رسانهها در دنیا از همان ابتدا به خاطر ذات حقیقتطلب و ماهیت اصلی خود که همان آگاه سازی است، توانستهاند جایگاه ارزشمندی را در جامعه بشری به دست بیاورند. نگاهی به همه رویدادهای جهان از ابتدا تا به امروز به روشنی نقش بااهمیت رسانهها در همه ابعاد زندگی بشر را مشخص میکند. در ایران نیز رسانهها همیشه تا جایی که توانستهاند در قالب و نقش اصلی خود قرار گرفته و از هدف اصلی خود دور نشدهاند و در پارهای از زمانها نیز شرایط روز جامعه ایجاب کرده است که رسانهها تحتتاثیر فشارهای بیرونی نتوانند آنگونه که باید به مسایل و رخدادهای صورت گرفته بپردازند تا جلوی هرگونه رانت، غوغاسالاری و فساد در همه ابعاد موجود را بگیرند اما به هر ترتیب همه حوزههای خبری از سیاست تا ورزش، از اقتصاد تا فرهنگ از سوی رسانهها همیشه مورد نقد، تحلیل، ارزیابی و حتی کشف حقیقت قرار گرفته است. «اقتصاد» همیشه یکی از مهمترین بخشهایی بوده است که رسانهها حساسیت ویژهای روی آن داشته و کوچکترین انحراف در این بخش، بازتابهای افشاگرایانه گستردهای را در سطح رسانهها به دنبال داشته است. افشای فساد سه هزار میلیارد تومانی در چند سال گذشته و اخیرا داستان رانتهای عجیب و غریب بابک زنجانی که به عنوان متهم در حال حاضر در زندان به سر میبرد یا چند دهه قبل شهرام جزایری که به خاطر فساد اقتصادی به سالها زندان محکوم شد که البته چند هفته پیش آزاد شد، همگی گوشههایی از قدرت رسانهها در آشکارسازی انحرافهای صورت گرفته در بخش اقتصاد بوده است. اگر به سر منشای هر یک از این موضوعات مراجعه شود به درستی مشخص میشود که شفافسازی رسانهها باعث حساسیت مسوولان و در نهایت آشکارسازی یک موضوع پنهان شده است. قدرت رسانهها در همه ابعاد به همین میزان موجب شفافسازی و تسهیل دسترسی اطلاعات برای همه مردم بوده است اما بررسی بزرگترین افشاگریهای رسانهای در سطح دنیا نیز مشخص میکند بعد از عیان شدن فسادهای اخلاقی مقامات دولتی و مشهور، افشاگریهای اقتصادی و پرداختن به فسادهای شکل گرفته از تاریخیترین تحولاتی بوده که رسانهها خالق آن بودهاند. در ایران نیز نقش رسانهها در پیگیری حقایق و جلوگیری از شکلگیری فسادها در همه بخشها و به خصوص در حوزه اقتصاد همیشه کمک قابل توجهی برای کشف معایب در سیستم اقتصادی بوده است که همگان آن را تایید میکنند. کشف سلطان شکر، چای، سیگار، دارو، خاویار، جمشید بسماللهها و... همگی اگر توسط رسانهها پیگیری نمیشد معلوم نبود اقتصاد کشور تا چه زمانی باید بهای سنگین حیف و میل شدن حق مردم و بیتالمال را میپرداخت. شاید اگر رسانهها در ایران به دلیل درک ناقص از جایگاهشان توسط مسوولان از باید و نبایدهای کمتری برای آشکار ساختن معایب و فسادها پیروی میکردند و از سوی دیگر قدرت آنها به عنوان یکی از ارکان دموکراسی در دنیای جدید، جدی گرفته میشد، اساسا نیازی نبود تا سایر برنامههای کنترلی به اجرا درآید. به هر حال رسانهها به عنوان یک ابزار مدرن و فراگیر همیشه در نقش اصلی خود برای خدمت به مردم بازی خواهند کرد و چه بهتر خواهد شد که حاکمان و سیستمهای ادارهکننده در جامعه بتوانند با درک درست از قدرت رسانهها از این ابزار برای توسعه دموکراسی در سطح جامعه استفاده کنند.
منبع :
روزنامه جهان صنعت + بخش دوم + سوم
بازتاب :
.