گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

بورس کالا قربانی دست‌های پشت پرده


وقتی فشار از دولتی به دولت دیگر منتقل می‌شود


شاید اگر در سال 1847 که اولین بورس کالای دنیا در شیکاگوی آمریکا شکل گرفت و در کوتاه‌ترین زمان ممکن توسعه پیدا کرد و متنوع شد، سنگ‌اندازی‌های فعلی که در ایران برای بورس کالا وجود دارد، شکل می‌گرفت عملا نمی‌توان متصور بود که بورس‌های کالایی در اقتصاد کشورها جایی می‌داشتند. نگاهی به محصولات مورد معامله و کارکرد بورس‌های کالایی از آمریکا تا اروپا، از شرق آسیا تا کشورهای توسعه‌یافته این واقعیت را مشخص می‌کند که ورود محصولات «کشاورزی، فلزی، پتروشیمی و...» نه‌تنها توانسته است به توسعه تولید در آن کشورها منتهی شود بلکه با حذف سیستم‌های واسطه‌ای و دلالی، محصولات در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با شفاف‌ترین قیمت که براساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود مورد معامله قرار می‌گیرد. در چند سال اخیر بورس کالا در ایران نیز با متنوع شدن محصولات، استانداردتر شدن سیستم‌های معاملاتی و قوانین توانسته است شرایط بهینه‌ای را برای فعالان و تولیدکنندگان فراهم کند. اگر کمی به عقب بازگردیم به این نکته واقف خواهیم شد که اساسا استراتژی توسعه بورس‌ها در ایران و ماهیت وجود بورس کالا برمبنای کمک به پیشبرد اهداف توسعه‌ای ایران در بخش اقتصادی و بازارهای معامله‌ای به وجود آمده و صرفا یک الگوبرداری از نظام‌های اقتصادی پیشرفته در دنیا نبوده است. اما آیا بورس کالا که هرازچندگاهی با یک موج حاشیه‌ای و فشار از سوی بعضا دولت‌ها و دست‌های پشت پرده مواجه می‌شود در ایران کارکرد و اهداف مشابه سایر کشورها را در پیش گرفته است؟ آیا به سیستم عرضه و تقاضا که یک اصل پذیرفته شده در علم اقتصاد است در معاملات این بورس احترام گذاشته شده است؟ در آن بخش که مرتبط به سیستم و شرایط معاملات در بورس کالاست تقریبا مشکلی وجود ندارد اما در آن سوی ماجرا نوع نگاه دولت به بورس کالا و پذیرفتن این نهاد به‌عنوان یک بازار که قصد شفاف و روان‌سازی معاملات کالایی را دارد آنچنان حمایت‌کننده و مثبت نبوده است.

داستان سلطل‌های ماست و سکه طلا

 خوب به یاد داریم که در دولت محمود احمدی‌نژاد، غضنفری وزیر صنعت در اوج گران شدن قیمت کالاها در سطح بازار به جای اعتراف به تورم شدید و ضعف در کنترل بازار نوک حمله پیکان خود را به طرف بورس کالا نشانه گرفت و کار به جایی کشیده شد که وی گران شدن لبنیات را گردن بسته‌بندی محصولات آن و نرخ قیمت بالای پتروشیمی‌ها که مواد خام تولید صنعت بسته‌بندی را فراهم می‌کنند انداخت و این بازار را عامل گرانی‌های خردکننده در سطح جامعه عنوان کرد که البته با آرام شدن شرایط نظر وی تعدیل نشد. حتی در اوج رکوردهای بی‌سابقه رشد قیمت سکه طلا که به مرز یک میلیون و 500 هزار تومان برای هر قطعه سکه بهار آزادی هم رسید باز هم معاملات بورس کالا و این بار بخش معاملات آتی سکه طلا به کانون حمله منتقدان دولتی و غیردولتی تبدیل شد غافل از آنکه مجموع خرید و فروش‌ها در این بازار از لحاظ حجم و ارزش هیچ‌گاه به پنج درصد مجموع کل بازار نقدی هم معمولا نمی‌رسد اما بورس کالا بهانه تازه‌ای بود تا مورد فشار قرار گیرد.

دستور 24 ساعته

پس از تغییر دولت و روی کار آمدن نگاه تازه در کشور، انتظارات خوشبینانه هم به فضای جامعه کشیده و امید در دل‌ها زنده شد تا شاید خرد و عقل جایگزین تندروی و فرار از مسوولیت‌ها شود. تقریبا همه این اتفاق‌های مثبت و تاثیرگذار طی نزدیک به 9 ماه و از زمان روی کار آمدن دولت حسن روحانی در کشور به وجود آمده است که ما شاهد تحولات قابل اعتنایی در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و... هستیم.اما در همین فضای تازه هم گاهی اتفاقاتی روی می‌دهد که همانند یک شوک منفی عمل می‌کند. در این چند ماه اوضاع در بورس کالا برای معامله‌گران اگر کاملا پررونق نبوده باشد، حداقل در وضعیت مناسبی قرار دارد. آمارها نشان می‌دهد که ارزش، حجم و نوع خرید و فروش محصولات کالایی در تالار نقره‌ای با یک جهش منطقی روبه‌رو شده و عرضه و تقاضا عامل تعیین‌کننده نهایی معاملات است. با این وجود بر کسی پوشیده نیست که در هر بازاری سفته‌بازی، دلالی، رانت‌خواری و مسایلی از این دست وجود دارد اما هدف محدود بودن و کنترل کردن سیستمی و نظارتی بر این مسایل است که در بورس کالا پناهیان به‌عنوان مدیرعامل و مدیران این نهاد آن را همیشه دنبال کرده‌اند اما اینکه نعمت‌زاده، وزیر صنعت یک روز از اخراج پتروشیمی‌ها از بورس کالا سخن بگوید و در کمتر از 24 ساعت آن را به شدت تکذیب کند با شواهد و قرائن موجود همانند اشکالات سیستم «بهین‌یاب»، فشار دست‌های پشت پرده که تن به عرضه و تقاضای شفاف در بورس کالا نمی‌دهند چراکه جلوی دلال‌بازی و منفعتی‌های آن گرفته یا حداقل محدود می‌شود، جور درنمی‌آید.

بازتعریف جایگاه

آیا به خاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش می‌کشند؟ شاید وزیر صنعت کهنه‌کار دولت تحت تاثیر فشارهای ذکر شده قصد داشت تا سیستم حواله‌ای را جایگزین سیستم خرید و فروش از سوی بورس کند اما در همه جای دنیا و بورس‌های کالایی این‌گونه با فعالان برخورد نمی‌شود. فعلا همه چیز از اساس تکذیب شده است و حتی نوبخت، سخنگوی دولت نیز موضوع را منتفی اعلام می‌کند. با این وجود بورس کالا باز هم قربانی یک فشار همه‌جانبه شد که این بار هم اشتباه و یکطرفه بود. قصد دفاع مطلق از سیستم معاملات و نوع نگاه مدیریتی بورس کالا را نداریم کمااینکه اشکالات این نهاد را نیز همیشه به نقد کشیده‌ایم. اما این مساله باید روشن شود که آیا در ایران بورس کالا را به‌عنوان یک مرجع تعیین قیمت، عرضه و تقاضای کالا می‌شناسند یا فقط یک بازاری تشکیل شده است که در کنار سایر بازارها فعال باشد بدون اینکه همانند سایر کشورهای صاحب‌نام در این زمینه سهم عمده‌ای در پیشبرد توسعه اقتصادی داشته باشد؟ پاسخ به این سوال به خوبی می‌تواند هم جایگاه بورس کالا را در اقتصاد ایران بازتعریف کند و هم یک‌بار برای همیشه فشارهای اینچنینی را از معاملات این بورس دور کند.


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم

بازتاب :

بورس نیوز + مناظره