گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

گزارش های یک خبرنگار

حقیقت را نباید در ذهن نگاه داشت

به آرزوهایم نرسیدم


گفت‌وگوی صریح با آخرین مدیر اقتصادی احمدی‌نژاد

 

وقتی محمود احمدی‌نژاد در سال 1384 توانست صندلی ریاست‌جمهوری را به دست آورد همه نگاه‌ها به انتخاب مدیران اجرایی کابینه وی خیره شد. رییس دولت نهم و دهم در دوران تبلیغات هم به صراحت از ورود مدیران جوان به بدنه دولت خود خبر داده بود. پس از روی کار آمدن دولت نهم و انتخاب مردان و زنان کابینه و پست‌های حساس، مشخص شد شعارهای او در به کارگیری جوانان کم تجربه اساسا یک استراتژی از پیش تعیین شده است. انتخاب یک جوان 27 ساله کم نام و نشان که بزرگ‌ترین تجربه مرتبط او سرپرست یک‌ساله بورس منطقه‌ای کرج بود، به‌عنوان دبیرکل سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار تهران (سابق) در سال 84 که بعدها و از سال 85 به ریاست سازمان بورس تبدیل شد از جمله انتصاب‌هایی بود که برای سهامداران و فعالان اقتصادی آن سال‌ها یک غافلگیری بزرگ بود. علی صالح‌آبادی در سال 84 جایگزین مردی شد که همانند ماه‌های آخر فعالیت خود در سال 93 تحت فشار شدیدی از سوی فعالان بازار سهام بود و همه منتظر بودند تا با تغییر دولت، رییس وقت بورس با این نهاد خداحافظی کند تا شاید بازار سهام با شوک مثبت و رو به جلویی مواجه شود. در آن سو اما صالح‌آبادی که در دانشگاه امام صادق (ع) مشغول تحصیل در رشته معارف اسلامی و مدیریت مالی و فراگیری اخلاق در محضر حضرت آیت‌الله مهدوی‌کنی رحمت‌الله علیه بود بدون هیاهو و در اوج بی‌تجربگی اما با حمایت‌های سخت رییس دولت و وزیر اقتصاد وقت سکاندار بازار سرمایه‌ای شد که در آن زمان ابعاد بسیار کوچک و کم عمقی داشت. صالح‌آبادی که اوج تجربه اجرایی را در سال 1378 و در سن 21 سالگی در پروژه ارتباط قیمت‌های فیزیکال و آتی نفت خام موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی و در سال 1379 و در سن 22 سالگی در پروژه تثبیت درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز کشور با استفاده از ابزارهای مشتقه وزارت نیرو به دست آورده بود به یکباره ماموریت ویژه یافت تا بازار سرمایه ایران را به مسیری تازه هدایت کند. هرچند در سال‌های ابتدایی ریاست بر سازمان بورس برچسب کم تجربه بودن را به روی نام خود می‌دید اما مدیر جوان آن سال‌ها با خونسردی ذاتی و عملکرد خود در توسعه بازار سرمایه بر بستر تصویب قانون جدید اوراق بهادار اسلامی در سال 84 از یکسو و فرصت بزرگ سیاست‌های اصل «44» که منجر به واگذاری شرکت‌های ابعاد بزرگ دولتی همانند مخابرات و پتروشیمی‌ها و... باعث شد تا بازار سرمایه ایران با یک جهش بی‌نظیر طی کمتر از چند سال مواجه شود و از نهادی کم‌اثر به نهادی قابل اعتنا تبدیل شود. تا قبل از آن دوران، بورس محلی برای حضور حرفه‌ای‌های بازار سهام بود و مردم عادی کمتر در این فضا حضور پیدا می‌کردند اما با تغییر فضا، نگاه به بورس هم تغییر پیدا کرد و همه این عوامل باعث شد تا در کنار نگاه خاص و حمایتی دولت و عملا در عمر هشت ساله محمود احمدی‌نژاد با کوچک‌ترین حاشیه یا شایعه‌ای که به تضعیف وی منجر شود مواجه نشود. اما با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، صالح‌آبادی از معدود مدیران دولت محمود احمدی‌نژاد بود که توانست در تیم اقتصادی دولت تدبیر و امید جایی برای خودش داشته باشد و صندلی ریاست بر سازمان بورس را حفظ کند. اما از آنجایی که همه چیز همیشه ثابت باقی نمی‌ماند، آغاز تضعیف جایگاه صالح‌آبادی همراه با اولین موج شدید ریزش‌های بورس در اواخر سال گذشته با شایعات برکناری قریب‌الوقوع وی شروع شد. هرچند وزیر اقتصاد در مقطعی رسما از صالح‌آبادی حمایت کرد و حتی حکم تمدید ماموریت 30 ماهه پایانی وی را صادر کرد اما فشار فعالان بازار سهام و استمرار افت شدید ارزش بازار، قیمت سهام، نامه‌نگاری‌های گسترده و دخالت‌های گاه و بی‌گاه مدیران اجرایی که بزرگ‌ترین ضعف مدیریت صالح‌آبادی بود باعث شد تا بالاخره عصر علی صالح‌آبادی در بورس به پایان برسد. در این ارتباط «جهان‌صنعت» گفت‌و‌گویی متفاوت با مردی که از وی می‌توان به‌عنوان آخرین مرد اقتصادی دولت محمود احمدی‌نژاد در دولت حسن روحانی نام برد، انجام داده است که در ادامه آن را می‌خوانید. هرچند که صالح‌آبادی همانند همیشه جواب‌های غیرمستقیم و محافظه‌کارانه‌ای را بیان کرد اما در بین همین لایه‌های پنهان، آرزوهایی همانند راه‌اندازی شبکه تلویزیونی برای بورس یا مخالفت شدید وی برای قبول این پست در سال 84 قرار دارد که نشان می‌دهد وی با داشتن عملکرد قابل دفاع نتوانسته است بخشی از رویاهای خود در بازار سرمایه ایران را به حقیقت تبدیل کند.

در ایام داغ تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری سال 84، نظرتان را درباره برنامه‌های دو کاندیدا «هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی‌نژاد» پرسیدم و شما از همان موقع نشان دادید در موضع‌گیری سیاسی بسیار محتاط هستید. مطمئنا این نگاه کمک زیادی کرد تا عمر ریاست خود را به دو دولت بکشانید؟

یکی از موضوعاتی که بنده همواره در طول مسوولیتم در بازار سرمایه مدنظر داشتم و به همکاران هم تاکید و توصیه می‌کردم، این بود که تحت هیچ شرایطی، اقدام یا صحبتی نکنند که حتی شائبه گره زدن بازار سرمایه به مسایل سیاسی ایجاد شود و خوشبختانه در این رویکرد تا حد زیادی هم توفیق داشتیم. اگرچه طبیعتا مسایل سیاسی به‌عنوان یکی از عوامل برون‌زا، بر بازار سرمایه اثرگذار است اما مهم آن است که متولیان بازار سرمایه، فارغ از رویکردهای سیاسی و صرفا برمبنای تخصص و مسوولیتی که بر دوش آنها گذاشته شده به اداره بازار بپردازند و ان‌شاءالله در آینده هم اینچنین خواهد بود.

معمولا فارغ‌التحصیلان دانشگاه امام صادق جایگاه ویژه‌ای در مناصب کشور دارند، تنها توانایی و دانش آکادمیک توانست علی صالح‌آبادی جوان و کم‌تجربه سال 84 که تنها 28 سال سن داشت را به نفر نخست بورس ایران تبدیل و نزدیک به یک دهه حفظ کند یا در حقیقت حمایت‌هایی هم وجود داشت؟

واقعیت این است که شرایط بورس در سال 84 به‌گونه‌ای بود که بسیاری از افراد و چهره‌های شناخته شده و با تجربه در آن مقطع، حاضر به پذیرش این مسوولیت نبودند و بنده هم موقعی که این مسوولیت به من پیشنهاد شد، ابتدا به شدت مخالفت کردم اما با اصرار اعضای وقت هیات‌مدیره سازمان کارگزاران و نظر مثبت دکتر دانش‌جعفری که در آن ایام، وزیر امور اقتصادی و دارایی بودند، مسوولیت را پذیرفتم اما بعد از پذیرش مسوولیت تمام اهتمام خود را صرف این موضوع کردم که با استفاده از مدیران و کارشناسان خوبی که در آن زمان در سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار تهران فعالیت داشتند، بازار را به تدریج از شرایط نگران کننده‌ای که در آن مقطع، بر بازار سایه افکنده بود، خارج کنیم البته کار بسیار سختی بود ولی به یاری خدا و با همت همکاران به تدریج به نتیجه رسید.

شما در دایره مدیران معتمد و مورد اطمینان دولت محمود احمدی‌نژاد قرار داشتید و برخلاف خیلی‌ها از قطار هشت ساله دولت گذشته به بیرون هدایت نشدید و در عین حال از سوی دولت گذشته حمایت گسترده‌ای از بازار سرمایه صورت نگرفت. چگونه در این بستر توانستید توسعه همه‌جانبه بازار سرمایه را اجرایی کنید؟

البته بنده اعتقاد دارم که بازار سرمایه، هیچ‌گاه در حاشیه قرار نداشته و روز‌به‌روز، جایگاه و اهمیت این بازار نزد مسوولان بیشتر شده، تا حدی که امروز بازار سرمایه به‌عنوان یکی از ارکان مهم نظام اقتصادی کشور در همه ارکان نظام جایگاه ویژه‌ای پیدا کرده است. واقعیت این است که یکی از عوامل کلیدی رشد بازار سرمایه طی سال‌های اخیر نیز همین نگاه حمایتی نسبت به بورس بوده که روز‌به‌روز بیشتر شده است و امروز هم در دولت تدبیر و امید، خوشبختانه همین رویکرد وجود دارد. اگرچه، این موضوع هم قابل انکار نیست که امروز، تبیین دغدغه‌ها و مسایل مبتلا به بازار سرمایه برای مسوولان کشور در مقایسه با سال‌های گذشته که بازار سرمایه تا این اندازه رشد نکرده بود، بسیار آسان‌تر است.

سال گذشته رییس‌جمهور حسن روحانی در اجلاس داووس رشد بازار سرمایه و سهام ایران را به‌عنوان یکی از نمادهای رشد اقتصادی ایران اعلام کرد اما ریزش و نوسان ادامه‌دار بازار سهام از اواخر سال گذشته تا به امروز آنقدر جایگاه شما را متزلزل کرد که شایعات تغییر هر بار گسترده‌تر از قبل به وجود آمد. این تغییر نگاه دولت چقدر با فشار از داخل بازار سرمایه همراه بود؟

واقعیت این است که نوسانات بازار سرمایه به‌عنوان نبـض اقتصادی کشور تا حد زیادی متاثر از عوامل سیاسی و اقتصادی یا به تعبیر بهتر عوامل برون‌زاست. طبیعتا شرایط رکودی حاکم بر بخش‌های مختلف اقتصاد که دولت نیز بر آن اذعان داشته و برای خروج غیرتورمی از این شرایط به‌طور جدی در حال تلاش است، بر بازار سرمایه اثر‌گذار بوده است ضمن اینکه برخی ابهامات و نگرانی‌ها پیرامون صنایع مهم و کلیدی بورس به‌ویژه طی ماه‌های اخیر التهابات بورس را تشدید کرد. اگرچه در این مدت بنده به‌عنوان رییس سازمان و همکارانم تلاش زیادی کردیم تا در حدود اختیارات و وظایف مشکلات صنایع را پیگیری کنیم ولی به هر حال واقعیت این است که تصمیم‌گیری در همه حوزه‌ها برعهده سازمان نیست و حتی بسیاری از تصمیماتی که توسط سازمان بورس به‌عنوان نهاد ناظر برای مدیریت شرایط خاص و بعضا بحرانی پدید آمده در بورس اتخاذ شده و محل نقد واقع می‌شود، واکنشی است به عوامل بیرونی که بازار را تحت تاثیر قرار می‌دهد و طبیعی است اگر شرایط بازار شرایط عادی باشد، نیازی به چنین تصمیماتی هم نخواهد بود. به هر حال سهامداران و سایر ذی‌نفعان که براثر نوسانات بورس متضرر می‌شوند، طبیعتا از مدیریت ارشد بورس نیز انتقاداتی مطرح خواهند کرد. باید پذیرفت که ذی‌نفعان بازار سرمایه به‌عنوان صاحبان اصلی بازار سرمایه حق دارند انتقادات خود را از مسوولان بازار صراحتا مطرح کنند و وظیفه مسوولان از جمله شخص رییس سازمان این است که در حدود اختیارات و وظایف خود نهایت تلاش را برای حل این مشکلات انجام دهد. طی ماه‌های اخیر که بازار با نوسانات زیادی براثـر ایجاد ابهام در صنایع یا تفاوت انتظارات از مسایل سیاست خارجی همراه بود، بنده و همکاران تلاش کردیم تا این دغدغه‌ها را به‌صورت جدی پیگیری کنیم. آزاد شدن قیمت‌گذاری محصولات پتروشیمی در بورس کالا، حل مشکلات مالیاتی مربوط به اعتبار کارگزاری‌ها، مذاکرات متعدد با وزارت نفت درخصوص موضوع کیفی‌سازی پالایشگاه‌ها که منجر به ایجاد ابهام در این صنعت شده است، تعامل مستمر با مجلس درخصوص موضوع نرخ خوراک پتروشیمی‌ها خوشبختانه در نهایت به تصویب واگذاری نرخ خوراک به دولت منجر شد. ایجاد احکام مناسب در لایحه رفع موانع تولید از جمله ایجاد صندوق تثبیت بازار سرمایه و موضوع سهام خزانه شرکت‌ها، پیگیری تشکیل صندوق توسعه بازار سرمایه و تامین منابع مالی این صندوق، پیگیری دغدغه‌های مربوط به صنعت بانکداری و... بخشی از این موضوعات بود که بنده تلاش کردم طی این مدت تعیین‌تکلیف شود.

با روی کار آمدن دولت یازدهم این انتظار وجود داشت تا شما هم جزو مدیرانی باشید که تغییر خواهید کرد اما رییس‌جمهور و وزیر اقتصاد همیشه نگاه مثبتی به عملکرد مرد بورسی ساکن خیابان ملاصدرا داشتند، این نگاه چگونه به یکباره تغییر کرد؟

به نظرم این نگاه تغییـر نکرده است. به هر حال باید پذیرفت که دیدگاه‌ها و ایده‌های جدید می‌تواند منشای اثر باشد و در این راستا تزریق رویکرد جدید به بازار سرمایه از طریق تغییر مدیریت ارشد بازار نیز می‌تواند راهکاری برای تکمیل زنجیره رشد و توسعه بازار سرمایه به شمار رود ضمن اینکـه خوشبختانه بازار سرمایه طی سال‌های اخیر یکی از باثبات‌ترین بازارها از نظر مدیریت بوده است و جابه‌جایی بنده از سازمان نیز در اواخر دوره قانونی تصدی این سمت که حداکثر 10 سال است، صورت می‌گیرد. همین امر نشان می‌دهد که رویکرد کلی حاکم بر دولت درخصوص این بازار حفـظ آرامش و ثبات مدیریتی است.

حفظ آرامش و خونسردی حتی در شرایط بحرانی بازار سهام و البته اعتماد به نفس قابل توجه را می‌توان به‌عنوان یکی از ویژگی‌های شخصیتی شما ارزیابی کرد، آیت‌الله مهدوی‌کنی رحمت‌الله علیه به‌عنوان استاد اخلاق چقدر در شکل‌گیری این شاخصه‌ها موثر بوده‌اند؟

حضرت آیت‌الله مهدوی‌کنی (ره) نه برای بنده به‌عنوان یک دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق (ع) بلکه برای بسیاری از بزرگان و قشرهای مختلف در کشور، یک استاد بزرگ اخلاق بودند و امروز جای این چهره نورانی و اثرگذار در بین ما واقعا خالی است. بنده همواره خود را شاگرد کوچک ایشان می‌دانم و همیشه تلاش کردم منش و مشی ایشان را سرلوحه کارهایم قرار دهم و قطعا اگر امروز موفقیتی حاصل شده، مرهون شاگردی این استـاد بزرگ است.

اگر فرصت تازه‌ای به وجود می‌آمد و همانند گذشته این تغییر تکذیب می‌شد مهم‌ترین کاری که برای رشد معاملات بازار سهام به‌عنوان ویترین بازار سرمایه انجام می‌دادید، چه سیاست‌هایی بود؟

تلاش مستمر برای کاهش ریسک‌های سیستماتیک بازار، پیگیری موضوع توسعه الکترونیک بورس به‌عنوان یکی از عوامل کلیدی که طی سال‌های اخیر نیز موجب رشد بازار سرمایه شده است، پیگیری تحقق ایده سوپرمارکت مالی، طراحی و معرفی ابزارها و نهادهای جدید مالی، تقویت نقش بازار سرمایه در تامین مالی و توسعه مستمر فرهنگ سهامداری از جمله کارهایی بود که درصورت ادامه فعالیت در بورس، قطعا به‌صورت جدی پیگیری می‌کردم. همچنین اجرایی کردن سند استراتژیک بازار سرمایه که در چارچوب سند راهبردی وزارت اقتصادی، توسط سازمان تدوین و نهایی شده و به نوعی، نقشه راه بازار سرمایه به شمار می‌رود از دیگر اولویت‌های اجرایی من به شمار می‌رود. در ضمن بسیار علاقه‌مند بودم که با همکاری صدا‌و‌سیما، شبکه تلویزیونی مختص مباحث مالی و سرمایه‌گذاری تاسیس کنیم که با وجود پیگیری‌های متعدد، هنوز به نتیجه نرسیده و امیدوارم در آینده، شاهد تاسیس این شبکه باشیم. قطعا در اختیار داشتن چنین رسانه‌ای به تقویت فرهنگ سهامداری و ارتقای جایگاه بازار سرمایه در کشور کمک خواهد کرد.

واگذاری‌های اصل «44» در بزرگ شدن بازار سهام نقش انکارناپذیری داشت، شاید اگر ابعاد خصوصی‌سازی در سال‌های اخیر همانند دهه 80 بود، رونق معاملات در تقویت جایگاه رییس سازمان بورس موثر بـود. آیا این ارتباط را قبـول دارید؟

بنده بارها و بارها اعلام کرده‌ام که ابلاغ سیاست‌های کلی اصل «44» قانون اساسی از سوی مقام معظم رهبری، هدیـه‌ای ارزشمند از سوی ایشان به بازار سرمایه بود و قطعـا واگذاری گستـرده شرکت‌های دولتی در قالب این ابلاغیه، نقش کلیدی در رشد و تقویت بازار سرمایه و بهبود نماگرهای بازار سرمایه از جملـه ارزش بازار، ارزش معاملات، تنوع صنایع حاضر در بورس، کاهش ریسک بازار و... داشته است. طی این مدت، ما هم تلاش کردیم تا بازار سرمایه را از نظر زیرساخت‌ها و شرایط، برای عرضه‌های اولیه اصل «44» آماده کنیم که خوشبختانه با وجود دغدغه‌های بسیار زیادی که در این خصوص وجود داشت، این کار به‌خوبی انجام شد و شرکت‌های بسیار بزرگی که شاید کسی فکر نمی‌کرد بورس، ظرفیت معامله سهام آنها را داشته باشد، آماده‌سازی و با استقبال خوب بازار، عرضه و سهامشان معامله شد.

بزرگ‌ترین انتقاد بازیگران تاثیرگذار بازار درباره عملکردتان مربوط به دخالت زیاد مدیران حلقه نخست اطراف شما در فرآیند کنترل، هدایت و حفظ بازار سهام بود چرا این نگاه همیشه طرفداران زیادی در چند سال اخیـر داشت؟

نکته مهمی که درخصوص ورود یا عدم ورود نهاد ناظر به بازار که از آن به دخالت یاد می‌شود، باید مدنظر داشت این است که بازار سرمایه، برخلاف بازارهایی مثل ارز و...، یک بازار تحت نظارت است و طبیعتا، نهاد ناظر در شرایطی، می‌تواند در بازار ورود کند. اگرچه ممکن است بسیاری مطرح کنند که ورود در روند بازار با ذات سازوکار بازار که باید صرفا مبتنی بر عرضه و تقاضا باشد، منافات دارد اما باید توجه داشت که در همه جای دنیا، نهادهای ناظر بعضا و در شرایط خاص با وضع مقررات معاملاتی، شرایط خاصی را بر روند عادی بازار حاکم می‌کنند. به‌عنوان مثال بعد از بحران مالی سال 2007، دولت آمریکا هم اقدام به تزریق منابع مالی در بازار سرمایه و از طریق خرید سهام ممتاز شرکت‌ها، عملا این شرکت‌ها را دولتی کرد. در ماجرای یازدهم سپتامبر هم بورس آمریکا چند روز تعطیل بود. در قانون بازار اوراق بهادار ایران هم به هیات مدیره سازمان اجازه داده شده است تا در شرایط خاص حتی تا سه روز و بیشتر بورس را تعطیل کند. در مجموع باید به این موضوع توجه داشته باشیم که اگرچه وضع چنین مقرراتی در ذات خود به هیچ‌وجه مطلوب نیست اما باید پذیرفت که گاهی اوقات نهاد ناظر ناگزیر است در مواجهه با شرایط خاص و برای صیانت از منافع ذی‌نفعان از جمله سهامداران حقیقی، تصمیماتی اتخاذ کند که در شرایط عادی بازار، وضع چنین مقرراتی به هیچ‌وجه متصور نیست. به هر حال، به نظر بنده تحلیل و نقد این‌گونه ورود نهاد ناظر در بازار را باید نه در خلاء بلکه با درنظر گرفتن جمیع جهات و عوامل از جمله عوامل اقتصادی و اجتماعی و نیز انتظاراتی که ذی‌نفعان مختلف بازار از نهاد ناظر دارند، تحلیل و بررسی کرد ضمن اینکه به هر حال در مقام اجرا و تصمیم‌گیری به ویژه در شرایط خاص، همه تصمیمات لزوما بهینه و بدون نقص نیستند و ممکن است نقدهایی هم به این تصمیمات وارد باشد که باید مدنظر قرار گرفته و درصورت لزوم اصلاح شود. آنچه ما طی سال‌های اخیر، همواره بر آن تلاش داشتیم، ثبات هر چه بیشتر در قواعد معاملاتی بود ضمن اینکه طی این مدت، دامنه نوسان سهام شرکت‌ها از دو درصد در سال 84 به چهار درصد در بورس و پنج درصد در فرابورس افزایش یافت همچنین حجم مبنا در فرابورس حذف و در بورس نیز تعدیل شد.

یکی دیگر از چالش‌های همیشگی فعالان بازار سرمایه شیوه غیرمنعطف سیاست‌گذاری‌ها در سازمان بورس و بعضا تغییر ضوابط معاملاتی بود که طی چند سال گذشته چند بار آن را شاهد بودیم چرا هیچ‌گاه نتوانستید یا در اصل نخواستید تا ارتباط سطح اول مدیران بورس و فعالان بازار را ترمیم کنیـد؟

البته همواره تلاش بنده و همکاران این بوده است تا ارتباط با ذی‌نفعان بازار سرمایه تقویت شود و طی این مدت، بنده و همکارانم به‌صورت مستمر با ذی‌نفعان مختلف بازار، ازجمله کارگزاران، شرکت‌های سرمایه‌گذاری و... در ارتباط بوده‌ایم اما باید پذیرفت که طیف گسترده ذی‌نفعان بازار سرمایه از شرکت‌های بورسی و فرابورسی گرفته تا نهادهای مالی مختلف مانند کارگزاران، شرکت‌های تامین سرمایه، هلدینگ‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و... عملا ارتباط مستقیم و مستمر را با این اشخاص، بسیار سخت می‌کند. در عین حال در ماه‌های اخیر تلاش کردیم تا اگر کاستی در این حوزه وجود دارد در حد امکان مرتفع شود و امیدوارم مدیریت جدید هم بتواند در این حوزه به‌صورت موثر عمل کند.

شاید به همین خاطر بود که هر سیاست حمایتی همانند بیمه سهام، محدودیت خرید و فروش، افزایش زمان معاملات و... برای حفظ و ارتقا بازار اعمال کردید مورد حمایت کامل و ادامه دار حقوقی‌ها و فعالان بازار سهام قرار نگرفت، خود را به‌خصوص در دو سال اخیر تنها نمی‌دیدید؟

 بنده هیچ‌گاه این احساس را نداشته و ندارم که سیاست‌های سازمان، مورد حمایت واقع نشده است. اتفاقا اگر امروز شاهد شکل‌گیری نهادها و ابزارهای مالی مختلف در بازار سرمایه هستیم، دقیقا به سبب حمایت گسترده‌ای است که به ویژه از جانب حقوقی‌ها و سایر ذی‌نفعان بازار صورت گرفت. نمونه‌های متعددی در این خصوص وجود دارد که در مجال مصاحبه نمی‌گنجد اما به هر حال باید پذیرفت که در شرایطی که یک شرکت حقوقی با مشکل کمبود نقدینگی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، نمی‌تواند حضور موثری در بازار داشته باشد. به هر حال، بنده اعتقاد دارم حقوقی‌ها و فعالان بازار، واقعا دلسوزانه از برنامه‌های توسعه‌ای سازمان حمایت کردند و از این منظر از همه آنها سپاسگزارم.

شاید شکل نگرفتن نهادهای مستقل در فضای بازار سرمایه همانند کانون سهامداران حقیقی یا ضعیف نگاه داشتن کانون نهادهای سرمایه‌گذاری و این‌گونه تشکل‌ها از معدود سیاست‌های نادرست دوران مدیریتی شما باشد. چرا قوی شدن این‌گونه نهادها در سیاست‌های سازمان جایگاهی نداشت؟

اگر نگاهی به کارنامه دوران 9 ساله اخیر مدیریت بنده داشته باشید، طی این مدت سه کانون صنفی یعنی کانون کارگزاران، کانون نهادهای سرمایه‌گذاری و کانون شرکت‌های استانی سهام عدالت تشکیل شد و اتفاقا این کانون‌ها با حمایت سازمان توانستند به ایفای نقش بسیار موثر در بازار بپردازند. نکته مهمی که درخصوص کانون سهامداران حقیقی وجود داشت و باعث شد این کانون شکل پیدا کند، این بود که با وجود تعداد میلیونی سهامداران چگونه می‌توان کانونی تاسیس کرد که به معنای واقعی و نه در عنوان، کانون سهامداران حقیقی باشد و در فرض وجود سازوکاری برای حل این ابهام، این کانون دقیقا در چه بخش‌هایی قرار است نماینده سهامداران حقیقی باشد و آیا مثلا یک سهامدار حقیقی حاضر است به کانون اجازه دهد تا به نمایندگی از وی در مجامع شرکت‌ها حاضر شده و رای دهد. همین ابهامات باعث شد که تا به امروز چنین کانونی شکل نگیرد در حالی که سه کانون دیگر برای پیگیری دغدغه‌های صنفی حوزه مربوطه تشکیل شدند و تا به امروز فعالیت گسترده‌ای نیز داشته‌اند.

شاخص بورس در اوایل دهه 80 و همزمان با دوران مدیریت شما کمتر از 10هزار واحد بود، سال گذشته تقریبا به مرز رشد 9 برابری هم نزدیک شد، ارزش بازار، حجم معاملات و سایر پارامترهای بازار سرمایه طی این سال‌ها بیشترین رشد کمی و کیفی را تجربه کرده‌اند، این تحولات در آینده‌ای که شما در آن قرار ندارید با همان سرعت ادامه خواهد یافت؟

رشد نماگرها در بازار سرمایه به همان اندازه که به عوامل درونی از جمله فراهم بودن زیرساخت‌های فنی و مقرراتی، تنوع ابزارها و نهادها و... بستگی دارد، به عوامل بیرونی به ویژه شرایط اقتصادی کشور هم‌بستگی دارد. خوشبختانه دولت محترم موضوع خروج غیرتورمی از رکود را به‌صورت جدی در دستور کار قرار داده و اخیرا نیز لایه رفع موانع تولید در مجلس محترم در دست بررسی است. به نظرم جمیع عوامل حاکی از آن است که آینده روشنی پیش روی بازار سرمایه قرار دارد و این بازار می‌تواند بیشتر از گذشته در عرصه اقتصادی عرض اندام کند.

میراثی نزدیک به 320 هزار میلیارد تومان را تنها در بخش بازار سهام برای مدیر بعدی بر جای خواهید گذاشت، عملکرد قابل دفاع در بخش توسعه بازارها و ابزارهای مالی داشته‌اید، به نظرتان رییس سازمان بورس بعد از علی صالح‌آبادی باید گام در چه مسیری بگذارد؟

به نظرم خوشبختانه در حال حاضر بازار سرمایه ازنظر جایگاه این بازار در نظام اقتصادی، زیرساخت‌های مقرراتی و فنی، نیروی انسانی، اگرچه در وضعیت ایده‌آل نیست اما در جایگاه بسیار قابل قبولی قرار دارد. به نظرم رییس جدید سازمان بورس و اوراق بهادار نیز که خوشبختانه چهره‌ای متخصص و مسلط به موضوعات مالی است در تعامل با ذی‌نفعان بازار می‌تواند ضمن شناسایی نقاط و فرصت‌های بهبود در مسیر تقویت این بازار حرکت کند. طبیعتا با توجه به رویکرد جدی دولت در افزایش نقش بازار سرمایه در تامین مالی، این موضوع می‌تواند به‌عنوان یکی از اولویت‌های مدیریت جدید بورس مدنظر قرار گیرد البته قطعا تقویت بازار اولیه بدون تقویت و افزایش جذابیت بازار ثانویه ممکن نخواهد بود و نباید از این موضوع غفلت شود. تلاش برای تنوع‌بخشی بیشتر به ابزارها و نهادهای مالی، تلاش برای تعامل مستمر با نهادهای تصمیم‌گیر به منظور کاهش ریسک‌های سیستماتیک بازار، در نظر داشتن توسعه الکترونیک بورس به‌عنوان یکی از مولفه‌های کلیدی رشد بورس و توسعه مستمر فرهنگ سهامداری از جمله موضوعاتی است که به نظر من می‌تواند در اولویت باشد.

حتی بعد از خداحافظی از صندلی ریاست، رییس سازمان بورس تا مدت‌ها نام علی صالح‌آبادی را در ذهن‌ها تداعی خواهد کرد، چه حسی خواهید داشت وقتی خودتان به این موضوع فکر می‌کنید؟

قطعا تاریخ بیش از 9 ساله فعالیت من در راس بازار سرمایه، مملو از خاطرات تلخ و شیرین است که هیچ‌گاه از یاد نخواهد رفت. در حال حاضر، بخش عمده خاطرات این مدت را که در واقع، می‌تواند به‌عنوان تجربیات ارزشمند و کاربردی برای دیگران نیز مورد استفاده قرار گیرد، گردآوری کرده‌ام که ان‌شاءالله در آینده نزدیک به‌صورت کتاب منتشر خواهد شد.

ارتباط شخص شما با رسانه‌ها طی این سال‌ها هر چقدر رو به جلو آمد کامل‌تر و شفاف‌تر شد اما همیشه یک مقاومت درون سازمانی از سوی مدیران بازار سرمایه برای عدم پاسخگویی وجود داشت، آیا این رفتار یک برنامه‌ریزی سیستماتیک بود. چرا این‌گونه مدیران برای ارتباط نزدیک‌تر با رسانه‌ها تحت فشار قرار نمی‌گرفتند؟

به هر حال رسانه‌ای بودن، خصیصه‌ای است که تا حد زیادی به ویژگی‌های فردی اشخاص بستگی دارد؛ اگرچه نوع سازمانی که در آن فعالیت می‌کنیم، در میزان و نوع ارتباط با رسانه‌ها اثرگذار است. بنده به شخصه طی سال‌های اخیر تلاش کردم هم از نظر فردی و هم از نظر سازمانی، ارتباط مستمر، گسترده و نظام‌مندی با رسانه‌ها داشته باشم و همان‌طور که بارها هم اعلام کرده‌ام، یکی از عوامل موفقیت سازمان بورس را همین رویکرد فعالانه رسانه‌ای و تعامل حرفه‌ای، دلسوزانه، منتقدانه و در عین حال حمایتی رسانه‌ها با سازمان بورس می‌دانم. همواره نیز به همکارانم توصیه کرده‌ام تا چنین رویکردی را اتخاذ کنند، اگرچه به همان دلیل که عرض کردم، ممکن است در برخی حوزه‌ها و به دلیل ویژگی شخصیتی برخی مدیران یا مشغله‌های کاری آنها، این سطح از تعامل، مطلوب دوستان رسانه‌ای نبوده است ولی در مجموع، استنباط من این است که سازمان بورس در عرصه رسانه‌ای، توانسته است تعامل خوب و اثربخشی داشته باشد و امیدوارم این رویه، روز‌به‌روز تقویت شود.

به‌عنوان سوال پایانی اگر حق انتخاب داشته باشید تدریس در دانشگاه امام صادق را دنبال خواهید کرد یا از تجربه این سال‌ها در مسیری دیگر همانند تاسیس یک نهاد مالی مرتبط با بازار سرمایه استفاده می‌کنید؟

بنده طی سال‌های اخیر، مسوولیت اجرایی و فعالیت دانشگاهی را توام با یکدیگر پیگیری کرده‌ام و از این به بعد هم اگر خدا بخواهد، علاقه‌مند هستم همین رویکرد را دنبال کنم. ضمن اینکه قطعا تلاش خواهم کرد تا به‌عنوان یک عضو بازار سرمایه که حدود یک دهه در این بازار فعالیت داشته‌ام در این بازار و در سایر عرصه‌های نظام اقتصادی کشور در حد تـوان منشای خدمت به کشور باشم.

به این کلمات تنها جواب یک کلمه‌ای یا جمله کوتـاه بدهید.

سبـزوار: وطن

شاخص کل: نبض بازار

حقوقی‌ها: بازیگران موثر

طیب‌نیا: مرد آرام و با اخلاق اقتصاد

سهامدار: ولی نعمتـان ما

انرژی هسته‌ای: حق مسلم

سیستم جدید معاملات: نقطه عطف بورس

ملاصدرا: خانه دوم

شایعه: آفت جان بازار

دانشگاه امام صادق: مهد تعهد و تخصص

تالار منطقه‌ای کرج: نقطه شروع

رسانه: شاه‌کلید موفقیت

بیمه سهام: ابزار کارآمد، اما ناکافی

آمارسازی: حرکت ناپسند

عبده‌تبریزی: استاد شهیـر مالی

یکم آذر 84: نقطه عطف بورس

دستکاری: مصداق تخلف

تابلو قرمز معاملات: روی بد نوسان

کد سهامداری: نقطه شروع

بورس نیویورک: فاصلـه

شاپور محمدی: دوست و همکار قدیمی


منبع :

روزنامه جهان صنعت بخش دوم + لینک دوم سوم چهارم + پنجم

گزارش در یک نگاه بخش دوم لینک دوم سوم 

بازتاب 

ساعت 24