا شفاف و سالم بدانیم که در کنار آن بازار سرمایه به صورت کاراتری به فعالیت‌های خود ادامه دهد تا در واقعیت نیز بتواند به تولید کشور و توسعه اقتصادی منتهی شود.



نوسان‌ها به نفع کیست؟


در کشورهای توسعه‌یافته از آن جایی که در همه بخش‌ها چارچوب‌ها و قوانین به صورت شفاف، پایدار و اهرم‌های اجرایی نظام هستند طبیعتا هرگونه انحراف از ساختارها به شدت مورد سوال قرار می‌گیرد و تا اصلاح آن ادامه پیدا می‌کنددر همه کشورها یکی از حساسیت‌برانگیزترین بخش‌ها اقتصاد است و چگونگی رفتار دولتمردان برای تعیین یک سیستم اقتصادی بهینه و نحوه اداره آن همیشه مورد تحلیل کارشناسان و مردم قرار می‌گیرد

در همه دنیا از خاور دور تا اروپا و آمریکا که دارای اقتصادی تقریبا آزاد هستند نمونه‌های زیادی وجود دارد که حتی کوچک‌ترین تصمیم اشتباه در کوتاه‌ترین زمان ممکن به اصلاحات بزرگ ختم شده است، حال یا به برکناری مقام مسوول ختم شده یا سیاست‌های اعمال شده مورد بازبینی دقیق قرار گرفته استدخالت‌های گاه‌به‌گاه، سیاست‌های دستوری و تغییرات آنی قوانین در فضای اقتصادی کشور از دیرباز تا به حال وجود داشته است. تقریبا در همه موارد، نوسان‌های ایجاد شده در ساختارهای اقتصادی کشور یا با قوانین نه چندان کارشناسی شده در کوتاه‌مدت رفع شده است یا در بلندمدت به یک بحران منتهی می‌شود.
 
به عنوان یک مثال عینی، بورس به عنوان نهادی که شفافیت آن باید در بالاترین حد ممکن باشد از سال‌های ابتدایی تا به امروز مورد سوال‌های بسیاری بوده و این توجیه که نوسان جزو ذات بورس‌هاست نیز هر از گاهی از زبان مسوولان شنیده می‌شودتقریبا اگر به دوره زمانی منتهی به آغاز انتخابات ریاست‌جمهوری و دوران آغاز به کار دولت‌ها نگاهی ساده بیندازیم موارد معنی‌داری را می‌توانیم مشاهده کنیم. در یک دوره‌ای بورس قبل از انتخابات در شوک و انتظار به سر می‌برد و در دوره‌ای دیگر در اوج شکوفایی.
 
اما در این بین سوال اصلی این است که بازیگران پشت پرده این نوسان‌ها با چه اهدافی به دنبال ایجاد نوسان‌ها هستند؟ آیا بازار سرمایه کشور باید همیشه نقش کمرنگ در ظاهر و تاثیرگذار در باطن داشته باشد. به هر حال این روزها نوسان‌های تالار شیشه‌ای حتی صدای نمایندگان مجلس را هم درآورده و بهتر آن است که به جای قربانی کردن بورس به فکر به تعادل کشاندن آن باشند. اینکه آیا این تعادل با هزینه همراه خواهد بود، می‌تواند جواب‌های مشخصی داشته باشد که در ماه‌های آینده می‌توان درباره آن صحبت کرد.