گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

شکسته شدن حریم‌خصوصی


یکی از حساس‌ترین موضوعات زندگی ما آدم‌ها که هر روز به شدت مراقبش هستیم «حریم‌خصوصی» است. اگر بخواهیم این کلمه قرمز رنگ رو ساده ترسیم کنیم باید یک دایره بکشیم بعد یه چیزهایی را بگذاریم داخلش و یه چیزهایی بگذاریم بیرون دایره. هر روز حداقل سه ساعت تو مترو از یک شهر «کرج» به یک شهر دیگه «تهران» برای رفتن به محل کارم در رفت و آمد هستم. بسیار متاسفم که باید بگم بارها شاهد شکسته شدن حریم خصوصی افراد با چشمان متعجب خودم بودم، این عمل غیر‌اخلاقی به سرگرمی بعضی آدم‌های نادان، بی‌فرهنگ و متجاوز تبدیل شده و قربانی‌ها هم در بیشتر مواقع در جریان ورود این متجاوزها به حریم خصوصی خودشون نیستند ! باید یک نمونه رو براتون مثال بزنم تا به عمق ماجرا پی ببرید. از اینجا به بعد لازمه که نوشته‌ها رو تو ذهنتون به تصویر واقعی تبدیل کنید. تصور کنید یه نفر تو مترو ایستاده و در کنارش تو واگنی که بعضی مواقع نفس کشیدن هم سخت میشه کلی آدم دیگه هم هستند. حالا صدای پیام کوتاه یکی از موبایل‌ها به گوش می‌رسه، قربانی داستان واقعی ما  مشغول خوندن این پیام می‌شه‌ اما خوب که به پشت سرش نگاه کنی می‌بینی به صفحه تلفن‌همراه به جای دو چشم، دو جفت چشم خیره شده و عملا پیام شخصی که شاید خیلی احساسی باشه یا حتی حاوی اطلاعات مهمی باشه با شکسته شدن حریم شخصی، در کمتر از یک دقیقه به یک تابلو اعلانات تبدیل می‌شه. شاید بگید خب، آدم تو مترو و جای شلوغ نباید مثلا پیام کوتاه بخونه، اما این پاک کردن صورت مساله است. کی می‌تونه تضمین کنه یک پیامک ارزش نجات دادن یک زندگی، جلوگیری از بی‌آبرویی و خیلی اتفاقات بزرگ دیگه رو نداشته باشه؟ من چند بار سعی کردم چشم تو چشم اون متجاوز بشم و با نگاهم بفهمونم حق نداره به این کارش ادامه بده اما اون آدم این قدر تو کارش مصمم هست که حتی نگاه سنگین من رو نمی‌بینه و تا کلمه آخر رو هم نخونه سرش رو بر‌نمی‌گردونه جایی که باید باشه!! 


منبع :

روزنامه جهان صنعت + لینک دوم

گزارش در یک نگاه لینک دوم