ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
ایدهپردازی در هر کاری میتواند به طرز غیرقابل باوری نگاههای زیادی را به سمت شما هدایت کند و از متفاوت بودن با دیگران به شرط اینکه ایده شما پشتوانه قابل دفاعی داشته باشد، لذت ببرید. مهم نیست شما روزنامهنگار باشید یا هنرمند، کارمند باشید یا یک بانوی خانهدار چراکه مهم، نگاه خاص و متفاوت همیشگی به همه ابعاد زندگی است. من همیشه به نوع نگاه دیگران به زندگی، شیوه و کیفیت کاری که انجام میدهند، حتی بینش و فلسفه زندگی آنها دقت میکنم، از دو جهت خیلی برام جالب است؛ اول اینکه از تجربیات این افراد مستقیم یا غیرمستقیم استفاده میکنم و بعد اینکه وقتی میبینم که فاصله نگاهها چقدر هست دچار تضاد میشم. باید اعتراف کنم خیلی خبری از ایدههای نو و جذاب نیست. همش تکرار، غرق شدن در کپی کردن ایدههای دیگران، حتی شیوه ناقص اجرای یک ایده به سرقت رفته دیده میشه و انگار نه ذهن خلاقی وجود دارد و نه انگیزهای برای اینکه خالق یک ایده باشیم. باور اینکه میتوانیم حداقل کمی رنگ به روی زندگی تکراری خود بپاشیم و آن را با طراوتتر کنیم خیلی سخت نیست اما انجام دادن این رنگآمیزی واقعا به یک اراده قوی وابسته است. سعی کن! میتونی فقط باید چشمهاتو باز کنی و کمی از نگاههای تکراری خودت دست برداری و بدونی اگر تفکر متفاوت و متعالی در زندگی و کار خودت نسبت به دیگران داشته باشی ناخودآگاه درهای زیادی از موفقیت برای تو باز میشه. بعد وقتی برگردی به پشت سرت نگاه کنی ببینی خیلیها هنوز تو تکرارها غرق هستند، لذت میبری و سعی میکنی فاصله خودت رو باز هم بیشتر از قبل کنی.
منبع :