ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
همیشه ما ایرانیان به تمدن چندین هزار ساله خود افتخار میکنیم اما اینکه در حال حاضر دارای چه تمدن و غنای فرهنگی هستیم جای سوال زیادی را به وجود آورده است. «دورویی» در ملاءعام و در یک برنامه ورزشی تازهترین شاهکار رسانه ملی در حمایت از تیم ملی فوتبال برای مسابقات جام جهانی 2014 برزیل است که تا به امروز جز پخش یک تیزر 20 ثانیهای حمایت خاصی را تدارک ندیده است. قصد انتقاد از رسانه ملی را در این یادداشت نداریم بلکه ماهیت این گزارش بر مبنای همان رفتار دوگانه کارشناسان فوتبالی است که در برنامه ورزش از نگاه دو وقتی که درباره سرنوشت تیم ملی در برزیل حرف میزدند و به مردم امید میدادند که با روحیه خوب میتوان نتایج خوبی در جامجهانی گرفت اما وقتی مجری همیشه سردرگم و تحت تاثیر این برنامه، یعنی پیمان یوسفی مخاطبان را به تماشای آیتمی دعوت کرد و مهمانان حاضر در برنامه به گمان اینکه میکروفنهای استودیو بسته است تحلیلهای واقعی خودشان در خصوص تیم ملی را بیان کردند اما غافل از آنکه میکروفن صداهای آنان را در برنامه زنده پخش می کرد. ابتدا حمید درخشان با خنده میگوید: «هر چی فکر میکنم نمیدونم دی ماریا رو باید بگیریم؟ مسی رو باید بگیریم؟» و در ادامه پرویز مظلومی هم آرزو میکند: «ای کاش بازی آخر ما با آرژانتین بود!» حسن روشن هم میگوید: «مسی مقابل ایران بازی نمیکند و به نظر من به استراحت میپردازد.» اما پیمان یوسفی با این نظر مخالفت میکند و میگوید: «او در کارنامهاش به دنبال آقای گلی میگردد!!» واقعا تاسفآور است که مجری برنامه و به اصطلاح کارشناسان برنامه اینگونه کشور و مردم خود را تحقیر میکنند. برای ارزیابی شرایط تیم ملی فوتبال اساسا نیازی نیست که تملق شود بعد تحقیر بلکه بهتر آن بود که به دور از هرگونه دورویی وضعیت تیم ملی فوتبال در جامجهانی تحلیل میشد. شاید همین گاف بزرگ بود که باعث شد تا در برنامه دوم در جمعه پیمانیوسفی خیلی سیاستمدارانه عطای کار را به لقای خود بخشید و اعلام کرد که دیگر در این برنامه حاضر نخواهد شد. درباره کارنامه مربیگری کارشناسان این برنامه در فوتبال ایران هم گزینهای جز سکوت و تاسف وجود ندارد.
دقیقا در روزی که اخبار و تحلیلهای مثبت و خوشبینانه از ژنو از سوی منابع خبری مخابره میشد همه گمانهزنیها و ارزیابیها نیز از فضای امیدوارکننده مذاکرات خبر میدادند. مذاکرات ایران و غرب آنقدر جدی شد که وزیر امورخاجه آمریکا و سایر اعضای گروه 1+5 به صورت ناگهانی و بدون برنامه از پیش تعیین شده خود را به سوییس رساندند تا مذاکرات در شکل دامنهدارتر دنبال شود. اما موضوع از جایی خاص میشود که نتانیاهو در اولین واکنش به توافقات اولیه ایران و غرب آن را «معامله قرن» نامید و با هوچیگری سعی در مسموم کردن فضای سیاسی کرد. «همان شب، ساعت 21»، اخبار سراسری شبکه یک صدا و سیما، بدون اعلام حمایت شفاف و نه افراطی از موفقیت و قدرت دیپلماسی هیات ایرانی که توانسته بودند در مذاکرهای با شکل «یک در برابر شش» خواستههایشان را به کرسی بنشانند نه تنها این دستاوردها را بیاهمیت و معمولی جلوه داد بلکه در برابر جمله تاریخی «معامله قرن» نتانیاهو که به خاطر درایت نمایندگان ایرانی در مذاکرات با 1+5 آن را بیان کرده بود، «سکوت قرن» را انتخاب کرد و از کنار آن گذشت. حال این اتفاق را مقایسه کنید با برخورد مشابه با دولت قبلی، آن هم در ابعادی بسیار سطح پایینتر و بدون دستاورد، در اینگونه زمانها کل صفحه تلویزیون حداقل به 16 مربع مساوی تقسیم میشد و همه منابع تصویری غربی که ذرهای خبر دلخواه را پوشش داده بودند با افتخار نشان داده میشد. خیلی تاسفآور است که صدا و سیما هیچگاه نمیخواهد بپذیرد که بخش زیادی از مخاطب فعلی اگر به برنامههایش نگاه کنند آنلاین پای برنامههایش مینشیند و دهه 60 خیلی وقت است که دیگر تمام شده است.